پیشینه تحقیق خوداشتغالی زنان روستایی و نقش تعاونی های زنان در اشتغال و درآمد زنان روستایی دارای ۳۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱-۱- مقدمه    ۴
۱-۲- اهمیت موضوع    ۶
۱-۳مروری بر مطالعات انجام شده    ۸
۱-۳-۱- خوداشتغالی و کارآفرینی زنان روستایی    ۸
۱-۳-۲- عوامل مؤثر بر مشارکت اقتصادی و اشتغال زنان روستایی    ۱۱
۱-۳-۳- نقش تعاونی های زنان در اشتغال و درآمد زنان روستایی    ۱۵
۱-۴-مدلهای بررسی وضعیت فقر درآمدی و عوامل مؤثر بر خوداشتغالی اعضای تعاونی های زنان روستایی    ۲۰
۱-۴-۱- بررسی وضعیت فقر درآمدی اعضای تعاونی های زنان روستایی    ۲۰
۱-۴-۱-۱- معیارهای اندازه گیری فقر    ۲۱
۱-۴-۱-۲- شاخص FGT    ۲۱
۱-۴-۱-۳- شاخص نسبت سرشماری    ۲۲
۱-۴-۱-۴- شاخص شکاف فقر    ۲۳
۱-۴-۲-۲- بررسی عوامل مؤثر بر خوداشتغالی اعضای تعاونی های زنان روستایی    ۲۴
۱-۴-۲-۲- ۱- مدل لاجیت دوگزینه ای    ۲۴
۱-۴-۲-۲- ۲- تخمین مدل لاجیت دوگزینه ای    ۲۵
۱-۴-۲-۲–۳- محاسبه اثر نهایی مدل لاجیت    ۲۶
۱-۴-۳-۳-  بررسی اثر خوداشتغالی اعضای تعاونی های زنان روستایی بر درآمد خانوار    ۲۷
۱-۴-۳-۳-۱- آزمون برونزایی هاسمن    ۲۹
فهرست منابع    ۳۱

منابع

شجاعی، ز. ۱۳۸۰٫ زنان و عرصه ی مشارکت در تعاونی ها. تعاون، ۱۱۹: ۱۳-۱۲٫

کردی، ح. ۱۳۸۱٫ نگرش زنان نسبت به مشارکت اجتماعی در استان گلستان: مطالعه ی موردی شهرستان کردکوی، اطلاعات سیاسی، اقتصادی، ۱۷۹: ۲۳۷-۲۳۱٫

گلرد، پ. ۱۳۸۶٫ ویژگی ها، انگیزه ها و اهداف ترغیب کننده ی زنان ایرانی در توسعه ی کسب و کار. فصلنامه پژوهش های بازرگانی، ۴۴: ۲۹۵-۲۶۷٫

لهسایی زاده، ع.، ج. جهانگیری، و ب. خواجه نوری. ۱۳۸۴٫ بررسی مشارکت اقتصادی زنان روستایی: مطالعه موردی استان فارس. مجله جامعه شناسی ایران، ۳: ۱۴۵-۱۲۴٫

قاسمی، ا. ۱۳۷۹٫ آخرین وضعیت اتحادیه های تعاونی های پرورش میگو. تعاون، ۱۱۰: ۶۳-۶۰٫

قاسمی، ن. و م. واحدی .۱۳۸۲٫ بررسی وضعیت تعاونی های زنان روستایی در ایران. تعاون، ۱۴۳: ۲۷-۳۳٫

شعبانعلی فمی، ح.، ش. چوبچیان، م. رحیم زاده و ف. رسولی. ۱۳۸۵٫  شناخت و تحلیل سازه های موفقیت شرکت های تعاونی زنان در ایران. مطالعات زنان، ۲: ۱۰۹-۸۹٫

شوشتریان، آ. ۱۳۸۲٫ بررسی آزادسازی بازار گندم ایران بر روی رفاه اجتماعی و فقر. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.

Sachs, C. 1983. The Invisible Farmers. Women in Agricultural Production. Rowman and Allanheld, Totowa, New Jersy.

Sakai, M. 2010. Growing together in partnership:  Women’s View of the business practices of an Islamic savings and Credit Cooperative in central Java, Indonesia. Women’s Studies International Forum, 33: 412–۴۲۱٫

Shah, N. M. 1986. Changes in women role in Pakistan: Are the volume and pace edequate? The Pakistan Development Review, 25: 667-684.

Shaver, K. G. and L. R. Scott. 1991. Person, Process, Choice: The Psychology of New Venture Creation. Entrepreneurship theory and Practice, 2: 23-45.

Shimamura, Y. and S. Lastarria-Cornhiel. 2009. Credit Program    Participation and Child Schooling in Rural Malawi. World Development, 4: 567-580.

McManus, P. A. 2001. Women’s participation in self-employment in western industrialized nations. International Journal of Sociology, 2: 70-97.

Mincer.J.1980. Labour force participation of married women in Aliech Amsdon (ed). Economics of women and work, Colombia: Penguin Books.

۱-۱- مقدمه

اشتغال از دیدگاه کلان اقتصادی از جنبه های مختلف هم چون درآمدزایی، تولید و کارآفرینی، توسعه دانش و فناوری و غیره اهمیت دارد. از دیدگاه اجتماعی نیز به انسان منزلت، جایگاه و موقعیت اجتماعی و حس اعتماد به نفس می بخشد. مشغول به کار شدن، استفاده از نیروهای ذاتی، مهارت ها، دانش و مدیریت شخصی برای شروع کار و به انجام رساندن فعالیت مختص گروه خاصی نیست.  مردان و زنان در یک جامعه می توانند با  موقعیت های کاری که برای آنان فراهم می شود و یا خود خلق می کنند، به اشتغال بپردازند و در عین حال آن را تحت تأثیر قرار دهند. میزان اشتغال مانند هر متغیر اقتصادی و اجتماعی به طور مستقیم و یا غیرمستقیم تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که از آن جمله می توان به میزان تولید، سرمایه گذاری، سطح دستمزدها، سطح قیمت ها، سیاست های دولت و تجارت خارجی اشاره کرد (پاسبان، ۱۳۸۵).

طی دو سه دهه ی اخیر با افزایش جمعیت، تقاضا برای کار افزایش پیدا کرده است. مشکلات پیدا کردن کار، میزان دستمزدها، عدم تناسب شغل با مدرک تحصیلی و به دنبال آن بیکاری، باعث شد خوداشتغالی و کارآفرینی به عنوان راه حل خارج شدن از معضل بیکاری مورد توجه قرار گیرد. این رویکرد از سوی سیاست گذاران و دولت مردان در قالب پرداخت وام و اعتبارات بانکی مورد حمایت قرار گرفت به دلیل پتانسیلی که طرح های کارآفرینی در ایجاد اشتغال و مبارزه با بیکاری دارند. چون علاوه بر ایجاد اشتغال و منبع درآمد برای فرد کارآفرین، برای افراد دیگری نیز که جویای کار هستند اشتغال ایجاد می شود. اما از آنجا که دریافت این وام ها با توجه به مبلغ وام در ازای اخذ ضمانت و وثیقه هایی ممکن است، معمولا̋ این وام ها توسط سرمایه داران دریافت می شود و افراد کم درآمد و یا با سرمایه های محدود و مخصوصا̋ زنان که معمولا̋ دسترسی شان به منابع محدود و فاقد زمین و وثیقه های لازم برای دریافت وام می باشند با مشکل مواجه شده و از کارآفرینی باز می مانند. از طرف دیگر درجوامع روستایی که بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت کشور را در خود جای داده اند با توجه به اینکه از سطح تحصیلی و درآمدی کمتری برخوردار هستند کمتر به فکر خوداشتغالی و کارآفرینی هستند و اکثرا̋ به شیوه ی سنتی با امکاناتی که در روستا در اختیار دارند به کشاورزی مشغول هستند. در این مسیر زنان روستایی نیز که تقریبا̋ نیمی از جمعیت روستاها را تشکیل داده اند پا به پای مردان در فعالیت های کشاورزی مشارکت می کنند.

بر اساس مطالعات انجام شده زنان روستایی ۴۰درصد از نیروی کار بخش کشاورزی را تشکیل می دهند و۵۰ درصد از فعالیت های مربوط به تولیدات کشاورزی به وسیله آن ها انجام می شود. ضمن این که در تمام مراحل پرورش دام نقش بسزایی دارند و ۷۵ درصد تولیدات صنایع دستی کشور نیز توسط آنها تولید می شود (آجیلی و دانایی، ۱۳۸۴). اما آمار و ارقام مربوط به فعالیت های زنان به دلایل گوناگون، واقعیت ها را نشان نمی دهد. به دلیل اینکه بیشتر زنان در مقابل کارشان پول دریافت نمی کنند و فعالیت های تولیدی آنها جز کارهای خانه به حساب می آید. به گونه ای که بر اساس آمار ۱۳۹۰ در روستاهای استان فارس جمعیت کل فعال از نظر اقتصادی ۱/۳۲ درصد بوده است که از این میزان ۲/۵۵ درصد را مردان و تنها ۲/۱۰ درصد را زنان تشکیل داده اند (مرکز آمار ایران، ۱۳۹۰). از اینرو زنان روستایی را نامرئی ترین مشارکت کنندگان در فرآیند اقتصادی می دانند (فانی[۱]، ۱۹۹۶).

محدودیت دسترسی زنان به عوامل تولید (زمین، اعتبارات و تکنولوژی های پیشرفته)، قانع بودن به شرایط موجود، سطح تحصیلات اندک، آگاهی نداشتن از حقوق اساسی خویش و همچنین موانع فرهنگی و اجتماعی که زنان را عهده دار فعالیت خانه داری و تربیت و مراقبت فرزندان می دانند و اشتغال و فعالیت بیرون از منزل را به عهده ی مردان می دانند مهمترین موانع مشارکت زنان روستایی در بازار کار می باشند. در حالیکه زنان روستایی با داشتن تجربه و دانش بومی علاوه بر فعالیت خانه داری می توانند نقش مهمی در بازار کار و کارآفرینی داشته باشند و با کسب درآمد در رشد و توسعه ی اقتصادی کشور سهیم شوند (خانی و احمدی، ۱۳۸۸). در برنامه کار کنفرانس جهانی اصلاحات اراضی و توسعه ی روستایی نیز آمده است: زنان باید همگام و همپای مردان در فرآیند توسعه روستایی سهیم و شریک باشند و به طور کامل در بهبود وضع زندگی ساکنان مناطق روستایی، ایفای نقش نمایند (پورطرق، ۱۳۸۰). در همین راستا برای واقعی تر شدن نرخ مشارکت زنان روستایی در بازار کار، خوداشتغالی و کارآفرینی زنان روستایی و کسب درآمد به خصوص برای خانوارهای کم درآمد و فقیر، زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست (شوهر به دلیل اعتیاد قادر به پرداخت نفقه همسر و فرزندانش نباشد.) با امکانات موجود در روستاها و کاهش فقر روستایی، از سوی دفتر امور زنان وزارت جهاد کشاورزی طرح هایی از جمله صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی، طرح حضرت زینب (س) و تعاونی های زنان روستایی تشکیل شد که از بین آنها چون بنا به اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بخش تعاون یکی از پایه های نظام اقتصادی کشور قلمداد شده و جایگاه آن جلوتر از بخش خصوصی قرار گرفته است (وزارت تعاون و کار و امور اجتماعی، ۱۳۸۴)، تعاونی های زنان روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفتند و گسترش بیشتری یافتند.

۱-۲- اهمیت موضوع

زنان با زندگی در جوامع روستایی تجربه ای متفاوت از تبعیض و محرومیت را می چشند زیرا آنان عهده دار فعالیت های اقتصادی هستند که منجر به کسب درآمد ملموس نمی شوند. همین امر سبب  می گردد تا آنان موقعیت اجتماعی- اقتصادی پایین تری پیداکنند، دسترسی و مالکیت شان بر منابع محدود شود (کور[۲]، ۲۰۰۵) و به این بینجامد که کنترل زندگی و درآمدشان در دست مردان باشد (آفشر[۳]، ۱۹۹۸). این در حالی است که در فرآیند توسعه نقش گسترده ی زنان روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. زنان روستایی نه تنها نیروی عمده- ای در ایجاد تحول و منبع بالقوه ای برای پیشبرد اقتصاد روستایی و افزایش هر چه بیشتر رشد تولیدات مواد غذایی به شمار می روند بلکه دارای نقش اساسی در ابعاد فرهنگی و معنوی این تحولات و پیشرفت ها می باشند (روستا و همکاران، ۱۳۸۹). از اینرو بسیاری از کارشناسان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی بر ضرورت تشکیل تعاونی های زنان در فرآیند توسعه با توجه به نقش اقتصادی و اجتماعی زنان تأکید کرده اند (قاسمی، ۱۳۷۹؛ شجاعی، ۱۳۸۰؛ عالی پور، ۱۳۸۰ و ویسی و بادسار، ۱۳۸۱). بی شک ایجاد تعاونی های خاص زنان، مشارکت پویای آنان را در رشد اقتصادی کشور تضمین نموده و متضمن ایجاد راهی به سوی استقلال فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بانوان کشور می شود (صادقی، ۱۳۸۹). همچنین مشارکت زنان روستایی در این تعاونی ها و حضور آنها در بازار کار به کاهش نرخ باوری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد سرانه، کاهش فقر روستایی و در نتیجه، افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه می انجامد (یزد خواستی واحمدی، ۱۳۸۶) و با افزایش نقش اقتصادی زنان در خانواده باعث توانمندسازی آنها می شود (گریکیپاتی[۴]، ۲۰۰۸) و دارای قدرت بیشتری در اتخاذ تصمیمات خانواده می سازد (اندرسون و ایسوارن[۵]، ۲۰۰۸). بنابراین، مطالعه ی این تعاونی ها که از طریق فراهم سازی فرصت های سرمایه گذاری برای تولید کنندگان و انباشت سرمایه ی اندک اعضا، زمینه  توسعه فرصت های شغلی را برای زنان روستایی فراهم می سازد و نقش مهمی در حمایت، اشتغال زنان روستایی و درآمد آنها دارند مهم و ضروری به نظر می رسد

۱- Fani

۱- Caur

۲- Afsher

۱- Garikipati

۲- Anderson & Eswaran

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.