پیشینه تحقیق شکل گیری و مفهوم ادبیات تطبیقی دارای ۱۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مبحث نخست: شکلگیری ادبیات تطبیقی ۲
مبحث دوم: اهمیت ادبیات تطبیقی ۴
گفتار نخست: مکتب فرانسوی ۷
گفتار دوم: مکتب آمریکایی ۱۰
مبحث چهارم: رابطهی ادبیات تطبیقی با نقد ادبی ۱۲
مبحث پنجم: ادبیات تطبیقی در ایران و کشورهای عربی ۱۳
فهرست منابع ۱۷
نامورمطلق، بهمن. (۱۳۸۹). « دانشهای تطبیقی (مطالعهی بین رشتهای دانشهای تطبیقی)». در دانشهای تطبیقی (مجموعه مقالات فلسفه، اسطوره شناسی، هنر و ادبیات). تهران: سخن.
انوشیروانی، علیرضا. (۱۳۹۰). «ضرورت تدوین برنامهریزی راهبردی برای رشتهی ادبیات تطبیقی در ایران». در ویژه نامهی ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی. ۲٫ (۲). پاییز. صص ۸-۳٫
زرینکوب، عبدالحسین. (۱۳۸۶). نقد ادبی. (چاپ دوم). تهران: امیرکبیر.
غنیمی هلال، محمد. (۱۳۹۰). ادبیات تطبیقی. ترجمهی دکتر سیدمرتضی آیتالله زادهی شیرازی. (چاپ دوم). تهران: نشر امیرکبیر.
ندا، طه. (۱۹۷۳/۱۳۸۷). ادبیات تطبیقی. ترجمهی هادی نظریمنظم. (چاپ دوم). تهران: نشر نی.
ولک، رنه. (۱۳۹۰/۱۹۴۹). نظریه ادبیات. ترجمهی ضیاء موحد و پرویز مهاجر. (چاپ سوم). تهران: نشر نیلوفر.
ولک، رنه. (۱۹۵۵/۱۳۸۸). تاریخ نقد جدید. (ج. ۱). ترجمهی سعید ارباب شیرانی. (چاپ سوم). تهران: انتشارات نیلوفر.
الخطیب، حسام. (۱۳۹۰). «ادبیات تطبیقی در کشورهای عرب زبان: تاریخچه و جریانهای اصلی تا پایان دههی ۱۹۸۰». ویژهنامهی ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی.۲ (۲). پاییز. صص ۱۵۴-۱۳۸٫
انوشیروانی، علیرضا. (۱۳۸۹). «ضرورت ادبیات تطبیقی در ایران». در ویژهنامهی ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی. ۱٫ (۱). بهار. صص ۳۸-۶٫
ادبیات تطبیقی نیز همانند دیگر دانشهای نوپا که در قرون جدید مدوّن شدند، از زمانهای بسیار قبلتر در قالب مطالعات تطبیقی در حوزهی ادبیات کشورها وجود داشته است، امّا نه به اینصورتی که در این دوره به آن رسیده، که نتیجهی سیر تاریخی و تکاملی آن است. این دانش در قرون بعد توسط دانشمندان بهصورتهای مختلف به کار برده شد و تغریبا بهشکل دانشی مدوّن مورد توجه قرار گرفت. تفاوت بین مطالعات تطبیقی با دانشهای تطبیقی (ادبیات تطبیقی یکی از این دانشها به شمار میرود)، در اینجا مورد توجه است:
مطالعات تطبیقی دانشها و رشتهها از سابقهای بسیار طولانی برخوردارند، چنانکه ریشه در تکوین رشتهها و شاخههای علمی دارند… در مقابل دانشهای تطبیقی در قلمرو زمانی و با توجه به پارادایمهای خاصّی شکل گرفته و بخش خاصی از تاریخ علم را به خود اختصاص دادهاند… و دارای ویژگیهای علم هستند. لذا این دانشها به عنوان یک نظام منسجم با نظریه یا نظریههای مرتبط و با روش یا روشهای تحقیقاتی ویژه و همچنین پیکرهی مطالعاتی خاص خود تعریف و تبیین میشود. (نامورمطلق، ۱۳۸۹: ۲۱ و ۲۲)
قطعاً یکی از مواردی که باعث بهوجود آمدن ادبیات تطبیقی به عنوان یک دانش در قرون جدید شد، برخوردها و مناسبات میان مللها است که منجر به مطالعاتی تطبیقی از دورههای گذشته شد. بسیاری از افرادی که بهصورت تخصصی در زمینههای مختلف فعالیت میکنند، به دنبال پیدا کردن ریشهها و ارتباطهای مختلف در رشتهی خود میباشند. افرادی هم که در زمینهی ادبیات در کشور خود بهصورت تخصصی فعالیت می کنند، کنجکاو هستند تا ریشه بسیاری از مسائل را در این رشته و همچنین ارتباطهای ادبیات ملّی خود را با دیگر ملل کشف کنند، تا از این طریق بتوانند نسبت به ادبیات کشور خود دیدی روشنتر پیدا کنند. در این راستا به
مطالعهی ادبیات ملل دیگر میپردازند و پژوهشهایی را انجام میدهند. این مطالعات تطبیقی، خود منجر به
بهوجود آمدن رشتهی ادبیات تطبیقی بهصورت دانشی مستقل شد. یکی از تعبیرهایی که به شکلگیری این دانش کمک کرد، پدیدهی ادبیات جهانی[۱] بود. هر چند که در حال حاضر معنای آن تغییر یافته است. «تعبیر ادبیات جهانی از ابداعات گوته است. این مفهوم ناظر بر طرحی تاریخی از تحوّل ادبیات قومهای گوناگون است و بر اساس آن سرانجام همهی آنها با هم ترکیب خواهند شد. امروزه این تعبیر به معنایی به کار برده
میشود که منظور نظر گوته نبود» (ولک، ۱۹۵۵/۱۳۸۸٫ ج. ۱: ۲۸۳). گوته روابط و مناسبات ادبی میان ملتهای مختلف را ناشی از خستگی و بیزاری از تنشها و جنگهای ناپلئونی میدانست. وی این روابط مستمر را به نوعی پیشزمینهای برای شکلگیری ادبیات جهانی بهشمار میآورد. از طرفی دیگر در دنیای مدرن که علم با سرعت زیادی در حرکت است و حوزههای دانش روز به روز وسیعتر میشوند، تخصصی شدن هر چه بیشتر رشتهها و موضوعات مختلف دانش بشر، اقتضای آن است. توجه به جزئیترین مسائل در علم امروز، از ویژگیهای این جهان مدرن است. ولی از طرفی دیگر این جزئینگری باعث گسستگی هر چه بیشتر دانشهای مختلف شده و همین امر منجر به کمرنگ شدن نگرش کلی نسبت به دانشها شده است. این عوامل لزوم یک سری از دانشها را در قرون جدید ایجاب میکرد، که ادبیات تطبیقی یکی از این موارد است. «دانشهای میانرشتهای و تطبیقی درصدد پیوند مجدد دانشهایی برآمدند که جدایی آنها موجب آسیبهای جدی شده بود» (نامورمطلق، ۱۳۸۹: ۲۱). همانطور که گفته شد، مطالعات تطبیقی عمری بسیار طولانی دارد. تأثیرات متقابلی که ملّتهای مختلف در طول تاریخ بر یکدیگر گذاشتهاند، زمینههای این مطالعات را فراهم نموده است. «کهنترین پدیدهی اثر پذیری و اثرگذاری که از دیرباز بزرگترین نتایج ادبی را در بر داشته، تأثیر ادبیات یونان بر ادبیات روم بوده است.» (غنیمیهلال، ۱۳۹۰: ۵۰). امّا خواستگاه ادبیات تطبیقی در قرن ۱۹ از فرانسه شروع شد. «عبارت ادبیات تطبیقی ظاهرا از ویلمن[۲] است» (ولک، ۱۹۶۶/۱۳۸۵٫ ج.۴ بخش اول: ۱۱۰). ویلمن در
پژوهشهای خود به تأثیر و تأثر ادبیات فرانسه و دیگر کشورها به ویژه انگلستان میپرداخت، چرا که «ادبیات انگلیسی از ادبیات هر ملّت دیگری به فرانسویان نزدیکتر بود» (همان، ۱۱۰). وی به دنبال عرضه کردن تأثیرات متقابل ادبیات فرانسه با دیگر کشورهای اروپایی بود. «چیزی که در سخنرانیهای او تازگی دارد و ارزشمند است استفاده از ادبیات دیگر کشورهای اروپایی است تا با اشاره به چندین اثر مشهور انگلیسی و ایتالیایی بازتاب نبوغ فرانسوی را در کشورهای دیگر نشان دهد» (ولک،۱۹۶۶/۱۳۸۹٫ ج. ۳: ۳۶).
ادبیات تطبیقی دریچه ای است برای راغب کردن مردمان ملل مختلف به ادبیات یکدیگر از راه پیوندهایی که پژوهشهای ادبی بین دو ادبیات از دو یا چند ملت مختلف برقرار میکند. به این طریق و در شرایط آرمانی با مطالعهی ملتها در ادبیات یکدیگر، موجب خلق آثاری میشود که افزایش اشتراکهای فرهنگی و ادبی مللها را در پی دارد. هر چه قدر اشتراکها و زمینههای فرهنگی کشورها افزایش پیدا کند، بهصورت آرام زمینه برای یکسانسازی ادبیات ملتهای مختلف در قالب ادبیات جهانی فراهم میشود، که این منجر به حذف بسیاری از مرزهای آدمیان شده و همچنین تبعیض و خودپرستی به نوعی از میان مردمان برچیده میشود. در این راستا بسیاری از آثار ادبی گرانبها در هر ملّتی که به دلایل مختلف مهجور ماندهاند، مجال بروز مییابند، تا جایگاه اصلی خود را با جلب نظر ادیبان بزرگ دنیا کسب کنند. البته ناگفته نماند که از این دریچه آثار کمارزشی که به دلایل مختلف منجمله قدرت سیاسی، جایگاهی بیش از آنچه لایقش بودهاند کسب کرده اند، در پژوهشهای مختلف به محک واقعی سنجیده میشوند و جایگاه اصلی خود را پیدا میکنند. علاوه بر این ادبیات تطبیقی فردیت ادبیات هر ملت را آشکار می کند و به نوعی به کشف آنچه ویژهی یک ملّت یا یک فرهنگ و یا حتی یک شخص است، میپردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی به شناساندن ادبیات ملی بسیار کمک میکند چرا که به قول فردینان برونتیر[۳] استاد ادبیات فرانسه، « ما هرگز خودمان را نخواهیم شناخت اگر فقط خودمان را بشناسیم» (انوشیروانی، ۱۳۸۹: ۷). با پژوهشهای تطبیقی میتوان آنچه را در ادبیات هر ملّت وجود دارد، برجسته و تلاقیهای فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی هر یک را کشف کرد. حتی با بررسیهای تاریخی ادبیات هر کشوری بهصورت تطبیقی، میتوان به ریشه و عمق بسیاری از مفاهیم فرهنگی، اجتماعی رسید. «در واقع مسئلهی ملیت و سهم مشخص هر ملّت در این فرآیند کلی ادبی است که باید اهمیت اساسی پیدا کند» (ولک، ۱۹۴۹/۱۳۹۰: ۴۸). در کنار فردیت بخشی به ادبیات هر ملتی از دریچهی ادبیات تطبیقی، به نوعی باعث تکامل ادبیات ملی میشود، چرا که برخوردهای ادبی باعث آشکار شدن خلأهای ادبی هر ملّت میشود.
سیاستمدار و مورخ و منتقد ادبی فرانسه:(۱۷۹۰_ ۱۸۷۰)Abel Francois Villemain :1
۱۸۴۹_ ۱۹۰۶)) Ferdinand Brunetiere :1
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر