3,100 views
پیشینه تحقیق توسعه ، مفهوم ، انواع و ابعاد آن و نظریه های توسعه و ارتباطات دارای ۹۰ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱-مقدمه۵
۱-۲-بخش اول – مرور تاریخی توسعه۸
۱-۲-۱-تاریخچه مفهوم توسعه۸
۱-۲-۲-توسعه و مکتب نوسازی۱۱
۱-۲-۳-توسعه و مکتب وابستگی۱۳
۱-۲-۴-توسعه و مکتب رهایی بخش۱۴
۱-۲-۵-ارتباطات و توسعه۱۵
۱-۲-۶-روزنامه نگاری برای توسعه۱۷
۱-۲-۷-طبقه بندی مقوله های توسعه و ارتباطات از جنگ جهانی دوم به بعد۱۸
۱-۲-۸-توسعه در ایران۲۱
۱-۳-بخش دوم – مرور مفهومی۲۳
۱-۳-۱-تعریف توسعه۲۳
۱-۳-۱-۱-رشد و توسعه۲۷
۱-۳-۱-۲-تغییر اجتماعی و توسعه۲۹
۱-۳-۱-۳-توسعه نیافتگی۳۰
۱-۳-۱-۴-نوسازی و توسعه۳۰
۱-۳-۱-۵-توسعه پایدار۳۱
۱-۳-۱-۶-توسعه انسانی۳۱
۱-۳-۱-۷-ارتباطات توسعه۳۲
۱-۳-۲-انواع توسعه۳۴
۱-۳-۲-۱-توسعه متوازن و توسعه نامتوازن۳۴
۱-۳-۲-۲-توسعه از بالا و توسعه از پایین۳۴
۱-۳-۲-۳-توسعه درونزا و برونزا۳۵
۱-۳-۳-ابعاد توسعه۳۵
۱-۳-۳-۱-توسعه اقتصادی۳۶
۱-۳-۳-۲-توسعه سیاسی۴۰
۱-۳-۳-۳-توسعه اجتماعی۴۶
۱-۳-۳-۴-توسعه فرهنگی۴۹
۱-۴-بخش سوم – مرور نظری۵۳
۱-۴-۱-مقدمه۵۳
۱-۴-۲-نظریه نوسازی۵۴
۱-۴-۲-۱-نوسازی و ارتباطات۵۷
۱-۴-۲-۲-مدل نظری دانیل لرنر۵۸
۱-۴-۲-۳-اشاعه نوآوریها۶۱
۱-۴-۳-نظریات انتقادی۶۴
۱-۴-۳-۱-نظریه وابستگی۶۴
۱-۴-۳-۲-وابستگی و ارتباطات۶۷
۱-۴-۴-رویکرد الهیات رهایی بخش و توسعه۶۸
۱-۴-۵-رویکرد اجتماع محور و توسعه۶۹
۱-۴-۵-۱-دیدگاه مجید تهرانیان۷۰
۱-۴-۵-۲-دیدگاه آمارتیا سن درباره توسعه۷۳
۱-۴-۶-نظریه رسانه های توسعه بخش۷۵
۱-۵-بخش چهارم : مرور تجربی۷۷
۱-۵-۱-پژوهشهای خارجی۷۷
۱-۵-۲-پژوهشهای داخلی۸۰
فهرست منابع و مآخذ۸۴
– خانیکی، هادی، قدرت٬جامعه مدنی و مطبوعات. تهران: طرح نو٬ ۱۳۸۱ .
– خانیکی، هادی، ارتباطات توسعه، کاوشی در تعاریف مسئله بنیاد، فصلنامه رسانه، سال شانزدهم، شماره ۴، ۱۳۸۴٫
– خانیکی، هادی، بنیانهای مطالعات ارتباطات و توسعهی ملی در ایران، نشریه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، زمستان ۱۳۸۳ و بهار ۱۳۸۴ – شماره ۲۸ و ۲۹٫
– غفاری، غلامرضا، جامعه شناسی تغییرات اجتماعی. انتشارات لویه، ۱۳۸۳٫
– سراینواس آر. ملکات و لزنی استیوز، ارتباطات و توسعه در جهان سوم، ترجمۀ شعبانعلی بهرامپور، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۸٫
– مولانا، حمید، گذر از نوگرایی، ترجمۀ یونس شکرخواه، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ۱۳۷۱٫
– نقیب السادات، سید رضا، راهنمای عملی آماده سازی طرح تحقیق در روش تحلیل محتوا، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و معارف، ۱۳۸۴
– هریسون، دیوید، جامعه شناسی نوسازی و توسعه، ترجمۀ علیرضا کلدی، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، ۱۳۷۶
– هولستی، ال. آر. تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی.ترجمه نادر سالار زاده امیری. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی. چاپ اول،۱۳۷۳.
– نراقی، یوسف، جامعه شناسی توسعه، تهران: نشر فروزان روز، ۱۳۸۰٫
– یونسکو، فرهنگ و توسعه، ترجمۀ نعمت الله فاضلی و محمد فاضلی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۶٫
– روشه، گی، تغییرات اجتماعی و توسعه. ترجمۀ منصور وثوقی تهران، نشر نی، ۱۳۷۲٫
– سریع القلم، محمود، عقل و توسعه یافتگی، انتشارات سفیر، ۱۳۷۶٫
– بشیریه، حسین، موانع توسعه سیاسی در ایران. تهران: گام نو، چاپ هفتم، ۱۳۸۸٫
ما در عصری زندگی میکنیم که رسانهها به طور فزاینده با زندگی روزمره مردم تنیده شدهاند. آنها با نقشهایی که در حیطه خبر رسانی، اطلاع رسانی، آموزش و پر کردن اوقات فراغت ایفا میکنند خلأهایی چون خلأ آگاهی، تفریح و نیاز به دانش را تا حد قابل توجهی برای بشر امروز پر میکنند. پس از جنگ جهانی دوم، با شروع بحثهای علمی در مورد توسعه و همچنین گسترش روزافزون فناوریهای جدید ارتباطی، محققان و برنامه ریزان توسعه توجه ویژه ای را نسبت به نقش اساسی رسانهها در توسعه کشور های موسوم به جهان سوم مبذول داشتند و از همین منظر مفاهیم و نظریات تازه ای را در حوزه ارتباطات و توسعه خلق کردند.
در اهمیت تحقق امر «توسعه»[۱] باید گفت که کشورها از طریق دست یافتن به آن میتوانند جایگاه خود را در نظام جهانی تغییر دهند در حالی که بازماندن از آن با تقلیل جایگاه کشورها در سلسله مراتب قدرت و ثروت جهانی همراه است. بنابراین کشورهای توسعه نیافته تلاش میکنند تا با تدوین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت و استفاده از ابزار و امکانات گوناگون، خود را در مسیر توسعه ای پایدار قرار دهند.
امروزه تعریف توسعه مانند آنچه که «آرتور لوئیس» برندۀ جایزۀ نوبل در رشتۀ اقتصاد میگوید، دیگر گسترش تدریجی بخش مدرن و کاهش تدریجی بخش سنتی، نیست (بهشتی،۱۳۸۳: ۲). در تعریفهای جدیدتر، سنتهای یک کشور نه تنها مانعی برای توسعه به حساب نمیآیند بلکه میتوانند در روند توسعه نقشی موثر ایفا کنند. بدین گونه، امروزه پارامتر های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، در توسعه پذیرفته شده است. اگرچه در طی ۷۰ سال اخیر، برنامه ریزیهای توسعه با فراز و فرودهای فراوانی در مورد اینکه «توسعه واقعاً چیست؟» مواجه بوده است. از توجه صرف به شاخصهای اقتصادی در «مکتب نوسازی» گرفته تا اولویت قرار دادن معنویات در «مکتب رهایی بخش»، همه تفاوتهای مفهومی را در حیطه توسعه نشان میدهند. با وجود اختلافاتی که در مبانی نظری این مکاتب وجود دارد همه آنها به نقش رسانهها به عنوان اهرمی که روند توسعه را تسهیل میکند، تأکید و توجه ویژه ای دارند. از آنجا که توسعه انسانی و پایدار نیازمند مشارکت همه افراد جامعه است، رسانه های فراگیر و با نفوذی چون رادیو، تلویزیون و مطبوعات میتوانند راه را برای آموزش همگانی و مشارکت فعال افراد در روند توسعه تسهیل نمایند که از این نقش رسانهها با نام «ارتباطات تسهیل کنندۀ توسعه» نیز یاد میشود. بنابراین وسایل ارتباط جمعی از آن دوران نقش دوگانه ای را در برنامه ریزیهای توسعه بر عهده گرفتند. از یک سو رشد کمی و کیفی رسانهها خود به عنوان یکی از شاخصهای توسعه به حساب میآید و از سوی دیگر آنها به عنوان ابزاری برای آموزش همگانی، آگاهی بخشی و مشارکت، میتوانند تأثیر مثبتی در روند توسعه داشته باشند.
اهمیت نقش رسانهها در توسعه، یا به عبارت بهتر ارتباطات و توسعه زمینه ساز تحقیقات بسیاری شده است. یکی از مهمترین پژوهشها در این زمینه توسط «دانیل لرنر[۲]» انجام شده است. وی که نتایج پژوهش خود را در کتابی به نام گذر از جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه به چاپ رسانید معتقد است که نو سازی از چهار مرحله شهر نشینی ← سوادآموزی ← استفاده از وسایل ارتباط جمعی میگذرد که این مراحل نیز به نوبه خود به ← مشارکت فعالانه مردم در زندگی سیاسی میانجامد.
از دیگر تحقیقات برجسته در این زمینه، پژوهشی است که توسط «اورت ام. راجرز[۳]» و «اف. فلوید شومیکر»[۴] انجام گرفته است. هدف اصلی تحقیق آنها ضرورت ارتباط برای تغییر اجتماعی است. تغییر اجتماعی فرایندی است که طی آن، در ساختار و کارکرد نظام اجتماعی، دگرگونی به وقوع میپیوندد. آنها سه فرایند متوالی ابداع، نشر و پیامدها را در تغییر اجتماعی ضروری میدانند. (راجرز و شومیکر،۱۳۷۶: ۴۶). به عقیده آنها عناصر اصلی نشر عبارت است از :۱- نوآوری ۲- که توسط کانالهای معینی ۳- در بعد زمان ۴- میان اعضای نظام اجتماعی منتشر میشود و نوآوری عبارت است از ایده، روش و یا وسیله ای که توسط فرد، جدید تلقی میشود (راجرز و شومیکر، ۱۳۷۶: ۴۷).
در مقابل نظریات لرنر و راجرز که نقش رسانه های جمعی را در سیاستهای توسعه موثر ارزیابی کردهاند، کسانی چون «الکس اینکلس»[۵] در تبیین نقش ارتباطات در نوسازی، حد تأثیر گذاری رسانههای جمعی را بسیار پایین میآورد. به نظر او اولاً رسانهها تنها ابزارهای مکانیکی هستند که نقش آنها بستگی به پیامهای منتشره از سوی آنها دارد و ثانیاً زمینهها و تصورات قبلی مخاطبان در انتخاب پیام عامل عمده است. حتی اگر رسانهها دارای برنامههایی باشند که بتوان آنها را نوساز نامید، توانایی پیام گیران را در انتخاب پیامهای مورد علاقه خود نباید نادیده گرفت. مردم اصولاً به چیزهایی توجه میکنند که برایشان جالب است و آن دسته از پیامها را که دور از ذهن یا متعارض با سنن موروثی و معتقدات خود مییابند به دور میریزند. از این رو تأثیرات ارتباطات همگانی در ایجاد تغییر اساسی در نگرشها و ارزشها ممکن است بسیار کمتر از آن باشد که بسیاری تصور میکنند. با این همه اینکلس میپذیرد که رسانه های جمعی دارای تأثیری مستقل بر افراد جامعه هستند (خانیکی ،۱۳۸۱ : ۱۲۸).
در این بخش تاریخچه مفهوم توسعه، نظریات مربوط به آن و همچنین مختصری از تاریخ توسعه در ایران را مرور خواهیم.
توسعه به عنوان یک مفهوم، اساساً از سوی ابنخلدون متفکر مسلمان مسائل اجتماعی (۱۴۶۰ – ۱۳۳۲) در کتاب «مقدمه» (مقدمهای بر تاریخ) مطرح شد. ابنخلدون تونسی، که پارهای وی را بنیانگذار جامعهشناسی و جمعیتشناسی میدانند از اصطلاح عربی «العمران» برای تشریح علم نوین توسعه یا «علم الجامعه» که همان جامعهشناسی است استفاده کرده است. وی مفهوم توسعه را برای بررسی علل تکامل تاریخی بکار برده است، عللی که وی آنان را در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جوامع جستجو میکرد. وی واژهی توسعه را در عامترین شکل و در اشاره به تحولات مکانی و زمانی جوامع بکار میبرده است. بنابراین از نظر ابنخلدون علم تحول و تطور و یا جامعهشناسی (علمالعمران) در بستر علمی خویش به تاریخ مربوط است زیرا این علم طریقهای برای بررسی و درک تاریخ بوده است. آثار ابنخلدون طی دو قرن، تنها تحلیل همهجانبه از تحولات و سازمانهای اجتماعی به شمار میآمد. با آغاز قرن هفتم و سپس در قرنهای نوزدهم و بیستم بود که فیلسوفان، متفکران امور اجتماعی، اقتصاددانها و جامعهشناسان اروپا به مفهوم وسیع توسعه پرداختند. توجه به توسعه در این دوران از زاویه تغییر شکل جامعه «روستایی، گروهی و کشاورزی» به جامعه «شهری، خردگرا، قراردادی» صورت گرفت و در عین حال توجه به سیستم صنعتی دولت – ملت نیز در مرحله بعد از آن قرار داشت (مولانا،۱۳۷۱: ۲۹-۳۱).
به طور کلی، سابقه مباحث «توسعه» به عنوان یک موضوع علمی و مشخص به بعد از جنگ جهانی دوم بر میگردد. هر چند که در تاریخ نظریههای توسعه، بعضی آن را تا اولین مباحث علوم اجتماعی در اوایل قرن بیستم و حتی قرن نوزدهم ردیابی میکنند (سو،۱۳۷۸: ۱۱).
پس از پایان جنگ جهانی دوم، مفهوم توسعه به عنوان مفهومی برای اطلاق به تغییرات بین المللی، نهادی، فردی و همچنین اصطلاحی به جای پیشرفت، به کار رفت. در واقع نیاز به بازسازی کشورهای آسیب دیده در جنگ جهانی و رهایی بیشترین بخش جهان سوم از یوغ استعمار ازجمله دلایل عمده برای اولویت قرار دادن برنامه های توسعه در این کشورها و در نتیجه، گسترش مبانی نظری این مفهوم بوده است. لازم به ذکر است که اصطلاح توسعه در دههی ۱۹۴۰ و به ویژه در دو دههی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ با مفاهیمی چون رشد، نوگرایی، دموکراسی، خلاقیت، صنعتی شدن و پارهای از تغییرات تاریخی و تکوینی مربوط به غرب، مترادف بود. اصطلاحی که ابتدا توسط پژوهشگران و سیاستگذاران آمریکایی محبوبیت یافت و سپس به سرعت به اروپا و به ویژه به کشورهای کمتر صنعتی جهان معرفی شد (مولانا،۱۳۷۱: ۲۴).
در این میان، تولد سازمان ملل متحد و مؤسسه های گوناگون اجرایی پس از جنگ جهانی، نقطه عطفی در آغاز رسمی اعطای کمک به توسعه کشورهای جهان سوم محسوب میشود. به طوری که سازمان ملل متحد، دهۀ ۱۹۶۰ را «نخستین دههی توسعه» نامید و هدفهایی را برای رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه معین کرد. این هدفها معرف موسسههای کلیدی سازمان ملل در حوزه یاریرسانی، که بانک جهانی در صدر آنان قرار دارد، به شمار میآمدند و با هدفهای سازمانهای تازه تشکیل شدهی کمک دهنده و کمک گیرنده عمدتاً هماهنگی داشتند (ملکات و استیوز، ۱۳۸۸ :۶۳).
در راستای این یاری رسانی، در سال ۱۹۴۱ وینستون چرچیل و فرانکلین روزولت، منشور آتلانتیک شمالی را به امضاء رساندند. آنان در این منشور کلیات برخی از اصول مشترکی را به اجمال بیان کردند. اجرای این برنامه دارای کارکرد خدمات رسانی است و در درجهی اول به منزله یک بنگاه تأمین اعتبارات مالی برای همکاریهای فنی فعالیت میکند. این نهاد، همکاریهای خارج از کشورها را به درخواست هر یک از دولتها هماهنگ میکند. نکتهی مهم اینجاست که وظیفه و اختیارات برنامهی توسعهی ملل متحد ارتقای پیشرفت انسانها با هدف کمک به کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به اعتماد به نفس از طریق سازندگی و تقویت توانایی ملتهایشان است. مفهوم «ارتباطات حامی توسعه»[۱] نیز نخستین بار در چارچوب همین نهاد در دههی ۱۹۶۰ به وسیله «ارسکین چایلدرز»[۲] مطرح شد که به موجب این ایده، نوعی تکلیف مدیریتی به برنامهی توسعه ملل متحد تفویض شد (ملکات و استیوز،۱۳۸۸: ۵۲-۵۳ و ۵۶) .
[۱] Development Support Communication
[۲] Erskine Childers
[۱] Development
[۲] Daniel lerner
[۳]Rogers
[۴] Shomiker
[۵] A. Inkeles
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر