654 views
پیشینه تحقیق چیستی وتحلیل گفتمان و مفاهیم بنیادی نظریه گفتمان لاکلائو و موفه دارای ۳۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱- چیستی وتحلیل گفتمان ۴
۱-۲- مفاهیم بنیادی نظریه گفتمان لاکلائو و موفه : ۸
۳-۱- مروری بر پژوهشهای انجام شده: ۱۲
۲-۱-تحلیل گفتمان ۱۴
۲-۲- تبارشناسی ۲۱
۲-۳- شناسایی فضای تخاصم ۲۳
۲-۴- تعیین زمان و مکان ۲۴
۲-۵- منازعات معنایی و تحولات اجتماعی ۲۵
۲-۶-دال مرکزی ۲۶
۲-۷- دال شناور ۲۶
۲-۸- دال اعظم/ دال متعال ۲۷
۲-۹- وقته، عنصر و بعد ۲۷
فهرست منابع: ۲۹
۱) فرکلاف. نورمن(۱۳۷۹)تحلیل انتقادی گفتمان، مترجمان:فاطمه شایسته پیران. شعبان علی بهرام پور و دیگران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها ، چاپ اول.
۲ ) فلیک. اووه ( ۱۳۸۷) درآمدی بر تحقیق کیفی.ترجمه: هادی جلیلی، تهران. نشر نی.
۳ ) حسینی زاده، سیدمحمد علی ( ۱۳۸۳) نظریه گفتمان وتحلیل سیاسی. فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۲۸ صفحات۱۸۱تا۲۱۲٫
۴)هال، استوارت( ۱۳۸۳): بومی و جهانی:جهانی شدن و قو میت، ترجمه بهزاد برکت، فصلنامه ارغنون، شماره جهانی شدن، شماره ۴۲ وزارت فرهنک و ارشاد اسلامی صفحات۲۳۹تا ۲۶۲٫
۵ ) های، کا لین. (۱۳۸۵ ). درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی. ترجمه احمد گل محمدی. تهران : نشر نی.
۶ ) هال ،استوارت (۱۳۸۳) : هویت های قدیم و جدید ، قومیت های قدیم و جدید ، ترجمه شهریار وقفی پور ، فصلنامه ارغنون ، شماره جهانی شدن ، شماره ۲۴ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی . الف صفجات۳۱۹تا۳۵۲٫
۷ ) هال، استو ارت( ۱۳۸۶) : مطالعات فرهنکی و میراث های نظری آن، ترجمه محمد رضایی، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تهران،
۸ ) هال ، استوارت (۱۳۸۶) : مطالعات فرهنگی و میراث های نظری آن ، ترجمه : محمد رضایی ، در کتاب مطالعات فرهنگی : دیدگاه و مناقشات ، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران ، چاپ اول.
۹ ) ژیژک اسلاوی (۱۳۸۸) : کژ نگریستن ، ترجمه مازیار اسلامی و صالح نجفی ، نشر رخداد نو.
۱۰ ) ژیژک اسلاوی (۱۳۸۴) : رخداد ، ترجمه مراد فرهادپور و دیگران ، نشر گام نو.
۱۱) مرتضوی، فاطمه ( ۱۳۸۸ ) بررسی مفاهیم صلح و خشونت در سینمای دفاع مقدس، اندیشه های نوین تربیتی، شماره۵ صفحات۵۱تا۷۰ .
(۱۲آلن، گراهام : بینا متنیت، ترجمه پیام یزدانجو، نشر مرکز،۱۳۸۰٫
۱۳ ) اباذری، یوسفعلی، میلانی، ندا ( ۱۳۸۴) بازنما یی مفهوم غرب در نشریات دانشجویی، فصلنامه علوم اجتماعی، زمستان ۸۴ ، شماره ۲۶ صفحات ۹۷تا ۱۲۱٫
۱۴ ) اباذری، یوسفعلی، فرهادپور، مراد ( ۱۳۸۳) نیویورک-کابل، نشانه شناسی ۱۱سپتامبر، طرح نو.
۱۵) بشیریه، حسین ( ۱۳۷۶) سیری در نظریه های جدیددر علوم سیاسی، ناشر، علوم نوین.
۱۶ ) تاجیک. محمد رضا ( ۱۳۸۷) گفتمان و تحلیل گفتمان، تهران، نشر نی.
۱۷ ) فوکو میشل( ۱۳۸۰). نظم گفتار. ترجمه باقر پرهام.تهران: آگه.
۱۸ ) فوکو.میشل (۱۳۸۴)، “نیچه تبارشناسی. تاریخ”. ترجمه نیکو سوخوش و افشین جها ندیده،ازمدرنیسم تا پست مدرنیسم به ویراستاری لارنس کهون، تهران: نی.
واژه گفتمان[۱] که گاهی از آن با عناوین گفتار، سخن، کلام، گفته نیز یاد شده است، برای نخستین بار توسط زلیک هریس( ۱۹۵۲ )زبان شناس نامی، در مقالهای با عنوان “تحلیل گفتمان” بکار برده شد. پس از آن کم کم انگاره گفتمان به حوزههایی از علوم انسانی، نظیر علوم اجتماعی، علوم سیاسی، فلسفه و روانشناسی اجتماعی، زبانشناسی نوین، ادبیات و… تسری یافت. تعاقب آن تعریف و تبیین نظریه گفتمان با ابهامات و اغتشاشات مفهومی فراوانی روبرو گردید. صرف نظر از ریشههای تاریخی این مفهوم که میتوان آن را تا متون کلاسیک یونان دنبال کرد، تعریف جدید از آن، نزد اندیشمندان متعدد به مدلولهای متنوعی رجوع میدهد؛ به طوری که هر یک از این افراد مفهوم خاص خود را در این واژه برجسته کرده و به آن پرداختهاند. گفتگو[۲] شرط مقدماتی هر گفتمان به شمار، میرود :هر نوع گفتار، کلام یا نوشتار، جریانی اجتماعی محسوب میشوند؛ به عبارت دیگر، دارای سرشت، ماهیت و ساختار اجتماعی هستند. گفتمانها حسب مکان و زمان تفاوت میکنند. در هر کشور گفتمانهای متفاوت وجود دارد، علاوه بر آن در داخل هر کشور نیز گفتمانها با هم تفاوت دارند. گفتمانها با توجه به انواع نهادها و زمینههای اجتماعی متفاوتی که در آنها شکل میگیرند و نیز با توجه به موقعیت، جایگاه و شان افراد و کارگزاران سخنگو، مولف و نویسنده و یا مخاطبین آنان فرق میکنند. بنابراین، زمینه و بستر گفتمان، جریانی همگن، واحد و یک دست نیست. میتوان گفتمان را پدیده، مقوله یا جریانی اجتماعی دانست و به قولی : گفتمان، جریان و بستری است که دارای زمینهای اجتماعی است. اظهارات و مطالب بیان شده، گزارهها [۳] و قضایای[۴] مطرح شده، کلمات و عبارات مورد استفاده و معانی آنها جملگی بستگی به این نکته دارند که احکام و مطالب بیان شده، گزارههای ایجابی و سلبی، قضایای مفروض و… کی؟ کجا؟ چگونه؟ توسط چه کسی؟ یا علیه چه چیزی یا چه کسی؟ با چه انگیزه و قصدی طرح و صورتبندی میگردند. به اختصار میتوان اظهار داشت که گفتمان، ساخت زبان در مراحلی بالاتر و فراتر از جمله و معانی واژههای آن را هدف قرار میدهد. حتی میتوان میان مفهوم لوگوس مورد توجه هراکلیتوس و گفتمان رابطهای این همانی برقرار ساخت. پیوند میان زبان و فکر از دیرباز در اصطلاح حیوان ناطق تلخیص شده است. اگرچه تحلیلگفتمان[۵] در آغاز وامدار زبانشناسی بود با این حال از آن عبور میکند و حوزههای متنوعی را در بر میگیرد. تحلیلگفتمان لزوما حوزهای بینارشتهای و چندرشتهای است و کار تفسیر روابط پیچیده بین نوشتار، گفتار، شناخت اجتماعی، قدرت، جامعه و فرهنگ را بر عهده دارد. ون دایک غالبا این تعریف را از گفتمان مفروض داشته است که گفتمان هم ژانر خاصی از کاربرد زبان است و هم اینکه صورتی خاص از تعامل اجتماعی، یا یک رویداد ارتباطی کامل در یک موقعیت اجتماعی است. فوکو در تعریف گفتمانها به مثابه اعمال شیوههای کنش بشرگفتمان را عرصهای میداندکه در آن پراکندگی فاعل شناسا و گسست آن از خودش مشخص میشود.
در این پژوهش از روش تحلیل گفتمانی لاکلائو و موفه استفاده خواهد شد. این دو در تحلیلگفتمان خود یک روش کاربردی تر نسبت به سایر گفتمانها ارائه کردهاند و توانستهاند با ترکیب مفهوم گفتمان فوکو با دیدگاههای سوسور، دریدا، لاکان، گرامشی و حتی آلتوسر نظریه گفتمان فوکو را کاربردی سازند. «آنچه تحلیلگفتمان لاکلائو و موفه را از سایر نظریههای گفتمانی متمایز میکند، تسری گفتمان از حوزه فرهنگ و فلسفه به جامعه و سیاست است» (حسینی زاده، ۱۹۸۳:۱۹۴). همانطور که گفته شد، از نظر لاکلائو و موفه، بر خلاف سایر روشهای تحلیلگفتمانی مانند تحلیلگفتمان انتقادی همه چیز در گفتمان خلاصه میشود. همین امر رهیافتهای روششناختی و نظری متفاوتی با سایرین ایجاد میکند. تحلیلگفتمان انتقادی که تحلیلگفتمان را به مثابه نقد ایدئولوژی به کار میبرد (نک: فرکلاف، ۱۳۷۹ و ون دایک ۱۳۸۲) فرکلاف معتقد است هنوز هم واقعیتی عینی در خارج وجود دارد و این ایدئولوژی است که باعث مخدوش شدن این امر عینی شده است. از این رو وظیفه گفتمان کاوی بر ملا ساختن ایدئولوژی و دستیابی به معنای راستین است. رهیافت اسطورهشناسی بارت را نیز میتوان در همین راستا درک کرد. اما در نظریه گفتمان لاکلائو و موفه اینکه یک صورتبندی گفتمانی چه معناهایی در خود دارد و اینکه معنای واقعی آن چیست، چندان حائز اهمیت نیست، بلکه رویههای شکلگیری و صورتبندی معنا است که اهمیت دارد. از این لحاظ تحلیلگفتمان را میتوان مشابه با تبارشناسی در نظر گرفت.
به هر حال روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه را باید در بستر تفکرات پست مدرنیستی درک کرد. روشهای پستمدرن همچون خود پستمدرن دارای صورتبندی خاصی نیست و تنها شاید بتوان منطق و یا منطقههای مشترکی میان آنان یافت. تاجیک در ارتباط با این خصیصه پسامدرنیته در مقدمه ترجمه کتاب “پسامدرنیته” مینویسد:
«پسامدرنیسم، یک “گفتمان” یا بهتر بگوییم، مجمع الجزایری از خرده گفتمانها و پادگفتمانهایی است که جغرافیای مشترک آنان در خصیصه گفتمانی بودن آنان (به معنای اخص کلمه) نهفته است. مراد از خصیصههای گفتمانی، شناسههایی همچون “سیال بودن”، “مخالفت با انسداد و تصلب”، “محلی بودن”، “عارضی بودن”، “تکثر”، “همنشینی حاشیه و متن یا خودی و دگر”، “مخالف با تقلیل، تخفیف و جوهرگرایی”، “مخالفت با جزمیت و قدسیت”، “تعیین چند جانبه”، “مخالفت با حقیقت محوری” و … است» (لاین، ۹:۱۳۸۱).
به هر صورت پست مدرنیته روششناسی، شناختشناسی و روششناسی متفاوت و گاه متضادی با مدرنیته ارائه کرد و از دیدگاههای عینی به سمت رویکردهایی تفسیری تر پیش رفت.
نظریه گفتمان ارنستو لاکلائو و شنتال موفه، در کتاب هژمونی و راهبرد سوسیالیستی: به سوی سیاست رادیکال دموکراسی شکل گرفت و در واقع بسط نظریه گفتمان فوکو در حوزه فلسفه سیاسی-اجتماعی است(سلطانی، ۱۳۸۳). از نظر لاکلائو و موفه، هر عمل و پدیدهای برای معنادار شدن باید گفتمانی باشد. فعالیتها و پدیدهها وقتی قابل فهم میشوند که در قالب گفتمانی خاص قرار گیرند. هیچ چیزی به خودی خود دارای هویت نیست، بلکه هویتش را از گفتمانی که در آن قرار گرفته است کسب میکند. در ادامه برای روشن شدن بحث، مفاهیم بنیادین نظریات لاکلائو و موفه و از دل آن مفاهیمی که در تحلیل فیلمهای حاتمیکیا به ما یاری رسانده برشمرده میشوند.
۱- گفتمان: صورتبندی مجموعهای از کدها، اشیاء، افراد و… هستند که پیرامون یک دال کلیدی جایابی شده و هویت خویش را دربرابر مجموعهای از غیریتها بدست میآورند.
۲- مفصل بندی[۱] : هر عملی که میان عناصر پراکنده ارتباط برقرار کند، به نحوی که هویت و معنای این عناصر در نتیجه این عمل اصلاح و تعدیل شود.
۳- دال مرکزی[۲] : دال مرکزی نشانهای است که سایر نشانهها در اطراف آن نظم میگیرند. هسته مرکزی منظومه گفتمانی را دال مرکزی تشکیل میدهد و جاذبه این هسته، سایر نشانهها را جذب میکند. همه نشانههای مفصلبندی شده در یک گفتمان از ارزش برابر برخوردار نیست و به انواع گوناگونی تقسیم میشوند. مهم ترین این نشانهها “دال مرکزی” است. دال مرکزی نشانه ممتازی است که نشانههای دیگر حول آن انسجام مییابد .این دال، دالهای دیگر را حمایت میکند و آنها را در قلمرو جاذبه معنایی خود نگه میدارد. مثلا آزادی در لیبرالیسم یک دال مرکزی محسوب میشود و مفاهیمی چون دولت، فرد و برابری در سایه این دال مرکزی و با توجه به آن معنا پیدا میکند.
۴- عناصر یا دالهای شناور[۳] :
عناصر[۴] دالها و نشانههایی که معنای آنها هنوز تثبیت نشده است و گفتمانهای مختلف سعی در معنادهی به آنها دارند. عناصر، نشانههایی هستند که در حوزه گفتمان گویی قرار دارند و دارای چندگانگی معنایی هستند.گفتمانهای مختلف هر کدام در تلا شند تا این عناصر را در درون نظام معنایی خود تبدیل به وقته نمایند. در این حالت نوعی انسداد در معنای نشانه حاصل میشود و مانع از نوسانات معنایی آن میشود اما این انسداد و انجماد به هیچ وجه دائمی نبوده و انتقال از حالت عنصر به وقته هیچگاه کاملا صورت نمیپذیرد و بدین ترتیب گفتمانها هیچگاه صددرصد تثبیت نمیشوند به گونهای که امکان هرگونه تغییر و دگرگونی معنایی تحتِ تاثیر چندگانگی معنایی حوزه گفتمانگویی از آنها سلب شود. این ویژگی نشانهها موجب میشود که به آنها دال شناور گفته شود. به صورت خلاصه اینکه گفتمانها تلاش میکنند تا از طریق تبدیل عناصر به وقتهها و تقلیل معانی متعدد یک نشانه به یک معنا و ایجاد نوعی انسداد در معنای نشانه، ابهام معنایی را برطرف سازند. اما این عمل به طور کامل امکا نپذیر نیست و معنا به طور صددرصد تثبیت نمیشود زیرا احتمالات معنایی که در حوزه گفتمان گویی وجود دارند همواره ثبات معنا در گفتمان مورد نظر را تهدید میکنند. از اینرو همه وقتهها به طور بالقوه، بصورت چند معنا باقی میمانند و همیشه این احتمال وجود دارد که هر کدام از معانی دیگر، وارد نظم گفتمانی شود. در واقع انسدادو بستگی در معنای یک نشانه عملی موقتی است و زمینه برای برجستهسازی معانی دیگر یک نشانه به وسیله گفتمانهای دیگر همواره مهیا است. گفتمان ها همواره در حال رقابت برای تثبیت معنا هستند، گفتمانها همواره در تقابل با حوزه خارج از خود قرار دارند همواره این احتمال وجود داردکه شیوه تثبیت معنای نشانهها در یک گفتمان به وسیله شیوههای دیگر تثبیت معنا در گفتمانهای دیگر به چالش کشیده شود.
۵- حوزه گفتمان گویی[۵] :
حوزه گفتما نگویی، محفظهای از معانی اضافه و بالقوه در بیرون از منظومه گفتمان خاص که توسط آن طرد شدهاند و مواد خامی برای مفصلبندیهای جدید محسوب میشوند. هر دال معانی متعددی میتواند داشته باشد و هر گفتمان با تثبیت یک معنا، معناهای بالقوه زیادی را طرد میکند. این معانی همچنان موجودند و امکان ظهور در گفتمانی دیگر و شرایطی دیگر را دارند. حوزه گفتمان گویی در واقع معانی است که از یک حوزه گفتمان سر ریز، و وارد آن میشوند، یعنی معانیای که یک نشانه در گفتمان دیگری دارد یا داشته است ولی از گفتمان مورد نظر و غالب حذف میشود تا یکدستی معنایی در آن گفتمان حاصل شود. بنابراین هر چیزی که از یک گفتمان حذف میشود و یا خارج از آن است، درحوزه گفتمان گویی قرار میگیرند.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر