تحقیق نگرش تاریخی به عقل گرایی و قاعده ملازمه و کشف یقینی حکم شرع

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق نگرش تاریخی به عقل گرایی و قاعده ملازمه و کشف یقینی حکم شرع دارای ۸۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول:کلیاتی در باره عقل    ۶
۲-۱- ماهیت عقل    ۶
۲-۱-۱- تعریف عقل    ۶
۲-۱-۱-۱- عقل در لغت    ۶
۲-۱-۱-۲- عقل در قرآن و سنت    ۷
۲-۱-۱-۳- عقل در فقه    ۸
۲-۱-۱-۴- عقل در علم کلام اسلامی    ۹
۲-۱-۱-۵- عقل نزد اخباریان    ۱۰
۲-۱-۱-۶- عقل در مکتب تفکیک    ۱۲
۲-۱-۱-۷- عقل در علم اصول شیعه    ۱۳
۲-۱-۱-۸- عقل در علم اصول اهل سنت    ۱۶
۲-۱-۲- مقایسه عقل با برخی عناوین    ۱۹
۲-۱-۲-۱-  عقل و عرف    ۱۹
۲-۱-۲-۲- عقل و علم    ۲۰
۲-۱-۲-۳- عقل و علوم تجربی    ۲۱
۲-۱-۲-۴- عقل و معرفت‌های فطری    ۲۲
۲-۱-۲-۵- عقل و بنای عقلا    ۲۲
۲-۲- تقسیمات عقل    ۲۴
۲-۲-۱- عقل نظری و عملی    ۲۴
۲-۲-۱-۱- کلام فلاسفه    ۲۴
۲-۲-۱-۲- جمع بندی کلام فلاسفه و اصولیان    ۲۴
۲-۲-۱-۳- نقد و بررسی سخنان قطب الدین رازی    ۲۵
۲-۲-۲- دیگر تقسیمات عقل    ۲۷
فصل دوم:دلیل عقل، قاعده ملازمه و کشف یقینی حکم شرع    ۲۹
۳-۱- مستقلات عقلی    ۳۰
۳-۱-۱- مسأله حجیت مطلق قطع و یقین    ۳۰
۳-۱-۲- قاعده ملازمه    ۳۱
۳-۱-۲-۱- کلما حکم به العقل حکم به الشرع    ۳۲
۳-۱-۲-۲- مراد از عقل و حکم در قاعده ملازمه    ۳۲
۳-۱-۳- پیشینهی قاعده ملازمه    ۳۵
۳-۱-۴- ادله منکران و طرفداران قاعده ملازمه    ۳۶
۳-۱-۴-۱- ادله منکران    ۳۶
۳-۱-۴-۲- پاسخ به دلیل‌های منکران    ۳۷
۳-۱-۵- ادله اثبات تلازم میان حکم عقل و شرع    ۳۹
۳-۱-۵-۱- دلیل عقلی قاعده    ۳۹
۳-۱-۵-۲- دلیل بداهت    ۴۰
۳-۱-۵-۳- دلیل نقلی قاعده    ۴۰
۳-۱-۶- حسن و قبح عقلی    ۴۱
۳-۱-۶-۱- منظور از حسن و قبح عقلی چیست؟    ۴۱
۳-۱-۶-۲- منظور از عقلی بودن حسن و قبح چیست؟    ۴۲
۳-۲- غیر مستقلات عقلی و کاربرد آن    ۴۳
۳-۲-۱- کاربرد آلی    ۴۳
۳-۲-۱-۱- معنا و موقعیت کار برد آلی عقل    ۴۳
۳-۲-۱-۲- موقعیت کار برد آلی عقل نزد فقها    ۴۴
۳-۲-۲- مواردی از کاربرد آلی عقل در اجتهاد    ۴۴
۳-۲-۲-۳- اثبات شرع و شارع توسط عقل    ۴۴
۳-۲-۲-۲- استفاده از عقل در مفهوم گیری از ادله    ۴۵
۳-۲-۲-۳- استفاده از عقل درتشکیل قیاس    ۴۵
۳-۲-۲-۴- استفاده از عقل در اصول عملیه    ۴۵
۳-۲-۳- کاربرد ترخیصی و تأمینی    ۴۷
۳-۲-۴- کاربرد تسبیبی    ۴۷
۳-۳- قلمرو و کارایی عقل در استنباط احکام    ۴۸
۳-۳-۱- عقل و کشف ملاک‌ها    ۴۸
۳-۳-۱-۱- امکان کشف ملاکات احکام    ۵۰
۳-۳-۱-۲- قلمرو استنباط احکام شرعی    ۵۱
۳-۳-۱-۳- قلمرو تشخیص مصلحت و بیان احکام حکومتی    ۵۲
۳-۳-۱-۴- نمونه‌هایی از فتواهای امام خمینی (ره)    ۵۳
۳-۳-۲- عقل و قواعد فقهی    ۵۴
فصل سوم:نگرش تاریخی به عقل گرایی    ۵۶
۴-۱- سیر به کار گیری عقل نزد اهل سنت    ۵۷
۴-۱-۱- دوره صدر اسلام    ۵۷
۴-۱-۲- دوران صحابه    ۵۹
۴-۱-۳- دوران تابعین    ۶۰
۴-۱-۴- دوران مذهب فقهی    ۶۲
۴-۱-۵- دوره تقلید    ۶۴
۴-۱-۶- دوره کنونی    ۶۶
۴-۲- سیر به کار گیری عقل نزد شیعه    ۶۸
۴-۲-۱-  دوره صدر اسلام    ۶۸
۴-۲-۲- دوره ائمه (ع)    ۶۹
۴-۲-۳- دوره غیبت    ۷۰
۴-۲-۳-۱- دوره نخست    ۷۳
۴-۲-۳-۲- دوره میانی    ۷۵
۴-۲-۳-۳- دوره پایانی    ۷۷
فهرست منابع    ۸۰

 منابع

قرآن کریم

نهج البلاغه

کلانتری، ابوالقاسم. (بی­تا). مطارح الانظار. تهران: مؤسسه آل­بیت.

مجلسی، محمّدباقر. (۱۴۰۳ق). بحار الانوار. بیروت: دارالمعرفه.

محقق حلی، ابوالقاسم. (۱۴۰۳). معارج الاصول. قم: مؤسسه آل­بیت.

محمّدبن جعفر علی. (۱۴۰۹ق). تاریخ القوانین و مراحل التشریع الاسلامی. بیروت: المؤسسه الجامعیه.

محمّدی ری شهری، محمّد. (۱۴۱۹ق). میزان الحکمه. بیروت: مؤسسه دارالحدیث.

موکور، محمّد سلام. (۱۳۹۷ق). منهاج الاجتهاد فی الاسلام. کویت: مطبوعات جامعه الکویت.

جوادی آملی، عبداله. (۱۳۷۵). فلسفه حقوق بشر. قم. مرکز نشر اسراء.

حائری یزدی، محمد مهدی.(بی­تا). کاوش­های عقل عملی. (بی­جا). موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

دهخدا، علی­اکبر. (۱۳۷۳). لغت­نامه. تهران.

زلمی، مصطفی ابراهیم. (۱۳۷۵). خاستگاه­های اختلاف در فقه مذاهب.ترجمه حسین صابری.مشهد. بنیاد پژوهش­های اسلامی.

سبحانی، جعفر.(۱۳۶۸). حسن و قبح عقلی. تهران. انتشارات علمی و فرهنگی.

اصغری، محمد. (۱۳۶۱). قیاس وسیرتکوین آن در حقوق اسلام. (بی­جا).

جناتی، محمدابراهیم. (۱۳۷۵). منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی. تهران. مؤسسه کیهان.

 فصل اول:کلیاتی در باره عقل

۲-۱- ماهیت عقل

این بخش شامل دو گفتار می‌شود که به بررسی واژه‌های کلیدی می‌پردازد:

گفتار اول: مقایسه‌ی عقل را با برخی عناوین، مانند معرفت‌های فطری، بنای عقلا و… بر عهده دارد تادر پی آن، نمایان شود، مقصود از عقلی که در پژوهش به کار رفته چیست و دامنه‌ی آن تا کجاست؟ آیا در بردارنده‌ی عناوین یاد شده است یا جدای از آنهاست؟

۲-۱-۱- تعریف عقل

۲-۱-۱-۱- عقل در لغت

لغت شناسان برای واژه‌ی «عقل» معانی گوناگون ذکر کرده‌اند: مثلاً خلیل بن احمد می‌گوید: «العقلُ نقیض الجهل» (خلیل بن احمد ، کتاب العین ، ص۵۶۵) او«جهل» را چنین معنا کرده است: «الجهل نقیض العلم» (همان ص۱۵۸).

با مقایسه این دو جمله نشان می‌دهد که این لُغت شناس عرب عقل را علم می‌داند. جوهری عقل را «حجر» (اسماعیل بن حماد جوهری: الصالح، جلد ۵ ص۱۷۶۷) معنی می‌کند. بنابراین معنای دیگر عقل رشد و خرد در مقابل حماقت و ابلهی است.

لغت شناسان عرب همچنین به استعمال عقل در معانی، «قلب»، «تمییز»، «تأمل در کارها» و استعدادی که با آن آگاهی و علم تحقق یابد تصریح کرده‌اند.(خلیل بن احمد، کتاب العین،بی تا، ۵۶۵)

به نظر می‌رسد همه‌ی معانی یاد شده از عقل، به یک معنای کلی باز می‌گردد، که عبارت است از: چیزی مانند «توقف»، «ایست» و معانی یاد شده، جلوه‌های آن معانی کلی اند. نیروی تمییز و فهم نیز از آن رو عقل نامیده شده که تمییز و فهمیدن با نوعی ایست و تأمل همراه است و آنان ممیز غالباً در کارها، ایست و تثبّت دارد.

در لغت فارسی. عقل معادل خرد است که به معنای دریافت، ادراک، تدبیر، فراست و دانش به کار می‌رود. همانطوریکه بی خرد؛ یعنی بی ادب (علی اکبر دهخدا، لغت نامه).

 ۲-۱-۱-۲- عقل در قرآن و سنت

خصوص واژه‌ی عقل در قرآن به کار نرفته است، ولی مشتقانی مانند تعقلون و یعقلون حدود پنجاه بار در این کتاب مقدس به کار رفته است. در هر صورت ستایش عقل و فراخوانی به سوی تعقّل، از جمله برجستگیهای است که در جاهای قرآن و سنت دیده می‌شود و عقل، ارزشمندترین و سودآورترین سرمایه‌ی انسان شمرده شده (محمد باقر، بحار الانوار، جلد ۱ ص۸۹، حدیث ۵) و یک اصل محوری در ارزشمندی شخصیت انسان و یک فرد مسلمان محسوب می‌شود (همان، ص۹۱، حدیث ۲۲). در سخنان بسیاری که ازمعصومین (ع) رسیده، انسان عاقل به عنوان کسی که بهره مند از سرمایه‌ی عقل است، سر سلسله‌ی درک خوبی‌ها و آراسته شدن آنها انگاشته شده است.

چنانکه امام صادق (ع) می فرماید: خداوند بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و حجت پنهان. حجت آشکار رسولان، پیامبران و امامان(ع) هستند و حجت پنهان عقول مردم (محمدبن یعقوب کلینی، کافی جلد ۱، ص۱۹).

در هر سخنی که واژه عاقل به کار رفته، پس از آن بسیاری از خصلت‌های پسندیده، و رفتارهای عالی همچون تفکر، تذکر، صداقت، اخلاص و اجتهاد ذکر شده و این همه لمعات خورشید عقل، دراقلیم وجود انسان است.

می‌توان گفت ژرف ترین توصیفی که از عقل و عاقل شده، سخنی کوتاه و گویا از امیر المؤمنین علی (ع) است که در پاسخ این سوال که عاقل کیست؟ فرموده‌اند: «کسی که هر چیزی را در جای خود قرار دهد» (صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت ۲۳۵).

از آنجا که قرآن کتاب هدایت است و اثری علمی‌به معنای مصطلح نیست در هیچ آیه‌ای از آیات آن مفهوم عقل را آن گونه که مورد نظر بوده، توصیف نکرده است. قرآن، عقل را نیروی درک کلیات، مجموعه‌ای از علوم گرد آوری شده، نیروی فهم ملازمات، جوهر مجرد و غیره (. . . ) نمی‌داند، بلکه موجودی با توان مندی‌های ژرف و گسترده معرفی می‌کند که می‌توان با کمک وحی، سعادت دوجهان را برای آدمی‌به ارمغان آورد و او را به صراط مستقیم سوق داده و در دو بعد به آزادی برساند. آزادی از جهل و نادانی  آزادی از خواهشهای پست و زبون و این آزادی در هر دو بعد، چیزی جز رستگاری نیست.

 ۲-۱-۱-۳- عقل در فقه

به نظر می‌رسد همگان دراطلاق عقل بر گوهری نفسانی که خیر و شر و حسن فعل خیر و قبح فعل شر را درک می‌کند اتفاق دارند. البته این سخن با اطلاق واژه‌ی عقل بر دیگر امور منافات ندارد. عقل در دانش فقه افزون بر آن که منجی مستقل از کتاب و سنت به شمار می‌آید. گاه چون ابزاری در خدمت سایر منابع قرار می‌گیرد. در این موقعیت، پرسشی که باید بدان پرداخت این است: آیا واژه‌ی عقل در فقه معنای خاص دارد یا علم فقه در این واژه از اصطلاحی خاص بهره نمی‌برد؟

درپاسخ باید گفت: در یک تقسیم بندی کلی،کار برد عقل در استنباط حکم به دو قسم تقسیم می‌گردد:

استقلالی و غیر استقلالی. در کاربرد اول، عقل منبعی مستقل از قرآن و حدیث شمرده می‌شود. هر گاه عقل در انجام دادن کاری مصلحت حتمی‌دید می‌توان با استناد به این دید عقلی،آن کار را واجب شرعی خواند. همچنین اگر عقل، انجام دادن عملی را دارای مفسده دیده و در این درک قاطع بود، می‌توان با استناد به این درک، حرمت شرعی آن عمل را اعلام کرد.

بی تردید فقیهان در این کاربرد عقل به همان گوهر قدسی و نیروی نفس انسانی که می‌تواند خیر و لزوم انجام دادن آن و شر و لزوم ترکش را درک کند، نظر دارند، این معنای عقل را همگان پذیرفته‌اند و اصطلاحی خاص به شمار نمی‌آید.

در کاربرد دوم، عقل ابزاری در خدمت سایر منابع است، ابزاری که می‌توان به کمک آن حکم شرعی را از منابعی چون قرآن و حدیث استنتاج کرد؛ برای مثال فقیه مستنبط احکام پس از شنیدن« اقیمو الصلاه» و مسلم شدن «ظهور صیغه­ی امر در وجوب» و «حجیت ظواهر» از عقل خود بهره می‌برد و وجوب شرعی نماز را نتیجه می‌گیرد.

در این موقعیت، نقش عقل صغرا و کبرا کردن و شکل دادن قیاس است. در این کاربرد عقل نیروی درک کننده است که به مسأله کلی دست یافته است، موجب انتقال از امور معلوم به امر دیگری می‌شود. در این کاربرد، واژه‌ی عقل بر اصطلاح منطقی آن منطبق است.

بنابراین، دانش فقه در این واژه اصطلاحی خاص ندارد، از این رو هیچ یک از فقیهان و اصولیان تعریفی خاص از واژه‌ی عقل ارائه نداده‌اند. تنها سخن موجود در این باره، گفتار شهید صدر در خصوص کار برد استقلالی عقل است. او می‌گوید:« مراد از حکم عقلی، حکم قوه عاقله به معنای فلسفی آن نیست، مراد حکمی است که عقل به طور جزم بدون استناد به قرآن و سنت صادر می‌کند (سید محمود‌هاشمی، ‌بحوث فی علم اصول، جلد ۴ ، ص۱۱۹).

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.