470 views
پیشینه تحقیق روایتشناسی و نشانهشناسی و نقش کارکردها و نمایههای بارت در زمانمندی ژنت دارای ۶۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول:مقدمه ۵
۱-۱٫ مقدمه ۵
فصل دوم:پیشینه ساختارگرایی ، روایتشناسی و نشانهشناسی و الگوی ژنت ۸
۲-۱٫ مقدمه ۸
۲-۲٫ مبانی نظری ۹
۲-۲-۱٫ تاریخچهی ساختارگرایی ۹
۲-۲-۲٫ تاریخچهی روایتشناسی ۱۰
۲-۲-۲-۱٫ پراپ ۱۰
۲-۲-۲-۲٫ تودوروف ۱۱
۲-۲-۲-۳٫ برمون ۱۱
۲-۲-۲-۴٫ گریماس ۱۱
۲-۲-۳٫ تعریف روایت ۱۲
۲-۲-۴٫ نشانهشناسی ۱۴
۲-۲-۴-۱٫ دیدگاههای بارت دربارهی نشانهشناسی ۱۶
۲-۲-۵٫ زمانمندی ۲۳
۲-۲-۵-۱٫ زمان ساختاری ۲۴
۲-۲-۵-۲٫ زمان داستانی و تفاوت آن با زمان روایی ۲۴
۲-۲-۵-۳٫ زمان روایی در الگوی ژرار ژنت ۲۵
۲-۳٫ پیشینهی پژوهش ۲۹
۲-۳-۱٫ پیشینهی پژوهش در ایران ۲۹
۲-۳-۲٫ پیشینهی پژوهش در خارج از ایران ۳۲
۲-۴-۱٫ نقش کارکردها و نمایههای بارت در زمانمندی ژنت ۳۴
۲-۴-۱-۱٫ ترتیب ۳۴
۲-۴-۱-۲٫ دیرند (تداوم) ۳۴
۲-۴-۱-۲-۱٫ مکث توصیفی: استفاده از نمایهها ۳۴
۲-۴-۱-۲-۲٫ صحنه: استفاده از کارکرد+ نمایه ۳۵
۲-۴-۱-۲-۳٫ خلاصه و حذف: استفاده از کارکردها ۳۵
۲-۴-۱-۳٫ بسامد ۳۵
۲-۴-۱-۳-۱٫ بسامد یکّه: استفاده از کارکرد+ نمایه ۳۵
۲-۴-۱-۳-۲٫ بسامد مکرّر: استفاده از نمایه ۳۵
۲-۴-۱-۳-۳٫ بسامد موجز: استفاده از کارکرد ۳۶
فصل سوم:تحلیل نقش کارکردها و نمایههای بارت در زمانمندی ژنت در رمان ۳۷
۳- ۱٫ مقدمه ۳۷
۳-۲٫ رمانهای ایرانی ۳۷
۳- ۲- ۱٫ لالایی برای دختر مرده/ حمیدرضا شاهآبادی ۳۷
۳-۳٫ رمانهای خارجی ۵۳
۳- ۳- ۱٫ یک سال بدون او/ لیز کسلر ۵۳
فهرست منابع ۶۵
الف) منابع فارسی ۶۵
ب) منابع انگلیسی ۶۸
محمدی، محمد هادی (۱۳۷۸). روششناسی نقد ادبیات کودکان، تهران: سروش.
مکاریک، ایرنا ریما (۱۳۸۸). نظریه های ادبی معاصر، ترجمهی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
مکتبیفرد. رویا (۱۳۸۹). بررسی تناسب محتوای داستانهای تألیفی ایرانی برای کودکان و نوجوانان گروه سنی ج با مهارت و مؤلّفههای تفکّر انتقادی. پایاننامهی دکتری. دانشگاه شهید چمران اهواز.
مندنیپور، شهریار (۱۳۸۹). کتاب ارواح شهرزاد، سازهها، شگردها و فرمهای داستان نو، تهران: ققنوس.
نیکولایوا ، مریا (۱۳۸۷) . «فراسوی دستور داستان». دیگرخوانیهای ناگزیر. مرتضی خسرونژاد. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
تودوروف، تزوتان (۱۳۸۲) بوطیقای معاصر . ترجمهی محمد نبوی. تهران: آگه.
تولان، مایکل (۱۳۸۶). روایت شناسی، درآمدی زبان شناختی – انتقادی. ترجمهی سید فاطمه علوی و فاطمه نعمتی. تهران: سمت.
جاهدجاه، عباس (۱۳۹۱). «بررسی جایگاه زمان در اشعار روایی کودکان». دو فصلنامهی علمی-پژوهشی مطالعات ادبیات کودک. شمارهی ۵٫ صص ۱۸-۱٫
حرّی، ابوالفضل (۱۳۸۸). «مؤلفههای زمان و مکان روایی در قصص قرآنی». ادب پژوهی. شمارهی هفتم و هشتم. صص ۱۴۱- ۱۲۵٫
اکبری بیرق، حسن و مریم قربانیان (۱۳۹۱). «بررسی زمان روایی در پیکر فرهاد». فصلنامهی علمی پژوهشی نقد ادبی. س ۵٫ ش ۱۸٫ صص ۲۴-۷٫
ال اینگل، مادلین (۱۳۸۸). چینی بر زمان. ترجمهی صدیقه ابراهیمی فخار. تهران: کاروان.
immon-Kenan, Shlomith (1983). Narrative Fiction, Contemporary Poetics, London: Methuen.
Romberg, Bertil (1962).”Studies in the Narrative Thechnique of the First-Person Novel”, Stockholm, Almqvist &Wiksell.
Bal, Mieke (1985). Narratology: Introduction to the Theory of Narrative, Toronto: University of Toronto press.
Jhon, Manfred (2005). “Narratology: A Guide to the Theory of Narrative”. English Department, University of Cologne.
Lothe, Jakob (2000). Narrative in fiction and Film: An Introduction.
USA: Oxford University Press.
رسیدن به تعریفی جامع و مانع از مفهوم «ادبیات کودک» کاری بسیار دشوار است. هر یک از صاحبنظران در تلاش برای دستیابی به معنا و ارائهی تعریفی از این واژه، تنها به بعضی از ابعاد آن توجه میکنند. برخی از آنان تنها به تفاوت مخاطب در ادبیات بزرگسال و ادبیات کودک میپردازند و معتقدند از لحاظ موضوع، فرقی بین این دو گونه ادبیات نیست. برخی نیز در تعریف خود از ادبیات کودک، به خلّاقانه و هنریبودن این آثار اشاره میکنند؛ آنها ادبیات کودک را اثری لذتبخش میدانند و آثار آموزشی را در نظر نمیگیرند.
در طبقهبندی آثار نیز در این حوزه بین صاحبنظران اختلافنظر وجو دارد. برخی، هم ادبیات شفاهی و هم مکتوب را زیرمجموعهی ادبیات کودک میدانند، یا تنها نوشتههایی که بزرگسالان برای کودکان مینویسند را در این گونه قرار میدهند. عدّهای نیز به آن دسته از داستانهای بزرگسالان، که مورد توجّه کودکان قرار گرفته اقبال نشان میدهند، و در دیدگاههای جدیدتر، نوشتههایی که خود کودکان برای کودکان نوشتهاند نیز ادبیات کودک محسوب میشود.
آنچه مسلّم است این است که ادبیات کودک به معنای عام آن، همزمان با تولد نخستین انسان متولّد شد؛ زمانی که مادری برای نخستین بار، برای کودکش لالایی گفت و داستانهایی تعریف کرد.
مفهوم ادبیات کودک با مفهوم کودکی گره خورده است. در جوامع ابتدایی کودکان از هیچ شأن اجتماعی و هویّت مستقل برخوردار نبودند و بزرگسالانی ناقص محسوب میشدند. اما با وقوع رنسانس و رشد شرایط اقتصادی، نگرشها به کودک تغییر کرد و کودکان توانستند بیشتر دوران کودکی را تجربه کنند. از آن پس، به جای رویکردی که به کودک همچون وسیله مینگریست، رویکردی پدید آمد که در آن کودکی هدف بود. در نتیجه «هنگامیکه دوران کودکی در جامعهای به رسمیت شناخته شود، بزرگسالان این جامعه به مطالعه و برنامهریزی برای آن میپردازند. بدیهی است که تنها در همین دوران است که ادبیات کودک به معنای خاص و واقعی آن خلق میشود» (شاهآبادی، ۱۳۸۷: ۴۹).
ابرشتاین[۱] در مقالهی خود با عنوان «تأمّلی در چیستی ادبیات کودک و کودکی»، معتقد است که در تعریف ادبیات کودک، نباید دو واژهی «ادبیات» و «کودک» را از هم جدا کنیم. او بر این باور است که هر دوکلمهی عبارت «ادبیات کودک»، به خاطر هدفهای قلمرویی که بدان تعلّق دارند، یکدیگر را کاملاً تعدیل میکنند و موجب تغییر معنای یکدیگر میشوند (ابرشتاین، ۱۳۸۷: ۲۹۵).
با وجود عدم اتّفاقنظرها بر سر یک تعریف یگانه از ادبیات کودک، ناچار باید از میان این تعاریف، یکی را انتخاب کرد. در این تحقیق به تعریفی که ابرشتاین از ادبیات کودک ارائه میدهد استناد میکنیم که به نظر میرسد تعریفی منطقی است. وی معتقد است ادبیات کودک به گروهی از کتابها گفته میشود که هستی آنها کاملاً به روابط فرضیشان با مخاطبی ویژه ـیعنی کودکـ وابسته است. به باور او ادبیات کودک، کتابهایی است که برای کودکان مناسباند (همان، ۲۹۳).
حال باید به این پرسش پاسخ داد که چه کتابهایی برای کودکان مناسباند؟ این پرسش همانقدر دشوار است که تعریف ادبیات کودک. پاسخ به این پرسش به عهدهی منتقدان است. دیدگاههای منتقدان بر آثار نویسندگان تأثیر میگذارد و با گذر از صافی نقد، کتابهایی باارزشتر به دست کودکان و نوجوانان میرسد. اما در این میان، منتقد نباید به ذوق و سلیقهی خود اتّکا کند. وی ملزم است اصول و مبانی خاصی را رعایت کرده و برای نقد روشمند، از نظریهای پیروی کند. بنابراین نقش نظریه در نقد بسیار مهم است.
در این فصل، ابتدا مبانی نظری مطرح میشود. ابتدا فرمالیسم و تاریخچهی ساختارگرایی آورده میشود، سپس به تاریخچهی روایتشناسی و دیدگاههای صاحبنظران دربارهی روایتشناسی اشاره میشود. بعد از آن به تاریخچهی نشانهشناسی اشاره شده و دیدگاههای بارت ک به طور ویژه مطرح میشود. همچنین به عنصر پایهای ، یعنی زمانمندی پرداخته و با در کنار هم قراردادن زمان ساختاری و محتوایی، الگوی ژنت دربارهی زمان روایی تبیین میشود. در پایان به تحقیقاتی که در ایران و جهان انجام شده و با این تحقیق مرتبط است، به طور خلاصه اشاره میشود.
ریشههای شکلگیری ساختارگرایی را باید در فرمالیسم[۲] روسی جستوجو کرد. در واکنش به نقد سنّتی، در نیمهی قرن بیستم، جنبشهای فرمالیستی شکل گرفت که رابطهی تنگاتنگی با زبانشناسی داشت. شکلوفسکی[۳]، با انتشار رستاخیز واژه در سال ۱۹۱۴، پایهگذار جنبش فرمالیستی بود. گرچه این جنبش خیلی زود و در سال ۱۹۲۸، بر اثر فشارهای استبدادی حکومت روسیه کنار گذاشته شد، اما تأثیر مهمی در تاریخ نقد به جا گذاشت و بعدها موجب شکلگیری جریان ساختارگرایی شد. فرمالیستها جنبههای برون متنی مانند رویکردهای روانشناختی، جامعهشناختی، تاریخی و… را از دستور کار خود خارج کردند و بیشتر به تحلیل و بررسی عناصر موجود در خود اثر پرداختند. البته این به این معنا نیست که آنها به موضوعات خارج از متن و ارجاعات بیرونی توجه نداشتند، بلکه تمرکز ویژهای بر خود متن داشته و دیگر جنبهها را فرعی و درجه دوم میپنداشتند.
[۱] Structuralism
[۲] formalism
[۳] Shklovski
[۱] Oberstein
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر