554 views
پیشینه تحقیق روابط بین دختر و پسر و نظریه های روانشناختی و انحرافات اجتماعی و جامعه شناختی دارای ۴۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱-مقدمه ۴
۱-۲- نظریه های روانشناختی ۵
۱-۲-۱-نظریه جذب و کشش ۵
۱-۲-۲-نظریه دلبستگی ۵
۱-۲-۳-نظریه شناخت اجتماعی ۶
۱-۳- نظریه های انحرافات اجتماعی ۸
۱-۳-۱- نظریه فشار فرهنگی و آنومی مرتون ۸
۱-۳-۲- نظریه بی هنجاری دورکیم ۹
۱-۴-نظریه های جامعه شناختی ۱۰
۱-۴-۱- نظریه کنش اجتماعی پارسونز ۱۰
۱-۴-۲- نظریه نسلی پیر بوردیو ۱۱
۱-۴-۳ رویکرد تاریخی تحلیل نسل ۱۲
۱-۴-۴-نظریه ساختار ارزشی شوارتز ۱۴
۱-۵-دیدگاه اسلام ۱۷
۱-۶-نظریه پست مدرن ۱۸
۱-۶-۱-عشق سیال زیگمونت باومن ۱۸
۱-۷–نظریه تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت ۲۰
۱-۸- مروری بر تحقیقات داخلی و خارجی ۲۸
۱-۸-۱- تحقیقات داخلی ۲۸
۱-۸-۲ تحقیقات خارجی ۳۴
فهرست منابع ۳۸
-موحد، مجید. عنایت، حلیمه. عباسیشوازی، محمدتقی(۱۳۸۵).”بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج.” مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. شماره۲ صص۱۶۵-۱۴۷٫
-موحد، مجید. عباسیشوازی، محمدتقی(۱۳۸۵).”بررسی رابطه جامعه پذیری و نگرش دختران به ارزش های سنتی و مدرن در زمینه روابط بین شخصی دو جنس پیش از ازدواج.” مجله مطالعات زنان. شماره ۱۰ صص ۹۹-۶۷٫
-موحد، مجید. مقدس، علی اصغر. عباسیشوازی، محمدتقی (۱۳۸۶). “جوانان،خانواده و جامعه پذیری(نقش خانواده در نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج.” فصلنامه مطالعات جوانان شماره ۳۳٫
-موحد، مجید. عباسیشوازی، محمدتقی. هاشمینیا، زهرا( ۱۳۸۸). “ناهمگونی جنسیتی، نگرش افراد و ارتباط دختران و پسران در دانشگاه.” مطالعات راهبردی زنان. شماره ۴۴ صص ۷۲-۳۷٫
-صدیق سروستانی، رحمت الله. (۱۳۸۶).آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
-گلزاری، محمود(۱۳۸۴). “آموزش و مشاوره در زمینه ارتباط با جنس مخالف.” فصلنامه روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی. شماره ۱ صص۱۲۲-۱۰۵٫
-محسنی، منوچهر(۱۳۷۸). بررسی آگاهی ها، نگرش ها و رفتارهای اجتماعی در تهران. تهران: انتشارات زهد.
-محسنی، منوچهر( ۱۳۷۹). بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی در تهران. تهران: معاونت پژوهشی و آموزشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
-معیدفر، سعید(۱۳۷۹). جامعه شناسی مسائل اجتماعی در ایران. تهران: انتشارات سرزمین ما.
-اینگلهارت،رونالد(۱۳۷۳). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی. ترجمه مریم وتر. تهران: انتشارات کویر.
-اینگلهارت،رونالد.بیکر،واین(۱۳۸۵).”مدرنسازی، تغییر اجتماعی و استمرار ارزشهای سنتی.” ترجمه حامد حاجی حیدری. مجله راهبرد یاس. شماره ۷ صص ۳۰۳-۲۳۱٫
-باومن، زیگمون(۱۳۸۴). عشق سیال. ترجمه عرفان ثابتی. تهران: نشر ققنوس.
-برور،جان. هانتر،آلبرت(۱۳۷۷). تحقیق چند روشی در علوم اجتماعی ترکیب اسلوبها. مترجمان حبیب احمدی اسفندیارغفاری نسب. شیراز: انتشارات رز .
Schwartz, S. H. (1992). “Universal in content and structure of values: Theoretical advancers and empirical tests in 20 countries”. Advance in Experimental Social Psychology., Vol. 25, No.1, 1-65.
Schwartz, S. H. (1995). “Identifying culture-specifics in the content and structure of values”. Journal of Cross-Cultural Psychology., vol. 26, No. 1, 92-116..
Schwartz, S. H & S. Huismans. (1995). “Value priorities and religiosity in four western religions.” Social Psychology Quarterly., Vol. 58, No. 2, 88-107.
Wong, Rachel. “Effect of religion and religiosity on romantic relationship: Love values and relationship satisfaction.” Department of Applied Social Studies. 2009. [Online].
<http://hdl.handle.net/2031/5819>
Abramson, Paul.R.Ingelhart,Ronald.(1992).”Generational replacement and value Change in Eight West European Societies.”British Journal of Political Science., Vol. 22, No. 2. pp. 183-228.
Buote, Vanessa M.., Wood, Eileen ., Pratt, Michael (2009).”Exploring Similarities and Differencess Between Online and Offline Friendships: The role of Attachment style.” Journal of Computers in Human Behavoir., Vol. 25, pp. 560-567.
جامعه ایران در سالهای گذشته، همگام با دگرگونیهای ساختی و فنی و پیوند گسترده با جامعه جهانی، و هم چنین آشنایی با سامانه ارزشهای نوین در گستره جهانی، با دگرگونیهای مهمی روبرو بوده است. این تحولات تمامی عرصههای عمومی و خصوصی زندگی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده و موجب شده است تا پدیدههای اجتماعی پیشین به اشکال جدید خودنمایی کنند. ارزشها و نگرشها درباره نهاد خانواده، ازدواج و شیوههای همسرگزینی، از زمینههایی بوده است که دچار دگرگونیهای گستردهای شده است؛ تا جایی که میتوان گفت که ارزشهای فرهنگی ایرانیان در حال ساخت و نوزائی است(موحد و عباسیشوازی، ۱۳۸۵: ۶۸).
در دوره تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، جامعه شاهد بیشترین واگرایی و انشعاب بین نسلهاست. نسلهای جوانتر با پذیرش عقاید و ارزشهای جدید، نقش تعیین کنندهای را در شکل دادن به تغییرات اجتماعی بر عهده میگیرند و حال آنکه، نسلهای قدیمی تر با پایبندی بیشتر به عقاید و ارزشهای سنتی جامعه، در برابر تغییرات سریع، مقاومت نشان میدهند. به همین خاطر، ارزشهای خانواده حتی در مواجهه با تغییرات پرشتاب اجتماعی-جمعیتی نیز گرایش به تغییر تدریجی دارند(عسکری ندوشن و دیگران،۱۳۸۸: ۸).
در این میان یکی از حوزههایی که دچار تغییر و تحول شده است، روابط بین دو جنس و جهتگیری جنسیتی است. تحولات ایجاد شده در این زمینه، میتواند دارای منابع متعدد داخلی و خارجی باشد که طیفی از دلایل، از جمله ضعف نظام فرهنگی کشور در تنظیم روابط بین جوانان( اعم از دختر و پسر) تا پیداش تکنولوژیهای رسانهای جدید را شامل میشود(بوستانی،۸۸: ۱۴۳).
در کنار تحولات نظام ارزشی در سالهای اخیر، جامعه ایرانی با تغییرات اجتماعی و ساختاری دیگری نیز در این سالها دست به گریبان بوده است. یکی از این موارد تغییر ساختار اقتصادی کشور و تبعات اجتماعی متعدد آن بر رفتارهای جوانان است. اکنون فاصله بین ((بلوغ جنسی)) و ((بلوغ اقتصادی)) در ایران به بیش از ۱۰ سال رسیده است. فاصلهای که روز به روز در حال افزایش است. بلوغ اقتصادی با اشتغال پایدار حاصل میشود و، در این میان، اشتغال جوانان به یکی از مسائل کلیدی در جامعه ایرانی بدل شده است. اشتغال مقدمه ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج میافزاید. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع ارضای نیاز جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی روبرو شده است. افزایش سن ازدواج فشارهای زیادی به جوامع با ساختار سنتی وارد کرده است(آزاد ارمکی و دیگران،۱۳۹۰ :۳).
تحقیقات مختلفی که در زمینه روابط بین دو جنس انجام گرفته، نشان میدهند که این روابط در سالیان اخیر افزایش یافته است. گسترش اینگونه روابط از جمله موضوعات حساس و عموماً مغفول در امر سیاستگذاری و مطالعات آکادمیک در ایران است. امروزه تفاوت در نگرش به ((نحوه رابطه)) با جنس مخالف به یکی از اصلیترین کانونهای مناقشه بین نسلی در خانوادههای شهری بدل شده است(آزاد ارمکی وشریفی ساعی:۹۰، ۴۳۷).
بسیاری از مدلهای نظری معروف به بررسی رابطههای عاشقانه و دوستانه میپردازند که به چند مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم، اینکه چه عواملی موجب بروز رفتارهای عاشقانه میشوند؟ و چگونه این روابط تقویت میشوند.
نظریه جذب و کشش به عنوان یکی از موضوعهای مطرح در روانشناسی اجتماعی برای توضیح رابطه های عاشقانه و دوستانه تلاش میکند. مطابق با این نظریه، انسان به عنوان کنشگر اجتماعی همیشه کنشهای عقلانی معطوف به هدف مشخصی ندارد. رابطههای عاشقانه، خودجوش، رازگونه و شگفتانگیز بین افراد تنها هنگامی روی میدهد که تحتتأثیر کنش متقابل عاطفی واقع شود. همجواری، ارتباط و دوستداری، همانندی و جاذبه جسمی از عاملهای کارآمد بر جذب و کشش میباشد. اصل همجواری بر این واقعیت تأکید میکند که در عمل، رابطههای دوستانه و عاشقانه و مجذوب شدن افراد به یکدیگر به شدت تحت تأثیر فاصله مکانی میباشد. به عنوان نمونه در گزینش همسر که بیشترین حد روابط عاشقانه و مجذوب شدن را به همراه دارد، فاصله مکانی نقش کارآمدی دارد. اغلب ازدواج بین مردان و زنانی روی میدهد که در همجواری یکدیگر مانند محل تحصیل یا محل کار بوده اند. فرضیه ارتباط و دوستیاری بر این موضوع تأکید میکند که در شرایطی ویژه، هرچه افراد گروههای گوناگون قومی، نژادی و غیره بیشتر در ارتباط با هم باشند، بیشتر به نگرش های بهینه نسبت به یکدیگر دست مییابند و بیشتر به یکدیگر همدلی پیدا کرده و جذب و کشش بین آنها بیشتر خواهد شد. همچنین روانشناسان اجتماعی فرضیه همانندی را مطرح کرده اند و بر این باورند که مردم کسانی را ترجیح داده و مجذوب آنها میشوند که در شیوههای زندگی با ایشان اشتراک داشته باشند. سرانجام روانشناسی اجتماعی در آزمونهای گوناگون به این نتیجه رسیدهاند که جاذبه جسمی نقش کارآمدی در جذب و کشش افراد به یکدیگر ایفاء میکند(احمدی،۱۳۸۷: ۱۲۳-۱۱۵).
نظریه دلبستگی در سال ۱۹۶۹ توسط بالبی[۳] گسترش یافت. بر اساس این نظریه همه افراد با مجموعهای از سیستمهای کنترل رفتاری[۴] به دنیا میآیند که این سیستمهای رفتاری باعث میشود که نوزادان و بچهها رفتارهایی را از خود بروز دهند که در نهایت بقای آنان را به ویژه در دوران نوازدی و کودکی تضمین میکنند. بالبی بر این اعتقاد بود که نگهدارندگان اولیه کودک حکم “تکیه گاه امن”[۵] را دارند که بچهها میتوانند در مواقع بیماری، خستگی و زمانی که احساس خطر میکنند به آنها پناه ببرند(بوت و همکاران،۲۰۰۹: ۵۶۰). دلبستگی عبارت است از ارتباط روانی پایدار بین دو انسان. بالبی عقیده داشت که پیوندهای اولیه که بین کودک و پرستارش شکل میگیرد تأثیر فوق العادهای در طول زندگی فرد دارد. دلبستگی در رابطه والد-کودک به رابطه عاشقانه در بزرگسالی انتقال مییابد و میتواند بر شناخت، هیجان و رفتار در زندگی فرد تأثیر بگذارد. مطابق با نظریه بالبی در حالی که بچهها بزرگ میشوند، تجارب دلبستگی با والدینشان به صورت الگوهای عمل کننده درونی[۶] در آنها درونی میشود. از نظر بالبی الگوهای عملکنندهدرونی به صورت کاملاً واقعی نمایانگر تجارب دلبستگی بچه ها هستند. الگوهای عملکننده درونی بیانگر حوادث گذشته نیستند بلکه به تجارب ذهنی افراد اشاره دارند که بدون شک میتوانند بر نحوه رفتار او تأثیرگذار باشند. از اینرو الگوی درونیشدن دلبستگی در فرد میتواند بر تجارب بزرگسالی تأثیرگذار بوده و نحوه عملکرد رفتار وی را تعیین کند. بر همین اساس بالبی معتقد است افرادی که در کودکی از والدینشان عشق و گرمی دریافت کردهاند به هنگام بزرگسالی در ارتباط با دیگران از خود سازگاری بیشتری نشان میدهند اما کودکانی که در دلبستگی اولیه با والدینشان دچار مشکل بودهاند در بزرگسالی در ارتباطاتشان با دیگران ناسازگار خواهند بود(ارسلان و اری،۲۰۱۰: ۷۴۵-۷۴۴).
مطالعات زیادی تأثیر سبکهای دلبستگی ایجاد شده در کودکی را بر رشد بزرگسالی مورد توجه قرار داده اند. نتایج تحقیقات انجام شده علاوه بر آنکه نقش الگوهای دلبستگی را بر رشد و ساختار شخصیت بزرگسالی مشخص ساخته است، به طور اخص بیانگر این نکته است که کودکانی که از الگوهای دلبستگی ناایمن برخوردار هستند، در بزرگسالی نیز در روابط عاشقانه، روابط دوستانه و حتی رفتارهای سازگارانه جمعی مشکلاتی را متحمل میشوند(عارف نظری و مظاهری،۱۳۸۴: ۳۹۵).
نظریه یادگیری اجتماعی یکی از نظریاتی است که توسط آلبرت بندورا (۱۹۷۷)ارائه شده و به عقیده بسیاری، یکی از تأثیرگذارترین نظریههای یادگیری و رشد محسوب میشود. بندورا اخیراً در سال ۱۹۸۶این تئوری را تحت تئوری شناخت اجتماعی مجدداً نامگذاری نمود تا از سایر تئوریهای یادگیری اجتماعی متمایز شود. نظریه شناخت اجتماعی نظریهای برای تبیین رفتارهای انسانی است که هم به خصائل درونی و هم به رخدادهای محیطی توجه دارد. نظریه شناخت اجتماعی عناصر میکانیکی و ارگانیکی رفتار را درنظر میگیرد، اما یک نظریه کاملاً موقعیتی است. زیرا رفتار شخص را در ارتباط با محیط توضیح میدهد. مطابق این تئوری ،عوامل شخصی، رفتاری و موقعیتی به طرز پیوسته جهت تعیین آنچه ما فکر میکنیم، و آنچه
ما انجام میدهیم، در تعامل میباشند. نظریه باندورا همچنین بر فرایندهای خود ارزیابی افراد تأکید میکند. اهداف شخصی و خود ارزیابیها میتواند تأثیر قابل توجهی بر روی آنچه افراد انجام میدهند، داشته باشد(گودین،۱۹۹۰: ۱۰۸).
[۱] -Attraction Theory
[۲] -Attachment Theory
[۳] -Bowlby, J
[۴] – Behavioural control systems
[۵] -Secure base
[۶] – Interal working models
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر