1,309 views
پیشینه تحقیق ویژگیهای شخصیت و ضرورت و اهمیت کارآفرینی و تاریخچه پیدایش و گسترش بیمه دارای ۴۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۲- شخصیت ۵
۱-۱-۲- تعاریف شخصیت ۵
۲-۱-۲- ویژگیهای شخصیت از دیدگاه کارل گوستاویونگ ۵
۳-۱-۲- ویژگیهای شخصیت از دیدگاه کاتل ۶
۴-۱-۲-ویژگی شخصیتی از دیدگاه اچ ،جی، آیزنگ ۷
۵-۱-۲-ویژگی شخصیتی از دیدگاه جولیان راتر ۷
۶-۱-۲- ویژگیهای شخصیتی مدل پنج عامل ۱۰
۷-۱-۲- طبقهبندی ویژگیهای شخصیت براساس مدل پنج عامل ۱۰
۸-۱-۲- مروری بر تاریخچه مدل پنج عاملی ۱۱
۲-۲-کارآفرینی ۱۴
۱-۲-۲- تعاریف کارآفرینی ۱۴
۲-۲-۲- ضرورت و اهمیت کارآفرینی ۱۵
۳-۲-۲- کارآفرین ۱۷
۴-۲-۲- کارآفرین چه کاری را انجام میدهد؟ ۱۸
۵-۲-۲- کارآفرین چگونه کارآفرینی میکند؟ ۱۹
۶-۲-۲- سیر تاریخی تحول کارآفرینی ۲۰
۷-۲-۲- کارآفرینی از دیدگاه دانشمندن مدیریت ۲۲
۸-۲-۲- دیدگاهها و رویکردهای کارآفرینی ۲۳
۹-۲-۲- فرآیند کارآفرینی ۲۴
۱۰-۲-۲- سابقه آموزش کارآفرینی ۲۴
۱۱-۲-۲- جایگاه آموزش کارآفرینی ۲۵
۱۲-۲-۲- تفاوتهای کارآفرینان و مدیران ۲۶
۱۳-۲-۲- کارآفرینی فردی ۲۷
۱۴-۲-۲- کارآفرینی سازمانی ۲۸
۱۵-۲-۲- کارآفرینی گروهی ۲۹
۱۶-۲-۲- کارآفرینی اجتماعی ۳۰
۱۷-۲-۲- عناصر کارآفرینی ۳۲
۱۸-۲-۲- ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان ۳۳
۳-۲- پیشینه تجربی ۳۸
۱-۳-۲- تحقیقات داخلی ۳۸
۲-۳-۲- تحقیقات خارجی ۴۰
۴-۲- بیمه ۴۳
۱-۴-۲- تاریخچه پیدایش و گسترش بیمه ۴۳
۲-۴-۲-آغاز عملیات بیمه ای در کشور ۴۴
۳-۴-۲- تصویب قانون بیمه ۴۵
منابع ۴۷
الف) منابع فارسی ۴۷
ب) منابع انگلیسی ۴۹
جلیل خانی ،غلامحسین، ۱۳۷۹، بررسی و ارزیابی ویژگی شخصیتی کانون کنترل( درون گرایی/ برون گرایی) نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد مرکز آموزش مدیریت دولتی استان زنجان.
باپیرزاده، ابوذر، ۱۳۸۵،بررسی و مقایسه منبع کنترل(درونی-بیرونی) و رابطه آن با احساس تنهایی در ورزشکاران پسر ورزشهای تیمی و انفرادی شهر همدان،پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی، کرمانشاه.
گروسی فرشی, میرتقی. (۱۳۸۰)، رویکرد نوین در ارزیابی شخصیت، تبریز: انتشارات جامعه پژوه.
شولتز، د، کریمی، ی، ۱۳۸۹، نظریههای شخصیت، نشر ارسباران، چاپ هشتم.
کریمی، یوسف،۱۳۷۶، روانشناسی شخصیت،تهران، نشر ویرایش.
کوراتکو، دانلداف و هاجتس، (۱۳۸۳)، کارآفرینی، عامل محرابی، ابراهیم و تبرائی، محسن(مترجمان)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
شمسایی،ن.،۱۳۸۵، بررسی ارتباط منبع کنترل (درونی/ بیرونی )و احساس تنهایی در بین دانشجویان پسر ورزشکار وغیر ورزشکار دانشگاه رازی کرمانشاه ،پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد دانشگاه رازی تربیت بدنی وعلوم ورزشی.
احمد پور، محمود(۱۳۷۸)، کارآفرینی: تعاریف، نظریات، الگوها، پردیس۵۷ .
احمد پور، محمود، (۱۳۸۱)، کارآفرینی، تهران: انتشارات پردیس.
احمدپور، محمود و دیگران،(۱۳۸۳)، تجارب کارآفرینی در کشورهای منتخب، تهران: مؤسسه انتشارات امیر کبیر.
کیخانژاد، مهین. (۱۳۸۷)، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و ابعاد آن با انجام وظایف مدیریتی متوسطه شهرستان زاهدان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه سیستان و بلوچستان.
علوی، امین اللَه. (۱۳۷۱)، روانشناسی مدیریت و سازمان، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ اول.
گوهری مقدم، مریم. (۱۳۸۶)، رابطه ویژگیهای شخصیتی و سبک رهبری مدیران مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن.
نادریان جهرمی، مسعود. امیرحسینی، سید احسان. (۱۳۸۶)، بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و دموگرافی مدیران ورزشی با مهارت شغلی آنها، فصلنامه المپیک، سال پانزدهم شماره ۳٫
نعامی، عبدالزهرا.(۱۳۸۴)، بررسی سبکهای رهبری و خشنودی شغلی در کارکنان شرکت فولاد خوزستان، پایان نامه دکترای روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
احمدیان، علی (۱۳۷۹)، بررسی ارتباط بین کارآفرینی با عملکرد و عزت نفس مدیران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان)
آقاجانی، حسعلی،(۱۳۸۴)، کارآفرینی: مفاهیم، نظریات وضرورت وجودی، رویش: فصلنامه تخصصی اشتغال و کارآفرینی.
در روانشناسی و رفتار سازمانی شخصیت تعاریف مشخصی دارد، برخی از این تعاریف عبارتند از:
شلدون[۱]: «شخصیت» سازمان پویایی از جنبههای ادراکی و انفعالی و ارادی و بدنی(شکل بدن و اعمال حیاتی بدن) فرد آدمی است.
مادای[۲]: «شخصیت» مجموعه پایدار از ویژگیها و گرایشها است که مشابهت و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد (افکار و احساسات و اعمال) را که دارای تداوم زمانی بوده و ممکن است بواسطه اقشارهای اجتماعی و زیست شناختی موقعیتهای بلاواسطه شناخته شوند یا به آسانی درک نشوند، مشخص میکند.
فرگوسن[۳]: «شخصیت» الگویی از رفتار اجتماعی متقابل است. بنابراین شخصیت یک فرد مجموعه راههایی است که او نوعاً نسبت به دیگران واکنش نشان میدهد یا با آنها تعامل میکند.
آتکینسون و هیلگارد[۴]: «شخصیت» عبارت است از الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که سازگاری فرد با محیط را تعیین میکند.
گیلفورد [۵]: «شخصیت» الگوی منحصر به فرد صفات شخصیتی است. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
کارل گوستاویونگ[۶] شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاه روانی میداند که ضمن مستقل بودن، در یکدیگر تأثیر متقابل دارند. این سیستمها عبارتند از: من یا خود (ضمیر ناخودآگاه )، ناهشیاری فردی (ضمیر ناخود آگاه که قبلاً خودآگاه بودهاند.) ناهشیاری جمعی(نوعی حافظه انسان که غیر قابل دسترسی است.) و صورتهای کهن ازلی الگوها (تجربهها و معلوماتی که در طول تاریخ بشری از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است مثل میل انسان به جاودانگی.)
یونگ برای انسانها، برحسب آنکه بیشتر متوجه عالم درون باشند یا عالم بیرون، دو نسخ شخصیتی قائل است یعنی انسانها را به دو گروه کلی متمایز میکند:
۱٫افراد درونگرا [۷]
۲٫افراد برونگرا[۸]
در تعریف برونگرایی و درونگرایی یونگ میگوید: وقتی توجه به امور و اشیای خارجی چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمی صرفاً معلول مناسبات امور و عوامل بیرونی باشد و نه حاصل ارزیابی ذهنی، این حالت برونگرایی خوانده میشود. برعکس شخص درونگرا غالباً متوجه عوامل درونی و ذهنی است و زیر نفوذ این عوامل قرار دارد تردیدی نیست که او شرایط و اوضاع و احوال بیرونی را میبیند اما عوامل و عناصر ذهنی در او برتری و مزیت دارند و حاکم بر احوال و رفتار او هستند. (کریمی،یوسف،۱۳۷۶،۸۲)
از آنجا که (کاتل[۹]) شخصیت را چیزی که اجازه پیشبینی رفتار شخص را در اوضاع و احوال معین به ما میدهد، تعریف کرده است، او معتقد است تعریف دقیق شخصیت مستلزم آن است که پژوهشگر قبلاً مفاهیمی را که در مطالعه رفتار، قصد بکارگیری آنها رادارد به روشنی مشخص سازد، به همین منظور خود او مفاهیمی را که سازنده شخصیت هستند را مشخص و تعریف کرده است.
کاتل ویژگیهای شخصیتی را به سه گونه طبقه بندی کرده است:
طبقهبندی اول: صفات یا ویژگیها سه گونهاند صفات منشی که نشان دهنده سرعت و قوت برانگیختگی هستند و صفات تحریکی که شخص را به سوی هدفی به حرکت وا میدارند و صفات توانشی که نمایانگر زیرکی، مهارت و زبردستی هستند.
طبقهبندی دوم: ویژگیهای شخصیتی دو دسته اند: ویژگیهای عام و ویژگیهای خاص. ویژگیهای عام، ویژگیهایی هستند که میان همه افراد آدمی یا لااقل میان همه افراد یک جامعه مشترک هستند. ویژگیهای خاص ویژگیهایی هستند که اختصاص به یک فرد معین دارند و وجه تمیز او از افراد دیگر هستند.
طبقه بندی سوم: ویژگیهای شخصیتی دو دسته اند: صفات روساختی[۱۰] و صفات پایه[۱۱]. ویژگیهای روساختی، دستهای از رویدادهای رفتاری هستند که آشکار و ظاهری هستند و توصیف پذیری آنها بسیار کم است مانند صمیمی، بشاش، دست و دلباز و پرحرف بودن. صفات پایه در حقیقت منبع و سرچشمه صفات روساختی و علتهای واقعی رفتار آدمی هستند. صفات پایه بادوام اند و شناخت آنها برای مطالعه شخصیت ضرورت اساسی دارد. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
آیزنگ[۱۲] پژوهشهای خود را برای بررسی نمونهها، انواع شخصیت و ویژگیهای شخصیتی متمرکز کرده است نظریه او مبتنی بر نظریه جالینوس، حکیم یونان باستانی است که آدمیان را در یکی از چهار گروه صفراوی، سوداوی، دموی و بلغمی قرار میداد(نظریه سرشت). دو مزاج صفراوی و سوداوی با دو مزاج دیگر یعنی دموی و بلغمی مخالف هستند و حالتهای روان نژندی دارند در حالیکه دو مزاج دیگر نشانه رفتارهایی هستند که دارای ثبات بیشتری بوده و شدت هیجانها در آنها کمتر است.
نکته دیگر اینکه مزاجهای صفراوی و دموی ویژگیهای مشترکی دارند که میتوان آنها را با برونگرایی توصیف کرد همچنین سوداویها و بلغمیها نیز دارای ویژگیهای مشترکی مطابق با ویژگیهای درونگرایی هستند. آیزنگ تأکید بر این نکته دارد که هیچ یک از افراد جامعه بطور خالص متعلق به یکی از مزاجهای چهارگانه نیست بلکه ترکیبی از ویژگیهای مزاجهای مختلف را دارا است این نظریه تقریباً پذیرش جهانی یافته است. (کریمی،یوسف،۱۳۷۶)
جولیان راتر[۱۳] محقق و روانشناس آمریکایی معتقد است یکی از وجوه قابل مطالعه شخصیت بررسی کانون کنترل[۱۴] است به نظر او افراد از دیدگاه کانون کنترل یا بیرونی هستند یا درونی.
افرادی که از نظر کانون کنترل بیرونی هستند دارای تصور فقدان کنترل بر سرنوشت خود بوده و معتقدند که آنچه برآنان میگذرد، حاصل عوامل بیرونی چون شانس، سرنوشت، دیگران و نظایر آنهاست. به عبارت دیگر خود در جریان زندگی خود نقش فعال ندارند.
افراد دارای کنترل درونی خود را حاکم بر سرنوشت خود میدانند و مسئولیت موفقیتها و شکستهای خود را به گردن میگیرند. درونگرایان در جریان رفتارها بیشتر حالت مسلط و فعال دارند در حالیکه بیرونیها حالت منفعل و بیشتر غیر فعال از خود نشان میدهند. کانون کنترل درونی با واقع بینی، شناخت و منطقی بودن همراه است در حالیکه کانون کنترل بیرونی، احساساتی بودن، عدم شناخت و غیر منطقی بودن در برابر حوادث و رویدادها یا علل رفتارها را به همراه دارد. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
مکان کنترل افراد تأثیر زیادی بر رفتار آنها خواهد داشت. اشخاص با مکان کنترل بیرونی که معتقدند رفتارها یا مهارتهای آنها در تقویتهایی که دریافت میکنند اثری ندارد، در کوشش برای بهبود موقعیت خود فایدهای نمیبینند. آنان به امکان کنترل زندگی خود در زمان حال یا آینده باور چندانی ندارند.
کسانی که دارای جهتگیری درونی هستند، معتقدند که کنترل کاملی بر زندگی خود دارند و مطابق با همین باور رفتار میکنند. تحقیقات نشان داده است که آنان در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل میکنند، کمتر تحت تأثیر کوششهای دیگران قرار دارند، ارزش والاتری برای مهارتها و پیشرفتهای شخصی خود قائل هستند و نسبت به نشانههای محیطی که میتوانند برای هدایت رفتار خود بکار ببرند، هوشیارترند. به علاوه، افراد دارای مکان کنترل درونی، در مقایسه با افراد دارای مکان کنترل بیرونی برای قبول مسئولیت اعمال خود، آمادگی بیشتری دارند. همچنین شواهدی در دست است که نشان میدهد که افراد دارای مکان کنترل درونی ممکن از بهداشت روانی بهتری برخوردار باشند.(شولتز،۱۳۸۹، ۵۴۲)
مطالعات بسیاری نمرات درونیها و بیرونیها مبتنی بر پرسشنامه راتر را به متغیرهای دیگر ربط داده و تفاوتهای معنی داری بین این دو گروه گزارش دادهاند. هرش و شیبل[۱۵] پی بردند که درونیها از نظر استیلا جامعهپذیری، کارایی فکری، شکیبائی، تأثیر خوب و مقیاسهای تندرستی مبتنی بر فهرست روانی کالیفرنیا برتر از بیرونیها بودند. آنها همچنین پی بردند که درونیها در پاسخ به چک لیست صفت، خود را تحمل پذیرتر از بیرونی ها، موفق، جسور، مستقل، موثر، توانمند و زبردست توصیف میکنند.
استریکلند[۱۶] پی برد که درونیها بیشتر از سرنخها به نتایج توجه میکنند، بیشتر یافتههای ارائه شده مناسب را حفظ کرده، از سرنخها آگاهی بیشتری دارند و در برابر تلقینها پایداری میکنند.
مرکر و کنل[۱۷] چنین تصور داشتند که وقتی شخصی دارای ویژگی کنترل درونی است، هویت را عامل اولیه برآیند اعمالش میداند درحالیکه اگر شخص دارای ویژگی کنترل بیرونی باشد تقویت را برآیند نیروهای خارجی همچون خوش اقبالی، سرنوشت، شانس و یا این نیروها میداند. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
بررسیها نشان دادهاند که کودکان همزمان با رشد خود، جهتگیری درونی پیدا میکنند؛ و اینکه اکثر دانشجویان دانشگاهها دارای جهتگیری درونی هستند، و اینکه کنترل درونی از اواخر نوجوانی تا میانسالی افزایش مییابد و تا سنین پیری در همان سطح باقی میماند. بیرونی بودن در زنان پس از طلاق افزایش مییابد و بعد از مدتی به درونی بودن بر میگردد. به طور کلی، افراد طبقه پایین اجتماع و کسانی که جزء گروههای اقلیت هستند دارای جهتگیری بیرونی هستند با این باور که آنان بر روی رویدادها یا نیروهای موجود در زندگی خود کنترل ندارند یا کنترل کمی دارند.
رفتار افراد دارای جهتگیری بیرونی با رفتار افراد دارای جهتگیری درونی متفاوت است. افراد درونی احتمالاً در موقعیتهای مختلف، اطلاعات بسیاری کسب میکنند و یادگیری بیشتری خواهند داشت، در موقعیتهایی که باید از میان شقوق مختلف دست به انتخاب بزنند، احساس انتخاب شخصی بیشتری دارند، بین همسالان خود محبوب هستند، به سوی افرادی که میتوانند آنها را تحت تأثیر قرار دهند، جذب میشوند. همچنین این افراد کمتر دچار مسایل هیجانی میشوند یا کمتر به الکل روی میآورند. آنان کمتر دچار اضطراب و نشانههای روان پزشکی میشوند. افراد با جهتگیری درونی به کسب نمرههای بالاتر در مدرسه تمایل دارند. آنان در مقابل کوششها برای ترغیب و اجبار مقاومتر، درککننده تر، کنجکاوتر، و در پردازش اطلاعات کاراتر هستند.
به نظر میرسد افراد دارای جهتگیری درونی از نظر جسمی سالمتر از کسانی هستند که دارای جهتگیری بیرونی هستند. به علاوه آنها نسبت به بهداشت بدنی خود محتاطتر هستند، بیشتر احتمال دارد که در اتومبیل از کمربندهای ایمنی استفاده کنند، به ورزش بپردازند، و سیگار را ترک کنند تا کسانی که دارای مرکز کنترل بیرونی هستند. (شولتز،۱۳۸۹، ۵۴۶-۵۴۸)
پلات و ایزمان[۱۸] پی بردند که درونیها نسبت به بیرونیها چشم انداز طولانیتری از آینده دارند. یعنی درونیها دارای دیدگاهی گسترده و بیرونیها دارای دیدگاهی محدود از زمان میباشند. مردمانی که زمان را به شکل حال در نظر میگیرند احتمالاً موفقان بزرگی نخواهند بود این یافتهها حاکی از آن است که ممکن است بیرونیها کمتر از درونیها پیشرفتگرا باشند.
درونیها، نه تنها مسئولیت اعمال خود را میپذیرند، بلکه براین باورند که دیگران نیز مسئول اعمال خویش هستند. درمقابل بیرونیها گمان دارند که رفتار دیگران همچون خودشان تحت تأثیر نیروهای خارجی است. همچنین، درونیها در مقایسه با بیرونیها هنگامی که عمل خلاف قانون صورت میگیرد، در اکثر مواقع تنبیهکننده هستند و نسبت به خلاف کنندگان، کمتر احساس همدردی ابراز میکنند. (باپیرزاده، ۱۳۸۵)
پنج بعد اصلی شخصیت از نظر کوستا[۱۹] و مک کری[۲۰] (۱۹۸۵) عبارتند از: نوروزگرایی یا روان نژندی(N)، برونگرایی[۲۱] (E)،انعطافپذیری(تجربهپذیری[۲۲]،گشودگی) (O)،دلپذیربودن،(توافق، همسازی[۲۳])(A)، باوجدان بودن (وظیفهشناسی[۲۴]) (C). تمایل عمومی به تجربه عواطف منفی چون ترس، غم، دستپاچگی، عصبانیت، احساس گناه و نفرت مجموعه حیطه N را تشکیل میدهد.هر چند N چیزی بیشتر از آمادگی برای ناراحتیهای روانشناختی دارد.مردان و زنان با نمره بالا در N مستعد داشتن عقاید غیرمنطقی هستند و کمتر قادر به کنترل تکانشهای خود بوده و خیلی ضعیفتر از دیگران با استرس کنار میآیند (گروسی فرشی،۱۳۸۰). برونگراها، البته، جامعهگرا بوده اما توانایی اجتماعی فقط یکی از صفاتی است که حیطه برونگرایی دارای آن است. علاوه بر آن دوست داشتن مردم، ترجیح گروههای بزرگ و گردهماییها، با جرأت بودن، فعال بودن و پرحرف بودن نیز از صفات برونگراها است. آنها برانگیختگی جنسی و نیز تحریک را دوست دارند و متمایلند که بشاش باشند. همچنین سرخوش، باانرژی و خوش بین هستند(کوستاو مک کری،۱۹۸۵). انعطافپذیری به عنوان یک بعد اصلی شخصیت، خیلی کمتر از E و N شناخته شده است. عناصر انعطاف پذیری چون تصور فعال، احساس زیبا پسندی، توجه به احساسات درونی، تنوع طلبی، کنجکاوی ذهنی و استقلال در قضاوت، اغلب نقشی در تئوریها و سنجشهای شخصیت ایفا نمودهاند اما به هم پیوستگی آنها در یک حیطه وسیع و تشکیل عاملی از شخصیت به ندرت مطرح بوده است. (مک کری و کوستا، ۱۹۸۵). همانند برونگرایی، دلپذیر بودن مقدمتا بعدی از تمایلات بین فردی است. یک فرد دلپذیر اساسا نوع دوست است، او نسبت به دیگران همدردی کرده و مشتاق است که کمک کند و باور دارد که دیگران نیز متقابلاً کمک کننده هستند (کوستا و مک کری، ۱۹۹۲). فرد با وجدان هدفمند، با اراده و مصمم میباشد. افراد موفق، موسیقی دانان بزرگ و ورزشکاران به نام این صفات را در حد بالا دارند(مک کری، کوستا و بوش، ۱۹۸۶، به نقل از گروسی فرشی ۱۳۸۰).
[۱]. Sheldon
[۲]. Maddi(1972)
[۳]. Ferguson(1970)
[۴]. Atkinson & Hilgard(1993)
[۵]. s.p Guilford(1959)
[۶]. Carl Gustav Jung
[۷]. Introvert
[۸]. Extrovert
[۹]. Cattell
[۱۰]. surface traits
[۱۱]. source traits
[۱۲]. H.J Eysenek
[۱۳]. Julian Rotter (1916)
[۱۴]. Locus of control
[۱۵]. Herch & Shibel(1967)
[۱۶]. Strickland (1970)
[۱۷]. Mercer & cenel (1977)
[۱۸]. Plat &Ezman (1967(
[۱۹]. Costa
[۲۰]. Mc Crae
[۲۱]. Extraversion
[۲۲]. Openness
[۲۳]. Agreeableness
[۲۴]. Conscientiousness
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر