2,090 views
پیشینه تحقیق سیر تحول بزهکاری در ادوار تاریخی و نظریه های مربوط به رفتارهای بزهکارانه دارای ۱۷۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- مقدمه ۶
۲-۲- سیر تحول بزهکاری در ادوار تاریخی ۶
۲-۲-۱- بزهکاری در عهد قدیم ۶
۲-۲-۲- بزهکاری در قرون وسطی ۹
۲-۲-۳- بزهکاری و جرم در عصر مدرن ۱۰
۲-۲-۴- بزهکاری و جرم در اسلام ۱۱
۲-۳- پیشینه داخلی ۱۲
۲-۴- پیشینه خارجی ۲۰
۲-۵- نقد پژوهشهای پیشین ۳۷
۳-۱- مقدمه ۴۰
۳-۲- نظریه های مربوط به رفتارهای بزهکارانه ۴۲
۳-۲-۱- دیدگاه جرمشناسی کلاسیک ۴۲
۳-۲-۲- دیدگاه اثبات گرایی ۴۴
۳-۲-۲-۱- اثبات گرایی زیستی ۴۵
۳-۲-۲-۲- اثبات گرایی روانی ۴۷
۳-۲-۳- نظریه های زیستی – اجتماعی ۴۸
۳-۲-۴- نظریه های جامعه شناختی ۵۰
۳-۲-۴-۱- نظریه های ساختار اجتماعی ۵۴
۳-۲-۴-۱-۱- نظریه ی بیسازمانی اجتماعی ۵۵
۳-۲-۴-۱-۱-۱- نظریه ی بوم شناختی رابرت ازرا پارک ۵۶
۳-۲-۴-۱-۱-۲- نظریه مناطق متحدالمرکز کلیفورد شاو وهنری مک کی ۵۷
۳-۲-۴-۱-۱-۳- نظریه ی فعالیتهای روزمره مارکوس فلسون و لاورنس کوهن ۶۰
۳-۲-۴-۱-۲- نظریه ی فشار ۶۳
۳-۲-۴-۱-۲-۱- نظریه ی آنومی امیل دورکیم ۶۴
۳-۲-۴-۱-۲-۲- نظریه ی فشار رابرت مرتن ۶۶
۳-۲-۴-۱-۲-۳- نظریه ی فشار عمومی رابرت آگنیو ۷۰
۳-۲-۴-۱-۲-۴- نظریه ی آنومی نهادی استیون مسنر و ریچارد روزنفلد ۷۳
۳-۲-۴-۱-۳- نظریه ی انحراف فرهنگی ۷۵
۳-۲-۴-۱-۳-۱- نظریه ی هنجارهای رفتاری تورستن سلین ۷۷
۳-۲-۴-۱-۳-۲- نظریه ی خرده فرهنگ بزهکارانه آلبرت کوهن ۷۸
۳-۲-۴-۱-۳-۳- نظریه ی فرهنگ طبقه پایین والتر میلر ۸۰
۳-۲-۴-۱-۳-۴- نظریه ی فرصت افتراقی ریچارد کلووارد و لوید اهلین ۸۲
۳-۲-۴-۱-۳-۵- نظریه کد(رمز) خیابان الیاه اندرسون ۸۳
۳-۲-۴-۲- نظریههای فرآیند اجتماعی ۸۵
۳-۲-۴-۲-۱- نظریه یادگیری اجتماعی ۸۶
۳-۲-۴-۲-۱-۱- نظریه ی همنشینی افتراقی ادوین ساترلند ۸۷
۳-۲-۴-۲-۱-۲- نظریهی هویت پذیری افتراقی دانیل گلیزر ۹۲
۳-۲-۴-۲-۱-۳- نظریه ی تقویت افتراقی رانلد آکرز و رابرت بورگس ۹۳
۳-۲-۴-۲-۱-۴- نظریه ی خنثیسازی دیوید ماتزا و گرشام سایکز ۹۴
۳-۲-۴-۲-۲- نظریه ی کنترل اجتماعی ۹۸
۳-۲-۴-۲-۲-۱- نظریه ی بازداری والتر ریکلس ۹۸
۳-۲-۴-۲-۲-۲- نظریه پیوند اجتماعی تراویس هیرشی ۹۹
۳-۲-۴-۲-۲-۳- نظریه ی شرمنده سازی جان بریثویت ۱۰۲
۳-۲-۴-۲-۲-۴- دکترین بازدارندگی ۱۰۳
۳-۲-۴-۲-۳- نظریه ی واکنش اجتماعی یا برچسب زنی ۱۰۴
۳-۲-۴-۲-۳-۱- نظریه نمایش شر فرانک تاننبائوم ۱۰۷
۳-۲-۴-۲-۳-۲- نظریه انحراف اولیه و ثانویه ادوین لمرت ۱۰۹
۳-۲-۴-۲-۳-۳- نظریه بیگانگان هوارد بکر ۱۱۱
۳-۲-۴-۲-۳-۴- نظریه عدم مداخلهی رادیکال ادوین شور ۱۱۴
۳-۲-۴-۲-۳-۵- نظریه فریبندگیهای جرم جک کاتز ۱۱۵
۳-۲-۴-۳- نظریه ی تضاد اجتماعی ۱۱۷
۳-۲-۴-۳-۱- نظریه ی تضاد کارل مارکس ۱۱۷
۳-۲-۴-۳-۲- نظریه ی تضاد گروهی جورج ولد ۱۱۹
۳-۲-۴-۳-۳- نظریه واقعیت اجتماعی جرم ریچارد کوئینی ۱۲۰
۳-۲-۴-۳-۴- نظریه جرم و نظم قانونی آستین ترک ۱۲۲
۳-۲-۴-۳-۵- نظریه مارکسیسم ساختاری ویلیام چامبلیس و رابرت سیدمن ۱۲۳
۳-۲-۴-۳-۶- نظریه واقع گرایی چپ جان لی و جوک یانگ ۱۲۵
۳-۲-۴-۳-۷- نظریه ی کنترل قدرت جان هاگان ۱۲۶
۳-۲-۴-۴- نظریه های تکاملی(تلفیقی) ۱۲۸
۳-۲-۴-۴-۱- نظریه های دوره زندگی ۱۳۰
۳-۲-۴-۴-۱-۱- نظریه ی درجهبندی سنی رابرت سامپسون و جان لاب ۱۳۰
۳-۲-۴-۴-۱-۲- مدل تکامل اجتماعی ریچارد کاتالانو و دیوید هاوکینز ۱۳۳
۳-۲-۴-۴-۱-۳- نظریه ی تلفیقی دلبرت الیوت، سوزان ایجتون و راچل کانتر ۱۳۴
۳-۲-۴-۴-۱-۴- نظریه ی تعاملی ترنس ثورنبری، ماروین کرون، آلن لیزوت و مارگرات فارنورث ۱۳۵
۳-۲-۴-۴-۱-۵- نظریه ی عمومی جرم و بزهکاری رابرت آگنیو ۱۳۶
۳-۲-۴-۴-۱-۶- نظریه ی حمایت اجتماعی فرانسیس کالن ۱۳۷
۳-۲-۴-۴-۲- نظریه های خصلت پنهان ۱۳۸
۳-۲-۴-۴-۲-۱- نظریه ی یادگیری – سرشتی جیمز ویلسون و ریچارد هرنشتاین ۱۳۹
۳-۲-۴-۴-۲-۲- نظریه ی عمومی جرم میشل گاتفریدسون و تراویس هیرشی ۱۴۱
۳-۲-۴-۴-۲-۳- نظریه ی پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی دیوید فارینگتون ۱۴۳
۳-۲-۴-۴-۲-۴- نظریه ی اجبار افتراقی مارک کالوین ۱۴۵
۳-۲-۴-۴-۲-۵- نظریه تعادل کنترل چارلز تیتل ۱۴۶
۳-۲-۴-۴-۳- نظریه های خط سیر ۱۴۸
۳-۲-۴-۴-۳-۱- نظریه مسیرهای بزهکاری رالف لوبر ۱۴۸
۳-۲-۴-۴-۳-۲- نظریه ی تاکسونومی دوگانهی تخلف تری موفیت ۱۵۰
۳-۲-۴-۴-۳-۳- نظریه ی تخلف زودهنگام و دیرهنگام جرالد پترسون و کارن یوئرگر ۱۵۲
۳-۲-۴-۴-۴- نظریه های رفتارهای پرخطر ۱۵۲
۳-۲-۴-۴-۴-۱- نظریه رفتار مشکل آفرین ریچارد جسور ۱۵۲
۳-۲-۴-۴-۴-۲- نظریه زمان بندی بلوغ چارلز اروین ۱۵۴
۳-۲-۴-۴-۴-۳- نظریه استرس اجتماعی جان رودز ۱۵۵
۳-۳- نظریه های مهارتهای اجتماعی و ارتباطی ۱۵۶
۳-۳-۱- نظریه های روانشناختی مهارت اجتماعی و ارتباطی ۱۵۶
۳-۳-۲- نظریه های اجتماعی مهارت اجتماعی و ارتباطی ۱۵۷
منابع و مأخذ ۱۶۰
الف: منابع فارسی ۱۶۰
ب: منابع لاتین ۱۶۹
سلاحی، محمد (۱۳۸۷). اساس و مبانی جرم شناسی. تهران: جاودانه، جنگل.
سلمانی، بهزاد؛ جعفر حسنی و المیرا آریانا کیا (۱۳۹۳). “بررسی نقش صفات شخصیتی(وظیفه شناسی، سازگاری و هیجان خواهی) در رفتارهای پرخطر.” تازه های علوم شناختی، سال ۱۶، شماره ۱، صص ۱-۱۰٫
محمدی اصل، عباس (۱۳۸۵). بزهکاری نوجوانان و نظریههای انحراف اجتماعی. تهران: نشر علم.
رئیسی، حسن (۱۳۸۸). “بررسی اثر آموزش مهارت های زندگی بر آگاهی زندانیان گرگان با رویکرد کاهش رفتارهای پرخطر.” اصلاح و تربیت، شماره ۸۹، صص ۱۴-۲۲٫
زاده محمدی، علی و زهره احمدآبادی (۱۳۸۷). “هم وقوعی رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان دبیرستانهای شهر تهران.” فصلنامه خانواده پژوهی، سال چهارم، شماره ۱۳، صص ۸۷-۱۰۰٫
گسن، ریموند (۱۳۸۸). جرم شناسی نظری. ترجمهی مهدی کی نیا. چاپ چهارم. تهران: مجد.
گل محمدی، احمد (۱۳۸۳). جهانی شدن، فرهنگ، هویت. چاپ سوم. تهران: نشر نی.
احمدی، حبیب (۱۳۸۴). جامعه شناسی انحرافات. تهران: انتشارات سمت.
احمدی، حبیب (۱۳۷۷). نظریه های انحرافات اجتماعی. شیراز: انتشارات زر.
احمدی، حبیب (۱۳۷۶). “رهیافت جامعه شناختی بر بزهکاری جوانان طبقه متوسط.” نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کرمان، سال اول، شماره ۲، صص ۱-۱۳٫
احمدی، حبیب؛ بیژن خواجه نوری و سید مجید موسوی (۱۳۸۸). “عوامل مرتبط با بزهکاری دانشآموزان دبیرستانی.” فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال نهم، شماره ۳۳، صص ۱۰۵- ۱۲۲٫
احمدی، حبیب و سلمان کونانی (۱۳۸۹). “اوصاف و ویژگیهای شخصیتی نوجوانان پسربزهکار.” تعالی حقوق، سال دوم، شماره ۷، صص ۹۹- ۱۱۵٫
احمدی، حبیب؛ علی اصغر مقدس و بیژن خواجه نوری (۱۳۸۰). “بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز.” مجله علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز، شماره ۳۲، صص ۱۹۳- ۲۰۶٫
احمدی، حبیب؛ علی عربی و علی روحانی (۱۳۹۰). “اعتماد اجتماعی، رضایت از پلیس و احساس امنیت: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز”. مجموعه مقالات برگزیده همایش علمی استان فارس، نظم و امنیت. به کوشش فرماندهی انتظامی استان فارس، دفتر تحقیقات و مطالعات کاربردی، صص ۱۰۳-۱۲۲٫ شیراز: تخت جمشید.
احمدی، حبیب و محمدتقی ایمان (۱۳۸۴). “فرهنگ فقر، حاشیه نشینی و گرایش به رفتار بزهکارانه در میان جوانان حاشیه نشین دهپیاله شیراز.” مجله علوم انسانی دانشگاه اصفهان، شماره ۱۹، صص ۹۹- ۱۱۸٫
احمدی طهور سلطانی، محسن؛ محمد عسگری و امینه توقیری (۱۳۹۲). “اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش عوامل خطرساز و افزایش عوامل محافظت کننده سوء مصرف مواد در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت.” اعتیاد پژوهی، سال هفتم، شماره ۲۷، صص ۱۴۹-۱۶۰٫
اعتماد، کورش؛ حسن افتخار اردبیلی؛ عباس رحیمی؛ محمد مهدی گویا؛ علیرضا حیدری و محمدجواد کبیر (۱۳۹۰). “بررسی میزان آگاهی و نگرش افراد HIV+ در مقایسه با افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در استان گلستان و رابطه آن با مشخصه های اقتصادی-اجتماعی در سال ۱۳۸۶٫” مجله تخصصی اپیدمیولوژی ایران، دوره ۷، شماره ۱، صص ۲۳-۳۱٫
بزهکاری و رفتارهای پرخطر دارای قدمتی به درازای تاریخ بشری است. از ابتدای زندگی بشر، همواره افرادی وجود داشتهاند که مطابق با هنجارهای جامعه رفتار نکنند. در این فصل، ابتدا سیر تحول بزهکاری در دورههای تاریخی بررسی می شود، سپس پژوهشها و مطالعاتی که در داخل و خارج از ایران به موضوع مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای پرخطر پرداخته اند، آورده شده است. جستجوی پیشینهی پژوهش در داخل نشان میدهد که پژوهشی که رابطهی بین مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با رفتارهای پرخطر را مورد بررسی قرار داده باشد، انجام نگرفته است. بنابراین، پیشینه داخلی به پژوهشهایی اشاره میکند که یا به بررسی رفتارهای پرخطر یا مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و یا مؤلفههایی از مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای پرخطر پرداخته باشند. اما تعدادی از پیشینههای خارجی به رابطهی هر دو متغیر پرداختند که در ادامه آورده شده است.
به لحاظ تاریخی هرچند تخطی از هنجارها همواره با زندگی اجتماعی توأم بوده، اما آهنگ تکوین و نمود آن همراه با تبدیل جوامع سنتی به جوامع مدرن بیشتر شده و این رشد با تعدد نظریات تبیینی مسایل اجتماعی همگام گردیده است. در این رابطه، آراء تبیینی انحرافات رفتاری از تشریح تکعلی رابطهی انحراف با عوامل غیرفردی(تقدیر متافیزیکی و جغرافیایی و تاریخی) و فردی(سرشت پلید و کشش غریزی و ضعف شخصیت) تا آزمون رابطهی چندعلی انحراف با عوامل اجتماعی پیش تاخته و در این خط سیر به دقت و صحت بینشی و روشی هرچه بیشتری دست یافته است. در این میان، منابع ماقبل علمی معطوف به تعریف و توضیح رفتار انحرافی و از جمله بزهکاری شامل معرفت عامیانه، فلسفه و دین میباشند.
در حوزهی معرفت عامیانه مثلاً در یونان باستان، قضا و قدر و سرنوشت را علت ارتکاب جرم و بزهکاری دانسته و معتقد بودند که اراده و اختیار انسان در آن دخالتی ندارد و مجرم را شخص بد ذاتی تلقی میکردند که ارواح خبیث در روح او حلول کرده است. بنابراین باور داشتند اعمال مجازاتهای شدید باعث تزکیهی نفس او شده و موجب تسکین خشم خداوند میگردد(دانش، ۱۳۶۶: ۷؛ به نقل از محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۹۲). در جامعهی ایران نیز قضا و قدر را به عنوان علت ارتکاب جرم و بزه در نظر میگرفتند و بخشی از اعتقادات و خرافات شایع در بین مردم به توضیح چند و چون بزهکاری و پیامدهای آن اختصاص داشت؛ چنان که در این منظر اولاً بین عملکرد فردی و رخدادهای طبیعی و مصائب زندگی همایندی وجود دارد، یعنی مثلاً اگر کسی میان درگاه بایستد و دستهایش را به دو طرف در بگذارد، دعوا میشود. برای اینکه دعوا نشود باید دستهایش را سه بار به هم بزند. یا تیغههای قیچی که باز بماند یا به هم بزنند دعوا میشود. ثانیاً بین انجام بزه و عقاب دنیوی و متافیزیکی رابطه وجود دارد، یعنی مثلاً بچه که چیزی از پدر و مادرش بدزدد، خدا خندهاش میگیرد. ثالثاً بر این مبنا برای یافتن بزهکارانی نظیر دزد، شمعدان یا قلیان و یا سرپوشی را آورده، روی آن اسم چهار ملک مقرب را مینویسند، بعد اسم اشخاص مظنون را جداگانه روی کاغذهای کوچک نوشته، هر کدام از آنها را به نوبه میگذارند روی سرپوش و نیت میکنند، بعد دو نفر دستگیره سرپوش را با سرانگشتان بلند کرده یاسین میخوانند. اگر سرپوش چرخید کسی که اسمش را روی سرپوش گذاشتهاند دزد است(هدایت، ۱۳۵۶؛ به نقل از محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۹۲-۹۳).
انسان در عهد قدیم در رابطه با مسئله ی بزهکاری معتقد به جبر مطلق بود و بسیاری از جنایتکاران برای تبرئهی خود از جرایم ارتکابی، به آن استناد نموده و مواردی از قبیل؛ خواست خدا بود، سرنوشت این بود، و با تقدیر نمیتوان جنگید را بیان میکردند. این رویکرد در آثار شعرا و نویسندگان هم به آن اشاره شده است، اگرچه فاقد پایه و اساس علمی است. برای نمونه در اشعار حافظ هم مواردی از جبر و تقدیر ازلی بیان شده است:
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر
گناه اگرچه نبود اختیار ما، حافظ تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
(سلاحی، ۱۳۸۷: ۱۱).
در عرصهی فلسفه، فلاسفهی یونان از شدت مجازاتها انتقاد کردند و به مرور زمان از شدت آنها کاسته شد. سقراط ضمن تقبیح استفاده از مجازاتهای شدید، اظهار داشت که با تبهکاران نباید با خشونت رفتار کرد بلکه باید آنان را آگاه نمود که دست به ارتکاب جرم نزنند، زیرا جرم نتیجهی جهل و ناآگاهی است. افلاطون علل و عوامل اجتماعی مانند فقر، ثروت و … را منشأ جرم میدانست که این عوامل، عواطف انسان را دگرگون ساخته و او را به ارتکاب جرم سوق میدهد. از نظر ارسطو، عوامل جسمانی و روانی در ارتکاب جرم مؤثر بوده است و جالینوس صرفاً بر ریشههای روانی جرم و شیوهی درمان آنها متمرکز گردید(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۹۵-۹۶). برای مدت زمانی، مطالعهی دانشمندان دربارهی علل ارتکاب جرم متوقف گردید و افکار خرافی مثل جنگیری متداول شد(سلاحی، ۱۳۸۷: ۱۰).
در حوزهی دین با ظهور مذهب مسیحیت، عقاید فلاسفه با مسائل مذهبی ترکیب گردید و روحانیون مسیحی برای جلوگیری از وقوع جرایم خواستار تعدیل و تقلیل مجازاتها شدند. به تدریج و با قدرت گرفتن روحانیون و به دست گرفتن سلطهی امور توسط آنها، برای حفظ قدرت خود کیفرهای بسیار شدید در مورد مجرمان اعمال میکردند. از طرف دیگر، سلاطین و فرمانروایان نیز برای تضعیف قدرت روحانیون با آنها به رقابت پرداخته و تبهکاران را شدیداً مجازات مینمودند، و مبارزه با جرم کاملاً جنبهی انتقامجویی پیدا کرده و جرایم مذهبی، مجازاتهای سنگینی را در بر داشت و روحانیون مسیحی فئودالهای بزرگی شده و در اعمال و رفتار، مستبد و خودرأی بودند. آداب و رسوم، موقعیت اجتماعی ستمدیده و نوع جرم در تعیین نوع مجازات و طرز اجرای آن مؤثر بود. به طور مثال مستخدمین منزل را برای سرقت ساده به مرگ محکوم میکردند(دانش، ۱۳۵۵: ۲۸؛ به نقل از محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۹۴).
در قرون وسطی، مطالعه و بررسی شخصیت مجرم و شناسایی علل وقوع جرم و بزهکاری و حتی رواج خرافات و اوهام به کلی متوقف گردید و جادوگری رواج پیدا کرد، ولی دانشمندان افکار بشر را برای مبارزه با اوهام و قبول مسایل علمی آماده کردند و حیله و نیرنگ جادوگران را آشکار ساختند(سلاحی، ۱۳۸۷: ۱۲).
در این دوران، جز به ندرت آن هم به وسیلهی متفکران عمدتاً مذهبی، مطالعهای که در زمینهی جرمشناسی ایجاد تحول نموده و یا قابل اهمیت باشد، انجام نشده است. با این حال، برخورد بعضی از فلاسفه و مذهبیون در اروپا با موضوع بزهکاری و جرم بسیار درخور توجه است. سن آگوستین[۱]، یکی از حواریون انگلستان که مقر کلیسای کانتربری[۲] را در آن کشور بنا نهاد، در کتاب شهر خدا، هرگونه امتیاز نژادی، طبقاتی و نابرابریهای اقتصادی را مردود شمرده و بیان میکند که هر جا عدالت باشد، قانون لازم نیست زیرا عدالت، خود کار قانون را میکند. سن توماس داکن[۳]، عالم روحانی و نویسندهی قرن سیزدهم میلادی، بزهکاری را معلول عواطف بشری میداند. توماس مور[۴]، نیز از جمله افرادی است که بررسیهایی در زمینهی علل جرم داشته و به عامل فقر به عنوان انگیزهی جرم نگاه میکند(نجفی توانا، ۱۳۸۴: ۶۵).
در این دوره، بررسی بزهکاری به ویژه در نقاط شهری مشخص میکند که خشونت، مشخصهی برجستهی بزهکاری است، مواردی مانند قتلها و زد و خوردهای جمعی در این دوره از میزان شیوع بالایی برخوردار بود. در اغلب موارد، بزهکاران از مزدوران و خدمتگزاران خانوادگی و عمدتاً از مهاجرینی بودند که تازه از روستا به شهر آمده بودند. همچنین میزان بزهکاری در شهرها به نسبت بالاتر از مناطق روستایی بوده است(گسن[۵]، ۱۳۸۸: ۶۰).
در مجموع میتوان گفت دیدگاههای ماقبل علمی، بزهکاری را امری طبعی و ذاتی و اخلاقی و مقدر و فطری و فردی و ضروری و اجتناب ناپذیر و غیرمشروط و غیرقابل کنترل و ناشی از ناتوانی و شرارت ذاتی دانسته و ضمن ابراز محافظهکاری در انجام اصلاحات اجتماعی، عمدتاً بر تنبیه فرد منحرف به جای ترمیم شخصیتی او تأکید میکنند و میکوشند بیشتر نسبت به عاملان انحراف و بزه ترحم برانگیزند، زیرا غالباً قربانی را مقصر میدانند(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۹۷).
این مرحله که از شروع قرن نوزدهم تا به امروز ادامه دارد، در حقیقت زمان تولد واقعی مطالعهی علمی بزهکاری و جرم و دوران شکوفایی نظریههای آن میباشد. توجه جدی و واقعی به پدیدهی بزهکاری و عینیت و واقعیت انگیزههای اثربخش بر روی آن از این زمان در اروپا شروع شد. رشتههای مختلفی در رابطه با بزهکاری، در محدودهی علوم اجتماعی، انسانی و تجربی به وجود آمد و به تدریج توسعه پیدا کرد و برحسب ضرورت، علوم جدید دیگری نیز ایجاد شد. مطالعهی علمی بزهکاری و جرم از قرن نوزدهم به بعد در رشتههای زیستشناسی، روانشناسی و جامعهشناسی آغاز شد(نجفی توانا، ۱۳۸۴: ۶۷).
در دیدگاه مدرنیستی، جرم و بزهکاری یک واقعیت اجتماعی است، نه یک خطای فردی، واقعیتی که از شرایط جامعه نشأت میگیرد. در واقع، جرم خصلت بهنجار زندگی اجتماعی است و اشکال و سطوح پیشرفت و توسعهی اجتماعی ما را منعکس مینماید. از این دیدگاه، جرم و بزهکاری مقدمتاً مسئلهی اجتماعی میباشد که میتواند به وسیلهی علم جدید جامعه(جامعهشناسی) مورد بررسی قرار گیرد(سامنر[۶]، ۲۰۰۴: ۵-۶).
دادههای مربوط به تحول بزهکاری قانونی در غرب، در طی سدهی نوزدهم و نیم قرن بعد از آن نشان میدهد که افزایشی واقعی در اغلب کشورهای اروپایی از ضرب و جرح، سوء قصد به اخلاق و مخصوصاً سرقتها پدید آمده و اشکال بزهکاری متقلبانه جای خود را به بزهکاری خشونت آمیز داده است. در قرن بیستم، بیشتر کشورهای اروپایی از ثبات نسبی نرخ تبهکاری قانونی برخوردار بودهاند، البته انگلستان از ۱۹۳۱ یک افزایش خیلی مهم را تحمل میکرد. همچنین نرخ بزهکاری بر اثر دو جنگ جهانی در قرن بیستم افزایش یافته است؛ برای مثال، در آلمان ۵/۱۳ در هزار به سال ۱۹۲۱ در مقابل ۶/۱۰ در هزار به سال ۱۹۱۱؛ ۲/۱۲ در هزار به سال ۱۹۴۶ در مقابل ۷/۹ در هزار در سال ۱۹۵۱(گسن، ۱۳۸۸: ۶۴-۶۵).
در نیمهی دوم قرن بیستم، بزهکاری در طی ۳۰ سال(۱۹۴۵-۱۹۷۴) به میزان زیادی افزایش پیدا کرده است. در این مدت زمان، اغلب جنایات سنتی حداقل دو برابر شدهاند. به نظر میرسد که سال ۱۹۸۳ نقطهی عزیمت و تغییر گرایش عمومی است. در واقع، آن سال برای نخستین بار، پس از سالهای طولانی در ایالات متحده، آمارها پایین آمدن خفیف بزهکاری را نشان میدهد. در فرانسه نیز از سال ۱۹۸۵، آمارهای پلیس قضایی کاهش مجموع بزهکاری را نشان میدهد(همان: ۶۸).
در احکام اسلام در رابطه با بزهکاری و برخورد با آن، نکات قابل تأملی مشاهده می شود. مثلاً در مورد انتساب مسؤولیت کیفری در تمام جرایم، بلوغ، عقل، اراده و قصد را از شروط ضروری دانسته است. سارق برای اینکه متحمل مجازات حد شرعی گردد، بایستی بالغ و عاقل بوده، از روی اضطرار و ناچاری و با تهدید وادار به ارتکاب عمل نشده باشد. دقت در معانی اموری چون بلوغ، عقل، اضطرار و اجبار و اکراه، تداعی کنندهی بسیاری از مفاهیم جرمشناسی است. کمبودها و فشارهای زندگی، علل روانی و روحی در اکثر مواقع انگیزههای ارتکاب جرم تلقی و مجرم عمدتاً معلول و قربانی آنها میباشد. بنابراین، قانونگذار اسلامی به تأثیر علل فوق در وقوع جرایم توجه داشته و در صورت احراز اثرگذاری آنها، دستور عدم اعمال مجازات را میدهد. حتی در مواردی مانند دزدی، در صورتی که شخص تحت تأثیر نیازهای شدید مادی مرتکب آن شده باشد، ضمن این که نباید مجازات گردد، بلکه حکومت وقت موظف است که از بیتالمال مخارج زندگی وی را تأمین نماید. در مورد برخورد با اطفال بزهکار، قوانین جزایی اسلام به نحو آشکارتر و با واقعبینی خاص، آنها را مشمول مقررات ویژه قرار داده و از تحمل مجازات کیفری معاف نموده است و فقط دستور اجرای تأدیب طفل را داده است، البته تأدیب باید به شکلی باشد که دیه بر آن تعلق نگیرد(نجفی توانا، ۱۳۸۴: ۶۳-۶۴).
[۵]. Gassin
[۶]. Sumner
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر