869 views
پیشینه تحقیق عوامل موثر در تحکیم روابط زناشویی و رویکرد زوجدرمانی شناختی- رفتاری و مداخلات درمانی در آن دارای ۴۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- رضایتمندی از روابط زناشویی ۴
۲-۲-خشنودی در خانواده و عوامل موثر بر آن ۵
۲-۳- عوامل موثر در تحکیم روابط زناشویی ۷
۲-۴- رویکرد زوجدرمانی شناختی- رفتاری ۱۳
۲-۵- فرآیند درمان در زوجدرمانی شناختی- رفتاری ۱۴
۲-۶- مداخلات درمانی در زوج درمانی شناختی- رفتاری ۱۵
مداخلات درمانی جهت تغییرات شناختی ۱۵
تکنیکهای درمانشناختی ۱۷
مداخلات درمانی جهت بهبود مهارتهای رفتاری ۱۷
مداخلات درمانی جهت بهبود مهارتهای ارتباطی ۲۰
آموزش مهارتهای ارتباطی ۲۱
۲-۷- زوجدرمانی گروهی ۲۵
۲-۸- پیشینه و سابقه پژوهش ۲۸
پژوهش مرتبط با رضایتمندی در روابط زناشویی ۲۸
پیشینه تجربی تحقیق در داخل کشور ۲۸
پیشینه تجربی تحقیق در خارج از کشور ۳۰
پژوهش مرتبط با زوجدرمانی شناختی-رفتاری ۳۴
ساراسون، ا.ج، ساراسون، ب. ا.(۱۳۸۲) روانشناسی، ترجمه ب، بخاریان، تهران، انتشارات رشد.
نظری، ع. م.(۱۳۸۳). بررسی و مقایسه تاثیر غنیسازی ارتباط و مشاوره راهحل محور بر رضایت زناشویی زوجهای شاغل. پایاننامه دکترا، دانشگاه تربیت معلم.
ادیب راد، ن. (۱۳۸۳) مقایسه باورهای ارتباطی زنان مراجعهکننده به مراکز قضایی خانوادن و زنان مایل به ادامه زندگی مشترک شهر تهران، نخستین کنگره سراسری آسیبشناسی خانواده در ایران. تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
سلیمانیان، ع. ( ۱۳۷۳) بررسی رابطه بین افکار غیرمنطقی و رضایت زناشویی. پایاننامه ارشد. دانشگاه تربیت معلم.
شارف، ر.(۱۳۸۱) نظریههای روان درمانی و مشاوره، ترجمه فیروزبخت، م. تهران. موسسه رسا.
اعتمادی، ع. (۱۳۸۴) بررسی و مقایسه اثربخشی رویکرد روانی آموزشی مبتنی بر شناختی-رفتاری و ارتباط درمانی بر جمعیت زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان. پایاننامه دکتر، دانشگاه تربیت معلم.
آلیس، آ. (۱۳۸۰) زوج درمانی ترجمه ج صالحی، تهران، نشر میثاق.
شفیعآبادی، ع. (۱۳۸۱) پویایی گروهی. تهران، انتشارات رشد.
شفیعآبادی، ع. ناصری، غ.ر. (۱۳۸۱). نظریههای مشاوره و رواندرمانی. تهران. نشر دانشگاهی.
اولیا، ن. فاتحیزاده، م، بهرامی، ف. (۱۳۸۵) تاثیر آموزش غنیسازی زندگی زناشویی بر افزایش صمیمیت زوجین. فصلنامه خانواده پژوهشی، شماره ۶٫
برنز، د.(۱۳۸۶). شناخت درمانی، روانشناسی افسردگی. ترجمه قراچهداغی، م. تهران. انتشارات چکامه .
هالفورد،ک. (۱۳۸۷) زوجدرمانی کوتاه مدت. چاپ اول ترجمه م. تبریزی، م. کاردانی و ف، جعفری. تهران، نشر فروزان.
هاوتون و همکاران(۱۹۴۲). درمان شناختی، ترجمه قاسمزاده(۱۳۷۸).
یونسی، ج. ( ۱۳۸۳) نقش ما در تحریفات شناختی(تفکر شاری گونه) در آسیبهای روانی. نشریه تازههای رواندرمانی شماره ۱۴٫
یونسی، ج.، رضافر، ع. (۱۳۸۳) نقش بازآموزی اسنادی بر سبک اسناد زوجین و رضایت زناشویی. مجموعه مقالات کنگره سراسری آسیبشناسی خانوادگی.
برنشتاین، اچ اف؛ برنشتاین، ت. (۱۳۸۴) شناخت و درمان رفتاری، زناشویی ترجمه م، سهرابی. تهران، نشر رسا.
اگرچه رضایت زناشویی و عوامل مربوط به آن به طور گستردهای مورد پژوهش قرار گرفتهاست، ولی این موضوع همچنان مورد توجه و علاقه پژوهشگران قرار گرفتهاست. این گستردگی پژوهش، اهمیت رضایت زناشویی را نشان میدهد. علت گستردگی پژوهشهایی که در مورد رضایت زناشویی انجام گرفته، ناشی از اهمیت آن در سلامت فردی و خانوادگی آن است و همچنین فواید آن که عاید جامعه میشود، پیشگیری از جنایتهای اجتماعی و پیشگیری و کاهش بروز طلاق از فواید اجتماعی رضایت زناشویی هستند(ایکرت[۱]، ۱۹۹۸؛ استیکل[۲]،۱۹۹۸ به نقل از اورتینکال و وانستین وگان[۳]، ۲۰۰۶).
در دهه ۹۰ مطالعاتی علمی پیرامون رضایت زناشویی توجه زیادی را به خود جلب کرد. در مقایسه با یافتههای علمی دهه گذشته، در دهه ۹۰ حجم زیادی از مطالعات به جنبههای مختلف رضایت زناشویی اختصاص داشتهاست(نظری، ۱۳۸۷). درک کیفیت و ارزش ازدواج وسیلهای برای درک اثرات آن بر روی تمام فرآیندهای داخل و خارج خانواده است. دلایل معنوی و منطقی مطالعه بر روی جزییات رضایت زناشویی، درک محوریت آن در سلامت خانواده و اشخاص میباشد. اهمیت آن برای جامعه در حالی که ازدواجهای موفق شکل بگیرد، دست کشیدن از جرم و نیاز به گسترش مداخلات تجربی برای زوجها به منظور جلوگیری یا کم کردن فشارهای زناشویی به طلاق است.
در دهه ۸۰ و ۹۰ محققین و موضوع رضایت زناشویی را با تاکید بیشتر بر جنبههایی از تعاملات زناشویی که کمتر محسوس و قابل مشاهده است ادامه دادند(شامل تفسیر رفتارهای متقابل، هیجانات تجربهشده، پاسخهای فیزیولوژیک به تعاملات). همچنین به الگوهای کلی تعاملات زوجها و ابعاد اجتماعی آن که نادیده گرفتهشده بود و خشونتهای زناشویی توجه بیشتری داشت(نظری، ۱۳۸۷).
عواملی که بر رضایت زناشویی تاثیر میگذارند، در فرهنگهای مختلف متفاوتند. برای مثال کامو[۴](۱۹۹۳) در پژوهش خود نشان داد در حالی که کشور ژاپن درآمد شوهر از عوامل تاثیرگذار بر رضایت زناشویی است، در امریکا این عامل به این اندازه اهمیت ندارد(اورتینکال و وانستین وگان، ۲۰۰۶).
الیس(۱۹۸۹) معتقد است برای تعریف رضایت زناشویی شیوههای مختلفی وجود دارد که یکی از بهترین تعاریف به هاکینز[۵](۱۹۸۹) است. ولی رضایت زناشویی را «احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربهشده توسط زن و شوهر موقعی که همه جنبههای ازدواج را در نظر میگیرند» میداند. رضایت یک متغیر نگرشی است و بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب میشود. طبق تعریف فوق رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذتبخشی است که زن و شوهر از جنبههای مختلف زناشویی خود دارند و نارضایتی زناشویی در واقع نگرشی منفی و ناخوشنود از جنبههای مختلف روابط زناشویی است(سلیمانیان، ۱۳۷۳).
وینچ[۶](۱۹۷۴، به نقل از نظری، ۱۳۸۷) رضایت زناشویی را سازگاری بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار میداند. بر اساس این تعریف رضایت زناشویی وقتی وجود دارد که وضعیت موجود فرد در روابط زناشویی مطابق با انتظار میباشد.
بدیهی است که ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که در بزرگسالی منعقد میشود، انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی نقطه عطفی در رشد و پیشرفت شخص تلقی میشود.
دلایل اصلی افراد برای ازدواج چیست؟ به نظر میرسد که در جامعه امروزی سه دلیل اصلی برای ازدواج وجود دارد. الف) عشق ب)همنشینی ج) تحقق انتظارها
رایجترین توضیحی که به عنوان دلایل ازدواج مطرح میشود عشق است. واضح است که عشق برای افراد مختلف معانی بسیار متفاوتی دارد. در کل عشق به مجموعهای از احساسات مثبت عمیق اشاره میکند که معطوف به فرد دیگر است، برای آن که زندگی زناشویی به خشنودی بیانجامد باید این احساسات عمیق اعلام و پاسخ مناسبی از طرف مقابل دریافت شود. افراد با هدف همنشینی نیز ازدواج میکنند.
عشق مربوط به همنشینی محبتی است که ما نسبت به افرادی احساس میکنیم که در زندگیمان به طور عمیق با آنها پیوند خوردهاست. این همان عشق است که بر شراکت در تجربه استوار است، عشقی که در آن میدانیم طرف مقابل ما همیشه در کنار ما است، عشقی که به وسیله آن میدانیم همیشه به خاطر آنچه هستیم پذیرفتهمیشویم.
زوجهای امروزی با هدف تحقق انتظاراتشان نیز ازدواج میکنند، شناخت انتظارات، بیان آنها و تلاش برای تحقق آنها در حد اعتدال چیزی است که خشنودی را در روابط زناشویی محقق میسازد. افراد انتظار دارند که از همسرانشان به طور خاص و از ازدواج به طور عام سود مطمئنی عایدشان شود.
مهمتر آنکه همسر در جامعه صنعتی، فنی و مساواتطلبانه فعلی معنای عمیقتری از انتظار را در ذهن دارند. آنان به نقش خانهداری یا نانآوری خانواده قانع نیستند و چیزی کمتر از کمال را نمیپذیرند و نه انتظار دارند. این کمال مطلوب بر احساس سادهلوحانه از خوشبختی و رضایت خاطر استوار است و در مجموع میتوان گفت که در عصر حاضر باورهای غلط متعددی پذیرفتهشدهاند، زوجها این عقیده را پذیرفتهاندکه ازدواج ارضای هر نیاز روانشناختی را به همراه دارد و همین عقاید که راهی برای سرخوردگی زناشویی خواهدبود. انتظار همیشه شاد بودن، رفع نیازها و تحت حمایت و تایید بودن همیشگی از جمله همین عقاید است.
شاد بودن به عنوان یک فرد یا یک زوج، پیوسته در تمام عمر کار سختی است. هیچ فردی همیشه شاد نیست و برای زوجها نیز طبیعی است که دوره این از ناشادی، کشمکش یا فشاری داشتهباشند، تصویری که میتوان از ازدواج ارائه داد، خوشی و سعادت پیوسته زناشویی است. واقعیت این است که ازدواج فرد را شاد نمیکند شاد نگهمیدارد، یا به وی کمک نمیکند که از زحمت و سختی دور شود. قطعا کسی که هدفش از ازدواج همیشه شاد بودن است محکوم به شکست است، توافق در ارزشها با رضایت زناشویی در ارتباط است. به این معنا که زوجهای موفق خود را با نظام زندگیشان متعلق میسازند، مطالعه ازدواجهایی که امکان ارزیابی آنها وجود دارد بر این امر دلالت میکند که الگوهای متفاوتی در عملکرد موفقیتآمیز از ازدواجها به نمایش گذاشتهمیشوند(نظری،۱۳۸۷).
یک روش واحد برای هر فرد به منظور داشتن زندگی زناشویی خشنود وجود ندارد، اما با پیگیری عناصر اصلی معلوم میشود که گرچه الگوها متنوعند ولی قواعد مشترکی وجود دارند. بعضی از قواعد مشترکی که در ازدواجهای خشنود با الگوهای عملکردی متنوع مشاهده میشود عبارتند از:
همسران در یک زندگی زناشویی موفق، بادوام و توام با رضایت به یکدیگر احترام میگذارند، هر یک از همسران بعضی ویژگیها یا تواناییهای قابل احترام را در دیگری مییابند، مثل همسر خوبی بودن، تامین مخارج کردن، طبع و ذوق هنری داشتن و غیره هر چقدر میزان احترامگذاری به یکدیگر وسیعتر باشد، زندگی زناشویی رضایتمندانهتر خواهدبود. این همسران تایید و ارزشگذاری خود برای همسرشان را نشان میدهند به طور پیوسته کارهایی را انجام میدهند و بیان میکنند که عواطف، عشق و احترامشان را به یکدیگر نشان میدهد و اعمالی را که اهداف ازدواجشان را حمایت و تایید میکند انتخاب میکنند.
همسران نسبت به یکدیگر بردبار هستند. آنها درک میکنند که احتمال فریبخوردن یا خطا کردن در خودشان وجود دارد. انسان را آسیبپذیر میبینند و به این ترتیب میتوانند قصور و کوتاهی دیگری را بپذیرند، آنها مسئولیت رفتار و عزت نفس خود را به طور فردی میپذیرند و انتظار ندارند که شریک زندگیشان مسئول شاد و خوشحال نگهداشتن آن باشد. به همین دلیل از سرزنش و انتقاد یکدیگر اجتناب میکنند و در عوض آنچه در مورد همسرشان درست است تایید میکنند. با همدلی به سخنان یکدیگر گوش میدهند و در جستجوی عواملی هستندکه در روابط آنها تاثیر به جای میگذارد.
همسران به پایه اعتماد متقابل به تشریک مساعی میپردازند. تشریک مساعی بر اعتماد متقابل زوجهای دارای زندگی زناشویی با ثبات و رضایت بخش بنیان نهاده شدهاست و به آنها امکان صرف وقت، انرژی، رغبت و اطمینان به درگیرشدن در فعالیتها و کارهای فرعی خارج از محیط زناشویی را میدهند. آنها آزاد هستند که نه تنها فقط از یکدیگر بلکه از هر چیز و هر کس دیگر که ممکن است آنها را به طور فردی یا دوتایی علاقمند سازد، لذت ببرند.
در یک ارتباط زناشویی توأم با حس همکاری و مشارکت ممکن نیست زن و مرد همیشه با هم موافق باشند، اما میتوانند به راحتی مخالفت خود را اعلام کنند و این امر مورد پذیرش قرار گیرد و با هم به دنبال راه حلی میگردندکه مورد تایید هر دو قرار گیرد(نظری، ۱۳۸۷).
وینچ(۱۹۷۴، به نقل از وزیری، ۱۳۸۶) هشت معیار را برای موفقیت زناشویی مطرح کردهاست، که عبارتند از: ثبات، انتظارات اجتماعی، رشد شخصیت، مصاحبت، شادی، رضایت، سازگاری و یکپارچگی. البته عوامل زیادی میتواند در رضایت زناشویی موثر باشند و هر کس با توجه به نگرش خاص خود و یا نتایج پژوهش هایش عواملی را برای رضایت زناشویی بیان میکند.
صمیمیت
احساسات مثبت اوایل ازدواج، به مرور میتواند به عشقی عقلانی و منطقی تبدیل شود. شوهر میتواند از گفتن«دوستت دارم» و زن از شنیدن آن لذت ببرند، زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت، وفاداری، اعتماد و دوستی به هم گره خورده و عشق قویتر و عمیقتر را پایهگذاری میکند(بک، ۱۳۷۶).
احترام به همسر
تاجیک اسماعیلی(۱۳۷۷) در رابطه با نقشهای شوهر مینویسد مرد بایستی به همسر خود، به خصوص در حضور دیگران احترام بگذارد، این احترام باید توأم با صمیمیت و مهربانی باشد. بنابراین، زن نیازمند دریافت محبت و احترام از طرف شوهر است، به ویژه هنگامی که در حضور دوستان و آشنایان قرار داشتهباشند این امر باعث میشود که زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندی کند و این احساس شوق او را به زندگی زناشویی و آمادگی وی برای گذشت و بردباری در برابر محرومیتها و سختیهای احتمالی بیشتر میکند.
برقراری روابط اجتماعی
نباید از اهمیت زیاد ارتباط در گروه غافل شویم. ارتباط باعث میشودتا این مجموعه که برای رسیدن به اهدافی مشترک با هم درتعاملاند وحدت پیدا کنندو دلیل لزوم برقراری ارتباط بین اعضای گروه، وجود مشکلات و موانع بیرونی و درونی است(هارجی، ساندرز و دیکسون[۷]، ۱۹۹۴؛ ترجمه بیگی و فیروزبخت، ۱۳۷۷).
مارکوسکی و گرینوود[۸]، ۱۹۸۴؛ ترجمه موسوی ۱۳۸۶) به این نتیجه رسیدند که یک ارتباط مثبت بین سازگاری اجتماعی و سازگاری زن و شوهر وجود دارد، بدین معنی که افرادی که در زندگی زناشویی سازگار و موفق هستند در روابط اجتماعی خود نیز افرادی سازگار و موفق خواهندبود.
[۱] Eckert
[۲] Stickle
[۳] Orathinkal & Vansteenwegen
[۴] Kamo
[۵] Hakinz
[۶] Winch
[۷] Harge, Sanders &Decson
[۸] Markowski & Greenwood
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر