850 views
پیشینه تحقیق نظریه ی حق به شهر هانری لوفور و نظریه ی فمینیسم سوسیالیستی-جغرافیایی دارای ۷۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- پیشینه پژوهش ۴
۲-۱-۱- بررسی پیشینه داخلی پژوهش ۴
۲-۱-۲- پیشینه خارجی ۱۳
۲-۱-۳- جمعبندی ۱۸
۳-۱- نظریه ها ۲۰
۳-۱-۱- حق به شهر: هانری لوفور ۲۱
۳-۱-۲- جغرافیای فمینیست و فمینیسم سوسیالیست ۲۸
۳-۱-۳- اقتصاد سیاسی شهر و مصرف: مانوئل کاستلز ۳۰
۳-۱-۴- نردبان مشارکت: شری آرنستاین ۳۱
۳-۲- معرفی مفاهیم اصلی ۳۴
۳-۲-۱- فضای ادراکشده ۳۴
۳-۲-۲- حق به شهر ۳۶
۳-۲-۲-۱- اختصاص دهی شهر به خود ۳۶
۳-۲-۲-۱-۱- سرزندگی ۳۷
۳-۲-۲-۱-۱-۱- احساس امنیت: ناامنی ناشی از فضا ۳۷
۳-۲-۲-۱-۱-۲- امکان تفریح و ماجراجویی ۴۲
۳-۲-۲-۱-۱-۳- ارتباطات شهری ۴۳
۳-۲-۲-۱-۲- کنترل و مالکیت ۴۶
۳-۲-۲-۱-۳- سهم فیزیکی ۴۸
۳-۲-۲-۲- مشارکت در شهر ۴۹
۳-۲-۲-۲- ۱- تصمیمگیری ۵۰
۳-۲-۲-۲-۲- تولید فضا ۵۱
۳-۲-۲-۲-۳- سازماندهی و طراحی فضا ۵۲
۳-۳- جمع بندی نظری و نتایج مورد انتظار ۵۴
منابع ۵۶
شارعپور، محمود (۱۳۸۹) جامعهشناسی شهری، تهران: انتشارات سمت.
شارعپور، محمود، رهبری، لادن (۱۳۹۲) جنسیت و تعلق فضایی: تاثیر معماری مدرن بر حذف فضاهای خصوصی، مقاله ارائه شده در کنفرانس زن، معماری و شهر، موسسه بین المللی مطالعات راهبردی معماری ایران، اسفند ۱۳۹۲٫
شارعپور، محمود (۱۳۸۹) جامعهشناسی شهری، نشرسمت، تهران، چاپ سوم.
زنجانیزاده، هما (۱۳۸۰) زنان و امنیت شهری، مجله تخصصی زبان و ادبیات دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مشهد پاییز و زمستان، شماره ۳۴٫
رفعتجاه، مریم، شارعپور، محمود، رهبری، لادن (۱۳۹۳) امنیت و جنسیت در فضاهای شهری: مطالعه کیفی حق زنان به شهر، مطالعات امنیت اجتماعی، شماره سی و هفتم، بهار، صفحات ۱۴۷-۱۲۹٫
دوسوتو، هرناندو (۱۳۸۵) راز سرمایه، ترجمهی فریدون تفضلی، تهران: نشر نی.
رهبری، لادن (۱۳۹۱) احساس امنیّت در فضاهای شهری و حق زنان به شهر: پژوهش اکتشافی در شرق تهران، اولین همایش زنان و زندگی شهری، شهرداری تهران، محل برگزاری: دانشگاه تهران: ۳۰ آبان و ۱ آذر ۱۳۹۱٫
رهبری، لادن؛ شارعپور، محمود (۱۳۹۳) تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر در تهران، تهران: انتشارات تیسا.
__________________ (۱۳۹۳ب) جنسیت و حق به شهر: آزمون نظریهی لوفور در تهران، مجلهی جامعهشناسی ایران، دورهی چهاردهم، شمارهی ۱، صص ۱۴۱-۱۱۶٫
یونگ، کارل گوستاو (۱۳۹۲) انسان و سمبلهایش، تهران: نشر جامی.
رفعتجاه، مریم (۱۳۸۷) تاثیر موقعیت شغلی بر سبک زندگی زنان شاغل (مطالعهای در زنان شاغل در وزارت بازرگانی)، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دورهی ۴، شمارهی ۱۱، صفحات ۱۳۹-۱۶۰٫
________ (۱۳۹۳) طراحی فضاهای شهری و اوقات فراغت، در کتاب شهر، فضا و زندگی روزمره، تدوین محمود شارعپور، تهران: انتشارات تیسا.
ساندرز، پیتر (۱۳۹۲) نظریهی اجتماعی و مسالهی شهری، ترجمهی محمود شارعپور، تهران: انتشارات تیسا.
کاظمی، مهروش (۱۳۸۸) رویکردی تحلیلی به مقوله جنسیت و تأثیر آن در کیفیت فضا، هویت شهر، دورهی ۴، شمارهی ۳، صفحات ۴۷-۵۸٫
کاظمی، عباس (۱۳۹۲) پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید.
کاظمیپور، شهلا (۱۳۸۵) روند توسعه کلانشهرها در ایران و آثار و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن، طرح پژوهی به سفارش: مؤسسه ی مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه.
کراسلی، نیک (۱۳۹۰) موریس مرلوپونتی، در برداشتهایی در نظریهی اجتماعی معاصر، تدوین آنتونی الیوت و برایان ترنر، ترجمهی فرهنگ ارشاد، تهران: انتشارات جامعهشناسان.
مشفق، محمود، حسینی، قربان (۱۳۹۱) آیندهپژوهی تغییرات جمعیتی ایران طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۴۲۰، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال چهارم، شماره اول، زمستان، صص ۴۲-۲۱٫
منصورفر، کریم (۱۳۸۵) روشهای پیشرفته آماری همراه با برنامههای کامپیوتری، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
مفهوم «حق به شهر» لوفور در ادبیات جامعهشناسی شهری ایران مورد توجه قرار نگرفته است و مقالات داخلی در ارتباط با آن مگر تعدادی معدود موجود نیست. با این وجود مطالعاتی در زمینهی مشارکت شهروندی و اختصاصدهی شهر به خود به عنوان ابعاد «حق به شهر» و مطالعات دیگری در زمینهی عوامل تاثیرگذار بر این دو بعد انجام شده است که در بخش اول این فصل مطالعاتی که در شهر تهران انجام گرفتهاند معرفی خواهند شد.
عدم توجه به مفهوم حق به شهر لوفور به ادبیات داخلی محدود نمیشود. اگرچه این چهارچوب نظری اخیرا با اقبال بیشتری در شاخههای مختلف جامعهشناسی از جمله جامعهشناسی شهری، جامعهشناسی فضا و جامعهشناسی زندگی روزمره قرار گرفته است، مطالعات انجام شده در خارج از ایران نیز هنوز گستردگی چندانی ندارد.
در بررسی پیشینهی داخلی پژوهش، در ابتدا به منابع و پژوهشهایی اشاره میگردد که مستقیما مفهوم حق به شهر را مورد بررسی قرار دادهاند و سپس پژوهشهایی که در ارتباط با این مفهوم یا بخشی از ابعاد آن هستند معرفی میگردند.
از جمله پژوهشهایی که مستقیما ایدهی حق به شهر را مورد بررسی قرار میدهند عبارتند از:
رهبری و شارعپور (۲۰۱۳) با بررسی نظری مولفههای حق به شهر، یعنی مشارکت در شهر و اختصاصدهی شهر، و سپس با انجام بررسیهای میدانی در شهر تهران نشان دادهاند که اولا، استفاده از مفهوم حق به شهر در جامعهی شهری ایرانی تا حدی ممکن است اما باید در ارتباط با استفاده از مفاهیم، مانند مفهوم «تولید فضا» احتیاط به خرج داد؛ زیرا مفهوم شهروندی اساسا در گفتمانهای اجتماعی ایرانی و اروپایی به یکسان تجربه نمیشود. دوما، این پژوهش تفاوتهای جنسیتی معناداری در بهرهمندی از حق به شهر را شناسایی کرده است. طوری که زنان و مردان حقوق شهری را به شکل متفاوتی درک میکنند و عموما این ادراک که شهر تعلق کمتری به آنان دارد، در زنان بیشتر از مردان است.
رهبری (۱۳۹۱) در پژوهشی کیفی در مناطق شرقی شهر تهران، با مطالعه ارتباط امنیت ادراکشده توسط زنان در فضاهای عمومی نشان داده است که طراحی فضاهای عمومی و نحوهی سازماندهی آنها بر احساس امنیت زنان تاثیر گذار است و این ادراک در ارتباط مستقیم با ادراک از حقوق شهری قرار دارد.
شارعپور و رهبری (۱۳۹۲) در مقالهی «جنسیت و تعلق فضایی: تاثیر معماری مدرن بر حذف فضاهای خصوصی»، مفهوم حق به شهر را به شکل نظری در ارتباط با «احساس تعلق به شهر» به بحث میگذارند و معتقدند که نه تنها در فضای شهری، بلکه در فضاهای خصوصی مانند خانه نیز، به تبع تغییراتی که در سبکهای معماری و ساخت خانهها اتفاق افتاده است، احساس تعلق زنان به مراتب کمتر از مردان است. بنابراین یک پیوستگی میان فضاهای عمومی و خصوصی وجود دارد و ایدهی حق به شهر را میتوان به فضاهای خانگی نیز تسری داد.
رهبری و شارعپور (۱۳۹۳) در پژوهشی تحت عنوان «تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر در تهران» به ارائهی یک چهارچوب مفهومی برگرفته از لوفور پیرامون حق به شهر اقدام کردهاند. در این پژوهش، نگارندگان با استفاده از روشهای کمی مانند تکنیک رگرسیون چندمتغیره، مدل مفهومی ارائه شده براساس نظریهی لوفور را مورد آزمون قرار دادهاند. ضمن این که با بررسی ارتباط میان مفهوم جنسیت و ادراک شهروندان از بهرهمندی از حق به شهر نشان دادهاند که حق به شهر اساسا مفهومی جنسیتی است و زنان تهرانی نسبت به مردان تهرانی بخت کمتری برای احساس بهرهمندی از آن دارند. با توجه به این که در این اثر با اتخاذ رویکرد امیک، روایتهای زنان به عنوان واقعیت اجتماعی پذیرفته شده است، نتیجه گرفته شده است که بهرهمندی زنان از حق به شهر نیز کمتر از مردان است.
رفعتجاه، شارعپور و رهبری (۱۳۹۳) در مقالهای تحت عنوان «امنیت و جنسیت در فضاهای شهری: مطالعه کیفی حق زنان به شهر»، با اتخاذ رویکرد کیفی (انجام مصاحبههای نیمساختیافته) به عامل امنیت در شهر توجه کردهاند و برخی از عوامل فضایی ادراک ناامنی در شهروندان زن را شناسایی کردهاند. این پژوهش نشان داده است که تنها ۴۵٫۴ درصد زنان تهرانی در فضاهای عمومی شهری احساس امنیت دارند و سایرین فضاها را ناامن یا نسبتا ناامن شناسایی میکنند.
رهبری و شارعپور (۱۳۹۳ب) در مقالهی «جنسیت و حق به شهر: آزمون نظریهی لوفور در تهران» با استفاده از روش پیمایش و انجام تحلیلهای کمی از جمله رگرسیون چندمتغیره، میزان کاربستپذیری نظریهی لوفور را در جامعهی شهری تهران مورد بررسی قرار دادهاند. این پژوهش نشان داده است که عامل «تصمیمگیری در شهر» نقش مهمی در ادراک شهروندان از حق به شهر دارد. ضمن این که ادراک زنان از میزان مشارکت در فراگردهای شهری در سطح نازلی قرار دارد.
از جمله پژوهشهایی که برخی از عوامل تاثیرگذار بر «حق به شهر» را مورد بررسی قرار میدهند و به مفهوم فضا و حقوق شهروندی توجه میکنند، عبارتند از:
گلکار (۱۳۷۹) در مقالهی خود تحت عنوان «نشاط و سرزندگی در شهر به کمک طراحی شهری» به معرفی ابعاد مفهوم سرزندگی در شهر پرداخته است و مطرح میکند که شاخص کیفیت زندگی شهری معرفی شده توسط موسسهی معتبر «واحد اطلاعات اکونومیست»[۱] وجود امکانات حضور جمعی مردم و امکانات تفریحی کافی در محلات را به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر ادراک از سرزندگی شهری معرفی کرده است. با توجه به این که سرزندگی یکی از عوامل تبیینکنندهی حق به شهر است، بررسی نظری و تجربی این مفهوم میتواند به غنای تعریف ما از آن بیفزاید. گلکار (۱۳۷۹) دسترسی مناسب به خدمات محلی را یکی از عوامل تاثیرگذار بر سرزندگی شهری معرفی کرده است. این عاملی است که در پژوهش ما نیز در ارتباط با مفهوم سرزندگی شهری کارایی دارد.
زنجانیزاده (۱۳۸۰) در مقالهی «امنیت شهری» به برخی عوامل تاثیرگذار بر امنیت شهری زنان و مشکلات ناشی از آن توجه کرده است. به اعتقاد او شهرها آیینهی تمامنمای تبعیض بر ضد زنان به شمار میآیند. شهرها بدون زنان ساخته شدهاند و همچنان بدون آنان رشد مییابند و مسالهی زنان یک اولویت سیاسی به شمار نمیرود (زنجانیزاده، ۱۳۸۰). این بحث زنجانیزاده مشابه بحث لوفور پیرامون ساخته شدن شهرها بدون مشارکت طبقات پایین است. او در این مقاله مسائلی از قبیل تحرک و حمل و نقل شهری را مورد بررسی قرار میدهد و معتقد است که فاصلهی ایستگاههای اتوبوس، داشتن نور کافی در ایستگاهها، تنظیم زمان رسیدن اتوبوس به ایستگاهها، وجود امکانات در ایستگاهها که از تلف شدن وقت افراد جلوگیری کند مانند تشریح مسیرهایی که اتوبوس از آنان رد میشود و وجود نقشههای شهری سبب کاهش اتلاف وقت و کاهش احساس ناامنی در زنان میشود. لوفور نیز مولفههای فضایی و تحرک شهری را عامل مهمی در ادراک از بهرهمندی از شهر میداند. اهمیت مطالعهی زنجانیزاده (۱۳۸۰) به خصوص، به این دلیل است که مسالهی ناامنی در شهر یکی از عوامل تاثیرگذار بر ادراک از حق به شهر است. ضمن این که ناامنی شهری مستقیما با مفهوم جنسیت که مفهوم اساسی در این پژوهش است ارتباط تنگاتنگی دارد.
موسوی، حکمتنیا و درینی (۱۳۸۶) نشان دادهاند که جنسیت یکی از عوامل زمینهای تبیینکنندهی تفاوت در احساس امنیت شهری است. این نویسندگان در تحقیقی در شهر مراغه در جمعیت نمونهی ۳۸۲ نفری، نشان دادهاند که متغیرهایی مانند سن، جنس، اعتماد اجتماعی، رضایت اجتماعی و منشاء اجتماعی بر میزان احساس امنیت شهروندان تاثیر دارد.
موسوی، حکمت نیا و درینی (۱۳۸۷) رابطهی میان احساس امنیت و عملکرد و ویژگیهای پلیس و نیروهای امنیتی در شهر را نیز مورد بررسی قرار دادهاند که البته توسط محققان دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته است (برای نمونه ن.ک به پناهی و همکاران، ۱۳۸۹؛ تاجران وکلاکی، ۱۳۸۸؛ الیاسی و رادان، ۱۳۸۶). نیروهای امنیتی در شهر نه تنها برای پیشگیری و پیگرد متخلفان بلکه به عنوان عاملانی فعال در افزایش احساس امنیت در شهروندان محسوب میشوند. این محققان نیز مولفههای فضایی مانند شکل و اندازهی فضاها و میزان نور موجود در فضا را در شکلگیری احساس امنیت شهری مهم میدانند.
مدنیپور (۱۳۸۷) که یکی از مهمترین اندیشمندان حوزهی طراحی و سازماندهی شهری در عرصهی بینالمللی است، به شکل تلویحی به مسالهی حق عابران به شهر اشاره کرده است. او معتقد است که تکیه اصلی در طراحی مراکز شهری در استفاده از اتومبیل به جای وسایل نقلیه عمومی قرار دارد طوری که به جای توجه به طراحی فضای مناسب با وسایل نقلیه عمومی و عابران پیاده، اتومبیلهای شخصی به عنوان وسایل نقلیه اصلی در نظر گرفته میشود. این مساله با توجه به این که مردان استفادهکنندگان اصلی خودروهای شخصی هستند قابل توجه است. ضمن این که در جای دیگر اشاره شده است که در شهرها کمتر به نیازهای ویژه زنان مثل مراکز نگهداری کودکان، زمینهای بازی، سرویسهای بهداشتی و یا استراحتگاههای مناسب توجه شده است (مدنیپور، ۱۳۸۷: ۱۲۹). بنابراین تحقیق او اگرچه مستقیما از چهارچوب نظری لوفور بهره نبرده است، تشابهات مفهومی بالایی با بحث ما در این نوشتار دارد.
نویدنیا (۱۳۸۷) با تاکید بر متغیر وضعیت رفاهی، میزان برخورداری از امنیت اجتماعی در شهر را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق از نوع پیمایشی و دارای جمعیت نمونهی۴۲۰ نفری از اعضای خانوادههای ساکن در منطقه شمال و جنوب تهران است. یافتهها این تحقیق نشان میدهد که بین امنیت اجتماعی و وضعیت رفاهی و طبقاتی رابطهی موثر و معنیداری وجود دارد؛ طوری که افرادی که دارای وضعیت رفاهی بهتری هستند از احساس امنیت اجتماعی بالاتری برخوردارند.
عبدللهی (۱۳۸۷) در اثر خود تحت عنوان «زنان در عرصهی عمومی» وضعیت میزان مشارکت مدنی زنان ایرانی در عرصهی عمومی را با استفاده از روش پیمایش بررسی کرده است که تشابه بسیاری با مفهوم مشارکت به عنوان یکی از ابعاد مفهوم حق به شهر دارد. او نشان میدهد که مشارکت مدنی زنان ایرانی بسیار پایین است و تنها ۲۰ درصد از زنان به نوعی در فعالیتهای مدنی مشارکت دارند (عبدللهی، ۱۳۸۷: ۱۵۲). او ضمن اشاره به تفاوتهای جنسیتی و نابرابریهای مبتنی بر جنسیت در مشارکت به وجود سلسلهمراتب و رتبهبندیهای درون هر گروه جنسی نیز اشاره میکند (۱۳۸۷: ۱۵۳).
کاشانیجو و مفیدی (۱۳۸۸) در یک مطالعهی اسنادی به بررسی تاریخی مدلهای مختلف طراحی حمل و نقل شهری پرداختهاند و نظریههای حمل و نقل را از ابتدای سدهی بیستم تا دوران معاصر مورد بررسی قرار دادهاند. این مطالعه نشان میدهد که اگرچه با ظهور اتومبیل و تبدیل آن به وسیلهی شخصی در سدهی بیستم، فضای شهری و نظام حمل و نقل تحول پیدا کرد ولی به مرور زمان، مشکلات اتکا به وسایل شخصی برای رفت و آمد در شهر آشکار شد و نظریه های حمل و نقل شهری به سوی ایجاد شهرهای پیادهمدار و ایجاد نظام حمل و نقل عمومی کارآمد و دارای ظرفیت بالا گرایش پیدا کرد. این مساله سبب تغییر در فضا و چشمانداز شهری نیز شد.
سلطانی، ایزدی و محمدی (۱۳۸۸) نیز به تاثیر ویژگیهای کالبدی یا فیزیکی بر احساس امنیت شهروندان در فضاهای شهری توجه نشان دادهاند. یافتههای آنان که با ارائهی معیارهای تجربی همراه است، نشان میدهد که عبور از معابر شهری کمعرض (کمتر از چهار متر) و زندگی در کنار زمینهای بایر سبب افزایش احساس ناامنی در شهروندان میشود. این پژوهش ضمنا نشان میدهد که خصوصیات کالبدی محله بر روابط اجتماعی ساکنان تاثیر میگذارد و زندگی در ساختمانهای نوساز، کم ارتفاع و کوچک موجب افزایش احساس امنیت ساکنان نمیشود. براساس یافتههای این تحقیق، برخی خصوصیات کالبدی با وجودی که منجر به تقویت پیوندهای اجتماعی میشود، باعث کاهش احساس امنیت در افراد میگردد.
کاظمی (۱۳۸۸) نیز با انجام مطالعهی موردی در پارک فجر شهر تبریز با استفاده از روش پیمایش در میان زنان استفاده کننده از این پارک، به شکاف بین طراحان شهری و استفادهکنندگان از فضا اشاره کرده و نشان داده است که از آنجا که طراحی بدون حضور بهرهبردار فضا انجام میشود، قادر به پاسخگویی مناسب به نیازهای استفادهکنندگان نبوده و محدودیتها و ناسازگاریهای موجود سبب افت کارایی فضایی میشود. کاظمی در این پژوهش نشان میدهد که راهکارهایی که تاکنون برای حل مسالهی فضای شهری و ایجاد فضاهای مناسب برای زنان پیش گرفته شده است، بیش از آن که از نگاه استفاده کنندگان مطلوبیت داشته باشد، رفتارهایی سلیقهای است که از سوی کارفرمایان (در این مورد شهرداریها) به استفادهکنندگان تحمیل میشود. او برای نمونه، به ایجاد پارکهای بانوان اشاره میکند که با هدف ایجاد فضای مناسب برای زنان تولید شده است ولی در عمل از نظر آنان مطلوب و قابل استفاده نیست.
[۱] EIU
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر