1,094 views
پیشینه تحقیق شعر فارسی و انواع سبک های شعری بعد از ظهور اسلام و وضع عمومی شعر فارسی در دوره صفویه دارای ۳۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- تعریف شعر.۱
۲-۲ ارکان شعر ۲
۲-۳ واژه شعر ۲
۲-۴ شعر فارسی قبل از ظهور اسلام ۲
۲-۵ شعر فارسی بعد از ظهور اسلام ۳
۲-۶ انواع سبک های شعری بعد از ظهور اسلام ۴
۲-۶-۱ سبک خراسانی ۴
۲-۶-۲ سبک حد واسط یا دوره سلجوقی ۴
۲-۶-۳ سبک عراقی ۵
۲-۶-۴ سبک حد واسط عراقی و هندی (مکتوب وقوع و واسوخت) ۷
۲-۶-۴-۱ مکتب وقوع ۷
۲-۶-۴-۲ مکتب واسوخت ۷
۲-۶-۵ سبک هندی ۸
۲-۶-۶ سبک شعر دورهی بازگشت ۱۰
۲-۶-۷ سبک شعر نو در دوران معاصر ۱۱
۲-۷ زمینهها و بسترهای شکل گیری سبک هندی ۱۱
۲-۸ دلایل بی توجهی پادشاهان صفوی به شعر و فرار شاعران ۱۱
۲-۸-۱ ترویج مذهب شیعه و تثبیت مبانی ایدئولوژیک ۱۱
۲-۸-۲ نخست بعضی از شاهان صفوی ۱۲
۲-۸-۳ توجه به زبان عربی ۱۲
۲-۸-۴ توجه بیش از حد به علمای مذهبی و کم توجهی به شاعران ۱۳
۲-۹ وجه تسمیه سبک هندی ۱۳
۲-۱۰ جامعه در عهد صفویه ۱۴
۲-۱۱ فن و هنر در عهد صفوی ۱۵
۲-۱۲ وضع سیاسی ایران در دوره صفویه ۱۶
۲-۱۳ روابط ایران با دولتهای خارجی ۱۷
۲-۱۴ سرگرمیها و جشنهای دوره صفویه ۱۸
۲-۱۵ وضع دین و مذهب دوره صفویه ۱۹
۲-۱۶ وضع عمومی شعر فارسی در دوره صفویه ۲۱
۲-۱۷ انواع شعر در عصر صفوی ۲۴
۲-۱۸ ویژگیهای سبک هندی ۲۵
منابع ۳۱
۱- شفیعی کدکنی، محمد رضا، ۱۳۷۹، شاعر آیینهها، بررسی سبک هندی و شعر بیدل، تهران: مؤسسه آگاه، چاپ هفتم
۲- ـــــــــــــــــــــــــ، ۱۳۸۰، ادوار شعر فارسی، از مشروطیت تا سقوط سلطنت، تهران: سخن.
۳- امین، سید حسن،۱۳۸۷، تعریف شعر، مجموعه مقالات: نشریه داخلی، شماره ۵۰، صفحات ۲۲-۳۰٫
۴- علیپور، مصطفی، ۱۳۸۰، در تعریف و ماهیت شعر، مجله آموزش زبان و ادب فارسی، شماره و ۵۸ – و ۵۷، صفحات ۱۶-۱۹ و ۲۴-۲۷٫
۵- مسجدی، حسین، ۱۳۸۶، سبک بازگشت و شعر اصفهان در سده سیزدهم، مجله علمی پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، شماره چهل و نهم، صفحات ۱۳۷-۱۶۳٫
۶- انوشه، حسن، ۱۳۷۶، فرهنگ نامه ادبی فارسی (دانش نامه ادب فارسی ۲)، سازمان چاپ و انتشارات.
۷- زرین کوب، عبدالحسین، ۱۳۸۴، سیری در شعر فارسی، تهران: سخن.
۸- ــــــــــــــــــــــ، ۱۳۶۷، سیری در شعر فارسی، نوین، چاپ دوم.
۹- جبران خلیل جبران، ۱۳۸۵، حمّام روح، ترجمه حسن حسینی، نشر حوزهی هنری، چاپ دوّم.
۱۰- درگاهی، محمود، ۱۳۸۳، جایگاه معنی در سبک شناسی شعر فارسی، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، صفحات ۳۵-۵۴
۱۱- شمیسا، سیروس، ۱۳۷۵، سبک شناسی در شعر، تهران: فردوس، چاپ دوم.
۱۲- صفا، ذبیح الله، ۱۳۵۶، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: سخن، جلد ۳٫
۱۳- . ــــــــــــ، ۱۳۷۰، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: فردوس، ج ۱/۵، چاپ ششم.
۱۴- ــــــــــــ، ۱۳۶۷، تاریخ ادبیات در ایران (هشت جلد)، فردوس، چاپ هشتم.
۱۵- آریانپور، اج، ۱۳۵۴، جامعه شناسی هنر، انجمن کتاب دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا، نشر سوم.
۱۶- سید حسینی، رضا، ۱۳۵۸، مکتبهای ادبی، زمان.
«شعر به طور جامع و مانع تعریف بردار نیست. اما برای تمییز شعر از نا شعر (غیر شعر)، میتوان آن را چنین تعریف کرد: سخنی اندیشیده/ خیال انگیز/ رویایی که با شگردهای هنری / ادبی، حس زیبا دوستی و زیبا شناسی انسان را ارضا کند » (امین، ۱۳۸۷: ۳۰-۲۲ ).
«از جمله تعاریفی که بر امور انتزاعی دلالت میکند و به همین جهت نمیتوان آنرا تعریف نامید، تعریف مفهوم شعر است. چرا که یک مفهوم زمانی تعریف پذیر است که حدود و ثغوری بتوان برایش فرض کرد و همین حد و مرزها در یک تعریف باعث میشود، که آن تعریف «جامع و مانع» گردد، در صورتیکه در خصوص مفاهیم انتزاعی این امر بعید یا محال به نظر میرسد و به قولی باید به توصیف آنها پرداخت و از تعریف صرف نظر کرد» (زیبنده،۱۳۹۰: ۱۷).
«تعریف شعر از مقولههایی است که پیوسته دغدغهی شاعران و حتی برخی نویسندگان بوده است. غالب نظریه پردازان شعر را غیر قابل تعریف میدانند. دلیل غالب آنان تکیه بر ابعاد ناشناخته ظهور و تولد این نوع سحر انگیز کلامی است. (علی پور، ۱۳۸۰: ۱۶-۱۹ و ۲۴-۲۷) در برخی تعریفهایی که ارائه شده است، معمولاً «به بعدی از ابعاد وجودی شعر توجه شده است. »شعر نوعی اجرا به وسیله کلمات است. (فراست، ۱۳۷۱). شعر عبارت است از مقدار زیادی شادی، رنج و سرگشتگی، به اضافه مقدار کمی لفظ لغت». (خلیل جبران، ۱۳۸۵: ۱۲۰).
دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی از کتاب شفای ابن سینا بلخی فصل پنجم مقاله پنجم چنین نقل میکند: «شعر کلامی است مخیل، ترکیب شده از اقوالی دارای ایقاعاتی که در وزن متفق، و متکرر باشند و حروف خوانیم آن مشتبه باشند.» (کدکنی،۱۳۷۳: ۷۸) اما خود وی (دکتر کدکنی) نظر دیگری دارد و مینویسد: شعر حادثهای است که در زبان روی میدهد و در حقیقت، گوینده شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام داده که خواننده، میان زبان شعری او، و زبان روزمره و عادی تمایزی احساس میکند» (کدکنی، ۱۳۷۳: ۷۹).
در جای دیگر مینویسد:
«شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد.» (کدکنی، ۱۳۷۳: ۴۸).
رضا براهنی با توجه به عناصر مختلف شعر، تعبیرهای گوناگونی از آن ارائه داده است:
«شعر، جاودانگی یافتن استنباط انسان است از یک لحظه از زمان گذرا، در جامهی واژهها» (براهنی،۱۳۷۱: ۲۵).
«شعر، زاییده بروز حالت ذهنی است برا انسان در محیطی از طبیعت.» (براهنی،۱۳۷۱: ۲۵).
«شعر یک واقعهی ناگهانی است، از سکوت بیرون میآید و به سکوت باز میگردد.» (براهنی،۱۳۷۱: ۲۶).
براهنی پا را از این هم فراتر نهاده، هر ایجاد را شعر مینامد:
«گفتن، آن هم به قصد ایجاد چیزی، شعر سرودن است.» (براهنی،۱۳۷۱: ۲۸).
«در همه این تعریفها، نگاه ویژهی شاعر و نویسنده به هستی و شخصیت خاص انسانی نهفته است. هرکسی از زاویه دید خود هم چنان که به تعریف انسان مینشیند شعر را نیز تعریف میکند. شعر مثل شخصیت روشن انسانی مجموعهای از ابعاد ماهوی است و تنوع تعریفها نیز به همین مسأله باز میگردد». (علیپور، ۱۳۸۰: ۱۶-۱۹و ۲۴-۲۷) .
«شعر دو رکن دارد: محتوا Content یا عنصری معنوی/ روانی از یک سو و شکلForm یا عنصر صوری/ زبانی از سوی دیگر محتوای شعر در تجزیه و تحلیل ریز تر شامل عناصر سهگانهی اندیشه، احساس و خیال میشود. شکل یا پوشش شعر هم باز در تحلیل ریز تر شامل زبان، وزن، آهنگ یا موسیقی- اعم از بیرونی یا درونی- کلام میشود. شعر ناب تمام این ارکان و عناصر محتوایی و شکلی را در ساختار انداموار خود میتند و در مجموعه واحد ترکیب و ادغام میکند و در یک رابطه «میان- ذهنی» از دل شاعر در دل مخاطب مینشیند. در نتیجه شعری که در اوج است، حقیقتی یگانه و موجودیتی یکپارچه و واحد دارد: به این معنی که عناصر معنوی / روانی شعر ناب با عناصری صوری/ زبانیاش همچون تار و پود یک فرش دست بافت نفیس در هم بافته شده و از هم جدایی ناپذیرند ».(امین، ۱۳۸۷: ۳۰-۲۲).
«واژه شعر، برگرفته از «شیر» – به تخفیف حرف یا- است و «شیر» در زبان عبری یا آرامی – هم چنان که «شور» در موسیقی ایرانی – به معنی سرود و آواز است. از این رهگذر، شعر (= سرود و آواز) برآیند اصل کنشی عاطفی و واکنشی وجدانی، یعنی نتیجه قبض و بسط روحی و روانی در قالب کلامی آهنگین و موسیقیایی است. البته واژه شعر در زبان عربی- با تاکید بر حرف ع- از ریشه شعور به معنی علم و درک است. اما به مفهوم خاص ادبی، در عربی هم، معرب «شیر» عبری یا آرامی است». (امین، ۱۳۸۷: ۳۰-۲۲).
با اینکه موضوع این پایان نامه سیر تحول شعر سپید است، اما نگاهی به تحولات شعر فارسی از ابتدا تا اکنون ضروری به نظر میرسد. هر چندان نگاه بسیار کوتاه و مختصر باشد.
«قدیمیترین آثاری که از زبان و ادبیات فارسی در دست است مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش است. آثاری که از آن دوره باقی مانده؛ مربوط به دو لهجهی ایرانی است. یکی لهجه شمالی که به قوم ماد تعلق داشت و نام آن قوم را یونانیها «مد» و «مدی» تلفظ کردهاند و به همین صورت به زبانهای اروپایی نقل شده است. دو: دیگر لهجه جنوبی که مربوط به قبایل پارس است و نام آن به صورت «پرس» به زبان یونانی نقل شده است. از لهجه شمالی کتاب معروف اوستا باقی مانده است و به همین مناسبت آن لهجه را زبان اوستایی مینامند. قدیمیترین قسمتهای این کتاب که «گاثه، گاثا» نام دارد و به زبان شعر است. مربوط به قرن هفتم پیش از میلاد است. از لهجه جنوبی که لهجه رسمی دوره هخامنشی بوده و در قرن ششم پیش از میلاد در ایران رواج داشته است؛ کتابی در دست نیست. اما هفتاد و پنج سنگنوشته در دست است که مفصلترین آنها در بیستون و تخت جمشید قرار دارد. اختلافهای فارسی اوستایی و هخامنشی بسیار کم است. از اواسط قرن سوم قبل از میلاد زبان ایران تحولاتی پیدا کرده است. زبان پهلوی در دوره امپراتوری ساسانیان و اشکانیان در ایران رواج داشته است. از این زبان ادبیات وسیعی در دست داریم؛ یعنی مجموع دویست جلد کتاب و رساله در دست است که قسمتی از آنها کتب اخلاقی و تاریخی و ادبی و شعر و قسمتی از آنها متون و تفسیرهای مذهبی است» (شمیسا،۱۳۷۷: ۳۵).
در نیمه قرن هفتم میلادی یعنی از سال (۶۵ هجری) انتشار اسلام در ایران آغاز شد. با از بین رفتن سازمانهای قبلی و انحلال مدارس و مراکز علمی، زبان پهلوی دچار فترت شد و نزدیک به دویست سال آثار ادبی مهمی به وجود نیامد. از اواسط قرن سوم هجری به زبان فارسی دری آثار متعددی به وجود آمد و بنای شعر فارسی کنونی گذاشته شد. شعر فارسی به لحاظ تاریخی تاکنون ادوار مختلفی را پشت سر گذاشته است که هر یک از این دورهها به سبک خاصی شهرت یافتهاند که ما در اینجا به طور مختصر درباره این سبکها بحث خواهیم کرد.
«سبک ادبی ویژگی آثار یک نویسنده و یا گروهی از نویسندگان است که بر مبنای جهان بینی مشترکی قرار دارد و به صورت ویژگیهای مشخص شکل و محتوا، خود را پدیدار میسازد» (آریان پور،۱۳۵۴: ۷۸).
برای استخراج ویژگیهای و اختصاصات سبکهای ادبی، بهترین و دقیقترین راه، مطالعه متون و توجه به مسئله بسامدها، ابداعات، اشتراکها و افتراقها میان هر دوره است. زیرا هم بسامدها و تکرارها نشان دهنده ویژگی سبکی است و هم خروج از هنجارها و ابداعات ادبی میتواند به عنوان ویژگی سبکی به شمار آید. به همین دلیل در چنین مطالعهای که محقق به سبک توجه دارد لازم است تعریف هر کدام از سبکها را داشته باشد.
«زیبایی اندیشه از زیبایی قالب، جدایی ناپذیر است. این نکته را نخستین بار «بوفون» با کمال وضوح بیان کرد و گفت: «سبک عبارت است از نظم و حرکتی که انسان به اندیشههای خود میدهد. آنچه مردم بنا به عادت، به دو قسمت قالب و محتوی تقسیم میکنند، در واقع چیز واحدی نیست و قالب و محتوا دو دیدگاه مختلف و کیفیات یک جوهر واحد هستند» (سید حسینی، ۱۳۵۸: ۱۶۲).
«این سبک که از آغاز شعر فارسی تا سده ششم هجری دامن میکشد، سبک دورهای از شعر فارسی است که در طی آن زبان فارسی دوره تکوین خود را میگذراند. در این دوره زبان فارسی غالبا بدون آمیختگی با واژگان و تعبیرات بیگانه و بیرونی به کار میرود و واژهای اصیل فارسی، به ویژه بخشی از واژههای کهنه و دشوار در کنار تعبیرات و ساختارهای دستوری ساده و … رواج دارد». (درگاهی، ۱۳۸۳: ۵۴-۳۵).
اولین سبک شعری زبان فارسی به لحاظ تاریخی، سبک خراسانی نام دارد. این سبک از آغاز نیمه دوم تا پایان قرن پنجم سبک رایج شعر فارسی دری بوده است و چون که اولین آثار نظم و نثر جدید زبان فارسی بعد از اسلام در ناحیه خراسان پیدا شد؛ این سبک را خراسانی گفتهاند. این سبک به لحاظ تاریخی سلسلههای طاهری و صفاری و سامانی و غزنوی را در بر میگیرد. از نظر فکری شعر این دوره شاد و پر نشاط است و از محیطهای اشرافی و تفریح و باغ و بزم سخن میگوید و شعری واقع گراست و اوضاع دربارها، محیط زندگی، روابط ارباب و کنیز و غلام و غیره را به خوبی منعکس میکند. در این دوره شاعران با معارف پیش از اسلام آگاه هستند؛ و ازآن رو تلمیح به اسم شاهان و اعیاد و مراسم باستان به چشم میخورد. اشعار این دوره بیشتر روحیه دارد و جنبههای عقلانی در اشعار این دوره بر جنبههای احساسی غالب است. از نظر ادبی قالب شعری مسلط بر این دوره قصیده است و غزل به معنی مسطح آن خیلی کم موجود است اما رباعی و مثنوی رواج بیشتری دارد. مسمط و ترجیع بند نیز در این دوره دیده میشود. استفاده از بیان و بدیع در این دوره طبیعی است و صنایع بدیعی این دوره بیشتر لفظی هستند و از صنایع معنوی، بیشتر به موارد سادهای مثل تضاد و مراعات نظیر توجه دارند. در شعر این دوره از روشهای دشوار و غیر معمول استفاده نمیشود و در ردیف، کاربرد کمی دارد. توصیفات شعری در این دوره بسیار قوی است و عین بودن شعر باعث شده است که شاعران به توصیف جزئیات طبیعت بپردازند. تشبیهات این دوره بیشتر حسی هستند و بحور عروضی آن امروزه غیر مطبوع و بدون کارمزد است.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر