پیشینه تحقیق مشارکت اجتماعی و دیدگاه های نظری مشارکت

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق مشارکت اجتماعی و دیدگاه های نظری مشارکت دارای ۷۶ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

عنوان:    ۲
۱-۱- تاریخچه    ۴
۱-۱-۱- مشارکت اجتماعی ایرانیان در بعد از انقلاب اسلامی    ۷
۱-۱-۲- کمیته امداد خمینی و مشارکت    ۸
۱-۱-۳- برنامه توسعه مشارکت های مردمی    ۹
۱-۲- پیشینه تحقیق    ۱۲
۱-۲-۱- پیشینه داخلی    ۱۲
۱-۲-۲- پیشینه خارجی    ۱۵
۱-۳- مفاهیم    ۱۸
۱-۳-۱- مشارکت :    ۱۸
۱-۴- دیدگاه های نظری درباره مشارکت    ۲۲
۱-۴-۱- دیدگاه جامعه شناختی مشارکت    ۲۲
۱-۴-۲- رسانه ها و جلب مشارکت عمومی    ۲۷
۱-۴-۳- ارتباطات مشارکتی    ۳۲
۱-۴-۴- رویکردهای جریان چند مرحله ای    ۴۳
۱-۴-۵- رویکرد استفاده و خشنودی    ۶۴
۱-۴-۶- گابریل آلموند    ۷۵

-۱- تاریخچه

 ز حیث تاریخی مشارکت در ایران دارای سابقه دیرینه ای است به گونه ای که عنوان شده است در ایران باستان و در میان اقوام مختلف آریایی، مشارکت به صورت عشیره ای و محلی صورت می گرفته است. و در بین اقوام آریایی انتخابات وجود داشت و سالمندترین شخص به عنوان رئیس عشیره انتخاب می شد. در هر روستا، بزرگ روستا، توسط اهالی به عنوان دهخدا انتخاب می گردید. چند عشیره دور هم جمع می شدند و یک واحد جغرافیایی به نام ده یو رو تشکیل می دادند. شوراهایی که بین اقوام آریایی وجود داشت آنها را به اهمیت کار جمعی آشنا کرده بود. حتی در زمان اشکانیان هم این کار ادامه داشت و شاه اشکانی را مجلس انتخاب می کرد (ایران زاده، ۱۳۷۵، به نقل از غفاری و نیازی ، ۲۰۶:۱۳۸۶). به لحاظ نظری به رغم پیچیدگی موضوع نظر گاه های گوناگونی در خصوص چگونگی مشارکت در ایران وجود دارد که از میان آنها می توان به سه دیدگاه اساسی اشاره کرد. در دیدگاه اول، ایرانیان اساسا فردگرا [۱]و غیر مشارکتی معرفی شده اند. صاحبنظران این دیدگاه معتقدند ایرانیان به واسطه ساخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای روحیه فردگرایی و قبیله گرایی بوده و اکثریت مردم اعتقادی به مشارکت در تصمیم گیری ها و امور اجتماعی نداشته اند. صاحب نظران این دیدگاه در ارتباط با عدم تحقق توسعه در ایران به عواملی چون حاکمیت دائمی حکومتهای مستبد، انحصار و تسلط دولت بر مالکیت، عدم تضمین امنیت[۲] و ناپایداری اوضاع، وضعیت طبقات اجتماعی و وابستگی آنها به حکومت، عدم امکان تحرک اجتماعی[۳]، فقدان قانون و حقوق شهروندی، وجود مشروعیت مبتنی بر قهر و غلبه، تمرکز قدرت در دست دولت و فقدان گروه های اجتماعی و اقتصادی مستقل از دولت تاکید داشته اند (کاتوزیان، ۱۳۷۳، به نقل از غفاری و نیازی ، ۲۰۷:۱۳۸۶).نظام اجتماعی ایران بر اساس فراز ونشیب های متعدد و رشد گروههای معارض که سعی در به کار گیری ابزار خشونت علیه حاکمیت نظام را داشتند و نیز به واسطه عدم برخورداری مردم از تربیت اجتماعی و سیاسی در قالب تشکل ها و احزاب نتوانسته ضمن جلب کمک ومساعدت گروهها به سازمان یافتگی درونی خویش کمک نماید. بنابراین نظام اجتماعی جامعه ایران مبتلا به سازمان نیافتگی درونی گردید که بروز و گسترش کنش ها و رفتارهای سرگردان مردم بدون یک راهبرد روشن و کار آمد از خصیصه های اصلی آن به شمار آمد (ایمان، ۱۳۷۶، به نقل از غفاری و نیازی ، ۲۰۸:۱۳۸۶).

بر این اساس، مشارکت اجتماعی برای مردم حیاتی تلقی نشده و اکثریت جامعه اعتقادی به مشارکت در تصمیم گیریها نداشته اند. یکی از عوامل اساسی این امر وجود و تداوم نظام سیاسی استبدادی بوده است. سرشت قدرت مدار ساختار سیاسی در ایران هر گونه مشارکت سیاسی را منع نموده و به رغم وجود نهادهایی که به ویژه پس از مشروطیت در راستای مشارکت سیاسی ایجاد شد، نظام کماکان سرشت قدرت طلبی خود را ادامه داده و عرصه را بر هر گونه مشارکت فعال سیاسی و اجتماعی تنگ و تنگتر کرد و فرهنگ مشارکتی در مقیاس جمعی امکان بروز و ظهور پیدا نکرده است.در نتیجه نوعی روحیه جامعه گریزی به مفهوم بی تفاوتی نسبت به حقوق اجتماعی، قانون، مسئولیت اجتماعی از یکسو و روحیه قبیله گرایی و اسطوره سازی از سوی دیگر و تبلیغ تسلیم در برابر سرنوشت از سوی ساختار استبدادی مانع از مشارکت گروههای مختلف بوده است.

فرهنگ تشویق و ترویج فردگرایی منفی و بی توجهی به مصالح جمعی در قالب برخی از نحله های صوفی گری، درویشی، زهد مآبی، سکوت در قبال اعمال ناعادلانه قدرت و بی تفاوتی نسبت به امور اجتماعی گسترش یافت. به تعبیری دین به بیانی می‌خواست دنیا را مزرعه آخرت بداند. اگر دنیا مزرعه آخرت تلقی می شد لازم بود که این مزرعه سرسبز و پربار بوده باشد. این برخورد فی نفسه مثبت و ارتباطش با آخرت تحت تاثیر واقعیات زندگی و نظام استبدادی تخریب شده و مبدل به عدم اطمینان و امنیت گردید (قادری، ۱۳۷۴: ۱۷۵). در نتیجه جامعه ایران با عنایت به ساختار سیاسی و اجتماعی که به لحاظ تاریخی تجربه نموده است حاصل و برآیند وجود افرادی غیر مشارکتی شده که منافع فردی و فعالیت در مقیاس فردی را بر منافع جمعی و فعالیت در مقیاس جمعی ترجیح می دهند.

در دیدگاه دوم، روحیه ایرانی و شخصیت اساسی ایرانیان، روحیه و شخصیت جمع گرا معرفی شده است. در این دیدگاه میل به مشارکت و انجام کار گروهی یکی از الگوهای فرهنگی غالب در فرهنگ جامعه ایران بیان شده است. از این منظر، تاریخ اجتماعی کشور ما تاریخ مشارکت و فعالیتهای جمعی است و اصناف به عنوان یکی از موسسات و نهادهای اجتماعی به صورت خودجوش، غیر دولتی و داوطلبانه فعالیت داشته اند. از جنبه تاریخی تا قبل از به وجود آمدن مفهوم دولت جدید در ایران یعنی تا اواخر قرن سیزدهم، اصناف و واحدهای اجتماعی بودند که قاطبه مردم در آنها عضویت داشتند و فعالیتهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی انجام می دادند.عنوان شده است بنیانهای مشارکت اجتماعی مانند تعاون و فرهنگ تعاونی، واحدها بهره برداری جمعی و نیز سنتهای مشارکتی در ایران سابقه ای کهن دارد. در این دیدگاه مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از مهمترین عوامل گسترش مشارکت در ایران قلمداد شده است. به گونه ای که اقلیم خشک و کم باران در اکثر نواحی مرکزی جنوبی و شرقی زمینه را برای ایجاد تشکل های مشارکتی در خصوص چگونگی تقسیم آب و زمین فراهم می‌آورده است (فرهادی، ۱۲:۱۳۷۴).

علاوه بر آن پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان و تاکید این دین انسان ساز بر انسجام اجتماعی، مشارکت و همیاری، تشکل هایی مانند شوراها، مزارعه، مضاربه، تعاون، وقف، مشاع و… را پدید آورده و سبب ایجاد واحدهای جمعی و مشارکتی در جامعه گردیده است.

کمالی با استفاده از چهار شرط اجتماعی و ساختاری که آیزنشتاد برای جامعه مدنی مطرح می نماید، که عبارتند از ۱) استقلال نسبی حوزه اجتماعی از دولت ۲) دسترسی بالنسبه مستقل به دولت یا برگزیدگان حاکم ۳) وجود یک فضای عمومی بالنسبه مستقل ۴) حمایت قانونی، عنوان می‌نماید که جامعه مدنی در ایران به طور مستقیم موضوع شرط وجود «حاکم» و افراد «آزاد» نیست بلکه متکی به گروه ها و جماعات و نهادهای آنها است که از درجات قابل توجهی استقلال در برابر دولت برخوردارند. براین مبنا ادعای مسعود کمالی این است که ایران حتی در آستانه دو انقلاب مدرن دارای جامعه مدنی بود. جامعه مدنی ای که در آن علما و بازاریان دو گروه قدرتمند آن بودند و می توانستند بر دولت و تصمیم گیری اش تاثیر بگذارند (کمالی، ۱۳۸۱: ۶۳).در دیدگاه سوم، این نکته مورد توجه قرار گرفته است که ایرانیان از دیرباز در زمینه مشارکت با تناقضی عمده روبرو بوده اند. آنان در گستره تاریخ خود به علت حاکمیت زور مداری و شناخته نشدن به عنوان شهروندان صاحب حقوق، از عرصه های رسمی و اجتماعی چشم پوشیده اند و آنها را متعلق به حکومت خودکامه دانسته اند و حتی گاهی به تخریب چنین عرصه هایی پرداخته اند. برعکس، در حیطه های غیررسمی، یعنی حیطه های خانوادگی، محلی و مذهبی و در قالب صدها نهاد و سازمان غیررسمی، مشارکت ایرانیان فوق العاده بوده است. از این جهت ایرانیان مشارکت جو تلقی می‌شوند زیرا بدون آن قادر به خلق آثار تمدنی و رویدادهای بزرگ نبوده اند. با توجه به این ماهیت تناقض آلود، مشارکت مردم کمتر مدون شده و در مطالعه مشارکت اجتماعی در ایران لازم است ماهیت متناقض مشارکت های جمعی و نمودهای متعدد آن مورد توجه قرار گیرد (پیران، ۱۳۷۶: ۳۸).در این دیدگاه به این نکته تاکید شده است که هر چند در تاریخ ایران شاهد رشد فرهنگ تعاون و همیاری در امور اقتصادی و اجتماعی بوده ایم، لیکن مشارکت در زمینه های سیاسی و برخی از ابعاد اجتماعی از یک وضعیت حداقل برخوردار است. بنابراین ایرانیان در گستره تاریخ خود به علت حاکمیت نظام استبدادی و نظام اداری و برنامه ریزی متمرکز، همواره از مشارکت فعال در عرصه های اجتماعی خودداری ورزیده اند ( غفاری و نیازی ، ۲۵۶:۱۳۸۵).

۱-۱-۱- مشارکت اجتماعی ایرانیان در بعد از انقلاب اسلامی

به طور کلی وضعیت مشارکت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحمیلی در جامعه ایران را می توان مشارکت فزاینده و توده ای، عمدتاً با صبغه سیاسی و دینی دانست. در این دوره مشارکت مردمی صورتی توده ای برای حمایت از دولت و انقلاب داشته و ظهور آن در فعالیتهای سیاسی گسترده چون حضور در صحنه های سیاسی جنگ تحمیلی و انتخابات بوده است. لیکن مشارکت در ابعاد اجتماعی و اقتصادی به دلایلی چون فقدان نهادسازی و تشکیل نهادها و سازمانهای لازم و نبود انگیزه لازم در مردم از عینیت لازم برخوردار نگردیده است(همان ،۲۶۰). در بخش روستایی جامعه ایران بعد از انقلاب مشارکت فزاینده در قالب بسیج مردمی و حضور در صحنه داشتن که عمدتاً بار سیاسی و اجتماعی داشته از روزهای اول پیروزی انقلاب و به صورت مشهودتر در جریان جنگ تحمیلی جریان داشته است. بخش روستایی جامعه ایران پس از تحقق انقلاب و سقوط نظام سلطنتی به مانند بخش شهری ولی با نمایی و شهود بیشتر به دلیل روابط ساختی حاکم بر آن دچار نوعی قطع ارتباط مدیریتی با ساختار سیاسی حاکم (دولت) گردید. و عوامل دولتی حاکم بر جامعه روستایی قبل از انقلاب که به تعبیری خود بهتر از هر کس شاهد و یا عامل جور و ستم روا داشته شد به روستاییان بودند با فروریختن تشکیلات دولتی خود را معزول یافتند و برآن شدند که دخالتی در امور نداشته باشند (طالب، ۱۳۷۶، به نقل از غفاری و نیازی ، ۲۶۲:۱۳۸۵). در نتیجه تمامی نهادهای دست اندر کار در امور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی جامعه ایران به استثناء شرکت های تعاونی روستایی به دلیل ماهیت و کارکرد اقتصادی شان به یکباره از صحنه و حیات اجتماعی روستا غایب گردیدند .در سال ۱۳۵۸ جهاد سازندگی به عنوان نهادی انقلابی به فرمان رهبر انقلاب (ره) تشکیل گردید و به عنوان نهادی انقلابی وارد روستاها می گردد و الگوی مشارکتی فراینده (بسیج مردمی) با ورود نیروهایی از بیرون روستا تحت عناوین جهادگر و امدادگر … که این وضعیت در روستاهای مناطق محروم مشهودتر بوده است در روستاها تقویت می گردد به گونه ای که مشارکت های جمعی خود انگیخته در میان روستاییان احیا و تقویت می گردد. در این فاز نه تنها از وجود نظام دیوانسالاری خبری نیست بلکه دیدی منفی نسبت به آن وجود دارد. با ورود جهاد به روستاها نهاد دیگری نیز با روستاییان ارتباط برقرار می کند و آن هیات های هفت نفره احیاء و واگذاری زمین می باشد که در پی حل مشکل مالکیت اراضی و چگونگی استفاده از اراضی بایر بوده است. توجه به اقدامات مشارکتی و حل مشکل مدیریتی روستاها و تسهیل در ارتباط با مراکز دولتی جهت برخورداری از امکانات مادی و معنوی آنها روستاییان را به سمت تشکیل شوراهای اسلامی روستایی که در قانون اساسی مطرح شده بود ولی قوانین مربوط به چگونگی تشکیل آنها هنوز تصویب نگردیده بود کشاند به گونه ای که با کمک نهادهای انقلابی مرتبط با روستا چون جهاد سازندگی، هیات های هفت نفره احیاء و واگذاری زمین و در مواردی با کمک سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب قبل از تصویب مصوب ۱۳۶۱ تشکیل و برگزاری انتخابات مربوط به شوراهای روستایی به جهاد سازندگی داده شد و سپس با تجدیدنظر در سال ۱۳۶۵ اختیار برگزاری انتخابات شوراهای روستایی را مجلس به وزارت کشور داد. در مجموع یکی از نهادهای مهم مشارکتی در سطح روستاها که شورای اسلامی روستا می باشد تشکیل گردید( غفاری و نیازی ، ۲۶۴:۱۳۸۵-۲۶۳).

۱۵-Individulism

۱۶-Security

۱۷-Social Mobility

 

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق صدقه ، تعاون و اهمیت صدقه و کمک به همنوع در جامعه ی اسلامی و نظریات اسلام و جامعه شناسان
  • تحقیق نظریه ها و مدل های مشارکت
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.