پیشینه تحقیق دیدگاه ملاصدرا در باب زندگی پس از مرگ و کیفیت بدن اخروی دارای ۸۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول:مقدمه و دیدگاههای مختلف در باب زندگی پس از مرگ    ۸
مقدمه    ۸
۱) دیدگاههای مختلف در باب زندگی پس از مرگ    ۹
۱-۱) معاد روحانی    ۹
۱-۲) معاد جسمانی    ۱۰
۱-۳) معاد جسمانی ـ روحانی    ۱۱
۱-۴) دیدگاههای مختلف در باب کیفیت بدن اخروی    ۱۱
۱-۴-۱) بدن اخروی عین بدن دنیوی است    ۱۱
۱-۴-۲) بدن اخروی، بدنی غیر از بدن دنیوی است    ۱۳
۱-۴-۳) بدن اخروی بدنی مثل بدن دنیوی است    ۱۴
۲) اینهمانی شخصی    ۱۴
۲-۱) اهمیت بحث اینهمانی شخصی    ۱۴
۲-۲) نکاتی در باب مسأله‌ی اینهمانی شخصی    ۱۵
۲-۳) ملاکهای مطرح شده در باب اینهمانی شخصی    ۱۷
۲-۳-۱) ملاک بدن    ۱۷
۲-۳-۱-۱) اشکالات ملاک بدن    ۱۸
۲-۳-۲) ملاک نفس    ۱۹
۲-۳-۲-۱) اشکالات ملاک نفس    ۲۰
۲-۳-۳) ملاک حافظه    ۲۱
۲-۳-۳-۱) اشکالات ملاک حافظه    ۲۳
۲-۳-۳-۲) ملاک حافظه و کارکردگرایی    ۲۴
فصل دوم: دیدگاه ملاصدرا در باب زندگی پس از مرگ    ۲۹
۱-۱) اصول و مبانی دیدگاه    ۲۹
۱-۱-۱) مباحث مربوط به نفس    ۲۹
۱-۱-۱-۱) ماهیت نفس    ۲۹
۱-۱-۱-۲) انواع نفس    ۳۲
۱-۱-۱-۲-۱) نفس نباتی    ۳۲
۱-۱-۱-۲-۲) نفس حیوانی    ۳۳
۱-۱-۱-۲-۳) نفس انسانی    ۳۳
۱-۱-۱-۳) دیدگاه ملاصدرا در باب رابطه‌ی نفس و بدن    ۳۵
۱-۱-۱-۳-۱) نحوه‌ی حدوث نفس    ۳۵
۱-۱-۱-۳-۲) نحوه‌ی تعلق نفس به بدن    ۳۶
۱-۱-۱-۳-۳) حرکت جوهری نفس    ۳۸
۱-۱-۱-۴) وجودشناسی نفس    ۴۰
۱-۱-۱-۴-۱) مراتب سه‌گانه‌ی نفس    ۴۰
۱-۱-۱-۴-۲) عوالم سه‌گانه‌ی وجود    ۴۲
۱-۱-۱-۴-۳) مراتب انسان در عالم طبیعت    ۴۳
۱-۱-۱-۵) خروج نفس از عالم طبیعت    ۴۴
۱-۱-۱-۵-۱) مرگ طبیعی و مرگ اخترامی    ۴۵
۱-۱-۱-۵-۲) مرگ امری وجودی است    ۴۶
۱-۱-۱-۵-۳) رابطه‌ی نفس و بدن و تأثیر آن‌ها بر مرگ    ۴۶
۱-۱-۱-۶) بقاء نفس    ۴۷
۱-۱-۲) اصول ملاصدرا در اثبات بدن اخروی    ۴۹
۱-۱-۲-۱) اصل اصالت وجود    ۴۹
۱-۱-۲-۲) اصل عینیت تشخص و وجود    ۵۰
۱-۱-۲-۳) اصل تشکیک در وجود    ۵۰
۱-۱-۲-۴) اصل حرکت جوهری    ۵۱
۱-۱-۲-۵) اصل حقیقت هر شیئی به صورت است نه ماده    ۵۳
۱-۱-۲-۶) اصل عینیت وحدت شخصیه و نحوه‌ی وجود اشیاء    ۵۴
۱-۱-۲-۷) اصل هویت و تشخص بدن به نفس است نه ماده    ۵۵
۱-۱-۲-۸) اصل تجرد قوهی خیال    ۵۶
۱-۱-۲-۹) اصل قیام صدوری صور خیالی و ادراکی به نفس    ۵۸
۱-۱-۲-۱۰) اصل تحقق صور خیالی بدون مشارکت ماده    ۵۹
۱-۲) نتیجهی فصل دوم    ۶۱
فصل سوم: دیدگاه ملاصدرا در باب این‌همانی شخصی    ۶۳
۲-۱) اهمیت بحث اینهمانی شخصی در دیدگاه ملاصدرا    ۶۳
۲-۲) وحدت نفس    ۶۳
۲-۳) ملاک اینهمانی شخصی از نظر ملاصدرا    ۶۴
۲-۴) نتیجهی فصل سوم    ۶۷
فصل چهارم؛ کیفیت بدن اخروی و نسبت آن با بدن دنیوی در دیدگاه ملاصدرا    ۶۹
۳-۱) مثلیت بدن اخروی با بدن دنیوی    ۶۹
۳-۱-۱) بدن اخروی مثالی است    ۶۹
۳-۱-۲) بدن اخروی بدنی غیر از بدن دنیوی است    ۷۱
۳-۲-۱-۱) تفاوت‌ ماده‌ی دنیوی و اخروی    ۷۲
۳-۲) عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی    ۷۶
۳-۳) مطابقت دیدگاه ملاصدرا با شرع و قرآن    ۸۰
منابع    ۸۵

منابع

مصلح، جواد. (۱۳۶۶). ترجمه و تفسیر الشواهد‌الربوبیه با حواشی ملاهادی شیرازی. تهران: سروش.

مطهری، مرتضی. حرکت و زمان در فلسفه اسلامی، درس‌های اسفار. تهران: حکمت صدرا.

مطهری، مرتضی. (۱۳۷۴). مجموعه آثار. قم: انتشارات ملاصدرا.

اسدی، محمد‌رضا. (۱۳۸۶الف). حدیث‌آرزومندی، بررسی آرای انسان‌شناسانه‌ هیدگر و ملاصدرا. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات.

اسدی، محمد رضا. (۱۳۸۶ب).” مرگ از نظر ملاصدرا”. قبسات. ۲۵٫

افلاطون. (۱۳۶۷). مجموعه آثار افلاطون ج۲٫ ترجمه‌ی محمد حسن لطفی. تهران: خوارزمی.

عبودیت، عبدالرسول. (۱۳۸۷). درآمدی به نظام حکمت صدرایی، ج۱٫ تهران: سمت.

طاهری، سیدصدرالدین. (۱۳۷۸). “گزارش و نقد معاد جسمانی در تفاسیر و آراء فلسفی صدرالمتألهین”. مجموعه مقالات همایش جهانی حکیم ملاصدرا، ج۱۱٫ تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

حکیمی، محمد‌رضا. (۱۳۸۱). معادجسمانی در حکمت متعالیعه. تهران: دلیل‌ما.

دکارت، رنه. (۱۳۸۴). تأملات در فلسفه اولی. ترجمه احمد احمدی. تهران: سمت.

مقدمه‌ی مترجم. ۱۳۸۰٫ مرگ و جاودانگی(مجموعه مقالات). ترجمه سید محسن رضا زاده. ویراسته‌ی مصطفی ملکیان. تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.

پورحسن، قاسم. ۱۳۸۸٫ “بررسی انتقادی براهین علیه جاودانگی و بقای نفس”. مجله حکمت و فلسفه. سال پنجم، شماره اول. صص۳۰-۷٫

حسن‌زاده‌آملی، حسن. بی‌تا. دروس معرفت. تهران: علمی ـ فرهنگی.

حسن‌زاده‌آملی، حسن. (۱۳۸۵). عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون، ج۲٫ ترجمه‌ی محمد حسین نائیجی. تهران: قیام.

لاک، جان. (۱۳۸۰). جستاری در فهم بشر. ترجمه‌ی دکتر رضازاده شفق. تهران: شفیعی.

 فصل اول:مقدمه و دیدگاه‌های مختلف در باب زندگی پس از مرگ

مقدمه

اعتقاد به وجود زندگی پس از مرگ و سؤال پیرامون مسائل مربوط به آن یکی از دغدغه‌های همیشگی انسان بوده است که ریشه‌ی آن به میل و علاقه‌ی او به بقاء و ترس از فانی شدن برمی‌گردد. به همین دلیل یکی از عناصر اصلی نظام اعتقادی ادیان به‌ویژه ادیان آسمانی همین مسأله است. پیروان ادیان توحیدی به دنبال اعتقاد به پروردگار و یگانگی او، معتقد به زندگی و حیات دیگری ورای این دنیا هستند. زیرا ضرورت چنین اعتقادی در نظام توحیدی آن‌ها به‌ویژه با توجه به تأکید کتب آسمانی بر این مسأله، روشن است. در واقع آن‌چه پیروان ادیان توحیدی را به سوی پژوهش و اندیشه روی این مسأله سوق می‌دهد، علاوه بر حس حقیقت جویی و اعتقاد به ضرورت مسأله، مبتنی بودن تعالیم و آموزه‌های دینی و دستورات زندگی بر آن است. بنابراین هیچ مکتب فلسفی و دینی‌ای از پژوهش و بررسی در این حوزه غافل نمانده و اندیشمندان زیادی در طول تاریخ به بحث و بررسی برای یافتن پاسخ‌های قابل قبول برای سؤالات خود پرداخته‌اند. چرا که پاسخ به پرسش‌های مربوط به زندگی پس از مرگ، در شکل‌گیری جهان‌بینی‌ها و معنا‌بخشی به زندگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما از آنجا که پرداختن به مسأله‌ای که در آینده اتفاق می‌افتد دشوار است، این مسأله بیش از هر مسأله‌ی دینی و اعتقادی دیگری مورد بحث و گفتگو و محل آراء و نظرات گوناگون و متضاد قرار گرفته است. در این میان می‌توان یکی از بحث برانگیزترین مسائل مرتبط با زندگی پس از مرگ را بحث بدن اخروی و پاسخ به سؤالات پیرامون آن دانست. بررسی اثبات ضرورت وجود بدن در جهان پس از مرگ، چیزی است که به دنبال تعمق بیشتر روی چیستی حقیقت وجودی انسان و اعتقاد به کامل نبودن او  بدون حضور بدن در جهان دیگر و وارد شدن اشکالاتی به اعتقاد به وجود بقای روحِ بدون بدن، مورد توجه بیشتری قرار گرفته و طبعاً به دنبال پرداختن به این مسأله، سؤالاتی در مورد نحوه‌ی پیدایش و کیفیت آن نیز مطرح می‌شود. تلاش برای پاسخ به این سؤالات، فیلسوفان و اندیشمندان دین‌دار را به خود مشغول کرده است. البته این مسأله بیش از همه در سنت اسلامی و توسط فیلسوفان و متکلمان مسلمان مطرح شده و مورد بحث و اختلاف بوده است. آن‌ها به دنبال پاسخ دادن به این سؤال بوده‌اند که آیا بدن اخروی عین بدن دنیوی است یا مثل آن؟ یا به عبارت دیگر بدن اخروی چه نسبتی با بدن دنیوی دارد که در صورت اعتقاد به هر یک از این موارد مشکلات و سؤالات دیگری برای آن‌ها مطرح بود که پاسخ به آن‌ها دشوار می‌نمود. بنابراین با توجه به اهمیت بحث بدن اخروی، آن‌چه در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است، کوششی در جهت پاسخ به سؤالات مربوط به این بحث، از دیدگاه ملاصدرا است. به همین منظور برای توضیح دیدگاه ملاصدرا، لازم است دیدگاه‌های آن‌ها در باب زندگی پس از مرگ و این‌همانی شخصی را به عنوان دو مسأله‌ی مهم و اساسی بیان کنیم و سپس به بررسی کیفیت بدن اخروی بپردازیم.

دیدگاه‌های مختلف در باب زندگی پس از مرگ و ملاک این همانی شخصی

مقدمه‌ی بحث اعتقاد به وجود بدن در جهان پس از مرگ و کیفیت بدن اخروی، بررسی کیفیت زندگی پس از مرگ و همچنین بررسی مسأله‌ی این‌همانی شخصی و چیستی ملاک این‌همانی بین شخص دنیوی و شخص اخروی است. زیرا دیدگاه‌هایی که در مورد زندگی پس از مرگ وجود دارد، روشن‌کننده‌ی اعتقاد به وجود بدن یا عدم وجود آن در جهان پس از مرگ و همچنین چگونگی بدن و ارتباط آن با بدن دنیوی هستند. مسأله‌ی این‌همانی شخصی نیز از مسائل بسیار مهم و اساسی در بحث زندگی پس از مرگ و همچنین بررسی بدن اخروی و کیفیت آن است. در این قسمت کلیاتی در باب انواع دیدگاه‌های موجود در باب زندگی پس از مرگ و ملاک این‌همانی شخصی بیان شود.

۱) دیدگاه‌های مختلف در باب زندگی پس از مرگ

دیدگاه افراد در باب چگونگی زندگی پس از مرگ براساس اعتقادی که در مورد چیستی حقیقت انسان دارند مشخص می‌گردد. در واقع نظر افراد در مورد ابعاد حقیقت وجودی انسان تعیین کننده‌ی نوع زندگی پس از مرگ است. بنابراین باید دیدگاه‌های مختلف در مورد کیفیت زندگی پس از مرگ را براساس اعتقاد افراد به حقیقت انسان به عنوان نفس، یا به عنوان بدن، یا به عنوان نفس و بدن، به سه دیدگاه اصلیِ معاد روحانی، معاد جسمانی و معاد جسمانی ـ روحانی تقسیم کرد.

۱-۱) معاد روحانی

قائلین به معاد روحانی حکماء و فلاسفه‌ای هستند که معتقدند آنچه در جهان پس از مرگ باقی و جاودانه است بعد غیر‌مادی و جنبه‌ی روحی انسان است. زیرا پس از مرگ، بدن فاسد و نابود می­شود و فقط روحِ مجرد باقی می­ماند. این دسته از فلاسفه دوگانه­انگارانی هستند که هرچند انسان را دو ساحتی و مرکب از نفس و بدن می­دانند، اما معتقدند انسان فقط در دنیا دو ساحتی است و در جهان پس از مرگ دو ساحت وجودی او می­توانند بدون یکدیگر باقی بمانند. به همین سبب معتقدند پس از گذر از دنیا فقط ساحت غیرجسمانی باقی می­ماند. در واقع از نظر این گروه حقیقت انسان روح اوست و بدن تنها ابزاری برای آن محسوب می‌شود. افلاطون اولین کسی است که با قائل شدن به تمایز میان جسم و روح، روح را ازلی و ابدی می‌داند و معتقد است، روح که متعلق به عالمی دیگر است برای مدت کوتاهی به بدن تعلق می‌گیرد و در زندان بدن زندانی می‌شود و پس از مرگ بدن از این زندان رها شده و به جایگاه اصلی خود بر‌می‌گردد. در رساله‌ی الکبیادس، افلاطون[۱] نظر خود را بیان می‌کند. در این رساله سقراط[۲] با پرسش و پاسخ‌هایی به این نتیجه می‌رسد که رابطه‌ی انسان با بدنش مثل رابطه‌ی کفش‌دوز با کارد چرم‌بری است، زیرا انسان بدن را به کار می‌بندد. در مرحله‌ی بعد نتیجه می‌گیرد که به کار برنده غیر از به کار گرفته شده است. بعد می‌گوید آدمی یا روح است یا تن، یا روح و تن با هم. تن فرمان‌بر است اما نه از خود و نه از چیزی متحد با تن و روح. پس یا باید بگوییم آدمی هیچ نیست و یا فقط روح را انسان بدانیم. (افلاطون، ۱۳۶۷، صص۶۷۳-۶۷۱) یکی دیگر از طرفداران این نظریه دکارت[۳] است. او نفس و بدن را دو جوهر مستقل از یکدیگر می‌داند و جوهر نفس را موجودی نامیرا و بی‌نیاز از بدن معرفی می‌کند که می‌تواند مستقل از بدن، پس از جدایی از آن در هنگام مرگ به حیات خود ادامه دهد. از نظر او شخص واقعی، روح غیرمادی و باشعور است که احساس، اندیشه و… دارد. (دکارت، ۱۳۸۴، ص۸۹) در سنت اسلامی نیز مشائیان معتقدند با مرگ، بدن انسان نابود می‌شود ولی نفس جوهری است که فنا در آن راه ندارد و با قطع تعلقات عالم ماده به عالم مجردات برمی‌گردد. (صدرالمتألهین، ۱۳۸۱، ج۲، ص۶۲۵) ابن‌سینا از فیلسوفان مشایی نیز براساس دلایل عقلی، روح را پس از مرگ بدن باقی می‌داند و معتقد است سعادت و شقاوت انسان‌، عقلانی است نه جسمانی. زیرا فقط نفس ناطقه است که باقی می‌ماند و سایر قوای انسان از بین می‌روند. ابن‌سینا در کتاب شفا با بیان چند مقدمه به اثبات عقلانی معاد روحانی می‌پردازد. (ابن­سینا، ۱۳۶۳، الهیات، صص۴۲۵-۴۲۳) البته ابن‌سینا معاد جسمانی را نیز تعبداً می‌پذیرد، اما از اثبات عقلانی آن باز می‌ماند و آن را بر‌اساس شرع قابل پذیرش می‌داند. او در این رابطه می‌گوید: «باید دانست که نوعی از معاد که مورد قبول شرع است و راهی جز شریعت و خبر پیامبر(ص) برای اثبات آن نداریم، معاد و بازگشت جسم به هنگام رستاخیز است.» (ابن­سینا، الهیات، ۱۳۶۳، ص۴۲۳)

[۱] . plato

[۲] . Socrates

[۳] . Descartes

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.