2,763 views
پیشینه تحقیق تربیت و انواع آن و مفهوم اعتدال با توجه به واژههای مشابه، از منظر قرآن دارای ۵۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱)تربیت : ۵
۲ ) تربیت اسلامی : ۶
۳)انواع تربیت : ۸
۳-۱) تربیت اخلاقی : ۱۰
۳-۲) تربیت اجتماعی : ۱۱
۳-۳) تربیت سیاسی : ۱۳
۳-۴) تربیت اقتصادی : ۱۵
۴)اصل تربیتی : ۱۶
۴-۱) تعاریف : ۱۶
۴-۲) اهمیت و ضرورت اصول در تربیت : ۱۷
۴-۳) اصول را از چه منابعی میتوان برگرفت : ۱۸
۴-۴) ارتباط اصول با دیگر عناصر تربیتی : ۱۹
۵)اعتدال : ۲۰
۵-۱ ) معناشناسی واژه اعتدال از منظر آیات : ۲۰
۵-۱-۱) بررسی واژه عدل : ۲۰
۵-۱-۲) بررسی واژه قسط : ۲۲
۵-۱-۳) بررسی واژه قصد: ۲۳
۵-۱-۴) بررسی واژه وسط: ۲۵
۵-۱-۵) بررسی واژه سوی : ۲۶
۵-۲ ) معناشناسی واژه اعتدال از منظر اندیشمندان : ۳۰
۶)اصل اعتدال : ۳۵
مفهوم اعتدال با توجه به واژههای مشابه، از منظر قرآن ۳۷
۷ ) پیشینه : ۴۸
۸ ) جمع بندی: ۵۲
فهرست منابع: ۵۵
قرآن کریم.
باقری، خسرو (۱۳۷۹ ). امکان، معنا و سازواری در اخلاق و تربیت اسلامی، کتاب اول، تهران مرکز مطالعات و تربیت اسلامی.
باقری، خسرو (۱۳۸۴ ). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد دوم، تهران، انتشارات مدرسه.
باقری، خسرو (۱۳۸۸). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد اول، تهران، انتشارات مدرسه.
فرمهینی فراهانی، محسن (۱۳۹۰ ). تربیت در نهجالبلاغه، تهران، آییژ.
فرهادیان، رضا (۱۳۷۳ ). اصول و مبانی تعلیم و تربیت در قرآن، چاپ دوم، قم، موسسهی فرهنگی تربیتی توحید.
حاجی ده آبادی، محمد علی و همکاران (۱۳۷۷ ). تربیت اسلامی (مجموعه مقالات ویژه تربیت اخلاقی)، تهران، انتشارات تربیت اسلامی.
علیین، حمید (۱۳۸۵ ). تربیت سیاسی از دیدگاه امام علی علیهالسلام، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شاهد.
تردست، علی (۱۳۹۱ ) اصول و روشهای تربیت در ادعیه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات و ادیان، دانشگاه شهید بهشتی.
ابراهیمزاده، عیسی (۱۳۸۴ ). فلسفه تربیت، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۳۹۰ ). مفردات الفاظ قرآن کریم، ترجمهی حسین خداپرست، قم، نوید اسلام.
رفیعی، بهروز (۱۳۹۰ ). آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، جلد سوم، تهران، انتشارات سمت.
ابن مسکویه، احمد بن محمد بن یعقوب (۱۳۷۱ ). تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، قم، نشر بیدار.
ابو جعفری، مهدی و همکاران (۱۳۸۸ ). آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، جلد دوم، تهران، انتشارات سمت.
صادق زاده قمصری، علیرضا (۱۳۸۷ ). تربیت دینی و اخلاقی در آموزش و پرورش ج. ا. ا، تحقیق انجام شده در راستای تدوین سند ملی تحول آموزش و پرورش.
طباطبایی، محمد حسین (۱۳۷۴ ). تفسیر المیزان، ترجمهی محمد باقر موسو ی همدانی، قم، انتشارات موسسهی نشر اسلامی.
طریحی، فخرالدین بن محمد (۱۳۷۵ ). مجمع البحرین، تهران، انتشارات مرتضوی.
«لغتی که به کمک آن معنا به قالب لفظ در میآید همیشه و نزد همه کس مفهوم و مدلول روشنی ندارد. از یک لغت واحد هر کسی استنباطی دارد که خاص خود اوست و با استنباط دیگران از همان لغت کم و بیش متفاوت است. این واقعیت که در بسیاری از موارد از نظر دور میماند، در تبادل نظرهای جدی درباره مسائل و به خصوص در جریان بحثهایی که مقدمه لازم عمل به شمار میرود، به خوبی آشکار میشود و چه بسا حصول توافق بین علاقهمندان به مسئله معینی را درباره راه حل مورد قبول اکثریت دشوار میکند. مثلاً معنای لغت کثیر استعمال تربیت نه تنها برای همهی کسانی که آن را به کار میبرند روشن نیست، بلکه اکثر متخصصان هم درباره آن اتفاق نظر کامل ندارند.» (شکوهی، ۱۳۸۵ : ۱۹ )
«نظر به اینکه از راه تعلیم و تربیت میتوان موجبات رشد فردی و رفاه جمعی را فراهم نمود، این جریان در زندگی انسانی نقشی مهم دارد. با توجه به همین امر، تربیت مورد توجه اکثر مردم قرار دارد. مصلحان اجتماعی، روشنفکران و فیلسوفان همه درباره تربیت بحث میکنند و هر دسته از روی تجربیات خود درباره ماهیت و نقش آن به گفتگو میپردازند.» (شریعتمداری، ۱۳۸۸ : ۷۴ )
«از آنجا که واژه تربیت دارای کاربردی گسترده و در نتیجه مبهم است، شایسته است که جنبههای گوناگون آن را با به کارگیری واژههایی چون آموزش، پرورش، و بار آوردن از یکدیگر متمایز کنیم و خود واژه تربیت را تنها برای رساندن تحول انسان به کار ببریم. آموزش بیش از هر چیز سپردن دانستنیهاست به دیگران. اما دانستنیها تنها آنگاه سودمندند که به کار آیند؛ و آموزش آنگاه به کار میآید که زمینهای برای پدید آمدن تغییری در متربی گردد. پرورش چنانکه گفته شد، یعنی شکوفاندن و به کار آوردن تواناییهای درونی و استعدادهای طبیعی. اما بار آوردن مفهومی است برای پدید آوردن دگرگونیهای معینی که ما آن را هدف میشمریم.» (نقیب زاده، ۱۳۹۰: ۱۶ )
با توجه به آنچه در بالا گفته شد روشن گشت تربیت دارای تعاریف بسیار متعددی است به طور کلی هر مکتب فکری با توجه مبادی هستی شناسی، ارزش شناسی و انسان شناسی خود به ارائه تعریفی از این فرآیند پرداخته است. تنوع تعریفی این مفهوم به حدی است که حتی در درون یک مکتب یا جریان فکری هم به چندین تعریف متعدد و متفاوت بر میخوریم. مکتب اسلام نیز به عنوان دینی که تمام شئون حیات انسانی را در برمیگیرد و هدف اساسی آن رشد انسان به عنوان خلیفه الله است در رابطه با این فرایند مهم دیدگاه ویژه خود را دارد. ظهور و بروز نگاه اسلام به چیستی، چرایی و چگونگی تربیت به شکل اصیل در قرآن و سیره اهل بیت وجود دارد اما علما و فلاسفه و دانشمندان اسلامی متاخر و معاصر نیز به این مقوله توجه ویژهای داشته و در باب آن به ارائه نظر پرداختهاند.
«ابن سینا خود تعلیم و تربیت را تعریف نکرده، ولی با توجه به آرای ابن فیلسوف، پزشک و مربی برجسته میتوان گفت که ماهیت تعلیم و تربیت از نظر وی عبارت است از: برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد، در جهت سلامت خانواده، رشد کودک و تدبیر شئون اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ.» (اعرافی، ۱۳۸۳: ۲۸۲ )
غزالی در تعریف تربیت چنین میگوید : «فن تربیت کنش و واکنشی است مهرآمیز، بخردانه، با روندی آهسته و پیوسته و بالنده، و با زمانی دست کم از گهواره تا گور، که در طی آن، کسی که فرهیخته است (مربی) رسالت دارد برای سعادت کسی دیگر (متربی) در پی برانگیختن و پروراندن هماهنگ و همه سویه همه نهادههای خدا آفرید او برآید، این فرایند مقدس، حق و نیاز فطری و طبیعی همگان است و اعمال درست آن همراهی با آفرینش آدمی است و در نهایت به سود جمع نیز میباشد. » (رفیعی، ۱۳۹۰ : ۹۸ )
«تربیت، پرورش دادن است؛ یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یک شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن. تربیت اسلامی به ایجاد وضعیت مناسبی اطلاق میشود که زمینه را برای بروز و ظهور استعدادهای فطری آدمی فراهم میکند و او را بالندهتر و کمال یافته تر میسازد.» (مطهری،۱۳۷۴: ۵۷-۵۶)
«تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوانی یافته است، برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار میرود. واژهی تربیت از ریشهی (ربو) و باب تفعیل است. در این ریشه، معنای زیادت و فزونی اخذ شده است و در مشتقات مختلف آن، میتوان این معنا را به نوعی بازیافت.» (باقری، ۱۳۸۸ : ۵۱ ) «تربیت از این ریشه تغییرات مادی را میرساند و در قرآن نیز چندان مورد توجه نیست. تبیین تربیت اسلامی از این ریشه کاملاً غلط و تحریف شده است و متناسب با آنچه مد نظر مکتب اسلام است، نمیباشد. واژههای اساسی که در متون اسلامی بر مفهوم تربیت دلالت دارند عبارتند از : تطهیر، تزکیه، ربوبی شدن، ادب و رشد.» (ادیب، ۱۳۹۰ : ۲۱۶ )
«به رغم دامنهی محدودی که کلمهی تربیت از ماده (ربو) داشت، مادهی (ر ب ب) و استعمال و مشتقات آن در ارتباط با انسان، فراخ نای وسیعی از آیات قرآن را در برگرفته است. (ر ب ب) دو عنصر معنایی دارد؛ مالکیت و تدبیر یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن او و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار اوست.» (باقری، ۱۳۸۸ : ۵۳ ) در المفردات، رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت. (اصفهانی، ۱۳۹۰) «با تکیه به مفهوم ربوبیت، میتوان آنچه را که تربیت اسلامی گفته میشود چنین تعریف کرد : شناخت خدا به عنوان رب یگانهی انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر.» (باقری، ۱۳۸۸: ۶۱ )
«ریشه تزکیه به معنى طهارت و پاکیزگى است البته معنى نموّ و زیادت نیز از آن استفاده میشود. » (قرشی، ۱۳۷۱ : ۱۷۴ ) «کلمه تزکیه نیز به معنای رشد دادن چیزی به شکل مطلوب و شایسته است، به گونهای که خیرات و برکات از آن بروز کند. » (طباطبایی، ۱۳۸۵ : ۴۱۸ ) واژه تطهیر نیز با معنای مشابهی در قرآن آمده است. این دو کلمه به صراحت به جنبه سلبی، یعنی حذف آلایشها و ناپاکیها اشاره دارند و به طور ضمنی، به جنبه ایجابی، یعنی حصول پاکی (در تطهیر) و یا رشد و نمو (در تزکیه) دلالت دارند. (امینی،۱۳۷۲ ) اگر بخواهیم این دو واژه را نیز با در کانون قرار دادن مفهوم ربوبی شدن، برای ارائه تعریف نهایی تربیت اسلامی، تبیین کنیم؛ باید گفت «واژه تطهیر بر هر سه بعد معرفتی، ارادی و عملی ربوبی شدن دلالت دارد، اما جنبه سلبی جریان ربوبی شدن را در کانون قرار میدهد. تزکیه نیز چون تطهیر به جنبه سلبی ناظر است، اما با دامنهای کوتاهتر از تطهیر، بیشتر به دو جنبه انتخابگری نیت و عمل مربوط میشود. » (باقری، ۱۳۸۸ : ۱۱۲ )
«هر گاه سخن از رشد به میان میآید مفاهیمی چون هدایت، خیر، صلاح به ذهن متبادر میشود و پیوسته دارای بار معنایی مثبت است. گاهی آن را به اصابت و رسیدن به واقع و صواب معنا کردهاند بر این اساس میتوان گفت، از آنجایی که حق یگانه ثابت واقع در نظام عالم است، منشأ و مبدأ بروز هر رشدی بوده و جزء به واسطه حق و اتصال به آن هیچ رشدی در هیچ شأنی رقم نمیخورد. گاهی این کلمه را به معنای هدایت شدن در مسیر خیر و صلاح معنا کردهاند، که در این صورت نتیجه هدایت و غایت آن خواهد بود. » (اخوت، ۱۳۹۱ : ۱۶۴ ) رشد در واقع اشاره به فرآیند تربیت و سلسله مراتب آن دارد.
«طبقه بندی مصادیق فرایند تربیت، که پدیدهای کیفی، پیچیده و گسترده است، بر حسب ملاکهای متفاوتی میتواند صورت پذیرد که مهمترین آنها عبارتند از:
مراحل رشد متربیان؛
که با توجه به این عامل تربیت دارای انواعی از این قرار میباشد: تربیت دوران جنینی نوزادی، کودکی اول و دوم، اوائل نوجوانی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی، اوائل نوجوانی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی و کهن سالی
میزان و نحوه شمول نسبت به افراد جامعه؛
که با توجه به این عامل تربیت دارای دو نوع عمومی و تخصصی میباشد.
نحوه حضور متربیان؛
که با توجه به این عامل تربیت دارای دو نوع الزامی و اختیاری است.
نوع سازمان دهی و اعتبار قانونی؛
که با توجه به این عامل تربیت دارای دو نوع رسمی و غیر رسمی است.
حیثیتها یا شئون حیات آدمی؛
تأمل در مفهوم کلیدی حیات طیبه مندرج در تعریف تربیت نشان میدهد که حیات طیبه اگرچه مفهومی یک پارچه و کلی است، اما دربردارنده شئون و جنبههای متعددی است که در ارتباط و تعامل با همدیگر، این مفهوم پویا و متکامل را محقق میسازند. از آن جا که این شئون استقلال نسبی دارند و باید، علاوه بر تعیین اهداف و انتظاراتی مشخص وضعیتهای مطلوب برای هر یک از آنها زمینههای مناسب تحقق آنها را نیز با عنایت به خصوصیات همین جنبهها فراهم کرد بنابراین تربیت میتواند متناسب با این شئون به انواعی تقسیم گردد.
تقسیم بندیهای متفاوتی از ساحتهای وجودی انسان به عمل آمده است که هیچ یک جامع و مانع نیستند. زیرا این گونه تقسیم بندیها اعتباری و نسبیاند و آن چه واقعیت دارد، وحدت و یکپارچگی وجود آدمی است.
بنابراین تربیت میتواند متناسب با این شئون به انواع ذیل تقسیم گردد :
تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی : ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیراتحقق شأن اعتقادی، عبادی و اخلاقی حیات طیبه
تربیت زیستی و بدنی؛ ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن زیستی و بدنی حیات طیبه
تربیت اجتماعی و سیاسی؛ ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن اجتماعی و سیاسی حیات طیبه
تربیت اقتصادی و حرفهای؛ ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن اقتصادی و حرفهای حیات طیبه
تربیت علمی و فناوری؛ ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن علمی و فناورانه حیات طیبه
تربیت هنری و زیبایی شناختی؛ ناظر به آماده سازی فردی و جمعی متربیان در مسیر تحقق شأن زیبایی شناختی و هنری حیات طیبه» (مبانی نظری سند تحول آموزش و پرورش، ۱۳۹۰)
در ادامه به توضیح بیشتر شئونی که در سوالات به آنها اشاره شده است، میپردازیم.
«در بیان قلمرو اخلاق آوردهاند: آنگاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر به صورت روا و ناروا و یا پسندیده یا ناپسند عرضه میشوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است.» (نقیب زاده، ۱۳۸۵: ۱۵)
تربیت اخلاقی و بهینه سازی منشهای انسانی، از جمله اموری است که پیشینهای به درازای تاریخ داشته است. تربیت اخلاقی به معنای کار بست ویژه یافتههای تعلیم و تربیت برای تحقق اهدافی است که از حوزه علم اخلاق دریافت و پذیرفته شده است. تربیت اخلاقی در واقع فرایند زمینه سازی و به کار گیری شیوههایی جهت شکوفا سازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضد اخلاقی در خود و دیگری است. با تأمل در این تعریف مشخص میشود که تربیت اخلاقی دو رکن دارد: یکی شناخت فضایل و رذایل و رفتارهای اخلاقی و ضد اخلاقی و دیگری به کار گیری شیوههایی جهت تقویت یا تضعیف آنها. از این رو تربیت اخلاقی حیطهای است که وام دار دو حوزه اخلاق و تربیت است، و از ان جا که در اخلاق بیشترین تأکید بر خودسازی و در تربیت بر دیگر سازی است. تربیت اخلاقی نیز خودسازی و دگر سازی را شامل میشود. (اسلامی، ۱۳۷۹ )
«فرایند زمینه سازی و به کارگیری شیوههایی جهت شکوفاسازی ، تقویت و ایجاد صفات ، رفتارها و آداب اخلاقی و از بین بردن صفات ، رفتارها و آداب ضد اخلاقی در خود یا دیگری است.» ( بناری ، ۱۳۷۹ : ۵۴۱ ) تربیت اخلاقی « ناظر به رشد و تقویت مرتبه قابل قبولی از جنبه اخلاقیِ حیات طیبه در وجود متربیان است و شامل همهی تدابیر و اقداماتی است که جهت پرورش ایمان و التزام آگاهانه و اختیاری متربیان نسبت به مجموعهای از باورها، ارزشها و اعمال اخلاقی و در راستای تکوین و تعالی هویت اخلاقی ایشان صورت میپذیرد.» ( صادق زاده قمصری ، ۱۳۸۷ : ۲۹۹ )
«تربیت فرایندی مستمر است که در بستر جامعه شکل میگیرد. در واقع ابعاد اساسی و هویت فرد در تعامل با دیگران و از مسیر روابط گروهی شکل میگیرد. به همین دلیل تربیت اجتماعی، یکی از ارکان و ابعاد اساسی تربیت را تشکیل میدهد. این بعد از تربیت به لحاظ گستردگی، پیچیدگی و جامعیت، پوشش دهنده تمام نهادهای اجتماعی تربیتی است که از سویی رشد شخصیت فردی را به همراه دارد و از سوی دیگر میراث فرهنگی را به نسل آینده منتقل میکند. به همین دلیل اجتماعی شدن افراد جامعه، رسالت مهم برنامه ریزان و مربیان به شمار میرود. به عبارت دیگر تربیت اجتماعی نه تنها یکی از اهداف آموزش و پرورش است، بلکه یکی از اصول حاکم به آموزش و پرورش نیز میباشد» (عسگریان، ۱۳۶۸: ۸۳) و از سویی نیز «به عنوان یکی از وظایف اصلی آموزش و پرورش مطرح شده است از دیدگاه کلان نیز، تربیت اجتماعی با توسعه ملیت رابطه مسلم، ضروری و انکار ناپذیر دارد و ظهور رشد و توسعه در یک جامعه، به تربیت اجتماعی در یک سطح مناسب بستگی دارد. »(شریعتمداری، ۱۳۸۰: ۵۱ )
«تربیت اجتماعی از آن جهت یک مسأله است که تکلیف گذشته و آینده یک جامعه، به صورت عمیقی با آن در ارتباط است. گذشته جامعه از این جهت با آن در پیوند است که نحوه ارتباط نسل جدید با سنت و فرهنگ، بر حسب تصور ما از تربیت اجتماعی، تعیین میشود. آینده جامعه نیز با آن در پیوند است. از این جهت که نوع روابط و حیات اجتماعی ما در آینده متأثر سبک و سیاق تربیت اجتماعی است.» (باقری، ۱۳۷۹: ۳۸۷)
«تربیت اجتماعی در لغت به معنای رشد و نمو دادن ابعاد اجتماعی است و چون در مورد انسان به کار میرود مراد شکوفا کردن استعدادهای مدنی و جمعی آدمیان است اما در اصطلاح مقصود از تربیت اجتماعی پرورش جنبه یا جنبههایی از شخصیت آدمی است که مربوط به زندگی او در میان جامعه است تا از این طریق به بهترین شکل حقوق، وظایف و مسئولیتهای خود را نسبت به دیگر همنوعان، همکیشان و هممسلکان خود بشناسد و آگاهانه و با عشق برای عمل به آن وظایف و مسئولیتها اقدام کند. »(حاجی ده آبادی، ۱۳۷۷ : ۱۱۵ )
مفهوم اجتماعی شدن و جامعهپذیری نیز مبین تربیت اجتماعی انسان است. اصطلاح اجتماعی شدن را در اصل روانشناسان اجتماعی، جامعهشناسان و پژوهندگان رشد کودک به کار بردهاند. اجتماعی شدن فرایندی است که طی آن کودک ناتوان به تدریج به شخصی خود آگاه، دانا و ورزیده در شیوههای فرهنگی، که در آن متولد گردیده است، تبدیل میشود. (فتحی، ۱۳۸۲)
«مکتب پویای اسلام نیز با توجه به نوع نگرش خاصی که به انسان دارد، از یکسو او را مسئول رفتار خود میداند (قرآن، سوره انسان) و از سوی دیگر انسانها را مسئول وقایع اجتماعی میداند (کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته). فقدان تربیت اجتماعی مناسب در یک جامعه منجر به معضلات فراوانی برای افراد آن جامعه خواهد شد، لذا به عهده گرفتن امر تربیت اجتماعی از جمله وظایف مسئولین تربیتی، بلکه وظیفه حاکمان آن جامعه است.» (فر مهینی فراهانی، ۱۳۹۰: ۳۲ )
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر