پیشینه تحقیق اخلاق و انسانشناسی در نظر امام خمینی(ره) دارای ۸۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: مفاهیم و تعاریف اخلاق و انسان شناسی ۷
۱- ۲٫ مفاهیم ۸
۱-۲-۱ . اخلاق ۸
۱- ۲-۲٫ انسانشناسی ۹
۱- ۲-۳٫ انواع پژوهشهای اخلاقی ۱۰
۱- ۲-۳-۱٫ اخلاق توصیفی ۱۰
۱- ۲-۳-۲٫ فلسفه اخلاق ۱۱
۱- ۲-۳-۲-۱٫ فرا اخلاق ۱۱
۱- ۲-۳-۲-۲٫ اخلاق هنجاری ۱۱
۱- ۲-۳-۲-۲-۱٫ مکاتب اخلاقی ۱۲
۱- ۲-۳-۲-۲-۱-۱٫ اخلاق فضیلت ۱۲
۱- ۲-۳-۲-۲-۱-۲٫ اخلاق سودگرا ۱۳
۱- ۲-۳-۲-۲-۱-۳٫ اخلاق وظیفهگرا ۱۳
۱- ۲-۳-۳٫ علم اخلاق ۱۴
۱- ۲-۴٫ انواع انسانشناسی ۱۴
۱- ۲-۴-۱٫ انسانشناسی تجربی ۱۴
۱- ۲-۴-۲٫ انسانشناسی فلسفی ۱۵
۱- ۲-۴-۳٫ انسانشناسی عرفانی ۱۵
۱- ۲-۴-۴٫ انسانشناسی دینی ۱۶
۱- ۲-۵٫ حقیقت انسان در رویکردهای مختلف ۱۶
۱- ۲-۵-۱٫ حقیقت انسان در عرفان ۱۶
۱- ۲-۵-۲٫ حقیقت انسان در فلسفه ۱۸
۱- ۲-۵-۲-۱٫ نفس و مراتب آن ۱۹
۱- ۲-۵-۲-۱-۱٫ عقل ۲۰
۱- ۲-۵-۲-۱-۱-۱٫ مراتب عقل نظری ۲۱
۱- ۲-۵-۲-۱-۱-۲٫مراتب عقل عملی ۲۳
الف. اراده ۲۳
ب. اختیار ۲۴
۱-۲-۵-۲-۱- ۲٫ تخیل ۲۵
۱-۲-۵-۲-۱- ۳٫ احساس ۲۷
۱- ۲- ۶٫ خصوصیات و گرایشهای انسان ۲۹
۱-۲-۶- ۱٫ فطرت ۳۰
۱-۲-۶- ۲٫ غریزه ۳۱
۱-۲-۶- ۳٫ عواطف ۳۱
۱-۲-۶- ۴٫ طبیعت و سرشت و طینت ۳۳
۱-۲-۶- ۵٫ استعداد بینهایت انسان ۳۳
۱- ۲- ۷٫ مسائل اخلاق ۳۴
۱- ۲- ۷- ۱٫ منشأ اخلاق ۳۴
۲- ۷- ۲٫ منشأ مفاهیم اخلاقی ۳۵
۱- ۲- ۷- ۳٫ سعادت و شقاوت ۳۶
۱- ۲- ۷- ۴٫ لذت و الم ۳۸
۱- ۲- ۷- ۵٫ فضیلت و رذیلت ۳۹
۱- ۲- ۸٫ معیار فعل اخلاقی ۴۱
۱- ۲- ۸- ۱٫ آگاهی ۴۱
۱- ۲- ۸- ۲٫ نیت ۴۱
۱- ۲- ۸- ۳٫ قرب به خدا ۴۳
۱- ۲- ۹٫ رابطه انسانشناسی و اخلاق ۴۳
۱- ۲- ۹- ۱٫ تغییرپذیری انسان ۴۳
۱- ۲- ۹- ۲٫ عقل و وجدان دراخلاق ۴۴
۱- ۲- ۹- ۳٫ آزادی انسان ۴۵
۱- ۲- ۹- ۴٫ عدالت و اعتدال در اخلاق ۴۶
فصل دوم ۴۷
بررسی مبانی نظری مسئله ۴۷
تأثیر انسانشناسی بر اخلاق در اندیشه ۴۷
امام خمینی(ره) ۴۷
۲-۱٫ اخلاق در نظر امام خمینی(ره) ۴۹
۲-۲٫ انسانشناسی در نظر امام خمینی(ره) ۴۹
۲-۲-۱٫ انسانشناسی فلسفی ۵۰
۲-۲-۱-۱٫ ساحت نفس ۵۱
۲-۲-۱-۲٫ مراتب و قوای نفس ۵۴
۲-۲-۱-۲-۱٫ عقل ۵۶
۲-۲-۱-۲-۲٫ اختیار و اراده ۵۸
۲-۲-۱-۳٫ رابطه مراتب و شؤون نفس ۵۹
۲-۲-۱-۴٫ رابطه نفس و بدن ۶۰
۲-۲-۱-۵٫ بدن تابع نفس ۶۱
۲-۲-۲٫ انسانشناسی عرفانی ۶۳
۲- ۲- ۲- ۱٫ قلب و مراتب آن ۶۳
۲-۲-۲-۱-۱٫ اقسام قلب ۶۵
۲-۲-۲-۱-۲٫ رابطه قلب و بدن ۶۶
۲-۳٫ خصوصیات و گرایشهای انسان ۶۷
۲-۳-۱٫ فطرت ۶۷
۲-۳-۱-۱٫ ویژگیهای امور فطری ۶۸
۲-۳-۲٫ طینت ۶۹
۲-۳-۳٫ استعداد ۷۰
۲-۴٫ بررسی اندیشه اخلاقی امام خمینی(ره) ۷۱
۲-۴-۱٫ رویکرد فلسفی سعادتگرا ۷۱
۲-۴-۲٫ سعادت و شقاوت ۷۲
۲-۴-۲-۱٫ سعادت و شقاوت وجودی ۷۴
۲-۴-۲-۲٫ سعادت و شقاوت اخلاقی ۷۴
۲-۴-۲-۳٫ ملاک سعادت و شقاوت ۷۶
۲-۶-۲-۳-۱٫ علم و معرفت و اقسام آن ۷۷
۲-۴-۳٫ عدالت و اعتدال ۷۸
۲-۴-۳-۱٫رابطه اعتدال و فضیلت و رذیلت ۷۹
فهرست منابع ۸۱
کی فرانکنا، ویلیام. فلسفه اخلاق. ترجمه: انشاالله رحمتی، تهران: حکمت، چاپ اول، (۱۳۸۰).
ـــــــــــــ .ترجمه: هادی صادقی، قم: طه، (۱۳۷۶).
مسکویه، ابو علی. تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق. محقق: عماد الهلالی، انتشارات طلیعه النور، چاپ اول، (۱۴۲۶).
رجبی، محمود. انسانشناسی. قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، (۱۳۹۲).
نصر اصفهانی، محمد. فلسفه اخلاق و تربیت. اصفهان: انتشارات فرهنگ مردم ، چاپ اول، (۱۳۷۹).
پارسا، محمد. شرح فصوص الحکم. تصحیح: جلیل عسگرنژاد، بیجا: نشر دانشگاهی، (۱۳۶۶).
پناهی آزاد، حسن. انسان شناسی فلسفی. تهران: عروج، (۱۳۹۲).
جعفری، محمد تقی. فلسفه دین. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم، (۱۳۸۰).
ـــــــــــــــ . اخلاق و مذهب. تهران: کرامت، چاپ اول، (۱۳۷۹).
ـــــــــــــــ . ترجمه و تفسیر نهج البلاغه. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴)، چاپ ۸، ج۲۲٫
ـــــــــــــــ . جبر و اختیار. تهران: موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، چاپ اول، (۱۳۷۹).
ـــــــــــــــ . خودشناسی، تکامل و عرفان. گردآورنده: محمدرضا جوادی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، (۱۳۷۸).
ـــــــــــــــ . عرفان اسلامی. تهران: کرامت، چاپ دوم، ( ۱۳۷۹).
کربن، هانری. تاریخ فلسفه اسلامی، (اسداله مبشری). تهران: امیرکبیر، چاپ سوم، (۱۳۶۱).
مصباح یزدی ، مجتبی. فلسفه اخلاق. قم: موسسه آموزش و پژوهش امام خمینی، چاپ دوازدهم، (۱۳۸۲).
برای ورود به هر بحث علمی لازم است ابتدا واژگان اصلی و کلیدی آن تعریف شود تا مقصود نگارنده از بکار بردن آنها مشخص شود. بدین منظور به شرح و تبیین معنای لغوی و اصطلاحی واژگان «انسان شناسی» و «اخلاق» میپردازیم.
واژهی اخلاق جمع خُلق است و به معنای سرشت، سجیه و طبیعت باطنی است.[۱]
در تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق آمده است:
«خُلق حالتی راسخ برای نفس است که او را به انجام دادن کارهایی بدون اندیشه و تأمل برمی انگیزاند. »[۲]
اخلاق در اصطلاح، معانی و کاربردهای متفاوتی دارد.
برخی دانشمندان و فیلسوفان اسلامی، اخلاق را براساس حالت درونی انسان تعریف کردهاند که عبارت است از:
«صفات و هیأتهای پایدار در نفس که موجب صدور افعالی متناسب با آنها به طور خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل آدمی را به سمت انجام کار حرکت میدهد.»[۳]
برخی دیگر مانند علامه جعفری اخلاق را خصوصیت فعل دانستهاند و گفتهاند:
«اخلاق عبارت است از انجام کار نیک و دوری از کار زشت با بهرهبرداری از آزادی؛ یعنی بدون اینکه صدور آن کار از ما به جهت عوامل مکانیکی صددرصد مشخص شده باشد.»[۴]
در همین راستا گروهی دیگر اخلاق را امری همانند قانون دانسته و گفتهاند اخلاق قواعد حاکم بر رفتار را تعیین میکند. در این رویکرد، اخلاق به عنوان یک نظام اجتماعی برای ساماندهی از یکسو شبیه قانون و از سوی دیگر شبیه عرف یا آداب است. البته عرف عمدتا بر ملاحظهی ظواهر، سلیقه و آسایش و رفاه مبتنی است بنابراین، اخلاق به لحاظ پارهای خصوصیات مشترک که با قانون دارد از عرف متمایز است همچنین از قانون به موجب برخی ویژگیهای مشترک که با عرف دارد، متمایز میشود. اخلاق یک نهاد اجتماعی زندگی است، ولی نهادی است که خودراهبری، یا استقلال رأی عقلانی را در اعضایش ترویج میکند. [۵]
بنابراین، سه تعریف از اخلاق ارائه دادیم که بطور کلی عبارت بودند از:
اخلاق به معنای خلق و همان ملکات است.
اخلاق به معنای انجام فعل نیک.
اخلاق به معنای قواعد حاکم بر رفتار انسان.
هر منظومه معرفتی را که به بررسی انسان یا بعد یا ابعادی از وجود او، یا گروه و قشر خاصی از انسان ها می پردازد می توان انسان شناسی نامید.
انسان شناسی، انواع مختلف و متنوعی دارد که به لحاظ روش یا نوع نگرش از یکدیگر متمایز میشوند.
انسان شناسی از دو کلمهی یونانی«anthropos»به معنی انسان و «logos» به معنی مطالعه، شناخت یا دلیل گرفته شده است.[۶]
در تعریف انسانشناسی آمده است:
هر منظومه معرفتی که به بررسی انسان، بُعد یا ابعادی از وجود او یا گروه و قشر خاصی از انسانها میپردازد. انسانشناسی، انواع مختلفی دارد که براساس روش به انسانشناسی تجربی، عرفانی، فلسفی و دینی تقسیم میشوند.»[۷]
در حوزه فلسفه اسلامی نیز دغدغه انسانشناسی مطرح بوده است. هانری کربن نظر انسانشناسانه یعقوببن اسحاق کندی را اینگونه گزارش داده است:
«وقتی در قدرت و حکمت خداوند در تنظیم هماهنگ عقلانی عالم تأمل میکنیم، سراپا در وحشت فرو میرویم. به مجرد مشاهده مخلوقات عظیم و غریب جهان که غالبا ما را به اعجاب وامیدارد و بر اثر ملاحظه عظمت این کائنات عالی و این که خداوند انسان را به صورت خلاصهی تمامی مخلوقات آفریده است، دچار این شگفتی میشویم. به همین سبب است که فیلسوفان قدیم انسان را عالم صغیر در مقابل عالم کبیر؛یعنی کل هستی، توصیف میکنند. »[۸]
بنابراین، دغدغه شناسایی انسان از زمانهای دور برای اندیشمندان مطرح بوده است ولی انسانشناسی به ویژه در فضای فلسفه اسلامی بیشتر به مباحث نفس پرداخته است.
مقصود از اخلاق توصیفی مطالعه و پژوهش در باب توصیف و تبیین اخلاق افراد یا جوامع گوناگون است، یعنی گزارش و توصیف اصول اخلاقی پذیرفته شده توسط فرد یا گروه یا دین خاصی. روش بحث و بررسی در این نوع مطالعات اخلاقی، تجربی و نقلی است و نه استدلالی و عقلی. و هدف از آن صرفا آشنایی با نوع رفتار و اخلاق فرد یا جامعهی خاص است و توصیه و ترغیب افراد به عمل بر طبق اخلاقیات گزارش شده و یا اجتناب از آنها نیست. اصولا در این نوع مباحث از درستی یا نادرستی خصوصیات اخلاقی گزارش شده حرفی زده نمی شود. به عنوان مثال کشتن دختران در نزد اعراب جاهلی خوب بود و یا شراب خواری در اسلام بد است مواردی از اخلاق توصیفی اند. [۹]
فلسفه اخلاق بحثی فلسفی دربارهی اخلاق، مسائل اخلاقی و احکام اخلاقی است[۱۰]. به طور کلی فلسفهی اخلاق را مطالعهی نظری اخلاق، یا دانشی که از پیش فرضهای مفهومی و گزاره ای اخلاق بحث میکند، تعریف کرده اند.
مطالعات و بررسیهای تحلیلی و فلسفی دربارهی گزارههای اخلاقی را در اصطلاح فرا اخلاق میگویند، و موضوع آن نه اخلاق و رفتار مورد قبول قوم یا دین خاصی است و نه افعال اختیاری انسان، بلکه موضوع این قسمت از مطالعات اخلاقی همان جملات و گزارههایی است که در اخلاق هنجاری عرضه میشوند. کسی که از این حیث گزارههای اخلاقی را مورد بررسی قرار میدهد نسبت به حقانیت یا بطلان و درستی و نادرستی آنها بی طرف است و وظیفهی اصلی او در این قسمت بررسی معنای خوب و بد و تحلیل گزارهی مورد بحث است.[۱۱] فرانکنا فلسفه اخلاق را هم شامل فرااخلاق و هم شامل اخلاق هنجاری میداند[۱۲].
بنابراین، فلسفه اخلاق در مرحلهی نخست به دنبال طرح کلی نظریه هنجاری است و در مرحله دوم (فرااخلاق) به دنبال توجیه و بنیانی برای مبادی تصوری و تصدیقی اخلاق است.
اخلاق هنجاری به مطالعات و بررسیهای هنجاری دربارهی تعیین اصول، معیارها و روشهایی برای تبیین حسن و قبح، درست و نادرست، باید و نباید گفته میشود. این بخش پژوهشهای اخلاقی که گاهی دستوری نیز گفته میشوند به بررسی افعال اختیاری انسان از حیث خوبی یا بدی و بایستگی یا نبایستگی و.. میپردازد. به عبارت دیگر موضوع بحث در این نوع مطالعات اخلاقی، دین یا قوم خاصی نیست بلکه موضوع آن افعال اختیاری است. روش بحث در این نوع از مطالعات اخلاقی، استدلالی و عقلی است. [۱۳]
مکاتب اخلاقی مکاتبی هستند که در پاسخ به سؤالاتی از قبیل انسان چه انسانی باید باشد و انسان چه رفتاری باید داشته باشد و یا چه قواعدی باید بر رفتار انسان حاکم باشد، میآید. رعایت این اصول، قواعد و… سبب میشود که انسان متصف به مفاهیم اخلاقی همانند خوب و بد و شایسته و ناشایسته شود. این مکاتب بسیارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم و در نهایت نتیجه میگیریم که تمام مکاتب اخلاقی به نوعی به رویکرد انسانشناسی مربوطند.
اخلاق فضیلت رویکردی از اخلاق هنجاری است، که به جای توجه به قواعد، شخصیت فاعل را به عنوان رکن اصلی تفکر اخلاقی مورد توجه قرار میدهد، فاعلی که فضایل را کسب کرده باشد و به جای تأکید بر انجام وظایف فردی یا عمل به منظور فراهم ساختن نتایج خیر، بر نقش شخصیت و فضیلت در فلسفههای اخلاق تأکید میکند. هدف اصلی اخلاق فضیلت، برخلاف سایر مکاتب اخلاقی معرفی اصول کلی به بتوان آنها را در هر موقعیت اخلاقی به کاربرد نیست. مکتب اخلاقی فضیلتگرا عمدتاً با فاعل فعل و ویژگیهای شخصیتی و منشی او سروکار دارد و افراد و انگیزههای آنان را مورد ارزیابی قرار میدهد. فضیلتگرایان علاوه بر داوری در مورد افراد و ارزشگذاری افعال، راهنمایی برای کردار و عمل هستند و سعی در اصلاح انگیزهی افراد دارد. از این رو اگر فاعل در انجام فعل دارای انگیزه و قصد شایسته باشد و در انجام عمل خویش صرفاً فضایل و ارزشهای نیکو را مدنظر قرار دهد، آن عمل فضیلتمندانه و اخلاقی است. به عبارت دیگر مکتب اخلاقی فضیلت با بررسی فضایل و رذایل اخلاقی و با تکیه بر این حکم که«فرد خوبی باش» افراد را به کسب و پرورش ملکات شایسته و فضایل اخلاقی و دوری از رذایل تشویق و ترغیب میکند[۱۴]. در اخلاق فضیلت قداست و ارزشمندی در حقیقت از آن همان خُلق و خویهای پسندیده و نیک است و اوصافی مانند خوب، بد، صواب و خطا در اصل از آنِ ملکات نفسانی است و در نتیجه خوب دانستن یک عمل را ناشی از آن میداند که مبدأ آن عمل نیک، وجود یک خُلق نیکو(فضیلت) است. در این دیدگاه عمل خوبی است؛زیرا از ملکهای به نام سخاوت ناشی میگردد و سخاوت خود از انواع فضیلتی به نام عفّت است.[۱۵]
در اخلاق فضیلت انسان دارای روحی مجرد است و کمال در ملکاتی است که برای روح تحصیل شده است. و امور خیر را اموری میدانند که سبب لذت و کاهش رنج انسان میشود.
سودگرایان ، ارزشنگر بوده و ارزش نتایج اعمال را تعیین کننده درستی یا نادرستی آنها میدانند. نتیجهگرایان یا سودگرایان تنها معیار نهایی دربارهی صواب ، خطا و الزام را اصل سود میداند و دقیقا میگوید غایت اخلاقیای که باید در تمام اعمالمان به دنبال آن باشیم بیشترین غلبهی ممکن خیر بر شر در کل جهان است. [۱۶]
وظیفهگرایی به معنای مطالعه و شناخت وظیفه و یا به عبارت دیگر شناخت آن چیزی است که باید انجام شود. براساس این دیدگاه اوصافی مانند خوب و بد، صواب و خطا در اصل مربوط به افعال و اعمال است. طرفداران اخلاق وظیفه تلاش میکنند قواعد و اصولی را برای عمل بیابند که بر طبق آن اصول، عمل خوب از بد بازشناخته و در موارد خاص بتوان دریافت کدامین عمل وظیفه است و باید انجام داد و کدامین کار ناصواب است و باید ترک کرد. [۱۷] وظیفه گرایان قواعد اخلاقی را متکی بر اراده انسان میدانند.
سیر در مکاتب اخلاقی نشان میدهد که تمام مکاتب به نوعی به انسانشناسی مربوطند و هر نظریه اخلاقی مبتنی بر نوع نگاه انسانشناسانه فیلسوف است. پس تعریف هر مکتب از اخلاق و اصول آن برگرفته از تعریف انسان و جایگاه او در نگاه انسانشناسانه است.
علم اخلاق، دانش رفتارهای انتخابی و قابل تحسین و تقبیح است به عبارت دیگر علم به رفتارهای اخلاقی و شناخت فضایل و رذایل است. وظیفهی این دانش کار علمی بر روی فضیلتها و رذیلتهاست مثل دسته بندی فضایل و رذایل اخلاقی، کیفیت کسب فضایل و چگونگی از بین بردن رذیلتها و بررسی علل و عوامل جذب فضایل.
علم اخلاق، علم به رفتارهای ارزشی ، علم غیرتجربی، توصیهای و قبل از وقوع است.[۱۸]
[۱]. ابی القاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، (بیروت : اتشارات دارالشامه ، دمشق : انتشارات دارالقلم ، ۱۴۱۶ق )ج۱، ص۲۹۷٫
[۲]. ابوعلی مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق ، (محقق ، عماد الهلالی)، چاپ اول، (بیجا:انتشارات طلیعه النور، ۱۴۲۶)ص۹٫
[۳]. محمدتقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، چاپ اول، (تهران: چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۱)، ص۱۳٫
[۴]. محمدتقی جعفری، اخلاق و مذهب، چاپ اول، (تهران: کرامت، ۱۳۷۹)، ص۵۹٫
[۵].ویلیام کی فرانکنا، فلسفه اخلاق، (ترجمه انشاالله رحمتی)، چاپ اول،(تهران: حکمت، ۱۳۸۰)، ص۲۴-۲۶٫
[۶]. اصغر عسکری خانقاه، محمد شریف کمالی، انسان شناسی عمومی، چاپ اول، (تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها، ۱۳۷۸)ص۱۳٫
[۷]. محمود رجبی، انسانشناسی، (قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۲)، ص۲۱٫
[۸]. هانری کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، (اسداله مبشری)، چاپ اول،(تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۱)، ص۱۰۰٫
[۹]. محمد تقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، (محقق ، احمد حسین شریفی)چاپ اول، (تهران: انتشارات چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۱)ص۱۸-۱۹٫
[۱۰]. ویلیام کی فرانکنا، پیشین، ص۲۵٫
[۱۱]. همان، ص۲۱٫
[۱۲]. ر.ک: ویلیام کی.فرانکنا، پیشین، ص۱۷-۲۰٫
[۱۳]. همان، ص۲۰٫
[۱۴]. رابرت ال هولمز، مبانی فلسفه اخلاق، (ترجمه مسعود علیا)، چاپ سوم، (تهران:ققنوس، ۱۳۹۰)، ص۷۸و۷۹٫
[۱۵]. ر.ک: محمد فتحعلی خانی، فلسفه اخلاق، (قم: مرکز جهانی علوم اسلام، ۱۳۷۷)، ص۹و۱۰٫
[۱۶]. ویلیام کی فرانکنا، پیشین، ص۸۶٫
[۱۷]. ویلیام کی فرانکنا، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، (قم: طه، ۱۳۷۶)، ص۱۴۴-۱۴۵٫
[۱۸]. محمد نصر اصفهانی، فلسفه اخلاق و تربیت ، چاپ اول ، (اصفهان : انتشارات فرهنگ مردم ، ۱۳۷۹)ص۲۴٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر