2,047 views
پیشینه تحقیق اصول نظریه دلبستگی و سبک های دلبستگی و ارتباط نظریه دلبستگی با نظریات دیگر و تاب آوری و ویژگی های افراد تاب آور دارای ۴۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱ مقدمه: ۷
۲-۲ اصول نظریه دلبستگی: ۸
۲-۲-۱ دلبستگی یک نیروی برانگیزاننده ذاتی است ۸
۲-۲-۲ دلبستگی ایمن مکمل خودمختاری است ۸
۲-۲-۳ دلبستگی، پناهگاهی امن برای فرد مهیا می سازد. ۸
۲-۲-۴ دلبستگی، اساس ایمنی را فراهم می سازد ۹
۲-۲-۵ در دسترس بودن و پاسخگو بودن، روابط را می سازد ۹
۲-۲-۶ ترس و تردید، نیاز های دلبستگی را فعال می سازند ۱۰
۲-۲-۷ فرایند اضطراب جدایی قابل پیش بینی است ۱۰
۲-۳ دلبستگی ۱۱
۲-۴ مراحل ارتباط عاطفی ۱۱
۲-۵ ویژگی های دلبستگی ۱۲
۲-۶ سبک های دلبستگی ۱۳
۲-۶-۱ دلبستگی ایمن: ۱۳
۲-۶-۲ دلبستگی دو سو گرا یا مضطرب: ۱۴
۲-۶-۳ دلبستگی اجتنابی: ۱۴
۲-۷ ویژگیهای نوزادان با سبکهای دلبستگی مختلف ۱۵
۲-۸ دلبستگی درطول زندگی ۱۶
۲-۹ ویژگی های طبقات دلبستگی بزرگسالان ۱۷
۲-۹-۱ بزرگسالان ایمن ۱۷
۲-۹-۲ بزرگسالان ناایمن ۱۷
۲-۹-۲-۱ بزرگسالان اضطرابی ۱۷
۲-۹-۲-۲ بزرگسالان اجتنابی ۱۸
۲-۹-۲-۳ بزرگسالان مضطرب و اجتنابی توأم ۱۹
۲-۱۰ مقایسه دلبستگی کودک و بزرگسال ۱۹
۲-۱۱ پیامد های دلبستگی ۲۰
۲-۱۲ ارتباط نظریه دلبستگی با نظریات دیگر ۲۱
۲-۱۲-۱ نظریه روان تحلیل گری:. ۲۱
۲-۱۲-۲ نظریه رفتار گرایی: ۲۲
۲-۱۲-۳ دیدگاه کردار شناسی: ۲۳
۲-۱۲-۴ پژوهشهای هارلو: ۲۴
۲-۱۳ صفات شخصیت: ۲۵
مدل پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا ۲۵
۱۳-۲-۱ ثبات بین فرهنگی ۲۷
۲-۱۳-۲ ثبات عوامل ۲۷
۲-۱۳-۳ همبستگی های هیجانی و رفتاری ۲۸
۲-۱۳-۴ تاب آوری ۳۱
۲-۱۳-۴-۱ ویژگی های افراد تاب آور ۳۳
۲-۱۳-۴-۲ نقش صفات شخصیتی در تاب آوری ۳۴
۲-۱۴ پیشینه: ۳۵
فهرست منابع ۳۷
کتاب
جانسون، اس ام.، ویفن، وی ای. ۱۳۸۸٫ فرایندهای دلبستگی در زوج درمانی و خانواده درمانی. ترجمه بهرامی و همکاران، تهران، نشر دانژه.
بلوم، جرالد. ۱۳۶۳٫ نظریه های روانکاوی شخصیت. ترجمه، حق نویس، هوشنگ، انتشارات امیرکبیر، تهران.
کاپلان و سادوک. ۱۹۹۸٫ خلاصه روانپزشکی. تهران، انتشارات ارجمند.
ماسن، پاول هنری.۱۳۸۰٫ رشد و شخصیت کودک؛ (چاپ هفدهم)، ترجمه مهشید پاسایی، تهران: نشر مرکز.
کارور چارلز، اس.، شی یر مایکل، اف. ۱۳۸۷٫ نظریه های شخصیت. ترجمه رضوانی احمد، چاپ دوم، انتشارات به نشر.
بالبی، جان. ۱۹۵۰٫ روانشناسی کودک (ترجمه حسین ثقفیان، ۱۳۵۹). تهران: عارف.
برک، لورا. ۲۰۰۱٫ روانشناسی رشد(ترجمه یحیی سیدمحمدی، ۱۳۸۳). تهران: ارسباران.
کرین، سی ویلیام. ۱۳۷۹٫ پیشگامان روانشناسی رشد؛ فدایی، فربد، تهران، انتشارات اطلاعات.
پایان نامه
پاکدامن، شهلا. ۱۳۸۰٫ بررسی ارتباط بین دلبستگی و جامعه طلبی در نوجوانی، پایان نامه دکترای روانشناسی، دانشگاه تهران.
مانی، آرش. ۱۳۸۳٫ بررسی رابطه طبقات دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با احساس شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.
نیکوزاده کردمیرزا، عزت الله. ۱۳۸۸٫ الگویابی زیستی/روانی/معنوی در افراد وابسته به مواد و تدوین برنامه مداخله برای ارتقاء تاب آوری مبتنی بر روایت شناسی شناختی و روانشناسی مثبت نگر. پایان نامه دکتر، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
مقاله ها
بشارت، محمدعلی. ۱۳۷۹٫ ساخت و هنجاریابی مقیاس دلبستگی بزرگسالان، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران (گزارش طرح پژوهشی).
بشارت، محمدعلی.، شالچی، بهزاد. ۱۳۸۶٫ سبک های دلبستگی و مقابله با تنیدگی. فصلنامه روانشناسان ایرانی، ۳(۱۱):
بشارت، محمدعلی.، صالحی، مریم.، شاه محمدی، خدیجه. ۱۳۸۷٫ رابطه تاب آوری و سختکوشی با موفقیت ورزشی و سلامت روانی در ورزشکاران، روان شناسی معاصر، ۳(۲): ۳۸-۴۹٫
بشارت، محمدعلی.، شریفی، ماندانا.، ایروانی، محمود. ۱۳۸۰٫ بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و مکانیسمهای دفاعی. مجله روانشناسی، ۵، ۲۸۹-۲۷۷٫
بشارت، محمدعلی.، فرهادی، مهران.، گیلانی، بیژن. ۱۳۸۵٫ بررسی رابطه سبک های دلبستگی و احساس غربت خانواده و رفتارهای نابهنجار جوانان. فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، ۱(۲و۳):
بدون شک نظریه دلبستگی یکی از برجسته ترین و مهمترین دستاوردهای روانشناسی معاصر است. برخی پژوهشگران (به عنوان مثال شاور و میکولینسر[۱]، ۲۰۰۵) نظریه دلبستگی را به عنوان رستاخیز دوباره روانکاوی و عامل مهم احیای دوباره این مکتب میدانند. از نظر جان بالبی دلبستگی یکی از نیازهای بنیادین انسانهاست (قربانی ۱۳۸۲). بر اساس آخرین یافتههای تجربی میان فرهنگی نظریه خودSDT) که اهمیت عوامل درونی فطری را در تحول شخصیت و خود رفتار بررسی میکند، سه نیاز پایه روانشناختی در انسانها وجود: ۱- نیاز به شایستگی ۲- نیاز به خود- نیاز به ارتباط و دلبستگی (رایان و دسی[۲]، ۲۰۰۰). به عقیده دوانلو (۱۹۹۰، نقل از قربانی، ۱۳۸۲) «تنها، ظرفیت برقراری روابط گرم عاطفی با والدین یا جانشین آنان، فطریست». جان بالبی و مری اینزورث[۳] نکات برجستهای را از روانتحلیلگری، کردار شناسی، روانشناسی رشدشناسی شناختی در مورد و نظم بخشی هیجانی، ترکیب کرده و در سازماندهی نظریهی دلبستگی به کار گرفتند. آنها همانند نظریه پردازان روان تحلیلگری معتقد تبیین رفتارهای بزرگسالی ریشه در دوران کودکی دارد، با این تفاوت که به نظر آنها انگیزش انسان توسط سیستمهای رفتاری ذاتی، به جای سایقهای زیستی مثل میل جنسی و گرسنگی، راهنمایی میشود یافتگی و بقا را در فرایند تسهیل میکند. بالبی و اینزورث علاوه بر توجه به فرایندهای ناهشیار پویشی، توجه خاصی هم بر تجارب بین فردی واقعی و پیامدهای هیجانی و شناختی این روابط، به عنوان عوامل موثر بر روابط بعدی، داشتند (اینزورث، ۱۹۸۹).
تلاش برای جستجو و حفظ تماس با افراد مهم زندگی یک قاعده برانگیزاننده اولیه و ذاتی بشر است که در تمام طول زندگی با وی همراه است. وابستگی یکی از بخش های ذاتی بشر است که با گذشتن از دوران کودکی از وی جدا نمی شود. همچنین امروزه این دیدگاه توسط نویسندگان فمنیست بسیار مورد استفاده قرار می گیرد (میلر[۴] و استیور[۵]،۱۹۹۷؛ به نقل از جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
بر اساس نظریه دلبستگی، چیزی تحت عنوان استقلال کامل از دیگران یا وابستگی افراطی به آنها وجود ندارد (بریثرتون[۶] و مان هالند[۷]، ۱۹۹۹). بر طبق نظریه دلبستگی فقط وابستگی اثر بخش[۸] و غیر اثر بخش[۹] وجود دارد. وابستگی ایمن منجر به پرورش خود مختاری و اعتماد به نفس در فرد می شود. در واقع، وابستگی ایمن و خود مختاری دو روی یک سکه است و هیچ گاه دوگانگی با یکدیگر ندارند. مطالعات نشان داده است که دلبستگی ایمن با احساس مثبت، منسجم، نسبت به خود مرتبط است (صالحی، کوشکی، باغداساریانس و همکاران، ۱۳۹۰). هر قدر ارتباطاتمان ایمن تر باشد، مستقل تر و متفاوت تر می توانیم عمل کنیم. در این الگو، سلامتی یعنی حفظ احساس وابستگی و اتکاء متقابل همراه با خود کفایتی یا جدایی از دیگران. (جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
حضور مظاهر دلبستگی[۱۰] که معمولا شامل والدین، فرزندان، همسر یا معشوق می شود، منحر به احساس آرامش و امنیت و بر عکس در دسترس نبودن آنها منجر به پریشانی می شود. به عبارتی، نزدیکی به فرد مورد علاقه سیستم عصبی را آرام ساخته و یک پادزهر طبیعی بر علیه احساس اضطراب و آسیب پذیری قلمداد می شود. دلبستگی های مثبت، پناهگاهی ایمن را خلق می کند که ذخیره امنی را بر علیه اثرات پریشانی و عدم اطمینان فراهم می سازند (میکالینسر[۱۱]، فلوریان و ولر[۱۲]، ۱۹۹۳؛ به نقل ازجانسون و ویفن، ۱۳۸۸). همچنین دلبستگی های مثبت، بافت خوش بینانه ای را برای رشد مستمر شخصیت مهیا می سازند. (جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
علاوه بر این؛ دلبستگی ایمن، اساس ایمنی را برای افراد مهیا می سازد که به واسطه آن افراد می توانند دنیایشان را کشف کرده و پاسخ های سازگارانه تری به محیط اطرافشان بدهند. وجود چنین اساس ایمنی افراد را به اکتشاف و گشودگی شناختی نسبت به اطلاعات جدید، تشویق می کند (میکالینسر، ۱۹۹۷). این اساس ایمن، اعتماد به نفس لازم را برای ریسک کردن، آموختن و به روز کردن مستمر مدل های خود، دیگران و دنیا فراهم می سازد. بنابراین، سازگاری فرد با بافت های جدید را تسهیل می کند. دلبستگی ایمن، توانایی به عقب برگشتن و واکنش نشان دادن به رفتار و وضعیت روانی دیگری را افزایش می دهد. هنگامی که در روابط، احساس امنیت وجود داشته باشد، افراد بهتر می توانند دست نیاز به سوی دیگران دراز کرده، از آنها حمایت کرده، از آنها حمایت کرده و با تعارض و استرس به گونه ای مثبت مواجهه شوند. اینگونه روابط، شادتر، پایدارتر و رضایت بخش تر می باشند (جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
در دسترس بودن و پاسخگویی عاطفی، بلوک های سازنده روابط ایمن هستند. مظاهر دلبستگی می توانند حضور جسمانی داشته باشند و لیکن از نظر عاطفی غایب باشند. اضطراب جدایی زمانی حاصل می شود که فرد احساس می کند مظاهر دلبستگی در دسترس نیستند. مشارکت عاطفی[۱۳] و اعتماد به وجود این مشارکت عاطفی در مواقع نیاز بسیار مهم است. در مناسبات دلبستگی، هر پاسخی (حتی خشم) از عدم پاسخدهی عاطفی بهتر تلقی می شود. چنانچه هیچ مشارکت و پاسخگویی عاطفی وجود نداشته باشد، این پیام در مورد مظاهر دلبستگی به فرد مخابره می شود: ” هیچ علامتی از شما به من نمی رسد پس هیچ ارتباطی بین ما وجود ندارد”.
هیجان[۱۴] نقطه مرکزی دلبستگی است. این نظریه، راهنمایی را برای درک و بهنجار سازی تعداد زیادی از هیجانات افراطی[۱۵] موجود در ارتباطات پریشان در اختیار ما قرار می دهد. روابط دلبستگی در مواقعی که قوی ترین هیجانات ما بروز می کنند و بیشترین تماس وجود دارد، خود را نشان می دهند. هیجانات خود را به ما نشان داده و با کسانی که انگیزه ها و نیاز های ما را شکل می دهند، ارتباط برقرار می سازند. به واقع، هیجانات آهنگ رقص دلبستگی هستند (جانسون[۱۶]، ۲۰۱۱). بنابراین اظهارات بالبی ” روانشناسی و آسیب شناسی روانی هیجانی… بزرگترین بخش روانشناسی و آسیب شناسی روانی روابط عاطفی است” (جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
زمانی که حوادث آسیب زایی چون جنبه های منفی زندگی روزمره مثل بیماری یا مورد تهاجم قرار گرفتن احساس امنیت، روابط دلبستگی افراد را مورد تهدید قرار می دهند؛ عاطفه قدرتمندی در آنها بر انگیخته می شود و نیاز های دلبستگی شان به آرامش و ارتباط به اصلی ترین و ضروری ترین نیاز ها تبدیلگشته و رفنتار های دلبستگی همچون مجاورت جویی در آنها فعال می شود. تمایل به ارتباط با شخص مورد علاقه، ابتدایی ترین میل عاطفی فرد است. دلبستگی به افراد کلیدی زندگی، مقابله ای ابتدایی با احساس درماندگی و پوچی است (مک لاف، راشال، ساندرز و همکاران[۱۷]، ۱۹۹۸).
چنانچه رفتارهای دلبستگی در کسب پاسخگویی و تماس آرامش بخش از جانب مظاهر دلبستگی یا شکست مواجه شوند، فرایند هایی همچون اعتراض خشمگینانه، چسبندگی، افسردگی و نا امیدی در مرحله جدایی در حد اعلی آشکار می شوند. افسردگی یکی از طبیعی ترین پاسخ ها به فقدان ارتباط است. بالبی خشم را در روابط نزدیک به عناون تلاشی برای ایجاد ارتباط با مظاهر دلبستگی دور از دسترس در نظر گرفت و بین خشم امیدوارانه و خشم ناشی از ناامیدی که در فرد احساس یأس و ناتوانی ایجاد می کند، تمایز قائل شد. در روابط ایمن به دردسترس نبودن[۱۸] شناخته شده و قابل قبول اعتراض می شود (جانسون و ویفن، ۱۳۸۸).
یکی از ویژگی های اساسی انسان توانایی برقراری روابط بین فردی و حفظ آن است. روابطی که برای هر یک از ما جهت حفظ بقاء، تولید مثل، عشق، کسب و کار و مانند آن کاملا ضروری است.
در واقع نحوه ارباط یا دلبستگی انسان ها با والدین یا افراد مهم زندگی، نقش تعیین کننده ای در روابط صمیمانه و عاطفی آن ها در سال های بعد زندگیشان دارد.
مفهوم دلبستگی و تعلق را جان بالبی مطرح کرد. از نظر او دلبستگی ارتباط بین دو نفر است نه صفتی که مادر به کودک اعطا کرده باشد. او دلبستگی را چنین تعریف کرده است” ارتباط روانی پایدار بین دو انسان” به نظر وی پیوند های اولیه بین کودک و پرستارش، تأثیر فوق العاده ای دارد و در طول زندگی ادامه می یابد و دلبستگی باعث نزدیک نگاه داشتن فرزند به مادر می شود و بدین ترتیب احتمال بقای کودک را افزایش می دهد.
محور اصلی نظریه دلبستگی این است که مادرانی که در دسترس فرزندان بوده و نیاز های کودکانشان را برآورده می کنند، نوعی احساس امنیت را در او به وجود می آورند. کودک با اطمینان از این که مادر یا پرستارش مراقب اوست، به کشف دنیای اطراف می پردازد.
دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود بر قرار می کنیم، به گونه ای که تعامل با آنان به احساس نشاط و شعف می انجامد و هنگام استرس از این که آن ها را در کنار خود داری احساس آرامش می کنیم. دلبستگی رابطه هیجانی خاص و مستلزم تبادل لذت، مراقبت و آسایش است (نوری زاده، قهاری، حسین پور، غنی آبادی، ۱۳۹۰).
[۱] Shaver & Mikulincer
[۲] Ryan & Deci
[۳] Ainsworth
[۴] Miller
[۵] Stiver
[۶]Bretherton
[۷] Munholland
[۸] Effective Dependency
[۹] Ineffective Dependency
[۱۰] Attachment Figures
[۱۱] Mikalinser
[۱۲] Florian & Weller
[۱۳] Emotional Engagement
[۱۴] Emotion
[۱۵] Extreme Emotions
[۱۶] Johnson
[۱۷] Sandage, Rachal, McCullough
[۱۸] Inaccessibility
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر