1,232 views
پیشینه تحقیق شاخصه های حاکمیت خرد جمعی و موانع برقراری آن در قرآن و حدیث دارای ۶۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول ۴
شاخصههای حاکمیت خرد جمعی در قرآن و حدیث ۴
تعریف خرد جمعی ۴
مقدمه ۶
۱-۱٫ مسئولیت پذیری ۷
۱-۲٫ تکریم دیگران ۹
۱-۳٫ رشد شخصیت ۱۲
۱-۴٫ ایجاد الفت و تألیف قلوب ۱۳
۱-۵٫ رشد فکری ۱۶
۱-۶٫ خلاقیت و نوآوری ۱۸
۱-۷- عدم پیشداوری ۲۱
۱-۸٫ اخلاقی زیستن ۲۳
۱-۹٫ وحدت و امنیت ۲۶
۱-۱۰٫ شایسته سالاری ۲۷
۱-۱۱٫ عدم تعصب و جزمیت ۲۹
فصل دوم ۳۱
موانع برقراری حاکمیت خرد جمعی در جامعه قرآنی ۳۱
۲-۱٫ خودپرستی ۳۳
۲-۲٫ تقلید کورکورانه ۳۵
۲-۳٫ تقدیرگرایی ۳۸
۲-۴٫ استبداد و خودکامگی ۴۰
۲-۵٫ عدم اعتماد عمومی ۴۲
۲-۶٫ عدم آزادی اندیشه ۴۴
۲-۷٫ تحجر ۴۶
۲-۸٫ هم ستیزی و عدم هم اندیشی ۴۸
۲-۹٫ ظاهر نگری و سطحی نگری ۵۱
۲-۱۰- خمودی و سستی ۵۲
منابع و مآخذ ۵۵
قرآن کریم: مترجم فولادوند، محمدمهدی، تهران: دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۵ق.
نهج البلاغه: جمع و تدوین: شریف رضی، محمد بن حسین، تصحیح: صبحی صالح، مترجم: دشتی، محمد، قم: انتشارات مشهور، ۱۳۷۹٫
. میری، علی، تدبیر(پژوهشی پیرامون مدیریت)، تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب، ۱۳۸۳٫
آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، چاپ چهارم، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۶ش.
آنتونی، رابرت، جان دیردین، نوردتن به فورد، ، نظامهای کنترل مدیریت، تخلیص و ترجمهی محمد تقی ضیایی بیدگلی. تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۲٫
آنتونی، گیدنز، پیامدهای مدرنیته، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۷٫
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۹ق.
ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سید محمد اللحام، بیروت: دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران: مؤسسه امیر کبیر، ۱۳۸۱٫
ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب علیهم السلام، قم: علامه، ۱۳۷۹٫
ابن منظور، جمال الدین، محمد بن حسن، لسان العرب، بیروت: دار صادر. ۱۴۱۴ق.
ابوالفتوح رازی، حسن بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۵٫
استادی، رضا، شوری در قرآن و حدیث، قم: بنیاد فرهنگی امام رضا علیه السلام، ۱۳۶۰
اسفندیاری، محمد، حقیقت و مدارا، تهران: موسسهی فرهنگی دین پژوهی بشرا، ۱۳۹۰٫
خرد جمعی از لحاظ لغوی از دو کلمهی «خرد» و «جمع» تشکیل شده که «خرد» صفت و به معنای عقل، ادراک، دریافت، فهم بوده (معین، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۴۰۸). و جمع به معنای گردآوردن، فراهم کردن، چیزهای پراکنده را گردآوردن، و نیز به معنی جماعت، گروه و گروه مردم است (عمید، ۱۳۸۱، ج۱، ص۸۲۷).
بنابراین خرد جمعی معادل شورا در لغت به معنای رای زدن با هم برای به دست آوردن نظر و رای است (قرشی، ۱۳۷۵، ج۴، ص۸۸). که به طور دو یا چند جانبه برای استفاده کردن از نظر یکدیگر صورت میپذیرد.
در اصطلاح به معنای هم فکری، در کارها و استفاده از رأی، عقل، علم و سلیقه دیگران و کسب اطلاع از رأی اهل خبره و اصحاب رأی در مسائل مختلف برای اختیار اصلح است (قله جی، ۱۴۰۸ق، ص۴۳۲).
خرد جمعی معادل افکار عمومی شامل نگرشها، ارزشها و باورهای عموم مردم است. در دموکراسی فرض بر این است که خرد جمعی به طور مستقیم بر روی تصمیم گیریهای سیاسی تأثیر میگذارد (بشیریه، ۱۳۶۸، ص۴۰۹).
عقل جمعی پس آن نوعی از استدلال جمعی است که دانشمندان امت عهدهدار آن هستند (حنفی، بیتا، ج۴، ص۲۸۴).
خرد جمعی، را حس عمومی یا عرف عام نیز ترجمه کردهاند. اما، برای تفهیم بیشتر موضوع، آن را به معنی جان جمعی و روح جمعی گرفته اند. (خرد جمعی را به سخنی میتوان ضمیر ناخودآگاه کالبد جامعه دانست) شهید مطهری مینویسد:
از نظر قرآن کریم، یکی از شاخصهای جامعه دینی این است که مؤمنان دارای روح اجتماعی هستند. معنای روح اجتماعی، این است که جامعه زنده باشد. زنده بودن اجتماع به این است که در افراد آن اجتماع حس اجتماعی و عاطفه اجتماعی و یک نوع درد اجتماعی وجود داشته باشد (مطهری، ۱۳۷۲، ج۲۲، ص۱۹۰).
در بین پدیدههای روانی جمعی، خرد جمعی گستردهترین و آشکارترین آنهاست. این پدیده
ی شگرف که با پویایی و توانمند خود سرنوشت جامعه را رقم میزند، به موتوری میماند که چرخهای ماشین اجتماعی را به گردش در میآورد. اسلام که همواره به خروج مردم از تاریکی
های جهل، اسارت و استبداد و هدایت آنها به نور علم و آزادی میاندیشد، میتواند برآرا و افکارشان وقعی نگذارد. بر خلاف آن، قرآن تا آن جا به اندیشهها و استعدادهای تک تک افراد جامعه ارج مینهد که سورهای با عنوان «شوری» بر رسول خدا نازل میشود (ملکی، ۱۳۵۹، ص۱۹).
بر این اساس خرد جمعی رایحهای از ریاحین خلاقیت و لایحهای از تبیین عقلانیت است. خرد جمعی غبار جهل میزداید و پرتو انوار عقل میافزاید. خرد جمعی پنجرهای است که به بوستان سرسبز اندیشهها بار میشود. انسان را از تنگنای خودپسندی، خودمحوری و خودکامگی میرهاند و در پرتو خودباوری بر بلندای قلهای رفیع مشارکت مینشاند.
جامعه شناسان با کاوش مفهوم رفتار اجتماعی به مفهومی بس مهم به نام جهتگیری رفتار اجتماعی راه یافتهاند. جهتگیری رفتاری یک جامعه میتواند مثبت باشد یا منفی. آنگاه که جهتگیری رفتاری یک جامعه مثبت باشد، مسیر جامعه رو به کمال و تعالی خواهد بود و آن-گاه که منفی باشد، جامعه رو به زوال و انحطاط خواهد رفت. خرد جمعی، هم نشانه زنده بودن و بیداری جامعه است، هم زنده و بیدار بودن جامعه را تقویت کرده، و آن را استمرار میبخشد. از یک سو، هر چه سطح حاکمیت خرد جمعی در جامعه افزایش یابد، کنش اجتماعی، سازمان یافتهتر میشود، از سوی دیگر، هر چه کنش اجتماعی سازمان یافتهتر و نظاممندتر باشد، سطح بالاتری از حاکمیت خرد جمعی را ایجاد میکند. بنابراین خرد جمعی، یک کنش مثبت، کارساز و پر برکت اجتماعی است که بر زمینه آگاهی و اراده و خواست روئیده و نشانگر حیات یک جامعه است.
لذا ساختار شناسی یک زندگی دینی به عوامل معتددی وابسته است، و از سوی دیگر بهبود کیفیت سطح زندگی، حاکمیت خرد جمعی باعث تشکیل شاکلهای مستحکم و تشکیل سبکی واضح و مدون خواهد بود. برای اینکه جامعه بتواند به درستی از عهدهی این امر برآید ضروری است که تعدادی از شاخصههای حاکمیت خرد جمعی در جامعه اسلامی با توجه به آیات و روایات معصومین علیهم السلام مورد بررسی قرار گیرند
مسئولیت پذیری از مهمترین شاخصههای حاکمیت خرد جمعی در معارف وحیانی است. خرد جمعی مردم را بر میانگیزد تا در کوششهای گروه خود مسؤولیت بپذیرند. این فراگرد اجتماعی است که به یاری آن مردم به مرحله خود درگیر در جامعه میرسند و خواهان کامیابی جامعه خود میباشند. در حالی که افراد برای کوششهای گروهی به پذیرش مسئولیت رو میآورند و در مییابند که آن چه را خود میخواهند انجام میدهند یعنی آنکه کاری را به پایان میرسانند که خود را برای آن مسئول میشمارند. از دیدگاه اسلام، انسان موجودی مسئول در برابر جامعه است و این مسئولیت پذیری نشأت گرفته از توانایی عقلی وی در تصمیمگیری صحیح و انتخاب اعمال و رفتارهای درست است. این انتخابگری را میتوان اختیار نامید که عبارت است از اعمال نظارت و سلطهی شخصیت بر دو قطب مثبت و منفی کار یا ترک شایسته با هدفگیری خیر (جعفری، ۱۳۶۹، ص۳۶۳).
شکلگیری اجتماع مسئول و صالح نیازمند شرایط و زمینههای اساسی است که در این میان، خرد جمعی مهمترین ساز و کار تحقق چنین اجتماعی است.
در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که اهمیّت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی را برای انسان بیان کرده است؛ آن جا که مسئولیت فرماندهی بنی اسرائیل به طالوت جوان داده میشود: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً» (بقره/۲۴۷) و پیامبرشان به آنان گفت: «در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است.
خداوند سبحان در آیه دیگر میفرمایند: ﴿فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ﴾ (اعراف/۶)؛ «پس، قطعاً از کسانى که پیامبران به سوى آنان فرستاده شدهاند خواهیم پرسید، و قطعاً از خود فرستادگان نیز خواهیم پرسید». مردم موظفند در ولایت و فرمان خدا باشند و از ولایت طاغوتها کنار باشند بنابراین هم پیامبران مسئولند که این تکلیف را برسانند و هم مردم مسئولند که به آن عمل کنند» ولى پیامبران از عهده این مسئولیت برآمدهاند عقوبت و محکومیت تنها از آن سایر انسانها خواهد بود که از پیغمبران اطاعت نکردهاند (قرشی، ۱۳۷۷، ج۳، ص۳۶۴).
خرد جمعی، نشان میدهد که رهبر و حاکم (مسئولین) به مردم توجه دارند و حتی برای رأی و نظر آنان ارزش قائلند. لذا افراد در جامعه احساس مسئولیت میکنند و حس مشارکتجویی در امور، در آنان تقویت میشود و این خود بر استحکام حکومت در برابر حوادث داخلی و خارجی می افزاید.
نظام حقوقی اسلام نظامی تکلیف گراست؛ به عنوان مثال در متون دینی وقتی صحبت از حقّ انسـانها میشود بحث از حقوقی است که انسانهای دیگر بر ما دارند و به عبارت دیگر مسئولیّتی که ما در قبال دیگران داریم. البته چون این حقوق طرفینی است ما نیز این حقوق را بر عهده دیگران داریم امّا به دلیل همان بعد سازندگی و تربیت و هدایت که دین اسلام برای خود، قائل است در بیان به جنبه تکلیف و وظیفه و مسئولیّت، توجّه بیشتری میکند؛ لذا امام سجّاد علیه السّلام می فرمایند: «اعلم أن لله عز و جل علیک حقوقا محیطه بک فی کل حرکه تحرکتها أو سکنه سکنتها أو حال حلتها أو منزله نزلتها أو جارحه قلبتها أو آله تصرفت فیها فأکبر حقوق الله تعالى علیک ما أوجب علیک لنفسه من حقه الذی هو أصل الحقوق» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۲)؛ «بدان که خدای عزّوجلّ را بر تو حقوقی است که در هر جنبشی که از تو سر میزند و هر آرامشی که داشته باشی و یا در هر حالی که باشی یا در هر منزلی که فرود آیی یا در هر عضوی که بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرّف کنی، آن حقوق اطراف تو را فرا گرفته است. بزرگترین حقّ خدای تبارک و تعالی همان است که برای خویش بر تو واجب کرده؛ همان حقّی که ریشه همه حقوق است).
حضرت علی علیه السلام در مورد کسانی که به ظاهر در اجتماع حضور دارند، و نسبت به همه چیز بیتفاوت هستند و به هیچ واکنش و عکس العملی درباره مردم و رخدادهای جامعه از خود نشان نمیدهند، میفرمایند: «شهودا غیبا و ناظره عمیاء و سامعه صماء و ناطقه بکماء رایه؛ لا تأخذون حقا و لا تمنعون ضیما» (نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷-۱۲۳)؛ «به تن حاضر و به دل غایب، توان دیدنتان هست و چون کوران نمیبینید، توان شنیدنتان هست و چون کرا ن نمیشنوید، توان سخن گفتنتان هست و چون لالان هیچ نمیگویید؛ و نه در صدد گرفتن حقی هستید و نه در خیال رفع ستمی». اسلام نه تنها فرد را برای خود در مقابل خداوند مسئول و متعهد میداند، بلکه فرد را از نظر اجتماع هم مسئول و متعهد میداند. امر به معروف و نهی از منکر هم همین است که ای انسان تو تنها از نظر شخصی و فردی در برابر ذات پروردگار مسئول نیستی تو در مقابل اجتماع هم مسئولیت و تعهد داری (مطهری، ۱۳۶۱، ج۵، ص۶۲).
آثار سودمندی که به برکت ارتباط با جامعه و اجتماع نصیب انسان می شود، بی شک سبب ایجاد حس مسئولیت آدمی در برابر آنان خواهد شد و در این رهگذر، کمترین وظیفه او، بازداشتن خویش از آزار رساندن به دیگران است. حاکمیت خرد جمعی موجب مسؤلیتپذیری در تمامی آحاد مردم نسبت به حل مشکلات اجتماعی میشود. مردم را به تفکر و دقت در امور واداشته، جامعه را از گرفتار شدن در جمود فکری و بیتفاوتی بازداشته و رسیدن به بهترین راه حلها را امکانپذیر میکند. لذا مسئولیتآفرینی به عنوان یکی از شاخصههای خرد جمعی بستگی به تجارب مختلف انسان در جامعه دارد. هرگاه سبک زندگی مسئولین سرمشق خوبی از مسولیتپذیری در جامعه باشد و مردم را به همکاری و مشارکت در تصمیم گیریها تشویق کنند و از انتقاد و بیاحترامی به مردم بپرهیزند، زمینه مناسبی برای پرورش و احساس مسئولیت در افراد فراهم کردهاند.
بنیاد اساسی فرهنگ دینی، توجه دادن انسان به کرامت ذاتی خویش است «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً» (اسراء/۷۰) و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا بر مرکبها برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریدههاى خود برترى آشکار دادیم.
کرامت حافظ بسیاری از ارزشهای الهی و انسانی است و در حفظ دین، ارزشهای دینی نقش مهمی دارد. حفظ حرمت و ادب حتی در جایی که طرف مقابل به آن پایبند نیست، ضرورت دارد، حضرت ابراهیم علیهالسلام هنگامی زمان هدایت همراه با احترام عمویش آزر با توهین او مواجه شد و فریاد تهدید و تنفر او را شنید. ﴿یا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِیًّا فَتَکُونَ لِلشَّیْطانِ وَلِیًّا * قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا﴾ (مریم/۴۵و ۴۶)؛ «پدرجان، من مىترسم از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى. گفت: اى ابراهیم، آیا تو از خدایان من متنفرى؟ اگر باز نایستى تو را سنگسار خواهم کرد، و برو براى مدّتى طولانى از من دور شو». ولی حضرت ابراهیم علیه السلام حرمت او را نگه داشت و فرمود: ﴿قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا﴾ (مریم/ ۴۷)؛ «گفت: «درود بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم، زیرا او همواره نسبت به من پرمهر بوده است» .
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر