1,169 views
پیشینه تحقیق ناتوانی یادگیری و ماهیت و انواع آن، رویکرد های مختلف در مورد سبک های یادگیری و ویژگی های شخصیتی دارای ۸۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- اختلالات یادگیری ۴
۲-۲- الف- دوران بنیادی تاریخچه اختلالات یادگیری (۱۸۰۰-۱۹۴۰). ۵
۲-۳- ب- دوره انتقالی تاریخچه اختلالات یادگیری (۱۹۴۰-۱۹۶۳). ۷
۲-۴- ج- دوره سوم (از سال ۱۹۶۳ به بعد) دوران هماهنگی: ۸
۲-۵- میزان شیوع ناتوانی یادگیری ۱۰
۱٫ـ نظریه محدود بودن میدان دقت و توجه ۱۱
۲ـ نظریه بدکاری مغز ۱۲
۳ـ نظریه عوامل ژنتیکی ۱۲
۴ـ نظریه تاخیر در رشد ۱۳
۵ـ نظریه برتری نیمکره مغزی طرف راست ۱۳
۶ـ نظریه خبر پردازی ۱۴
۷ـ محرومیت محیطی و بدی تغذیه ۱۴
۸ـ عوامل بیوشیمیایی ۱۴
۲-۶- دیدگاههای روان شناختی ناتوانیهای یادگیری ۱۵
پایگاه عاطفی: دیدگاه روان پویشی ۱۵
۲-۷- انواع ناتوانیهای یادگیری ۱۸
۲-۷-۱- نارساخوانی ۱۸
تعاریف نارساخوانی ۱۸
فراوانی نارساخوانی ۲۱
اشتباهها در سطح خواندن ۲۲
۲-۷-۲- اختلال نوشتن ۲۳
فراوانی اختلال نوشتن و ویژگیهای مرتبط با جنس ۲۵
نشانههای بالینی ۲۶
ویژگیها و ضوابط تشخیصی اختلال بیان نوشتاری براساس DSM IV ۲۸
روشهای ارزشیابی اختلالهای نوشتن ۲۹
علت شناسی اختلالهای نوشتن ۳۱
۲-۷-۳- اختلال ریاضی ۳۲
۲-۸- تاریخچه و طبقه بندی تطبیقی بیماری ۳۳
میزان شیوع ناتوانی ریاضی ۳۴
تعداد کودکان مبتلا به اختلال یادگیری به دلیل زیر در حال افزایش است: ۳۵
انواع ناتوانی ریاضی ۳۷
سه نوع دیگر ناتوانی ریاضی بر اساس الگوی سه رمزی ۴۰
ویژگیها و مشکلات کودکان مبتلا به ناتوانی ریاضی ۴۱
مراحل تشخیص کودکان مبتلا به ناتوانی ریاضی ۴۵
از نظر کاربرد آزمونهای بررسی ناتوانی ریاضی شامل موارد زیر است: ۴۵
تشخیص افتراقی ۵۱
۲-۸- سبکهای یادگیری ۵۲
تعاریف سبکهای یادگیری و شناختی: ۵۵
۲-۹- ویژگیهای شخصیتی ۷۰
منابع ۷۶
محمدزاده ادملایی، رجبعلی، ۱۳۸۴، مقایسه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
محمدزاده ادملایی، رجبعلی؛ شهنی ییلاق، منیجه و مهرابی هنرمند، مهناز، مقایسهی دانشجویان پسر دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزهی پیشرفت و عملکرد تحصیلی. مجلهی دستآوردهای روانشناختی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۴(۱)، ۱۵۴-۱۲۵٫
احدی، حسن؛ کاکاوند، علیرضا، ۱۳۸۲، اختلالهای یادگیری از نظریه تا عمل، تهران: نشر ارسباران.
سلاوین، رابرت، ۲۰۰۰، روانشناسی تربیتی (نظریه و کاربست)، ترجمه یحیی سید محمدی (۱۳۸۵) تهران: نشرروان.
تبریزی، مصطفی، ۱۳۸۰، درمان اختلالات دیکته نویسی تهران: فراروان.
حاجلو، نادر و رضایی شریف، علی، ۱۳۹۰، بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامهی مشکلات یادگیری کلورادو، فصلنامهی ناتوانیهای یادگیری، ۱(۱)، ۴۱-۲۳٫
خنکجان، علی، ۱۳۸۱، بررسی سبکهای شناختی یادگیری دانشآموزان مراکز تیزهوشان و عادی دختر و پسر با توجه به پیشرفت تحصیلی آنان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.
منصوری، نغمه، ۱۳۷۹، بررسی ارتباط ویژگیهای شخصیتی و سبکهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهراء.
نریمانی، محمد و رجبی، سوران ،۱۳۸۴، بررسی شیوع و علل اختلالات یادگیری در دانشآموزان دوره ابتدایی استان اردبیل، فصلنامهی پژوهش در حیطهی کودکان استثنایی، ۵(۳)، ۲۵۲-۲۳۱٫
هاشمی، زهرا و لطیفیان، مرتضی، ۱۳۸۹، ارتباط پنج عامل شخصیت و سبکهای یادگیری در میان دانشجویان دختر و پسر دانشکدههای علوم انسانی و فنی- مهندسی دانشگاه شیراز، مجله مطالعات روانشناسی تربیتی، ۶(۱۰)، ۱۱۴-۹۱٫
رحمانی شمس، حسن، ۱۳۷۸، مقایسه تیپهای شخصیتی و سبکهای یادگیری در چهار رشته پزشکی، فنی مهندسی، هنر و علوم انسانی دانشجویان زن ومرد، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی.
رسولی نژاد، سید اصغر و رسولی نژاد، سید وحید، ۱۳۸۴، بررسی سبک یادگیری دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان. مجله گامهای توسعه در آموزش پزشکی، ۲(۱)، ۳۲-۲۷٫
سیف، علی اکبر، ۱۳۸۰، روانشناسی پرورشی، روانشناسی یادگیری و آموزش (ویرایش پنجم)، تهران: انتشارات آگاه.
در این مقاله ابتدا به بحث در مورد ناتوانی یادگیری و ماهیت و خاستگاه آنها و ارائه دیدگاههای مختلف در ین مورد پرداخته خواهد شد، سپس رویکردهای مختلف در مورد سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی از دیدگاه روانشناسان مورد بحث قرارخواهد گرفت. در نهایت به پژوهشهایی اشاره خواهد شد که ارتباط هر یک از این متغیرها را با یکدیگر مورد بررسی قرار دادهاند.
اختلالهای یادگیری، ابتدا در دهه ۱۹۶۰ به عنوان جدیدترین حوزه فرعی در مبحث کودکان استثنایی وارد شده است. با وجود این، میتوان آن را بزرگترین حوزه در بین این گروه از کودکان نیز به حساب آورد. تقریباً نیمی از همه کودکانی که در برنامه آموزشهای ویژه از آنها ثبت نام به عمل میآید، دارای اختلال یادگیری میباشند (کرک و گالاگر، ترجمه جوادیان، ۱۳۸۰). اصطلاح ناتوانیهای یادگیری دامنه و سیعی دارد که مشکلات زیر را شامل میشود: مشکلات زبان، ریاضیات و نوشتن؛ مشکلات بصری و ادراکی، مشکلات دقت[۱] یا مشکلات رفتاری. اما دقیقاً چه چیزهایی باعث ناتوانی یادگیری میشوند بعضی از محققان درحالیکه تلاش میکنند تعریف پزشکی یا خیلی علمی بیابند، توجه خود را بیشتر برشناسایی وجه تمایز نیمرخهای عصب روانشناختی[۲] معطوف کردهاند (نگاه کنید به ورد، گلاتینگ و هت[۳]، ۱۹۹۹). افراد دیگری مانند محافظهکاران اجتماعی[۴]، اظهار میدارند که این اصطلاح، برای تعریف فرایندهای یادگیری دانشآموزان، نامناسب و ناکافیست، زیرا نمیتواند همه تواناییهای و ناتواناییهای کودک را در یک بافت معتبر لحاظ کرد (نگاه کنید به اوشیا، اوشیا و آلگوزین[۵]، ۱۹۹۸؛ به نقل از گورمن، ترجمه نریمانی و نورانی، ۱۳۸۱).
بیش از یک قرن میباشد که متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات کودکان دارای اختلال یادگیری هستند و بیشترین توجه این متخصصان به موضوع خواندن متمرکز شده است، مفهوم اختلال یادگیری برای این متخصصان به معنای آن بوده است که کودک دارای هوشبهری در حد طبیعی بوده است و لیکن توانایی لازم برای جریان انداختن اطلاعات زبانی بویژه خواندن و نوشتن را نداشته باشد. این نکته حائز اهمیت است که در طول سه الی چهار دهه گذشته بر دانش آدمی در رابطه با اختلال یادگیری افزوده شده است و لیکن در تبیین دلایل بروز این مشکلات هنوز هم شاهد کاستیهای جدی میباشیم. با نگاهی به تاریخچه موضوع اختلالات یادگیری شاهد سه دوره تکاملی پیرامون موضوع اختلال یادگیری خواهیم بود که عبارتند از:
در طی این دوره اطلاعات موجود پیرامون موضوع اختلال یادگیری توسط پزشکان جمعآوری شده است که میتوان از آن به عنوان مشارکتهای اولیه عصب شناسان در این مطالعات نام برد. رشته علمی که امروزه به نام اختلالات یادگیری خوانده میشود از مطالعات عصب شناختی شروع میشود که سبب از بین رفتن تکلم در بزرگسالان دچار ضربه مغزی شده بود (کرک و چالغانت[۶] ، ترجمه رونقی و همکاران، ۱۳۷۷).
در سال ۱۸۰۲ فرانسیس ژوزف گان به وجود رابطه بین جراحات مغزی و اختلالات زبان اشاره نموده است. این عصب شناس اتریشی به مطالعه روی بیمارانی که توانایی خودشان را برای ایجاد ارتباط کلامی در اثر جراحات مغزی از دست داده بودند، پرداخت. او تلاش کرد تا محل اعمالی خاص را همانند حافظه، شخصیت، ریاضیات و کلام هوش را در قسمتهای اختصاصی مغزی تبیین نماید. با توجه به اینکه نظریههایش را در رابطه با حافظه و ریاضیات و کلام توسط همکارانش مورد پذیرش قرار گرفت ولی نظام او در جمجمه شناسی که به منظور تعیین و پیشبینی شخصیت و هوش و … که از طریق مطالعه ضربههای وارده شده به سر افراد بکار میرفت، به سرعت مورد قبول قرار نگرفت.
بعدها در سال ۱۸۶۰، یک فرد فرانسوی به نام بروکا، نظام منطقهای گان را که در مورد عملکردهای مغزی شامل اختلالات زبان پریش میشد را پذیرفت (۱۹۳۹ رابرت و پنفیلد به نقل از کرک، چالغانت، مترجم: رونقی و همکاران ، ۱۳۷۷).
ژوزف گان مطالعات زیادی بر روی مغز ۱۵ نفر از بیماران قبلی خودش که توانایی صحبت کردن را در اثر یک جراحت مغزی از دست داده بودند جمعآوری کرد و به نتایج ذیل دست یافت:
۱- قسمت چپ مغز عملکردی متفاوت با قسمت راست آن دارد.
۲- اختلالات کلام و زبان پریشی ناشی از جراحات و صدمات وارد شده به ناحیه ۴۴ برودمن مغز است. این محل هنوز هم منطقه بروکا خوانده میشود، در سال ۱۸۷۲ کارل ورنیکه در سن بیست و شش سالگی یک تک نگاری را در زمینه زبان پریشی منتشر ساخت، این مطالعه او را به تعیین محل و منطقهای از مغز در قطعه گیجگاهی سمت چپ پرداخته و آنرا با درک مطالب کلامی، ادراک صداها و ارتباط دادن صداها و حروف یا زبان نوشتاری و نوشتن مرتبط دانست (کرک و چالغنت، مترجم: رونقی، ۱۳۷۷).
در سال ۱۹۸۹ باستیان کوری نقص در کلمات چاپ شده را مطرح کردند. و در سال ۱۹۱۷ هینشل ود مورد دیگری از این اختلال را مطرح کرد و همینطور دریافت که صدمات مغزی، ممکن است در بعضی از مشکلات خواندن نقش داشته باشد. در سال ۱۹۲۷ گلداشتاین مطالعات زیادی در زمینه نحوه عملکرد مغز مخصوصاً در زمینه ادراک حرکتی انجام داد. برای اولین بار اعلام کرد که صدمات مغزی، ناحیههای مختلفی از مغز را تحت تأثیر قرار میدهند و بنابراین مشکلات متفاوتی را ایجاد میکند و بالاخره در سال ۱۹۳۷ اورتون اعلام کرد که نارسانویسی و نارسایی در دیکته و هجی کردن، اساساً از نارسایی زبان، ناشی میشود و علت اصلی آن هم چیرگی مغزی است (امیدوار، ۱۳۶۵).
در طی این دوره سعی شده است اولاً نظریاتی که در مرحله اول بوجود آمده بود به کاربردهای درمانی برای کسانی که نارسایی دارند، انتقال داده شود. ثانیاً یک تغییر جهت اساسی در مطالعات ایجاد شد، چرا که این زمان بزرگسالان در مرکز توجه قرار داشتند و از این زمان کودکان را هم در مطالعاتشان مورد توجه قرار دادند و بتدریج اولیاء امور در جنبههای مختلف روانشناسی و روانپزشکی به آن علاقه نشان دادند. در سال ۱۹۴۳ فرنالد کتاب معروف خود مبنی بر روشهای درمانی برای موضوعات درس مدرسه را منتشر کرد (امیدوار، ۱۳۶۵). در سال ۱۹۴۷ اشتراورس در کتاب خود به نام سپیکوپاتولوژی و آموزش کودک مبتلا به آسیب مغزی درباره آسیب مغزی و ارتباط آن با رشد زبان، و ارتباط آن با بیش فعالی و نارسائیهای ادراکی بحث نموده است و از آن زمان به بعد کارهای مربوط به مغز و رفتار نوروپسیکولوژی (یعنی شناخت اعصاب و روان) متمرکز شده است (کرک، گلاگر مترجم: جوادیان، ۱۳۷۶) بسیاری از پژوهشگران اظهار میدارند که زیربنای مشکلات خواندن، نارسائیهای بخصوص در کار مغز است (اورتون، ۱۹۳۷) که انجمن مشهور اورتون به نام وی نام گذاری شده است، اظهار میدارد. بر عکس نوشتن و تصاویر آینهای که غالباً در نوشتههای کودکان مبتلا به اختلال خواندن دیده میشود به علت فقدان تسلط مغز است (نلسون، مترجم منشی طوسی، ۱۳۷۰). هان گرن ۱۹۵۰ در یک پژوهش وسیع که در کشور سوئد انجام داده بود، کشف کردن که میزان شیوع اختلالهای خواندن و نوشتن و هجی کردن در میان فامیلهای نزدیک و بخصوص کسانی که به عنوان دیسلکسیک شناخته شده بودند بیشتر است. همچنین درمان بر روی چند دوقلوی یکسان و غیر یکسان بررسی هایی انجام داده است (کرک و گلاگر، ۱۹۹۰؛ به نقل از جوادیان، ۱۳۷۶).
اختلالهای یادگیری در اوایل دهه ۱۹۶۰، به بعد یک حوزه فرعی در بحث کودکان استثنایی در محافل علمی و آموزشی مورد توجه قرار گرفت، با وجود دیرهنگام آن، میتوان از این بعنوان بزرگترین حوزه در بین گروه کودکان استثنایی یاد کرد. تقریباً نیمی از همه کودکان شرکت کننده در برنامه آموزش ویژه را کودکان دارای اختلال در یادگیری دانست (کرک، گلاگر، ۱۹۹۰، مترجم: جوادیان، ۱۳۷۶). همچنین بیشتر تأکید در سالهای اخیر به تفاوتهای موجود در عملکرد نیمکرههای مغزی تمرکز داشته است.
بدون معنای انسانی، وظایف بصری و فضایی و فعالیتهای غیرکلامی سرو کار دارد (راک، ۱۹۷۸؛ گوردون، ۱۹۸۳). تحقیقات اخیر وجود وضعی نامتقارن را در قسمتهایی از مغز که در عملکرد زبانی نقش دارند، به اثبات رسانیدهاند (گلابوردا، ۱۹۸۳) معتقد است که رشد نامتقارن کورتکس عامل اصلی در بین تعداد زیادی از کودکان دارای نارسایی خواندن است، به جساب میآید. علاوه بر انی در کودکان که استعداد موسیقی یا توانائیهای بصری و فضایی برتری نشان میدهند، این عامل (رشد نامتقارن کورتکس) نقش بسزایی دارد (کرک و گلاگر، ۱۹۹۰؛ به نقل جوادیان، ۱۳۷۶).
[۱] . Attention
[۲] . Neuiopsychological prfiles
[۳] . Word, Glutting & Hatt
[۴] . Sociol constru etivists
[۵]. Oshea, o, skea Algozzine
[۶]. Kirk &chalghant
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر