1,515 views
پیشینه تحقیق نظریه های شخصیت و الگوهای مربوط به سبک های فرزندپروری و مدل های تاب آوری دارای ۴۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱ شیوههای فرزندپروری ۵
۲-۱-۱ تعاریف شیوههای فرزندپروری ۵
۲-۱-۲ تاریخچه فرزندپروری ۶
۲-۱-۳ الگوهای مربوط به شیوههای فرزندپروری ۷
۲-۱-۳-۱ الگوی زیگلمن ۸
۲-۱-۳-۲ شیوههای فرزندپروری سیرز، مک کوبی، لوین ۹
۲-۱-۳-۳ الگوی بامریند ۱۰
۲-۲ ویژگیهای شخصیت ۱۲
۲-۲-۱ تعاریف ویژگیهای شخصیت ۱۲
۲-۲-۲ عوامل به وجود آورنده شخصیت ۱۳
۲-۲-۳ ساختار شخصیت ۱۳
۲-۲-۴ تاریخچه نظریه عاملی شخصیت ۱۵
۲-۲-۵ نظریههای شخصیت ۱۶
۲-۲-۵-۱ نظریه یونگ ۱۶
۲-۲-۵-۲ نظریه عاملی آیزنک ۱۷
۲-۲-۵-۳ نظریه عاملی شخصیتی نئو ۱۸
۲-۲-۵-۳-۱ شاخص روان آزرده گرایی ۱۹
۲-۲-۵-۳-۲ شاخص برون گرایی ۲۰
۲-۲-۵-۳-۳ شاخص گشودگی ۲۰
۲-۲-۵-۳-۴ شاخص با وجدان بودن ۲۱
۲-۲-۵-۳-۵ شاخص موافق بودن ۲۱
۲-۳ تاب آوری ۲۲
۲-۳-۱ تعاریف تاب آوری ۲۲
۲-۳-۲ روان شناسی مثبتگرا و تاب آوری ۲۳
۲-۳-۳ انواع تاب آوری ۲۴
۲-۳-۳-۱ تاب آوری عمومی ۲۴
۲-۳-۳-۲ تاب آوری حقیقی ۲۵
۲-۳-۳-۳ تاب آوری تلقیحی ۲۵
۲-۳-۴ مدلهای تاب آوری ۲۶
۲-۳-۴-۱ مدل گارمزی ۲۶
۲-۳-۴-۲ مدل تاب آوری فلچ ۲۷
۲-۳-۵ خصوصیات تاب آوری ۲۷
۲-۳-۶ عوامل موثر بر تاب آوری ۲۹
۲-۳-۶-۱ ویژگیهای افراد تاب آور ۲۹
۲-۳-۶-۲ نقش محیط در تاب آوری ۳۰
۲-۳-۶-۳ خودکارآمدی در افراد ۳۱
۲-۳-۶-۳-۱ دستاورد های عملکرد ۳۲
۲-۳-۶-۳-۲ تجربههای جانشین ۳۳
۲-۳-۶-۳-۳ ترغیب کلامی ۳۳
۲-۳-۶-۳-۴ حالتهای فیزیولوژیک ۳۴
۲-۳-۷ راههای ارتقاء تاب آوری ۳۴
۲-۳-۷-۱ مهارت در حل مساله ۳۴
۲-۳-۷-۲ کفایت اجتماعی ۳۵
۲-۳-۷-۳ نگاه رو به آینده ۳۶
۲-۳-۷-۴ نقش والدین ۳۷
۲-۳-۸ راهکارهای عملی برای افزایش تاب آوری ۳۷
۲-۳-۹ اهمیت تاب آوری در دوره نوجوانی ۳۸
۲-۴ پیشینه ۳۹
۲-۴-۱ تاب آوری ۳۹
۲-۴-۲ فرزند پروری ۴۱
۲-۴-۳ ویژگیهای شخصیت ۴۲
منابع ۴۳
محمدی، م.، ۱۳۸۴، بررسی عوامل موثر بر تاب آوری در افراد در معرض مواد، رساله دکتری، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
شریعتمداری، ع.، ۱۳۷۶، روان شناسی تربیتی، تهران، امیر کبیر، ص. ۱۳۲
مککری، ر.، کاستا، پ.، ۱۹۹۲، روانشناسی شخصیت بزرگسالی، ترجمه گروسی فرشی، ۱۳۸۱، تبریز، جامعه پروژه، ص. ۱۴۲
کرلینجر، ف.ان.، ۱۳۸۱، مبانی پژوهش در علوم رفتاری، ترجمه شریفی- نجفی زند، تهران، نشر سمت، ص. ۱۶۵
گروسی فرشی، ت.، ۱۳۸۰، رویکردهای نوین در ارزیابی شخصیت (کاربرد تحلیل عامل در مطالعات شخصیت)، تبریز، نشر جامعه پروژه، ص. ۹۴
گروسی فرشی، میرتقی. (۱۳۸۰) .رویکردهای نوین در ارزیابی شخصیت. تبریز: نشر جامعه پروژه دانیال
برک، ل.، ۱۳۸۳، روان شناسی رشد، ترجمه سید محمدی، ی.، تهران، ارسباران، ص. ۳۴۵
بشارت، م.ع.، ۱۳۸۷، ویژگیهای روان سنجی فرم فارسی مقیاس تاب آوری، مجله علوم روان شناختی، چاپ اول، ص ۹۳-۸۹
جوادی، ر.خ.، آقابخشی، ح.، رفیعی، ح.، عسگری، ع.، بیان معمار، ا.، عبدی زرین، س.، ۱۳۹۰، رابطه کارکرد خانواده و تاب آوری در برابر مواد در دانش آموزان پسر دبیرستانی مدارس پر خطر، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره ۲۱، ص. ۴۲۱
جوکار، ب.، اقدامی، ز.، حسین چاری، م.، ۱۳۸۹، پیش بینی تاب آوری بر اساس جهت گیری مذهبی (اسلامی) دانشجویان، مجموعه مقالات ۵سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، ص. ۶۷
حدادی، پ.، بشارت، م.ع.، پور بهلول، س.، ۱۳۸۹، تاب آوری، آسیب پذیری و سلامت روانی، مجموعه مقالات روان شناسی ایران، ص. ۲۶۴
خزائلی، پ.، ۱۳۸۶، تاب آوری، ظرفیت غلبه بر دشواری ها، پایداری ها و بهسازی خویشتن، مرکز مشاوره دانشجویی معاونت و معاونت دانشجویی و فرهنگی
خسروی، ص.، موسوی، ح.، طاهر نژاد، ح.، کلانتری، م.، آگنج، ن.، ۱۳۸۹، تاثیر الگو های ارتباطی خانواده بر تاب آوری دانشجویان، مجموعه مقالات ۵ سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان ص. ۱۰۱
منظور از شیوه های فرزندپروری والدین، نحوه ارتباط و طرز برخورد والدین نسبت به فرزندان، احساسات و علاقه آنها به یکدیگر و چگونگی دخالت یا عدم دخالت آنها در کارهای مهم و همکاری آنها است (شریعتمداری، ۱۳۷۶).
رابطه بین کودکان و والدین وسایر اعضای خانوده را میتوان به عنوان نظام یا شبکهای از روابط دانست که در کنش متقابل با یکدیگراند (برون فن برنر[۱]، ۱۹۷۹؛ به نقل از برک، ترجمه محمدی، ۱۳۸۳).
روابط والدین و فرزندان یا به عبارت دیگر شیوههای فرزندپروری در بین گروههای اجتماعی ابعاد مختلفی دارد و فقط شامل تغییرات یک نواخت نمیشوند. به طوری که ممکن است والدین هم فرزندان خود را دوست بدارند و هم آنها را طرد نمایند. یا اینکه در عین دوست داشتن آنان، در انضباط سختگیری کنند. پاسخ فرزند نیز صرفأ به یک جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها ارتباط پیدا نمیکند بلکه ماحصل ترکیب عوامل مختلف میباشد. هر چند پیشبینی ویژگیهای بعدی بر مبنای روشهای خاص فرزندپروی بسیار دشوار است (افروز، ۱۳۷۱).
لاپلانتین[۲] (۲۰۰۰) در پژوهشی دریافت که وجود شیوههای فرزندپروری سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گرو یک نکته اساسی است؛ یعنی خانودههایی که فرزندان آنان در سلامت روان کامل به سر میبرند، یک نکته مشترک در شیوههای تربیتی خود اعمال میکنند و آن عبارت است از «حضور والدین در جمع خانواده و داشتن رابطه آموزشی و نیز وجود ارتباط کلامی مؤثر با فرزندان» (لاپلانتین، ۲۰۰۰).
رابطهی والدین اعم از آموزشی یا غیر آموزشی با فرزندان، رابطه یکسان و بر طبق یک الگو و یک مدل خاص نیست. براساس تحقیقی در فرانسه، این مدل در ارتباط با طبقه اجتماعی خانواده میباشند (ژیفو، لوواسور[۳]، ۱۹۹۵).
بدون تردید میتوان گفت یک مدل فرزندپروری در همه خانوادهها وجود ندارد، بلکه به تعداد خانودهها روشهای فرزندپروری وجود دارد (کاستلان[۴]، ۱۹۹۸).
بین کشورها و گروههای مختلف اجتماعی به تفاوتهای چشمگیری در زمینه شیوههای فرزندپروری برمیخوریم. در آمریکا حتی در میان خانوادههای طبقه متوسط هر از چندگاهی نوساناتی در نگرش افراد نسبت به مسائلی نظیر آموزش آداب توالت رفتن، برنامه زمانی، تغذیه طفل، تغذیه با شیر مادر مقابل استفاده از شیشه پستانک و سهلگیری در مقابل سختگیری دیده میشود. در سه دهه اول قرن حاضر میلادی، روشهای فرزندپروری تا حدود زیادی خشن و خشک بودهاند. در آن زمان به والدین توصیه میشد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند، (اعم از اینکه گرسنه باشند یا نباشند) و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملأ خشک تا حدود زیادی زیر نفوذ مکتب رفتارگرایی بود.
این دیدگاه عینی، کنترل شده و غیر عاطفی در زمینه فرزندپروری به شکل مضحک و اغراق آمیزی در نقل قول زیر از جان واتسون[۵] بیانگذار مکتب رفتارگرایی به خوبی نمایان است: «برای تربیت کودک، شیوه معقولی وجود دارد، با بچه طوری رفتار کنید که گویی بزرگسال کم سن و سال است. با نهایت دقت به اول لباس بپوشانید و حمامش کنید. با او با شیوه عینی و با استواری ملاطفتآمیزی رفتار کنید. هرگز او را در آغوش نگیرد و روی زانوی خود ننشانید. اگر ناچار شدید، فقط در موقع شب خوش گفتن، یک بار پیشانی او را ببوسید.» (واتسون، ۱۹۲۸، به نقل از اتکینسون و دیگران[۶]، ۱۹۸۳؛ ترجمه براهنی و دیگران، ۱۳۷۳).
در دهه ۱۹۴۰ میلادی روند شیوههای فرزندپروری در جهت سهلگیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شد. در این دهه نظریههای فرزندپروری زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت. مکتبی که در آن بر امینت عاطفی کودک و زیانهای ناشی از کنترل شدید تکانههای طبیعی او تأکید میشد. تحت راهنماییهای دکتر بنیامین اسپاک[۷] به والدین توصیه شد که از شّم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامههای انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنان و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. به نظر میرسد در حال حاضر شاهد نوسانی در جهت عکس هستیم. چنین مینماید که امروزه والدین احساس میکنند که سهلگیری، پاسخ مشکل آنها نیست و قواعد خشک و مستبدانه گذشته هم کارایی خود را از دست داده است (اتکینسون و دیگران، ۱۹۸۳؛ ترجمه براهنی و دیگران، ۱۳۷۳).
در روش جدید فرزندپروری توصیه میشود که کودک هم در رفتار و هم در احساست خویش به کمک بزرگسالان نیازمند است. والدین باید به کودک فرصت دهند تا درباره احساسات و نگرشهای منفی خود، بدون ترس و واهمه صحبت کنند. باید رفتارهای نامطلوب کودک را مورد سرزنش قرار دهند، نه خود کودک را. بنابراین احساس احترام به فرزند در شیوههای اعمال انضباط باید محفوظ بماند. محدودیتها نباید به طور مطلق بیان شوند و والدین باید از طرح محدودیتهای دوگانه و نا مشخص خودداری کنند و محدودیتها را با هدفهای تربیتی و سالمسازی شخصیت کودک اعمال نمایند (اتکینسون و دیگران، ۱۹۸۳، ترجمه براهنی و دیگران، ۱۳۷۳).
در این بخش به سه مدل از شیوه های فرزندپروری که به صورت جداگانه توسط زیگلمن[۸]، سیرز[۹] و بامریند ارائه شده، میپردازیم. در این الگوها شیوههای مختلف فرزندپروری جداگانه مورد بحث قرار گرفته است.
زیگلمن (۱۹۹۹) روشهای ارتباطی والدین و فرزندان را به چهار قسمت کلی تقسیم کرده است.
والدین مقتدر
والدین سهلگیر
والدین مستبدانه
والدین مسامحهگر
والدین مقتدر، به فرزندان خود استقلال و آزادی فکری میدهند، و آنها را تشویق میکنند و نوعی محدودیت و کنترل را بر آنها اعمال میدارند. در خانوادههایی با والدین مقتدر، اظهار نظرها و ارتباط اخلاقی وسیع در تعامل کودک و والدین وجود دارد و گرمی و صمیمیت نسبت به کودک در سطح بالا است. کودکان دارای چنین والدینی متکی به نفس هستند، با همسالان روابط دوستانه دارند، با فشار روانی به خوبی مقابله میکنند، شاد و پر انرژی هستند (ماسن و دیگران، ۱۹۷۳؛ به نقل از محرابی، ۱۳۸۴).
والدین سهلگیر، نسبت به آموزش رفتارهای اجتماعی سهلانگار هستند، نظم و ترتیب و قانون کمی در این خانوادهها حاکم است و پایبندی اعضا به قوانین و آداب اجتماعی بسیار کم است. تزلزل در چنین خانوادهایی به چشم میخورد و این تزلزل باعث بی بندوباری کودکان شده و موجب میشود که آنان احساس مسئولیت نکنند. از ویژگیهای فرزندان رشدیافته در چنین خانوادههایی، مقاومت ولجبازی در مقابل بزرگسالان است. دارای اتکّا به نفس پایینی هستند، زود خشمگین و زود خوشحال میشوند، تکانشی و پرخاشگر هستند، و در مقابله با فشارهای روانی دچار مشکل میشوند.
والدین مستبدانه، خود را به صورت انعطافپذیری تحمیل میکنند. از نظر تربیتی، خشن و تنبیهگر بوده و با رفتار بد مقابله میکنند و کودک بد رفتار را تنبیه مینمایند. ابراز محبت و صمیمیت آنها نسبت به کودکان در سطح پایینی است، عقاید فرزندان را جویا نمیشوند. فرزندان دارای چنین والدینی، ثبات فکری و روحی ندارند و خویشتن را بدبخت میپنارند، آنها زود ناراحت میشوند و در برابر فشارهای روانی آسیب پذبراند.
[۱] – Bronfen brener
[۲] – Laplantine
[۳] – Giffo & Levasseur
[۴] – Castellan
[۵] – Jan Watson
[۶] – Atkinson and et al.
[۷] – Benyamin Spake
[۸] – Sigelman
[۹] – Siars
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر