پیشینه تحقیق تاریخ پیدایش شیخیه و فرقه های آن و عقاد آنان دارای ۴۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: تاریخ پیدایش شیخیه و فرقه های آن ۴
مقدمه: ۴
تاریخ پیدایش ۵
فرقههای شیخیه ۱۲
۱٫ شیخیه آذربایجان ۱۳
تاریخ پیدایش ۱۳
عقاید شیخیه آذربایجان ۱۶
۲٫ شیخیه کرمان ۱۸
الف) تاریخ پیدایش ۱۸
ب) بزرگان ۲۱
ـ حاج محمد کریم خان کرمانی(۱۲۲۵ـ ۱۲۸۸هـ. ق) ۲۱
ـ حاج محمد خان کرمانی(۱۲۶۳ـ ۱۳۲۴ هـ. ق) ۲۳
ـ حاج زین العابدین خان کرمانی(۱۲۷۶ـ ۱۳۶۰ هـ. ق) ۲۴
ـ حاج ابوالقاسم خان کرمانی(۱۳۱۴ـ ۱۳۸۹ هـ. ق) ۲۴
ـ حاج عبدالرضا خان ابراهیمی(۱۳۴۰ـ ۱۴۰۱ هـ. ق) ۲۵
ـ سید عبدالله موسوی(۱۳۱۷ـ ۱۲۸۸ هـ. ق) ۲۵
ـ سید علی موسوی ۲۶
ج) عقاید شیخیه کرمانیّه ۲۶
۳٫ شیخیه همدان ۲۷
الف) تاریخ پیدایش ۲۷
ب) بزرگان ۲۹
ـ میرزا محمد باقر همدانی (۱۲۳۹ ـ ۱۳۱۹ هـ.ق) ۲۹
ـ میرزا ابوتراب نفیسی کرمانی ۳۱
ج) عقاید ۳۱
فصلدوم: شیخیه کرمان وهمدان وعقائدآنان ۳۳
مدخل ۳۳
۱ـ اصول دین: ۳۵
۲ـ معاد ۳۶
۳ـ معراج ۳۹
۴ـ غلو در خصوص ائمه ۴۱
۵ـ رکن رابع ۴۳
فهرست منابع ۴۵
قرآن کریم.
مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ هـ ش.
کرمانی، حاج محمدکریمخان، هدایه الطالبین، کرمان، چاپخانه سعادت، چاپ سوم بیجا.
کرمانی، حاج محمد خان، مجمع الرسائل، کرمان، چاپخانه سعادت ۱۳۵۲ هـ ش.
کرمانی، حاج محمد خان، وسیله النجاه، کرمان، چاپخانه سعادت، ۱۳۸۳ هـ ق.
کرمانی، حاج محمد کریم خان، ارشاد العوام، کرمان، چاپخانه سعادت، چاپ چهارم، ۱۳۸۰، هـ ق.
کرمانی، حاج محمد کریم خان، پاسخ پارهای از تهمتها، بیتا، بیجا، از انتشارات شیخیه باقریه مشهد
کرمانی، حاج محمد کریم خان، رساله فی جواب سؤالات نظام العلماء، کرمان، چاپخانه سعادت، ۱۳۵۳ هـ ش.
کرمانی، حاج محمدخان، موعظه در عقاید سلسلهجلیله شیخیه، کرمان، چاپخانه سعادت، ۱۳۵۴ هـ ش.
کرمانی، حاجمحمدخان، ناصریه در تحقیق معاد جسمانی، کرمان، چاپخانه سعادت، ۱۳۵۴ هـ ش.
کرمانی، حاجمحمدکریم خان، رساله رکن رابع، کرمان، چاپخانهسعادت، چاپدوم،
رشتی، سید کاظم، دلیل المتحیرین، بیجا، ناشر عسگر سلیمانیان، بیتا.
آلطالقانی، سید محمدحسن، الشیخیه، نشاتها و تطوراو مصادر دراستها، بیروت، الآمال للمطبوعات، ۱۴۲۰ هـ ق.
طوسی، خواجه نصیرالدین، تجرید الاعتقاد،
قزوینی، سید علاء الدین، عقاید الشیخیه، لبنان، دارالتوحید، ۱۴۲۳ هـ ق.
الکاظمی، سید محمد مهدی، هدی المنصفین الی الحق المبین، نجف، مطبعه العلویه، ۱۳۴۲ هـ ق
شیخیه به گروهی از شیعیان امامیه گویند که در پارهای اعتقادات از نظرات شیخ احمد احسایی پیروی کرده و به واسطه شرایط اجتماعی دوران آغاز این نظریات و مخالفتها و نفی و اثبات علماء، به صورت فرقهای در میان شیعیان اثنی عشری در آمدند. این گروه را به واسطه انتساب به مؤسس و نظریه پرداز آن، شیخ احمد احسایی (رجب ۱۱۶۶ـ ذیقعده ۱۲۴۱) که در اصطلاح شیخیه او را شیخ جلیل مینامند[۱] به نام «شیخیه» نامیده و بدین نام معروف گردیدهاند.[۲] اگرچه در ابتدا و در زمان خود شیخ احمد، چنین تقسیم و جدایی میان شیعیان نبود ولی به تدریج با شکل گرفتن گفتمان خاص و تقریر نظرات شیخ احمد، توسط شاگردان و پیروان وی، رفته رفته گروهی که معتقد به افکار و نظریات شیخ احمد بودند، به صورت فرقهای خاص و جدا از سایر شیعیان شناخته شده و عنوان «شیخیه» به آن گروه اطلاق گردید که به این جدایی و نام گذاری در آثار سید کاظم رشتی اشاره شده است و در دلیل المتحیرین گفته است «علت نامیدن ایشان به شیخیه پیروی از شیخ احمد است[۳]». در مقابل، به سایر شیعیان بالاسری میگفتند و این نام از آنجا نشأت گرفته بود که شیعه نماز خواندن در بالاسر قبور مطهر معصومینb را جایز میشمارد در حالی که پیروان شیخ احمد آنرا حرام میدانند و لازم میدانند نمازگزار در پشت سر قبر، به گونهای که قبر مطهر را در پیش رو دارد، نماز بخواند و اقامه نماز در بالای سر قبور مطهر معصومینb را حرام میدانند.
البته این اختلاف یکی از موارد فرعی اختلاف بین علماء شیعه و پیروان شیخ احمد احسایی بود که در ادامه اجمالاً به ذکر این موارد خلاف و عقاید خاص ایشان، اشاره خواهیم نمود. اما برای بررسی اینکه چرا و چگونه این جدایی در میان شیعیان رخ داد و مسائلی که تنها میتوانست در حد یک اختلاف تئوری و نظریهی علمی در میان علمای شیعه باشد و چون سایر اختلافات نظری در حوزههای علمیه مورد بحث قرار گیرد، منشاء پیدایش فرقهای در میان شیعه گردیده و موجبات درگیری و نزاعهای اجتماعی طی سالیان متمادی را فراهم آورد، مسألهایست که در بررسی سیر تاریخی و روند شکلگیری این فرقه و نیز دقت در شرایط زمانی و اجتماعی خاص تکوین این فرقه روشن خواهد شد که ارتباط مستقیم با موضوع بحث ما در این رساله ندارد و لذا تنها در این فصل اشاره ای به آن خواهیم نمود.
در دوران حکومت صفویان در ایران، علماء شیعه دارای منزلت و اعتبار اجتماعی و سیاسی شدند و اگرچه این اهمیت موجب ارتقاء و پیشرفت علمی حوزهها و شکوفایی علوم و نظرات علمی در میان دانشمندان شیعه شد ولی باعث صفبندیها و جبههگیریهای زیاد در بین علماء نیز گردید و هر روز به بهانه طرح نظریه و برداشتی از دین، گروهی مورد حمله سایرین قرار میگرفتند که این شیوه غلط، موجب وارد آمدن خسارات زیاد به فضای علمی حوزهها گردید و بسیاری از انرژیها و توان علمی بزرگان، در مسیر جنگ فرقهها هزینه شد. یکی از فتنههای بزرگ حوزه علمیه شیعه در نجف ـ پایتخت علمی تشیع، جریان جدال میان اخباریون و اصولیون بود که در سالهای پایانی قرن دوازدهم و آغازین سالهای قرن سیزدهم، بیشترین نزاع بین این دو گروه اتفاق افتاد و با نوشتن کتابهای زیاد در این سالها بر علیه اخباریون این دعواها رواج یافت[۴] و در دورانی که کمکم این جنگ به نفع اصولیون ادامه پیدا میکرد و فضای علمی به گونهای شده بود که اخباریون مهجور و مغلوب میشدند، شیخ احمد احسایی یکی از علمای شیعه با گرایشات تند اخباری در حوزه علمی شیعه ظهور کرد که با او مخالفتهای زیادی شد. حتی بعضی علماء حکم به تکفیر او دادند.[۵]
شیخ احمد با این رویکرد علمی و امتزاج آن با مشرب عرفانی به بیان و تبیین متفاوتی در بعضی حوزههای اعتقادی پرداخت که موجب نظرات متفاوت و متضادی از سوی علمای شیعه هم عصر خود گردید. بعضی او را فرزانه و عالمی بیهمتا میپنداشتند و نظرات او را بدیع دانسته و شرح و توضیح میدادند و گروهی او را تکفیر و خارج از دین معرفی میکردند. افرادی چون سید کاظم رشتی که شاگرد و مرید شیخ بود او را میستود مثل این تعابیر: «شیخ جلیل و عالم نبیل فهو الشیخ احمد بن زین الدین ابراهیم بن صغیر بن واغر بن راشد بن دهیم بن شمروخ ال صغر المسیطرفی الاحسائی وحید عصر و یگانه دهری که اخذ کرده است علوم را از معدنش و برداشته است از منبعش که عبارت باشد از ائمه اطهار b و این علوم در خوابهای صادق و نومهایی صالح از ائمه هدی علیهم السلام به آن جناب میرسید و شبهه و ریبی در این نیست که شیطان بصورتهای مبارکه ایشان متصور نمیتواند شد و خود را به ایشان مشتبه نمیتواند نمود … [۶]» همانگونه که تصریح کرده ایشان اعتقاد دارند شیخ علوم را از اهل بیت گرفته و نقل کرده است و در عالم خواب علوم را از ائمه گرفته و به قولی علم او اکتسابی از استاد به طریق متعارف نبوده و از اصل آن به طریق کشف و شهود دریافت کرده و در همین بیان به یک ایراد و اشکال احتمالی هم پاسخ میدهد و آن اینکه ممکن است کسی بگوید خواب است و در خواب ممکن است شیطان بر انسان ظاهر شده و نظراتش را به انسان القاء کند. وی در اینجا میگوید که شیطان نمیتواند به صورت ائمه طاهرین درآید و بنابراین خوابهای شیخ احمد احسایی همه صحیح و قول ائمه به او بوده است که در خواب بیان نمودهاند. که البته اثبات اینگونه ادعاها مشکل و حتی بعضاً دچار خدشه است. و در جای دیگر به صورتی مبالغه آمیز بیان میکند که: «آن جناب در علم عروض سمیر و در علم موسیقی عدیم النظیر بود در علم نحو استاد اهل آن فن بود چنانکه سیبویه در نحو و خلیل در صرف از تلامیذ او شمرده میشدند و در علم معانی و بیان مقننن و صاحب تاسیس و در علم نجوم علمایی آن را رئیس میبودند. چنانکه بیان فرمود از احکام نجوم مسائلی را که بر اهل آن مخفی و غیر معلوم بود و …. در علم فقه اعلم فقها و مجتهدین و صاحب قوه قدسیه و ملکه الهیه و مطلع بر جمیع فتاوی و اقوال بود و… و همچنین در علم کلام و حکمت عملیه و نظریه و اقسام آن اصولاً و فروعاً متفق علیه کلست که نه از گذشتگان کسی بر او سبقت یافته و نه از آیندگان احدی بر آن مقام تواند رسید …[۷]» و یا علمایی هم چون حاج محمد ابراهیم کلباسی معتقد بود: «اینکه علمایی شیخ احمد را بیرون از راه تشیع میپندارند، ناشی از دو عامل است:
آسان فهم نبودن برخی نظرات شیخ
تندرویهای هر دو گروه موافق و مخالف که برخی اوقات با آگاهی هم همراه نیست.[۸]»
مرحوم کلباسی بعد از مرگ شیخ در اصفهان سه روز عزای عمومی اعلام میکند و در مقابل کسانی چون ملا محمد تقی برغانی از علماء صاحب نفوذ قزوین، که شیخ احمد را تکفیر و بر علیه او اقدام مینماید و موضع مخالف میگیرد.[۹] و برخی علمای معاصر او شیخ را تکفیر کردند بواسطه نظریه او در خصوص معاد یا غلو و سایر مطالب که به نقل کتاب قصص العلما: «شهید ثالث (ملا محمد بورغانی) ملا محمد جعفر استرآبادی، ملا آقای دربندی شریف العلما، آقا سید ابراهیم شیخ محمد حسین صاحب فصول، شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر بلکه اکثری از فقهاء عصر ایشان را تکفیر نمودهاند…[۱۰] ». به نظر برخی «حسادت و انگیزههای بشری به واسطه استقبال از شیخ موجب تکفیر او گردید که موقعیت برخی را به خطر انداخت.»[۱۱] که البته این نظر جانبدارانه، غیر صحیح و تهمتی بیش نیست.
ولی به هر حال این تقابل نظرات موجب شهرت روز افزون شیخ احمد گردید و سفر او به ایران، به واسطه اختلاط دین و سیاست در ایران و استفاده پادشاهان از علماء و نیز به هم ریختگی اوضاع دوران قاجار، در زمان فتحعلی شاه قاجار مقدمه شهرت و مقبولیت شیخ احمد احسایی در ایران شد.[۱۲] به علاوه طرح مطالب جدید و نظرات بدیع در بعضی مسائل از جمله: معاد، اعتقاد به امام زمانf و شیعه کامل از سوی شیخ احمد موجب پیدا شدن گروهی از مریدان وی به عنوان شارحان نظریات شیخ گردید که کمکم رنگ فرقه و گروهی خاص به خود گرفت و مقدمه پیدایش دو فرقه جنجالی و حادثهساز پس از شیخ احمد گردید.
بابیه و شیخیه که هر دو گروه، اعتقادات خود را منتسب به نظریات شیخ احمد احسایی و برگرفته از آراء او میدانستند، به شدت با یکدیگر مخالف بوده و در رد یکدیگر کمال سعی را مینمودند. در این میان شیخیه بیشتر خود را پیرو آثار و افکار شیخ میدانستند و اصولاً ایشان را به واسطهی انتساب به شیخ احمد احسایی بدین نام میشناسند. اما آیا خود شیخ قصد ایجاد گروه و فرقهای جدید و با گفتمان مشخص داشته یا خیر؟ آنچه به نظر میرسد، این است که او چنین نکرده و در دوران حیاط او چنین فرقه سازیهایی نشده است و صرفاًً بیان نظراتی علمی بوده است. اگرچه در مقابل، بعضی شخص شیخ را مؤسس و بنیانگزار فرقه شیخیه میدانند و خود شیخیه هم بر این امر اصرار دارند و نظر برخی محققین هم این مسئله را تایید میکند که «شیخ احمد خود را شیخ دانست، فخر کرد، خود را شیعه خالص نامید و دیگران را گمراه و به تدریج ریاست شیخ احمد تثبیت شد.»[۱۳] در مقابل گروهی از محققین و مستشرقین بر این باورند که «تردیدی نیست که شیخ هرگز خیال این را که مؤسس مکتبی متمایز باشد، نکرده است.»[۱۴] در هر صورت تا زمان حیات شیخ احمد چنین دسته بندی در میان شیعه بوجود نیامده بود و عملاً بعد از مرگ شیخ با ترویج و توضیح افکار و نظرات شیخ توسط شاگردان و جانشینان وی گروهی با گفتمان مشخص بنام شیخیه پدیدار گردید.
بعد از مرگ شیخ احمد در سال ۱۲۴۱ هجری قمری، شاگردان او در حلقه درس سید کاظم رشتی گرد آمده و به تبیین و تفسیر افکار و نظرات او پرداختند. سید کاظم رشتی(۱۲۱۲ـ ۱۲۵۹ هـ.ق) به واسطهی موقعیت خویش در بین سایر شاگردان شیخ، سمت جانشینی و مرجعیت پیروان شیخ را یافت. سید کاظم مورد احترام شیخ بود به گونه ای که «شیخ احمد به سید رشتی بسیار احترام میکرد و تا او در مجلس درس حاضر نمی شد به درس گفتن شروع نمی کرد پس از وفات شیخ احمد پیروان وی بی اختلاف کلمه سید رشتی را نایب مناسب وی و پیشوای خویش دانستند …[۱۵] » وی که در آن هنگام جوانی بیش نبود، در حالی زعامت پیروان شیخ احمد در کربلا را به دست گرفت که تعداد زیادی از شاگردان شیخ ـ که از بزرگان مجتهدین و ریش سفیدان علماء بودند ـ در حوزه علمیه نجف و کربلا دارای موقعیت و محفل درس و صاحب جایگاه اجتماعی بودند ولی به واسطهی صراحت و شجاعت سید کاظم رشتی در بیان عقاید خاص شیخ احمد و محکمتر بودن او در پذیرش و بیان اعتقادات و افکار شیخ، این سید رشتی بود که عملاً پیشوایی مریدان شیخ احمد احسایی را عهدهدار شد. او با توجه به اقامتش در کربلا، از ایام خاص حضور شیعیان در کربلا در جهت تبلیغ و گسترش افکار شیخ احمد استفاده کامل برده و از مناسبتهایی چون عاشورا، عرفه، اربعین و غدیر که از همهی بلاد، شیعیان در کربلا گرد هم میآمدند، در راستای این هدف، استفاده برده و کارهای فراوان مینمود و کمکم در بلاد مختلف اسلامی چون هند و حجاز و شام و ایران، طرفدارانی پیدا کرد. علاوه بر این، درگیریهای سیاسی آن دوران و تنش میان امپراطوری عثمانی و دولت استعمارگر انگلیس هم، فضای بهتری برای کار سید فراهم میآورد. چرا که عثمانیها در دوران اقتدار خود با فعالیتهای شیعیان، به شدت مقابله میکردند و در این دوران که انگلستان قصد جدا کردن عراق از عثمانی را داشت، به شکلهای مختلف از جمله مسائل دینی و طایفهای و اختلافات بین مذاهب برای رسیدن به این هدف استفاده میکرد. از طرف دیگر به واسطه تبلیغ بعضی از روحانیان نزدیک به دربار قاجاریه و نیز دوستی سید کاظم با تبعیدیان ایران ـ که به عراق فرستاده میشدند ـ شاهزادگان قاجار به شیخیه تمایل پیدا کردند و افکار شیخ احمد در میان درباریان ایران طرفدارانی پیدا کرد.[۱۶] در نهایت همهی این عوامل، موجب گسترش افکار شیخیه، خصوصاً در ایران گردید.
مشکور، دکتر محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۲۶۶
محمد کریم خان کرمانی، هدایه الطالبین، ص ۸۵
سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین، ص ۱۳
آل طالقانی، سید محمد حسن، شیخیه…، ص ۳۹
[۵] . مدرسی چهار دهی، مرتضی، شیخیگری بابیگری، ج ۱، ص ۳۱
[۶]. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین. ص ۱۳
[۷]. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین. ص ۱۶-۱۹
مدخل احسایی، دایرۀ المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ص ۶۶۴
[۱۰]. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۴
[۱۱]. کربن، مکتب شیخی، ص ۳۲
[۱۲]. آلطالقانی، سید محمد حسن، شیخیه…، ص ۲۲۹
[۱۳]. مدرسی جهار دهی، مرتضی، شیخیگری بابیگری، ج ۱، ص ۳۶
[۱۴]. کربن، هنری، مکتب شیخی، ص ۲
[۱۵]. رضانژاد، عز الدین، مجله انتظار، سال دوم، شماره چهارم، ص ۲۷۰
[۱۶]. آل طالقانی، سید محمد حسن، شیخیه…، ص ۴۷٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر