1,397 views
پیشینه تحقیق مفهوم شناسی دانش فنی و ارزشگذاری آن و عوامل موثر بر ارزشگذاری دانش فنی دارای ۴۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱٫مقدمه۴
۲-۲٫تبارشناسی ناملموسها و جایگاه دانش فنی در آن۴
۲-۲-۱٫جایگاه دانش فنی در بافت حسابداری۸
۲-۲-۲٫جایگاه دانش فنی در بافت قیمتگذاری انتقال۱۰
۲-۲-۳٫جایگاه دانش فنی در بافت مدیریت۱۲
۲-۳٫مفهوم شناسی دانش فنی۲۲
۲-۳-۱٫ارتباط دانش فنی با فناوری۲۴
۲-۳-۲٫تفاوت دانش فنی و حق اختراع۲۵
۲-۳-۳٫تفاوت دانش فنی و کمک فنی۲۶
۲-۳-۴٫تعریف دانش فنی۲۷
۲-۳-۵٫ابعاد دانش فنی۲۸
۲-۴٫ارزشگذاری دانش فنی۳۲
۲-۴-۱٫مزایای ارزشگذاری دانش فنی۳۲
۲-۴-۲٫رویکردهای ارزشگذاری۳۳
۲-۴-۳٫تفاوت مفاهیم ارزشگذاری و سنجش۳۶
۲-۴-۴٫عوامل موثر بر ارزشگذاری دانش فنی در ادبیات موضوع۳۷
۲-۴-۵٫عوامل موثر ارزشگذاری دانشفنی۴۰
حسنوی, رضا،, و رمضان, مجید،. (۱۳۹۱). سرمایه فکری سازمان. تهران: آتی نگر.
عالم تبریز, اکبر. حاجی باباعلی, علی،, و رجبی, ایمان،. (۱۳۸۸). سرمایه فکری؛ اندازه گیری، افشا، مدیریت (ویرایش اول). تهران: مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران.
تندهوش, هومن،, حیدری, نسترن، حاجی, و نجمائی, منصو،. (۱۳۸۳). شیوه های ارزش گذاری دارایی های معنوی در فرآیند سرمایه گذاری. تدبیر, ۱۵۱, ۱۷-۱۳٫
اعرابی, محمد،, و ایزدی, داود،. (۱۳۹۱). مدیریت تکنولوژی: رمز موفقیت در رقابت و خلق ثروت. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
بندریان, رضا،, و موسایی, احمد،. (۱۳۸۷). ارزشیابی و قیمت گذاری دانش فنی محصولات شیمیایی و پتروشیمایی بر اساس روش گزینه واقعی مدرس علوم انسانی, ۵۶, ۱۰۴-۱۷۹٫
درهشیری, محمدرضا،, و شاکری, آرنوش،. (۱۳۹۲). قیمتگذاری فناوری؛ از اصول تا راهبرد. تهران: موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.
ملکیفر, عقیل،. (۱۳۸۷). مبانی تکنولوژی و انتقال تکنولوژی. تهران: انتشارات سازمان صنایع هوایی.
ملکیفر, عقیل،. (۱۳۸۲). فنبازار دفاعی. تهران: موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.
مهدوی, محمدنقی،. (۱۳۸۰). فرهنگ توصیفی تکنولوژی. تهران: نشر چاپار.
شعبانی, ابوالقاسم،, و چگینی, مجید،. (۱۳۹۰). نگاشت دانش (چاپ اول). تهران: موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.
عزتی, مرتضی،. (۱۳۸۹). روش تحقیق در علوم اجتماعی: کاربرد در زمینه مسایل اقتصادی (ویرایش سوم). تهران: مرکز پژوهش های اقتصاد و انتشارات نور علم.
قدسی پور, سیدحسن،. (۱۳۸۷). فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (چاپ ششم). تهران: انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
شفیعا, محمدعلی،, شاکری, آرنوش،, و کاظمی, صدیقه،. (۱۳۸۹, ۱۷ و ۱۸ آبان). ارایه مدل کاربردی قیمت گذاری دانش فنی بر مبنای فناوری های مشابه در بازار. چهارمین کنفرانس ملی مدیریت تکنولوژی, تهران.
شهنیایی, احمد،. (۱۳۹۰). حمایت های حقوقی از دانش فنی و آثار آن. فصلنامه حقوق, ۴۱, ۲۱۹-۲۳۷٫
به گفته کمت[۱]، اگر بپذیریم که هر تئوری باید مبتنی بر واقعیتهای[۲] مشاهده شده باشد، پس این موضوع که واقعیتها را بدون رهنمودهای برخی از تئوریها نمیتوان مشاهده کرد نیز صحیح است. چرا که بدون چنین راهنمایی، واقعیتها بیربط و بیثمر خواهند بود (Cohen, 2009). بر این اساس، پژوهش در زمینۀ دانش فنی، به عنوان واقعیتهای مشاهده شده، و ارزشگذاری آن باید مبتنی بر برخی تئوریها و چارچوبهای مرتبط با آن باشد. بر این اساس، به منظور مفهوم شناسی دانش فنی و همچنین شناسایی عوامل موثر در تعیین ارزش آن، این فصل با بررسی ادبیات موضوع در زمینۀ دیدگاهها، تعاریف و دستهبندیهای مرتبط با داراییهای ناملموس آغاز میگردد. در ادامه با بهرهگیری از مطالب بررسی شده، جایگاه دانش فنی در میان نامشهودها تعیین میگردد. سپس با مروری بر تعاریف رایج از دانش فنی، ضمن ارایۀ تعریفی منسجم از آن به بررسی ابعاد این دانش میپردازیم. در نهایت ضمن بررسی مفاهیم مرتبط با ارزشگذاری دانش فنی و مرور برخی از پژوهشهای انجام شده در این زمینه، متغیرهای مستقل پژوهش ارایه میگردند.
در دهۀ اخیر، ادبیات مدیریت توجه ویژهای به نقش داراییهایی با ماهیت غیر فیزیکی برای رقابت جهانی در قرن ۲۱ نشان داده است (Marr et al., 2004). در این دوران، تحولات ایجاد شده در اقتصاد نشان از وجود عاملی ارزشآفرین در فرآیند تولید و خلق ثروت دارد. عاملی با ماهیتی ناملموس که همانند عوامل فیزیکی سازمانها در امر تولید و توسعه اقتصادی نقشآفرین است. بطوریکه در اقتصاد کنونی، عمدۀ ارزش خلق شده از طریق داراییهای ناملموس است (Eckstein, 2004). بر اساس نظر دیفن باخ[۳] این داراییها موجودیتی هستند غیرمادی که در صورت استفاده تجدیدپذیر بوده، کاهش نمییابند، کیفیت و کمیت آنها ضمن استفاده ثابت مانده یا حتی ممکن است افزایش یابد (حسنوی و رمضان، ۱۳۹۱).
در حال حاظر، داراییهای ناملموس[۴] شرکتهای آمریکایی در حدود یک سوم از ارزش کل داراییهای آنها برآورد میشود (Cohen, 2009). بر اساس مطالعات انجام شده ظرفیت این ناملموسها برای ایجاد ارزش را به دلیل وجود برخی ویژگیهای منحصر به فرد در آنها دانستهاند. این ویژگیها آن گونه که در ادامه میآیند عبارتند از: (عالمتبریز و همکاران، ۱۳۸۸)
مقیاس پذیری[۵]
داراییهای ناملموس بر خلاف داراییهای مشهود قابلیت استفاده همزمان توسط چند نفر را دارد از این رو استفاده از آن توسط یک نفر مانعی برای استفاده دیگران از آن نمیشود.
بازدههای فزاینده[۶]
هرچقدر این دارایی افزایش و انباشته شود سود آن نیز بیشتر افزایش مییابد. این امر نقش زیادی در بالا بردن مقیاس بازده دارد. هر گونه گسترشی در زمینه منابع ناملموس باعث گسترش در منابع ناملموس دیگر میگردد و این امر کاملا خلاف آن چیزی است که در منابع مشهود دیده میشود.
دشواری در تقلید[۷]
تقلید در ایجاد و توسعه داراییهای ناملموس به سه دلیل مشکل است:
ابهام در تکرار اتفاقی مجدد[۸]: تکرار در ایجاد شرایط محیطی مناسب و برقراری ارتباط علت و معلولی که منجر به خلق دوباره دارایی ناملموس شود بسیار مشکل است.
مسیر وابستگی[۹]: توسعه و بهبود از جمله مواردی هستند که اثرات زیادی بر روی ناملموسی که قبلا ایجاد شده است، دارد. پس طی همان مسیری که نامشهود در بطن آن ایجاد شده است امری دشوار است.
تراکم زمانی[۱۰]: توسعه دارایی ناملموس بسیار زمانبر بوده که این موضوع منجر به کاهش انگیزههای تقلید میشود.
با بررسی ادبیات موضوع، عناوین متفاوتی مانند سرمایههای فکری[۱۱] و داراییهای دانشی[۱۲] مترادف داراییهای ناملموس[۱۳] و بعضا به جای آن استفاده شده است. از نظر استوارت[۱۴] اصطلاح سرمایه فکری مترادف دارایی دانشی و دارایی ناملموس است (Martı´n-de-Castro et al., 2011). ادوینسون[۱۵] نیز عقیده دارد که داراییهای دانشی و سرمایه فکری تقریبا ویژگیها و کارکرد مشابهی دارند. از نظر وی دارایی ناملموس و سرمایه فکری در دیدگاهی کلگرا یکی هستند (Lee et al., 2005) و به دلیل کاربردهای زیاد این دو واژه، در حال حاظر آنها را هم معنی میدانند (عالمتبریز و همکاران، ۱۳۸۸). در مجموع، ریشۀ تفاوت لغوی در این سه اصطلاح، به دلیل بررسی آن از منظر و رهیافتهای مختلف است. چرا که این مفاهیم به زمینهای که در آن مورد استفاده قرار میگیرد وابسته بوده و در آن معنی مییابد و توسط محققانی با زمینههای متفاوت ارایه شده است (Bratianu, 2011) که در ادامه به بررسی این زمینهها و خواستگاهها میپردازیم.
پیدایش اصلاح دارایی دانشی به نقش و اهمیت یافتن دانش در ادبیات مدیریت مربوط میگردد. در ادبیات مدیریت دو جریان اصلی را در رابطه با دانش وجود دارد. نخستین جریان رویکردی شناختشناسانه[۱۶] به دانش دارد. این جریان، دانش را به عنوان موجودیتی مستقل تفسیر میکند. در این جریان عموماً در خصوص تفاوت اطلاعات و دانش و همچنین در رابطه با نقش دانش در مدیریت دانش بحث میشود. تأکید بر روی تبیین تفاوت ویژگیهای دانش در این جریان، به منظور ایجاد راهنمایی معنیدار برای مدیران به منظور پیادهسازی فرآیندهای مدیریت دانش است. یکی از مهمترین نتایج معنیدار این جریان، تبیین تمایز میان دانش ضمنی و صریح است.
جریان دوم، دانش را به عنوان دارایی سازمانی معرفی میکند. تأکید این جریان بر مدیریت کردن این دانش به منظور بهبود عملکرد سازمانی است (Marr et al., 2004) که ظهور اصطلاح منابع و دارایی دانشی به این جریان برمیگردد. این جریان، دارایی دانشی را به عنوان جزء اصلی ارزش سازمان تعریف میکند و به دنبال کمک به مدیران در مدیریت و ارزشیابی عملکرد سازمان است. در مجموع توجه به این نکته ضروری است که این دو جریان متفاوت مکمل یکدیگر هستند که سنگ بنایی را برای تعریف چارچوبی مدیریتی برای شناسایی، ارزیابی، بهرهبرداری از دانش سازمانی فراهم میآورد (Marr et al., 2004).
اصلاح رایج دیگر در ادبیات مرتبط با نامشهودها، سرمایه فکری است. به گفته اولیوراس[۱۷] این اصطلاح بیشتر به مباحث مدیریت مربوط میشود (عالمتبریز و همکاران، ۱۳۸۸). اما دارای ریشههای اقتصادی است (Dean and Kretschmer, 2007). در ادبیات اقتصادی، اصطلاح “سرمایه”[۱۸] از عبارت “دارایی”[۱۹] رایجتر است (Cohen, 2009). شکلگیری واژۀ سرمایه فکری به اقتصاددانی به نام گالبرایث در سال ۱۹۶۹ بر میگردد که آن را به عنوان فرآیند خلق ارزش و بستهای از داراییها معرفی کرده است. (Dean and Kretschmer, 2007). اما این اصطلاح توسط تام استوارت[۲۰] در سال ۱۹۹۱ و با انتشار مقاله “قدرت ذهن: چگونه سرمایه فکری در حال تبدیل به با ارزش ترین دارایی آمریکا است” به شهرت رسیده است (Hormiga et al., 2011). سرمایه های فکری نمایانگر مجموعه داراییهای ناملموس و داراییهای دانشی است. این داراییها به عنوان منبع کلیدی تحقق راهبردهای شرکتها اهمیت فزایندهای یافته است (Sudarsanam et al., 2003). سرمایه فکری موجب درک بهتر دارایی دانشی شده و نخستین گام به سوی کاهش انتزاعی بودن دانش و مفهومسازی عملیاتی آن است (Marr et al., 2004). مار و چیوما[۲۱] سرمایه فکری را به عنوان گروهی از دارایی دانشی مرتبط با سازمان و مهمترین وسیله برای ایجاد موقعیت رقابتی سازمان از طریق ارزش خلق شده برای سهام دارانش تعریف میکند (Sudarsanam et al., 2003). از نظر چیس[۲۲] دستاندرکاران مدیریت دانش اغلب سرمایه فکری را به عنوان پرتفولیوی دانش سازمانی که میتواند در فعالیتها و فرآیندهای خلق ارزش مورد استفاده قرار گیرد، در نظر میگیرند (Marr et al., 2004).
با توجه به مطالب پیشگفته منشاء تعاریف و برداشتهای متفاوت از نامشهودها ریشه در تمایز در خاستگاه شکلگیری این مفاهیم است. بر این اساس، در راستای ایجاد زمینهای برای بررسی جایگاه و ماهیت دانشی فنی به عنوان یکی از مصادیق نامشهودها، در ادامه جایگاه دانشفنی از منظر و زاویۀ زمینههای مختلفی مانند حسابداری، قیمتگذاری انتقال و مدیریتی در بافت و ادبیات نامشهودها بررسی میگردند.
ارزشگذاری نامشهودها میتواند اهداف دوگانه داشته باشد. هدف نخست به دنبال بررسی ارزش واقعی و ارزش بازاری سازمان بوده (دیدگاه بیرونی) و دومین هدف به دنبال شناسایی و ارزشگذاری مولفههای دانشی سازمان در جهت مدیریت آنها است. (دیدگاه درونی). دیدگاه بیرونی اساسا برای اهداف مالی مفید است و به سازمان اجازه تعیین ارزش داراییهای ناملموسش را میدهد. هدف اصلی در دیدگاه بیرونی، ارایه تصویری منسجمتر از ارزش پولی شرکت برای سهامداران از طریق ایجاد استانداردهای حسابداری سازمانی است (Marr et al., 2004). با توجه به دیدگاه بیرونی، گزارشهای مالی به منظور تحلیل عملکرد یک شرکت و مقایسه شرکتها با یکدیگر از یک قوارۀ استاندارد پیروی میکنند. یکی از این استانداردها، استاندارد [۲۳]IAS38در زمینه داراییهای ناملموس است (Cohen, 2009).
این استاندارد در سال ۲۰۰۴ به منظور گزارش این داراییها در رکوردهای مالی شرکت منتشر شده است. در این استاندارد اصطلاح دارایی ناملموس به عنوان “دارایی غیرنقدی قابل شناساییِ بدون موجودیت فیزیکی” تعریف شده است. موجودیت دارایی ناملموس علاوه بر ماهیت غیر پولی و غیر عینی بودن آن، مستلزم دارا بودن شرایطی برای شناسایی و کنترل آن و همچنین انتظار مزایای اقتصادی آتی است. بر این اساس، معیارهای شناسایی داراییهای ناملموس عبارتند از: (Moser, 2010).
قابل شناسایی بودن
ماهیت غیر پولی
فقدان موجودیت فیزیکی و عینی
قابل کنترل
مزایای اقتصادی آتی
احتمال انتظاری جریان اقتصادی در آینده
ارزشمند بودن
در ایالات متحده، هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۱] استانداردهایی را برای حسابداری حرفهای تدوین میکند. بیانیه استانداردهای حسابداری مالی[۲] شماره ۱۴۱ و ۱۴۲ به شناسایی و تشخیص داراییهای ناملموس مربوط است. این بیانیهها پنج گروه از این داراییها را در قالب زیر تعیین میکند. (Cohen, 2009).
[۱] . Financial Accounting Standards Board (FASB)
[۲] .Statement of Financial Accounting Standards(SFAS)
[۱] .Comte
[۲] .Facts
[۳] . Diefenbach
[۴] .Intangible asset
[۵] .Scalability
[۶] .Growing returns
[۷] .Difficulty to imitate
[۸] .Casual ambiguity
[۹] .The dependency path
[۱۰] .Time compression
[۱۱] .Intelrctual Capital
[۱۲] .Knowledge Asset
[۱۳] .Intangible Asset
[۱۴] .Stewart
[۱۵] .Edvinsson
[۱۶] .Epistemological
[۱۷] .Oliveras
[۱۸] .Capital asset
[۱۹] .Asset
[۲۰] .Tom Stewart
[۲۱] .Marr and Schiuma
[۲۲] . Chase
[۲۳] . International Accounting Standards 38:Intangible Assets
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر