1,620 views
پیشینه تحقیق هورمون اوکسی توسین و نقش آن در انسان و تبلیغات و اهداف آن دارای ۴۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۵
هورمون اوکسی توسین ۷
بازاریابی ۱۵
مدیریت بازاریابی ۱۵
مدیریت آمیزه ی بازاریابی ۱۵
ابعاد گوناگون بازاریابی ۱۷
بازاریابی اجتماعی ۱۹
بازاریابی غیرانتفاعی ۱۹
بازاریابی خیرخواهانه ۲۰
تبلیغات ۲۲
انواع تبلیغات: ۲۴
اهداف تبلیغات : ۲۵
تأثیر تبلیغات ۲۵
آگهی خدمات عمومی : ۲۶
مؤسسات خیریه : ۲۸
قصد خرید ۳۱
اوکسی توسین : ۳۲
قصد کمک مالی : ۳۴
پیشینه داخلی ۳۵
پیشینه خارجی ۳۵
جمعبندی ۴۱
منابع ۴۳
۴- Barraza, J. A., McCullough, M. E., Ahmadi, S., & Zak, P. J. (2011). Oxytocin infusion increases charitable donations regardless of monetary resources. Hormones and Behavior, 60(2), 148-151.
۵- Kosfeld, M., Heinrichs, M., Zak, P. J., Fischbacher, U., & Fehr, E. (2005). Oxytocin increases trust in humans. Nature, 435(7042), 673-676.
۶- Hall, J. E. (2006). Guyton and Hall Textbook of Medical Physiology (11 ed.): Elsevier.
۸- Gaffey, A. E. (2012). Oxytocin effects on human affect and cognition. University of Notre Dame.
۱۱- A Bartz, J., & Hollander, E. (2006). The neuroscience of affiliation: forging links between basic and clinical research on neuropeptides and social behavior. Hormones and Behavior, 50(4), 518-528.
۱۵- Robbins, S. P., & Judge, T. A. (2009). Organizational Behavior.
۱۶-Snyder, E. E. (1990). Emotion and sport: a case study of collegiate women gymnasts. Sociology of sport journal, 7(3), 254-270
۱۷- سیدی, س. ح. (۱۳۸۷). موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها نوشته احد فرامرز قراملکی – رستم نوچه فلاح. آیین(۱۳), ۱۲۴-۱۲۴٫
۱۸- Carter, C. S., & Porges, S. W. (2013). The biochemistry of love: an oxytocin hypothesis. EMBO reports, 14(1), 12-16.
۱۹- De Vries, G., & Panzica, G. (2006). Sexual differentiation of central vasopressin and vasotocin systems in vertebrates: different mechanisms, similar endpoints. Neuroscience, 138(3), 947-955.
۲۰- de Vries, G. J., & Miller, M. A. (1999). .1 Anatomy and function of extrahypothalamic vasopressin systems in the brain. Progress in brain research, 119, 3-20.
۲۱- Carter, C. S. (2014). Oxytocin pathways and the evolution of human behavior. Annual review of psychology, 65, 17-39.
۲۲- Campbell, A. (2010). Oxytocin and human social behavior. Personality and Social Psychology Review, 14(3), 281-295.
۲۳- Sue Carter, C. (1998). Neuroendocrine perspectives on social attachment and love. Psychoneuroendocrinology, 23(8), 779-818.
۲۴- Blume, A., Bosch, O. J., Miklos, S., Torner, L., Wales, L., Waldherr, M., & Neumann, I. D. (2008). Oxytocin reduces anxiety via ERK1/2 activation: local effect within the rat hypothalamic paraventricular nucleus. European Journal of Neuroscience, 27(8), 1947-1956.
۲۵- Mantella, R. C., Vollmer, R. R., & Amico, J. A. (2005). Corticosterone release is heightened in food or water deprived oxytocin deficient male mice. Brain Research, 1058(1), 56-61.
۲۶- Olff, M., Frijling, J. L., Kubzansky, L. D., Bradley, B., Ellenbogen, M. A., Cardoso, C., . . . van Zuiden, M. (2013). The role of oxytocin in social bonding, stress regulation and mental health: An update on the moderating effects of context and interindividual differences. Psychoneuroendocrinology, 38(9), 1883-1894.
اخلاق را مجموعهای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کردهاند که بهصورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، بروز ظاهری پیدا میکند و بدین سبب گفته میشود که اخلاق را از راه آثارش میتوان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند. دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی میکنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا میکند و شیوع مییابد، بهنوعی به اخلاق جمعی تبدیل میشود که ریشهاش در فرهنگ جامعه میدواند و خود نوعی وجه غالب مییابد که جامعه را با آن میتوان شناخت (۱۷).
صفات شخصیتی و محیط هر دو بهطور مشترک موجب رفتار میشوند و محیط بیش از پیش مهم تشخیص دادهشده است بنابراین در روانشناسی جدید نیز شخصیت را چنین تعریف کردهاند: سازمان پویای جنبههای شناختی (تواناییهای ذهنی) عاطفی غیر شناختی (ارادی و غیرارادی) و فیزیولوژیک و شکل ظاهری هر فرد. این تعریف نشان میدهد که تعامل میان این سه تعیینکننده عمده، بر شکلگیری شخصیت اثر میگذارد. این سه تعیینکنندهها عبارتاند از میراث فیزیولوژیکی فرد، گروههایی که به آنها وابسته است و فرهنگی که در آن عضویت دارد.
انسان تنها آفرینندهای است که دارای احساسات توسعهیافته بهویژه درزمینهی رفتارهای فرا اجتماعی، اخلاقیات و کمک به هم نوعان خود است. نیاز به دانستن این نکته است که انسانها و تا حدودی در سطحی پایینتر بقیه آفرینندهها به چه دلایلی این رفتار اختیاری را انجام میدهند. آیا انجام این رفتارها فقط مربوط به مغز است یا با توجه به فعل و انفعالات شیمیایی درون بدن مانند هورمونها نیز است. پل زاک[۱] یکی از این پژوهشگرانی بود که در این زمینه به مطالعات زیادی پرداخت و یکی از علل این رفتار را به هورمون اوکسی توسین نسبت داد که نام آن را هورمون عشق[۲] یا مولکول عشق[۳] نهاد.
عشق عمیقاً زیستشناختی است که بسیاری از جنبههای زندگی انسان را در برمیگیرد و نیز تأثیرات عمیقی بر حالات فیزیکی و روحی دارد. یک قلب شکسته یا روابط ازهمگسیخته میتواند تأثیرات مهیبی داشته باشد. بدون عشق، انسانها در تربیت شدن و به کمال رسیدن با شکست روبرو میشوند حتی اگر دیگر نیازهای پایه را برآورده کنند. عشق تنها یک احساس نیست. یک فرایند زیستشناختی است که پویا و دوجانبه در چندین بعد است. برای مثال تعاملات اجتماعی بین اشخاص، فرایند فیزیولوژیکی و شناختی را راه میاندازد که بر حالات احساسی و روحی تأثیر میگذارد؛ و بهنوبه خود این تغییرات بر تعاملات اجتماعی آینده تأثیر میگذارد (۱۸).
غده به مجموعهای از سلولها که موادی را که جزو نیازمندیهای متابولیکی آنها نیست ترشح میکنند گفته میشود که به دو دسته غدد درونریز و برونریز تقسیم میشوند. غدد برونریز مواد ترشحی خود را به بیرون میریزد و غدد درونریز مواد ترشحی خود را به داخل میریزد. این غدد هورمونهای مختلفی ترشح میکند که بر روی سلولها، اندامها و عملکرد بدن اثر میگذارد.
هورمونهای درونریز بهوسیله غدد درونریز یا سلولهای خاصی به جریان خون آزاد میشوند و بر عملکرد سلولها و دیگر موقعیتهای بدن تأثیر میگذارند. هورمونهای درونریز بهوسیله جریان خون به سلولهای بدن حمل میشوند که شامل سیستمهای عصبی در بعضی نمونهها است، جایی که آنها به بعضی پذیرندهها[۴] متصل میشوند و شروع به انجام عکسالعملهایی میکنند. برخی از این هورمونها مانند هورمون رشد بر روی انواع مختلفی از سلولهای بدن تأثیر میگذارند زیرا بافتهای زیادی در بدن دارای پذیرندههای این هورمون میباشند (۶).
هورمون بهوسیله یک سلول یا گروهی از سلولها به داخل مایعات داخلی بدن ترشح شده و اثر کنترلی روی سلولهای دیگر بدن دارد. هورمونها به گیرندههای اختصاصی خود که روی سلول هدفشان قرار دارد متصل میشوند. اتصال هورمون به گیرنده موجب بروز پدیدههای مختلف در داخل سلول میشود. گیرندهها باید هورمون را از میان میلیونها مولکول دیگر که در معرض آن قرار دارند تشخیص دهند. برخی هورمونها اعمال موضعی (مربوط به محل خاصی در بدن) و برخی اعمال عمومیدارند.
اکنون دانسته شده است که:
-هر هورمون میتواند بر چندین سلول متفاوت اثر کند.
-هر سلول معین میتواند تحت تأثیر بیش از یک هورمون باشد.
-و هورمونها میتوانند اثرات مختلفی را در یک سلول یا سلولهای مختلف اعمال نمایند.
هورمونها به چند گروه شیمیایی تقسیم میشوند: هورمونهای استروئیدی، هورمونهای پروتئینی یا پپتیدی، هورمونهای آمینی و هورمونهای پروستانوئیدی.
ساخته شدن (سنتز) هورمونهای پروتئینی، شبیه ساخته شدن سایر پروتئینها است. این هورمونها در شبکه آندوپلاسمی ساخته میشوند و معمولاً در ابتدا به شکل پره پرو هورمون هستند. این پیش سازها در داخل شبکه آندوپلاسمی شکسته شده و به پرو هورمون تبدیل میشود، در دستگاه گلژی بسته بندی شده و در داخل وزیکولها (ساختارهایی کیسهمانند) به هورمون تبدیل میشود. هورمونهای پلی پپتیدی و پروتئینی تا زمان نیاز در وزیکولهای ترشحی ذخیره میشوند. هورمونهای استروئیدی معمولاً از کلسترول ساخته میشوند و انبار نمیشوند. اگرچه معمولاً ذخیره هورمونی بسیار اندکی در سلولهای تولیدکننده هورمون وجود دارد.
هورمونها بعد از آزاد شدن میتوانند بهصورت آزاد و یا متصل به پروتئینهای خاصی در گردش خون حمل شوند. هورمونهای محلول در آب (مثل پپتیدها و هورمون اپینفرین) در آب پلاسما حل شده و بهوسیله خود پلاسما منتقل میگردند. ولی هورمونهای استروئیدی و تیروئیدی و ویتامین D (ویتامین D نوعی هورمون است) در خون بهطور عمده به پروتئینهای موجود در پلاسما میچسبند و بهوسیله آنها در خون گردش میکنند و تا زمانی که از پروتئینهای پلاسما جدا نشده باشند غیرفعالاند. (چون نمیتوانند بهآسانی از دیواره مویرگها انتشار پیدا کنند و به سلولهای هدفشان دسترسی یابند) و میتوان آنها را بهعنوان ذخیره قلمداد کرد.
نیمهعمر هورمون در خون بهطور مستقیم با میزان اتصال به پروتئین ارتباط دارد. هورمونهایی که به پروتئینهای پلاسما میچسبند با سرعت بسیار آهستهتری از خون پاک میشوند و ممکن است برای چندین ساعت یا حتی چندین روز در خون باقی بمانند. بهعنوان مثال نیمهعمر هورمونهای استروئیدی غدد فوق کلیه، در گردش خون از ۲۰ تا ۱۰۰ دقیقه است. در حالی که نیمهعمر هورمونهای تیروئیدی که به پروتئین چسبیده اند ممکن است به درازای یک تا شش روز باشد. (نیمهعمر یک ماده شیمیایی مدت زمانی است که طول میکشد تا غلظت آن به نصف مقدار اولیه برسد).
هورمون اوکسی توسین یک پلی پپتاید است که از نه آمینواسید تشکیل شده و بهوسیله عصبهای ماگنو سلولی[۵] در هستههای پارا ونتریکولار هیپوتالاموس[۶]، هستههای سوپرا اوپتیک[۷] و در بیرون هیپوتالاموس[۸] در پایانههای استریا[۹] ساخته میشود (۱۹،۲۰)؛ و از غده هیپوفیز خلفی به داخل جریان خون آزاد میشود. عصبها در هر جای از اوکسی توسین بهعنوان میانجی عصبی استفاده میکنند.
اوکسی توسین مولکولی است که سطح آن در بدن بدون تحریک محرک بسیار پایین و نزدیک به صفر است. نیمهعمر آن ۳ دقیقه است و بهسرعت در دمای اتاق از بین میرود. اوکسی توسین در خون و مغز یافت میشود.
اوکسی توسین هسته مواد آناتومیکی و فیزیولوژیکی در تولید مثل پستانداران است و از مغز در برابر کمبود اکسیژن محافظت میکند. در طی دوره شیردهی و پرورش بعد از تولد و تعاملات اجتماعی بعدی، اوکسی توسین به توسعه جسمانی نئوکورتکس[۱۰] انسان و نیز یادگیری اجتماعی شکل میدهد. اوکسی توسین همچنین در تنظیم سیستم عصبی خودکاری[۱۱] نقش دارد. در طول دوره زندگی اوکسی توسین ممکن است در افزایش حساسیت اجتماعی و تعدیل کردن واکنش استرسورها نقش ایفا کند (۲۱). اوکسی توسین همراه است با کاهش استرس، افزایش در پیوستگی و تعلق به دیگران و بر حافظه و شناخت اجتماعی تأثیر میگذارد (۲۲). همچنین این اثرات در حیوانات قابل استنادتر است.
در تحقیقات قدیمی که بر روی اوکسی توسین انجامشده بیشتر بر روی تعادل نمک و مایعات (مانند اوسمولاریته خون) و انقباضات عضلات صاف تمرکز شده بود؛ اما از عملکردهای امروزه اوکسی توسین میتوان به نقش آن در وابستگی مادر به جفت خود در موشها اشاره کرد (۲۳). در پستانداران اوکسی توسین باعث فعالسازی انقباض عضلات دهانه رحم در حین تولد و شروع شیردهی میشود. همچنین مکیدن کودکان باعث تحریک آزاد شدن اوکسی توسین در نواحی مختلف مغزی در گوسفندان و موشهای مادر میشود.
به دلیل افزایش اوکسی توسین در حین استرس میتوان به اوکسی توسین بهعنوان هورمون استرس توجه بیشتری نشان داد (۱۱). اوکسی توسین بر روی جنبههای متنوعی از پاسخهای هورمونی تأثیر میگذارد. پژوهشهای آزمایشگاهی بر روی حیوانات نشان داده است که دستکاری کردن در میزان اوکسی توسین منجر به کاهش جنبههای رفتاری و فیزیولوژیکی فعالسازی عصبی وابسته به استرس میشود (۲۲). همچنین تحقیقات فراوانی بر روی موشها به تأثیرات کاهش اضطرابی اوکسی توسین اشاره شده است (۲۴،۲۵).
در سالهای اخیر توجه به اوکسی توسین در مجامع علمی به دلیل پیوندهای اجتماعی، تنظیم استرس و سلامتی ذهنی و همچنین در رسانههای جمعی که به نام هورمون عشق مشهور شده و عنوان علاج تنهایی، ترس، روابط بین زوجین و مشکلات جنسی تبلیغ میشود (۲۶).
همچنین پپینگ و تیمرمانس[۱۲] بحثی را آغاز کردند که از اوکسی توسین بهعنوان هورمون ورزش نیز نام برده شود که موجب احساسات مثبت و رفتار فرا اجتماعی همراه با عملکرد بهبودیافته در رسیدن به اهداف کلی میشود. از این رو سرمایهگذاری فزاینده در محیطهای کاری که روح تیمی را افزایش میدهد و موجب تقویت تحریک فردی میشود. در ورزشها، اظهارات عاطفی، پشتیبانیکننده تبادلات مستمر بین دادهها و حالات بین همتیمیها و رقبا است. حالات احساسی و ظاهری یک بازیکن بر سایر بازیکنان تأثیر میگذارد و این احساسات به آنها نیز منتقل میشود و بر حالات کلی تیم و عملکرد آن تأثیر میگذارد. این همگرایی بین حالات، عواطف و انتقال آنها به همه بازیکنان، عنصری کلیدی در اتحاد تیمی ست. اندازهگیری سطح هورمون ورزشکاران در حین مسابقه یک چالش منطقی است اما مطالعات پیشین نشان دادهاند که در شرایط کنترلشده، اوکسی توسین بر درک اجتماعی و همهگیر شدن احساسات (انتقال از یک بازیکن به بقیه بازیکنان) اثر میگذارد. همدلی[۱۳] بر توانایی شناختی دلالت دارد تا نقطهنظر اشخاص دیگر را بپذیرند، یا ظرفیت عاطفی برای سهیم شدن در تجارب احساسی دیگران است. همدلی شناختی کیفیتی مهم برای ورزشکار است که به آنها اجازه میدهد تا رفتار بقیه بازیکنان را پیشبینی کنند. نیز همدلی عاطفی کمک به همگرایی حالات و رفتار همتیمیها میکند. آزمون همدلی چندجانبه برای اندازهگیری همدلی استفاده میشود که از شرکتکنندگان خواسته میشود که عکسالعملهای عاطفی به محرکهای تصویری را رتبهبندی کنند؛ که به آنهایی که یک دوز مشخص از اوکسی توسین استنشاقی قبل از آزمون دادهشده بود همدلی بالاتری نسبت به گروه دارونما نشان دادند (۲۷).
[۱] – Paul zak
[۲] -Love hormone
[۳] – Love Molecule
[۴] – Receptor
[۵] – Magnocellular neurons
[۶] – PVN
[۷] – SON
[۸] – Hypothalamus
[۹] – Stria terminalis
[۱۰] – Neocortex
[۱۱] – Autonomic nervous system
[۱۲] – Pepping and Timmermans
[۱۳] – Empathy
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر