پیشینه تحقیق نماد و ویژگی های آن و نمادپردازی در اشعار دارای ۴۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۲٫ تعریف نماد ۲
۱-۱-۲٫ تفاوت رمز و نماد ۴
۲-۱-۲٫ تفاوت نماد و استعاره ۶
۳-۱-۲٫ تفاوت نماد و کنایه ۹
۴-۱-۲٫ تفاوت نماد و نشانه ۱۱
۵-۱-۲٫ تفاوت نماد و تمثیل ۱۲
۶-۱-۲٫ نماد و اسطوره ۱۵
۲-۲٫ نمادپردازی به عنوان یک مکتب ۱۸
۱-۲-۲٫ شباهتها و تفاوتهای سمبولیسم اروپایی و سمبولیسم شعر معاصر ایران ۲۱
۳-۲٫ ویژگیهای نماد ۲۵
۱-۳-۲٫ کارکرد نماد ۲۸
۲-۳-۲٫ قرینهها یا کلیدهای گشایش نماد ۳۰
۳-۳-۲٫ انواع نماد ۳۱
۴- ۲٫ نمادپردازی در شعر معاصر ۳۵
کتابنامه ۴۰
ولک، رنه و وارن، آوستن(۱۳۷۳). نظریۀ ادبی، ترجمۀ ضیاء موحد و پرویز مهاجر، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
پورنامداریان، تقی و دیگران(۱۳۹۱). «بررسی و تأویل چند نماد در شعر معاصر». نشریۀ ادبیات پارسی معاصر، سال دوم، شمارۀ اول، بهار و تابستان، صص ۴۸ـ۲۵٫
و خسروی شکیب، محمد(۱۳۸۷). «دگردیسی نمادها در شعر معاصر». فصلنامۀ پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شمارۀ ۱۱، پاییز و زمستان، صص ۱۶۲ـ۱۴۷٫
(۱۳۷۶). رمز و داستانهای رمزی در ادبیات فارسی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ دوم.
حجوانی، مهدی(۱۳۷۵). «کاربردهای علم بیان در ادبیات داستانی (مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه، تمثیل)». نشریۀ ادبیات داستانی، شمارۀ ۴۰، تابستان، صص۲۹ـ۲۳٫
آقاحسینی، حسین و خسروی، اشرف(۱۳۸۹). «نماد و جایگاه آن در بلاغت فارسی». مجلۀ بوستان ادب، دورۀ دوم، شمارۀ ۲،تابستان، صص ۳۰ـ۱٫
زادهوش، محمدرضا(۱۳۹۰). آشنایی با سبکهای ادبی و مکتبهای هنری. اصفهان، چ اول.
شمیسا، سیروس(۱۳۹۰). بیان. تهران: میترا، چ اول از ویراست چهارم.
و حسینپور، علی(۱۳۸۰). «جریان سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر ایران». مجلۀ مدرس، دوره ۵، شماره ۳، پاییز و زمستان، صص ۴۲ـ۲۷٫
(۱۳۷۱). داستان یک روح. تهران: فردوس و مجید، چ اول.
کزازی، میر جلالالدین(۱۳۶۸). از گونه ای دیگر. تهران: مرکز، چ اول.
براهنی، رضا(۱۳۴۱). آهوان باغ. تهران: سپهر، چ اول.
(۱۳۶۶). اسماعیل. تهران: مرغ آمین، چ اول.
(۱۳۶۷). بیا کنار پنجره. تهران: مرغ آمین، چ اول.
نماد واژهای فارسی است که در زبان عربی به آن رمز و در زبان اروپایی سمبول میگویند. «سمبل(symbol) معادل انگلیسی نماد است و در اصل یونانی از دو جزء «syn=sym»و «ballein» ساخته شده است. جزء نخست این کلمه به معنی«با»، «با هم» و جزء دوم به معنی «انداختن»، «ریختن»، «گذاشتن»و «جفتکردن» است. پس کلمه «symballein»به معنی«با هم انداختن»،«با هم ریختن»، «با هم گذاشتن»، «با هم جفتکردن» و نیز به معنی«شرکتکردن»، «سهمدادن»و«مقایسهکردن» است. کلمه «Symbole» در یونانی از همان اصل است و به معنی «نشانه» یا«علامت» به کار میرود» (پورنامداریان، ۵:۱۳۷۶).
زبان هنگامی که بر امور واقعی دلالت میکند و در حد گزارههای خبری است، در حیطۀ «دلالتهای زبانی» قرار دارد و هنوز به قلمرو ادبیات وارد نشده است. «مجاز مرسل» زبان را از دلالتهای زبانی به مرحلۀ «دلالتهای مجازی» سوق میدهد و در ادامۀ راه، «استعاره» (مجاز هنری با علاقۀ مشابهت) است که آن را به مرحلۀ «دلالتهای شاعرانه» یا «نظریۀ بیان» میرساند. آفرینشهای ادبی و هنری و آن چیزی که کلام را به ادبیات محض و ناب تبدیل میکند، اغلب در این مرحله و البته مرحلۀ بعد از آن، یعنی نماد، اتفاق میافتد. در مرحلۀ نماد از آنجا که نمیتوان معنی قطعی و نهایی برای واژه در نظر گرفت زمینه برای گسترش معنا و تأویلپذیری کلام فراهم میشود.
یکی ازمهمترین تمایزهای میان زبان ادبی با زبان عادی و علمی، استفاده مجازی از زبان است؛ یعنی در زبان ادبی و شعر، نشانههای زبانی به طور مستقیم به مصداقهای خارجی خود برنمیگردند و با توجه به اینکه از هر نشانه زبانی چگونه و در چه رابطهای در زبان ادبی استفاده شود، نامهایی ازقبیل مجاز، استعاره، کنایه، تمثیل و نماد به وجود میآید.
در نماد صورت عینی، معنای ذهنی را از طریق قیاس یا تداعی نشان میدهد و رابطۀ میان این دو سویه تأویلی است؛ به عبارت دیگر، در تعریف نماد باید گفت: هر نشانۀ زبانی که به مصداقهای خارجی خود با رابطۀ تأویلی اشاره میکند.
«زبان نمادین و سمبلیک زبانی تأویلپذیر و سیال است و در بندکردن و محدودیت معنایی آن ناممکن. تناسبها و روابطی که واژگان نمادین با هم برقرار میکنند سبب شکلگیری بافتهایی با لایههای معنایی گوناگون میشود که بنا بر مقتضیات زمانی و روحیه مخاطب تأویلهای گوناگونی میپذیرد» (پورنامداریان و دیگران، ۱۳۹۱: ۲۳).
نماد تأویلپذیر است و تأویل و تفسیر آن تعارضی با معنای لفظیاش ندارد، اگرچه معنای آن را باید در ورای لفظ جستوجو کرد؛ زیرا افزون بر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای به خواننده القا میکند.
رمز یکی از اصطلاحاتی است که معادل نماد و سمبول به کار رفته است. رمز، عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکیب و عبارتی که در معنا و مفهومی ورای آنچه ظاهر آن مینماید، دلالت دارد. در فرهنگها و لغتنامهها از جمله لغت نامۀ دهخدا واژۀ رمز اینگونه تعریف شده است:
رمز کلمهای است عربی به معنای اشارهکردن با یکی از اعضای بدن. رمز در فارسی در معانی گوناگونی به کار میرود؛ ازجمله اشاره، راز، ایما، دقیقه، نکته، معما، نشانه، علامت، اشارتکردن پنهان، نشانه ای مخصوص که از آن مطالبی درک شود، چیز نهفته میان دو یا چند کس که دیگری بر آن آگاه نباشد و بیان مقصود با نشانهها و علائم قراردادی و معهود.
«رمز چیزی است که ازجهان شناختهشده و قابل دریافت و تجربه از طریق حواس به چیزی از جهان ناشناخته و غیرمحسوس یا به مفهومی جز مفهوم مستقیم و متعارف خود اشاره میکند؛ به شرط آنکه این اشاره مبتنی بر قرارداد نباشد وآن مفهوم نیز یگانه مفهوم قطعی و مسلّم آن تلقی نگردد؛ بنابراین میتوان رمز را نشانهای پیدا از واقعیتی ناپیدا شمرد» (پورنامداریان، ۱۳۷۶: ۲۲).
برخی رمز را اصطلاحی عمومی و نماد (سمبول) را اصطلاحی تخصصی میدانند. «با نگاهی دقیق به مفهوم و کاربرد گسترده آن، درمییابیم که بین رمز و سمبل باید رابطۀ عموم و خصوص حاکم باشد» (نصر اصفهانی، ۱۳۸۸: ۱۶۷).
برخی نیز معتقدند اگر نماد با یکی از معانی خود شناخته شود دیگر نماد نیست؛ بلکه رمز یا علامت یا نشانه محسوب میشود. «رمز با نماد [سمبول] متفاوت است. معنای باطنی نماد بیش از یکی است و دریافت آن هم بستگی به موقعیت و حال و ذوق مخاطب دارد. اگر نماد در یکی از معانیاش معروف و تثبیت شود، دیگر به آن نماد نمیگوییم، بلکه از آن به عنوان «نماد مرده» تعبیر میکنیم که به نوعی همین رمز یا علامت یا نشانه است» (حجوانی، ۱۳۷۵: ۲۷).
پورنامداریان معتقد است که «رمز میتواند معادلی برای واژه «سمبل» در زبانهای اروپایی باشد؛ زیرا تا حدودی حوزه معنایی یکسانی با نماد و سمبل دارد» (پورنامداریان، ۱۳۷۶: ۴)؛ بنابراین از میان انبوه اصطلاحاتی که برای «سمبول» بیان شده است، نمود، نماد، نمودگار، نمون، نشانه، علامت، مظهر و غیره، میتوان«رمز» یا اصطلاح فارسی آن، «نماد» را به جای «سمبول » به کار برد و تعبیر رمزگرایی و نمادپردازی را مترادف اصطلاح «سمبولیسم » دانست. «نماد» به عنوان اصطلاحی ادبی ارتباطی نزدیک با استعاره، کنایه و تمثیل دارد.
نماد تا آنجا که بر معنایی غیر از معنای ظاهری دلالت میکند، یعنی معنی مجازی دارد، به عنوان یکی از صور خیال در ردیف «استعاره» قرار میگیرد و چون علاوه بر معنی مجازی اراده معنی حقیقی و وضعی آن هم امکانپذیر است، باز به عنوان گونهای از صور خیال نوعی «کنایه » است، اما از آنجا که به دلیل عدم قرینه، معنی مجازی آن در یک بعد و یک سطح از تجربههای ذهنی و عینی انسان محدود نمیشود دیگر از صور خیال جدا میشود و از نظر ابهام از استعاره و کنایه درمیگذرد و در حدی بالاتر از آنها قرار میگیرد.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر