تحقیق بررسی شخصیت رستم و منشأ داستان های او و پیشینۀ خاندان رستم در شاهنامه

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق بررسی شخصیت رستم و منشأ داستان های او و پیشینۀ خاندان رستم در شاهنامه  دارای ۶۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱- درآمد:    ۵
۲-۲-پهلوان کیست؟    ۵
۲-۳- مهمترین  ویژگیهای  پهلوانان:    ۶
۲-۴-جایگاه و نقش پهلوانان درشاهنامه:    ۷
۲-۵-رستم آرمانی  ترین  پهلوان  حماسه های ایرانی:    ۹
۲-۶-منشأ داستان های رستم:    ۱۲
علل عدم ذکر نام رستم و زال در روایت های اوستایی:    ۲۳
۲-۷-چهره تاریخی  رستم:    ۳۲
۴-۱پیشینه خاندان رستم در شاهنامه:    ۴۰
۴-۲-خاندان رستم در شاهنامه:    ۴۱
۴-۲-۱-گرشاسب:    ۴۱
۴-۲-۲-کریمان:    ۴۳
۴-۲-۳-نریمان:    ۴۴
۴-۲-۴-سام:    ۴۵
۴-۲-۵-زال:    ۴۶
۴-۲-۶ -رستم:    ۵۱
۴-۲-۷-شغاد:    ۵۶
۴-۲-۸ -زواره:    ۵۶
۴-۲-۹- سهراب:    ۵۷
۴-۲-۱۰ -فرامرز:    ۶۱
۴-۲-۱۱- بانوگشسب:    ۶۳
۴-۲-۱۲-بیژن:    ۶۴
فهرست منابع    ۶۵

منابع

کزازی، میرجلال الدین، رویا، حماسه و اسطوره، تهران: نشر مرکز، چ دوم، ۱۳۷۶٫

کزازی، میرجلال الدین، نامه­ی باستان، تهران: سمت، ۱۳۷۹٫

فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه(چ مسکو)، تهران: انتشارات علم، ۱۳۸۶٫

ــــــــــــــــــــ ، ـــــــــــ (ژول مول)، تهران: شرکت سهامی کتاب­های جیبی، چ چهارم، ۱۳۶۹٫

ــــــــــــــــــــ، ـــــــــــــــ، ج دوم،کیتان ترنر ماکان، کلکته، ۱۸۲۹ م.

حمیدیان، سعید، در آمدی بر اندیشه و هنر فردوسی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۹٫

سرامی، قدمعلی، از رنگ گل تا رنج خار، تهران: علمی و فرهنگی، چ دوم، ۱۳۷۳٫

صفا، ذبیح الله، ، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: انتشارات فردوس، چ دهم، ۱۳۶۹٫

ـــــــــــــــــ ، حماسه سرایی در ایران، چ چهارم، تهران: ققنوس، ۱۳۸۷٫

ـــــــــــــــــ ، نمیرم از این پس که من زنده­ام، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۴٫

آسانا،جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب،متون پهلوی و ترجمه­ی آوانوشت، تهران: کتابخانه ملی، ۱۳۷۱٫

آموزگار، ژاله، تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت، ۱۳۷۶٫

ــــــــــــــــــ و احمد تفضلی، نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه­ای ایران، تهران: چشمه­، ۱۳۷۷٫

ماهیار نوابی، یحیی، یادگار زریران، تهران: اساطیر، ۱۳۷۴٫

اسلامی ندوشن، محمد علی، داستان داستان­ها، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱٫

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، تهران: نشر آثار، چ هفتم، ۱۳۷۶٫

افشاری، مهران و مهدی مداینی، هفت لشگر(طومار جامع نقالان)، تهران:پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۷۷٫

۲-۱- درآمد:

برای درک دقیق شخصیت رستم و جایگاه او در حماسۀ ملی ایران ابتدا باید نقش عنوان  اجتماعی پهلوانی را در پیکرۀ حماسه به درستی بشناسیم.باید بدانیم پهلوان درحماسۀ رستم کیست؟ وظیفه‌اش چیست؟ و از همه مهمتر پهلوانی درحماسه  ملی ایران  با ظهور چه کسی  به صورت چشمگیر آغاز می گردد؟

۲-۲-پهلوان کیست؟

پهلوانان افرادی تنومند،نیرومند،دلاور،خردمند و با این حال کم و بیش مهربان  هستد.این    تصویر عام یک پهلوان در ذهن ماست. با مراجعه به سایر فرهنگ ها نیز چنین  تصویری  از یک پهلوان  به ما ارائه می دهند:”پهلوان بر وزن نهروان، مردم سخت و توانا و دلاور و قوی جثه و بزرگ و ضابط و درشت اندام را گویند.”[۱]

«واژۀ پهلوان از دو پارۀ “پهلو” و “ان” (=پساوند) ساخته شده است.بخش نخستین واژه همان است که در “پهلوی” نیز دیده می­آید. “پهلوان” و “پهلوی” در ریشه به معنی پارتی و اشکانی است.[۲]

پهلوانان شخصیت های اصلی و موثر حماسه اند.حوادث و رویدادهای حماسه سرگذشت  پهلوانان آزاده ای است که به دور از هرگونه خودبینی و غرور و تعصب کورکورانه به مردم و  وطن خویش می اندیشیند.هدف آنها حفظ ارزش های والای انسانی است. عشق و آرزو و همه هستی خود را در خدمت حماسه قرار می دهند و با خردورزی و درنگ و  تدبیر همیشگی خود،همواره آرامش حقیقی را به جامعه خود هدیه می کنند.

بسیاری ازپژوهشگران،شاهنامه را به سه دورۀ متمایز اساطیری،پهلوانی و تاریخی تقسیم کرده اند.اما بدون  تردید این دوران پهلوانی است  که دارای شکوه و عظمت و زیبایی است و اگر اکنون  فخر و  مباهاتی  هست  به همین  دوره است.به دوره ای که بازیگران آن پهلوانان اند.دوران  پرافتخار رستم  و دوران  رقم خوردن  تراژدی سهراب و سپس تراژدی اسنفدیار.به سخن دیگر اگر شور و هیجانی در شاهنامه است بیشتر از دلاوری ها و  دلدادگی های پهلوانان سرچشمه  می گیرد و  اگرچه این حماسه  به نام  شاهان است اما  رنگ و بوی  خود را وامدار آنان  است به طوری که  اگر جهان پهلوان رستم و  دیگر  پهلوانان ایرانی و انیرانی و کردارهای آنان  را از شاهنامه برگیریم  آنچه  بر جای  خواهد ماند چندان درخور اعتنا نیست.

سام، زال، رستم، سهراب، فرامرز ­­از­ نریمانیان؛ گودرز، گیو، بیژن­ و بهرام از کشوادگان؛ زریر، اسفندیار و بستور از لهراسبیان و انبوه پهلوانان ایرانی دیگر همچون قارن،گستهم،رهام، زنگنه شاوران،گرگین میلاد و غیره اند که در رویارویی با هماودران  انیرانی  خویش عرصه  غبار آلود حماسه را تماشایی می­کنند.حتی پهلوانانی چون بیدرفش، کهرم، تژاو، کاموس، اشکبوس، فولادوند، لهاک، فرشیدورد، هومان، اندریمان و … با آنکه انیرانی اند رونق افزای حماسه ایران اند.[۳]

۲-۳- مهمترین  ویژگیهای  پهلوانان:

در روزگار حماسه پهلوانان مرتب جایگزین می شوند اما برخی نشانه های کلی و    عمومی پهلوانی تقریبا ثابت است.به عنوان مثال پهلوانان در کل شاه  پاک و فرهمند را  دوست دارند و سرپیچی از فرمان  او را گناه می دانند،از دروغ و جادو  بیم دارند، به ترفند و مکر و فریب دست نمی یازند مگر بری نجات  ایران و  حفظ نام،پیمان  شکنی نمی کنند، ستم کار نیستند و  اصول  کشور داری و مملکت  داری را  زیر پا نمی گذارند.

گویا افرادی کامل و برخوردار از تمام ملکات اخلاقی هستند و چنانکه برخی از شاهنامه­پژوهان معتقدند، «پهلوان آرمانی شاهنامه همچون شاه فردی تمام عیار و جامع چهار بعد شجاعت،عقل،عاطفه و صداقت است».[۴]

پهلوان آرمانی شاهنامه تمام اعمال و رفتارش در خدمت  حماسه است و  عشق و عواطف  او اعم از زناشویی و خانوادگی،پاسداری از دوستی و رفاقت و دردمندی  همه ابعاد حماسی دارند(مانند عشق زال به رودابه).و این  ازاصول  ثابت و  اساسی آثار ناب حماسی است.[۵]

پهلوانان  پیوسته  می کوشند  تا برای خود نام به دست  آورند ودر مقابل  ازهر آنچه  به ننگ آلوده است گریزان می­باشند. ازاین رو می بینیم که  بهرام پسر گودرز که یکی از  خوشنام ترین پهلوانان شاهنامه است زمانی که تازیانه اش در میدان نبرد گم می­شود،شب هنگام  برای یافتن تازیانه اش با همه خطراتی  که برایش دارد به میدان می رود تا تازیانه اش را بیابد. هم درآن جاست که  به دست  تژاو کشته می شود.کار بهرام جز این نیست که نمی خواهد تازیانه ای که نامش بر آن نوشته شده به دست دشمن بیفتد.افتادن این تازیانه به دست تورانیان  برای پهلوانی چون بهرام ننگ است.بزرگی کار او به حدی است که هیچ انسان پاکدلی نمی تواند پس از خواندن داستان او و تازیانه اش او را از بن جان نستاید.

باوجود این مهم تر از همه ویژگی اصلی پهلوان آرمانی شاهنامه که می تواند برخاسته  از خرد و آزادگی،هردو،باشد،این است که«پهلوان هرگزنباید عاملی بی اراده درحکم مهره ای  حقیر از دستگاه بیداد و فساد و پادشاهی باشد»[۶] و این ویژگی را ما در حماسه ایران، در وجود  زال و به ویژه رستم مشاهده می­کنیم،درحالیکه اسفندیار از چنین  ویژگی ای  برخوردار نیست.

۲-۴-جایگاه و نقش پهلوانان درشاهنامه:

نقش و حضور پهوانان در شاهنامه در حقیقت نقش و حضورمردم است،زیرا که پهلوانان  نماینده مردم هستند. مردمی که درتصمیم گیری های مهم  کشور  دخالت دارند و حضور فعال خود را درجای جای شاهنامه  نشان می دهند.پهلوانان  به عنوان  نماینده  مردم  درصحنه سیاسی حضور دارند تا فرصت استبداد و خودکامگی را به شاه ندهند.اگرچه وظیفه اصلی  پهلوانان،حراست و پاسداری ازکشور است اما آن ها جایگاهی به مراتب والاتر ازاین وظیفه  دارند و به آن ها فقط به عنوان یک ماشین جنگی نمی توان نگریست.به همین دلیل است که خواننده  به شدت  شیفته سرنوشت آنان می شود و به آنان عشق می ورزد.شاهنامه اگر چه  درآغاز،بیانگر روایتی زنده و پایدار از نبرد اسطوره ای نیروهای خیر و شر است،اما هر چه از آغاز آن فاصله  می گیریم قدرت نمایی پهلوانان روزگار حماسه چشمگیرتر می شود و دیگر از  اعمال دور از باور قهرمانان اسطوره  و جادوگران  و شاه موبدان نخستین نشانی نیست.هرچه هست،سخن از پهلوانی و رزم شجاعانه پهلوانان حماسه و البته خردورزی آن هاست.

حضور شاهان نیز در سایه  بزرگی پهلوانان رنگ می بازد و  این یعنی  برتری  عنصر  پهلوانی بر عنصر شاهی در حماسه تا جایی که شاهان فره مند بزرگ  نیز در درجه نخست،  پهلوانانی بزرگ و توانا دانسته می شوند و در درجه دوم،ازشاهان و حاکمان  فره مند به حساب  می آیند.( مانند کیخسرو که فره مندی و  لیاقت  خود را برای شاهی،با نشان دادن  گوهر پهلوانی و انجام یک عمل شجاعانه و قهرمانانه به اثبات می رساند.)

آن چه برای  پهلوان  شایان  توجه و با اهمیت است این است  که در زمانی که احساس حقارت و ذلت  قومی  به بالاترین حد رسیده،برخیزد و آرزوها و خواست های معین قوم خود را آشکار بیان کند.شاید رساترین کلام که بتوان جایگاه پهلوان را در جامعه تعیین نمود،سخن زال باشد به رستم.هنگامی که  زال او را برای آزادی کاووس و بزرگان ایران که در بند دیوان هستند،روانه می کند،زال این گونه  به رستم  می گوید:

همانا  که از بهر این روزگار                    تو را  پرورانید پروردگار[۷]

زال جهان پهلوان ایران،منافع جامعه را بر منافع شخصی و خانوادگی ترجیح می دهد.آرمان  او آرمان  قوم  ایرانی است.پهلوانان همواره درخدمت  ضرورت ها و نیازهای اجتماعی  هستند.

دوره پهلوانی در شاهنامه با رویارویی تازه ای میان خیر و شر و به صورت قیام کاوه در برابر بیدادگری های ضحاک ستمگر آغاز می شود و به مرگ رستم،ابر پهلوان حماسه،به دست  برادرش شغاد و بی خانمانی خاندان زال می انجامد.در آغاز این دوران  معمولا پادشاهان  درجنگ مداخله مستقیم می کنند و دوره واقعی پهلوانان روزگار منوچهرشاه است.با وجود این  «پهلوانی ترین دوره های تاریخ ایران در شاهنامه عهدکیان تا پایان سلطنت گشتاسب است و  سبب این امتیاز دخالت رستم در جنگ هاست.»[۸]

۲-۵-رستم آرمانی  ترین  پهلوان  حماسه های ایرانی:

زندگی حماسه با زال آغاز می شود و در نیروی رستم تداوم می یابد.رستم تبلور مادی  نیروی معنوی زال است.به عبارت دیگر زال و رستم  دو جنبه روحانی و مادی و مکمل هم در  حماسه ملی ایران  هستند.زال  باید نیمی از توانمندی های حماسی را به رستم واگذارد.پس از آن رستم تابع اراده و خرد و راهنمایی  زال است.با ورود رستم به عرصه حماسه،جذابیت و گیرایی آن چندین برابر شده است.شور وهیجان بیرون از وصف داستان هایی که رستم درآن ها حضور دارد،بیانگر دلبستگی فردوسی و وابستگی حقیقی حماسه به رستم و پهلوانی های اوست.رستم  بی گمان بزرگ ترین و نامدارترین پهلوان حماسه ایران و قهرمان دلبخواه و  مورد علاقه فردوسی است  که در تمام  میدان های جنگ و پهلوانی از جانبداری و دلبستگی  حماسه سرای توس برخوردار است.او قهرمان دلیر و پیلتنی است که با روح آزاده و جسم نیرومندش،تجسم همه آرزوهای دور و دراز بشری است.این پهلوان طی قرن ها چنان ساخته و پرداخته شده است که نشان دهنده عشق مردم به پیروزی نیکی بر بدی و دستیابی به قدرت و چیرگی  باشد.بنابراین او همیشه بهترین،بالاترین،بی نظیر و خارق العاده است.گرچه مثل دیگر  مردم زندگی می کند،می خورد،می خوابد،خسته می شود و عشق می ورزد.

پهلوانی های او همان قدر که خوشایند و باب طبع مردم عادی بوده گویی رشک حکمفرمایان  بیدادگر و صاحبان  قدرت  را نیز برمی انگیخته،به طوری که درتاریخ سیستان  گفته می شود:

«ابوالقاسم فردوسی شاهنامه به شعرکرد و بر نام سلطان محمود کرد و چندین روز همی برخواند.محمود گفت:همه شاهنامه خود هیچ نیست مگرحدیث رستم و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست.ابوالقاسم گفت:زندگانی خداوند دراز باد ندانم اندر سپاه او چند مرد رستم  باشد اما این دانم که خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم دیگر نیافرید.»[۹]و بدین سان  شاه غزنوی را دروغرن خواند و ناکامی خویش از رنج ۳۵ ساله را باعث شد.

[۱]– برهان قاطع،ذیل کلمه پهلو.

[۲]– میر جلال الدین کزازی،نامه باستان،چاپ اول،تهران:سمت،۱۳۷۹،ج۱،ص۲۱۳ .

[۳]– قدمعلی سرامی، از رنگ گل تا رنج خار،چاپ دوم، تهران:انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۳،ص۶۸۰٫

[۴] -سعید حمیدیان، درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی، تهران:نشر مرکز،۱۳۷۹،ص۱۹۵٫

[۵] – همان ،ص۱۹۵٫

[۶]– همان،ص۱۹۶٫

[۷]-ابوالقاسم فردوسی،شاهنامه(بر اساس نسخۀ چاپ مسکو)، چاپ سوم،تهران،انتشارات علم،۱۳۸۶،ص۳۱۵٫

[۸]– ذبیح الله صفا، حماسه سرایی در ایران، چاپ چهارم، تهران:ققنوس،۱۳۸۷،ص۲۱۹٫

[۹]– تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار،چاپ اول، تهران: انتشارات معین،۱۳۸۱،ص۵۴٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق پند و اندرز ، ستایش ها و نکوهـش های فردوسی در شاهنامه
  • تحقیق فریدون در شاهنامه
  • تحقیق ویژگی های هنری شاهنامه و گذری بر سجایای اخلاقی پهلوانان ایرانی در شاهنامه ی فردوسی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.