پیشینه تحقیق انقلاب مصر از سقوط مبارک دارای ۸۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱مقدمه۵
۱-۲انقلاب مصر۶
۱-۲-۱انقلاب بدون رهبری۹
۱-۲-۲چرا انقلاب به وقوع پیوست؟۱۳
۱-۲-۳پیشینهی اعتراضات در مصر۱۵
۱-۲-۴تأثیر انقلاب تونس۱۶
۱-۲-۵چرا میدان التحریر؟۱۸
۱-۲-۶واکنش آمریکا به تحولات مصر۲۰
۱-۲-۷آمریکا در رسانههای مصر۲۴
۱-۲-۸موضع اتحادیه اروپا۲۶
۱-۲-۹جمعه خشم۲۷
۳-۲-۱۰ واکنش حکومت به انقلاب۳۰
۱-۳هرجومرج و جنبشهای اجتماعی مصر۳۱
۱-۳-۱ناپدید شدن پلیس از شهرها۳۳
۱-۳-۲انعکاس جنبش اجتماعی مصر در نبود پلیس در روزنامهها۳۵
۱-۳-۱آزادسازی زندانیان۳۷
۱-۳-۲جنبش اجتماعی مصر و کمک به تأمین امنیت۳۹
۱-۳-۳نقش ارتش در نبود پلیس۴۰
۱-۴مصر پس از مبارک۴۲
۱-۴-۱رفراندوم ۱۹ مارس ۲۰۱۱: اولین تجربهی دموکراسی در مصر۴۲
۱-۴-۲تلاش جنبشهای مصری برای رأی منفی به رفراندوم۴۶
۱-۴-۳نتایج رفراندوم۴۷
۱-۵ظهور و سقوط اخوان المسلمین۵۱
۱-۵-۱ویژگیهای اخوان المسلمین۵۲
۱-۵-۲نتایج و پیامدهای فعالیتهای اخوانالمسلمین۵۳
۱-۵-۳اخوانالمسلمین پس از مبارک۵۴
۱-۵-۴عوامل شکست اخوانالمسلمین و سقوط مرسی۵۶
۱-۵-۵آیندهی اخوان المسلمین۶۹
دهشیار، حسین (۱۳۹۱). همه نگاهها به انتخابات حساس مصر، سایت برهان تاریخ انتشار ۳/۳/۱۳۹۱
دویچه وله، ۲۰۱۳، اقتصاد ویران و ورشکستگی صنعت گردشگری در مصر،
عمادی،سید رضی، ۱۳۹۲، اشتباهات اخوان؛ عامل سقوط مرسی، سایت دیپلماسی ایرانی، تاریخ دسترسی: ۲۶ تیرماه ۱۳۹۲،
قاسمی، محمد، فرازوفرود اخوان، روزنامه کیهان، شماره ۲۰۵۸۹ به تاریخ ۲۱/۶/۹۲، صفحه ۸٫
احمد فرد، عزیز (۲۰۱۱)، رفراندوم برای تغییر در قانون اساسی ، آر.اف.آی .
بیبیسی (۲۰۱۱)، حمله به معترضان مصری با چاقو و چماق، ۱۹ اسفند ۱۳۸۹٫
پایگاه خبری الشرفه «اختلافنظر پلیس مصر و خانواده خالد سعید در مورد شرایط مرگ وی» (۲۰۱۰/ژوئن/۱۴ آخرین دسترسی ۲۴/۷/۱۳۹۰٫
حافظیان محمدحسین، (۱۳۸۷)، مشکلات اقتصادی و چشمانداز بیثباتی سیاسی در مصر، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
خسروشاهی سید هادی(۱۳۹۲)، اخوان المسلمین چه میگویند و چه میخواهند؟ قم: موسسه بوستان کتاب
زکریا فرید، (۱۳۸۹)، ریشههای انقلاب مصر، ماهنامه علوم انسانی مهرنامه، سال اول، شماره نهم.
هر آنچه بیشتر در خاورمیانه سفر کردم، بیشتر و بیشتر قدر مصر -خانه و سرزمین یکی از هر چهار عرب- را دانستم. مصر با تمام افتخارات فراموششده و مشکلات اقتصادی لرزانش، بسیار خاص و ویژه است. مصر کشوری چندلایه است و شما هرچه بیشتر این لایهها را میکاوید، چیزهای بیشتری برای کشف کردن میبینید. (Lamb, 2002, p.1).
سال ۲۰۱۱، سالی تاریخی و مهم در تاریخ مصر است. هیچکسی انتظار نداشت انقلابی در سرزمین نیل به وقوع بپیوندد؛ اما این انقلاب اتفاق افتاد و تمامی آن با سرعتی فوقالعاده همانند یک حلقه فیلم به نمایش گذاشته که بهوسیله تمام جهان مشاهده شد. در روز سهشنبه ۲۵ ژانویه آن سال، هزاران معترض در میدانالتحریر[۱] (در فارسی به معنای آزادی) در مرکز قاهره[۲] گرد هم آمدند که این اتفاق در سایر استانهای بزرگ و مهم مصر همانند اسکندریه[۳]، سوئز[۴]، و اسماعیلیه[۵] نیز تکرار شد که در نهایت منجر به کنارهگیری حسنی مبارک از ریاست جمهوری پس از تکیه زدن بر قدرت شد.
پس از سقوط مبارک و پیروزی «ساکنان التحریر»، صحنهی سیاسی مصر به میدانی برای نبرد گروههای مختلف برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۱۲ بدل گشت و در نهایت اخوانالمسلمین که در مقابل سایر احزاب و گروهها قدیمیتر بوده و سازماندهی بهتری داشتند توانستند در انتخابات به پیروزی برسند و محمد مرسی نمایندهی این جنبش به ریاست جمهوری رسید اما ناتوانی وی در مدیریت صحیح جامعهی چندپارهی مصر و تلاش برای اخوانی کردن حکومت از طرف او و دیگر همراهانش در جماعت اخوانالمسلمین سبب اعتراضات گستردهی گروههای مختلف مصر شد که اوج این اعتراضات در سی ژوئن ۲۰۱۳ به وقوع پیوست و سه روز بعد درحالیکه مرسی تنها یک سال در قدرت حضور داشت و در سالروز به قدرت رسیدنش توسط ارتش از قدرت برکنار شد.
پژوهشگر در فصل سوم، که از اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ شروع شده و به سقوط اخوان المسلمین در جولای ۲۰۱۳ به پایان میرسد، قصد دارد با نشان دادن چگونگی رخ دادن انقلابهای مصر به بررسی علل و عوامل این انقلابها و بهویژه چرایی سقوط دولت محمد مرسی بهعنوان نمایندهی گروهی که برای دههها در بطن جامعهی مصر از جایگاه مناسبی برخوردار بوده، بپردازد؛ بهویژه آنکه شتاب افکار عمومی مصر در واکنش بر ضد اخوان، همه ناظران سیاسی را شگفتزده کرد، زیرا کمتر کسی گمان میبرد مردم مصر در نخستین سالگرد حکومت اخوان، علیه آنان قیام کنند.
در نخستین روز از اعتراضها، در سرتاسر مصر، حسی از سردرگمی آمیخته با ترس در چهره مردم موج میزد. روز بعد یعنی در چهارشنبه ۲۶ ژانویه، شبکههای ماهوارهای پرطرفداری همانند الجزیره، العربیه، بیبیسی عربی و فرانس ۲۴، تصاویری از جوانان تظاهرکننده در میدانالتحریر را به نمایش گذاشتند که علیرغم هشدار پلیس نسبت به دستگیری معترضین، به میدانالتحریر آمده بودند. فعالان حکومتی با پیامهایی که در فیسبوک و توییتر پست میکردند، مردم را به ادامه تظاهراتشان ترغیب میکردند.
در روزهای ابتدایی اعتراضات، رسانههای صوتی- تصویری و چاپی دولتی، گزارشهای اندکی را از آنچه در خیابانها در حال روی دادن بود و همچنین از تلفات انسانی که رخ میداد، منتشر میکردند، بهخصوص در روز جمعه ۲۸ ژانویه که بهعنوان جمعه خشم[۶] مشهور شد. در این روز در شهرهای بزرگ از ساعت ۶ بعدازظهر تا ۷ صبح، حکومتنظامی به مردم تحمیل شد. مردم از آنچه آنها با عنوان وحشیگری پلیس بر ضد تظاهرکنندگان در روز ۲۸ ژانویه عنوان میکردند بسیار خشمگین بودند و به همین دلیل وعده حسنی مبارک را برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی که در همان روز از طریق یک سخنرانی در تلویزیون پخش شد نپذیرفتند. از آن زمان شاهد موج رو به گسترشی از تظاهرات خیابانی بودیم که در سرتاسر کشور و نهفقط در قاهره، اسکندریه و سوئز، در حال گسترش بود. حکومتنظامی بهروزهای بعد نیز کشیده شد که شهرهایی چون اسماعیلیه و منصوره[۷] و سایر مناطقی که در آن تظاهرات وجود داشت را شامل میشد. اعتراضات همچنین در مناطق مختلفی از پایتخت مصر، خانه بیست میلیون انسان و نهتنها در میدانالتحریر که در سایر نقاط این شهر نیز دیده میشد. تظاهراتی نیز در روبروی اتحادیه صنفی روزنامهنویسان و دفاتر مرکزی مطبوعات متعلق به دولت همانند الاهرام[۸]، الاخبار[۹] و دارالتحریر[۱۰] انجام گرفت که به خاطر مغرضانه دانستن نوع پوشش آنها بود و در این تظاهرات، معترضین طرفداری این مطبوعات از حکومت را محکوم میکردند((El-Bendary, 2011)).
در نخستین روز انقلاب، تعداد معترضین در میدانالتحریر زیاد بود که این جمعیت زیاد نیز بهخوبی با یکدیگر هماهنگ بودند، بهطوریکه هیچ افسر پلیسی نمیتوانست این اتفاق را تصور کند، و همین امر باعث یورش پلیس امنیتی به آنها شد. درحالیکه پلیس بهصورت زیرکانهای تعداد معترضین را چیزی حدود ۱۰ هزار نفر اعلام میکرد، خود معترضین ادعا میکردند که تعداد آنها بسیار بیشتر و حتی بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر است. درواقع تعداد مردم در آن روز دهها هزار نفر بود که این عدد بهطور مرتبی در طول هفده روز بعدی با رشد فوقالعادهای افزایش مییافت. درواقع معترضین تصمیم خود را گرفته بودند و علیرغم شبهای سرد و خشک زمستان قاهره، حاضر به ترک میدانالتحریر نبودند.
معترضینی که بسیاری از آنها از جوانان باسواد و از طبقات متوسط به بالابودند، نهتنها از افزایش قیمت مواد غذایی، کاهش یارانههای دولتی و نرخ بیکاری بالا شکایت میکردند، بلکه اعتراض آنها علیه مسائلی هم چون انتخابات تقلبی، فساد فراوان، کمبود فرصتهای شغلی و فقدان آزادی بیان نیز صورت میگرفت. آنها خواستار انحلال مجلس و اصلاح قانون اساسی بودند و درحالیکه پلیس محدودیتهایی را در نخستین روز اعتراضات اعمال کرده بود، آنها تمام این اعتراضها را بهصورت مسالمتآمیز ادامه میدادند.
از روز دوم به بعد، ما شاهد این بودیم که نیروهای امنیتی پلیس دست به اقداماتی برای آرام کردن و کاهش تظاهرات زدند. در میان تظاهرکنندگان، نویسندگان، شاعران، بازیگران، کارگردانها و شخصیتهای ملی مشهور وجود داشتند. عدهای سرود ملی را میخواندند و عدهای شعارهای اینچنینی سر میدادند: «مردم میخواهند رژیم را پایین بکشند» و «ما آزادی و کرامت انسانی میخواهیم». حبیب العدلی[۱۱] وزیر کشور که بعدها زندانی شد، در نخستین روز اعتراضات، اعلامیهای منتشر کرد و طی آن اعلام کرد که وزارت کشور به «حق تظاهرات مسالمتآمیز و حق معترضانی که از حق آزادی بیان استفاده میکنند و خواستههایشان را بیان میکنند» احترام میگذارد. البته این اعلامیه به معترضین و بهویژه به کسانی که به جنبش اخوانالمسلمین وابسته بودند هشدار میداد که به اموال عمومی خسارت نزنند و بهسوی نیروهای پلیس اشیاء پرتاب نکنند(MERIP, 2011).
معترضینی که برای روزها در میدانالتحریر باقیمانده بودند، در چادر زندگی میکردند و برای خود یک مرکز رسانهای تشکیل داده بودند. آنها ویدیوهایی را جمعآوری میکردند و آنها را بهصورت آنلاین در رسانههای مختلف به اشتراک میگذاشتند که مبارزه این مردم را با بیرحمی و شقاوت پلیس نشان میداد. آنها پلاکاردهای بزرگی را با خود حمل میکردند که حقوق آنها را فریاد میزد که برجستهترین شعار آنها این بود: «نان، آزادی، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی»[۱۲]. برخی از تظاهرکنندگان از کسانی بودند که در سالهای گذشته نیز در تظاهرات ضد دولتی شرکت کرده بودند و بهنوعی کارآزموده محسوب میشدند. تا زمانی که مبارک در ۱۱ فوریه از مقام خود کنارهگیری کرد، معترضین ادعا میکردند که علیرغم تظاهرات صلحآمیزشان صدها نفر از آنها کشته شدهاند. یکی از معترضین، انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ را با اتفاقات جولای سال ۱۹۵۲ مقایسه میکرد که در آن سال مصر استقلال خود را از اشغال بریتانیا به دست آورد(El-Bendary, 2011).
به هر ترتیب، بهطور حتم در طول انقلاب ۲۰۱۱ سؤالات گیجکنندهی بسیاری در ذهن مردم خطور کرده بود: آیا مصر بهسوی یک دموکراسی واقعی حرکت خواهد کرد؟ آیا این بیثباتی در کشور آینده مصر را تهدید خواهد کرد؟ انقلاب چه میزان تأثیری میتواند بر سایر کشورهای عربی درراه مبارزهشان برای آزادی از حکومتهای استبدادی داشته باشد؟ ایالاتمتحده در کجای تمامی این اتفاقها ایستاده است؟ در این زمان و تا زمانی که انتخابات برگزار شد اندک هراسی از شورای عالی نیروهای مسلح و ژنرالهایش برای به دست گرفتن قدرت وجود نداشت.
جلال امین[۱۳] تحلیلگر برجسته سیاسی و استاد اقتصاد دانشگاه آمریکایی قاهره (AUC)[14]، هشدار داد که سقوط رژیم حاکم به معنای نقطه اوج انقلاب نیست، زیرا ما هنوز در نقطه شروع آن هستیم. انقلاب، علاوه بر رفتن مبارک، خواستههای زیاد دیگری نیز دارد. انقلاب سال ۱۹۵۲، با رفتن ملک فاروق پایان پیدا نکرد بلکه آن انقلاب اهداف دیگری همچون «اصلاحات کشاورزی، منسوخ شدن القاب و عناوین، اجراشدن یک سیستم جمهوری حکومتی و ملی شدن کانال سوئز را در برداشت.» این پروفسور دانشگاه آمریکایی قاهره تأکید کرد که «انقلاب ۲۰۱۱ – برخلاف ۱۹۵۲- بهعنوان یک انقلاب شروع شد، نه بهعنوان یک جنبش یا حرکتی با چند شخصیت که شکل انقلاب پیدا کند و پسازآن مردم بهعنوان بپیوندند» (Radio and Televsion, 2011).
نبیل فهمی، سفیر سابق مصر در ایالاتمتحده در یک مصاحبه با شبکه بیبیسی در آوریل ۲۰۱۱، انقلاب مصر را «یک انقلاب در حال گذار و در حال پیشرفت» نامید.(BBC World, 2011)
رازی که توجه جهانیان را دربارهی انقلاب مصر به خود جلب کرد، این بود که چگونه این انقلاب بهیکباره فوران کرد؛ بهویژه در زمانی که هیچ رهبری نداشت. مانند تمام نقاط جهان، همه انقلابهای (یا شورشها) مصر از سال ۱۷۷۲ تا ۱۹۵۲، یک رهبر داشتهاند، و یک نماد که آنها آن را دنبال میکردند و مبارزهشان برای آزادی و عدالت را با آن نماد بهپیش میراندند. اشغال مصر بهوسیلهی امپراتوری عثمانی در سال ۱۵۱۷ که باعث شد ترکها در مصر ثروتمند شوند و خود مردم مصر را فقیر کرد، باعث جرقه روحیه انقلاب در سایر نقاط جهان عرب شد(El-Bendary, 2011).
[۱] Tahrir Square
[۲] Qairo
[۳] Alexandria
[۴] Suez
[۵] Ismailia
[۶] Friday of Anger
[۷] Mansura
[۸] Al-Ahram
[۹] Al-Akhbar
[۱۰] Dar Al-Tahrir
[۱۱] Habib Ibrahim El-Adly
[۱۲] “Bread, Freedom, Social Justice and Human Dignity”
[۱۳] Galal Ahmad Amin
[۱۴] The American University in Cairo
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر