578 views
پیشینه تحقیق عقب ماندگی ذهنی، ابعاد و اصول و مفروضه های روانشناسی مثبت گرا و نظریه های بهزیستی روانی دارای ۴۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱عقب ماندگی ذهنی۵
۱-۲عقبماندهی ذهنی آموزشپذیر (EMR)5
۱-۳ویژگیهای کودک استثنایی۵
۱-۴نیازهای والدین کودکان استثنایی۶
۱-۵احساسات والدین کودکان استثنایی۷
۱-۶تعریف روانشناسی مثبتگرا۸
۱-۷اهداف اولیهی روانشناسی مثبتگرا۸
۱-۸اصول و مفروضههای روانشناسی مثبتگرا۸
۱-۹ابعاد روانشناسی مثبتگرا۹
۱-۱۰زندگی کامل۱۰
۲-۱۰-۱- زندگی لذت بخش۱۰
۲-۱۰-۱-۱-وجوه سه گانه زندگی لذت بخش۱۰
۲-۱۰-۲- زندگی با اشتیاق (زندگی درگیرانه)۱۱
۲-۱۰-۲-۱-توانمندیها و فضیلتها۱۱
۲-۱۰-۳- زندگی با معنی۱۲
۱-۱۱بهزیستی روان شناختی۱۲
۱-۱۲ابعاد بهزیستی روانشناختی۱۶
۱-۱۳نظریههای بهزیستی روانی۱۶
۲-۱۳-۱- نظریهی فرانکل۱۶
۲-۱۳-۲- الگوی ویسینگ و واندان۱۶
۲-۱۳-۳- نظریهی ریف۱۷
۱-۱۴عوامل مؤثر بر بهزیستی۱۷
۱-۱۵امید به زندگی۱۷
۱-۱۶رضایت زناشویی۱۹
۲-۱۶-۱- تعریف رضایت زناشویی۱۹
۲-۱۶-۲- عوامل تعیین کنندهی موفقیّت ازدواج و رضایت زناشویی۲۰
۱-۱۷پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع۲۹
۲-۱۷-۱- پژوهش های انجام شده در کشور۲۹
۲-۱۷-۲- پژوهش های خارجی۳۳
منابع و مآخذ۳۵
مفیدی، ف. (۱۳۷۶). آموزش خانواده راهنمای عملی والدین و مربیان کودکان استثنایی. انتشاراتی سرآمد کاوش.
میلانیفر، ب. (۱۳۷۴). روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی. تهران: قومس.
هالان،د ؛وکافمن، ج. (۱۳۷۱). کودکان استثنایی(مقدمهای بر آموزشهای ویژه). ترجمهی مجتبی جوادیان. مشهد: آستان قدس رضوی.
نیسی، خ. (۱۳۷۷). بررسی افسردگی، عملکرد تحصیلی و برخی ویژگیهای فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر دورهی راهنمایی مبتلا به تالاسمی ماژور و مقایسه آنها با گروه گواه. پایاننامهی کارشناسیارشد روانشناسی. دانشگاه چمران.
میکائیلی منیع، ف. (۱۳۸۷). روابط ساختاری بین بهزیستی روانشناختی با هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل منفی و افسردگی مادران دارای کودک کمتوان و مقایسهی آنها با مادرا ن عادی. فصلنامهی علمی پژوهشی، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی. ۹(۲٫). ۱۲۰-۱۳۰٫
هالفورد، د. (۱۳۸۴). زوج درمانی کوتاه مدت. ترجمهی مصطفی تبریزی، مژده کاردانی و فروغ جعفری. تهران: فرا روان.
احمدی، ز. (۱۳۷۷). مقایسهی عزت نفس مادران کودکان کمتوان ذهنی و مادران کودکان عادی شهر اهواز.پایاننامهی کارشناسیارشد روان شناسی عمومی،دانشگاه آزاد اسلامی اهواز.
بنی جمالی، ش؛ نفیسی، غ؛ ویزدی، س. (۱۳۸۳). ریشهیابی علل از هم پاشیدگی خانوادهها در رابطه با ویژگیهای روانی- اجتماعی دختران و پسران قبل از ازدواج. مجلهی علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز.۱۱(۱و۲٫)،۱۴۳- ۱۷۰٫
بنی جمالی،ش؛و محمدزاده ،س.(۱۳۸۴). تأثیر کمتوانی ذهنی کودکان بر رضامندی زناشویی والدین. اندیشههای نوین تربیتی،۱(۱٫)،۶۱–۷۴ .
حبیبی، م ؛بشارت، م؛ قراگوزلو، ف؛ ایزانلو، ب؛ وذوالفقاری، م. (۱۳۸۸). مقایسهی سلامت روانی در دبیران تربیتبدنی و غیرتربیتبدنی بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی. نشریهی رشد و یادگیری حرکتی. ۱(۱٫)، ۱۱۴-۹۳٫
شکری، ا. (۱۳۸۰). تفاوتهای جنسیتی در بهزیستی ذهنی و نقش ویژگیهای شخصیت. مجلهی پزشکی و روانشناسی بالینی ایران. شماره ۴٫
ساپینگتون، ا. (۱۳۸۲). بهداشت روانی. ترجمه حمیدرضا حسینشاهی برواتی. تهران: روان.
دینیترکی، ن؛ بهرامی،ه؛ داورمنش،ع؛و بیگلریان، ا. (۱۳۸۵). رابطه فشار روانی با رضامندی زناشویی در والدین کودکان عقبمانده ذهنی. مجلهی توان بخشی. ۷(۴٫)،۴۱–۴۶٫
رحمانی، م؛ وقیصریپور، س. (۱۳۸۵). بررسی رابطهی هوشهیجانی با رضایتمندی زناشویی در زوجین ۳۰ تا ۵۰ ساله شهر تهران. چکیدهی مقالات دومین کنگره سراسری آسیبشناسی خانواده در ایران. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
رقیبی، م؛ بخشانی، ن؛ وحسینآبادی، ف. (۱۳۸۲). سازگاری روانی مادران کودکان مرزی و مادران کودکان عادی. فصلنامه تازههای رواندرمانی. ۹(۳۲٫)، ۱۳۷-۱۲۰٫
زنجانیطبسی، ر. (۱۳۸۳). ساخت و هنجاریابی مقدماتی آزمون بهزیستی روانشناختی. پایاننامهی کارشناسیارشد. دانشگاه تهران.
سرمد، ز؛ بازرگان، ع؛ وحجازی، ا. (۱۳۸۶). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران: آگاه
سلیمانیان، ع. (۱۳۷۳). بررسی تأثیرتفکرات غیر منطقی (بر اساس رویکرد شناختی) بر نارضایتی زناشویی. پایاننامه کارشناسیارشد مشاوره (چاپ نشده). دانشگاه تربیت معلم تهران.
عقب ماندگی ذهنی یک وضعیت و حالت ذهنی خاص است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و هنگام تولد و یا پس ازتولد کودک پدید آید، عقب ماندگان ذهنی افرادی هستند که به علت وقفه یا کمبود رشد ذهنی در شرایط عادی قادر به استفاده مطلوب از برنامههای معمولی آموزش و پرورش، سازگاری اجتماعی و تطبیق با محیط نمیباشند. تعریفی که از نظر اکثریت قریب به اتفاق مجامع علمی و صاحب نظران روانشناسی مورد قبول میباشد تعریفی است که از سوی انجمن آمریکای عقبماندگی ذهنی(AAMR)[1] ارائه شده: «عقبماندگی ذهنی سطحی از عملکرد هوش عمومی است که میزان آن به طور معنادار (دو انحراف معنادار) پایینتر از میانگین بوده و همزمان با نقایصی در رفتار سازشی(سازش یافتگیهای فردی و اجتماعی) همراه بوده و در دوران رشد (تشکیل نطفه تا ۱۸ سالگی) ظاهر میگردد» (میلانی فر، ۱۳۷۴).
افروز (۱۳۷۷) اظهار میدارد: عقبماندگان ذهنی آموزشپذیر افرادی هستند که بهرههوشی آنان ۷۰-۵۰ میباشد و قادر به فراگیری حداقلی از اطلاعات عمومی و درسهای رسمی کلاس از قبیل خواندن و نوشتن و حساب کردن و مهارتهای مناسب شغلی بوده و میتوانند در اداره زندگی خود از تحصیل خویش بهرهمند شوند.
میلانی فر(۱۳۷۴) عقبماندهی ذهنی آموزشپذیر را افرادی میداند که هوشبهر آنها بین۷۰-۵۱ است این افراد از لحاظ دانستن لغات ضعیفاند، مفاهیم را خود درک نمیکنند، آموزش کلامی عادی ندارند و از لحاظ عاطفی واکنشهای لازم را به دست نمیآورند.
تواناییها و ناتواناییهای مختلف، اثرات متفاوتی بر زندگی خانوادگی دارد. معمولاً ماهیت استثنایی بوده، واکنش خانواده را تعیین میکند. کودکی که ناشنوا است، خانواده را برای تغییر در سیستم ارتباطی تحت فشار قرار میدهد و این منازعهای است برای خانواده که از زبان علامتی یا شفاهی استفاده کنند یا خیر؟ کودکی که بیماری مزمن دارد فشارهای هیجانی و اقتصادی بر خانواده وارد خواهد کرد، کودک ناتوانای یادگیری نیاز به حمایت تحصیلی دارد و ممکن است باعث شود که خانواده مکانهای آموزشی را که پیشرفت تحصیلی را قوت میبخشد، بررسی کند.
هم چنین، چنین شدت استثنایی بودن ممکن است بر واکنش خانواده اثر داشته باشد. کودکان مبتلا به ناتوانیهای شدیدتر ممکن است نسبت به دیگران کاملاً متفاوت رفتار کنند. برخی از ناتوانیها مثل ناشنوایی و ناتواییهای یادگیری در مقایسه با برخی دیگر از ناتواییها مثل بینایی قابل مشاهده نیستند، آنها با احتمال کمتری در کودک دیده میشوند. نکته قابل توجه این است که اگر چه ناتوانیها شدید از یک سو منجر به داغ ننگ در خانواده میشود اما از سوی دیگر آنها به روشنی بیانگر ناتوانی کودک هستند، باوری که خانوادهها به تبیین آن نیازمند هستند (هالان[۳] و همکاران، ۱۳۷۱)
خانوادههایی که کودک معلول دارند به تناسب نوع، شدت معلولیت، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و سن کودکشان و نیز در زمینه رفتار سازش به اطلاعات و مهارتهای ویژه نیاز دارند که مهمترین آنها به گفته قصبه (۱۳۸۴) به شرح زیر میباشد:
نیاز به ارتباط، نیاز عمدهی والدین کودکان استثنایی در طی سالهای مدرسه ارتباط با معلمان، مربیان و متخصصان است.
نیاز به اطلاعات، والدین کودکان معلول به اطلاعاتی در زمینه مراقبت، پرورش و رفتار با فرزند خود نیاز دارند و نیز در این راستا در امر برنامهریزی برای آینده فرزندشان نیازمند اطلاعات میباشند.
نیاز به حمایت شدن، حمایت شده از جانب دیگران از عوامل ایجاد سازش یافتگی در خانواده است. به ویژه حمایت ازجانب متخصصان و مربیان میتواند فرصتهای را برای ملاقات با سایر خانوادههای کودکان معلول بوجود آورد.
نیازهای مالی، اقتصادی، بخش عمده بودجه خانواده صرف هزینههای مربوط به غذا، پوشاک و وسایل کمک آموزشی میشود این نیازها برای خانوادهای که کودک معلول دارد و نیازمند خدمات پزشکی ویژه میباشد به مراتب شدیدتر است.
نیاز به راهنمایی در وظایف زندگی و خانواده والدین و سایر اعضای خانواده نیاز دارند که ناتوانی کودک خود را درک کنند و بپذیرند، که تقسیم کار توانایی حل مساله، فعالیتهای تفریحی، اکتساب مهارتهای اجتماعی ونظارت در امر برنامه ریزی آموزش کودک از جمله وظایف ما باشد (قصبه، ۱۳۸۴).
بسیار حائز اهمیت است که شما به عنوان والدین کودکان دارایی نیازهای ویژه با نوع احساسات خود برخورد با کودکانتان آشنا شوید. برای سازش با کودک خود نیاز دارید که احساس نسبتاً خوبی در مورد خود پیدا کنید. زندگی، ازدواج و کار شما ایجاب میکند تا حدی رضایتمندی را احساس کنید، ممکن است با توجه به این واقعیت که کودک ناتوان دارید احساس غم و ناراحتی کنید. اما نیازی نیست که کل زندگی شما را هالهای از غم فرا گیرد. بنابراین اجازه دهید بعضی از احساسات و روشهایی را که افراد در مواجهه با دشواریهایشان پیدا کردهاند مورد نظر قرار دهیم. احساساتی را که علاقمندیم دربارهی آنها صحبت کنیم همانهایی هستندکه تا حدودی احساسات «بد» و یا ناخوشایند محسوب میشوند مانند شوک،کرخی، گیجی، خشم، اوقات تلخی وگریه و زاری، غم، خجلت و گناه. افراد معمولاً در ابراز احساسات عادی خود دشواری چندانی ندارند، ولی اغلب از بروز احساسات بد وحشت دارند، البته عقیده ما این است که نباید تصور احساس بد را به خود راه دهیم (مفیدی، ۱۳۷۶).
ما عقیده داریم، این افراد دیگر هستند که نمیخواهند درباره مسایل و مشکلات ما اطلاع پیدا کنند، و نیز به این علت است که اصلاً کسی دوست ندارد احساس بد را تجربه کند. ما سعی میکنیم احساساتمان را مخفی کنیم و یا سعی در عادی جلوه دادن آنها داریم. طبیعی است که این احساسات از بین نخواهد رفت و هر چه طولانیتر نگهداشته شوند یا سرکوب گردند احتمال بیشتر نیز وجود دارد که بر زندگی خانوادگی خود ما، دوستان و همکاران اثر بگذارد (مفیدی، ۱۳۷۶).
بیان حقایق و ارائه اطلاعات صحیح و صادقانه به پدر و مادر کودک استثنایی بر اساس آخرین دانش و دستاوردهای علمی و تجربی در مورد شرایط خاص ذهنی یا جسمی کودکشان در نهایت، موجب رضایت و آسایش خاطر آنان خواهد بود گهگاه مادر و پدری با کودک خود که به روشنی دارایی عقب ماندگی ذهنی است مراجعه مینمایند. وقتی به آنها گفته میشود که چرا تاکنون بیجهت کودک را به حال انتظار در خانه نگه داشتهاید و اکنون کودک شما ۱۲ سال سن دارد ولی بایست سالها قبل به شرایط خاص ذهنی[۴] او پی برده باشید معمولاً در پاسخ میگویند ما خود نیز قبلاً حدس میزدیم زیرا که او مثل بچههای هم سن سال خود «به راه نیفتاد» حرف زدن را زمانی که انتظار میرفت شروع نکرد او را به دکتر بردیم دکتر گفت نگران مباشید چیزی نیست صبرکنید چند سال دیگر مثل بچههای دیگر میشود و … (افروز، ۱۳۸۴).
کامپتون (۲۰۰۵) در کتاب مقدمات روانشناسی مثبت گرا، این رشته را چنین تعریف کرده است: «به زبان عام، روانشناسی مثبتگرا نظریهها، پژوهشها و فنون مداخلهای روانشناسی را به منظور شناخت اجزای رفتار رضایتبخش سازگارانه، خلاقانه و عاطفی آدمی به کار میگیرد.»
از نظر داک ورث، استین و سلیگمن (۲۰۰۵) روانشناسی مثبتگرا مطالعه علمی تجارب آدمی و صفات مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده تغییر در افراد هستند.
از نظر کریس توفر پترسون در کتاب ”مقدمات روانشناسی مثبت گرا“، روانشناسی مثبت گرا، مطالعه علمی آنچه که زندگی آدمی را از تولد تا مرگ و در همه توقف گاههای بین این دو(تولد تا مرگ) درست به پیش میبرد. این رویکردی تازه در روانشناسی است که موضوعش اموری است که شرایط را برای زندگی ارزشمند میسازد. در زندگی همه انسانها فراز و فرودها و پستی و بلندیهایی هست؛ روانشناسی مثبتگرا فردها و ناگواریهای زندگی را نفی نمیکند. خوب و بد از دیدگاه این چنین روانشناسانی به یک میزان مورد توجهاند. اما نکته اینجاست که زندگی چیزی فراتر از اجتناب یا تلاش برای دوری از مسائل یا مشکلات است(پترسون، ۲۰۰۴: .۴؛ به نقل محمودی، ۱۳۸۹).
سلیگمن و چیکزنت میهای (۲۰۰۰) هدف روانشناسی مثبتگرا شروع تغییر در روانشناسی است؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبههای مثبت (ص.۵).
درمان بیماریهای روانی و رفع مشکلات روانشناختی
ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان
شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال
اصول و مفروضههای روانشناسی مثبت گرا در تقابل با روانشناسی معمول و به ویژه روانشناسی بالینی قرار دارند:
آدمی ماهیتی خوب و مثبت دارد.
اعمال و کردار آدمی ناشی از توانمندیها و منش(شخصیت) اخلاقی او هستند.
توانمندیها و منش آدمی دو شکل دارد و هر دو به یک اندازه بنیادی و مهماند- منش بد و منش نیک و فرشته خو.
سلیگمن (۲۰۰۲: ۱۲۵) مینویسد “از آنجا که تقریباً همهی این مفروضهها از روانشناسی قرن بیستم حذف گردید، داستان فراز و فرود آنها پس زمینه مفهوم منش خوبی است که به عنوان مفروضهی اصلی روانشناسی مثبتگرا در دیدگاههای من احیا شده است“.
سلیگمن و چیکزنت میهای (۲۰۰۰) و کامپتون (۲۰۰۵) ابعاد و حوزههای روانشناسی مثبتگرا را در سه سطح تعریف میکنند:
سطح ذهنی
سطح فردی
سطح گروهی
سطح ذهنی
روانشناسی مثبتگرا در سطح ذهنی در باره تجارب ذهنی ارزشمند است :
قناعت و خشنودی (در گذشته)، آسایش روانی (بهزیستی ذهنی)، امید و خوشبینی(به آینده و در بارهی آینده)،
غرقهگی[۵] و نشاط و شادی (در حال حاضر).
[۱]. American Assoctuon On Mental Retadstion
[۲]. Educable Mental Retared
[۳]. Halan et al.
[۴] . عقب ماندگی ذهنی یک مرض یا یک بیماری نیست بلکه شرایط خاص ذهنی است.
[۵]. Flow
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر