پیشینه تحقیق مبانی نظری و جایگاه حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی دارای ۱۴۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مقدمه    ۷
فصل اول-  سیر شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بینالملل    ۸
مبحث اول- دوره انحصار شخصیت حقوقی به دولت ها    ۹
مبحث دوم –  دوره موضوعیت انحصاری دولت ها همراه با تحول تدریجی مفهوم شخصیت حقوقی    ۱۴
مبحث سوم : دوره شکل گیری و توسعه مفهوم شخصیت حقوقی افراد    ۲۳
فصل دوم- تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۲۹
مبحث اول- بنیان فلسفی و نظری حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۲۹
گفتار اول- امانوئل کانت    ۳۰
گفتار دوم –لاترپاخت    ۳۵
گفتار سوم- ترینداد    ۳۸
مبحث دوم-  شرح مفهوم و قلمرو اصطلاح حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۳۹
گفتار اول – شرح معانی واژه های حق هر فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۴۰
بند اول- معنا و مفهوم حق    ۴۰
بند دوم- «هر کس»    ۴۴
بند سوم- «شناسایی»    ۴۵
بند چهارم- « هر جا»    ۴۷
بند پنجم- «شخص»    ۴۷
بند ششم-« قانون»    ۴۸
گفتار دوم- مفهوم و قلمرو حق هر فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۴۹
گفتار سوم- حق برخورداری از حقوق    ۵۵
فصل سوم-جایگاه حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی در اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای    ۵۶
مبحث اول- جایگاه حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی در اسناد بین المللی جهانی    ۵۷
گفتار اول-  اعلامیه جهانی حقوق بشر    ۵۷
بند اول- مباحث مقدماتی تدوین ماده ۶  اعلامیه جهانی حقوق بشر    ۵۸
بند دوم- شرح ماده ۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر    ۶۲
گفتار دوم- میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۶۳
بند اول- مباحث مقدماتی تدوین ماده۱۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۶۳
بند دوم – شرح ماده ۱۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۶۶
مبحث دوم-جایگاه حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی در اسناد بین المللی منطقه ای    ۶۷
گفتار اول- کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر    ۶۷
گفتار دوم- منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم    ۶۹
بند اول- شرح ماده پنج منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم    ۷۰
بند دوم- ماده سوم  پروتکل منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم    ۷۲
فصل چهارم- جایگاه حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی در میان برخی هنجارهای حقوق بین الملل    ۷۳
مبحث اول – جایگاه حق بر شخصیت حقوقی در میان قواعد عرفی بین المللی    ۷۳
گفتار اول- معنا و مفهوم قاعده عرفی بین المللی    ۷۳
گفتار دوم- قدرت الزام آور قاعده عرفی بین المللی    ۷۴
گفتار سوم- حق بر شخصیت حقوقی به مثابه قاعده عرفی بین المللی    ۷۵
مبحث دوم –  جایگاه حق بر شخصیت حقوقی در میان تعهدات عام الشمول    ۷۶
گفتار اول-  معنا و مفهوم تعهدات عام الشمول    ۷۶
گفتار دوم- حقوق بشر و تعهدات عام الشمول    ۷۷
گفتار سوم- حق بر شخصیت حقوقی به مثابه تعهدی عام الشمول    ۷۸
مبحث سوم- جایگاه حق بر شخصیت حقوقی در میان حقوق غیر قابل تعلیق    ۷۹
گفتار اول- مفهوم و معنای حقوق قابل تعلیق و حقوق غیر قابل تعلیق    ۷۹
بند اول- حقوق قابل تعلیق    ۷۹
بند دوم- حقوق غیر قابل تعلیق    ۸۰
گفتار دوم – حقوق غیر قابل تعلیق در اسناد بین المللی    ۸۱
گفتار سوم- حق بر شخصیت حقوقی به مثابه حقی غیر قابل تعلیق    ۸۳
مبحث چهارم –  جایگاه حق بر شخصیت حقوقی در میان حق های مطلق    ۸۴
گفتار اول- شرح معنا و مصادیق حق های مطلق    ۸۴
گفتار دوم- تمایز ما بین حق های مطلق و حقوق غیر قابل تعلیق    ۸۵
گفتار سوم- حق بر شخصیت حقوقی به مثابه حق مطلق    ۸۷
فصل پنجم- حقوق بشری ملازم و پیوسته با حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۸۸
مبحث اول- حق کرامت انسانی    ۸۸
گفتار اول- شرح مفهوم حق کرامت انسانی    ۸۹
گفتار دوم- جایگاه حق بر کرامت انسانی در اسناد و رویه های قضایی بین المللی    ۹۲
گفتار سوم- پیوند مابین حق کرامت انسانی با حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی    ۹۵
مبحث دوم- حق برابری در مقابل قانون    ۹۶
گفتار اول – شرح مفهوم حق بر برابری در مقابل قانون    ۹۷
بند اول- معنا و مفهوم حق بر برابری حقوقی    ۹۷
بند دوم- معیار و ضابطه پذیرش رفتار متمایز    ۹۹
گفتار دوم- جایگاه حق بر برابری در مقابل قانون در اسناد بینالمللی    ۱۰۴
بند اول- اسناد عام بین المللی    ۱۰۴
بند دوم- اسناد خاص بین المللی    ۱۰۵
گفتار سوم- پیوند مابین حق بر شخصیت حقوقی و حق بر برابری حقوقی    ۱۰۶
مبحث سوم – حق بر دادخواهی    ۱۰۷
گفتار اول- مفهوم حق بر دادخواهی    ۱۰۸
گفتار دوم- جایگاه حق بر دادخواهی افراد در اسناد و رویه های قضایی بین المللی    ۱۱۴
گفتار سوم- پیوند مابین حق بر دادخواهی با حق فرد به شناسایی  شخصیت حقوقی    ۱۱۶
جمعبندی :    ۱۱۸
فهرست منابع    ۱۲۰

 منابع

جاوید، محمد جواد، نظریه نسبیت در حقوق شهروندی، تهران ، مرکز مطالعات حقوق بشر ، ۱۳۸۷، چاپ اول .

ضیایی بیگدلی ، محمد رضا ، اسلام و حقوق بین الملل، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۹۱، چاپ دهم.

ضیایی بیگدلی، محمد رضا، حقوق بین الملل عمومی، تهران ، کتابخانه گنج دانش ،۱۳۹۰، چاپ چهل و یکم .

کک دین، نگوین ، پاتریک دییه، آلن  پله ، حقوق بین الملل عمومی، جلد اول، ترجمه: حسن حبیبی، تهران ،انتشارات اطلاعات،  ۱۳۸۲

والاس، ربکا، حقوق بین الملل، ترجمه و تحقیق: سید قاسم زمانی و مهناز بهرام لو، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش ، ۱۳۹۰، چاپ سوم.

وکیل، امیر ساعد ، همکاران، مروری بر مکاتب فلسفی حقوق بین الملل، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۹٫

راستین ، منصور ، از بردگی تا آزادی، تهران، کتابخانه ابن سینا، ۱۳۴۵ .

راسخ، محمد ، حق و مصلحت ، مقالاتی در فلسفه حقوق، فلسفه حق و فلسفه ارزش، تهران ، طرح نو،۱۳۸۱ .

زمانی ، سید قاسم ، امیر ساعد وکیل ، پوریا عسگری ، نهادها و سازکارهای منطقه ای حمایت از حقوق بشر ، تهران، شهر دانش،

قاری سید فاطمی ،سید محمد ، حقوق بشر در جهان معاصر ، دفتر یکم: در آمدی بر مباحث نظری: مفاهیم ، مبانی ، قلمرو و منابع، تهران، موسسه مطالعات وپژوهشهای حقوقی شهر دانش ، ۱۳۸۸ ، چاپ دوم.

موسوی ، سید فضل اله ، معصومه سادات میر محمدی ، «اصول کلی حقوق؛ عامل پویایی حقوق بین الملل کیفری» ، فصلنامه حقوق اسلامی، شماره۳۱ ، سال هشتم، زمستان ۱۳۹۰ .

قاری سید فاطمی ، سید محمد ، « دادگاه جدید اروپائی حقوق بشر» ، مجله حقوقی، شماره ۲۵، بهار ۱۳۷۹ .

قاری سید فاطمی، سید محمد، «تحلیل مفاهیم کلیدی حقوق بشر معاصر حق، تعهد، آزادی، برابری و عدالت» ، مجله تحقیقات حقوقی، شماره۳۳- ۳۴، بهار تا زمستان ۱۳۸۰٫

مقدمه

حقوق بشر طی قرن ها مبارزه در سراسر جهان برای شناسایی جایگاه انسان و حمایت از وی پدید آمده است. ادعای حقوق بشر این است که توسط اعتقادات دینی یا سایر عقاید، فعالان سیاسی، استدلال فیلسوفان و جنبش های مردمی در اعتراض به بی عدالتی تحت تاثیر قرار گرفته است. از این رو  اساس حقوق بشر تا حدودی تجربی و تا حدودی فلسفی است.^[۱] و بر مبنای جایگاه و منزلت انسان استوار است. پندار منزلت انسان که به معنای در نظر گرفتن شأن ویژه برای شخصیت انسانی است، ریشه در فلسفه یونان باستان دارد که این منزلت را ناشی از آزادی اراده او می دید و تصویر انسان در سنت یهودی – مسیحی، به مثابه آفریده ای همانند خداوند، ارزش این منزلت را ارتقا می بخشید. در اسلام انسان جانشین خداوند و خلیفه الله در زمین و صاحب کرامت ذاتی است و در نهایت در دنیای جدید، منزلت انسان، عالی ترین هنجار به حساب می آید و خدشه ناپذیر است. ^[۲]

ظهور حقوق بشر جهانی، که با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ رسماً آغاز شد، گسترش قابل توجهی در افق دکترین حقوقی معاصر به وجود آورد، در سایه سار این حقوق، حق افراد به  شناسایی شخصیت حقوقی، نسبت به همه مردم در همه فرهنگ ها، فراتر از زمان و مکان شکل گرفت و در پرتو پویایی حقوق بشر، رشد و توسعه یافت.

نوشتار حاضر به مبانی نظری و جایگاه حق فرد به شخصیت حقوقی در قالب پنج فصل مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. که فصل اولِ آن سیر شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل اختصاص داده شده است، که ذیل آن تحولاتی که تحت تاثیر آنها شخصیت حقوقی افراد در عرصه بین المللی مورد شناسایی قرار گرفت و سپس عواملی که بر اثر آن حق بر شخصیت حقوقی مورد پذیرش واقع شد و در عرصه بین­المللی ظهور یافت، در قالب سه مبحث و بنا به دوره های زمانی ای که در خصوص این تحولات متصور است، بیان گردیده است. البته شاید در نگاه نخست ضرورت ذکر آن احساس نگردد، لکن به جهت تبیین چگونگی شکل گیری حق بر شخصیت حقوقی در جامعه جهانی دولت محور، در پس تکامل تدریجی حقوق بین الملل تبیین این موارد لازم و ضروری است.

پس از بیان سیر تاریخی شناسایی این حق، در فصل دوم مفهوم « حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی» مورد مداقه قرار می گیرد. از این رو در مبحث ابتدایی آن بنیان های فلسفی و نظری این حق از دیدگاه فلاسفه و علمای علم حقوق مورد مطالعه قرار گرفته و در دومین مبحث شرح مفهوم و قلمرو اصطلاح حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی ملاحظه می­گردد.

در فصل سوم، به منظور تبیین موقعیت برجسته  حق بر شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل، جایگاه حق موصوف در اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای، ارائه می شود. و متعاقب آن در فصل چهارم از بخش نخستین، طی مباحثی چهارگانه جایگاه حق شناسایی شخصیت حقوقی در میان برخی هنجارهای حقوق بین الملل؛ از جمله قواعد عرفی بین­المللی، تعهدات عام الشمول، حقوق غیر قابل تعلیق و حقوق مطلق، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. متعاقباً در فصل انتهایی از این بخش، حقوق بشری­ای که بیشترین پیوند و ملازمت را با حق فرد به شخصیت حقوقی دارا می­باشند، تشریح و تفسیر می­گردند.

فصل اول-  سیر شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین­الملل

طی سالیان دراز و فراز و نشیب های بسیار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بین­الملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصیت حقوقی افراد انسانی نضج یافته و به تدریج پیشرفت نمود تا به موقعیت کنونی خود نایل گشت. به این ترتیب، افراد که در عرصه بین­المللی وضعیتی شیء گونه داشتند ابتدائاً در آثار و باورهای علمای علم حقوق بین الملل و متعاقباً در رویه و عملکرد موضوعات و مراجع بین المللی به عنوانِ موضوعات بین المللی پذیرفته شدند و از این رو مفهوم شخصیت بین المللی در خصوص افراد شکل گرفت و در پس آن با ظهور حقوق بشر و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق تمامی افراد بشری به شناسایی در مقابل قانون یا به عبارت دیگر حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی مورد پذیرش جامعه جهانی واقع شد؛ حق مزبور برای رسیدن به موقعیت فعلی و شناسایی جهانی در خصوص تمامی اعضای خانواده بشری،  مسیر طولانی پیموده است، که بیان این فرآیند، ارزش و اعتبار این حق را بیشتر آشکار می نماید. بر این اساس، آنچه در فصل حاضر در خصوص حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی شان مورد توجه قرار گرفته، این مسئله است که حقوق بین الملل برای شناسایی این حق به عنوان یک حق بشری برای یکایک انسان ها  چه روندی را طی نموده است؟ و در نتیجه کدام تحولات تاریخی جایگاه فرد، از اجزا تشکیل دهنده دولت، به موضوع حقوق بین الملل که دارای شخصیت حقوقی بین المللی و متعاقباً حق بر شناسایی آن است، تغییر نموده است؟ پاسخ این مسائل را در ذیل پی می گیریم. چرا که برای تبیین حق فرد به شخصیت حقوقی، دانستن چگونگی این تحولات امری لازم و راهگشا خواهد بود.

مبحث اول– دوره انحصار شخصیت حقوقی به دولت ها

با پیدایش عصر رنسانس، فعالیت بشری با قدرت و وسعت بسیار در طریقی نو گام نهاد. قدرت معنوی پاپ و امپراطور ساقط گردید و کشورهایی با حاکمیت مستقل و مطلق در صحنه جهانی به وجود آمدند.^[۳] ژان بدن فرانسوی که قابل توجه ترین فیلسوف قرن شانزدهم بود، در این زمان واژه حاکمیت را وارد علوم سیاسی کرد؛ از منظر وی حاکمیت دولت مطلق است، او نظم سیاسی را مبتنی بر حاکمیت مقتدر و مطلق می دانست.^[۴] در واقع وی در اندیشه آن بود که مثلث دولت، حاکمیتِ مسلط و شاه را به صورت یک قاعده حقوقی- سیاسی درآورده و به کرسی بنشاند^[۵]؛ براین اساس با تأثیر از نظریات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاکمیت مفهوم جدید و خطرناک «قدرت نامحدود » را پیدا نمود.^[۶]

در قرن هفدهم حقوق بین الملل از منظر هوگو گروسیوس^[۷] متشکل از قواعد و اشکال رفتاری قابل اِعمال ما بین دولت ها در روابط ما بین خودشان بود.^[۸] در این راستا توماس هابز^[۹] از طرفداران افراطی نظریه حاکمیت، معتقد بود که حاکمیت نباید محدود باشد. او بر این باور بود که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند زمامدار را محدود سازد؛ زیرا زمامدار قدرت کامل و مطلق دارد، همه اقدامات حکومت در دست او است و هیچ کس را بر او حق اعتراض نیست.^[۱۰]  از این رو، مفهوم شخصیت حقوقی دولت در قرن هفدهم توسط گروسیوس و هابز شکل گرفت و توسعه داده شد.^[۱۱]

در این دوران با انعقاد معاهدات وستفالیا که در پایان جنگ های سی ساله مذهبی(۱۶۱۸-۱۶۴۸) میان قدرت های اروپایی به امضاء رسید^[۱۲]، دولت های امروزی که اولین عناصر تشکیل دهنده و مخاطبان اصلی حقوق بین الملل بودند، شکل گرفتند. البته لازم به ذکر است که دولت ها قبل از معاهدات وستفالی وجود داشتند و با هم در ارتباط بودند، لکن اساتید علم حقوق معمولاً شکل گیری دولت­های امروزی را از زمان شکل گیری این معاهدات می دانند.^[۱۳] چرا که طی این معاهدات حاکمیت و تساوی دولت ها به عنوان اصول بنیادین روابط بین الملل شناخته شدند.^[۱۴] براین اساس بلاشک در این دوران موجودیتی که به طور سنتی در حقوق بین الملل شناسایی شد، دولت ها بودند که با توجه به قدرتی که در دست داشتند، موضوع حقوقی اصلی بودند، در حالی که فرد موضوعی اشتقاقی بود که از دولت ناشی شده بود.^[۱۵] بدین سان در مدل وستفالیایی، دولت ها شخص حقوقی برتر بودند^[۱۶] و افراد انسانی تنها در سایه سار دولت ها و جزئی از آنها به شمار می رفتند. ایشان در عرصه بین المللی هیچ گونه حقوق و تکلیفی نداشتند.

[۱] – G. Ramcharan Bertrand,Contemporary Human Rights Ideas, Routledge Global Institutions, Edited by Thomas G. Weiss, First published New York, 2008, p.27.

[۲] – محمد جواد جاوید ، «حقوق بشر در عصر پسامدرن انتقاد از شاهکاری فلسفی در فهم حقوق ذهنی»، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره ۳۷، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۶، ص۶۸٫

[۳] – محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، تهران ، گنج دانش ،۱۳۹۰، چاپ چهل و یکم ، ص ۴۰ .

[۴] – حسین فروغی نیا ، «بین المللی شدن حقوق بشر و دگردیسی در مفهوم حاکمیت دولت ها در عصر جهانی شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، شماره ۱، سال اول ،زمستان۱۳۹۰، ص۱۶۶٫

[۵] – کک دین نگوین ،  پاتریک دییه ، آلن پله ، حقوق بین الملل عمومی، جلد اول، ترجمه: حسن حبیبی، تهران، انتشارات اطلاعات،  ۱۳۸۲، ص۷۱٫

[۶] – محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی ، پیشین  ، ص ۴۰ .

[۷] – Hugo Grotius, The Rights of War and Peace(1625), ed. R. Tuck, Liberty Fund, 2005.

[۸] – Kate Parlett  , “The Individual and Structural Change in the International Legal System”, Cambridge Journal of International and Comparative Law, 2012, p. 60.

[۹] – Thomas Hobbes.

[۱۰]  – حسین فروغی نیا ، پیشین.

[۱۱] – Michael Galchinsky  , The War on Terror and the Right to Legal Personality, Atlanta ,Center for Human Rights and Democracy,Georgia State University, 2011,p. 19.

[۱۲] – Paul D’Anieri , International Politics: Power and Purpose in Global Affairs, Cengage Learning, Boston(USA), 2011,  p .28

[۱۳] – Bindeshwar Pathak & Shiva Pratap Singh , Glimpses of Europe: A Crucible of Winning Ideas, Great Civilizations and Bloodiest Wars, New Delhi(India),Gyan Publishing House,  ۲۰۱۰, p. 120.

[۱۴] – نگوین کک دین ، پاتریک دییه ، آلن پله ، پیشین، ص۷۱٫

[۱۵] – Robert Kolb , “Book Revews The Concept of International Legal Personality”, The European Journal of International Law ,vol. 18, no. 4 ,2007, p. 776.

[۱۶] – Michael Galchinsky  , op.cit ,p. 20.

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.