534 views
پیشینه تحقیق نظریهها و مدل های ارزیابی آسیبشناسی زندگی زناشویی دارای ۴۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲- ۱- مقدمه ۴
۲-۲- تاریخچهی موضوع در جهان ۵
۲-۳- تاریخچهی موضوع در ایران ۱۲
۲-۴- نقش مهارتهای ارتباطی در سازگاری زناشویی ۱۳
۲-۵- مروری بر پژوهشهای انجام شده ۱۴
۲-۵-۱- پژوهشهای انجام شده در جهان ۱۸
۲-۵-۲- پژوهشهای انجام شده در ایران ۲۱
۲-۶- رویکردها و نظریه ها ۲۸
۲-۶-۱- نظریههای مرتبط با آسیبشناسی زندگی زناشویی ۲۹
۲-۶-۱-۱- رویکرد روان تحلیلی ۲۹
۲-۶-۱-۲- رویکرد شناختی- رفتاری ۳۰
۲-۶-۱-۳- رویکرد سیستم ها ۳۰
۲-۶-۱-۴- رویکرد ارتباطی ۳۱
۲-۶-۲- مدلهای ارزیابی آسیب شناسی زندگی زناشویی ۳۲
۲-۶-۲-۱- مدل مک مستر ۳۲
۲-۶-۲-۲- مدل فرآیند کارکرد خانواده ۳۳
۲-۶-۲-۳- مدل برادبوری ۳۳
۲-۶-۲-۴- مدل سه محوری تسنگ و مک درموت ۳۴
۲-۶-۲-۵- مدل السون ۳۴
۲-۶-۲-۶- مدل بیورز ۳۵
منابع ۳۷
مزدکپور، جعفر. مهارتهای زندگی گامی به سوی پیشگیری از اعتیاد.
ملازاده، جواد، منصور، محمود، اژهای، جواد، و کیامنش، علیرضا. (۱۳۸۱). سبکهای رویاروگری و سازگاری زناشویی در فرزندان شاهد. مجله روان شناسی، ۳، ۲۷۵ – ۲۵۵٫
مهرابیزاده هنرمند، م، حسینپور، م، و مهدیزاده. (۱۳۸۹). اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در افزایش سازگاری.
میلر، شرود و میلر، فیلیپس. (۱۳۸۷). پیش رفتن با همدیگر، آموزش مهارت های ارتباطی زناشویی. (ترجمهی فرشاد بهاری). تهران: انتشارات دانژه.
مؤمن زاده، ف، مظاهری،م، حیدری، م. (۱۳۸۴). ارتباط تفکرات غیرمنطقی و الگوهای دلبستگی با سازگاری زناشویی.
میرمحمدصادقی، مهدی. (۱۳۸۴). ازدواج. سازمان بهزیستی کشور، معاونت امور فرهنگی و پیشگیری، دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی.
میراحمدیزاده، مهدی، محمدی، عاطفه، و اسدی، محدثه. (۱۳۸۲). آموزش پیش از ازدواج. اصفهان: سازمان بهزیستی، معاونت امور فرهنگی و پیشگیری، صفحه ۲۹۲٫
میرزایی، خلیل. (۱۳۸۹). طرح و پایان نامه نویسی. تهران: انتشارات جامعه شناسان.
برازنده، هدی، صاحبی، علی، امین یزدی، امیر، و مهرام، بهروز. (۱۳۸۵). رابطهی معیارهای ارتباطی با سازگاری زناشویی. فصلنامهی روانشناسان ایرانی، ۸، ۳۳۰- ۳۱۹٫
برنشتاین، فیلیپ و برنشتاین، مارسی. (۱۹۸۹). شناخت و درمان اختلاف های زناشویی: زناشویی درمانی. (ترجمه ی حمیدرضا سهرابی،۱۳۷۵). تهران: انتشارات ری.
عامری، فریده. (۱۳۸۲). بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در اختلافات زناشویی. پایان نامه دکتری روانشناسی، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.
عطاری، یوسفعلی، خالقینژاد، خوشه، عباسپور، زهرا، و راسخ، عبدالرحمن. (۱۳۸۷). نیازهای آموزشی زوجین قبل از ازدواج ازدیدگاه زوجین مراجعه کننده به مراکز بهداشتی مشهد. مجله ایرانی آموزش درعلوم پزشکی، ۸، ۲۵۳-۲۴۷٫
Markman, L. F. & Breslow, L. (1993). Health and the ways of living: The Alameda County Study. NewYork: Oxford University Press.
MerzL, n. londerzberg, J. (2002). The psychological well-being of family members of individuals with schizophrenia.Soc Psychiatry Epidemiol, Mar 36(3): 128.
Mishal, A. (2001).The Empirical validation of relationship enhancement Couple/family Therapies.In handbook of Research and Practice in Humanistic psychotherapies, edited by David Cainand JulesSeeman.Washington: American Psychological Association.
Sullivan, k.y. Brodbury, T.N. (1996). Preventing marital dysfunction, the primacy of secondary strategies. The behavior therapist. Vol 19.
Spanier, G., & cole, C. (1976). Taward clarificon and investigation of marital adjustment. International Journal of the Family, 6, 121-146.
Stanley, S. (2006). Making acase for premarital education. Family relations,50,272-280.
Greif, C. Malherb P.(2001). Fundamental and nursing. The art and science of nursing care. Philadelphia: Lippincott Co. 50.
آماده ساختن افراد برای ایفای نقشها و مسئولیتهای خانوادگی امر تازهای نیست. از آنجا که انسانها در مورد رشد بشر و زندگی خانوادگی دانش درونی ندارند؛ بنابراین باید آن را از جایی یاد بگیرند. این یادگیریها علاوه بر آنکه موجب پیشگیری از بروز آسیبهای درونی خانواده میشود؛ سبب ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خانوادگی نیز میگردد.
برخی از این یادگیریها، طی رویدادهای طبیعی مانند بلوغ یا طی مراسم و آیینها به دست میآیند؛ اما بیشتر آنها به صورت آموزشهای غیررسمی در سطح خانواده داده میشوند. در جوامع نسبتاً ساده و ابتدایی خانوادهها این توانایی را دارند که اعضای خود را جهت انطباق با تغییرات جدید آماده نمایند. یعنی به دختر و پسری که در آستانهی ازدواج قرار دارند، بسیاری از مسئولیتها، نقشها، رفتارها، نحوهی رفتار با همسر و حتی خانوادهی همسر، به صورت غیر رسمی آموزش داده میشود. این در حالی است که در جوامع پیشرفته و صنعتی به دلیل تغییرات سریع، پیشرفت، تکنولوژی، تخصصی شدن، علاوه بر اینکه آموزشهای نسل گذشته به آسانی امکانپذیر نیست؛ بلکه کافی و مناسب نیز نمیباشد.
این تغییرات اجتماعی سریع و عدم انطباق دانش و مهارتهای لازم، میتواند موجب فشار در افراد خانواده شود؛ و در نتیجه باعث گسستگی یا مشکلات دیگر مانند افزایش میزان طلاق، مشاجره، اختلاف نظر بین والدین و فرزندان و یا تغییر در نقشهای زناشویی گردد. وجود این مسائل نیاز جامعه را به مؤسساتی که، در جهت تقویت هرچه بیشتر نهاد خانواده تلاش میکنند را، مشهود مینماید. با گذشت زمان این تلاشها منسجمتر و سازمانیافتهتر شده و به پیریزی حرکتهایی انجامیده است؛ که از جمله آنها میتوان به آموزش زندگی خانواده، برنامهی غنیسازی ازدواج و … اشاره کرد.
آموزش زندگی خانواده میتواند از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار گیرد. بخش مهمی از این آموزشها، بر آموزش زوجها به ویژه در مسیر سازگاری با یکدیگر و احساس رضایتمندی تمرکز دارد؛ چرا که تعامل زناشویی سالم، کلید فرایند خانوادهی مطلوب میباشد.
از آنجایی که مفهوم سازگاری زناشویی از مفاهیم اصلی این پژوهش میباشد، در این قسمت لازم میباشد مروری بر تعریف، تاریخ شکلگیری و تحول آن داشته باشیم.
سازگاری را می توان تطبیق یا وفق دادن شخص را با محیط دانست. مثل وقتی که میگوییم یک فرد نسبت به خود سازگار است، یا در گروهی که به آن تعلق دارد، سازگار میباشد، آن دسته از پاسخهای وی که باعث سازگاری مؤثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن قرار گرفته، مد نظر است. در واقع زمانی انسان بنا به احتیاجات خود نیاز به انجام فعالیتهایی دارد تا بتواند نیاز های خود را تامین کند اما در جریان تامین احتیاجات خود ممکن است با موانعی روبرو شود که در صورت تلاش و برخورد عاقلانه در رفع این موانع نتیجه مثبت که همان رسیدن به هدف و تامین نیازها می باشد منجر می شود که همان سازگاری است.
در واقع سازگاری را میتوان چنین تعریف کرد: هر گاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونهای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایتهای خارجی باشد و اگر فرد بتواند روشهایی را به کار گیرد که مسئله را به نفع خود حل کند و یا شرایط را با تغییراتی قبول کند فرایند سازگاری اتفاق افتاده است.
از نظر لیدر(۱۹۹۹) سازگاری عبارت است از رفتار مفید و مؤثر آدمی در تطابق با محیط فیزیکی و روانی به گونهای که تنها با تغییرات محیط همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن بسنده نمیکند، بلکه خود نیز میتواند در محیط تأثیر گذاشته و آن را به گونهای مناسب تغییر دهد.
برای توصیف سازگاری زناشویی در مطالعات مربوط به ازدواج و زندگی خانوادگی، از اصطلاحات متعددی مانند رضایتمندی، سازش، خشنودی، موفقیت، کیفیت زندگی استفاده شده است. این مفهوم اولین بار توسط لاک و والاس (۱۹۵۹) مطرح گردید؛ که آن را نوعی برونسازی هر یک از همسران (زن و شوهر) در موقعیت زمانی معین میدانست.
در تعریف سازگاری زناشویی اتفاق نظر کلی وجود ندارد و علت این عدم توافق عوامل اجتماعی، روانشناختی، شخصی و جمعیت شناختی مختلفی است که با سازگاری زناشویی ارتباط دارند. به طوری که هالت (۱۹۶۹) آن را عوامل پیچیدهای همچون میزان تعارض و سهیم شدن در فعالیتها که با خوشحالی و موفقیت در زندگی زناشویی همراه میداند. لی مسترز آن را به عنوان ظرفیت انطباق و توانایی حل مسئله تعریف میکند. از نظر اسپانیر (۱۹۷۶) سازگاری زناشویی به شکل فرایندی است که با پیامدهای چندی، مانند دشواری در درک تفاوتهای جنسی، اضطراب شخصی و بین فردی، رضایتمندی زناشویی و … همآیند است.
کاتریل اولین کسی بود که سازگاری زناشویی را بهصورت «فرایندی که شریکهای متأهل تلاش میکنند تا سیستمهای ارتباطی خاص یا موقعیتی که در خانواده قبلی خودشان کسب کردهاند، مجدداً ایفا کنند» تعریف کرد. سازگاری زناشویی شیوهای است که افراد متأهل، به طور فردی یا با یکدیگر، جهت متأهل ماندن سازگار میشوند، به طوری که سازگاری زناشویی یکی از مهمترین فاکتورها در تعیین ثبات و تداوم زندگی زناشویی است (گال ، ۲۰۰۱؛ به نقل از آن ،۲۰۰۶). دیرو اسپنیر (۱۹۸۳) توضیح میدهد که سازگاری زناشویی به عنوان پیوستار و تغییر در فرآیند پیوستار میباشد. گورمن (۱۹۷۵) مشکلات زناشویی را که، در پیوستار سازگاری زناشویی پس و پیش میروند؛ به عنوان انعکاس از عناصر تعامل تجربهی انسانی به حساب میآورد. همچنین جانسون، آمولوزا، بوت (۱۹۹۲) اظهار کردند کیفیت رابطهی زناشویی خاصیت دو نفری دارد، و چیزی نیست که اشخاص بتوانند آن را از یک ازدواج به ازدواج دیگر منتقل کنند. در کل این موضوع پذیرفته شده است که سازگاری زناشویی یک مفهوم چند بعدی است که سطوح چندگانه ازدواج را روشن میکند و فرایندی است که در طول زندگی زوجین به وجود میآید، زیرا که لازمهی آن انطباق سلیقهها، شناخت صفات شخص، ایجاد قواعد رفتاری و شکلگیری الگوهای مراودهای است، بنابراین سازگاری زناشویی یک فرایند تکاملی در بین زن و شوهر است.
مطالعهی علمی سازگاری زناشویی توجه قابل ملاحظهای را از سال ۱۹۹۰ پیدا کرده است. مفهوم سازگاری زناشویی دربرگیرندهی عوامل گوناگونی میباشد که همگی در رضایت یا عدم رضایت از رابطه سهم دارند. گرچه زوجین نسبت به روابط خود احساس متفاوتی دارند ولی میتوان گفت که در این مسئله که چه چیزی یک ازدواج رضایتمند را تشکیل میدهد، اتفاق نظر وجود دارد. سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند، که این روابط رضایت بخش بین زوجین، از طریق علاقهی متقابل، میزان مراقبت از همدیگر، احترام و درک متقابل، همکاری و تقسیم مسئولیتها، پذیرش و تفاهم یکدیگر قابل اندازه گیری میباشد. در واقع سازگاری زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط را ارائه میدهد. رضایت و سازگاری زناشویی یکی از گستردهترین مفهوم برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و پایداری رابطه است.
ریشههای بررسی ارتباطات زناشویی به اواخر سالهای دههی شصت، در مراکز مطالعات خانوادهی دانشگاه مینهسوتا باز میگردد. در آنجا با توجه به پژوهشهای اساسی انجام شده در مؤسسهی ملی بهداشت روانی، صاحب نظرانی همچون شراد میلر، آدام ناتالی، دانیل واکمن، همدیگر را ملاقات کردند و یک گروه پژوهشی را تشکیل دادند.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر