پیشینه تحقیق معرفت شناسی توسعه سیاسی در سنت غربی دارای ۵۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل ۱ـ مقدمه و پیشینه ۴
مقدمه ۴
پیشینه ( کتابها، مقالات، طرحهای تحقیقی، پایان نامهها) ۵
فصل ۲ـ مبانی شناخت اندیشه و معرفت در نظریه سیاسی ۱۸
۱-۲- مبانی شناخت اندیشه ۱۸
۱ـ۲ـ ۲ ـ معرفتشناسی (Epistemology) ۲۱
۲-۲- نقش وجوه معرفتی در نظریه سیاسی ۲۲
۲ـ۲ـ۲ ـ هستیشناسی (Ontology) ۲۳
۳ـ۲ـ۲ ـ انسانشناسی (Anthropology) ۲۳
۴ـ ۲ ـ۲ ـ اخلاق و معنویت ۲۶
۳-۲- الگو ۲۷
فصل ۳ـ معرفت شناسی توسعه سیاسی در سنت غربی ۲۸
۱ـ۳ـ «توسعه» و تطورات تاریخی و مفهومی آن ۲۸
۲ـ۳ـ معرفت شناسی توسعه سیاسی ۳۳
۱ـ۲ـ۳ـ ماهیت توسعه سیاسی در سنت غربی ۳۴
۲ـ۲ـ۳ـ مبانی نظری و معرفتی ۳۵
۳ـ۲ـ۳ـ نظریهها (توالیها، چالشها و موقعیتها) ۳۷
۱ـ۳ـ۲ـ۳ـ مکتب نوسازی (خطی یا یکسان انگار) ۳۷
۲ـ۳ـ۲ـ۳ـ نظریههای مبتنی بر مکتب نوسازی ۳۸
۳ـ۳ـ۲ـ۳ـ مکتب توسعه سیاسی وابستگی (یکتا انگار) ۴۰
۴ـ۳ـ۲ـ۳ـ نظریات نوین توسعه سیاسی (نظام جهانی) ۴۱
۴-۲-۳- شاخص های توسعه سیاسی ۴۵
نتیجهگیری: ۴۷
منابع: ۴۸
ـ هانتینگتون، ساموئل (۱۳۸۲)، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علم.
ـ همپتن، جین (۱۳۸۵)، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: طرح نو
ـ یونسکو (۱۳۷۶)، فرهنگ و توسعه (رهیافت مردم شناختی توسعه)، ترجمه نعمتالله فاضلی و محمد فاضلی، تهران: مرکز پژوهشهای بنیادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ـ جمشیدی، محمدحسین (۱۳۷۷)، اندیشههای سیاسی شهید رابع، امام سید محمدباقر صدر، تهران: وزارت امور خارجه
ـ جمشیدی، محمدحسین (۱۳۸۵)، رخ اندیشه، کتاب اول: روش شناسی شناخت اندیشههای سیاسی، تهران: کلبه معرفت
ـ جمشیدی، محمدحسین (۱۳۸۸)، اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
ـ مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۷۳)، معارف قرآن، انسانشناسی، ج ۳، قم: مؤسسه در راه حق.
ـ مصلینژاد، عباس (۱۳۸۹)، فرهنگ سیاسی ایران، تهران: فرهنگ صبا.
ـ مطهری، مرتضی (۱۳۸۲)، مجموعه آثار، ج ۱۸، تهران: نشر صدرا.
ـ ــــــــــــــــ (بیتا)، انسان و سرنوشت، قم: انتشارات صدرا.
ـ هانتینگتون، ساموئل (۱۳۶۸)، «نظریه رویارویی تمدنها»، ترجمه مجتبی امیری، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش ۲۸٫
ـ هریسون، دیوید (۱۳۷۸)، «نو تکاملگرایی و نظریه نوسازی»، فصلنامه ارغنون، ش ۱۳، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
ـ اخوان مفرد، حمیدرضا (۱۳۷۶)، «جایگاه اندیشه امام خمینی (ره) در گفتمان تجدد»، نامه پژوهش، ش ۷، تهران: مرکز پژوهشهای بنیادی وزارت ارشاد.
ـ دریکوند، محمد (۱۳۹۲)، «معنویت و سیاست»، مفهوم شناسی سیاسی در اندیشه امام خمینی (مجموعه مقالات)، به اهتمام دکتر اصغر افتخاری، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
«توسعه و نوسازی » از مفاهیم کلیدی و شاخص دوران جدید است که به دلیل حوزه عمومی آن، امری سیاسی محسوب گردیده و تأثیری گسترده بر اندیشه سیاسی معاصر دارد. هرچند این اصطلاح، عمدتاً در قرن بیستم و به ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم بصورت وسیعی مطرح گردید ولی در حقیقت به مثابه نقشه راه دوران مدرن و عبور از سنتها، متضمن تطبیق و مقایسه الگوی غرب و دستاوردهای آن با کشورها و ملتهای دیگر جهان است.
بیتردید حیطه اصلی و اولیه این امر، در توسعه اقتصادی، رشد صنعتی و افزایش شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی و سرانه درآمد و امثال آن قرار داشته است. اما به تدریج و همانگونه که گفته شد در آغاز نیمه دوم قرن بیستم به حوزه سیاست نیز تسری یافت و به مثابه امر ناظر بر حوزه عمومی، در حکم امر سیاسی تلقی گردید.
در ابتدا، توسعه سیاسی کلاسیک بر مبنای جهانشمولی توسعه اقتصادی و در چارچوب نظریههای کمیتگرای توسعه به «رفتارگرایی» لیپست و سپس نظریه «بسیج» دویچ و لرنر منجر شد. پس آنگاه در نظریه توسعهگرای شیلز از اتکاء به توسعه اقتصادی فاصله گرفت و توسط آلموند به کارکردهای نظام سیاسی و فرهنگ سیاسی معطوف شد و در تحولی قابل توجه در «نظریه بحران» لوسین پای، توسعه سیاسی به مثابه عبور از بحرانهای مختلف اجتماعی و سیاسی سنجیده شد که توسط ارگانسکی شکل شفافتری به خود گرفت. در برداشت «نهادگرایانه» هانتینگتون، جایگاه سنت و حضور پیچیده آن در تحولات سیاسی با تفکیک مفهوم «نوسازی» (در مقوله اقتصاد و صنعت) از «توسعه سیاسی» (در حوزه اجتماع و فرهنگ) تبیین گردید که به کارکردگرایی نوپردازانه اپتر بر مبنای ساخت مرکز در توسعه سیاسی منجر و سرانجام با ارائه الگوی بارینگتون مور و تدااسکاچپول به شکلگیری رژیمهای مردمی و قاعدهمند ساختن توسعه سیاسی با اذعان به محوریت «شناختشناسی» سمتگیری شد.
بدین ترتیب، میتوان تفسیر مفهوم توسعه سیاسی را در قالب نظریاتی همچون: «تکامل نظام دولت ـ ملت»، «عبور موفق از بحرانها» ، «غلبه مستمر نوآوریها بر سنتها»، «گسترش فرهنگ سیاسی»، «نوسازی سیاسی مبتنی بر اقتصاد آزاد»، «نوسازی سیاسی بر مبنای نهادسازی سیاسی»، «گسترش آزادیهای واقعی» و … مطرح نمود که دال مرکزی و مشترک همه آنها را بر مبنای رهیافت جامعهشناسی سیاسی و محوریت انسان خود بنیاد، چه در مقام فردیت و چه در جایگاه جامعه، میتوان در «مشارکت مردم در قدرت، و کارآمدی دولت» خلاصه کرد که متناسب با نیازهای اجتماعی و محیطی هر جامعه، تعریف و تطبیق میگردد.
مقاله در سه فصل که فصل اول، مقدمه و پیشینه را بیان می کند.
در فصل دوم، ابتدا مبانی شناخت اندیشه تبیین گردیده سپس نقش وجوه معرفتی (هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی) در نظریه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. براساس این مبانی، الگوی شناخت اندیشه با بررسی شرایط و زمینه های اجتماعی- تاریخی بر سه پایه: ماهیت دانش توسعه سیاسی [چیستی]، مبانی و منابع معرفتی [چرایی] و ویژگیها و شاخصه های آن [چگونگی] ترسیم گردیده است.
فصل سوم ، به معرفت شناسی توسعه سیاسی در سنت غرب پرداخته است، در ابتدا ماهیت [چیستی] توسعه و تطورات مفهومی آن در قالب ۳ مکتب نوسازی، وابستگی و نظام جهانی بررسی گردیده است. در ادامه و بر مبنای آنچه بیان شد، مبانی [چرایی] توسعه سیاسی و سپس نظریههای مختلف توسعه سیاسی و توالی و چالشها و موقعیتهای هرکدام چگونگی به اجمال بررسی شده است.
در زمینه مباحث «توسعه» و «توسعه سیاسی» آثار فراوانی در ۷۰ سال اخیر در غرب و در چارچوب جامعهشناسی سیاسی تدوین یافته است؛ که در فصل دوم همین تحقیق به برخی از آنها اشاره شده است. از جمله مواردی که به زبان فارسی برگردان شده است عبارتند از:
ـ پای، لوسین و دیگران (۱۳۸۰) بحرانها و توالیها در توسعه سیاسی، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، از انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران.
این کتاب یکی از تلاشهای گروهی برای سامانمند کردن تعریف «توسعه سیاسی» است که در سال ۱۹۷۴ توسط جمعی از اعضای برجسته شورای پژوهشهای علمی اجتماعی دانشگاه پرینستون امریکا صورت گرفته است. آنها سعی کردهاند که طی این کار جمعی، توسعه سیاسی را براساس پنج بحران: هویت، مشروعیت، مشارکت، نفوذ و توزیع، و عبور از آنها تعریف کنند. و چون یکی از سؤالات اساسی، پرسش از تبدیل یا عدم تبدیل این بحرانها به یکدیگر و چگونگی این تبدیل، ماهیت و ظرفیت زمانی و مکانی تبدیل مزبور بوده است، مؤخره کتاب تحت عنوان «توالیها» این مهم را بررسی نموده است. کتاب در ۸ فصل تنظیم شده است. در فصل اول، لئونارد بایندر طی ۴ گفتار به معرفی بحرانهای توسعه سیاسی میپردازد و در فصل دوم، جیمز اس. کلمن نشانگان توسعه معرفی شده در فصل اول را طی دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی مستندسازی میکند. لوسین دبلیو، پای هویت و فرهنگ سیاسی را در فصل سوم و مشروعیت سیاسی را که از مباحث اساسی دو نظام سیاسی است در فصل چهارم بررسی کرده است. فصل پنجم، به قلم مایرون واینر به بررسی بحران مشارکت سیاسی و راهحلهای آن اختصاص دارد. فصل ششم به قلم جوزف لاپالومبارا در ظرفیت حکومت، بحران نفوذ را مورد توجه قرار داده است. همین مؤلف در فصل هفتم که مفادی اقتصادی دارد، توزیع را مدنظر قرار داده است. در فصل هشتم بحث مهم توالیها در چهار گفتار به قلم سیدنی وربا ارائه شده است که با بررسی توالی بین بحرانها خاتمه یافته است ـ در پایان اثر مزبور، معرفینامه نویسندگان اثر بیان گردیده است.
کتاب مزبور هرچند در دهه هفتاد میلادی منتشر شده ولی از آنجا که عمده مباحث آن نظری است، جنبه مرجعیت خود را حفظ کرده است و در نظریه «بحرانها» جزو کتابهای معتبر محسوب میشود.
ـ واینر، مایرون و هانتینگتون، ساموئل (۱۳۷۹)، درک توسعه سیاسی، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، از انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبری، تهران
کانون ترجمه مقالات کتاب مزبور که توسط برخی از برجستگان نظریهپردازی توسعه سیاسی در طول بیست سال برگزاری سمینار معروف کمبریج JPSPOD از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵ مطرح و توسعه مایرون واینر و ساموئل هانتینگتون تنظیم و ویراستاری گردیده، این مسأله است که ایا تئوریها و مفاهیم گوناگونی که دانشپژوهان مطرح کردهاند برای تحولات بیشماری که طی دو دهه گذشته در کشورهای در حال توسعه رخ داده، مفید بوده است یا خیر؟ در این زمینه، سه گرایش مهم بررسی شده است. در مقالات بخش اول، موضوع رابطه بین تئوری و واقعیت در مطالعه تحول سیاسی در جهان سوم براساس سه مقاله: اهداف توسعه نوشته ساموئل هانتینگتون، تحول سیاسی در آسیا و آفریقا و خاورمیانه، اثر: وایرون واینر؛ و تحول سیاسی در آمریکای مرکزی، جنوبی و حوزه کارائیب توسط حوزه دومینگوئز بررسی شده است. مقالات بخش دوم، روابط در حال دگرگونی بین جامعه و توسعه را با تکیه بر انواع تحولاتی که رخ داده است و نیز عوامل و پیامدهای سیاسی آنها را در مقالات: «مشارکت سیاسی» اثر جان. ام. نلسون؛ «سیاست روستایی» اثر رابرت اج، بتیر، «ملیگرایی قومی» نوشته واکر کانور، و «دین و توسعه: و برد تجربه آسیای شرقی» نوشته وینستون دیویس و مقاله «رویکردهای اجتماعی ـ روانی توسعه سیاسی» اثر علی بنو عزیزی بررسی میکند. مقالات بخش سوم به مطالعه نقش دگرگونشونده دولت در جهان سوم و اینکه چه عواملی موجب قوت و ضعف، استقلال، و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی میشوند، اختصاص دارد. مقالات این بخش عبارتند از: «سرمایه خارجی و کشورهای جهان سوم» اثر پیتربی. اوانز، «دولتهای قوی، دولتهای ضعیف، قدرت و مطابقت» اثر جول اس. میگدال. آخرین مقاله این کتاب که در مقام نتیجهگیری به قلم گابریل آلموند نگاشته شده است، با عنوان: «گسترش مطالعات مربوط به توسعه سیاسی»، به برخی بحثهای اساسی که در میان اندیشهگران و درباره ارتباط بین تئوری و واقعیت مطرح شده است، اشاره مینماید.
هرچند کتاب مزبور از حیث بررسی کاربردی و تأثیرات نظریههای توسعه سیاسی حاوی نکات باارزشی است، اما هیچگونه بررسی جدی و اساسی نسبت به مبانی معرفتی مباحث توسعهای را دربر ندارد.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر