پیشینه تحقیق تحلیل و مقایسه ی محتوایی سرودههای حافظ و مأذون دارای ۱۰۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول:مقدمه ۷
فصل دوم:نگاهی کوتاه به تاریخچه ی ادبیات تطبیقی ۸
۲-۱- ادبیات تطبیقی، تعریف، اهمیّت و حوزه های آن ۸
فصل سوم: ۱۰
بررسی احوال و افکار (زندگینامه) حافظ شیرازی و مأذون (شاعر دو زبانهی ایل قشقایی) ۱۰
۳-۱- حافظ ۱۱
۳-۱-۱- نام، تخلص و القاب حافظ ۱۲
۳-۱-۱-۱- سخنی درباره ی تخلّص شاعر ۱۲
۳-۱-۲- ولادت و زادگاه حافظ ۱۴
۳-۱-۳- نسب و خاندان حافظ ۱۴
۳-۱-۴- ازدواج، همسر و فرزندان حافظ ۱۶
۳-۱-۵- اوضاع اجتماعی- سیاسی عصر حافظ ۱۷
۳-۱-۵-۱- حاکمین زمان حافظ و ممدوحین شاعر ۲۰
۳-۱-۶- سخنی در بارهی دیوان حافظ ۲۲
۳-۱-۷- وفات و مدفن حافظ ۲۳
۳-۲- مأذون ۲۳
۳-۲-۱- نگاهی کوتاه به تاریخچهی ایل قشقایی (خاستگاه مأذون) ۲۴
۳-۲-۲- معرفی زبان ترکی (زبان مردم ایل قشقایی) ۲۵
۳-۲-۲-۱- کاربرد ریشهها و پسوندها در زبان ترکی ۲۶
۳-۲-۲-۲- توضیحی راجع به انواع پسوند در زبان ترکی ۲۸
۳-۲-۳- شعر و شاعری در ایل قشقایی و اولّین شاعر برجستهی آن ۳۰
۳-۲-۴- نام، تاریخ ولادت، نسب و خاندان مأذون ۳۱
۳-۲-۵- سخنی درباهی تخلّص شاعر ۳۳
۳-۲-۵-۱- گزارشی از جایگاه تخلّص در سرودههای مأذون ۳۴
۳-۲-۵-۱-۱- تخلّص در سرودههای ترکی ۳۴
۳-۲-۵-۱-۱-۱- تخلّص در قوشمه ها ۳۴
۳-۲-۵-۱-۱-۲- تخلّص در گرایلی ها: ۳۷
۳-۲-۵-۱-۱-۳- تخلّص در شاختاییها: ۳۷
۳-۲-۵-۱-۲- تخلّص در سرودههای فارسی و فارسی آمیخته با ترکی ۳۸
۳-۲-۵-۱-۲-۳- تخلص در غزلهای فارسی مأذون ۳۹
۳-۲-۵-۱-۲-۳- تخلص در قصیده: ۴۰
۳-۲-۵-۱-۳- تخلّص در سرودههای لری: ۴۰
بیت پایانی این طنزنامه ی لری که تخلّص شاعر در آن آمده به صورت زیر میباشد: ۴۱
۳-۲-۶- ازدواج، همسر و فرزندان مأذون ۴۱
۳-۲-۷- اوضاع اجتماعی و سیاسی عصر مأذون ۴۳
۳-۲-۷-۱- اوضاع سیاسی جامعهی فارس (محلّ زندگی شاعر) ۴۳
۳-۲-۸- مقام دیوانی، حاکمان زمان شاعر و ممدوحین وی ۴۵
۳-۲-۹- آثار برجای مانده از مأذون ۴۶
۳-۲-۱۰- وفات و مدفن مأذون ۴۶
۳-۳- مقایسهای کوتاه از زندگی حافظ و مأذون ۴۷
۳-۴- پیوستهای فصل سوم ۴۸
فصل چهارم: ۵۲
تحلیل و مقایسهی محتوایی سرودههای حافظ و مأذون ۵۲
۵-۱- مضامین سرودههای حافظ و مأذون ۵۳
۵-۱-۱- محتوای تعلیمی ۵۴
۵-۱-۱-۱- راز دوست را نزد غیر نگفتن ۵۴
۵-۱-۱-۲- تأسّف بر عمر گذشته ۵۴
۵-۱-۱-۳- همه چیز با سعی ممکن نمیشود! ۵۵
۵-۵-۱-۴- دوری گزیدن از هم نشینی با ناجنس ۵۵
۵-۱-۱-۵- خواب آلودگی بخت ۵۵
۵-۱-۱-۶- تأثیر افلاک بر سرنوشت ۵۶
۵-۱-۱-۷- بیهوده گذشتن عمر با خیالهای باطل ۵۶
۵-۱-۱-۸- جاودانگی جهان و عمر کوتاه انسان ۵۶
۵-۱-۱-۹- در پناه خدا بودن از چشم بد ۵۷
۵-۱-۱-۱۰- حقّ نمک را نگه داشتن ۵۷
۵-۱-۱-۱۱- دعوت به نیکویی ۵۷
۵-۱-۱-۱۲- در بی وفایی دنیا ۵۸
۵-۱-۱-۱۳- گله و شکایت از فلک در نشناختن قدر دانایان و ارج نهادن به نادانان ۵۸
۵-۱-۱-۱۴- ناخشنود نشدن از ناملایمات روزگار و صبر بر آنها ۵۹
۵-۱-۱-۱۵- در پوچی جهان ۵۹
۵-۱-۱-۱۶- دوری از تفرقه و دعوت به اتّحاد ۵۹
۵-۱-۱-۱۷- توصیه به جوانان برای عمل به پند پیران ۶۰
۵-۱-۱-۱۸- تسلیم قضا و قدر الهی بودن ۶۰
۵-۱-۱-۱۹- عیش و خوشگذرانی ۶۰
۵-۱-۲- محتوای دینی ۶۱
۵-۱-۲-۱- آیات و احادیث مشترک در سرودههای حافظ و مأذون ۶۱
۵-۱-۲-۱-۱- اشاره به آیهی ۱۶ از سوره «ق»: ۶۱
۵-۱-۲-۱-۲- اشاره به آیهی ۱۰۲ از سورهی بقره: ۶۲
۵-۱-۲-۱-۳- اشاره به آیهی ۷۶ از سورهی قصص: ۶۲
۵-۱-۲-۱-۴- اشاره به آیهی ۵۱از سورهی قلم: ۶۲
۵-۱-۲-۱-۵- اشاره به آیهی ۱۸ سورهی انسان (دهر): ۶۳
۵-۱-۲-۱-۶- اشاره به آیهی ۱۴۳ از سورهی اعراف: ۶۳
۵-۱-۲-۱-۷- اشاره به آیهی ۹۳ سورهی یوسف: ۶۳
۵-۱-۲-۱-۸- اشاره به آیات ۱۰۸ و ۱۰۷ از سورهی اعراف: ۶۴
۵-۱-۲-۱-۹- اشاره به آیهی ۶۰ از سورهی توبه: ۶۴
۵-۱-۲-۱-۱۰- اشاره به آیهی ۲۳ سورهی یوسف: ۶۵
۵-۱-۲-۱-۱۱- اشاره به آیهی۱۷۲ سورهی اعراف: ۶۵
۵-۱-۲-۱-۱۲- اشاره به آیهی ۱۸۸ سورهی اعراف: ۶۵
۵-۱-۲-۱-۱۳- اشاره به آیهی ۷۸ سورهی نساء: ۶۶
۵-۱-۲-۱-۱۴- اشاره به آیهی۲۲ سورهی اعراف: ۶۶
۵-۱-۲-۱-۱۶- هر دو اشاره به آیهی ۲۵ سورهی نساء: ۶۷
۵-۱-۲-۱-۱۷- اشاره به آیهی ۱۲ سورهی مؤمن: ۶۷
۵-۱-۲-۱-۱۸- اشاره به آیهی ۷۸ سورهی «یس»: ۶۸
۵-۱-۲-۱-۱۹- اشاره به آیهی ۴۹ سوره حجر: ۶۸
۵-۱-۲-۱-۲۰- اشاره به یکی از فرمایشات حضرت علی (ع): ۶۹
۵-۱-۲-۱-۲۱- اشاره به کلام امام جعفر صادق (ع) که فرمودهاند: ۶۹
۵-۱-۲-۱-۲۲- اشاره به حدیث: «لا صَلواه اِلّا بِحُضورِ القَلب: نماز درست نمیشود مگر با حضور قلب.» ۶۹
۵-۱-۲-۱-۲۴- اشاره به حدیث معروف رسول اکرم (ص): ۷۰
۵-۱-۲-۲- برخی آیات و احادیث موجود در غزلیات حافظ شیرازی ۷۰
۵-۱-۲-۲-۱- اشاره به آیهی ۱۰ سورهی صافات: ۷۰
۵-۱-۲-۲-۲- اشاره به آیات ۲۹ و ۳۰ سورهی قصص: ۷۱
۵-۱-۲-۲-۳- اشاره به آیهی ۱۴ سورهی مبارکهی نجم: ۷۱
۵-۱-۲-۲-۴- اشاره به آیهی ۱۵ سورهی مبارکهی نجم: ۷۱
۵-۱-۲-۲-۵- اشاره به آیهی ۱۱۰ سورهی مبارکهی مائده: ۷۲
۵-۱-۲-۲-۶- اشاره به آیهی ۹۹ سورهی مبارکهی مائده: ۷۲
۵-۱-۲-۲-۷- اشاره به آیهی ۸ سورهی مبارکه بیّنه: ۷۲
۵-۱-۲-۲-۸- اشاره به آیهی ۱۸ سورهی مبارکهی فاطر: ۷۳
۵-۱-۲-۲-۹- اشاره به آیهی ۱۹سورهی مبارکهی یوسف: ۷۳
۵-۱-۲-۲-۱۰- اشاره به آیهی ۱۰ سورهی مبارکهی یوسف: ۷۳
۵-۱-۲-۲-۱۱- اشاره به آیهی ۷ سورهی مبارکهی نمل: ۷۳
۵-۱-۲-۲-۱۲- اشاره به آیات ۱۹و ۱۸و ۱۷سورهی مبارکه نمل که بخشی از داستان حضرت سلیمان میباشد: ۷۴
۵-۱-۲-۲-۱۳- اشاره به آیهی ۲۲ سورهی مبارکهی نمل: ۷۴
۵-۱-۲-۲-۱۴- اشاره به آیات ۸۵ تا ۸۸ سورهی مبارکهی طه: ۷۴
۵-۱-۲-۲-۱۵- اشاره به مضمون آیات ۱۲۳ تا ۱۲۰ سورهی مبارکهی طه: ۷۵
۵-۱-۲-۲-۱۶- اشاره به آیهی ۴۴ سورهی مبارکهی بقره: ۷۶
۵-۱-۲-۲-۱۷- اشاره به سخن پیامبر اکرم (ص) دربارهی اویس قرنی: ۷۶
۵-۱-۲-۲-۱۸- اشاره به حدیث: « البلاءُ لِلولاءِ: لازمهی دوستی بلاکشی است.» ۷۶
۵-۱-۲-۲-۱۹- اشاره به حدیث: «اَنَا عِندَالمنکسره قلوبهم: ۷۶
۵-۱-۲-۲-۲۰- اشاره به حدیث: «نَجَا المخفون و هَلَکَ المثقلون: ۷۷
۵-۱-۲-۲-۲۲- تلمیح به سخن امیرالمؤمنین علی (ع): «اللهم زِدنی فیک تحیراً ۷۷
۵-۱-۲-۳- برخی از آیات و احادیث موجود در سرودههای مأذون ۷۷
۵-۱-۳- محتوای غنایی (عشق از نگاه حافظ و مأذون) ۷۹
۵-۱-۳-۱- برتری عشق بر عقل: ۸۲
۵-۱-۳-۲- جاودانگی عشق ۸۳
۵-۱-۳-۳- ازلی بودن عشق ۸۳
۵-۱-۳-۴- دردانگی عشق ۸۴
۵-۱-۳-۵- غربت گزیدن به خاطر دوست ۸۴
۵-۱-۳-۶- ترک و خال هندو ۸۴
۵-۱-۳-۷- توصیف زلف (یکی از اجزای عشق زمینی) ۸۵
۵-۱-۳-۸- توصیف لب معشوق و برتری دادن آن بر قند و نبات ۸۵
۵-۱-۳-۹- لب معشوق مساوی با آب زندگانی ۸۶
۵-۱-۳-۱۰- خوش بودن بوس و کنار با معشوق ۸۶
۵-۱-۳-۱۱- خاطر خوش با خیال معشوق داشتن ۸۶
۵-۱-۳-۱۲- ایثار همه چیز در راه معشوق ۸۷
۵-۱-۳-۱۳- مرگ و زندگی عاشق در دست معشوق ۸۷
۵-۱-۳-۱۴- دست برنداشتن از معشوق حتی در صورت از دست دادن سر ۸۷
۵-۱-۳-۱۵- فدا نمودن جان در برابر یک بوسهی معشوق ۸۸
۵-۱-۳-۱۶- معشوق مسیح دم، قاتل عاشق است ۸۸
۵-۱-۳-۱۷- بیارزش بودن جان در برابر معشوق ۸۸
۵-۱-۳-۱۸- معشوق، غارت گر قرار و هوش عاشق ۸۹
۵-۱-۳-۱۹- فراموش نشدن یاد معشوق ۸۹
۵-۱-۳-۲۰- معشوق، طبیب و مرهم نهندهی دل مجروح عاشق ۸۹
۵-۱-۳-۲۱- برتری یک تار موی معشوق بر عالم ۹۰
۵-۱-۳-۲۲- دست از دامان معشوق نکشیدن تا لحظهی مرگ ۹۰
۵-۱-۳-۲۳- بیدرمان بودن درد عشق ۹۰
۵-۱-۳-۲۴- شناخته نشدن درد عشق به وسیلهی طبیبان ۹۱
۵-۱-۴- اصطلاحات نجومی مشترک در دیوان حافظ و مأذون ۹۱
۵-۱-۴-۱- قرآن ۹۱
۵-۱-۴-۲- جوزا ۹۱
۵-۱-۴-۳- برج، یکی از دوازده بخش فلک ۹۲
۵-۱-۴-۴- دور قمر ۹۲
۵-۱-۴-۵- منجّم (ستاره شناس) ۹۲
۵-۱-۴-۶- زهره (ناهید) ۹۳
۵-۱-۴-۷- زحل ۹۳
۵-۱-۴-۸- مریخ ۹۳
۵-۱-۴-۹- شیر فلک ۹۴
۵-۱-۴-۱۰- دبیر فلک ۹۴
۵-۱-۵- تجلّی اسطوره در سرودههای حافظ و مأذون ۹۴
۵-۱-۵-۱- اسطورههای تاریخی- حماسی ۹۵
۵-۱-۵-۱-۱- رستم: ۹۵
۵-۱-۵-۱-۲- جمشید یا جم: ۹۶
۵-۱-۵-۱-۳- فریدون: ۹۷
۵-۱-۵-۱-۴- کیخسرو: ۹۷
۵-۱-۵-۱-۵- سیاوش: ۹۷
۵-۱-۵-۲- اساطیر غنایی ۹۸
۵-۱-۵-۲-۱- لیلی و مجنون ۹۸
۵-۱-۵-۲-۲- فرهاد و شیرین ۹۹
۵-۱-۵-۲-۳- یوسف و زلیخا ۹۹
۵-۱-۵-۳- اساطیر دینی، مذهبی و عرفانی ۱۰۰
۵-۱-۵-۳-۱- حضرت عیسی مسیح (ع) ۱۰۱
۵-۱-۵-۳-۲- اسکندر ۱۰۲
۵-۱-۵-۳-۳- حضرت آدم (ع) ۱۰۲
۵-۱-۵-۳-۴- حلاج (منصوربن حلاج) ۱۰۳
۵-۱-۵-۳-۵- شیخ صنعان ۱۰۳
۵-۱-۵-۳-۶- حضرت سلیمان ۱۰۳
۵-۱-۵-۳-۷- خضر پیامبر ۱۰۴
۵-۱-۵-۳-۸- حضرت موسی(ع) ۱۰۴
فهرست منابع و مآخذ ۱۰۵
جنّتی عطایی، مسعود، ۱۳۴۶، سفینهی حافظ ، ج ۱، تهران ، بینا.
حسن لی، کاووس، ۱۳۸۵، چشمهی خورشید، شیراز، انتشارات نوید، چاپ اوّل.
ـــــــــــــــــ، ۱۳۸۴، سادهی بسیار نقش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اوّل.
خرمشاهی، بهاءالدین، ۱۳۷۸، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هشتم.
ــــــــــــــــــــ، ۱۳۶۲، ذهن و زبان حافظ، تهران، نشر نو، چاپ دوّم.
مهراز، رحمت الله، ۱۳۴۸، بزرگان شیراز، تهران، بینا.
ریحانپور، رضا، ۱۳۸۸، تأثیرپذیری مأذون از حافظ، دهاقان، بینا.
سیّدی، حسین؛ صفری کند سری، خدیجه، ۱۳۸۶، مست و مستور، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی ، چاپ اوّل .
شفیعی کدکنی، محمدرضا، ۱۳۷۶، موسیقی شعر، اصفهان، انتشارات نقش جهان، چاپ پنجم.
موحد، ضیاء،۱۳۹۰، اسطوره در ادبیات فارسی و شعر حافظ، اصفهان، نشر نیلوفر.
شهبازی، شهباز، ۱۳۶۷، قشقایی شعری، شیراز، انتشارات مصطفوی.
دادجو، درّه، ۱۳۸۶، موسیقی و شعر حافظ، بیجا، انتشارات زرباف اصل.
دشتی، علی، ۱۳۸۶، نقشی از حافظ، تهران، انتشارات اساطیر.
نیاز کرمانی، سعید، ۱۳۸۶، حافظشناسی، تهران، انتشارات اندیشه.
همایی، جلالالدین، ۱۳۶۸، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، نشر هما، چاپ ششم.
اسفندیار پور، هوشمند، ۱۳۸۹، عروسان سخن، تهران، انتشارات فردوس، چاپ هشتم
تحقیق و تحلیل آثارگران سنگ ادبی که یا به طور شفاهی در گنجینهی ذهن و زبان مردم ادب دوست و ادبپرور سرزمین آریایی ثبت و ضبط گردیده و یا به صورت مکتوب در خانهها و کتاب خانه های این مرز و بوم نگهداری میشود، همواره از ارزشی فراوان برخوردار بوده و هست. یکی از این گنجینههای منظوم، دیوان پربار شاعر پرآوازهی شیرازی، حافظ است که حقّی سترگ بر گردن ادبیات به ویژه شاعران زمان خویش و عصر پس از خود دارد. کلام شیوا و دلپذیر وی آن گاه که با صناعات زیبای ادبی آمیخته گردیده، روحی آسمانی در کالبد واژگان زمینی دمیده و هر شنوندهی صاحب ذوقی را به وجد میآورد. او که سراینده و پدید آورندهی غزل عاشقانه- عارفانه است، آن چنان محبوبیّت و شهرتی دارد که شاعران فراوانی را به تقلید از سخن لطیف و سلیس خویش، وا داشته است و بیگمان یکی از مهمترین و برجستهترین ویژگیهای منحصر به فرد شعر حافظ این است که سبک وی در غزل، بیشترین تأثیر را در شعر شاعران پس از خود نهاده و از این جهت با هیچ یک از دیگر شاعران پارسیگوی قابل مقایسه نیست، به طوری که در شعر شاعران قرن نهم تا شعر شاعران معاصر، کم و بیش نشانهای از سبک غزلهای وی به چشم میخورد. شایان توجه است که شاعران، پیروی از سخن سرایی حافظ را نه تنها عیب و نقص نمیشمرند بلکه بسیارند شاعرانی که به تقلید و شبیهسازی سخن خود با حافظ افتخار میکنند.
یکی از این شاعران، مأذون قشقایی است که در جامعهای ایلی زندگی کرده امّا سرودههای عاشقانه و ترانههای دلپذیری را پیشکش مردمان ایل نموده که حتّی پس از گذشت سالیان دراز، در سینهی دوستداران زبان و فرهنگ ترکی محفوظ مانده و گاه گاه به مناسبتهای مختلف بر زبانشان جاری میشود.
مأذون شاعری است ایلیاتی که در جای جای دیوانش از عشق و مرگ، خوبی و بدی، اجتماع و سیاست، طبیعت و بهار و … سخن رانده و در برخی مضامین مانند محتوای تعلیمی، غنایی، دینی و قرآنی، باورهای عامیانه، مدح و رثا و باورهای نجومی از سرودههای حافظ بهره گرفته است.
اشعار این شاعر ترک زبان به عنوان یک میراث فرهنگی از اسلاف به اخلاف رسیده امّا غبار فراموشی بر چهرهی لطیف سرودههایش نشسته و باعث گردیده در جامعهی ادبی ایران ناشناس باقی ماند.
«ادبیات تطبیقی سبکی نوین از سبکهای پژوهش ادبی است که در برخی از دانشگاههای غرب در آغاز دوران جدید گام به عرصهی وجود نهاده است. [البته] این سخن بدان معنا نیست که این فن کاملاً نوظهور است بلکه از گذشتههای دور، ادبا در سرزمینهای مختلف به انواع پژوهشهای تطبیقی [به هنگام نیاز و ضرورت] میپرداختند. لیکن گسترش شیوههای پژوهشهای ادبیات تطبیقی و کوشش در تحکیم مبانی آن ره آورد دوران جدید است. [البته] مفهوم واحدی برای ادبیات تطبیقی وجود ندارد، بلکه این مفهوم حتّی میان پژوهشگران یک کشور متفاوت است و در میان پژوهشگران کشورهای مختلف، تفاوت آن بسیار آشکار مینماید.» (کفافی، ۱۳۸۲، ص ۹)
امّا اگر بخواهیم در این جا تعریفی منطبق بر اصول درست برای ادبیات تطبیقی ارایه دهیم، میتوان کفت: «ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی ادبیات در زبانهای مختلف و روابط پیچیدهی آن در گذشته و حال و روابط تاریخی آن از حیث تأثیر و تأثر در حوزههای هنری، مکاتب ادبی، جریانهای فکری، موضوعها، افراد و … میپردازد. اهمیت ادبیات تطبیقی بدان جهت است که از سرچشمههای جریانهای فکری و هنری ادبیات ملّی، پرده بر میدارد زیرا هر جریان ادبی در آغاز با ادبیات جهانی برخورد دارد و در جهتدهی آگاهی انسانی یا قومی، مساعدت میورزد. البته این اهمیت تنها به بررسی جریانهای فکری و گونههای ادبی و مسایل انسانی در هنر محدود نمیشود بلکه از تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان از ادبیات جهانی نیز سخن میگوید.
ادبیات تطبیقی را باید از دیگر شاخههای معرفت ادبی به ویژه تاریخ ادبیات ملّی، ادبیات عمومی، ادبیات جهانی، نظریهی ادبیات و نقد، تفکیک نمود. از طرفی باید حوزهی آن را نیز مشخص کرد یعنی از کجا آغاز و به کجا ختم میشود؟ آیا تنها باید به بررسی شواهد و نمونههای تأثیر و تأثر ادبی بسنده کرد؟» (همان، ص ۷، مقدمهی مترجم)
بنابراین میتوان این گونه استنباط نمود که پژوهش در ادبیات تطبیقی معمولاً در حوزههای زیر صورت میپذیرد:
«۱- عوامل انتقال تأثیرات مختلف از ادبیات ملّتی به ملّت دیگر. عامل این انتقال، نویسندگان و کتابها هستند.
۲- بررسی گونههای ادبی مثل حماسه، نمایشنامه، قصّه به زبان حیوانات، تاریخ و…
۳- بررسی موضوعهای ادبی.
۴- بررسی منابع نویسنده.
۵- بررسی جریانهای فکری.
۶- تأثیر و تأثر.» (همان، ص ۸)
لازم به ذکر است که بیشترین تحقیقات ادبیات تطبیقی در ایران در حوزهی تأثیر و تأثر و مقایسهی محتوایی صورت میگیرد.
هنگامی که میخواهیم از شاعری چون حافظ سخن بگوییم، نگرانی از اینکه نتوانیم حقّ مطلب را به درستی ادا نموده و واقعیات زندگی وی را به ادب دوستان بنمایانیم، اصلیترین و مهمترین نگرانی ما به شمار میرود. هر چند که وی شاعری نام آشنا در میان علاقهمندان فرهنگ و ادب پارسی است و دیوان پربارش تقریباً در هر خانهای یافت میشود امّا نمیتوان گفت هر چه در ابتدای نسخههای مختلف از دیوان وی نوشته شده و در شرح حالها و تذکرهها دربارهی نام و نسب و زندگانی وی به ثبت رسیده، بیهیچ کم و کاستی صحیح و صادقانه است. زیرا در زندگانی وی نقاطی ابهامآمیز وجود دارد که تاکنون روشن نگردیده است و اغلب استادان ادب پارسی و شارحان غزلهای وی به شکلی مشابه از زندگی او سخن راندهاند. بنابراین هیچ کدام از زندگینامههایی که تاکنون دربارهی حافظ نوشته شده سندی متقن و قطعی به شمار نمیرود. از همین رو محمّد استعلامی در “حافظ به گفتهی حافظ” تمام مباحث غیر مستندی را که تاکنون در خصوص زندگی وی نوشته شده مردود شمرده و معتقد است باید با تکیه بر شواهد و پیدا و پنهانهای موجود در غزلهای وی، زندگینامهی مستندی برای حافظ تهیه نمود. گواه این ادّعا سخنان ایشان در کتاب مذکور است، آنجا که میگوید: «در شیراز عصر حافظ- که نه در دست پادشاهش بود و نه دردست کارگزاران یا رندانش و حافظ آزاده هم فراغتی و کتابی و گوشهی چمنی۱ را چنانکه میخواست، نمییافت- کدام رفیق شفیقی، دم به دم، روزبه روز و سال به سال در کنار حافظ بود تا هر چه را بر او میگذشت، بنویسد؟ و اگر بود و مینوشت، ما به دقّت، صداقت و حواس جمع او تا چه اندازه میتوانستیم اعتماد کنیم.» (استعلامی، ۱۳۸۷، ص۳۱) البته «دیوان حافظ سالها پس از درگذشتش گردآوری شده و سامان یافته است و از نسخههای دستنویس دیوان، هیچ یک در زمان خود شاعر نوشته نشده و هیچ دست خطی از او بر جای نمانده و بدین ترتیب، استوارترین و ارزشمندترین سند شناخت حافظ یعنی سرودههای او به دلیل ابهامهای فراوان، نمیتواندگواهی بیچون و چرا باشد امّا هنگامی که قرار باشد به شناختی از زندگی و شخصیت او نزدیک شویم از ورود به همین کوهسار مهآلود، چارهای نیست.» (حسن لی، ۱۳۸۵، ص۲۲)
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر