پیشینه تحقیق مفهوم تربیت و اخلاق از دیدگاه امام علی (ع) دارای ۴۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۵
۱-۲-آشنایی با مفاهیم ۶
۱-۱-۲-مفهوم اصل ۶
برخی از ویژگی اصول ۶
۲-۱-۲- مفهوم روش ۶
تعریف روش ۶
مفهوم تربیت ۷
تربیت از دیدگاه امام علی(ع) ۹
مفهوم اخلاق ۱۱
اخلاق از دیدگاه امام علی (ع) ۱۳
اخلاق در نهجالبلاغه ۱۶
اخلاق در اندیشه علوی ۱۶
ساختار اخلاقی و تربیتی نهجالبلاغه ۱۷
الف: اخلاق فردی ۱۹
ب: اخلاق اجتماعی ۲۲
تربیت اخلاقی ۲۴
تربیت اخلاقی از دیدگاه امام علی (ع) ۲۵
خودسازی و دگرسازی ۲۶
انسان کامل ۲۷
توجه به ارزشها و فضیلتها ۲۷
پرهیز از دنیاپرستی ۲۸
بصیرت و آگاهی ۲۸
گام در مسیر هدایت ۲۸
مناجاتهای شبانه ۲۹
ترس از خدا ۲۹
پرهیزگاری ۳۰
استفاده از فرصت ۳۰
رابطههای خدایی ۳۱
محبوبترین بندگان ۳۱
یاد خدا و آخرت ۳۱
حسابرسی اعمال ۳۲
کامل و ایده آل ۳۲
بهای انسان ۳۳
آثار تقوا در انسان ۳۳
پیشینه تحقیق ۳۳
جمعبندی ۴۲
مطهری، مرتضی. (۱۳۶۲). تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات دانشگاه الزهرا.
مکارم شیرازی، ناصر. (۱۳۷۷). اخلاق در قرآن. ناشر علی ابن الطالب. جلد۱٫
نهجالبلاغه
بهشتی، محمد، (۱۳۸۰). علم النفس روانشناسی از دیدگاه دانشمندان مسلمان. ترجمه دکتر محمد عثمان نجاتی. تهران: انتشارات سمت.
دهشیری، حسینی. (۱۳۷۰). نگرشی به تربیت اخلاقی از دیدگاه اسلام. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
افشار، معصومه. (۱۳۷۶). مقایسه آموزههای تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم و تربیت اخلاقی. رساله کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت مدرس.
طباطبایی، محمدحسین. (۱۲۸۱).المیزان فی تفسیر قرآن. محمد بن محمد رضا قمی مشهدی. انتشارات: نشر بنیاد علمی و فکری فرهنگی.
قائمی، علی. (۱۳۷۶). پرورش مذهبی و اخلاق کودکان. انتشارات امیری. چاپ ششم.
قائمی، علی. (۱۳۷۶). زمینه تربیت فرزند. انتشارات امیری، چاپ هشتم.
قائمی، علی. (۱۳۸۵). پرورش مذهبی کودک. قم: انتشارات ارشاد. ص۷۹٫
قرآن
امینی، ابراهیم. (۱۳۷۶). اسلام و تعلیم و تربیت. تهران: سازمان انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی.
شهید ثانی،(۱۳۵۸). آداب تعلیم و تربیت در اسلام. مرتجم سید محمدباقر حجتی. حوزه علمیه قم: نشر دفتر تبلیغات اسلامی.
باقری، خسرو. (۱۳۶۴). نقد تطبیقی مبانی شیوههای تربیت اسلامی، رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
باقری، خسرو. (۱۳۷۹). نگاهی دوباره به تربیت اسلامی. تهران: انتشارات مدرسه.
البحرانی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم. (۱۳۶۲). شرح نهجالبلاغه. قم. دفتر تبلیغات اسلامی.
پناهی، مهین. (۱۳۷۷). اخلاق متصرفه از خلال متون عرفانی. رساله دکتری. دانشگاه تربیت مدرس.
پور مقدس، علی. (۱۳۶۷). روانشناسی انگیزه و عواطف. تهران: انشارات مشعل.
الجرجانی، علی بن محمد. (۱۳۰۶). التعریفات. ترجمه محمدبن یعقوب بن اسحاق الکلینی الرازی. تهران: انتشارات ناصرخسرو.
جعفری، محمدتقی. (۱۳۷۵). و ترجمه نهجالبلاغه، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی. جلد۱و۲و۹و۷٫
جمشیدیان، عبد الرسول. (۱۳۷۰). کرامت نفس در تربیت اسلامی. رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
حجتی، محمدباقر. (۱۳۸۰). اسلام و تعلیم و تربیت. تهران: دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.
حجتی، محمدباقر. (۱۳۸۵). اسلام و تعلیم و تربیت. تهران: نشر فرهنگ اسلامی.
حرانی، ابن شعبه. (۱۳۸۰). تحت العقول. ترجمه احمد جنتی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
خمینی، روح الله. (۱۳۶۶). اربعین حدیث یا چهل حدیث. تهران: انتشارات طه.
دشتی، محمدمهدی. (۱۳۸۳). سیمای پرهیزگاران. قم: موسسه فرهنگی تحقیقات امیر المومنین.
دلشاد تهرانی، مصطفی،(۱۳۷۹). ماه مهرپرور. تهران: انتشارات دریا.
مقاله در ابتدا به بررسی نظرات و آراء دانشمندان و اندیشمندان مختلف درباره مفهوم تربیت و اخلاق و دیدگاه امام علی (ع) به این دو مفهوم می پردازد. سپس تحقیقات انجام شده با مراجعه به منابع متعدد گردآوریشده است، شامل: پایاننامهها، مقالات، کتب حدیث، کتبی که درباره تربیت اخلاقی کودکان از دیدگاه امام علی(ع) بیان شده است.
در فارسی و عربی، واژه اصول (جمع اصل) در چندین معنا به کار رفته است: اصل در معنای مقابل فرع: یعنی هر آنچه وجود فرع بسته به آن است؛ مبدأ و مایه نخستین هر چیز؛ آغازه، گوهر و طنیت و ذات هر چیز ؛ نسبت و نژاد؛ و حقیقت هر چیز، سبب؛ مصدر؛ باعث؛ پدیدآورنده؛ سرمایه در مقابل سود؛ مهمترین بخش هر چیز؛ آنچه حکمش خودبهخود روشن است؛ عینی در مقابل ذهنی. در این بحث مراد از اصل، یعنی منشأ، مصدر، قاعده، در مقابل فرع است؛ بنابراین به نظر میرسد اصل قاعدهای است علیالاصول کلی، عینی و عالی (بهشتی و همکاران، ۱۳۸۸، و ص۱۲۹). در واژهنامه نوین اصل به معنای ریشه، بیخ، بنیاد، تبار، نژاد، گوهر، و جمع آن: اصول است ( قریب، ۱۳۶۷، ص۷۹).
اصل، تعینی و کشفی است نه وضعی؛ یعنی، نمیتوان با تکیهبر ذهن خود و یا حتی با رایزنی با دیگران، چیزی را اصل نهد و آن را ملاک رفتار تربیتی شمارد، زیرا اصل مقولهای عینی و غیر اعتباری و فرا ذهنی است. کشفی بودن اصول در دیدگاههای تربیتی دکتر هوشیار، اشتاینر و کومینوس آمده است؛
بنابراین، اصل معقولهای عینی است و تابع دیدگاه شخصی و از امور نسبی و اعتباری نیست؛
در نفس الامر، اصل باید قابلتعمیم باشد، اما در عالم واقع چنین نیفتاده است، مطلوب و قاعده آن است که اصل بر زمان و مکان باشد، نه در زمان و مکان؛
اصل ابزار عقلانی کار مربی و گاه متر بی و راهنمای آنها است، تا بهوسیله آن به هدف تربیتی خود برسند؛
هر اصلی متناظر باهدفی است و اصول خاص را برای هدفهایی خاص باید به کاربرد؛
اصول، کاربرد رفتاری دارند؛
بین اصول، روشها، هدفهای تربیتی پیوندی هست؛ یعنی، بهوسیله اصول ، روشهای درخور را برای رسیدن به هدفها برمیگزینیم( بهشتی و همکاران،۱۳۸۸،ص۱۳۰).
این اصطلاح به مجموع اموری اطلاق میشود که انسان برای رسیدن به هدف و انجام کار موردنظر، بهصورت روشمند و بسامان پی مینهد.روش مفهومی ، راهبردی است که نحوه عمل را ترسیم میکند و مراحل و چگونگی پیمودن آنها را برای رسیدن به هدفهای موردنظر معلوم میدارد. روش بهمثابه راهبرد، مبتنی بر مبانی و ارزشهای برگرفته از عنصر اول(رویکرد) است و نشاندهنده حضور آنها در مراحل گوناگون عمل تربیتی است، برای هر روش، شیوههایی برگزیده و فنون ویژهای وجود دارد که با نوع روش و رویکرد مسبوق به آنها سازگار است( بهشتی و همکاران،۱۳۸۸،صص۲۶۷-۲۶۵). روش مجموعه قواعد یقینی و آسانی است که التزام دقیق به آنها، نمیگذارد فرد راه نادرست را درست انگارد، و او را یاری میکند تا بدون تلاش غیرضروری و از راه افزایش تدریجی دانش، به شناخت حقیقت آنچه در پی آن است برسد،
روش چهاراصل دارد:
بداهت و وضوح؛ یعنی، روش باید بدیهی و واضع باشد در غیر این صورت نتیجه کار معلق میماند؛
تحلیل؛ یعنی تقسیم و خرد کردن مفاهیم مرکب و کلی به عناصر ساده و تقسیم این عناصر سادهشده به عناصر سادهتر؛
بسامانی؛ یعنی؛ تنظیم افکار بهگونهای که زنجیرهای بههمپیوسته ایجاد شود؛
رسیدن از حکمی بهحکم دیگر از راه حرکت پیوسته فکر، بهگونهای که موجب وضوح مجموعه شود.
واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسان یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت میکند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنی زادت، فزونی و رشد و برآمدن گرفتهشده است( دلشاد تورانی، مصطفی،چاپ دوم،۱۳۸۰). استفاده کردن و بکار بردن از این ریشه همین معنا ((رَبَو)) نفس عمیق بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است. ((ربوه)) یعنی سرزمین بلند و مرتفع و ((ربا)) یعنی افزودن شدن و نمو کردن که در اصطلاح شرع مخصوص افزایش سرمایه غیر سود شرعی است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد(همان به نقل از مفردات فی غریب القرآن، ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب اصفهانی). در سوره اسراء آیه ۲۴ قرآن کریم همین معنا یعنی بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمی آمده است: (( قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا)) بگو پروردگارا آن دو((پدر و مادر)) را رحمت کن چنانکه مرا در خردی پرورند.
همچنین در حکمت ۶۲ نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمودند (( اذا حیبت بتحیه فحی بأحسن منها و اذا اسدیت الیک یدفکا فئها لما یربی علیها، الفضل مع ذلک العبادی)) چون تو را ستودن، بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردن، بیشتر (افزونتر) ببخش بههرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است(دشتی، علی،۱۳۸۹).
در اینجا واژه یربی به معنی زیادت و فزونی آمده است اما حضرت واژه ((ربو)) را به معنای سرزمین بلند و مرتفع،تپه و پشته در لغتی والا به کار گرفته و فرموده است:
((لایحفی علیه من عباده شخوص لحظه و لاکرور لفظه و لا ازدلاف ربوه))
بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن بندگان و نه بازگشتن لفظی بر زبان ایشان و نه نزدیک شدنشان به پشتهای))( دلشاد تهرانی،۱۳۸۹).
((رب)) به معنای مالک خالق، مربی، تیم، صاحب و سرور است و نیز اصلاحکننده هر چیزی را ((رب)) میگویند بنابراین (( رب)) به معنای مالک ،مدبر و تربیتکننده است(هاشمی،۱۳۸۱).
راغب اصفهانی ((لغتشناس)) مینویسد: الرب فئ الامل التربیه و هو انشاء الشی حالا فی لاالی حد التمام (( رب)) در اصل به معنی تربیت و پرورش است ، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی و تام کمال خود برسد.(المفردات، ص۱۸۴) دانشمندی به جنبه خاصی از جنبه تربیت اخلاقی رفتار انسان، دیگری جنبه عاطفی و سومی جنبه هوشی یا ذهنی آن را مهم میداند و تربیت را ((پیدایش در رفتار عاطفی و ((پیدایش در رفتار عاطفی و (( پیدایش تغییر رفتار هوش)) تعریف کردهاند.( رنج پور،آذریان). در اینجا سه تعریف را برای تربیت ذکر میکنیم:
دکتر علی قائمی تربیت را چنین تعریف میکنند : (( تربیت عبارت است از اراده و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر و جهت آن بهسوی کمال و بینهایت))( قائمی ، ۱۳۸۱). شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد: ((تربیت عبارت است از پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی یک شی))( مطهری،۱۳۷۹). و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: ایجاد زمینه مناسب برای به فعالیت رساندن استعدادهای بالقوه و ایجاد صفات و فضایل اخلاقی در جهت نیل به کمال مطلوب (شرفی، محمدرضا، ((روشهای تربیت در اسلام)) رساله کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه تربیت مدرس،ص۲۲).
عناصری که در این تعریف تربیت به چشم میخورد عبارتاند از:
۱- ایجاد زمینه
آنچه در تربیت مهم تلقی میشود، تکیه به جنبه خودجوش و خود آفرین فرد است، پس از ارائه مقصد به او و ایجاد انگیزه و رغبت در پیمودن راه است که ارجحیت و اولویت مییابد، بدینوسیله مقربی متکی بر مربی نخواهد بود و دارای شخصیت نسبتاً مستقل خواهد گردید(مطهری،۱۳۷۹).
۲- به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه
انسان همچون بذری است سرشار از استعداد و قابلیت بالقوه که اگر در بستری مناسب و خاک حاصلخیز قرار گیرد، شکوفا شده و نهالی برومند تبدیل میشود . ازاینرو ابتدا باید باور کنیم انسانی که از درون تهی نیست و کوله باری از استعداد و ذخایر بالقوه رادار است و پسازآن به فعلیت رساندن استعدادها مطرح میشود که نیاز به مربی، محیط مناسب و شرایط مطلوب دیگر دارد تا چنین تحولی در او صورت گیرد(مطهری،۱۳۷۹).
۳- ایجاد صفات و فضایل اخلاقی
این باور در نزد بسیاری از مکاتب وجود دارد که استعدادهایی بالقوه متر بی، باید زمینهاش فراهم گردد تا شکوفا گردد. ولی استعدادهای بارورشده در چه جهتی و برای کدام مقصود، باید به جریان افتد. این موضوعی است که مکاتب مختلف بر سر آن اختلافنظر دارند(مطهری،۱۳۷۹).
نیل به کمال مطلوب
هر مکتب و نظام تربیتی دارای برداشتی خاص از کمال مطلوب هست. در بینش اسلامی کمال مطلوب و هدف نهایی از تربیت انسان، رسیدن به مقام والا خلیفه الهی و دست یافتن به مقام بندگی و تجلی پارهای از صفات الهی، بهگونهای نسبی در خود هست و این جایگاهی است بس رفیع که حد و حدودی نداشته و میزان اوج گرفتن انسان و خودسازی او،چشم اندازهای نوینی ارائه میگردد(مطهری،۱۳۷۹).
همانطور که قبلاً اشاره شد واژه تربیت از ریشه رٌبٌّو به معنای زیادت و فزونی و رشد برآمدن گرفتهشده است. مثلاً آمده است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزندم را تربیت کردم و از رشد کرده است، یعنی به زیادتی از جسم دستیافته است، در سخنان امام علی (ع) نیز همینگونه واردشده است چنانکه فرموده است : (( اذا أسدیت الیک یدفکافئها بما یربی علیها، و الفضل معذلک للعبادی))( نهجالبلاغه، حکمت۶۲).
(( چون تو را ستودند و به بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احساس کردند، بیشتر از آنان ببخش. بههرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است)).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر