پیشینه تحقیق بررسی تدلیس در فقه امامیه دارای ۶۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۷
فصل اول: مفاهیم تدلیس ۸
۱-۱- معنای لغوی تدلیس ۸
۱-۲- معنای اصطلاحی تدلیس ۹
فصل دوم: تدلیس در فقه امامیه ۱۴
۲-۱- مصادیق و قلمرو تدلیس در حقوق اسلام ۱۴
۲-۲- سوء عرضۀ قابل تعقیب در حقوق اسلام ۱۹
۲-۲-۱- اظهار باید خلاف واقع باشد ۱۹
۲-۲-۲- اظهار باید اظهار یک واقعیت باشد ۲۰
۲-۲-۲-۱- اظهار قانون ۲۰
۲-۲-۲-۲- اظهار وعده ۲۱
۲-۲-۲-۳- اظهار مشورتی و اظهارنظر ۲۱
۲-۲-۲-۴- اظهارات مبالغه آمیز و اظهار از روی مزاح ۲۲
۲-۲-۳-ترغیب ۲۳
۲-۲-۴- عمده بودن ۲۳
۲-۲-۵-ضرر و زیان وارد بر مخاطب ۲۵
۲-۲-۶- اظهار کننده ضرورتاًٌ یکی از طرفین قرارداد نیست ۲۶
۲-۳- مبانی فقهی تدلیس ۲۷
۲-۳-۱- قرآن ۲۷
۲-۳-۲- سنت ۳۳
۲-۳-۳- دلیل عقلی ۳۷
۲-۳-۴- اجماع ۴۰
۲-۳-۵- قاعده لاضرر ۴۱
۲-۴- عنصر مادی و معنوی تدلیس در فقه امامیه ۴۴
۲-۴-۱- عنصر مادی تدلیس ۴۴
۲-۴-۲- عنصر روانی تدلیس ۴۹
۲-۵- مقایسه تدلیس با غرور و خیار عیب در فقه امامیه ۵۴
۲-۶- رابطه ثالث با مدلس در فقه امامیه ۶۰
۲-۷- رابطه شخص ثالث با بهره گیرنده در فقه امامیه ۶۰
۲-۸- تدلیس وجبران خسارت در فقه امامیه ۶۱
۲-۹- تدلیس و اثر فسخ در فقه امامیه ۶۲
فهرست منابع ۶۹
صفری، محسن (۱۳۷۷)، فریبکاری و آثار آن (قاعده غرور) در حقوق مدنی ایران و فقه امامیه، نشر ایران، چاپ اول.
دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۳)، لغتنامه، ج۴، انتشارات دانشگاه تهران.
ساکت، محمدحسین (۱۳۷۰)، شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی، انتشارات استادئ، چاپ اول.
کیهانی، منصور (۱۳۴۲)، حقوق روم(تعهدات)، ج۱، چاپ تابان، تهران.
شهید ثانی (بیتا)، مسالک الافهام، ج۱،چاپ رحلی، قم.
شهید ثانی (بیتا)، الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه، ج۲، چاپ رحلی، قم.
حسینی عاملی، سید محمد جواد (۱۳۶۶)، مفتاح الکرامه، ج۴، دار الفکر، مصر.
حلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن (بیتا)، شرایع الاسلام، چاپ ۳، ادب الحوزه، قم.
ابن ماجه، محمدبن یزید (بیتا)، سنن ابن ماجه، چاپ دارالاحیاء التراث العربی، ج۲٫
ابن قاضی (۱۸۸۳م)، جامع الفصولین، ج۲، مصر، دارالکتب.
انصاری، شیخ مرتضی (۱۴۱۱ق)، المکاسب، یک جلدی، دارالذخایر، قم.
فیروزآبادی، مجدالدین محمدبن یعقوب (بیتا)، قاموس المحیط، مطبعه دارالمأمون، مصر.
قمی، میرزا ابوالقاسم (۱۳۷۱)، جامع الشتاب، نشر کیهان، چاپ اول، بیجا، پاییز.
قشیری نیشابوری، امام ابی الحسین مسلم بن حجاج (۱۴۰۷ق)، صحیح مسلم، نشر عزالدین،مصر، ج۳٫
تدلیس در نکاح به معنی توسل به اعمال و شیوههای متقلبانه و فریبکارانه برای پوشاندن یا کتمان نقص و عیب موجود در یکی از زوجین یا انتساب اوصاف کمالی و ویژگیهای مرجّح به یکی از آن دو که فیالواقع فاقد آن است، می باشد. این پنهانکاری و خلاف واقعنمایی، اعم از اینکه از سوی یکی از طرفین یا هر دو، از ناحیه شخص آنها یا افراد واسط واقع شده باشد، باید به گونهای خلاف انتظار، غیرمتعارف و مسامحه ناپذیر در جهتگیری ارادی فرد به ازدواج تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، فضای کنش را آن چنان غبارآلود و مشتبه سازد که عادتاً امکان تشخیص واقع از غیر آن میسور نباشد. تدلیس از نظر برخی فقها مطلق فریبکاری نیست، بلکه همان تخلف از شرط صفت مصطلح در فقه و حقوق است؛ یعنی تدلیس در مورد اوصافی صادق است که بنا و رویه عرف، اقتضای عادی قرارداد مورد انعقاد، خواست و تمایل طبیعی و متعارف طرفین بر ملاحظه وجود یا عدم آن استقرار یافته باشد. از اینرو، مطلق پنهان کاری یا خلافگویی از هر طریق، با هر انگیزه، در هر سطح و به هر شکل تدلیس محرّم شمرده نمیشود (صفری، ۱۳۷۷، ص۱۹).
از مصادیق تدلیس در منابع فقهی یا از مفاهیمی که می تواند مصداق تدلیس باشد، عبارت اند از: تدلیسِ ماشطه (آرایشگر)، یعنی نیکو جلوه دادن زنی که قصد ازدواج دارد یا پوشاندن عیوب وی از راههایی چون کاربرد مواد آرایشی و پیوند مو؛ غِشّ (یا غشّ خفی )، یعنی خدعه پنهانی با آمیختن مبیع با جنسی کم ارزشتر به طوری که پیدا نباشد؛ نَجْش ، یعنی ورود شخص ثالث که خریدار کالا نیست در ظاهر خریدار به منظور افزایش بهای کالای مورد معامله میان دو فرد یا ستایش نابجای شخص ثالث از آن کالا؛ شرط کردن یک صفت یا ویژگی مفقود برای یکی از طرفین عقد نکاح و رعایت نکردن امانت و صداقت در بیوع امانات ، یعنی بیعهایی که در آن فروشنده باید قیمت خرید خود را افشا کند (ابن قدامه ، ج ۴، ص ۲۳۷؛ علامه حلّی ، ۱۴۱۸، ج ۲، ص ۱۱۵۰، ۱۱۵۸؛ محقق کرکی ، ج ۴، ص ۲۵، ۲۶۲ـ۲۶۳، ۲۸۱ـ۲۸۲؛ نجفی ، ج ۸، ص ۵۹ ـ۶۰، ۲۴۰، ۴۱۷، ۴۳۸، ج ۱۰، ص ۸۴۵؛ انصاری ، کتاب المکاسب ، ص ۲۱ـ۲۲، ۳۴ـ ۳۵، ۵۵).
تدلیس لغتی است که از فقه و زبان عرب وارد زبان حقوقی ما شده است و در کتابهای لغت عربی به معنای پوشاندن و پنهان ساختن قیود میباشد (امین، ۱۳۸۸، ص۵۷).
تدلیس بروزن تفعیل از ریشه دلس به معنای پنهان کردن و پوشاندن عیب چیزی، عوام فریب، فریبکاری کردن ، مکر ورزیدن و نیرنگ بافتن است (دهخدا،۱۳۷۳، ج۴؛ فیروزآبادی، بیتا، ذیل واژه تدلیس).
تدلیس، باب تفعیل و از ماده «دَلَسْ» و «دَلْسْ» به معنای ظلمت و تاریکی، نیرنگ و عیبپوشی است و مُدَلّس کسی است که با اقداماتی، واقع را از نظرها میپوشاند، آنچنانکه تاریکی، چشم را از دیدن مانع میشود. (طریحی، ۱۳۶۲: ص۷۱، ج۴ ؛ جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸: ص۱۷۷، ج۲) معنای اصطلاحی آن نیز تمایز آشکاری با معنای لغوی ندارد. مطابق ماده ۴۳۸ ق.م تدلیس عملیاتی است که موجب فریب طرف قرارداد شود.
در مورد تدلیس، اصطلاحی که در فقه و حقوق و حدیث موجود است، چنین آمده: «تدلیس، از ریشه دَلَس و دُلْسَه به معنای ظلمت و تاریکی، در لغت به معنای کتمان کردن و پوشاندن است» (ازهری ، ج ۱۲، ص ۳۶۲؛ ابن منظور، ج ۴، ص ۳۸۷).
لغویان، تدلیس در بیع یا هر امر دیگری را «کتمان عیب آن» دانسته اند (فراهیدی، ج ۷، ص ۲۲۸).
ازهری تأکید میکند که تدلیس در اسناد حدیث از همین جا ریشه گرفته است و این سخن منطقی می نماید، زیرا با توجه به ریشه این واژه کسی که در معامله یا نقل حدیث تدلیس میکند، گویی امر را برای فرد مقابل خود تار و مشتبه می کند و حقیقت را از او پوشیده میدارد. سخن شهید ثانی (۱۴۰۸، ص ۱۴۲) نیز بر چنین رابطه ای اِشعار دارد.
در زبان انگلیسی کلمات چندی است که میتواند معادل تدلیس در زبان عربی قلمداد شود و در حقوق نیز کاربرد دارد، از جمله:
Fraud: به معنای فریب، تقلب، حیلهگری، گول زدن، مغبون ساختن و در معنای حقوقی اغفال عمدی شخص بدینمنظور که وی حق قانونی خود را نسبت به ملک یا داراییاش از دست بدهد و در فرهنگ اصطلاحات حقوقی به تقلب، کلاهبرداری، غبن و تدلیس ترجمه شده است (امین،۱۳۸۸، ص۵۷).
Deceive: بهمعنای فریفتن، گول زدن، نیرنگ به کار بردن، وادار ساختن شخص به باور چیزی که حقیقت ندارد، در اصطلاح حقوقی نیز این کلمه به تقلب کردن، اغفال کردن و تدلیس ترجمه شده است (همان).
Misrepresent: به معنای بد نمایش دادن، غلط جلوه دادن و بد انجام وظیفه کردن (به عنوان نماینده) میباشد و در فرهنگ اصطلاحات حقوقی بهمعنای تدلیس، قلب واقعیت و القای شبهه آمده است (همان).
عدهای معتقدند: «فعل عربی دلس از کلمه لاتین Douls آمده است این کلمه گرچه در اوایل پیدایش اسلام از طریق مراودت تجاری وارد زبان عربی شده ولی در مر احل اولیه حقوق اسلامی به عنوان اصطلاح حقوقی به کار نمیرفت (بامری، ۱۳۸۲، به نقل از J.shacht, 1964, p7).
دست یازیدن به اعمالی که موجب فریب طرف معامله و در نتیجه ضرر مالی او باشد را «تدلیس» میگویند (امین، ۱۳۸۸، ص۵۷).
تدلیس به معنای فریب دادن با پنهان کردن واقع، است و معنای اصطلاحی آن از معنای لغویاش دور نیفتاده است. «پس هرگاه فروشنده مالی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم را به کالای خود نسبت دهد یا عیبی را که در آن است بپوشاند، گویند در معامله تدلیس کرده است» (همان).
معنای اصطلاحی تدلیس در متون فقهی و حقوقی نزدیک به معنای لغوی آن، ولی از جهتی گسترده تر از آن است. در این متون ، تدلیس آن است که یکی از دو طرف عقد کارهای فریبنده و نیرنگ آمیز انجام دهد، یا این کارها با آگاهی او صورت گیرد، و به سبب آن کارها، کالای مورد معامله یا شخص طرف عقد، فاقد عیب یا نقصِ موجود یا واجد کمالِ غیرموجود نمایانده شود و با اغوای طرف دیگر عقد، وی به انعقاد آن برانگیخته شود (شهید ثانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۵۰۰، ج ۵، ص ۳۹۶؛ نجفی، ج ۱۰، ص ۸۴۵؛ مامقانی، ص ۳۷۰؛ ابن قُدامه، ج ۴، ص ۸۰؛ زحیلی ، ج ۴، ص ۲۱۸).
بر این اساس، تدلیس علاوه بر پوشاندن عیب، اظهار کمالِ غیرموجود را نیز دربر می گیرد (حسینی عاملی، ج ۱۰، ص ۱۱۰۷؛ شهید ثانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۵۰۰)، هرچند برخی منابع آن را به همان معنای لغوی می دانند (زحیلی، ج ۴، ص۲۲۰).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر