تحقیق پیشینه ی تاریخی حضور و رشد مکاتب کلامی درسیستان

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق پیشینه ی تاریخی حضور و رشد مکاتب کلامی درسیستان  دارای ۸۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱ اشاره به پیشینه تاریخی وجغرافیایی سیستان    ۴
۱-۱-جغرافیای سیستان    ۴
۲-۱-شهرهای سیستان در قرون آغازین هجری قمری    ۵
۳-۱- نقشه سیستان در زمان ورود اسلام به این سرزمین    ۷
۴-۱ پیشینه اعتقادی سیستان تا زمان ورود اسلام به آن جا    ۸
۲- نمودارتاریخی حضور و رشد مکاتب کلامی درسیستان ( ناظر به جریان ها، شخصیت ‌ها و آثار)    ۱۳
۱-۲ شیعیان سیستان    ۱۳
۱-۱-۲ شیعیان امامی    ۱۳
۲-۱-۲ شیعیان زیدیه    ۳۱
۳-۱-۲ شیعیان اسماعیلیه    ۳۵
۴-۱-۲ جمع بندی فعالیت تشیع سیستان    ۳۸
۲-۲ خوارج    ۳۹
۱-۲-۲ فرقه های خوارج در سیستان    ۴۲
۲-۲-۲ جمع بندی فعالیت خوارج سیستان    ۴۵
۳-۲ اهل سنت سیستان    ۴۵
۱-۳-۲ اهل حدیث    ۴۶
۲-۳-۲ مرجئه    ۶۳
۳-۳-۲ کرامیه    ۶۵
۴-۳-۲ معتزله    ۶۹
۵-۳-۲ ماتریدیه    ۷۱
۶-۳-۲ قدریه    ۷۴
۷-۳-۲ تصوف    ۷۶
۸-۳-۲ جمع بندی فعالیت اهل سنت سیستان    ۸۱
منابع و مآخذ    ۸۲

منابع

افشار سیستانی، ایرج، سیستان نامه، محل نشر: تهران، ناشر: مرغ آمین، چاپ اول، سال انتشار ۱۳۶۹ ه ش

افشار سیستانی، ایرج، بزرگان سیستان، تهران، نشر مرغ آمین، ۱۳۶۶ش

ملک شاه حسین سیستانی ، احیاء الملوک، به اهتمام دکتر منوچهر ستوده، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۴۴

مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ناشر:بنیاد پژوهشهای اسلامى آستان قدس رضوی، سال ۱۳۷۲ ه ش

فرمانیان، مهدی، درسنامه تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ناشر: ادیان، محل نشر: قم

صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، ناشر:سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، محل نشر:تهران، سال ۱۳۸۸ ه ش

مجهول الوهیه، تاریخ سیستان، تصحیح ملک الشعراء بهار، چاپ دوم، انتشارات پدیده« خاور»، آبان ماه ۱۳۶۶، مقدم

مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، ناشر:دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی(،محل نشر:قم، سال ۱۳۷۳ ه ش

کریستن سن، کیانیان،ترجمه ذبیح الله صفا، تهران، ناشر: علمی و فرهنگی، ۱ فروردین ۱۳۸۷، چاپ هفتم،

مستوفی، احمد، شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، موسسه ی جغرافیای دانشگاه تهران، دیماه ۱۳۵۱

ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ناشر: زلال کوثر، سال نشر ۱۳۸۹ ه ش

ابن بابویه، محمد بن على‏، علل الشرائع، مترجم: ذهنى تهرانى، محمد جواد، ناشر: انتشارات مؤمنین‏، مکان چاپ: ایران؛ قم‏

اویسی جواد، دانشنامه سیستان، انتشارات تفتان، سال ۱۳۸۷-۱۳۹۰ هجری شمسی

بوترابی، محمد، سیستان و مسائل عمرانی آن، ناشر: سازمان برنامه و بودجه، محل نشر: تهران، بهمن ۱۳۴۱

حلبى، على اصغر، ‏تاریخ علم کلام در ایران و جهان، چاپ، دوم، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۷۶ ش‏،

سید سجادی، دکتر سید منصور، دهانه غلامان، ناشر، اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی

۱ اشاره به پیشینه تاریخی وجغرافیایی سیستان

۱-۱-جغرافیای سیستان

سیستانِ کنونی، در جلگه ی پست و همواری در منتهی الیه مرزشرقی کشور ایران بین ۳۰ درجه و۱۸ دقیقه تا۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۶۱ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۶۱ درجه و ۵۰ دقیقه ی طول شرقی از نصف النهارگرینویچ قرار دارد. و حد شرقی آن در امتداد رودمرزی هیرمند، مرز ایران وافغانستان را تشکیل می دهد.[۱] سیستان از شمال ومشرق به افغانستان، از جنوب به شهرستان زاهدان، از مغرب و شمال غربی به کویر لوت و شهرستان بیرجند خراسان محدود است. جلگه سیستان، قسمتی از جلگه ی وسیع هیرمند است که قسمت عمده ی آن در خاک افغانستان و قسمت کوچکی از آن در خاک پاکستان است. سیستان در بیشترین طول و عرض خود به ترتیب ۱۷۱ و ۱۶۸ کیلومتر است.[۲]

مرز طبیعی شمال سیستان با افغانستان قراردادی است و تقریباً از وسط چاله ی« هامون صابری» تا حدود کوه« چاه شور» و «دربند باد» ادامه دارد. ومرز جنوب  سیستان را «دره حرمک» و کوه«ملک سیاه» تشکیل می دهد و مرز طبیعی غرب سیستان را کوهپایه های «چهل دختر» و کوه«پلنگان» مشخص می کند که ارتفاع آن ها بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر است.[۳]

اما سیستان در قرون اول هجری دارای وسعت بیشتری نسبت به سیستان کنونی بوده است چنانکه ابو اسحاق ابراهیم اصطخری مولف کتاب المسالک والممالک چنین می گوید:

جانب شرقی سیستان، بیابان مکران است و زمین سند و قسمتی از اعمال مولتان و جانب غربی آن، خراسان و بعضی از اعمال هندوستان و جانب شمالی آن، زمین هندوستان و جانب جنوبی آن بیایان های سیستان وکرمان بوده است.[۴]

ابوالقاسم محمد بن حوقل بغدادی در کتاب صوره الارض نیز نظرفوق را تایید می کند:

سیستان با منضمات آن محدود است از مشرق به بیابان واقع در کرمان و سرزمین سند و سیستان  و قسمتی از اعمال ملتان؛ و از مغرب به خراسان و بخشی از اعمال هند؛ و از شمال به سرزمین هند؛ واز جنوب به بیابان واقع در میانه ی سیستان و کرمان.[۵]

سیستان در نیمه ی اول قرن هفتم(هجری قمری) نیز وسعت زیادی داشت و ایالت قهقستان تا ترشیز(سبزوار امروزی) تابع آن بود.[۶]

در قرن یازدهم(هجری قمری) سرحد شرقی سیستان، از کشمیر تا ساحل دریای هند وحد غربی آن غربی تا کرمان و حدشمالی اش اسفزار(سبزوار هرات)و حد جنوبی آن سند بود.[۷]

منظور از سیستان در این رساله محدوده ای است که اصطخری و ابن حوقل مشخص کرده اند.

۲-۱-شهرهای سیستان در قرون آغازین هجری قمری

بر اساس گزارش منابع جغرافیایی و تاریخی، سیستان دارای شهرهای زیادی بوده و در بسیاری از این بلاد دارای عالمان برجسته ای بو ده است، شهرهای زیر عبارتند از:

بُست: این شهر از بزرگترین بلاد سیستان بوده و دارای عالمان بسیاری بوده است و در زمان حال جزء کشور افغانستان است ودر فاصله بین هرات و غزنه و نزدیک رود هیرمند قرار دارد.[۸]

زَرَنج: این شهر که امروزه آن را «زابل» می گویند در گذشته از آبادترین شهرهای سیستان بوده است به گونه ایی که مسجد جامع آن محور شهر بوده و اطراف آن تعداد بسیاری از مغازهای بازار وجود داشته است این شهر هم مانند « بُست» دارای عالمان سرشناسی بوده است.[۹]

رخّج (قندهار امروزی): این سرزمین در قرون اول هجری متعلق به سیستان بوده است، اما اکنون جزء کابل افغانستان است.[۱۰]

علاوه بر این شهرها، سیستان دارای بلاد دیگری بوده است که به نام آنان اکتفا می کنیم: «نِه و طاق و قرنین و خواش و فره و کِسّ و جزه و روذان و سروان و صالقان و بغنین و درغش و تلّ و بشلنک و بنجواى و کهک و غزنه و قصر و سیوى و اسفنجاى و جامان و ماهکان وأَسْفِزَار»[۱۱]

سیستان در کتب تاریخی و جغرافیایی به «سجستان» و « سجزّ» تعبیر شده است و مردمان این دیار را با نام های «سجستانی» یا« سجزّی» خوانده اند.[۱۲]

وجه نامگذاری سیستان

مولفان تاریخ سیستان و احیاء الملوک درباره علت نامگذاری این سرزمین به سیستان چنین می نویسند:

«ضحاک مهمان گرشاسف بود چون مست شد یاد شبستان خود کرد و گفت: شبستان خواهم و حرم سرا؛ و حرم سرای ضحاک درایه [بود]که سرزمین بیت المقدس بود. گرشاسف در جواب گفت: اینجا شبستان نیست سیوستانست. و سیو به اصطلاح آنجا مرد مردانه را گویند و به کثرت کفتگو تبدیل به سیستان گشت. و در آن روزگار در سیستان مردان کاری بسیار بودند و ضحاک گفت: ای پهلوان راست گفتی اینجا که مائیم سیوستانست نه شبستان».[۱]

۴-۱ پیشینه اعتقادی سیستان تا زمان ورود اسلام به آن جا

دین های رایج در سیستان از آغاز تا ورود اسلام عبارتند از: آیین های اولیه ی آریایی ها( دیو پرستی و مهر پرستی)، زرتشتی، یهودی، مسیحی، اسلام.

الف: آیین های اولیه

مردم سیستان در دوره‌ی باستان، دین ساده آریایی، طبیعت پرستی داشتند تا آنکه آریایی ها یا سکایان سیستان از مراحل بدوی تعدد آلهه و پرستش اصنام، به تدریج به یکتا پرستی و اعتقاد به توحید جلب شدند، چون بعضی از عوامل موجود به نام «دیو» یا «دروغ» موجب رنج و بدبختی می شدند، در برابر آن «اهورا» یعنی روح روشن و پاک و موصوف به حکمت و خرد ( مزدا) و مسبب سعادت و خیر و برکت، مورد علاقه و احترام عموم واقع شد.[۲]

در سال ۱۹۳۵م. سنگ نوشته ای از دوران خشایار شاه(۴۸۶-۴۶۵ق.م) درباره ی « دیوپرستی» کشف شد، از این رو می توان استناد کرد که تا سده ی پنجم پیش از میلاد، آیین دیو ها در ایران از جمله سیستان رواج داشت و شاه مزبور ناگزیر شد با « دیو پرستی» مبارزه کند.[۳]

هنگامی که آیین آریایی در ایران گسترش یافت، اعتقاد اولیه ی آنان به عناصر طبیعی، صدها سال در برخی مناطق ایران دوام یافت. پس از اینکه آیین « مهر پرستی» جانشین آن گردید، این رسم سده ها در هند و بعضی نقاط ایران از جمله سیستان پا بر جای ماند. زمانی که آیین مزدایی در مقابل مهر پرستی قد عَلَم کرد اختلاف عقیده بین پیروان دو آیین به وجود امد که مزدا پرستی نتوانست تا مدتی در کلیه ی نقاط ایران گسترش یابد و معتقدان آیین مهر پرستی، سده ها در نقاط مختلف ایران به رسوم باستانی خویش باقی ماندند.[۴]

در «دهانه غلامان»[۵] سیستان آثار معبدی از دوره ی هخامنشی کشف گردیده است که در آن اعمال مذهبی در دو بخش؛ یعنی مراسم آتش و قربانی اجرا می شد. بنابراین می توان گفت که در سیستان نیز آیین مهر پرستی رواج داشته است.[۶]

در کاوشهای سیستان خصوصاً «شهر سوخته»[۷] و «دهانه‌ی غلامان» کم و بیش آیین اقوام این سرزمین معلوم گردید. خصوصاً طرز دفن مردگان که از اوایل هزاره ی چهارم قبل از میلاد دوران تحولی را طی نموده است. علاوه بر کشف گورهای متنوع، اشیای مختلفی شامل: سفال، اشیای استخوانی، فلزی، سنگی، پارچه، مجسمه های انسان و حیوان نیز کشف شد که هنگام دفن در کنار مردگان قرار می دادند.[۸]

با مطالعه ی اشیای مزبور و موراد استفاده ی آن می توان وجه تشابهی میان عقاید اقوام این منطقه با آداب و رسوم کهن قوم آریایی پیدا کرد. پرستش عناصر و موجودات طبیعی در هزاره های بعد، از رونق نیافتاد. کشف  مجسمه های سفالین، گلی وفلزی گاو، گوزن، بز کوهی، اسب، گراز، سگ، حتی انسان نمونه ی بارزی از مظاهر این آیین کهن در سیستان است که هر یک را به منظور خاصی می ساختند و در کنار مردگان می گذاشتند. مثلاً مجسمه ی سفالین، گلی و مفرغی از جمله پیکره مفرغی زنی پیدا شد که الهه ی باروری و حاصلخیزی و برکت و زناشویی بوده است.

نوع دیگر بدست آمده، مجسمه های متعدد گاو نر کوهان دار است که با شکل های مختلف از سفال و گل ساخته شده است. گاو از نظر اقوام حشم دار از مظاهر برکت، نیرو و فراوانی محسوب می شد و گاو نر در مذهب « مهر پرستی» واجد اهمیت بود و در معابد آنان همیشه مظهر « مهر» را سوار بر گاو نر یا درحال کشتن آن نشان می دادند که از ریختن خون این حیوان زمین بارور خواهد شد. همین معتقدات که ریشه و پایه ی کهن  دارد، در آیین قدیم آریایی ها و اقوامی که پیش از آنان در ایران بودند به صورت ابتدایی وجود داشت. با توجه به کشف مجسمه ها و اشیای متعدد در نواحی مختلف سیستان و همچنین طرز تدفین مردگان، می توان گفت که آیین مهر پرستی تا مدت طولانی در نزد اقوام این سرزمین دوام داشت. ولی   نمی توان درباره جزئیات این موضوع نظر قطعی ابراز داشت[۹]

ب: زردتشتی

در ایران پیامبری با نام ویچ یا « ایرین ویجه» ظهور کرده بود که مردم او را « زراتو شترا» می گفتند؛ لذا دین ملی ایرانیان پیش از اسلام از نام وی « زرتشتی» نام گرفت.

زرتشت از مردم سکایی ( نیاکان سیستانیان) بود. دلیل این نظر زبان اوست که زبان« گاثا» و « یشت ها» و     «اوستا» می باشد، زرتشت در خراسان بزرگ که شامل ماوراء النهر، ترکستان، روسیه، افغانستان، سیستان، سمنان و حدود گرگان امروزی است، نشو  و نمو یافت و در حمایت پادشاه آن سامان که از پرثوها (= دودمان پارثها) و از مهر پرستان بود به نشر آیین خود پرداخت.[۱۰]

زرتشت از بیست تا سی سالگی عمرش را در شکاف کوهی گذرانید. عده ای بر این باورند که در این مدت به بررسی ستارگان می پرداخت و چون وسیله و ابزاری در اختیار نداشت، از شکاف غار به جای دوربین استفاده کرد و بدین طریق بر گردش و وضع ستارگان نظاره داشت و بر دیوار همان غار نقشه های متعددی از مشاهدات خود ترسیم نموده است. زرتشت دنباله مطالعات و بررسی های خود را در سیستان ادامه داد و با تهیه ابزار ستاره یابی به تحقیقات خود جنبه علمی بیشتری داد.[۱۱]

نام سیستان در « وندیداد»[۱۲] پس از هند آمده و چنین توصیف شده است:

« سرزمینی که مردمش بی فرمانروا هستند شاید به واسطه انتساب آنبه زرتشت چنین توصیف شده، یعنی فرمانروایی آن سرزمین را خود زرتشت به عهده داشت. بنابراین می توان گفت سیستان تا هنگامی که زرتشت در آن به سر می برد، فاقد پادشاه بود که در مهابهارات نیز چنین توصیف شده است».[۱۳]

کریستن سن می نویسد:

« هرتسفلد عقیده ی خود را بر آن روایت مذهبی مبتنی کرده که مولد زرتشت را رگ(= ری) دانسته است. وی عقیده دارد که زرتشت از ری به زرنگ( سیستان) هجرت کرد و در آنجا برای نشر تعالیم خود زمینه ی مساعدی یافت. لهجه گاثایی هم به نظر هرتسفلد لهجه ری، یعنی لهجه مادری زرتشت بود. در صورتی که به تصور او، اوستای جدید، یعنی آنچه غیر از گاثاها در دست داریم به لهجه سیستان نوشته شده است».[۱۴]

«ادواردبرون» راجع به نقل و انتقال نسخه های و ندیداد از سیستان به هندوستان می نویسد:

« تمام نسخه های و ندیداد و تفسیر پهلوی آن که در هندوستان مضبوط است و … از روی اصل پارسی نوشته شده و اصل پارسی مزبور را نامه ای به نام اردشیر در حدود قرن چاردهم میلادی از سیستان به هندوستان برده است».[۱۵]

رساله ای در عجایب و غرایب سیستان به نام « افکنده و سهیگه ایستان» وجود دارد که به زبان پهلوی است، در این رساله سیستان از مراکز کیش زرتشتی در عهد باستان عنوان شده است.[۱۶]

بر اساس گزارش مسعودی، زرتشتیان دارای معابد زیادی در فارس، سیستان، کرمان، خراسان، طبرستان، جبال و آذربایجان بوده اند و در خوزستان یک معبد تا خلافت هارون الرشید( ۱۶۹-۱۹۳ ه.ق) بوده است.[۱۷]

چنانکه در زمان ورود اسلام نیز متکلمان زردتشی مانند« رستم بن مهر هرمز» در سال ( ۶۵ ه.ق)حضور داشته و فعالیت می کردند.[۱۸]

.[۱] ملک شاه حسین سیستانی ، احیاء الملوک، به اهتمام دکتر منوچهر ستوده، تهران،  بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴، ص ۱۹

.[۲]افشار سیستانی، پیشین، ج۲، ص۱۱۹۳

 .[۳]همان

[۴]. همان، ص ۱۱۹۴

[۵].  دهنه غلامان بازمانده شهری است که روزگاری مرکز اداری-سیاسی والی‌نشین (زرنج) در شاهنشاهی هخامنشی بود،  محل دهنه غلامان در حدود ۴۵ کیلومتری شهر زابل و دو کیلومتری روستای قلعه نو است. کاوش‌ها نشان می‌دهد که این شهر در بخش شمال غرب خود یک نیایشگاه چهارگوش داشته که چهار برج دیده‌بانی دارد. برای ورود به این سازه تنها یک در، در ضلع جنوبی تعبیه شده‌است. در بخش شمال دهنه غلامان باستان‌شناسان ۱۲۰ اتاق در شمال و شرق و ۱۱۰ اتاق در جنوب، ۱۱ اتاق در جنوب کشف کرده‌اند.( سید سجادی، سید منصور، دهانه غلامان، ناشر، اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی، ص۱ – ۵)

[۶]. افشار سیستانی، پیشین

[۷] . شهر سوخته (Burned City) در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل – زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سال‌های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. تاریخچه این شهر به چهار قرن قبل از میلاد مسیح باز می گردد. افشار سیستانی، پیشین

[۸]. افشار سیستانی، همان، ص ۱۲۰۱

.[۹]همان

[۱۰]. همان، ص۱۲۰۲

[۱۱]. همان

[۱۲]. وندیداد مجموع قوانین طهارتی و گناهان و جرائم و تاوان آنها است که به صورت سوال و جواب تدوین شده و دارای ۲۲ فرگرد (=فصل) است. به منظور سندیت بخشیدن به مطالبی که الزاماً عقاید شخص زرتشت نیست، سوالات از زبان وی خطاب به اهوره مزدا مطرح شده و اهوره مزدا به آنها پاسخ گفته است. )تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، نشرسخن، سال۱۳۷۶، ص۶۱)

[۱۳]. افشار سیستانی، ایرج، بزرگان سیستان، پیشین، ص۱۰۳

[۱۴]. کریستن سن، کیانیان،ترجمه ذبیح الله صفا، تهران، چاپ هفتم، ناشر: علمی و فرهنگی، ۱ فروردین ۱۳۸۷، ص ۵

[۱۵]. افشار سیستانی، ایرج، پیشین، ج۲، ص۱۲۰۴

[۱۶]. همان

[۱۷]همان

[۱۸]. مجهول الوهیه، تاریخ سیستان، تصحیح ملک الشعراء بهار، تهران، انتشارات پدیده« خاور»، آبان ماه ۱۳۶۶، مقدم، چاپ دوم،   ص۱۰۶

[۱]. افشار سیستانی، ایرج، سیستان نامه، پیشین، ج۲، ص۱۱۹۳

[۲]. همان.

[۳]. همان.

[۴]. اصطخری، أبو اسحاق إبراهیم بن محمد الفارسی، المسالک والممالک، القاهره، ناشر: الهیئه العامه لقصور الثقافه، ص ۱۹۲

[۵]. ابن حوقل، محمد بن حوقل البغدادی الموصلی، صوره الأرض، محل نشر: بیروت،  ناشر: دار صادر، أفست لیدن، سال نشر: ۱۹۳۸ م ، ص ۱۵۰

[۶]. مستوفی، احمد، شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، موسسه ی جغرافیای دانشگاه تهران، دیماه ۱۳۵۱، ص ۱۱۷

[۸]. حازمی، محمد بن موسى الهمدانی، زین الدین، الأماکن أو ما اتفق لفظه وافترق مسماه من الأمکنه، محقق: حمد بن محمد الجاسر، ناشر: دار الیمامه للبحث والترجمه والنشر، سال نشر: ۱۴۱۵ هـ، ص ۱۲۳، ابن حوقل، محمد بن حوقل ، پیشین، ج۲ ص۴۱۴

[۹]. حموی، شهاب الدین أبو عبد الله یاقوت بن عبد الله الرومی الحموی، معجم البلدان، مکان نشر: بیروت، ناشر: دار صادر، سال ۱۹۹۵ م، چاپ دوم، ج۳ ص ۱۹۱، ابن حوقل، محمد بن حوقل ، پیشین ص۴۱۴

[۱۰]. اصطخری، پیشین، ج۱، ص۸۵،

[۱۱]ابن حوقل، محمد بن حوقل، پیشین، ج۲ ص۴۱۴، اصطخری، پیشین، ص۸۳، حموی، شهاب الدین، پیشین، ج۱، ص۱۷۸

.[۱۲]حموی، شهاب الدین، پیشین، ص۱۸۹، اندلسی، عبد الله بن عبد العزیز، معجم ما استعجم من أسماء البلاد والمواضع، محل نشر: بیروت، ناشر: عالم الکتب، سال ۱۴۰۳ هـ، چاپ سوم،  ج۳، ص۷۲۴،

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.