پیشینه تحقیق اختلاف و تعارض دراحادیث و راه های حلّ آن دارای ۳۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل ۱ : معناشناسی حدیث ۴
۱-۱ معناشناسی حدیث ۵
۱-۱-۱ اهمیت حدیث و ضرورت حدیث پژوهی ۶
۱-۱-۲ انواع علوم حدیث ۷
۱-۱-۳ تعارض ۱۱
فصل ۲ : تعارض و راههای حلّ آن ۱۳
۲-۱ اختلاف و تعارض اخبار ۱۳
۲-۲ عوامل پیدایش تعارض: ۱۴
۲-۲-۱ عوامل بیرونی ۱۵
۲-۲-۲ عوامل درونی ۱۵
۲-۳ عوامل تعارض و اختلاف در بیان امام علی (ع): ۱۵
۲-۴ عوامل تعارض اخبار از دیدگاه محققان ۱۸
۲-۵ عوامل تحقّق تعارض: ۱۹
۲-۵-۱ یقینی نبودن ادلّهی تعارض ۲۰
۲-۵-۲ وحدت موضوع ۲۱
۲-۵-۳ حجیّت داشتن دو دلیل ۲۱
۲-۶ شیوههای حلّ تعارض: ۲۱
۲-۶-۱ روش جمع ۲۲
۲-۶-۲ روش ترجیح ۲۳
۲-۶-۳ روش تخییر و توقّف ۲۵
فهرست منابع ۲۶
قرآن کریم، ترجمهی محمد مهدی فولادوند، (۱۴۱۵)، تهران، دارالقرآن،چاپ اول.
نهج البلاغه، الامام علی (ع)، (۱۳۷۰)، جمع آوری سید رضی، ترجمهی سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،چاپ دوم.
دلبری، سیّد علی، (۱۳۹۰)،مبانی رفع تعارض اخبار از دیدگاه شیخ طوسی(ره) در استبصار،مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی،چاپ دوم.
ابن فارس، ابوالحسین، (۱۴۰۴)،معجم مقاییس اللغه، تحقیق، عبد السلام محمد هارون، قم،مکتب الاعلام الاسلامی.
ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، (بیتا)،تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه.
________________،(۱۳۸۸)، قصص الانبیاء، مصر، دارالکتب الحدیثه.
سیوطی، عبدالرحمان بن ابیبکر، (۱۳۰۷)؛ تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، قاهره، دارالکتب الحدیثه،چاپ اول.
__________________ ،(۱۴۰۹)؛تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی؛ تحقیق و تعلیق: احمد عمر هاشم، بیروت: دار الکتاب العربی.
__________________ ، (۱۴۱۶)؛ اللمع فی اسباب ورود الحدیث؛ بیروت، دارالفکر.
ابن منظور، محمد بن مکرم، (۱۴۱۴)، لسان العرب، تحقیق و تصحیح جمال الدین میر دامادى، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر،چاپ سوم.
ازهری، محمد بن احمد، (بیتا)،تهذیب اللغه، بیروت،داراحیاء التراث العربی.
انصاری، مرتضی، (بیتا)،فرائدالاصول،تحقیق عبداللّه نورانی، قم،انتشارات جامعـهی مدرسین.
_________ ،(۱۴۱۱)؛ المکاسب، قم، مشورات دارالذخائر،چاپ اول.
بجنوردی، حسن، (۱۳۷۷)، القواعد الفقهیه، تحقیقمهدی مهریزی و محمد حسیندرایتی، قم، نشر الهادی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (۱۴۱۲)،المفردات فی غریب القرآن، تحقیق و تصحیح صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالقلم.
ربّانی، محمد حسن، (۱۳۸۳)،اصول و قواعد فقه الحدیث،قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،چاپ اول.
حدیث درلغت به معنای چیزتازه،(فراهیدی، ۱۴۰۹،ج۳: ۱۷۷) ضدّقدیم، (سیوطی،۱۴۰۹،ج۱: ۲۳) و مطلق کلام وخبراست، خواه کم باشد خواه زیاد (ازهری،بیتا،ج۴: ۲۳۵). به تعریف جامعتر، هر سخنی است که انسان از طریق شنیدن یاوحی، درخواب یابیداری، با آن مواجه شود(راغب،۱۴۱۲: ۲۲۲، ذیل «حدث»).حدیث مشتق از«حدث»،به معنای پدید آمدن چیزی است که قبلا نبوده است (ابن فارس، ۱۴۰۴،ج۲: ۳۷)وسخن وکلام را از آنرو حدیث نامیدهاند که اجزای آن بهتدریج و پیدرپی پدیدار میشوند (ابن جماعه،۱۴۰۶،ج۱: ۳۰). جمع حدیث، برخلاف قاعده،احادیث است (ابن منظور،۱۴۱۴:ج۲: ۱۳۳،ذیل «حدث»)؛ زیرامفرداحادیث،اُحدوثهاست که با حدیث مترادف است (ازهری،بیتا،ج۴: ۴۰۵).
در تعریف اصطلاحی حدیث در علوم حدیثی هم مانند دیگر تعاریف کمی اختلاف است. حدیث در اصطلاح علمای شیعه عبارت است از کلامی که قول،فعل یاتقریر معصوم را گزارش کند (میرزای قمی،بیتا،ج۱: ۴۰۹) و اطلاق آن بر آنچه از غیر معصوم رسیده از بابمَجازاست (شیخ بهایی،۱۴۱۳،ج۱: ۴۱۲).حدیث در اصطلاح اهلسنتعبارت است از آنچه به پیامبر اکرم(ص)نسبت داده شود (عسقلانی،۱۳۸۳، ج۱: ۱۷۳)ازقول وفعل وتقریر(ابن تیمیه،۱۴۰۹،ج۱: ۵) وصفاتِ خَلقی وخُلقی و حتیحرکات وسکنات آن حضرت درخواب وبیداری(سخاوی،۱۴۱۵،ج۱: ۲۱).به سیره،فضائل و ویژگیهای پیامبر اکرم (ص) در پیش ازبعثت نیز حدیث اطلاق شده است (ابن تیمیه،۱۴۰۹،ج۱: ۷ و ۸).نورالدین عترقول، فعل، تقریر و حتّی صفات خَلقی و خُلقی صحابه وتابعان را نیز درتعریف حدیث گنجانده است(عتر،۱۴۰۱ ،ج۱: ۲۷).
هر حدیثی از دو بخش: متن و سند تشکیل شده است.متن در لغت به معنای پشت، قسمت آشکار هر چیز، رویه، و بخش مرتفع و سختزمین (جوهری،بیتا:ج۶: ۲۲۰۰، ذیل «متن») است و در اصطلاح عبارت است از الفاظ حدیث که معنا را افاده میکند(سیوطی،۱۴۰۹،ج۱: ۲۳).سند درلغت به معنای بخش مرتفع زمین که به کوه پیوسته و نیز نوعی لباس است(فراهیدی،۱۴۰۹،ج۷: ۲۲۸، ذیل «سند») و در اصطلاح،طریقمتن یازنجیرهیراویانمتن است (شهید ثانی،۱۳۸۱،ج۱: ۵۵).سند را خبر دادن از طریق متن نیز گفتهاند (ابن جماعه،۱۴۰۶،ج۱: ۲۹).اما تعریف نخست صحیحتر به نظر میرسد؛ زیرا خبردادن از طریق متن،اِسناداست (مامقانی،۱۴۱۱-۱۴۱۳،ج۱: ۵۱ و ۵۲).اصطلاح حدیث با اصطلاح اتخبر،اثروسنّت ارتباط معنایی و کاربردی دارد.
مجموع معارف اسلامی که از سوی پروردگار متعال به پیامبر(ص) رسیده، به وسیلهی آن حضرت از دو طریق به جامعهی بشری منتقل شد: کتاب و سنت. کتاب همان قرآن جاویدان است که به عنوان معجزه آمده است (خویی،۱۳۸۳: ۶۱). سنت، به معنای سخن، فعل و تقریر معصوم(ع)، که همان حدیث است. (طریحی،۱۳۷۵،ج۶: ۲۶۸)؛ بنابراین حدیث دومین منبع مهم برای شناخت و فهم دین به حساب میآید و مادر علوم اسلامی است و نقش آن در ایجاد و گسترش علوم اسلامی انکارپذیر است. از این روست که عالم دین شناس بزرگ، شیخ کلینی در مقدمهی کتاب کافی، حدیث را برابر با علم دین دانسته و آن را محور علم و ایمان به شمار آورده است (کلینی،۱۴۰۷،ج۱: ۸). همچنین پیامبر اکرم(ص) نیز عترت را همتای قرآن دانسته و تنها راه نجات مسلمانان را تمسّک جستن به این دو گوهر گران بها دانسته است، آنجاکه در حدیث غدیر فرموده است:«قَوْلُهُ (ص):إِنِّیتَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی. أَمَا إِنَّکُمْ إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا؛ ای مرم من از میان شما می روم، اما دو میراث ارزشمند را در نزد شما به جای می گذارم: قرآن و عترت خویش. اگر به آن دو گوهر گرانبها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد» (مجلسی ،۱۴۰۳،ج۵: ۲۱).
از این رو، احادیث رسیده از معصوم (ع)، نزد شیعه جایگاهی بس مهم و ارزشمند دارد و کسی در اعتبار و حجیّت آن شک و تردید نمیکند و همگان عمل بر طبق آن را لازم میشمارند. خداوند متعال میفرماید: «مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا» (حشر/ ۷). پیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مسلمانان را به فراگیری، فهم، حفظ و نشر احادیث، تشویق و ترغیب بسیار میکردند، به گونهای که مسلمانان با عنایت به همین توصیهها توجه خاصی به حدیث از خود نشان داده و زحمات طاقت فرسایی را در این راه بر خود هموار کردهاند و همین امر، از ابتدا تا کنون، سبب رونق و بالندگی این دانش است. آنچنان که تا به امروز هم، هنوز نکات ناگفتهی آن کم نیست و همت گماشتن در این مهم بر عهده ی اندیشوران مسلمان است.
حل هر مشکلی از مشکلات حدیثی در پی خود علمی را پدیدار ساخت و بدین صورت شاخهها و علوم گوناگونی به جرگهی علوم حدیثی پیوستند. علوم حدیث را بر چند گونه دانستهاند: برای مثال: ابن خلدون از هشت دانش حدیثی یاد میکند(ابن خلدون،بیتا،ج۱: ۵۵۶- ۵۶۲)، حاکم نیشابوری علوم حدیث را ۵۲ گونه دانسته است (حاکم نیشابوری،بیتا: ۶۳)، سیوطی در «تدریب الراوی»، عدد علوم حدیث را به ۹۳ نوع رسانده است(سیوطی،۱۳۰۷،ج۱: ۵۳ -۶۳).
صبحی صالح دربارهی دانشهای گوناگون حدیثی مینویسد:
مباحث مرتبط با علم الحدیث، در مرحلهی اول پیدایش، انواع گوناگونی داشته است و در عین کثرت مباحث، در موضوع، غایت و روش از همدیگر جدا بودند، تا اینکه تدوین و تصنیف حدیث زیاد شد، و هر عالمی به بخشی از مباحث حدیث روی آورد، در نتیجه علوم مربوط به حدیث فراوان شد و همگی تحت یک عنوان (علوم الحدیث) قرار گرفتند(صالح،۱۳۶۳: ۱۰۷).
در این باره که چه دانشهایی در شمار دانشهای حدیثی قرار میگیرند، گرچه مسائل و متعلقات حدیث، متنوع و بسیار فراوان است، به نظر میرسد مسائلی که دربارهی یک موضوعند، و علم مستقلی را تشکیل میدهند، زیاد نباشند و نمیتوان هرکدام از مسائل خاص حدیثی را به عنوان علم حدیثی مستقل به حساب آورد. از این روی، علوم حدیثی را به پنج علم میتوان تقسیم کرد:
۱- تاریخ حدیث ۲- روایه الحدیث ۳- درایه الحدیث (مصطلح الحدیث)۴- رجال الحدیث ۵- فقه الحدیث: این علم شامل چهار موضوع میباشد: الف) علل الحدیث ب) غریب الحدیث ج) ناسخ الحدیث د) مختلف الحدیث (علاج الحدیث) (دلبری،۱۳۹۰: ۲۸)
در اینجا، نیازی به توضیح دربارهی انواع علوم حدیث نیست، بلکه به طور مختصر به توضیحاتی دربارهی علم مختلف الحدیث (موضوع مورد بحث) بسنده میکنیم.
علمی است که از تنافی و ناسازگاری میان دو یا چند حدیث و نیز چگونگی رفع این تنافی و تعارض، بحث میکند. صبحی صالح در تعریف آن مینویسد: «و هو علمُ یَبحث عن الاحادیث التی ظاهرّها التناقض من حیث إمکان الجمع بینها، … قد یّطلَق علیه علمُ تلفیق الحدیث؛ علمی است که از احادیث تناقضنما از آن جهت که قابل جمع باشد، بحث میکند … و گاه بر این علم، «تلفیق الحدیث» نیز گفته میشود» (صالح، ۱۳۶۳: ۱۰۹). این علم نامهای متعدد دیگری چون: «تأویل الحدیث»، «تلفیق الحدیث»، «مشکل الحدیث»، «علاج الحدیث» و «اختلاف الحدیث» را داراست.
عناصر و ارکان لازم برای این علم عبارت است از:
وجود حداقل دو حدیث: تنافی و ناسازگاری یک حدیث، معنا ندارد؛ بنابراین، باید حداقل دو حدیث باشد. گاهی امکان تعارض میان بیش از دو حدیث وجود دارد.
وجود اختلاف و تناقض: اختلاف اخبار یعنی تنافی و ناسازگاری در مفاد و مدلول دو خبر.
تسلّط و آگاهی کامل بر این علم بر هر فقیه و مفتی، لازم و ضروری است؛ چرا که روایات متعارض در تمام فقه پراکنده است؛ و فقیه به کمتر بابی از ابواب فقه برمیخورد که در آن احادیث مختلف نرسیده باشد (طوسی،۱۳۶۵،ج۱: ۲). از سوی دیگر، بسیاری از آراء و فتواهای مختلف، ریشه در اختلاف احادیث دارد (الخن،۱۹۷۲: ۱۰۵) که دانستن اسباب اختلاف و راههای رفع آن، در وحدت آراء و نزدیک شدن به صواب و حقیقت، بسیار موثراست.شاطبیتبحّر در این علم را نشانهی اجتهاد دانسته و گفته است:«من لم یَعرف مواضعَ الاختلاف لم یبلغ درجهَ الاجتهاد؛ آنکه موارد اختلاف را نشناسد، به درجهی اجتهاد نرسیده است» (شاطبی،بیتا،ج۴:۹۵). بیگمان، یکی از عوامل و اسباب مهم اختلافهای فقهی، وجود همین روایات متعارض در هر باب از ابواب فقهی است تا آنجا که گفتهاند: «لا ینبغی لمن لایعرِف الاختلافَ أن یّفتِی؛ سزاوار نیست آنکه اختلاف را نمیداند فتوا دهد» (زلمی،۱۳۷۵: ۳۶۵). برخی از فقیهان شیعی بر این باورند که مهمترین بحث تعارض ادلّه، مسئلهی اسباب اختلاف حدیث است؛ چراکه اگر فقیه بر این اسباب احاطه پیدا کند، خواهد توانست میان اخبار مختلف، جمع عرفی برقرار کند و نیازمند مراجعه به روایات علاجیه[۱] نخواهد بود (حسینی،۱۴۱۴،ج۱: ۲۵).
وجود اختلاف دراحادیث، یکی از شبهات کلامی و مشکلات فرهنگی جهان اسلام بود که از همان دوران آغازین، نگرانی محدّثان، متکلّمان و فقیهان را موجب میگشت و اینان برای حلّ این معضل فرهنگی و دفع هرگونه طعن از مذهب خویش و ردّ مخالفان فرقهی خود، دست به تألیف و نگارش در این باره زدهاند. ابن قتیبه، اختلاف اخبار و تعارض آنها را با ارائهی نمونههایی، از اسباب طعن نحلهها و فرقههای مذهبی به ویژه متکلّمان بر یکدیگر برشمرده است و دیگر سکوت را روا ندانسته و با توصیهی دیگران، دست به تحریر کتابی در تأویل روایات متعارض زده است و آن را «تأویل مختلف الحدیث» نامید (ابن قتیبه،بیتا: ۱۱و۱۹). نیز از مقدمهی کتاب کافی، چنین برمیآید که روایات متعارض، دغدغهی ذهنی مخاطبِ مرحوم کلینی بوده است، و از کمبود متخصصان معتمد در این فن، نگران است (کلینی،۱۴۰۷،ج۱: ۸).
[۱]. شارع مقدس دربارهی اخبار متعارض، راهحلهایی ارائه کرده است که ما مکلف به پیروی از آن هستیم، که در اصطلاح به این راهنماییها «اخبار علاجیه» گویند. این اخبار در کتب روایی مانند « کافی»، «وسائل»، «بحار» و «جامع احادیث شیعه» به طور مفصل آمده است که در بخش توضیحات مختلف الحدیث این پژوهش، نام ابواب آن ذکر شده است.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر