529 views
پیشینه تحقیق اهمیت شناسائی مواد مغذی در تغذیه حیوانی و یونجه واهمیت آن در تغذیه دام دارای ۶۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۲- نقش تغذیه ۵
۲-۲- اهمیت شناسائی مواد مغذی در تغذیه حیوانی ۶
۳-۲- تاریخچه شناسایی خوراک ها و مواد مغذی آنها ۸
۴-۲- جداول ارزش غذایی علوفهها ۸
۵-۲- جداول استاندارد ۱۱
۶-۲- تفاوت و تغییرات مواد مغذی در خوراک های دام و طیور ۱۵
۱-۶-۲- علوفه مزارع و مراتع ۱۵
۷-۲- روش های شناسایی ارزش غذایی خوراک های دام و طیور ۱۵
۱-۷-۲- شناسایی مواد خوراکی با روش های شیمیائی ۱۷
۲-۷-۲- تجزیه تقریبی ۱۷
۸-۲- مواد خوراکی و طبقه بندی آن ۱۸
۱-۸-۲- مواد خوراکی متراکم انرژی زا ۱۸
۲-۸-۲- مواد خوراکی خشبی ۱۸
۹-۲- یونجه ۱۹
۱-۹-۲- یونجه واهمیت آن در تغذیه دام ۲۰
۲-۹-۲- عوامل موثر بر ارزش غذایی یونجه ۲۱
۱-۲-۹-۲- گونه، واریته و سویه گیاه ۲۱
۲-۲-۹-۲- نسبت برگ به ساقه ۲۱
۳-۲-۹-۲- مرحله رشد در زمان برداشت ۲۱
۴-۲-۹-۲- حاصلخیزی و خصوصیات خاک ۲۱
۵-۲-۹-۲- اثرات اقلیم فصل آب و هوا روی ترکیبات یونجه ۲۲
۶-۲-۹-۲- زمان و فصل برداشت یونجه ۲۲
۳-۹-۲- ارقام مختلف یونجه ۲۳
۴-۹-۲- انواع یونجه زراعی داخلی و خارجی ۲۳
۱-۴-۹-۲- یونجه همدانی: ۲۳
۲-۴-۹-۲- رقم رنجر: ۲۳
۳-۴-۹-۲- یونجه کدی: ۲۳
۴-۴-۹-۲- قره یونجه: ۲۴
۵-۴-۹-۲- یونجه سیمرجنسک یا: ۲۴
۶-۴-۹-۲- یونجه ۲۱۲۲: ۲۴
۷-۴-۹-۲- یونجه یزدی: ۲۴
۸-۴-۹-۲- یونجه بمی: ۲۴
۹-۴-۹-۲- یونجه بغدادی: ۲۵
۱۰-۴-۹-۲- یونجه نیک شهری: ۲۵
۱۱-۴-۹-۲- یونجه مائوپا: ۲۵
۱۲-۴-۹-۲- یونجه درختی: ۲۵
۱۰-۲- ترکیبات شیمیایی خوراک ۲۶
۱۱-۲- خصوصیات فیزیکی مواد خوراکی ۳۱
۱-۱۱-۲- اندازه ذرات ۳۲
۱-۱-۱۱-۲- اندازه گیری ذرات ۳۲
۲-۱-۱۱-۲- توصیههای اندازه ذرات ۳۴
۲-۱۱-۲- عامل موثر فیزیکی(pef) و فیبر موثر فیزیکی(peNDF) ۳۸
۳-۱۱-۲- جرم حجمی لحظه ای ۴۱
۴-۱۱-۲- ظرفیت نگهداری آب ۴۳
۵-۱۱-۲- دانسیته تودهای ۴۴
۶-۱۱-۲- ماده خشک محلول ۴۵
۱۲-۲-فعالیت جویدن ۴۶
۱۳-۲-خوردن ۴۷
۱۴-۲- نشخوار ۴۷
۱۵-۲-عوامل تغذیهای تاثیرگذار روی فعالیت جویدن ۴۹
۱-۱۵-۲- ساختار شیمیایی خوراک ۴۹
۲-۱۵-۲- ساختار فیزیکی خوراک ۴۹
مراجع ۵۱
ترکنژاد، ا. (۱۳۷۸) . بررسی پتانسیلهای اکولوژیکی یونجههای یکساله ایران. رساله دکتری، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس.
جوان، ع. (۱۳۷۴) . ضرورت شناسایی و تعیین ارزش غذایی منابع خوراک دام و طیور (سمینار) . مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان سیستان و بلوچستان.
جوان، ع. (۱۳۷۹) . تعیین ارزش غذایی ارقام مختلف سورگوم مورد کشت در استان سیستان و بلوچستان به روشهای In vitro and In situ . پایان نامه کارشناسی ارشد علوم دامی، مرکز آموزش عالی امام خمینی (ره) تهران.
جوان، ع. (۱۳۸۳) . تعیین ارزش غذایی منابع خوراک دام و طیور استان سیستان و بلوچستان. مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان سیستان و بلوچستان.
اصفهانی، م. (۱۳۶۸) . تعیین میزان نسبی ساپونینها در یونجه. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.
معیر، ع. (۱۳۸۷) . تعیین ترکیبات شیمیایی گیاه یونجه در مرحله بستهبندی و زمان مصرف در چینهای متفاوت. نخستین همایش ملی صنعت دام وطیور در استان گلستان.
نیکخواه، ع. (۱۳۶۴) . مصرف ضایعات چای در تغذیه گوسالههای پرواری. مجله علوم کشاورزی ایران، جلد ۱۶، دانشکده کشاورزی کرج.
نیکخواه، ع. (۱۳۶۹) . هزینه تولید افزایش وزن زنده گوسفند پرواری در استان یزد. فصلنامه دام و دامپرور، شماره ۲٫
نیکخواه، ع. و ح، امانلو. (۱۳۷۴) . اصول تغذیه دام و خوراک دادن دام (ترجمه). چاپ دوم، انتشارات جهاد دانشگاهی زنجان.
نیکخواه، ع. (۱۳۸۶) . اثرات طول قطعات یونجه و اندازه ذرات جیره کاملاً مخلوط شده بر توان تولیدی گاوهای شیرده هلشتاین در اوایل شیردهی. پژوهش و سازندگی، امور دام وآبزیان، شماره ۷۶ .
فضائلی، ح.، نیکخواه، ع .و س، ا .میرهادی. (۱۳۷۹) . تعیین ترکیبات شیمیایی و انرژی خام خوراکهای دام استان گیلان. پژوهش و سازندگی ، شماره ۴۶ ص۱۰۰- ۱۰۵٫
فضائلی، ح. (۱۳۷۱) . تعیین ترکیبات شیمیایی و انرژی خام منابع خوراک دام استان گیلان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس.
فضلی، ح. (۱۳۷۱) . مقایسه ۶۴ رقم یونجه ایرانی و خارجی از نظر خصوصیات زراعی و کیفی. مجله علوم کشاورزی ایران، جلد ۲۳، شماره یک.
طباطبایی، م. (۱۳۷۳) . تعیین ارزش غذایی یونجه در مراحل مختلف رشد (تَر و خشک) . طرح تحقیقاتی مرکز تحقیقات منابع طبیعی امور دام همدان، انتشارات جهاد تحقیقات و آموزش، شماره فروست ۳۶/گ ن.
طباطبائی، م. (۱۳۷۴) . تعیین ارزش غذایی یونجه در مراحل مختلف رشد (تر و خشک) . انتشارات مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام جهاد استان همدان.
نقش تغذیه در موجودات زنده بر هیچ کس پوشیده نیست. هر موجود جاندار دارای ویژگی دریافت انرژی از محیط اطراف خود و تغییر و تبدیل و مصرف انرژی میباشد. چگونگی دریافت انرژی و مواد مغذی مورد نیاز جهت مصرف انرژی و ادامه حیات موضوع علم تغذیه میباشد. علم تغذیه ترکیبی از دانش بیوشیمی و فیزیولوژی در جهت بررسی ویژگیهای مواد خوراکی و چگونگی استفاده از آنها توسط دستگاه گوارش موجود زنده میباشد.
تغذیه فرآیندی است که در طی آن سلولهای بدن حیوان قابلیت استفاده از مواد شیمیایی مورد نیاز خود را جهت انجام مطلوب واکنشهای متابولیکی و شیمیایی برای رشد، نگهداری[۱]، کار و تولید دریافت مینماید. شناخت روابط بین مواد موجود در خوراکها و نیاز سلولهای موجود زنده قبل از استفاده عملی و خوراک دادن، ضروری میباشد. در آغاز بررسی علم تغذیه نیاز به شناخت کلیه این روابط از نظر بیوشیمی و فیزیولوژی دارد.
بطور کلی مواد مغذی تشکیل دهندۀ خوراک هستند و خوراک یا غذا مادهای است که موجود زنده قادر به خوردن آن و سپس انجام مراحل هضم و جذب بر روی آن باشد. در اغلب غذاها یا خوراک ها، کلیه مواد شیمیایی موجود در آن جهت موجود زنده قابل استفاده نیستند و مقداری از آن از طریق دستگاه گوارش دفع میگردد. در علوم دامی با توجه به هدف از پرورش دامها که ایجاد منابع غذایی با کیفیت جهت انسان میباشد و دیدگاههای اقتصادی نیز در آن حائز اهمیت میباشند، ضرورت شناخت فرآیندهای غذایی آشکار میباشد. در پرورش حیوانات اهلی قسمت اعظم هزینه تولید مربوط به هزینه تغذیه میباشد که در برخی از شاخههای دامپروری تا ۸۰ درصد از کل هزینه پرورش دام را هزینه تغذیه شامل میشود. بنابراین در شرایط متعارف مدیریت، تغذیه بالاترین اهمیت اقتصادی را در پرورش دام به خود اختصاص میدهد.
هدف ما در بخش دامپروری تکمیل مواد موجود در خوراک جهت پاسخگویی دقیق به مجموع احتیاجات غذایی بدن دام میباشد. امروزه علاوه بر خوراکهای طبیعی جهت تکمیل جیرهها، به آنها مواد مصنوعی افزودنی مانند ویتامینها، نمک و اسیدهای آمینه مصنوعی نیز اضافه میشود اما هیچکس نمیتواند اطمینان داشته باشد که خوراکی کاملاً مطابق با نیاز حیوان تهیه نموده است، بنابراین تلاش جهت نزدیک کردن هرچه بیشتر ترکیب خوراک به نیاز دام میباشد. ویژگی یک متخصص تغذیه موفق، شناخت دقیق مواد خوراکی و اثرات متقابل بین مواد خوراکی و نیز شناخت دقیق ساختار فیزیولوژیک و آناتومیک دستگاه گوارش دام میباشد. پس از شناخت مواد خوراکی و نحوۀ پاسخ دام به مادۀ خوراکی، متخصص تغذیه باید قادر باشد خوراکی با کاملترین ترکیب و با حداقل هزینه جهت تولید با کیفیت و اقتصادی، تهیه نماید.
در سال ۲۰۳۰ میزان تقاضا برای مواد غذایی در جهان احتمالاً نزدیک به دو برابر سطح فعلی خواهد رسید. این در حالی است که میزان اراضی جدید جهت توسعه سطح زیر کشت بسیار محدود است با توجه به هزینههای پایین تولید علوفهها از طریق به کارگیری اراضی آیش، دیمزارهای کم بازده و اصلاح و احیاء مراتع مرده هزینههای تولید را به میزان قابل توجهی کاهش داد. از سویی مهمترین عامل محدود- کننده در بخش دام و طیور، کمبود منابع علوفه و عدم امکان توسعه تولید علوفه در کشور میباشد (ترک نژاد، ۱۳۷۸).
به علت اینکه مواد مغذی ضروری برای حیوان از طریق منابع مختلف تأمین میشود و ارزشگذاری هر منبع خوراکی در درجه اول به قابلیت هضم و ترکیب شیمیایی آن وابسته میباشد، لذا جهت بهبود سیستم تغذیه ای دام در هر منطقه، شناخت خصوصیات کمی و کیفی مواد خوراکی در ارتباط با ارزش تغذیهای خوراک مصرفی و همچنین تامین احتیاجات حیوان برای اهداف مختلف پرورشی امری انکار ناپذیر میباشد. بنابراین برای تغذیه صحیح و مدیریت تغذیهای کارآمد در وهله اول بایستی ترکیب شیمیایی و اجزای مواد مغذی خوراک را شناخت، و در وهله دوم قابلیت هضم و یا میزان استفاده از مواد مغذی خوراک را مشخص کرد. چون استفاده از مقادیر قابلیت هضم یا ارزش غذایی خوراک در جیره نویسی فاکتور بسیار مهمی بوده و این فاکتور علاوه بر این که با مصرف اختیاری خوراک در ارتباط میباشد، ارتباط بین میزان مواد مغذی و انرژی در دسترس نشخوار کنندگان را نیز مشخص می کند (جوان، ۱۳۸۳).
با افزایش روز افزون مایحتاج جوامع انسانی و از جمله ایران، نیاز به افزایش تولیدات دامی امری اجتناب ناپذیر است. پاسخگویی به این نیازها در گرو توسعه دامپروری میباشد، در شرایط کنونی ایران، جمعیت دامی نسبتاً زیادی وجود دارد و با توجه به این شرایط، افزایش جمعیت دامی به هیچ وجه منطقی نمیباشد، چرا که با افزایش تعداد دام، فشار بر منابع خوراکی تشدید میگردد و بازده تولید و حتی مقدار کل تولید کاهش خواهد یافت. لذا برای دستیابی به تولید بالاتر چارهای جز افزایش میزان بازده تولید باقی نخواهد ماند. وقتی به جمعیت و بازده تولیدات دامی بعضی از کشورهای پیشرفته توجه شود، این موضوع بیشتر مورد توجه قرار می گیرد بعنوان مثال، مجموع گلههای گاو در آلمان غربی در ۱۹۹۰، ۶/۱۴ میلیون رأس با تولید شیر ۶/۲۴ میلیون تن بوده است در حالیکه مجموع جمعیت گاو در ایران در همان سال اندکی بیش از ۷ میلیون رأس با تولید شیر حدود ۴/۳ میلیون تن بوده است (مزینی، ۱۳۶۹).
بازده بیولوژیکی و تغذیهای از اهداف اصلی پرورش حیوانات مزرعهای بشمار میرود به نحویکه با مصرف مواد خوراکی (بخصوص موادیکه قابل مصرف مستقیم انسان نیست) در تغذیه حیوان بیشترین تولید ممکن بدست آید. لذا شناخت خوراکها و تأمین احتیاجات غذایی حیوان بوسیله آنها از اصلی ترین فعالیتهای دامپروری محسوب میگردد. امروزه کمبود منابع خوراکی (انرژیزا و پروتئینی) به عنوان مهمترین عامل محدود کننده در توسعه دامپروری، بسیاری از کشورها و از جمله ایران، به شمار میرود اما اختلالات تغذیهای و عدم تعادل بین مواد مغذی در خوراک مصرفی دامها نیز نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارد. نه تنها بالا بودن یک یا چند عنصر در منابع علوفه ای یک منطقه ممکن است به میزان زیادی در پایین نگهداشتن تولید دخیل باشد لیکن از کم و کیف آن اطلاعاتی در دسترس نباشد. برای پی بردن به چنین پدیدههایی نیاز به شناخت ارزش غذایی و ترکیبات مغذی انواع خوراک ها میباشد، به نحوی که هر دو جنبه کیفی و کمی خوراک را شامل گردد. لذا ارزشیابی مواد خوراکی قابل استفاده در تغذیه حیوانی، به عنوان یک رشته اساسی، نقش بسیار مهم در توسعه دامپروری دارد چرا که با وجود چنین اطلاعاتی، امکان تهیه و تنظیم جیرههای غذایی مناسب تر و همچنین استفاده بهینه از منابع بالقوه و فرآوردههای فرعی کشاورزی در تولید فرآوردههای حیوانی فراهم خواهد شد .(Bradford, 1989)
خوراک های دام و طیور، از نظر کیفیت، ناهمگن ترین محصولات کشاورزی محسوب میگردد. گستردگی تنوع در این منابع خوراکی بر این ناهمگنی میافزاید. قدر مسلم چنین تغییرات وسیعی در کیفیت و ترکیبات مغذی خوراک ها، شناسایی و ارزشیابی آنها را مشکلتر و پیچیده ترمیسازد. از طرفی به دلیل تأثیر شدید عوامل محیطی و اقلیمی و مدیریتی بر کیفیت و ارزش غذایی مواد خوراکی اهمیت شناسایی آنها بطور منطقهای بیشتر خواهد بود .(Rivardin and Blaire, 1991)
ارزش نهایی و واقعی یک ماده خوراکی یا یک جیره زمانی مشخص میشود که نتیجه آن در تغذیه عملی بر روی حیوان آشکار میگردد ولی در عین حال، تحت شرایط عملی تحقیقاتی، آزمایشگاهی بیولوژیکی بر روی حیوان در سطح وسیع امکانپذیر نخواهد بود لذا نیاز به روشهای ارزشیابی سریعتر و ارزانتری میباشد .(NRC, 2001)
در این ارتباط با روشهای حسی و تجربی از جمله: مرحله برداشت علوفه، بو، رنگ، مقدار خوش خوراکی و تمایل حیوان به خوردن، مقدار پس مانده خوراک در آخور و غیره تا حدودی میتواند اطلاعاتی را در امر کیفیت ماده خوراکی بدست آورد ولی داشتن چنین اطلاعاتی به تنهایی نمیتواند ملاک ارزشیابی کامل خوراک باشد، زیرا مقادیر مواد مغذی مختلف را مشخص نخواهد کرد، لذا برای شناخت و تعیین تراکم مواد مغذی لازم است عملیات تجزیه بر روی مواد خوراکی انجام بگیرد. بنابراین با توجه به دامنه وسیع تغییرات در مواد مغذی خوراکها، حتی در یک ماده خوراکی خاص از نقطهای به نقطه دیگر بدون تجزیه و تعیین غلظت مواد مغذی در آنها امکان کاربرد دقیق و بازدهی غذایی مطلوب در تغذیه دام فراهم نخواهد بود (NRC, 2001).
به نظر میرسد که توجه به ارزش گیاهان علوفهای همزمان با اهلی کردن حیوانات بوده است. در پی نیاز روز افزون بشر به فرآوردههای حیوانی در روند تحولات سیستم زندگی انسان، اهمیت اقتصادی نباتات علوفهای و مواد خوراکی مورد استفاده حیوانی بارزتر شده است و این امر روند افزایش به خود گرفته است، به نحویکه امروزه بخش مهمی از زراعت دنیا به کشت و کار علوفه اختصاص یافته است و به برنامههای بهبود و توسعه مراتع و تولید فرآوردههای دامی در مرتع توجه بسیار زیادی مبذول میگردد (اصفهانی،۱۳۶۸).
در یونان قدیم تصور می شد که تمام مواد از ۴ عنصر اصلی آب، هوا، خاک و آتش تشکیل شده است و تفاوت در اشکال مختلف اشیاء را ناشی از نسبتهای متفاوت عناصر چهارگانه می دانستند (Given, 1989).
تا زمان پیدایش شیمی تجزیه هیچگونه فعالیتی در امر تجزیه و تعیین ترکیبات شیمیائی خوراکهای انسان و حیوان صورت نگرفته بود. در اوایل قرن نوزدهم میلادی که دانش شیمی مواد خوراکی به پیشرفتهایی نایل آمد، امکان طبقهبندی مواد خوراکی براساس ترکیبات شیمیایی آنها فراهم آمد (اصفهانی، ۱۳۶۸).
اولین جداول ارزش غذایی علوفهها توسط Thaer (1809) تهیه گردید که در آن علوفههای خشک را براساس میزان قابلیت حل در اسید و یا قلیا طبقه بندی نمود. این طبقه بندی را میتوان چیزی شبیه طبقه بندی رایج کنونی علوفهها براساس الیاف خام دانست (Harris, 1968).
بعدها جدول دیگری تحت عنوان «معادل های علوفه ای» توسط Boussingault (1834) منتشر گردید که خوراک ها را براساس مقدار ازت مقایسه میکرد.
اساس بیشتر نظریههای جدید در این رابطه را میتوان به Wolff (1874)مربوط دانست که به وسیله Lehmann (1899) تصحیح گردید. نامبردگان میزان مواد مغذی قابل هضم را به عنوان ارزش مواد خوراکی مطرح کردند. این نظریهها توسطArmsby (1903) در آمریکا و Kellner (1903) در آلمان توسعه پیدا کرد. مطالعه جهت شناخت اجزاء مغذی و ترکیبات خوراک های مورد استفاده در تغذیه دام و طیور بیش از یکصد سال سابقه دارد.
[۱]-Maintenance
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر