1,438 views
پیشینه تحقیق بزهکاری اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و ترکیه و مهمترین جرایم اطفال و علل و عوامل آن در ایران و ترکیه دارای ۷۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: بزهکاری اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و ترکیه ۷
۱-۱- بزهکاری اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و ترکیه ۷
۱-۱-۱- بزه و بزهکار ۷
۱-۱-۲- اقسام بزهکاری: ۸
۱-۱-۳- عوامل موثر بر وقوع بزه: ۸
۱-۱-۳-۱- محیط فرهنگی: ۸
۱-۱-۳-۲- محیط طبیعی ۸
۱-۱-۳-۳- محیط اقتصادی ۹
۱-۱-۴- تعریف طفل بزهکار ۹
۱-۱-۵- تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار: ۱۱
۱-۱-۶- قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل : ۱۱
۱-۱-۷- آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان: ۱۲
۱-۱-۸- کودکی و نوجوانی از دیدگاه جرم شناسی ۱۲
۱-۱-۹- بزهکاری اطفال و نوجوانان ۱۳
۱-۱-۹-۱- بزهکاری کودکان در ترکیه : ۱۴
۱-۱-۹-۲- طفل بزهکار در حقوق ایران: ۱۵
۱-۱-۹-۳- طفل بزهکار در حقوق ترکیه ۱۶
۱-۲- تحلیل قواعد حاکم و اصول عمومی مربوط به بزهکاری در دو نظام ۱۷
۱-۲-۱- سیاستهای کلی حاکم بر بزهکاری اطفال و نوجوانان در ایران ۱۷
۱-۲-۲- سیاست ترکیه در قبال بزهکاری اطفال و نوجوانان ۱۸
۱-۲-۳- اصول عمومی و تدابیر خاص حاکم بر اطفال و نوجوانان بزهکار در حقوق ایران و ترکیه ۱۹
۱-۲-۳-۱-اصل برائت ۱۹
۱-۲-۳-۲-اصل عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری ۲۰
۱-۲-۳-۳-اصل قانونی بودن ۲۱
۱-۲-۳-۴-اصل شخصی بودن ۲۱
۱-۲-۳- ۵-اصل تساوی مجازاتها ۲۲
۱-۲-۳-۶-تدابیر خاص: ۲۳
۱-۲-۳-۷- عدم برچسب زنی ۲۳
۱-۲-۳-۸- جرم زدایی ۲۴
۱-۲-۳-۹-کیفر زدایی: ۲۵
۱-۲-۳-۱۰-جرم انگاری: ۲۶
۱-۳- مسئولیت کیفری ۲۷
۱-۳-۱- سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران و ترکیه ۲۷
۱-۳-۱-۱- سن مسئولیت کیفری اطفال در ایران ۲۷
۱-۳-۲- مسئولیت کیفری و سن مسئولیت کیفری در حقوق ترکیه: ۲۹
۱-۳-۲-۱-کودکانی که ۱۶ سالگی شان را تمام و ۱۸ سالگی شان را به اتمام نرسانده اند ۳۲
۱-۳-۲-۲-کودکان صغیر و لال که ۱۶ سالگی شان را به اتمام نرساندهاند ۳۲
۱-۳-۲-۳- نقش سن در ارتکاب جرم و بزهکاری کودکان در ترکیه ۳۳
۱-۳-۳- نقش سن در ارتکاب جرم و بزهکاری اطفال و نوجوانان در ایران ۳۴
فصل دوم : مهمترین جرایم اطفال و علل و عوامل در ایران و ترکیه ۳۶
۲-۱- مهمترین جرایم اطفال و علل و عوامل در ایران ۳۶
۲-۱-۱- ایراد ضرب و جرح و قتل ۳۶
۲-۱-۲- جرائم بر ضد اموال ۳۶
۲-۱-۳- سرقت کودکان و نوجوانان ۳۷
۲-۱-۴- جرائم خرابکاری و ایجاد خسارات مالی ۳۷
۲-۲- جرائم بر ضد نظم عمومی جامعه ۳۸
۲-۲-۱- اعتیاد به مواد مخدر ۳۸
۲-۲-۲- اعتیاد کودکان و نوجوانان ۳۸
۲-۲-۳- گدائی و ولگردی ۳۹
۲-۳- علل ارتکاب بزه اطفال و نوجوانان ۴۰
۲-۳-۱- عوامل بزه زای خارجی ۴۱
۲-۳-۲- مشکلات ناشی از زندگی خانوادگی ۴۱
۲-۳-۲-۱- آلودگی های خانواده ۴۱
الف) خانواده نامتعادل ۴۱
۲-۳-۲-۲- ناسازگاری و نابسامانی های موجود در خانواده ۴۳
الف) تقلید پذیری ۴۳
ب) کمبود محبت ۴۳
ج) اختلاف خانوادگی ۴۴
۲-۳-۲-۳- قیود خانوادگی ۴۴
الف) دیدگاه فرهنگی ۴۵
ب) اشتغال به کار مادر ۴۵
ج) عدم حضور پدر در خانواده ۴۵
۲-۳-۲-۴- فقدان والدین ۴۵
۲-۳-۲-۵- تاثیر وسائل ارتباط جمعی ۴۶
ب) تاثیر مطبوعات و نشریات ۴۷
۲-۴- عوامل بازدارنده بزهکاری اطفال و نوجوانان ۴۸
۲-۴-۱- فرق بین «مجرم» و «غیر مجرم» ۴۸
۲-۴-۲- طرق پیشگیری از ارتکاب بزه اطفال و نوجوانان ۴۸
۲-۵- مقررات مربوط به بعد از تولد طفل ۴۹
۲-۵-۱- ایجاد محیطی آرام و سالم در خانواده ۴۹
۲-۵-۱-۱- برقراری دوستی و تفاهم بین والدین ۴۹
۲-۵-۱-۲- احتراز از رقابت در جلب محبت فرزندان ۴۹
۲-۵-۱-۳- عدم ایجاد ناسازگاری در محیط خانواده ۵۰
۲-۵-۱-۴- عدم پرخاشگری والدین نسبت به خود و یا نسبت به فرزندان ۵۰
۲-۵-۱-۵- پرورش حس اعتماد به نفس ۵۰
۲-۵-۱-۶- حفظ شخصیت فرزندان ۵۱
۲-۵-۱-۷- مشورت با فرزندان ۵۱
۲-۵-۱-۸- ابراز مهر و محبت به فرزندان ۵۱
۲-۵-۱-۹- تامین محیط مسکن مناسب ۵۲
۲-۵-۱-۱۰- جلوگیری از تحریک جنسی فرزندان ۵۲
۲-۵-۱-۱۱- تامین نیازهای مادی و معنوی ۵۲
۲-۵-۲- تامین آموزش و پرورش مناسب ۵۳
۲-۵-۲-۱- نقش مدرسه در پیشگیری از بزهکاری ۵۳
۲-۵-۲-۲- نقش معلم در پیشگری از بزهکاری ۵۳
۲-۵-۳- مهمترین جرایم اطفال و عوامل آنها در ترکیه ۵۴
۲-۵-۳-۱- قاچاق مواد مخدر ۵۵
۲-۵-۳-۲- سرقت ۵۶
۲-۵-۳-۳-جرایم جنسی اطفال ۵۷
۲-۵-۳-۳-۱- روابط بین هم جنس از نوع ذکور ۵۷
۲-۵-۳-۴- سقط جنین ۵۸
۲-۵-۳-۵- جیب بری ۵۸
۲-۵-۳-۶-جرایم همراه با خشونت ۵۹
۲-۶- عوامل بزهکاری اطفال در ترکیه ۶۰
۲-۶-۱- علل و عوامل اجتماعی مؤثر بر بزهکاری اطفال و نوجوانان در ترکیه ۶۱
۲-۶-۱-۱- خانواده ۶۱
۲-۶-۱-۱-۱- نقش والدین: ۶۳
۲-۶-۱-۱-۲- فرق گذاشتن میان فرزندان ۶۴
۲-۶-۱-۱-۳- اعتیاد والدین ۶۴
۲-۶-۱-۱-۴- رفتار والدین ۶۵
۲-۶-۱-۱-۵- از هم گسیختگی و عدم انضباط خانواده ۶۶
۲-۶-۱-۱-۶-تنبیه اطفال و نوجوانان ۶۸
۲-۶-۱-۱-۷- وجود فرد بزهکار در خانواده ۶۹
۲-۶-۲- تأثیر محیط زندگی در بزهکاری اطفال و نوجوانان در ترکیه ۶۹
۲-۶-۲-۱- تأثیر شغل و میزان سواد خانواده ۷۰
۲-۶-۲-۲- علل اقتصادی ۷۱
۲-۶-۳- تأثیر وراثت در بزهکاری اطفال و نوجوانان ۷۲
۲-۶-۳-۱- تأثیر منطقه مسکونی بر بزهکاری اطفال ۷۴
۲-۶-۳-۲- تأثیر تنبیه در اطفال و نوجوانان ۷۴
۲-۶-۳-۳- تأثیر مدرسه و محیط آموزشی در بزهکاری اطفال و نوجوانان ۷۵
فهرست منابع ۷۷
نجفی ابرند آبادی، علی حسین و حمید هاشم بیگی ، (۱۳۷۷)، دانشنامه جرم شناسی ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، ص ۱۱٫
پور احمدی لاله، محمدرضا، مقاله اینترنتی « اطفال و قوانین کیفری»
ایبراهمسن، دیوید، روان شناسی کیفری ، ترجمه پرویز صانعی، نشر گنج دانش،۱۳۷۱٫
نجفی ابرند آبادی ،دکتر علی حسین ، سیاست جنایی سازمان ملل متحد ، مجله ی تحقیقات حقوقی شماره ۱۸ سال ۱۳۷۵
نجفی ابرند آبادی ، دکتر علی حسین ، دانشنامه جرم شناسی ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، ۱۳۷۷ افشار ، حسن، مقدمه ی حقوق تطبیقی، انتشارات گیلان، چاپ سوم، ۱۳۳۶
نجفی ابرند آبادی ،دکتر علی حسین، بزهکاری اطفال (۱) ،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، ۱۳۷۷
مجله اصلاح و تربیت، سال دوم، شماره ۸،
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق ، انتشارات گنج دانش،.۱۳۷۲
خزانی، منوچهر، اصل برائت و اقامه ی دلیل در دعوی کیفری ، مجله تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی – شماره ۱۴-۱۳،۱۳۷۰٫
عبادی ،شیرین،حقوق کودک ، انتشارات کانون ، ۱۳۷۵
محمود ، منصور ، زمینه ی بزهکاری کودکان و نوجوانان ، انتشارات میهن، ۱۳۵۱٫
مهرا ،نسرین، درآمدی بر جرم زدایی قضا زدایی کیفر زدایی ،مجله تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی ، ۸۰ ۱۳
آشوری ، محمد، عدالت کیفری،انتشارات گنج دانش، چاپ اول ، ۱۳۷۶
آنسل ،مارک،دفاع اجتماعی ، ترجمه دکتر محمد آشوری و دکتر علی حسین نجفی ابرند آبادی ، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۵
باصری ، علی اکبر ، سیاست جنایی قضایی کودکان و نوجوانان ، انتشارات خرسندی ، ۱۳۸۷
خزانی ، منوچهر، آیین دادرسی کیفری ، انتشارات شهید بهشتی ،چاپ سوم، ۱۳۷۰
بزهکاری اطفال و نوجوانان از دیرباز یکی از مهمترین دغدغه های جوامع بشری بوده است و به ویژه اینکه اگر جرایم از طرف اطفال و نوجوانان ارتکاب یابد یکی از مهمترین مسائل در نظام قانونگذاری کشور می باشد.
بزه یا بزهکاری یک پدیده اجتماعی است که در محیطهای مختلف به شکلهای متفاوتی مشاهده میشود. شکستن نظم اجتماعی و انحراف از هنجارهای جامعه را بزهکاری تعریف کردهاند. از دیدگاه روانکاوی بزهکار کسی است که نیروهای غریزی در وجود او به خوبی اداره نشده است و ذهن آگاه فرد به خوبی بر نیروهای غریزی نظارت ندارد. بنابراین چنانچه ذهن آگاه نتواند راهی برای خروج نیروهای غریزی پیدا کند که مورد قبول جامعه باشد، فرد دست به رفتارهایی بر خلاف هنجارهای اجتماعی میزند و یا میان دو دسته از فشارهای درونی و بیرونی قرار میگیرد و دچار بزهکاری میشود.
تعریف بزه و رفتار بزهکارانه در هر جامعهای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص میشود. باید اذعان داشت که قرنهاست رفتارهای قتل، دزدی، تخریب، نزاع، کلاهبرداری، تجاوز، آتش افروزی و… به عنوان رفتار بزهکارانه پذیرفته شده است و همه جوامع برای آن تعریف مشخصی دارند. تنها تفاوت مشهود، نوع و میزان تنبیهی است که بر اساس قوانین حقوقی آن جامعه تعیین میشود. البته بزه را بر اساس ارزشها و تعیین ارزشها یا بر حسب زمان و مکان تعریف میشود. با رویکردهای مختلف به موضوع بزهکاری و تعریف حقوق معلوم میگردد که بزه از دیدگاه حقوقی، جامعه شناسی و جرم شناسی متفاوت است. « تراویس هیر شی» معتقد است بزهکاری وقتی اتفاق میافتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شوند یا به طور کلی از بین بروند. این قیود را تحت چهار مفهوم به طور خلاصه بیان خواهیم نمود.
۱- وابستگی: در حقیقت یک نوع قید و بند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت هنجارهای اجتماعی میکند، این وابستگی را « هیرشی» همپایه وجدان اخلاقی و یا من برتر میداند.
۲- تعهد: تعهد همپایه عقل سلیم یا خود است.
۳- درگیر بودن: میزان مشغولیت فرد در فعالیتهای مختلف است که باعث میشود او وقت برای انجام کار خلاف نداشته باشد.
۴- باورها: میزان اعتباری که فرد برای هنجارهای قراردادی اجتماع قائل است.
بزهکاران را از لحاظ مطالعات اجتماعی و از نظر عرف و قانون بر حسب نوع کاری که انجام میدهند، میتوان به سه گونه زیر تقسیم کرد:
۱- بزهکاری بر علیه اشخاص عادی جامعه که زندگی عادی بر اساس فرهنگ و قانون برای خود انتخاب کردهاند. مثل کشتن آنها به عمد و یا غیر عمد، تهدید آنها به ضرب و حمله و تجاوز به عنف که تمام این اعمال از لحاظ قانونی، عرف و فرهنگ جامعهپذیر نمیباشند و کسی که مرتکب چنین اعمالی گردد، بزهکار یا مجرم خوانده میشود.
۲- بر علیه دارایی و مالکیت دیگران، مانند ورود به خانه کسی به قصد دزدی و بردن اموال منقول قیمتی، جعل اسناد و مدارک مربوط به مالکیت، دزدی اتومبیل و یا غارت کردن اموال دیگران. کسانی که مرتکب چنین اعمالی شوند مجرم یا بزهکار نامیده میشوند.
۳- بزهکاری بر علیه نظم عمومی و سلامت افراد جامعه مانند ارتکاب جرایمی از قبیل فحشا که نظام اجتماعی خانوادهها را بر هم میزند و یا به عدم تشکیل خانواده منجر میگردد. یا مبادرت به قمار بازی کردن که حقوق دیگران را به مخاطره میاندازد و یا استعمال مواد مخدر که به نابودی نیروی انسانی سازنده اجتماع کمک میکند.
بیشک یکی از عوامل مهم در وقوع بزه محیطهایی است که بزهکار با آنها سرو کار دارد. وی تحت تاثیر این محیطها است که شخصیتش شکل میگیرد. در این بخش به بررسی مختصر و تاثیر محیطهای فرهنگی، طبیعی و اقتصادی میپردازیم:
منظور از محیط فرهنگی در جرمشناسی کلیه جنبههای فرهنگی هر اجتماع اعم از آداب، رسوم، اخلاقیات، اعتقادات و نیز موسسات مربوط به تعلیم و تربیت و کلیه امور مربوط به آنهاست که به نحوی از انحاء شخصیت اطفال و نوجوانان را تحت تاثیر قرار داده و عامل موثری در میزان بزهکاری آنان محسوب میشود.
منظور از محیط طبیعی، محیط خارجیای است که انسان در آن زندگی میکند و میتواند به نحوی در بزهکاری افراد موثر واقع شود. این عامل برای اولین بار مورد توجه « بقراط » قرار گرفت. این دانشمند به پزشکان توصیه نموده بود که قبلا در وضع اقلیمی، فصول و باد و هوا بررسی کنند. « ساترلند» نیز بحث مشابهی در این زمینه نموده مینویسد: قرنهاست بعضی از مکاتب کوشش کردهاند عوامل طبیعی رفتار مجرمانه را کشف و ارائه نمایند نتایج تحقیقات آنان حاکی است که آمار جرایم علیه اموال در ماههای زمستان بیش از فصول دیگر نشان میدهد و جرایم علیه اشخاص بیشتر در ماههای تابستان اتفاق میافتد. این عقاید در مورد بزهکاری اطفال و نوجوانان پذیرفته نیست چرا که جرایم بر ضد اموال بالاخص سرقت که رقم بزرگ بزهکاری را تشکیل میدهد ممکن است در کلیه فصول سال متفاوت باشد. مثلا جرایم جنسی بیشتر در اواخر بهار و اوایل تابستان- خاتمه امتحانات و شروع تعطیلات- و جرایم بر ضد اشخاص با تشکیل باند در تابستان بیشتر از فصول دیگر ارتکاب مییابد.
عامل دیگری که ممکن است در بزهکاری اطفال و نوجوانان موثر واقع شود، عامل اقتصادی است که جرمشناسان توجه خاصی بدان مبذول داشتند و در اکثر نوشتهها از این عامل مطالبی به رشته تحریر در آوردهاند. بنابراین جرمشناسان در اصل موضوع که عامل اقتصادی در بزهکاری موثر است اتفاق نظر داشته و اگر اختلافی در پارهای موارد به چشم میخورد از نحوه تاثیر جنبههای مختلف این عامل قوی است. بدین صورت که گروهی تضاد طبقاتی و عدم توزیع عادلانه ثروت و دستهای فقر و درماندگی وتهیدستی و برخی تمایل به ثروتمند شدن و تجمل پرستی و همچنین گروهی، بیکاری و قرض و نیز عدهای نداشتن توانایی لازم را برای برآوردن احتیاجات زندگی و بعضی نیز ترس از کسر شدن اموال و یا آنچه را که دارند و بالاخره عدهای حرص و طمع و گروهی بحرانهای اقتصادی و تورم و رشد و توسعه صنعت و نوسانات قیمتها و نیز دستهای گرسنگی و قحطی را مبنای بزهکاری دانسته ومعتقدند که این عوامل در بروز جرایم مختلف بویژه جرایم مالی تاثیر غیرقابل انکاری دارد.
طفل یا کودک: کودک از دیدگاه علوم مختلف از جمله روانشناسی، زیست شناسی، جامعه شناسی و حقوق مورد بررسی قرار گرفته است و هر یک از دانشمندان از دید خود کودک و کودکی را تبیین نموده اند. بطور کلی کودک در لغت عبارتست از هر پسر و دختری که به نضج و رشد نرسیده باشد. دوران کودکی از دوران بارداری شروع و تا بلوغ ادامه دارد.( نجفی ابرند آبادی، علی حسین و حمید هاشم بیگی ،۱۳۷۷، ص۱۱) در اصطلاح حقوقی طفل یا صغیر به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد. از دیدگاه فقهی صغیر« کسی است که به سن بلوغ نرسیده باشد.»( جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ۱۳۷۲،ص۶-۷)
کودک از نظر حقوقی بر دو نوع است:
۱- کودک غیر ممیز و آن معمولاً تا سن هفت سالگی است؛ زیرا تا این سن کودک ناممیز است و تشخیص صلاح و فساد و خیر و شر را نمی دهد و خوب و بد را از هم باز نمی شناسد.( پور احمدی لاله، محمدرضا، مقاله اینترنتی)
۲- کودک ممیز و آن کسی است که به طور اجمال از داد وستدها و خرید و فروش ها و معاملات سردر بیاورد؛ به نحوی که بتواند درک کند. فروختن مستلزم آن است که کالا از ملک فروشنده بیرون رفته و به ملک خریدار منتقل شود. وقتی کودک به سن هفت سالگی رسید در آستانه تشخیص و تمیز پاگذارده و هر چه بزرگتر می شود رشد و درک او از حقایق و وقایع اطرافش بیشتر می گردد.( پور احمدی لاله، همان)
از دیدگاه جرم شناسی طفل یا نوجوان بزهکار فردی است که شخصیت وی در حال شکل گیری بوده و در جریان اجتماعی شدن است. در حالی که شخصیت بزرگسال قبلاً شکل گرفته و چندان در خور تحول نیست. در کتب جرم شناسی بزهکار به مجرمانی اطلاق گردیده که کمتر از سن معینی هستند (بین ۷ – ۱۶سال) و مرتکب عملی گردیده اند که اگر فرد بزرگسالی نیز مرتکب همان عمل شده باشد مجرم شناخته می شود. همچنین مجرم جوان فردی است بین سنین ۱۳ – ۱۵ سال که مرتکب اعمال جدی خشونت بار شده و مانند یک بزرگسال تحت تعقیب قرار می گیرد. به عبارت دیگر کودک بزهکار فردی است که مجموعه قوانین کیفری را نقض کرده باشد. این قوانین ممکن است در مجموعه مقرراتی که برای بزرگسالان تدوین شده یادر مجموعه ای که برای صغار بزهکار تدوین شده است قرار گیرد.( کاشفی اسماعیل زاده، حسن، ۱۳۷۹ ،ص۴۵)
اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتر از استفاده از واژه مجرمیت است .در برخی موارد نوجوانان بی آنکه هدف و نقشه مشخصی را دنبال کنند مرتکب بزه می شوند و گاه شرارت به منظور انتقام یا لذت بردن یا نشان دادن فکر طغیان آمیز صورت می گیرد. (محمدی اصل،عباس،(۱۳۸۵)، ص۶۱) در گذشته جوانان بیشتر به رفتارهایی دست می زدند که با روح جوانی سازگار بود مثل شوخی های عملی یا دزدیهای کوچک و کم اهمیت . یعنی رفتارهایی که به گفته ماریز ویلانت، نوعی « بازی» محسوب می شود که در واقع نشانه ای از کشف و ابتکاری است که نوجوانان در میان گروه همسالان خود دارند و رفتارهای بزهکارانه ساده تنها برای اثبات توانایی و قدرت آنان است.( ایبراهمسن، دیوید، (۱۳۷۱)،ص۷۹)
با یک تعریف ساده میتوان گفت، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی، مرتکب جرمی شود.
اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال ۱۸۱۵ میلادی ) مطرح شد. در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید. در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال۱۸۹۱ در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد. این لایحه درسال ۱۸۹۹ به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد. همزمان با تصویب این قانون دادگاه اطفال دنور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسماً شروع به کار کرد. فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد. همچنین در سال ۱۹۰۹ در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود. در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال ۱۳۳۸) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود. با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد.
متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۶۱ و تشکیل دادگاه های کیفری ۱ و ۲ ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره ۶ – ۲۳ / ۲ / ۶۴ ، دادگاه ویژه اطفال از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری ۱ و ۲ قرار گرفت. از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتاً به یک یا دو قرن پیش باز می گردد .
اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی از آن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسناد جنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است .
در مورد اسناد الزام آور ناظر بر اطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک، از این جنبه الزام آوری برخوردار است. این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی، رسیدگی به حقوق کودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سو استفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند.
در مورد اسناد ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد.
در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری، «روزنبیوم» (۱۹۸۹) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند کمتر مستعد برای انجام بزهکاری هستند. فالانری و همکاران (۱۹۹۹) گزارش دادهاند که نوجوانان بدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن به اقدامات بزهکارانه دارند. فیشرراستون و همکاران (۱۹۹۳) عنوان کردهاند که در جوانان خانوادههای والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکان خانوادههای تک والدینی گزارش میشود.
طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود، نشان می داد که هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه در کشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران (۱۳۴۸-۱۳۵۱) نشان داد که بین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند. همچنین در پژوهشی علمی دیگری که در بند اصلاح و تربیت اردبیل به انجام رسیده، از لحاظ فراوانی بزهکاری نشان داده شده که بیشترین رقم بزهکاری را نوجوانان بین هیجده تا بیست سال مرتکب شده اند (۸/۵۳ درصد). از لحاظ سطح تحصیلات نیز نتایج بدست آمده حاکی از اینست که دقیقا یک رابطه معکوس بین فراوانی بزه و تحصیلات این افراد بزهکار وجود دارد. در واقع هر چه سطح تحصیلات آن ها افزایش یافته، درمقابل فراوانی ارتکاب جرم در آن ها کاهش یافته است. در مورد رابطه تعداد خانوار افراد بزهکار در مقابل فراوانی بزه نیز باید گفت که در کل نوجوانان بزهکار با خانواده پر جمعیت، بیشتر از نوجوانان بزهکار با خانواده کم جمعیت مرتکب اعمال ضد اجتماعی می شوند. از اطلاعاتی که این پژوهش بدست آمده، به خوبی نمایان است که خانواده بزهکاران دچار نوعی اختلال و اشکال به صور مختلفی همچون ازدواج مجدد، اعتیاد و … می باشند.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر