858 views
پیشینه تحقیق اسطوره ی نور و ظلمت و جهانشناسی گنوسی و جهانشناسی آیین مانوی و نور و ظلمت از دیدگاه های عرفانی دارای ۹۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۴
۲-۱- اسطوره ۶
۲_۲_ ثنویت و دوآلیسم ۱۵
۲_۳_ آیین دوبن، ثنویت، در فرهنگ آسیای غربی ۱۷
۲_۴_ مهر، مهرپرستی ، میتره، میترائیسم ۱۹
۲_۵_ زروان و زروانیسم ۲۶
۲_۶_ نور از دیدگاه ادراکی ۲۹
۲_۷_ اسطورهی نور و ظلمت ۳۴
۲_۸_ جهانشناسی گنوسی ۴۱
۲_۹_ جهانشناسی آیین مانوی ۵۲
۲_۱۰_ جهانشناسی عرفان مندایی ۶۰
۲_۱۱_ تاثیر آرای گنوسی بر عرفان ایرانی- اسلامی ۶۴
۲_۱۲_ نور و ظلمت از دیدگاه عرفانی ۶۷
۲_۱۱_ ۱_ نور و ظلمت از دیدگاه قرآن ۷۵
۲_۱۱_۲ نور و ظلمت از دیدگاه سهروردی ۷۹
۲_۱۱_۳_ نور و ظلمت از دیدگاه غزالی ۸۴
۲_۱۱_۴_ نور و ظلمت از دیدگاه عینالقضات همدانی ۸۵
فهرست منابع: ۸۸
۱_ بهار، مهرداد، ادیان آسیایی، ۱۳۸۷، چاپ هفتم، تهران، نشر چشمه
۲_ بهار، مهرداد، جستاری در فرهنگ ایران، ۱۳۸۶،چاپ دوم، تهران، نشر اسطوره
۳_ سلاجقه، پروین، از این باغ شرقی، ۱۳۸۷، چاپ دوم، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۴_شهرستانی، الملل و النحل، جلد ۱ و ۲، ۱۹۸۶ م، نشر دارالمعرفه بیروت_لبنان
۵_ اسماعیلپور، ابوالقاسم، اسطوره بیان نمادین، ۱۳۸۷،چاپ دوم، تهران، سروش
۶_ اسماعیلپور، ابوالقاسم، زیر آسمانههای نور، ۱۳۸۲،چاپ اول، تهران، نشر افکار
۷_ اسماعیلپور، ابوالقاسم، اسطوره آفرینش در آیین مانی، ۱۳۸۸،چاپ چهارم،تهران،انتشارات کاروان
۸_ الیاده، میرچا،چشمانداز اسطوره، ۱۳۶۲، ترجمه جلال ستاری،تهران، انتشارات توس
۹_ الیاده، میرچا، اسطوره و رمز در اندیشه الیاده، ۱۳۸۱،چاپ اول،ترجمه جلال ستاری، تهران، نشر مرکز
۱۰_ هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران،۱۳۷۱، ترجمه ژاله آموزگار،چاپ دوم، تهران، نشر چشمه
۱۱_ یاحقی، جعفر، فرهنگ اساطیر و داستان وارهها در ادبیات فارسی، ۱۳۸۶،تهران، نشر فرهنگ معاصر
با مطالعه و توجه به بررسی اسطوره، از دیدگاه پدیدار شناختی، در مییابیم که اسطوره بیانگر سرگذشت مینوی و قدسی انسان نخستین است؛ و چگونگی آفرینش کیهان و انسان نیز یکی از جلوههای زیبایی شناختی اساطیر میباشد، که در بیشتر اسطورههای کهن دیده میشود و همچنین در اساطیر گنوسی نیز، که یکی از آیینهای کهن یونانی و بابلی است، به زیباترین وجه ممکن مطرح شده است. در اسطورهی آفرینش آیین گنوسی، جهان مادی در اثر یک آشوب بین نیروهای نور و ظلمت پدید میآید. تعارض میان خدای ناشناخته و خدای جهان آفرین یکی از ویژگیهای این آیین است. خدای ناشناخته، خدایی مینوی، که قلمروی او سرزمین نور و روشنایی و حیات اعظم است، و آفرینش جهان مادی که مملو از تاریکیهاست، در شأن و مقام او نمیتواند باشد. آفرینش کیهان مادی، به ارادهی خدای جهانآفرین که مقامی فروتر دارد میباشد. زادگاه نخستین انسان نیز همان قلمروی نور است، چراکه انسان بارقهای است الهی، از وجود و روح خدای ناشناخته و متعال، که به دنبال همان آشوب به سرزمین ظلمت و جهان مادی هبوط کرده است.
این تضاد و دوبننگری در تمامی باورهای گنوسی راه پیدا کرده و دیده میشود. تضاد و تقابل بین جهان مادی و جهان مینوی، روح و جسم، صفات نیک و صفات پست آدمی و … .در نگرش آنها، انسان ترکیبی از خیر و شر میباشد. بنابراین انسان برای بازگشت به سرزمین نخستین خود، باید
پارههای روح نورانی خود را که اسیر ظلمتهای جسم و جهان مادی شده است، نجات دهد، و تنها راه رهایی او، تکیه بر خرد و گنوس میباشد. انسان گرفتار، با گنوسیس بیداری خود را بهدست آورده و پس از دستیابی به راز و کسب آگاهی روان، و تابش انوار نجات بخش از سوی خداوند و ناجی، به نزد پروردگار خویش و جوهر اصلی خویش بازمیگردد. در نزد گنوسیها، آگاهی عبارت از آگاه شدن انسان به اسارت روح و یادآوری زادگاه نخستین خود است. این آگاهی با شهود و نوعی
تجربهی درونی و اشراق میسر میشود. تجربهای که صفات پست نفسانی انسان را زایل کرده و صفات پاک و قدسی را جایگزین میکند.
بنابراین، نور و ظلمت، به عنوان اصلیترین اصول فکری در آیین گنوسی، بهصورت مهمترین نماد برای روشنایی روح و جوهر اصلی انسان و تاریکیهای نفس و جهان مادی استفاده میشود. نمادی که از ابتدای آفرینش خلقت وجود داشته و در این مکتب به اوج خود رسیده است و مشخصهی اصلی این کیش شده است و نشانگر جدال و کشمکش نفس و روح است در راه رسیدن به کما، که این نماد در مکتب گنوسی و پیروان آن، تأثیر خود را بر آیینهای پس از خود گذاشته است.
باید گفت که هرگونه تلاش برای بازگشت به اصل خویشتن که در سرشت هر انسان، چه انسان پیش از تاریخ و چه انسان تاریخی، تحقق و تحولی است برای روحانی شدن و ولادت نو و بازسازی و بازگشت به روز آغازین، و این همان سلوک انسان کامل است، بنابر سنت اسلامی.
استفاده از نماد و تمثیل نور و ظلمت که از تفکر و ضمیر ناخودآگاه بشر سرچشمه میگیرد، در آثار و کتب عرفانی مختلف و همچنین عرفان اسلامی، به عنوان یکی از مهمترین کلید واژهها و رمزوارههای عرفان شناخته شده است و عرفا برای تفهیم تجربههای درونی خود، به این نماد و استعاره متوسل شدهاند. زیرا آیین اسلام، به سبب تأخر زمانی و گسترهی مکانی، وارث فرهنگها و آداب و رسوم دیگر مذاهب و مکاتب بوده است. و منظور از وجوه مشترک بین نمادهای عرفان اسلامی با آیینهای پیش از خود در ایران، نه تأثیرپذیری و تقلی و اخد، بلکه آمیختگی این مذهب و عرفان آن با مذاهب پیش از خود است، زیرا که افراد با گرویدن به اسلام و یا هر دین دیگر، نمیتوانستند یکباره تمام رسوم و افکار و عقیدهی خود را که در جامعهای با مذهب و روشی دیگر شکل گرفته بود، تغییر دهند. بنابراین، رگههایی از آیینها و آداب و مذاهب پیشین، در عقاید و افکار آنها باقی میماند، و حتی پیروان آن برای جذب کردن افراد بیشتر به آیینی جدید، متوسل به پارادایمهای حذف شده از ادیان گذشته بودهاند. و در مورد ایران و دین اسلام، ادیان و مذاهب کهنی چون میترائیسم، زروانیسم، زرتشتی و مانوی، عقاید و افکار افلاطونی و نوافلاطونی و … .
بدینترتیب میتوان گفت، وجود این استعارهها در آثار عرفان ایرانی – اسلامی، تا حدودی به تفکر ایران باستان و آیینهای رایج در آن روزگار باز میگردد.
اسطوره در لغت با واژهی (Historia) به معنی ” روایت و تاریخ ” همریشه است؛ در یونانی (Mythos) به معنی شرح، خبر و قصه آمده که با واژهی انگلیسی (Mouth) به معنی دهان، بیان و روایت از یک ریشه است (اسماعیل پور،۱۳۸۷،۱۳).
اسطوره امروزه هم به معنای (Fiction) یا (Iiiusion) بهکار میرود. و هم به معنای سنت قدسی یا مینوی، وحی اصلی یا آغازین، الگوی نمونهوار، که خاصه در نزد قوم شناسان، جامعهشناسان و مورخان ادیان، معمول و مأنوس است (الیاده،۱۳۶۲،۱۰).
اسطوره به زبان یونانی (Muthos) عموماً داستانی است که حقیقی نیست و بهطور معمول با
هستیهای فوق طبیعی یا مخلوقات فوق انسانی درگیر میشود. اسطوره اغلب با آفرینش ارتباط
مییابد و توضیح میدهد که چگونه چیزی به وجود میآید. اسطوره بیانگر یک احساس یا ایده است. مانند پرومته (Promethean) یا هرکول (Herculean) یا ایدهی دیانا (Diana) یا داستان اورفئه (Orpheus) و اریدیس (Eorydice). بسیاری از اسطورهها یا شبهها شرح نظم طبیعی بدوی و نیروهای مربوط به عالم هستیاند (سلاجقه،۱۳۸۷،۲۵۱).
اسطوره یا Mythology نقل کنندهی سرگذشتی قدسی و مینوی است. راوی واقعه ایست که در زمان اولین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده است. بنابراین اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است. یعنی میگوید چگونه چیزی پدید آمده، موجود شده و هستی خود را آغاز کرده است. اسطوره فقط از چیزی که واقعاً روی داده، و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید (الیاده،۱۳۶۲، ۱۴).
هرچند اسطوره در دیدگاههای گوناگون تعاریف و تعابیر متعدد دارد، اما در یک کلام می توان آن را چنین تعریف کرد: اسطوره عبارت است از روایات یا جلوهای نمادین دربارهی ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و بهطور کلی جهانشناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی بهکار میبندد؛ اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمانی ازلی رخ داده و به گونهای نمادین، تخیلی و وهمانگیز میگوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی یافته یا از میان خواهد رفت، و در نهایت، اسطوره به شیوهای تمثیلی کاوشگر هستی است (اسماعیل پور،۱۳۸۷،۱۳).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر