پیشینه تحقیق مبانی و مفاهیم عمومی عفو و عفو عمومی و عفو خصوصی دارای ۶۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اوّل: مبانی و مفاهیم عمومی ۵
مبحث اوّل: ماهیّت عفو ۵
گفتار اوّل: عفو در کتب لغت عربی ۵
گفتار دوّم: عفو در لغت فارسی ۶
گفتار سوّم: عفو در قرآن کریم ۶
گفتار چهارم: جایگاه اخلاقی و دینی عفو ۷
گفتار پنجم: عفو در سخن فقهاء ۹
گفتار ششم: مفهوم و جایگاه حقوقی عفو (عفو در سخن حقوقدانان) ۱۰
مبحث دوّم: سابقه تاریخی عفو در حقوق ایران ۱۲
مبحث سوّم: ارکان عفو ۱۲
گفتار اوّل: صیغه ۱۳
گفتار دوّم: عفو کننده (عافی) ۱۳
گفتار سوّم: عفو شونده (معفو عنه) ۱۴
گفتار چهارم: موضوع عفو ۱۵
مبحث چهارم: جایگاه عفو در حقوق اسلامی ۱۶
گفتار اوّل: مبانی عفو در حقوق اسلام ۱۸
گفتار دوّم: مستندات فقهی جواز عفو در حقوق اسلام ۲۱
بند اوّل: آیات ۲۱
بند دوّم: روایات ۲۴
بند سوّم: اجماع ۲۵
بند چهارم: عقل ۲۶
فصل دوّم: عفو عمومی ۲۸
مبحث اوّل: مبنا و ماهیّت عفو عمومی ۲۸
مبحث دوّم: ارکان عفو عمومی ۳۳
مبحث سوّم: انواع عفو عمومی ۳۴
گفتار اوّل: عفو عمومی مطلق ۳۵
گفتار دوّم: عفو عمومی مقیّد ۳۵
گفتار سوّم: عفو عمومی واقعی ۳۶
گفتار چهارم: عفو عمومی شخصی ۳۶
گفتار پنجم: عفو عمومی خاص ۳۷
مبحث چهارم: آثار عفو عمومی ۳۷
گفتار اوّل: تعقیب ۳۹
گفتار دوّم: محکومیت کیفری ۳۹
گفتار سوّم: عفو عمومی و قواعد تکرار جرم ۴۰
گفتار چهارم: عفو عمومی و قانون آمره ۴۱
گفتار پنجم: قلمرو عفو عمومی ۴۱
گفتار ششم: تأثیر عفو عمومی بر حقوق اشخاص ۴۳
فصل سوّم: عفو خصوصی ۴۴
مبحث اوّل: مبنای حقوقی عفو خصوصی ۴۴
مبحث دوّم: عفو خصوصی در حقوق موضوعه ایران ۴۷
گفتار اوّل: عفو خصوصی در قوانین جزایی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۸
گفتار دوّم: عفو خصوصی در قوانین جزایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۹
مبحث سوّم: شرایط اعطای عفو خصوصی ۵۰
مبحث چهارم: تشریفات اعطای عفو خصوصی ۵۰
مبحث پنجم: ویژگیهای عفو خصوصی ۵۲
مبحث ششم: عفو خصوصی و قانون آمره ۵۲
مبحث هفتم: مقام اعطا کننده عفو خصوصی ۵۳
مبحث هشتم: استفاده کنندگان از عفو خصوصی ۵۴
مبحث نهم: آثار عفو خصوصی ۵۴
مبحث دهم: قلمرو عفو خصوصی ۵۵
مبحث یازدهم: عفو خصوصی و حقوق اشخاص ثالث ۵۵
مبحث دوازدهم: عفو خصوصی و انتقادات وارده بر آن از سوی علمای حقوق ۵۵
مبحث سیزدهم: وجه تمایز عفو عمومی از عفو خصوصی ۵۶
منابع و مآخذ: ۵۸
ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، جلد ۴، بیروت، دارصادر، الطبعه الاولی، ۱۹۹۷ میلادی.
زبیدی، مرتضی، تاج العروس، بیروت، دار صادر، بی تا.
افرام البستانی، فواد، منجد الطلاب، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۵۶ میلادی.
انیس، ابراهیم، المعجم الوسیط، الجزء الاول، قاهره، بی نا، ۱۳۹۲ ه.ق.
انیس، ابراهیم، المعجم الوسیط، الجزء الثانی، قاهره، بی نا، ۱۳۹۲ میلادی.
دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷٫
معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، ۱۳۵۳٫
معین، محمد، فرهنگ فارسی، جلد ۱، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰٫
معین، محمد، فرهنگ فارسی، جلد ۲، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، ۱۳۵۳٫
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج ۴، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۸٫
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، کتابخانه گنج دانش، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۸٫
معلوف، لوئیس، المنجد فی اللغه و الاعلام، بیروت، دارالمشرق، الطبعه الحادی و العشرون، بی تا.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد بن مفضل، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق محمد سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفه.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه الی التحصیل المسائل الشرعیه، جلد ۱۸، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی تا.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه الی التحصیل المسائل الشرعیه، جلد ۶، بیروت، دارالاحیاء الراث العربی، بی تا.
ابن عبدالکریم، زید، العفو عن العقوبه فی الفقه الاسلامی، جلد ۳، الریاض، دارالعاصمه، النشر الاولی، ۱۴۱۰ ه.ق.
شهید اول، محمد بن جمال الدین مکی العاملی، اللمعه الدمشقیه، تهران، انتشارات یلدا، ۱۴۱۱ ه.ق.
شهید ثانی، زین الدین الجبعی العاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۲٫
دانشمندان علم لغت در کتب خود معانی مختلف و متنوعی را برای عفو ذکر کردهاند. علاوه بر این، نویسندگان علم حقوق و مفسران و مترجمان قرآن نیز هر کدام، معنای خاصی از عفو را مورد توجّه قرار دادهاند. بنابرابن، به تفکیک، عفو را در کتب لغت عربی، کتب لغت فارسی، قرآن، سخن فقها و سخن حقوقدانان مورد بررسی قرار میدهیم.
در کتابهای لغت معناهایی از این دست برای عفو آوردهاند:
۱-الصَّفح: (صَفح عنه و ترک عقوبته) که به معنای گذشتن از مجازات جانی است.[۱]
۲- دفع سوء او بلاء: (عافی الله فلاناً) یعنی خداوند بدی را از فلانی دفع کند.[۲]
۳- السّهوله او الیُسر: (یُقال: درک الامر عفواً صَفواً) که مفهوم سهولت و آسانی را میرساند.[۳]
از دیگر معانی ذکر شده در این کتب میتوان به العطا، الکثره، الطلب، الفضل و … اشاره کرد. همچنین در کتب لغت عرب به معنای آنچه بر نفقه (حق عیال و فرزندان) زیاد بیاید را نیز گویند. در قرآن کریم آمده است: ای پیامبر از تو میپرسند که چه چیزی را انفاق کنند، به آنان بگو آنچه بر نفقه زیاد میآید را انفاق کنند. و نیز به آنچه از آب بر آشامیدن زیاد بیاید و بدون زحمت و تکلف به دست آید و همچنین به بهترین و نیکوترین نوع یک جنس نیز اطلاق میشود و به معنای شناخته شده هم آمده است.[۴] عالی و زمین بایر که در آن آثاری از حیات دیده نشود از دیگر معانی آن است.[۵]
در کتاب لغت فارسی، به طور عموم، عفو به معنای، از گناه کسی درگذشتن، بخشایش، گذشت[۶] و در مواردی به معنای مغفرت، ساقط کردنِ عذاب، احسان خواستن، آمده است.[۷]
عفو در لغت به معنای زیاد شدن، پوسیده شدن، نخواستن چیزی، اسقاط حق، تجاوز از گناه، و درگذشتن است.[۸] همچنین به معنای بخشیدن و گذشت کردن از گناه کسی معنی شده است.[۹]
در قرآن کریم در آیات متعددی از ماده عفو استفاده شده است که با توجه به کاربرد، معنی آن نیز متفاوت است. به عنوان مثال، گاهی در معنی از بین بردنِ اثر به کار برده شده است[۱۰] «وَلَقَدْ عَفَا عَنکُمْ»[۱۱]، در برخی آیات به معنی سقوط حق، استفاده شده است[۱۲] «وَاعْفُ عَنَّا»[۱۳]، گاهی با استعمال واژه «عفوّ» «إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ»[۱۴]، به معنای گذشت از گناه و ترک مجازات آن[۱۵]، به کار رفته، و بالاخره گاهی به معنای گذشتن از طلب، اراده شده است[۱۶]: «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ».[۱۷]
آنچه مسلّم است، این است که بیشترین استفاده از این صیغه در قرآن کریم، همان مفهوم رایج و شایع آن، یعنی از گناه کسی گذشتن و بخشودن یا بخشایش است.
اینکه عفو از جهت اخلاقی یعنی چه و چه جایگاه و ارزشی دارد یکی از مباحثی میباشد که در این قسمت مورد بحث قرار میگیرد. اصولاً عفو در اخلاق اسلامی دارای ارزش بسیاری میباشد. در این قسمت تعدادی از آیات الهی و روایات ائمه معصومین که در این خصوص وارد شده است ذکر میشود تا معلوم گردد که در اخلاق اسلامی چقدر عفو و بخشش ارزش داشته و مورد توصیه قرار گرفته است:
-«وَجَزَاءُ سَیئَهٍ سَیِّئَهٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ».[۱۸] و انتقام بدی مردم همانند آن بدی است (نه زیادتر) و باز اگر کسی عفو کرده و بین خود و خصم اصلاح نمود پاداش او بر خداست و خدا ستمکاران را دوست نمیدارد.
-«وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ».[۱۹] باید مومنان همیشه بلند همت بوده و از بدیها درگذرند. آیا دوست نمیدارید که خداوند هم در حق شما مغفرت و احسان فرماید و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
-رسول اکرم (ص) فرمودهاند: «در روز قیامت از عرش پروردگار ندا میشود که هر کس پاداشی از من طلبکار است برخیزد و مزد خویش را دریافت نماید. تنها کسانی به پا میخیزند که از برادر دینی خود گذشت کردهاند».[۲۰]
-از امام صادق (ع) روایت است که پیامبر (ص) در یکی از خطبههای خود فرمودند: میخواهید شما را از بهترین اخلاق در دنیا و آخرت خبر دهم. مردم گفتند بلی. فرمود: گذشت نمودن از کسی که به تو ستم کرده است و پیوند نمودن از کسی که از تو گسیخته باشد.[۲۱]
-در حدیث دیگری پیامبر (ص) فرمودند: «بر شما باد به گذشت و عفو که بنده را جز عزت نبخشد. پس از یکدیگر گذشت نمایید تا خداوند شما را عزت بخشد».[۲۲]
-امام باقر (ع) فرمودند: «آن پشیمانی که بر اثر عفو بر آدمی دست دهد بهتر و آسانتر است از پشیمانی که بر اثر انتقام پیش آید».[۲۳]
-امام صادق (ع) فرمودند: «هرگز دو گروه رو در رو نشوند جز اینکه گروه صاحب گذشت پیروز شود».[۲۴]
-پیامبر (ص) میفرمایند: «شایسته ترین کس به گذشت نمودن آن کسی است که از همه به کیفر و عقوبت تواناتر باشد. و هوشیارترین مردم کسی است که خشم خود را بیشتر فرو خورد».[۲۵]
-امام موسی بن جعفر (ع) به فرزندان خویش فرموده اند: «ای فرزندانم شما را وصیت میکنم که هر یک از شما بدان مواظبت نمایید و آن وصیت این است: اگر کسی در گوش راستتان به شما ناسزایی گفت و سپس در گوش چپتان از گفته خویش پوزش خواست، عذرش را بپذیرید».[۲۶]
-امیر المومنین (ع) فرمودهاند: «عفو و گذشت بهترین خوی است و چشم پوشی از ان کسی سزاوار است که به جرم خویش معترف باشد نه آنکه گناه خود را ادامه دهد».[۲۷]
عفو انگیزهای است پنهانی که عقل و دل، در جهت برقراری آرامشِ روانی و جایگزین نمودنِ آن به جای ادامه حالت اضطراب و دلهره ناشی از انتقام گیری، ایجاد مینماید. دکترین حقوقی نسبت به عفو محکومین در طول تاریخ با توجه به فراز و نشیبهای زیاد دچار تحول شده است؛ ولی آنچه همواره ثابت بوده است این است که وقتی انسان با داشتن تمکّن از قصاص و توانایی بر انتقام، فردی را عفو نماید، این عمل وی از باب رحم و عزت و بزرگواری خواهد بود.
برخی از فقهای امامیه در کتب فقهی در بحث حدود، موضوع عفو را مورد عنایت قرار داده و معتقدند چنانچه مرتکب به حدی از حدود الهی اقرار و پس از اقرار توبه کند، امام و یا حاکم شرع بین اجرای حد و یا عفو مقر، مخیّر و مختار است.[۲۸]
فردی مستحق حقی است سپس آن را ساقط میکند، مانند قصاص و یا جبران خسارت.[۲۹] عفو، ترک مجازات، به سبب انجام گناه است.[۳۰] عفو، اسقاط حق از روی احسان و جود است، در حالی که قدرت بر انتقام نیز دارد.[۳۱]
با توجه به مراتب فوقالذکر ملاحظه میشود فقهای عظام در تعریف عفو چندان اختلافی ندارند و آنها عفو را به طور اجمال نوعی اسقاط حق دانستهاند.
به طور کلی معنای اختصاصی و اصطلاحی عفو در علم فقه، چندان از معنای لغوی آن که بخشش و درگذشتن از مجازات و کیفر است، دور نمیباشد. کلمه عفو و یا مشتقات آن در قرآن مجید به کرّات به کار برده شده است. آنجا که میفرماید: «… از بدی درگذرید، پس به درستی که خداوند درگذرنده تواناست».[۳۲] و یا اینکه: «… و عفو کنندگان از مردمان نیکوکارند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد».[۳۳]
بنابراین با دقت نظر در آیات مختلف قرآن کریم و منابع فقهی اسلامی ملاحظه میکنیم که نهاد عفو از آن حیث اهمیت دارد و مورد تأکید قرار گرفته است که نشان دهنده اوج صفات متعالی انسانی است. آنجایی که خداوند متعال میفرماید: «اگر از عقاب زنان و فرزندان، که شما را از طاعت و جهاد در دین باز دارند، پس از توبه ایشان، عفو و آمرزش و چشمپوشی کنید، خدا هم در حق شما بسیار آمرزنده و مهربان است».[۳۴] لذا انسانی که فرد بزهکاری را در اثر عظمت روح خویش مورد عفو قرار میدهد، علاوه بر اصلاحِ خود و دیگران، در عمقِ جانِ بزهکار نیز تأثیر گذاشته و وی را در جهت سیر معرفت الهی و انسانی آماده میکند.
عفو یکی از موارد سقوط مجازات در حقوق کیفری محسوب میشود. عفو بیانگر اندیشه انسانی است که خود را ملزم به نادیده گرفتنِ گناه و خطای دیگران مینماید.
عفو به عنوان یکی از تأسیسات حقوقی از ابتدای تدوین قوانین موضوعه با اقتباس از قوانین کشور فرانسه وارد قوانین کیفری کشور ما گردید و نتیجتاً آرای صادره از محاکم و نیز آراء وحدت رویّه و نظریات علمای حقوق بیتأثیر از این قوانین نیست. پس از استقرار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، قانونگذار با عنایت به روح الهی و شرعی حاکم بر قوانین، نهاد عفو را با این مقررات منطبق نموده است.
اصولاً نهاد عفو از دیدگاه حقوقی آن در خصوص مجازات و پس از اثبات مجرمیت شخص موضوعیت پیدا میکند. البته در بعضی موارد متهمان به ارتکاب جرایم خاص ممکن است مشمول عفو قرار گیرند و تعقیب آنها منتفی شود
اعطای عفو بر حسب مرجع اعطا کننده به عفو عمومی یا عام و عفو خصوصی یا خاص قابل تقسیم است.
حقوقدانان در این خصوص به دو دسته تقسیم شدهاند: عدهای از آنان با تأسی به فقه اسلامی و برخی نیز متأثر از حقوق عرفی به این مقوله پرداختهاند که به مهمترین آنها اشاره میشود:
۱-در عفو، صاحب حق، حق خود را ساقط کرده و مطالبه نمیکند مانند عفو اولیای دم از قاتل، عفو مجروح از جارح و عفو مظلوم از ظالم.
۲- عفو عبارتست از: اسقاط بعض یا تمام مجازات مترتب بر جرم. این تعریف هم شامل عفو صادر شده از افراد و هم عفو صادر شده از جامعه است.[۳۵]
۳- عفو، سببی خاص از اسباب سقوط برخی از مجازاتهاست، مثل عفو مجنیٌ علیه یا ولی وی نسبت به جانی و یا عفوی که ولی امر اعمال میدارد.[۳۶]
[۱] – ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، جلد ۴، بیروت، دارصادر، الطبعه الاولی، ۱۹۹۷ میلادی، ص ۳۷۸٫
[۲] – معلوف، لوئیس، المنجد فی اللغه و الاعلام، بیروت، دارالمشرق، الطبعه الحادی و العشرون، بی تا، ص ۵۱۷٫
[۳] – الزبیدی، مرتضی، تاج العروس، بیروت، دار صادر، بی تا، ص ۳۲۹ و حموی، یاقوت، معجم البلدان، جلد چهارم، بیروت، دار صادر، ۱۳۷۶ ه.ق، ص ۱۳۲٫
[۴] – انیس، ابراهیم، المعجم الوسیط، الجزء الاول، قاهره، بی نا، ۱۳۹۲ ه.ق، ص ۶۱۲٫
[۵] – افرام البستانی، فواد، منجد الطلاب، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۵۶ میلادی، ص ۴۸۷٫
[۶] – معین، محمد، فرهنگ معین، جلد ۲، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، ۱۳۵۳، ص ۲۳۱۹٫
[۷] – دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، جلد ۱۰، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص ۱۵۹۷۲٫
[۸] – جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج ۴، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۸، ص ۲۵۵۳٫
[۹] – معین، محمد، پیشین، ص ۲۳۱۹٫
[۱۰] – راغب اصفهانی، حسین بن محمد بن مفضل، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق محمد سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ص ۱۶۸٫
[۱۱] – سوره آل عمران، آیه ۱۵۲٫
[۱۲] – راغب اصفهانی، همان، ص ۱۶۹٫
[۱۳] – سوره بقره، آیه ۲۸۶٫
[۱۴] – سوره حج، آیه ۶۰٫
[۱۵] – راغب اصفهانی، همان.
[۱۶] – راغب اصفهانی، همان.
[۱۷] – سوره آل عمران، آیه ۱۳۴٫
[۱۸] – سوره شوری، آیه ۴۰٫
[۱۹] – سوره نور، آیه ۲۲٫
[۲۰]– حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه الی التحصیل المسائل الشرعیه، جلد ۱۸، بیروت، دارالاحیاء الراث العربی، بی تا، ص ۳۰۱٫
[۲۱] – همان.
[۲۲] – همان.
[۲۳] – همان، ص ۳۱۲٫
[۲۴] – همان.
[۲۵] – همان، ص ۳۸۵٫
[۲۶] – همان.
[۲۷] – همان.
[۲۸] – شهید اول، محمد بن جمال الدین مکی العاملی، اللمعه الدمشقیه، تهران، انتشارات یلدا، ۱۴۱۱ ه.ق، ص ۲۴۵ و شهید ثانی، زین الدین الجبعی العاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، جلد ۹، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۲، ص ۵۷ و نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، جلد ۴۱، بیروت، انتشارات دارالاحیاء التراث العربی، بی تا، ص ۲۹۳ و شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایه فی المجرد الفقه و الفتاوی، ترجمه محمد تقی دانش، تهران، ۱۳۴۳، ص ۲۹۱ و موسوی الخمینی، روح الله، تحریر الوسیله، ج ۲، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا، ص ۱۸۵٫
[۲۹] – ابن عبدالکریم، زید، العفو عن العقوبه فی الفقه الاسلامی، جلد ۳، الریاض، دارالعاصمه، النشر الاولی، ۱۴۱۰ ه.ق، ص ۱۸۲٫
[۳۰] – قوجی، علی عبدالقادر، شرح قانون اصول المحاکمات الجزائیه، بیروت، منشورات الحلبی الحقوقیه، ۲۰۰۲ میلادی، صص ۲۷۲-۲۷۱٫
[۳۱] – حموی، یاقوت، معجم البلدان، جلد چهارم، بیروت، دار صادر، ۱۳۷۶ ه.ق، ص ۲۲۵٫
[۳۲] – سوره نساء، آیه ۱۴۸٫
[۳۳] – سوره آل عمران، آیه ۱۳۵٫
[۳۴] – سوره تغابن، آیه ۱۴٫
[۳۵] – ابن عبدالکریم، زید، العفو عن العقوبه فی الفقه الاسلامی، جلد ۳، الریاض، دارالعاصمه، النشر الاولی، ۱۴۱۰ ه.ق، ص ۳۱٫
[۳۶] – عوده، عبدالقادر، حقوق جزای اسلامی (التشریع الجنایی الاسلامی)، جلد اول، تهران، معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۲، ص ۷۷۱٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر