پیشینه تحقیق زندگی نامه و ریشه‌های فکری و فعالیت های سیاسی سید محمد طباطبایی دارای ۸۰ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

بخش اول:    ۴
زندگی نامه سید محمد طباطبایی    ۴
فصل اول: خاستگاه خانوادگی، تولد، کودکی، تحصیلات    ۴
و اکنش ناصرالدین شاه به هنگام ورود طباطبایی  به تهران:    ۶
دوران میان سالی و حمایت وی از مدارس جدید    ۸
فرزندان سید محمد طباطبایی:    ۱۰
املاک و دارائی:    ۱۱
وفات طباطبایی:    ۱۲
فصل دوم :    ۱۴
ریشه‌های  فکری سید محمد طباطبایی    ۱۴
آگاهی فکری طباطبایی    ۱۶
اندیشه های طباطبایی در مورد مشروطیت :    ۱۸
عدالت و مساوات  طباطبایی:    ۲۳
آزادی اندیشی  طباطبایی    ۲۸
دیدگاه سید محمد طباطبایی نسبت به نظام حکومتی:    ۳۰
بخش دوم:    ۳۴
فعالیت های سیاسی طباطبایی    ۳۴
ورود طباطبایی به ایران و احترام وی به میرزای آشتیانی:    ۳۵
فعالیت های فرهنگی:    ۳۷
آثار سید محمد طباطبایی:    ۴۱
فصل دوم :    ۴۴
طباطبایی و مشروطیت    ۴۴
مقدمه انقلاب مشروطیت:    ۴۷
حادثه بانک:    ۴۷
ماجرای عسگر گاریچی:    ۵۲
واقعه کرمان :    ۵۳
ماجرای مسیونوز بلژیکی و واکنش سیدین:    ۵۵
پیمان گمرکی با روسیان و تعرفه نوین ( معاهده نوز باروسیه)    ۵۷
تأسیس انجمن مخفی اول:    ۵۹
انجمن مخفی:    ۶۰
انجمن مخفی و اتحاد سیدین:    ۶۰
نقش طباطبایی در انجمن مخفی:    ۶۵
پی گیری مطالبات توسط طباطبایی:    ۶۶
کتابنامه:    ۷۰
تصاویر:    ۷۵

منابع :

-طباطبایی، سیدمحمد، یادداشتهای سیدمحمدطباطبایی از انقلاب مشروطیت ایران، به کوشش حسن طباطبایی تهران ، نشرآبی، ۱۳۸۴٫

– ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۵ جلد، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۳٫

– ناظم الاسلام کرمانی، محمد،  تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۴ .

– کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، موسسه انتشارات نگاه ۱۳۸۲٫

– مجدالاسلام کرمانی، احمد، تاریخ انحطاط مجلس، فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مقدمه و تحشیه محمود خلیل پور، نشردانشگاه اصفهان.

– اسناد تاریخی وقایع مشروطیت، نامه های ظهیرالدوله، به کوشش جهانگیر قائم مقامی، چاپ اول تهران ۱۳۴۸٫

– هدایت، حاجی مهدیقلی خان ( مخبرالسلطنه) خاطرات و خطرات ( توشه ای از تاریخ شش پادشاه گوشه ای زندگی من) ، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۸۵ .

– اسناد روحانیت و مجلس، جلد اول، به کوشش عبدالحسین حائری، تهران ، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۷۴٫

– بهار، محمدتقی ( ملک الشعراء) تاریخ مختصر احزاب سیاسی، ملک الشعراء ، ج اول، امیرکبیر ، تهران، ۱۳۸۰٫

– تقی زاده، سیدحسن، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، به کوشش عزیزالله علیزاده، تهران، فردوس، ۱۳۷۹ .

– ________ زندگی طوفانی، به کوشش عزیزالله علیزاده، تهران، فردوس،  ۱۳۷۹ .

– تهرانی، محمدعلی، مشاهدات  وتحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، با مقدمه ناصر کاتوزیان، تهران، شرکت سهامی انتشار ، ۱۳۷۹ .

– حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح یا دروان خوف و وحشت، به کوشش حمیدسیاح، به تصحیح سیف الله گلکار، تهران، چاپ سپهر، ۱۳۵۹٫

– دولت ابادی، یحیی، حیات یحیی، دو جلد ، تهران، انتشارات فردوسی ۱۳۶۲٫

– دولت آبادی، سیدعلی محمد، خاطرات، تهران، انتشارات فردوسی، ایران و اسلام، ۱۳۶۲٫

– زینویف، ایوان الکسیویچ، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه ابوالقاسم اعتصامی، تهران، اقبال ۱۳۶۲٫

– سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخرداعی گیلانی، جلد دوم، نشر دنیای کتاب، سال ۱۳۷۷٫

 بخش اول:زندگی نامه سید محمد طباطبایی

فصل اول: خاستگاه خانوادگی، تولد، کودکی، تحصیلات

سید محمد طباطبایی فرزند سید صادق تهرانی از رهبران اصلی و پیشا هنگان و حرکت آفرینان مشروطه بود که پس از وفات مرحوم سید صادق، آقا سید محمد رضای طباطبایی جای پدر را گرفت ( سید صادق طباطبایی مدت شصت سال را در دارالخلافه تهران بلکه تمام محروسه ایران رئیس بزرگ وقت بود پسر مرحوم آقا سید مهدی است که آن سید جلیل در شهر همدان رئیس شریعت بوداو پسر مرحوم آقا میرزا سید علی کبیر است که معروف آفاق بود والده آقا میرزا سید علی خواهر آقا محمد باقر بهبهانی علی استعامه است که در حوزه اسلام منزلت و مقامش مستغنی از بیان است. والده ماجده مرحوم سیدصادق دختر مرحوم آقا سید محمد مجاهد است که ان عالم اجل و سید دین پرور غیور در عهد فتحعلی شاه پیشرو عسگر ایران در جنگ با روس بوده مولفاتش در فقه و اصول متداول بود و آقا سید محمد مجاهد پسر مرحوم آقا سید علی صغیر صاحب ریاض معروف بشرح کبیر است که خواهر زاده آقا سید مهدی بحرالعلوم است والده آقا سید محمد مجاهد دختر آقای بهبهانی است و والد ایشان ملامحمد اکمل داماد مرحوم مجلسی اعلی الله مقامه است پس صاحب چنین نسبت جلیل و اصل اصیل که موسس مشروطیت ایران شود و علم عدالت بدست گیرد.[۱]

سید محمد طباطبایی فقه و اصول را نزد پدرش سید صادق آموخت از بزرگان و مجتهدان نامورعصر ناصری و حکمت را نزد میرزا ابوالحسن جلوه فیلسوف بزرگ آن عصر فرا گرفت و به توصیه پدر، چندی هم در محضر شیخ هادی نجم آبادی به فراگیری آزادگی و حریت و کسب تعالیم اخلاقی پرداخت و دوازده سال را نیز در خدمت میرزای شیرازی مرجع عالیقدر شیعیان در عتبات گذراند جزء یاران و مشاوران صدیق و مورد علاقه او قرارگرفت[۲] ناصرالدین شاه از نفوذ فوق العاده میرزای آشتیانی به وحشت افتاده بود  خواست  برای تضعیف او روحانی دیگری رادر مقابلش علم کند بدین سبب از میرزای شیرازی می خواهد یکی از روحانیون مورد علاقه اش را به تهران بفرستد او نیز محمد طباطبایی را انتخاب می کند. طباطبایی در جمادی الاولی ۱۳۱۱ ه .ق وارد طهران شد و مورد استقبال مردم قرارگرفت ولی ناصرالدین شاه با این حرکت و عمل به نتیجه مطلوب نرسید چرا که او متوجه شد که سیدمحمد طباطبایی نه تنها با آشتیانی مخالف نبود بلکه مانعی در راه خواسته های نامشروع در باریان است طباطبایی در میان مردم به نهایت احترام زندگی کرد مردم کوچه و بازار بی اندازه به وی دلبسته بودند و دولتیان از او حساب می بردند طباطبایی با وجود  نفوذ و موقعیتی که تنها در سایه صحت عمل نصیبش شده بود لحظه ای از فکر مردم و ایجاد عدالتخانه که خواست اساسی او بودخارج نشد[۳]

ناظم الاسلام کرمانی می نویسد: «سید محمد طباطبایی در نوزدهم ماه ذی الحجه الحرام سنه ۱۲۵۷ هجری در کربلای معلی متولد شده ویک سال در آن شهر مقدس بوده آنگاه ایشان را به همدان آورده شش سال در حجره جد بزرگوارش آقا سید مهدی پرورش یافت از آن پس به طهران آمده و به خدمت پدرش نائل :مشرف گشته: پس از تحصیل علوم عربیه و ادبیه مشغول تحصیل علم عالیه شده  معقول را خدمت آقا میرزا ابوالحسن جلوه و فقه و اصول را در خدمت والدش واساتید دیگر تحصیل نموده و از میرزا حاج شیخ هادی نجم آبادی کسب اخلاق فرموده و هموراه طالب صحبت بزرگان و جهانگردان دانا بوده و به مطالعه روزنامه جات و اطلاع بر احوال اروپاییان مایل در شوال ۱۲۹۹ هجری با اینکه مستطیع نبود وحج بیت الله برایشان فرض نبود به عزم سفرکعبه و زیارت مدینه مشرفه و سیاحت بلاد روسیه و آسیای صغیر و استامبول و ملاقات بارجال بزرگ ودانایان سترگ از راه دریای خزر روانه شد و به واسطه موانعی چند در موسم ، به مکه نرسید وروز بعد از اضحی وارد مکه شد وحج را بدل به عمره کرده به جهت وبا و بدی هوا و عدم استطاعت تحمل توقف تا موسم حج نکرد به عتبات عالیات سفر کرد ودر سامرا خدمت حضرت  حجت الاسلام میرزای شیرازی رسیده عزم خیلش بدل به اقامت شدودر سال ۱۳۰۰ که خبر ارتحال والد ساجدش را شنید اهل و اولادش رااز طهران به سامرا خواست و در آنجا مشغول به تحصیل و تکمیل علوم دینیه شد ودر فضل و شفاهت و روح و تقوا به درجه اعلی رسیده و آن حضرت مدتی  آیت مجاز واز جمله اصحاب ممتاز آن حوزه گشته بود. در سال ۱۳۰۹ واقعه  رژی افتاد در سال ۱۳۱۱ هـ.ق وارد تهران شد[۴]».

و اکنش ناصرالدین شاه به هنگام ورود طباطبایی  به تهران:

سید محمد طباطبایی  می نویسد:

« سنه ۱۳۱۳ از سامرا وارد طهران شدم ناصرالدین شاه گمان کرده  بود  که غفران مآب میرزای شیرزای اعلی الله مقامه مرا برای بر هم زدن وضع طهران فرستاده خبر ورود من به کرمانشاه رسید ناصرالدین شاه باخبر شد، به رجال دولت گفت فلانی را هر چه  ممکن است بدهید برگردد اعتنا نکرده رو به طهران کردم به حضرت عبدالعظیم که وارد شدم نایب السلطنه به شاه گفت فلان کس وارد طهران می شود تشریفاتی از جانب دولت لازم است جواب داد هیچ لازم نیست وارد طهران شدم از جانب دولت ابداً تشریفاتی نبود ولی مردم زیادی ا حترام کر دند مکرر شاه مرا خواست ممکن نشد حضور بروم این مطلب بیشتر خیال او را مشوش کرد نهایتا میرزا علی اصغر خان  که آن وقت صدراعظم بود به من پیغام داد که فلان روز شاه تو را احضار کرده است. و باید بیایی دیگر عذری باقی نماند که بیاورم ناچار رفتم اول ملاقات زیاد سنگین  سلوک  کرد ولی پس از صحبت زیاد ملایم بلکه خوشحال شد»[۵].

در  دوران مظفرالدین شاه طباطبایی بهتر توانست با ایجاد فضای مناسب تر سیاسی خود را نشان دهد.

طباطبایی از لحظه آمدن به تهران در کانون تلاشهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و به تدریس فقه و اصول در مدرسه حاج رجبعلی سنگلج پرداخته است علاوه بر فقه  و اصول، حکمت نیز تدریس می کرد افزون بر تدریس به کارهای بنیادی روی آورد که زمینه ساز حرکتهای بعدی می شود.

طباطبایی با مقام زهد و آزادگی خود از دولتیان دوری جسته و راه قناعت و پرهیزکاری را در پیش گرفت و افکار اصلاح طلبانه خود را بر زبان می راند و کوشش می کرد تا چشم و گوش مردم را باز کند کم کم شهرت جمهوری خواهی او در ذهن ها افتاد جمعی از صحبت او دوری کردند گروهی به کلام وی متمایل گشتند. [۶]

اما پرهیزکاری وی به حدی بود که مخالفان نتوانستند اتهامی  بر او وارد کنند او خواستار حکومت ملی و اجرای قانون و عدالت بود و تعقیب این هدف را وظیفه شرعی و دینی خود می دانست وقتی که شهرت او بر سرزبانها افتاد و افکار اصلاحی اش بحث می شد مظفرالدین شاه به اتابک دستور داد از طباطبایی بپرسد چه می خواهد، هدف خود را بر روی کاغذ بنویسد و برای شاه بفرستد، طباطبایی کتابچه ای به نام « قانون تنظیم مجلس مشورتی» نوشت و برای شاه فرستاد و تشکیل مجلس مشورتی را پیشنهاد  نمود و از جمهوری خواهی تبری جست شاه پیشنهاد او را پسندید ولی تشکیل مجلس مشورتی را به فرصتی دیگر موکول کرد.[۷] او خواستار حکومت ملی و اجرای قانون و عدالت بود.[۸]

در دوران مظفرالدین شاه در پی انتشار عکس مسیونوز بلژیکی، مدیر کل گمرکات ایران با لباس روحانی در یک  بال ماسکه، کتک خوردن علما در کرمان بدست حاکم کرمان و فلک شدن چند تاجرقند به اتهام گرانفروشی توسط علاء الدوله حاکم تهران او به  همراه سیدعبدالله بهبهانی واکنش سخت نشان داد. تحصن در حضرت عبدالعظیم  و در خواست عزل مسیو نوز بلژیکی و علاء الدوله و تشکیل عدالتخانه حاصل این دوره از تلاش آنان  بود[۹].

[۱] – ناظم السلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان ، تهران، امیرکبیر،۱۳۷ ،  فصل دوم ص ۴۷ و ۴۸  و تهرانی، محمدعلی تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران ۱۳۷۹ ص ۱۰۹ و بامداد، مهدی، شرح و حال ایران در قرن ۱۲-۱۳-۱۴ هـ .ج ۲ تهران، زوار، ۱۳۷۱، ص ۵۸۳ و روحانیت و مشروطه، بوستان کتاب ص ۳۴۰، مرکز چاپ و نشر دفترذ سازمان تبلیغات، حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵، ص ۳۴۰ و روزنامه شرف و شرافت شهر محرم الحرام ۱۳۲ نمره شصت و چهارو، ص ۲۶۴ .

۱- طباطبایی سیدمحمد، یادداشتهای سید محمد طباطبایی تهران، نشرآبی، ۱۳۸۸  ،ص ۵، روحانیت مشروطه ، پیشین ص ۳۴۰، روزنامه شرف و شرافت نمره ۶۴ ص ۲۶۵ و ستایش، محمود مشروطیت ایران، تهران نشر ثالث،۱۳۸۵ ، ص ۱۷۴ ، ناظم الاسلام کرمانی محمد، پیشین ، جلد اول، صص ۱۰و۱۱٫

[۳] – طباطبایی، سیدمحمد پیشین ص ۲ ؛ روزنامه شرف و شرافت پیشین ص ۲۶۶

[۴] – ناظم الاسلام کرمانی، محمد، پیشین ص ۴۸، طباطبایی، سیدمحمد، پیشین ص ۲۰۷ و حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران امیرکبیر، ص ۱۰۲ و صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطیت، پیشین ص ۲۰۷٫

[۵]– طباطبایی، سیدمحمد ، پیشین صص ۷۶ و۷۸

[۶] – ستایش محمود، پیشین ص ۱۷۶، صفایی ابراهیم، رهبران مشروطه ص ۲۰۹

[۷] – صفایی، ابراهیم، مشروطیت به روایت اسناد ص ۵۰۹

[۸] – صفایی، ابراهیم ، رهبران مشروطه ص ۲۰۸

[۹] – نجفی، موسی و فقیه حقانی، موسی، در تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۱ ص ۲۴۷

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.