515 views
پیشینه تحقیق رویکردهای عمده و دیدگاه صاحبنظران در فلسفه اخلاق و اخلاق حرفه ای از دیدگاه اسلام دارای ۵۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- مقدمه ۵
۲-۱-۲- رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق ۹
۲-۱-۲-۱- رویکرد وظیفه گرایی ۹
۲-۱-۲-۲- رویکرد نتیجه گرایی ۱۰
۲-۱-۲-۳- رویکرد فضیلت گرایی ۱۱
۲-۱-۲-۴- رویکرد سودگرایی ۱۲
۲-۱-۳- دیدگاه صاحبنظران ۱۳
۲-۱-۳-۱- اندیشمندان اسلامی ۱۴
۲-۱-۳-۱-۱- ابوحامد محمد غزالی (۴۵۰-۵۰۵ق) ۱۴
۲-۱-۳-۱-۲- علامه سید محمدحسین طباطبایی(۱۲۸۱-۱۳۶۰ش) ۱۴
۲-۱-۳-۱-۳- محمدتقی جعفری(۱۳۰۴-۱۳۷۷) ۱۵
۲-۱-۳-۱-۴- امام خمینی(ره) ۱۵
۲-۱-۳-۱-۵- مرتضی مطهری(۱۲۹۸-۱۳۵۸) ۱۶
۲-۱-۳-۱-۶- نظریه فرمان الهی ۱۶
۲-۱-۳-۲- فیلسوفان ۱۷
۲-۱-۳-۲- ۱- سقراط (۴۷۰-۳۹۹ق.م) ۱۷
۲-۱-۳-۲- ۲- افلاطون (۴۲۹-۳۴۷ ق-م) ۱۷
۲-۱-۳-۲- ۳- ارسطو (۳۸۵-۳۲۲ ق-م) ۱۷
۲-۱-۳-۲- ۴- ابنسینا ۱۸
۲-۱-۳-۲- ۵- رواقیون ۱۸
۲-۱-۳-۲- ۶- آگوستین قدیس (۳۵۴-۴۳۰ م) ۱۹
۲-۱-۳-۲- ۷- رنه دکارت (۱۵۹۶-۱۶۵۰) ۱۹
۲-۱-۳-۲- ۸- جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴) ۱۹
۲-۱-۳-۲- ۹- بندیکت اسپینوزا (۱۶۳۲-۱۶۷۷) ۲۰
۲-۱-۳-۲- ۱۰- دیوید هیوم (۱۷۱۱-۱۷۷۶) ۲۰
۲-۱-۳-۲- ۱۱- ژان ژک روسو (۱۷۱۲-۱۷۷۸) ۲۰
۲-۱-۳-۲- ۱۲- امانوئل کانت (۱۷۲۴-۱۸۰۴) ۲۱
۲-۱-۳-۲- ۱۳- جرمی بنتام (۱۷۴۸-۱۸۳۲) ۲۱
۲-۱-۳-۲- ۱۴- آرتور شوپنهاور (۱۷۸۸-۱۸۶۰) ۲۱
۲-۱-۳-۲- ۱۵- جان استوارت میل (۱۸۰۶-۱۸۷۲) ۲۲
۲-۱-۳-۲-۱۶- نیچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰) ۲۲
۲-۱-۳-۲- ۱۷- سیمون دوبوار(۱۹۰۸-۱۹۸۶) ۲۳
۲-۱-۳-۲-۱۸- جان دیویی (۱۸۵۹-۱۹۵۲) ۲۳
۲-۱-۳-۲-۱۹- مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶) ۲۴
۲-۱-۳-۲-۲۰- نل نادینگز (۱۹۲۴) ۲۴
۲-۱-۳-۳- روانشناسان ۲۵
۲-۱-۳-۳-۱- زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) ۲۵
۲-۱-۳-۳-۲- ژان پیاژه (۱۸۹۶-۱۹۸۰) ۲۵
۲-۱-۳-۳-۳- نظریه یادگیری اجتماعی ۲۵
۲-۱-۳-۳-۴- لورنس کلبرگ (۱۹۲۷) ۲۶
۲-۱-۳-۳-۵- کارول گیلیگان (۱۹۸۲) ۲۷
۲-۱-۳-۴- جامعهشناسان ۲۷
۲-۱-۳-۴-۱- امیل دورکیم (۱۹۱۷-۱۹۵۸م) ۲۷
۲-۱-۳-۴-۲- هابرماس (۱۹۲۹) ۲۸
۲-۱-۳-۴-۳- کارل مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳) ۲۸
۲-۱-۳-۴-۴- بنجامین فرانکلین (۱۷۰۶-۱۷۹۰) ۲۹
۲-۱-۴- تاریخچه حرفه ای گری ۲۹
۲-۱-۵- تاریخچه اخلاق حرفه ای ۳۲
۲-۱-۶- عوامل پایهای اخلاق حرفهای ۳۳
۲-۱-۶-۱- استقلال حرفهای اخلاق علمی ۳۳
۲-۱-۶-۲ – خودفهمی حرفهای ۳۳
۲-۱-۷-۳ – عینیتگرایی، بیطرفی و عدم جانبداری ۳۳
۲-۱-۶-۴ – فراتر رفتن از مفهوم معیشتی ۳۴
۲-۱-۷- اخلاق حرفهای از دیدگاه آموزههای اسلامی ۳۴
۲-۱-۸- ملاک نهایی اخلاق حرفهای از دیدگاه اسلام ۳۵
۲-۱-۹- تاریخچه اخلاق حرفهای مشاوران ۳۷
۲-۱-۱۰- اصول اخلاق حرفهای مشاوران و روانشناسان ۳۷
۲-۱-۱۰-۱- اصل خودمختاری یا احترام به استقلال مراجع ۳۸
۲-۱-۱۰-۲- اصل عدم آسیبرسانی ۳۹
۲-۱-۱۰-۳- نیکوکاری یا سودمندی ۳۹
۲-۱-۱۰-۴- اصل عدالت یا منصفانه عمل کردن ۴۰
۲-۱-۱۰-۵- اصل صادقانه عمل کردن یا وفاداری ۴۰
۲-۲-پژوهشهای پیشین ۴۱
۲-۲-۱- پژوهشهای داخلی ۴۱
۲-۲-۲- پژوهشهای خارجی ۴۵
منابع و مأخذ ۴۸
منابع فارسی ۴۸
حسینی (بیرجندی)، سید مهدی. (۱۳۷۵). “مشاوره و راهنمای درتعلیم وتربیت اسلام”، تهران :امیرکبیر.
حسینی (بیرجندی)، سیدمهدی. (۱۳۹۱). “اصول و روشهای راهنمایی و مشاوره”. ویرایش اول، چاپ بیستم، انتشارات فروزش.
حیدری، احمد علی، هاتف، مهدی. (۱۳۹۰). “همارزی تکامل نهاد در فرد و نوع با رجوع به اندیشه فروید.” نشریه پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز، سال۶، شماره مسلسل۱۰٫
مطلبی فرد، علیرضا، نوه ابراهیم، عبدالرحیم، محسنزاده، فرشاد. (۱۳۹۰). “بررسی و شناسایی نشانگرهای حرفهای و اخلاقی در آموزش و تدریس از نقطهنظر دانشجویان کارشناسی ارشد”، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، سال ششم، شماره ۴٫
مطهری، مرتضی. (۱۳۸۴). “فلسفهی اخلاق”. تهران: انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی. (۱۳۸۴). “اسلام و نیازهای زمان”، جلد اول، چاپ بیست و دوم، تهران: انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی. (۱۳۶۸) .”فلسفه اخلاق”، قم، انتشارات صدرا.
صحرایی، محمدطیب. (۱۳۸۶). “ساقی، محمدرضا (۱۳۷۱). “پایههای اجتماعی اخلاق”، بیجا، اشاره. “سیره پیامبر (ص) در مدیریت افکار و رفتار سیاسی، سیاست نبوی مبانی، اصول و راهبردها”. تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، پژوهش و فناوری.
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۱٫ ” درآمدی بر اخلاقشناسی حکمی و فلسفی استاد محمد تقی جعفری”. مجله نقد و نظر. شماره ۲۶، صفحات ۴۴۰-۳۹۸٫
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۱٫ “اخلاقشناسی علامه طباطبایی”، نشریه دانشکده علوم انسانی.
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۲٫” اخلاقشناسی علامه طباطبایی”. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شماره ۴۴، ۷۰-۴۵٫
– Kitchener ,K.S. (1984). Intuition , critical evaluation, and ethical principles:The foundation for ethical decisions in counseling psychology . The Counseling Psychologist , 12,43-55.
– Kitchener, K.S. (1984). Intuition, Critical evaluation and ethical principles: The foundation for ethical decisions in counseling psychology. The Counseling Psychologist, 12, 43-55.
– Sulaiman*,Hamidah., Megat Daud, Megat Ahmad Kamaluddin., 2013, The Application of Information Technology among Trainee Counselors, Procedia – Social and Behavioral Sciences 103, 963 – ۹۶۹٫
_ jasca, J. A. & Prichardm.S. (1994). Communication Ethics: Methoodes. Of Analysis”.Belmont , CA:Wadsworth , 244.
Stan, E. Suditu.M. Georgiana Safta.C,2011’ Career counseling – ethics and ethical background. Case study –Romania. Procedia – Social and Behavioral Science30. 1118-1123.
اخلاق، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانستهاند که برای انسان، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته میشود، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ میدانند که انسان، افعال متناسب با آن را، بیدرنگ انجام میدهد؛ مانند شجاعت. کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمیدهد (شریفی، ۱۳۸۹). بر اساس مکتب الهامبخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر میشود.
در متون غربی،از واژههایی مانند Ethics و Moral استفاده شده است. در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناوینی مانند اصول مربوط بهدرستی و نادرستی رفتار و تبعیت از استانداردهای رفتار درست تعریف کرده است. با رجوع به سایر منابع، ازجمله فرهنگ آکسفورد و تحقیقات موجود، چنین استنباط میشود که Moral فضایل و رذایل اخلاقی را معرفی میکند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگی با فلسفه اخلاق دارد. بهطورکلی، با جمعبندی تعاریف موجود در زمینه اخلاق، آنطور که نقیب زاده (۱۴-۱۶) مطرح کرده است میتوان گفت: آنگاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر بهصورت روا و ناروا، پسندیده و ناپسندیده عرضه میشوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد، و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است ( نقیب زاده به نقل از حقیقت، ۱۳۸۹: ۱۰۹).
حاکمیت اخلاق حرفهای در سازمان، به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقیت برای تحقق و به فعلیت رسیدن هدفها یاری مینماید و سازمان را پاسخگو میسازد. امروزه داشتن اخلاق حرفهای، بهعنوان یک مزیت رقابتی در سازمان مطرح است. رعایت اخلاق حرفهای قابلیت سازمان را در کسبوکار افزایش داده و هزینههای سازمان و جامعه را کاهش میدهد. فرد آردیوید میگوید: در سازمان، اصول اخلاقی خوب از پیششرطهای مدیریت استراتژیک خوب است؛ اصول اخلاقی خوب، یعنی سازمان خوب (دیوید به نقل از احد قراملکی، ۱۳۸۵).
اخلاق با ایجاد روحیه تعادل از ظهور چالشها و درگیریها در حوزههای اجتماعی پیشگیری میکند و با انتشار ارزشهای انسانی در میان اعضای جامعه، تعهد و همبستگی را افزایش میدهد. در دهههای اخیر شاهد رویدادهایی بودهایم که ضرورت و اهمیّت اخلاق را بیشازپیش نمایان میسازد. وجود دو جنگ ویرانگر جهانی، مشکلات ناشی از روابط مدرن اجتماعی، فشارهای مالی و اخلاقی بنگاههای بزرگ تجاری از جملهی این رویدادهاست (حسینی،۱۳۹۰: ۸۳).
بهعبارتدیگر اخلاق حرفه ای در رشد اخلاقی جامعه نقش مهمی دارد. هنگامی که رفتارهای مثبت حرفهای در افراد ملکه ذهنی شوند و به عادت تبدیل شوند، بخشی از این رفتارها به محیط بیرون و خانواده نیز برده میشود. ازاینرو استفاده از کدهای رفتاری نه تنها موجب اصلاح اخلاق حرفهای، بلکه موجب رشد اخلاق افراد در حوزههای دیگر میشود. بنابراین، میتوان به این نتیجه رسید که رمزهای رفتاری و اجرای صحیح آنها در میان کارمندهای سازمانهای گوناگون میتواند تأثیری گسترده بر اخلاق جامعه بگذارد و بخش قابلتوجهی از سازمان را بهسوی رشد اخلاقی گرایش دهد. احساس ضرورت وجود اخلاق حرفهای در یک جامعه موجب پیشرفت آن جامعه در سطوح مختلف خواهد شد و با توجه به ویژگی تشدیدگرایانه علم اخلاق، اخلاق برونسازمانی در افزایش عملکردهای مثبت درونسازمانی دارای نقش بسزایی است.
مطالعهی صحنههای اخلاقگریزی در تاریخ بشر این نکته را روشن میکند که مشکل اخلاق، فقدان اصول اخلاقی و یا جهل و عدم آگاهی نسبت به آن نیست. درواقع انسانها علیرغم آگاهی و پذیرش فطری و یا غیر فطری نسبت به اصول اخلاقی از آنها سرپیچی میکنند. این واقعیت نشان میدهد که بحران اخلاقی از زیانبارترین بحرانهایی است که تمدن بشری را تهدید میکند و به همین دلیل نیاز بشر به اخلاق را باید جدی گرفت. (احد قراملکی،۱۳۹۰: ۸-۷).
این یک اصل مسلم و محسوس همگانی است که کسی که دارای عوامل اخلاقی درونی است، آسیبی به اجتماع نمیرساند. یعنی آدمی که باوجدان و خیرخواه و حقشناس است، هرگز به اجتماع زیانی نخواهد رسانید. بدون شک، چنین شخصی به قراردادهای اجتماعی خود بهتر از همه پایبند میشود؛ زیرا قطبنمای وجدان، صلاح اجتماع را به چنین شخصی بهطور صحیح نشان داده است (امید،۱۳۸۰: ۴۰۴).
در اینجا میتوان به بیان انواع رویکردهای مطرح در فلسفهی اخلاق که عبارتانداز: رویکرد وظیفهگرایی، رویکرد نتیجهگرایی، سودگرایی( لذتگرا)، رویکرد فضیلتگرا، اشاره کرد.
واژه وظیفه گرایی[۱] را نخستین بار، جرمی بنتام[۲] در کتاب وظیفهگرایی یا علم اخلاق، مطرح کرد. واژه انگلیسی Deontologismترکیبی است از Deontoبه معنی «تکلیف» و «وظیفه» و Logos به معنای «شناخت» (موحدی، ۱۳۸۹: ۱۶۵). نظریات مربوط به وظیفهگرایی نظریاتیاند که بدون توجه به نتایج افعال، آنها را ذاتاً خوب یا بد میدانند. موضوعی که در این دسته از نظریههای اخلاقی تأکید میشود این است که همه ما وظایفی را بر عهدهداریم که شامل اعمالی است که باید انجام دهیم و یا نباید انجام دهیم. این اعمال صرفنظر از پیامدی که دارند، بر عهده ما هستند. (فرانکنا، ۱۳۸۵ : ۴۷-۴۶ ). وظیفهگرایی، مانند نتیجه گرایی، به دوشاخه وظیفهگرایی عمل نگر و وظیفهگرایی قاعده نگر تقسیم میشود. در اکثر متون و مباحث اگر از وظیفهگرایی بهطور عام سخنی گفته میشود، عمدتاً وظیفهگرایی قاعده نگر مراد است و حاکی از این میباشد که اگر وظیفه را همواره قاعدهای مشخص و تعیین کند، ارجح است از اینکه افراد بدون هیچ قواعد و مقرراتی به وظایفی که تشخیص میدهند، عمل کنند و باعث به وجود آمدن تعارض میان وظایف شوند. ازجملۀ وظیفهگرایان عملنگر میتوان به ریچارد پرایس [۳]و ایچ. ای. پریچارد[۴] و ازجمله نظریات وظیفهگرایانۀ قاعدهنگر میتوان به نظریه امر الهی، نظریه اخلاقی کانت و نظریات اخلاقی دبلیو. دیوید. رأس[۵] اشاره کرد. دراخلاق هنجاری، نظریات وظیفهگرایانه در مقابل نظریات نتیجهگرایانه قرار میگیرند. درحالیکه نتیجهگرایی، اعمال درست را بر اساس نتایج خیر مشخّص و معین میکند، وظیفهگرایی مدعی است که اگرچه نمیتوان از نتایج و پیامدهای اعمال صرفنظر، اما ویژگیهای مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیینکننده درستی و نادرستی اعمال میباشند. در وظیفهگرایی، ملاک سنجش افعال اخلاقی، وظیفه است.
[۱]. Task-oriented
[۲]. Geremy Bentam
[۳] . Richard Price
[۴] . HD. Them. Pritchard
[۵] . W. David Ross
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر