423 views
پیشینه تحقیق شرح واقعه غدیر و بازتاب آن در غدیریههای دورهی بازگشت ادبی و توصیف سیمای امیر المؤمنین علی (ع) و جایگاه ایشان در غدیریه ها دارای ۱۰۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: کلیات ۵
۱-۱ – شرح واقعهی تاریخی غدیر خم ۵
۱-۲- دورهی بازگشت ادبی ۸
۱-۲-۱- خصایص سبکی دورهی بازگشت ادبی ۱۴
۱-۲-۲- دیدگاههای گوناگون نسبت به دورهی بازگشت ادبی ۱۵
۱-۲-۳- محتوای اشعار دورهی بازگشت ۱۷
۱-۳- غدیر در شعر شاعران دورهی بازگشت ادبی ۱۷
فصل دوم ۱۹
توصیف واقعهی غدیروبازتاب آن در غدیریههای دورهی بازگشت ادبی ۱۹
۲-۱- سیر غدیریه سرایی در ادب فارسی ۲۰
۲-۲- توصیف ماجرای غدیر در غدیریههای دورهی بازگشت ۲۲
۲-۲-۱- وصف وقایع روز غدیر خم و حجه البلاغ ۲۲
۲-۲-۲- حاضران در غدیر ۲۵
۲-۲-۳- اشاره به آیات نازل شده در روز غدیر ۲۶
۲-۲-۳-۱- آیهی تبلیغ ۲۶
۲-۲-۳-۲- آیهی اکمال دین ۳۲
۲-۲-۳-۳- آیهی عذاب واقع ۳۴
۲-۲-۴- جهاز شتران، منبر پیامبر ۳۶
۲-۲-۵- برافراشتن دست امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) ۳۹
۲-۲-۶- اشاره به حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ۴۱
۲-۲-۷- اعلام رسمی ولایت امیرالمؤمنین (ع) توسط پیامبر(ص) ۴۶
۲-۲-۸- اعطای لقب امیرالمؤمنین به حضرت علی(ع) ۴۷
۲-۲-۹- تهنیت و تبریک به امیرالمؤمنین(ع) ۴۸
۲-۲-۱۰- بیعت با امیر المؤمنین (ع) در روز غدیر ۵۰
۲-۲-۱۱- عید وصی و عید امیر ۵۲
۲-۲-۱۲- جشن و سرور در عید غدیر ۵۲
۲-۲-۱۳- فضیلت روز غدیر ۵۴
۲-۲-۱۴- عاشورا در غدیر ۵۶
فصل سوم ۵۸
توصیف سیمای امیر المؤمنین علی (ع)وجایگاه ایشان در غدیریهها ۵۸
۳-۱- مقام امیرالمؤمنین(ع) ۵۹
۳-۱-۱- امام علی (ع) و آیهی ولایت ۶۰
۳-۱-۲- امام علی (ع) و سورهی «دهر» ۶۱
۳-۱-۳- امام علی (ع) و آیهی تطهیر ۶۳
۳-۱-۴- امام علی (ع) و آیهی «مباهله» (حدیث انفسنا) ۶۴
۳-۱-۵- امام علی (ع) در احادیث نبوی ۶۵
۳-۱-۵-۱- امام علی (ع) و فضیلت بر انبیاء علیهم السلام ۶۵
۳-۱-۵-۲- امام علی(ع) وحدیث ثَقَلین ۷۰
۳-۱-۵-۳- امام علی(ع) و حدیث سفینه ۷۱
۳-۱-۵-۴- امام علی(ع) و حدیث ولایت ۷۱
۳-۱-۵-۵- امام علی (ع) و حدیث منزلت ۷۲
۳-۱-۵-۶- امام علی (ع)و حدیث « أنا مَدِینَهُ الْعِلْمِ، وَعَلِیٌّ بَابُهَا» ۷۳
۳-۱-۵-۷- امام علی (ع) و حدیث « علی منی کنفسی …» ۷۴
۳-۱-۵-۸- امام علی (ع) و حدیث «قسیم النار و الجنّه» ۷۵
۳-۱-۵-۹ – امام علی (ع) و حدیث « خُلِقتُ اَنا وَ عَلیٌ مِن نورٍ واحدٍ » ۷۶
۳-۱-۵-۱۰- امام علی (ع) و حدیث « النّاسُ مِنْ شَجَرٍ شَتّی و أنَا وَ أنْتَ مِنْ شَجَرَهٍ وَاحِدَهٍ » ۷۶
۳-۱-۵-۱۱- امام علی (ع) و حدیث « خمّرت طینه آدم بیدی اربعین صباحاً» ۷۷
۳-۲- القاب و ویژگیهای شخصیتی امام علی(ع) ۷۸
۳-۲-۱- امام علی(ع) همسر حضرت زهرا(س) ۷۸
۳-۲-۲- علی(ع) داماد پیامبر(ص) ۷۹
۳-۲-۳- علی(ع) شافع محشر ۸۰
۳-۲-۴- علی(ع) ساقی کوثر ۸۱
۳-۲-۵- بت شکنی امام علی (ع) ۸۲
۳-۲-۶- امام علی(ع)، ابوتراب ۸۳
۳-۲-۷- علی (ع) مظهر ایزد ۸۴
۳-۲-۸- امام علی مظهر جود و سخاوت ۸۶
۳-۲-۹- امام علی (ع) قهرمان میدانهای نبرد ۸۸
۳-۳- اعتراف غدیریهسرایان به عجز و ناتوانی خود از منقبت حضرت امیر(ع) ۹۳
منابع اصلی ۹۵
منابع مکتوب ۹۵
منابع غیر مکتوب ۱۰۲
منابع فرعی ۱۰۳
امینی، عبدالحسین. الغدیر. ج ۲، ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: موسسه میراث نبوت، چاپ سوم، ۱۳۸۹٫
—، ——. الغدیر. ج ۵، ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: موسسه میراث نبوت، چاپ اول، ۱۳۸۹٫
—، ——. الغدیر. ج ۷، ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: موسسه میراث نبوت، چاپ اول، ۱۳۸۹٫
—، ——. الغدیر (شعر و شعرا). ج ۲۶، تحقیق و ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: موسسه میراث نبوت، چاپ اول، ۱۳۸۹٫
—، ——. گزیده جامع الغدیر. تلخیص و ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: قلم مکنون، چاپ دوم ، ۱۴۲۸ق.
گلبن، محمد. بهار و ادب فارسی. ج۱، مقدمه غلامحسین یوسفی، تهران: امیرکبیر، چ۳، ۱۳۷۱٫
صفا، ذبیح الله. مختصری در تاریخ نظم و نثر پارسی. تهران: انتشارات ققنوس، چاپ اول، ۱۳۶۸٫
انوشه، حسن. فرهنگنامهی ادبی فارسی. ج ۲، تهران: سازمان چاپ و انتشارات، چاپ دوم، ۱۳۸۱٫
رازی، جمال الدین ابوالفتوح، تفسیر رَوح الجِنان و روح الجَنان. ج ۳، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران: اسلامیه،بیچا، ۱۳۹۸ق.
—— ، ——. تفسیر رَوح الجِنان و روح الجَنان. ج ۴، تصحیح علی اکبر غفاری تهران: اسلامیه،بیچا، ۱۳۹۸ق.
—— ، ——. تفسیر رَوح الجِنان و روح الجَنان. ج ۸، تصحیح مهدی الهی قمشهای ، کتابفروشی و چاپخانه علمی ، چاپ دوم ، ۱۳۲۱٫
—— ، ——. تفسیر رَوح الجِنان و روح الجَنان. ج ۱۱، تصحیح علی اکبر غفاری تهران: اسلامیه،بیچا، ۱۳۹۸٫
همان گونه که برخی از زمانها، انسانها و مکانها در طول تاریخ سرگذشت شگفتانگیزی داشتهاند برخی از سرزمینها نیز در سیر تاریخ بشریّت تأثیر بسزایی گذاشتهاند. کوه طور، رود نیل، رود فرات، روز بعثت پیامبر(ص)، و روز عاشورا و… هرکدام باری از حوادث تاریخی را به دوش میکشند؛ «غدیر خم» نیز به عنوان یکی از همین مکانهای مقدس یادآور واقعهی عظیم و تاریخی غدیر است. در حجهالوداع سال دهم هجرت، پیامبرگرامی اسلام(ص) در این سرزمین نقش بسیار مهمی ایفا نمود و «وصایت و ولایت» امام علی (ع)، داماد، پسر عمّ و نخستین مرد مسلمان را رقم زد.
پیامبر اکرم (ص) حدود بیست سال به تبلیغ توحید، خداشناسی و یکتاپرستی پرداخته، نبوّت، معاد، نماز، زکات، حج و سایر احکام و فرائض اسلامی را به مردم آموخت و آنها را تربیت نمود. تلاش و جهادهای مکرر پیامبر (ص)، علی (ع) و یاران وی، بت پرستان و بدخواهان را در نقاط مختلف عربستان آرام نمود و اصحاب و یارانی فداکار را جذب دین اسلام کرد. پیامبر (ص) در سال دهم هجرت در آخرین سال عمر شریف خود، برای تعلیم مناسک حج و آداب و احکام دین مبین اسلام به مکه مشرف گردید و پس از به جا آوردن اعمال، به سوی مدینه رهسپار شد. در آن هنگام که آن کاروان بزرگ در حرکت بود، جبرئیل امین در حالی که آیهی کریمهی ذیل را میخواند از جانب خداوند متعال بر پیامبر نازل شد:
« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»[۱]
«ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر نکنی، پیام خدا را نرساندهای. خدا تو را از( شرّ) مردم نگاه میدارد. یقیناً خدا گروه کافران را هدایت نمیکند.»[۲]
این آیه که به آیهی تبلیغ معروف و مشهور است یکی از روشنترین، متقنترین و مستندترین دلایل امامت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) است . در این آیه تنها روی سخن به پیامبر (ص) است که آن چه را از سوی پروردگار به او نازل شده است، حتماً به مردم برساند؛ و از خطرها نیندیشد؛ دل قوی دارد که خداوند او را از مردم بدخواه حفظ میکند.
در این آیه خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام (ص) تأکید میکند که اگر این پیام را به مردم نرساند، چنان است که رسالت الهی را به پایان نبرده است. براساس روایات، موضوع مهمی که این همه بر آن تأکید شده است، وصایت، امامت و تعیین جانشینی بلافصل امام علی(ع) میباشد[۳] که دربارهی شأن نزول این آیه و دیگر آیات غدیر در فصل دوم به نکات لازم اشاره گردیده است.
احادیث زیادی دربارهی این آیهی شریفه که مؤیّد جانشینی علی (ع) و وصایت و ولایت آن حضرت است، نقل شده که آن را به حدّ تواتر رسانده است؛ هرچند بسیاری از مورخان و محدثان اهل سنّت که خود، این احادیث را در کتب و مجموعههای روایی و حدیثی نقل کردهاند، به وادی لجاج و عناد رفته و آن را کمرنگ وبیاهمیت جلوه داده و شأن نزول این آیه را پنهان کردهاند. علامه امینی (ره) حدیث غدیر را در کتاب خود «الغدیر»، از یکصد و ده نفر ازصحابه با اسناد و مدارک و از کتب بسیاری از دانشمندان اسلامی اهل سنّت، نقل نموده است[۴].
این نقطهی بزرگ تاریخی، غدیر خم[۵]، که نامش همچنان در تاریخ باقی میماند و بر تارک زمان میدرخشد، چهار راه بود. راهی به سوی مدینه در شمال، راهی به شرق به سوی عراق، راهی به سوی غرب، یعنی سرزمین مصر و راهی به سوی یمن در جنوب میرفت. مشیّت الهی بر این قرار گرفته بود که در همین روز و در همین نقطه، مسلمانان آخرین پیام الهی را بشنوند و پس از آن از یکدیگر جدا شوند. این نقطهی پایانی و آخرین دستور، ابلاغ ولایت، امامت و وصایت حضرت علی (ع) بود که برای جانشینی پیامبر (ص) شایستهترین فرد و زبدهترین سردار شجاع اسلام و مرد سخن و عمل بود.
پیامبر (ص) دستور داد: آنان که پیش افتادهاند؛ برگردند و آنان که عقب ماندهاند برسند و ابتدا و انتهای قافله در یک جا جمع شوند. به دستور آن حضرت تا رسیدن تمام جمعیت کسی نمیبایست در آن جایگاه مینشست. همه ایستادند و فهمیدند که پیامبر به خاطر امر مهمی آنان را فراخوانده است.این اجتماع آخرین اجتماع مسلمانان با پیامبر به شمار میرود. سخنان پیامبر در این اجتماع، مهمترین سخنانی بود که ایشان بدان وسیله از امت خود وداع مینمود. پیامبر پس از ادای فریضهی نماز، به میان جمعیت رفت و بر منبر بلندی که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت. عدّهای ازیاران آن حضرت میخواستند برای فرار از گرمای شدید به چادرهای خود پناه برند؛ ولی پیامبر (ص) به آنان فرمود که خود را برای شنیدن پیام مهمّی آماده کنند[۶].
آن حضرت پس از قرار گرفتن بر بالای منبر، خطبهی خود را با حمد و ثنای الهی آغاز کرد و سخنش را حول محور شخصیت جانشینش امام علی (ع) و ذکر فضایل و مناقب و رتبهی رفیع امیرالمؤمنین علی (ع) نزد خدا و رسول ایراد نمود و مسلمین را به اطاعت از آن حضرت و اهل بیت طاهرینش (علیهم السلام) فرمان داد. پیامبر تأکید نمود اینها حجتهای خدا و اولیاء مقرّب او و در دین و شریعت مورد اعتماد آن حضرت هستند و اطاعت از ایشان اطاعت از خدا و رسول است و نافرمانی از ایشان نافرمانی از خداست. پیروان ایشان در بهشتند و مخالفان ایشان در دوزخ[۷].
در ادامهی ایراد خطبه و پس از گواهی مردم بر انجام رسالت حضرت، پیامبر دست حضرت علی (ع) را بالا برده تا حدی که سفیدی زیر بغل هردو نمایان شد، طوری که همهی مردم آن حضرت را دیدند و شناختند و دانستند که کیست. پس از آن فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ.» و این سخن را سه بار تکرار نمود. سپس دست به دعا گشود :« اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَاْنصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» پیامبر پس از اعلان رسمی جانشینی و وصایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) تأکید کرد که باید حاضران این امر را به غایبان برسانند و ابلاغ نمایند[۸].
پیش از پراکندگی جمعیت، امین وحی الهی رسید و آیهی اکمال را نازل نمود:« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَرَضیتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دینا»[۹]
در آن هنگام پیامبر (ص) فرمود: «الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و ولایت علی(ع) بعد از من». پس از آن به دستور پیامبر (ص) حضرت علی(ع) در خیمهی خود نشستند و حاضران به نزد آن حضرت رفته و با ایشان بیعت کرده و به عنوان امیرالمؤمنین به آن حضرت تبریک گفتند[۱۰].
این واقعهی مهم، در طول تاریخ توسط افراد مختلف و با اشکال گوناگون مورد تعریف و تاکید قرار گرفته و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هر یک از شیعیان به فراخور توانایی و جایگاهی که داشته سعی نموده صدق ولایت امام علی(علیه السلام) را بیان کند. در این میان،به دلیل اهمیت جایگاه سخن و استقبال مردم از شعر، شاعران در انتقال و برجستهسازی واقعهی غدیر نقش به سزایی دارند. انعکاس واقعهی غدیر در اشعار فارسی نمود گسترده ای دارد. شاعرانی همچون: فردوسی، ناصر خسرو، سنایی غزنوی در فضایل امام علی (ع) اشعار زیبایی سرودهاند، اما به تصریح از غدیر خم یاد و نامی در آثارشان نیست.
در آثار شاعران نامآوری چون فرخی، انوری، عنصری، خاقانی و حتی سعدی و حافظ و بسیاری دیگر از شاعران قرون ششم، هفتم و هشتم هجری نیز وضع چنین است اما در دورهی صفویان به دلیل رسمی شدن مذهب تشیع غدیریهسرایی رونق فراوانی مییابد و در دورهی بعدی یعنی همزمان با روی کار آمدن قاجاریان و آغاز مکتب ادبی بازگشت، علاوه بر رواج بسیار اشعار آیینی، غدیریهسرایی نیز به اوج خود رسید و شاعران بسیاری در این دوره به انعکاس غدیر در اشعار خود پرداختند. از دلایل رواج غدیریه سرایی در این دوره می توان به نکات ذیل اشاره نمود:
جایگیر شدن مذهب تشیع در جامعه و مباهات شاعران به مذهب خود
تشویق پادشاهان
رقابت با شاعران ادوار گذشته در اظهار مذهب و افتخار به آن
از میان دورانی که تاریخ ادبیات پشت سرنهاده « دورهی بازگشت ادبی» به جهات مختلف از جمله تحولات سیاسی، اجتماعی و ادبی از حساسترین دورههای تاریخی ما به حساب میآید که با کمی تسامح، سالهای بین سقوط صفویه تا استقرار مشروطه را در بر میگیرد.[۱۱] در این میان نظرات مختلف دیگری نیز وجود دارد که محدودهی زمانی دورهی بازگشت ادبی را کمی متفاوت از نظر فوق دانستهاند. حسن انوشه مینویسد که بازگشت ادبی، جنبشی است در شعر فارسی از اواسط سدهی دوازدهم تا اوایل سده چهاردهم هجری قمری که در شیراز و اصفهان و خراسان جریان داشت و واکنشی بود در برابر پیچیدگی و باریکبینیهای سبک هندی و بازگشتی به شیوهی استادان سبک خراسانی و عراقی.[۱۲]
به نظر بهار دورهی بازگشت همزمان با جلوس کریمخان زند آغاز میشود و مقارن با پادشاهی مظفر الدین شاه (۱۳۱۳هـ.ق) و ظهور ادبیات مشروطه پایان مییابد.[۱۳] رضا زاده شفق، نیز شروع نهضت بازگشت را اواخر قرن دوازدهم هـ.ق و عمدهی مرکز آن را اصفهان میداند[۱۴]. البته این نکته را باید در نظر داشت که فکر بازگشت به گذشته یکباره و بدون مقدمه نبوده است؛ بلکه در دورهی صفویه و اوج سبک هندی نیز کسانی بودند که شیوهی استادان قدیم را سرلوحهی کار خویش قرار داده و به شیوهی آنان شعر میسرودند؛ امّا چون در آن دوران وجه غالب با سبک هندی بود، شیوهی شعر آنها چندان تأثیری در سیر شعر فارسی نداشت. همان طور که در دوران فترت[۱۵] و بازگشت ادبی نیز کسانی بودند که به شیوهی هندی شعر میسرودند؛ امّا چون غالب شاعران، بازگشت به گذشته را اختیار کرده بودند، طبیعی است که در تاریخ ادبیات، این دوره را به نام «دوره بازگشت ادبی» نامگذاری کنند[۱۶].
شاعران پیرو بازگشت ادبی بر این عقیده بودند که شیوهی شاعرانی از قبیل کلیم کاشانی، صائب تبریزی، وحید قروینی و نظایر آنها خلاف فصاحت و بلاغت است که در زبان فارسی وجود دارد و باید آن را ترک کرد و به شیوهای که همواره مقبول سخنشناسان و ناقدان و گویندگان استاد بوده است، بازگشت[۱۷].
همین امر موجب شد تا آن چه سرودهاند فاقد نگاه، حس، ادراک و اندیشهی تازه و متناسب با روزگار سرایندگان آن باشد. به بیان دیگر، شعر شاعران بازگشت بدون توجه به زمان، مکان، رفتارها و انتقادات اجتماعی و مناسبات سیاسی سروده شده است؛ زیرا آنها معتقد بودند شاعر نباید خودش باشد بلکه باید دیگری باشد و چنین شد که تاریخ ادبیات ایران از «مشتی آدمهای دروغین» پر شد[۱۸].
شاعرانی که خود را به جای عنصری، فرخی، منوچهری، فردوسی، سعدی، حافظ و … میپنداشتند و سعی میکردند آن چه را دیگران سرودهاند بار دیگر بسرایند و به اصطلاح «اقتفا» یا «تتبّع» کنند[۱۹]. لازمهی چنین تقلیدهایی آشنایی کامل با سبک سرایندگان پیشین بود و این امر با تاراج کتابخانههای بزرگ به ویژه کتابخانههای هرات و سمرقند توسط نادر و انتقال آن به نواحی مرکزی ایران محقق شد.
نشانههای آشنایی شاعران عهد افشاریه و زندیه با شیوهی قدما در شرح احوال آنها به خوبی مشهود است، چنانکه هاتف اصفهانی در دیوانهای شاعران متقدم تبحّری تمام داشت و به عربی هم در اسلوب قدما شعر میگفت، صباحی را معاصرانش شاعری دانشمند تلقی میکردند و آذر به مناسبت اشتغال به نوشتن تذکرهی شاعران، بسیاری از وقت خویش را صرف مطالعهی اشعار قدما و گلچین نمودن آنها کرده بود.
از نظر زمانی دورهی بازگشت ادبی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
۱- بازگشت ادبی اول
۲- بازگشت ادبی دوم
بازگشت ادبی اول یا دورهی اول، پس از فروپاشی سلسلهی صفویه وهمراه با برچیده شدن بساط افغانان و جلوس نادر ( ۱۱۴۸ هـ.ق) آغاز شد و در اواخر عهد نادری به اوج خود رسید. اصفهان که از دوران صفویه مرکز سیاسی، فرهنگی، علمی، معماری و ادبی ایران شناخته میشد کانون تحولات ادبی قرار گرفت[۲۰] با تشکیل انجمن مشتاق در حوزهی ادبی اصفهان، شاعران ملول از سبک هندی به آن انجمن راه یافته و به رهبری مشتاق اصفهانی مجالس نقد شعر تشکیل دادند. از جمله کسانی که در انجمن مشتاق حضور داشتند، میتوان به محمد شعله، میرزا نصیر اصفهانی، عاشق اصفهانی، آذر بیگدلی، هاتف اصفهانی، صباحی بیدگلی، رفیق اصفهانی و صهبای قمی اشاره کرد. آنان شیوهی خود را کنارهگیری از سبک هندی و سرودن به سبک استادان پیش از سبک هندی قرار دادند و به پیروی شاعران متقدم رفتند.
گرچه این افراد به طور کامل منشأ جریان بازگشت ادبی نیستند؛ اما « کاروانسالار رهروان این طریق، مشتاق اصفهانی است که آذر، صباحی، صهبا و اکثر شعرای دیگر این عصر»[۲۱]به پیروی از او سبک قدما را مورد استفاده قرار دادند. تشکیل این انجمن از چند جهت حائز اهمیت است؛ یکی آنکه شاعران توانستند پس از سالها بار دیگر در مکانی – اگرچه این مکان قصر حاکمان نبود- گرد هم آیند و دیگر آنکه حاضران در انجمن مشتاق به واسطهی مطالعهی دیوانهای استادان قدیم و اهل ذوق بودن، با نقد شعر آشنا شدند. بنابر این شعر شاعران پس از عرضه در انجمن مشتاق به محک نقد سپرده میشد و احیاناً کاستیهایش رفع میگردید.
[۱]– مائده/ ۶۷٫
[۲] – محمد جواد نجفی، تفسیر آسان، چاپ اول، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۱، ج ۴، ص ۲۱۸٫
[۳] – جمال الدین ابوالفتوح رازی، تفسیر رَوح الجِنان و روح الجَنان ( تصحیح علی اکبر غفاری) تهران،اسلامیه، ۱۳۹۸هجری، ج۴، ص ۲۸۱٫
[۴] – عبدالحسین امینی، الغدیر، ترجمهی محمد حسن شفیعی شاهرودی،چاپ سوم، قم، موسسه میراث نبوت، ۱۳۸۹، ج ۲۰،ص ۳۱٫
[۵] – « غدیر خم» موضعی است میان مکه و مدینه که چشمهای در آن میریزد و میان آن دو مسجد رسول الله (ص) قرار دارد.( علی اکبر دهخدا، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۵،ج ۳۶، ص ۱۲۰) .
[۶] – عبدالحسین امینی، الغدیر، ترجمهی محمد حسن شفیعی شاهرودی،چاپ سوم، قم، موسسه میراث نبوت، ۱۳۸۹، ج ۲۰، ص ۱۵٫
[۷] – همان.
[۸] جمال الدین ابوالفتوح رازی،تفسیر رَوح الجِنان و روحالجَنان(تصحیح علی اکبر غفاری)تهران،اسلامیه، ۱۳۹۸هجری، ج۴، ص۲۷۸٫
[۹] – مائده/ ۳٫
[۱۰] – عبدالحسین امینی،الغدیر، ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی،چاپ اول، قم،موسسه میراث نبوت، ۱۳۸۹، ج ۷، ص۱۹٫
[۱۱] – احمد خاتمی، تاریخ ادبیات ایران در دورهی بازگشت ادبی از سقوط صفویه تا استقرار مشروطه،چاپ دوم، ، پایا ،ج۱، ۱۳۸۰، ص ۹-۱۰٫
[۱۲] – حسن انوشه، فرهنگنامهی ادبی فارسی، چاپ دوم، تهران ، سازمان چاپ و انتشارات، ج۲، ۱۳۸۱، ص ۷۹۶٫
[۱۳]– محمد گلبن، بهار و ادب فارسی، مقدمه غلامحسین یوسفی،چ۳، تهران، امیرکبیر، ج۱، ۱۳۷۱، ص ۴۸٫
[۱۴] -صادق رضازاده شفق، تاریخ ادبیات ایران، انتشارات دانشگاه پهلوی، ۱۳۵۲، ص ۵۸۱٫
[۱۵] – از انقراض صفویه تا آغاز سلطنت فتحعلی شاه قاجار( جلوس ۱۲۱۲، فوت ۱۲۵۰هـ.ق) را که از نظر شعری دورهبسیار فقیری است، دورهی فترت مینامند(سیروس شمیسا، سیر غزل در شعر فارسی، چاپ دوم، انتشارات فردوس، ۱۳۶۹، ص ۱۹۲).
[۱۶] – عبدالحسین زرین کوب، از گذشتهی ادبی ایران، ، چ۱، انتشارات بین المللی الهدی ، ۱۳۷۵، ص ۴۵۹٫
[۱۷] – ذبیح الله صفا، مختصری در تاریخ نظم و نثر پارسی،چاپ اول، انتشارات ققنوس، ۱۳۶۸، ص ۹۳٫
[۱۸] – مهدی اخوان ثالث، بدایع و بدعتها و عطا و لقای نیما،چاپ دوم، انتشارات بزرگمهر، زمستان ۱۳۶۹، ص ۵۳٫
[۱۹] – در زمان اوج سبک هندی نیز تتبع در اسلوب قدما رواج داشت و کسانی چون میرفندرسکی، میرداماد، شیخ بهایی و … با مطالعهی دیوانهای گذشتگان و تمرین در سبک قدما تقلید و تتبع میکردند. (عبدالحسین زرین کوب، از گذشتهی ادبی ایران، ، چ۱، انتشارات بین المللی الهدی ، ۱۳۷۵، ص ۴۵۹).
[۲۰] – یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، چاپ چهارم، زوّار،ج ۱، ۱۳۷۲، ص ۱۳٫
[۲۱] – عبدالحسین،زرین کوب، سیری در شعر فارسی، چ۴، ۱۳۸۴، ص ۱۵۲٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر