664 views
پیشینه تحقیق تصمیمگیری، رویکرد عقلائی در تصمیمگیری استراتژیک، مفهوم رفتارهای سیاسی در سازمان و دیدگاههای تعهد سازمان دارای ۴۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱مقدمه ۵
۲-۲ مفهوم تصمیمگیری ۵
۲-۳ سطوح تصمیمگیری ۶
۲-۴ابعاد تصمیمات استراتژیک ۶
۲-۵-رویکردهای تصمیمگیری ۸
۲-۵-۱تصمیمگیری عقلائی ۸
۲-۵-۲ تصمیمگیری رفتاری ۱۰
۲-۵-۳تصمیمگیری باز ۱۳
۲-۶عوامل موثر بر تصمیمگیری ۱۶
۲-۷تصمیمگیری سازمانی ۱۷
۲-۸ رفتارهای سیاسی ۱۷
۲-۹ اهمیت رفتارهای سیاسی ۲۱
۲-۱۰ تئوریهای سیاسی در سازمان ۲۵
۲-۱۱ تاکتیکهای سیاسی در سازمان ۲۷
۲-۱۲ مهارتهای سیاسی ۳۰
۲-۱۳سطوح عمل سیاسی ۳۱
۲-۱۴مفاهیم تعهد: ۳۲
۲-۱۴-۲ تعهد سازمانی ۳۳
۲-۱۵ضرورت توجه به تعهدسازمانی ۳۴
۲-۱۶دیدگاههای نظری تعهدسازمانی– مدلهای یک بعدی یا چند بعدی ۳۵
دیدگاه ریچرز ۳۵
دیدگاه بکر و بیلینگس ۳۵
مدل می یر و آلن ۳۶
مدل مایر و شورمن ۳۷
مدل پورتر ۳۷
مدل اریلی و چتمن ۳۸
مدل پنلی و گولد ۳۹
۲-۱۷ پیشینیه پژوهش ۴۰
فهرست منابع ۴۱
۱-رضائیان، علی (۱۳۷۱)، اصول مدیریت، چاپ سوم، تهران: سمت، ص ۷۴ | |||||||
۲-رضائیان، علی، فرهنگ رفتاری، شیوهها، ارزشها و… کیهان فرهنگی، سال دهم، شماره ۱۱، ص ۱ | |||||||
۳-الوانی، سید مهدی (۱۳۷۳)، تصمیمگیری و تعیین خط مشی دولتی، تهران، سمت، ص ۸۷ | |||||||
۴-الوانی، سید مهدی، دانائیفرد، حسن (۱۳۸۱). نظریه نظم در بینظمی و مدیریت. تهران: صفار. ص. ۱۷۶
۵-دوئرتی، جمیز و رابرت فالتزگراف (۱۳۸۸)، نظریههای متعارض در روابط بینالملل؛ ترجمه: علیرضا طیب و وحید بزرگی، چاپ پنجم، تهران، قومس. ص.۲۰۹ ۶-حاضر، منوچهر(۱۳۷۸)، تصمیمگیری در مدیریت، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ اول، ۲۲۶-۲۳۰ ۷- سعادت،اسفندیار،”نقدیبرمدلکلاسیکتصمیمگیری”،دانشمدیریت،شماره۹و۱۰،تابستانوپائیز ۱۳۶۹،صص. ۲۹-۴۲٫ |
|||||||
۸-استرون ، حسین (۱۳۷۷): تعهد سازمانی، مدیریت در آموزش و پرورش، دوره پنجم، شماره مسلسل ۱۷، ص ۷۴-۷۳٫ | |||||||
۹-استرون ، حسین (۱۳۷۷): تعهد سازمانی، مدیریت در آموزش و پرورش، دوره پنجم، شماره مسلسل ۱۷، ص ۷۴-۷۳٫ | |||||||
۱- استونر، جیمز و دیگران (۱۳۷۹)، مدیریت، ترجمه: ۱۱-رابینز، تئوری سازمان (۱۳۷۸ ترجمه دکتر سید مهدی الوانی و حسن دانائیفرد، چاپ دوم، تهران، انتشارات صفار، ص ۶۵
۲- علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران، انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی. ص۳۴
|
در خصوص وظایف مدیر در سازمان، نظرات گوناگونی ارائهشدهاست، برای مثال برخی از اندیشمندان، وظایف مدیر را پنج وظیفه اصلی برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، بسیج منابع و کنترل و نظارت برشمردهاند. گروهی نیز وظیفه مدیر را در نوآوری و خلاقیت خلاصه کردهاند. اما یکی از مهمترین وظایف مدیر و شالوده وظایف مذکور، تصمیمگیری است .این وظیفه قابل واگذاری به غیر نیست؛ زیرا اگر مدیری تصمیمگیری نکند، عملاً مدیریت نخواهد کرد. از طرفی تصمیمات استراتژیک یک سازمان که توسط مدیران اخذ میشود، تحت تأثیر دو رویکرد عقلائی و یا مبتنی بر رفتارهای سیاسی است.
در این مقاله، ادبیات مرتبط با تصمیمگیری، رویکرد عقلائی در تصمیمگیری استراتژیک، مفهوم رفتارهای سیاسی در سازمان و تعهد سازمان به تفصیل ارائه میشود. سپس پیشنیه پژوهش در مورد ادبیات تعهد سازمانی و تصمیمگیری با رویکردهای مورد نظر، مطرح میگردد.
تعاریف زیادی از تصمیمگیری صورت گرفتهاست ولی جملگی بر این مساله تأکید دارند که تصمیم بر انتخاب فرد دلالت دارد و فرد این انتخاب را از بین گزینههای موجود که ممکن است محدود یا نامحدود باشند، انجام میدهد. در زیر به برخی از مهمترین تعاریف از تصمیمگیری اشاره میکنیم:
تصمیمگیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راههای مختلف (الوانی،۱۳۷۳؛ ص.۸۷).
تصمیمگیری فراگردی است که طی آن شیوه عمل خاصی برای حل مساله یا مشکل ویژه برگزیده میشود (استونر،۱۳۷۹ ؛ص.۳۴).
تصمیمگیری فراگردی است که از طریق آن، راهحل مساله معینی انتخاب میگردد (رضائیان، ۱۳۷۱، ص.۷۴)
تصمیمگیری فرآیندی است خاص شامل انتخاب یک راه و روش از میان دو یا چند روش موجود. تصمیم به معنای انتخابی خودآگاه است که به فرد امکان میدهد تا براساس مجموعهای از شرایط داده شده، نحوه رفتار و طرز تفکر خاص آن مجموعه بررسی و سپس یک گزینه مقبول واقع شود و سپس اجرا گردد. تصمیم زمانی گرفته میشود که انتخاب انجام شده باشد. از تصمیمگیری نمیتوان صرفنظر کرد، زیرا امتناع ورزیدن از گرفتن تصمیم، خودش یک نوع تصمیمگیری است (عباسزادگان، ۱۳۸۳ ،شماره۲۳).
تصمیمگیری صرفا عمل گزینش میان راهحلهای جایگزین یا بدیلهای موجودی است که در موردشان یقین و قطعیت نداریم (دوئرتی و فالتزگراف،۱۳۸۸ ،ص.۲۰۹).
یک مدیر در طول روز اطلاعات زیادی به او می رسد. بصورت کلی می توان گفت که مدیر پس از اخذ این اطلاعات سه نوع تصمیم گیری می نماید.
نوع اول که اغلب به نام تصمیمات استراتژیک خوانده می شود، تصمیمات مربوط به امور دراز مدت، پیچیده، و غیر ساختمند است کهتوسط مدیران عالی رتبه اتخاذ می شود (لوکاس، ۱۹۸۵ ،ص.۳۵)[۱]. اطلاعات مربوط به چنین تصمیماتی، عموما تعریف نشده، غیر مبتنی بر موارد از پیش تجربه شده، با منشا بیرون از سازمان، جمع آوری شده از طرق غیر رسمی و کوتاه شدهاست (داویس،۱۹۸۴ ،صص.۳۶-۳۵)[۲].
نوع دوم از تصمیمات، اغلب به نام تصمیمات کنترلی مدیریت[۳] خوانده شده که توسط مدیران میانی اتخاذ می گردد. عموما اطلاعات دریافتی برای این نوع تصمیمات، با معیارهایی از قبیل استانداردهای سازمان و یا بودجه سنجیده می شود. اطلاعات مربوط به این نوع تصمیمات، غالبا متوجه داخل سازمان، کوتاه مدت، تاریخی و سادهتر است.
نوع سوم، تصمیمات عملیاتی است. این قبیل تصمیمات براحتی فرموله شده و سیستم های کامپیوتری نیز می توانند کار را راحتتر نمایند.
حال این سوال مطرح میشود که آیا تمامیتصمیماتی که سازمان با آن روبرو است، جنبه استراتژیکی دارد؟ معمولا مسائل استراتژیکی سازمان دارای ویژگیهای زیر است:
موضوعات استراتژیکی نیاز به تصمیمات مدیران سطح بالا دارد. چون تصمیمات استراتژیکی چندین ناحیه از عملیات سازمان را زیر پوشش خود میگیرند، لذا به دخالت مدیران سطح بالا نیاز دارند. چرا که مدیران سطح بالا از آیندهنگری مورد نیاز برای درک نتایج گسترده این چنین تصمیماتی برخوردار هستند و این قدرت را دارند که منابع مورد نیزا برای اینگونه تصمیمگیریها را تأئید و تخصیص دهند.
موضوعات استراتژیکی منابع زیادی را در سازمان به خود اختصاص میدهند. تصمیمات استراتژیکی به میزان قابل ملاحظهای نیازمند تقسیم افراد، اموال یا پول است که میباید از منابع داخلی یا از خارج سازمان، تأمین شود. این تصمیمگیریها سازمان را متعهد به فعالیتهای طولانی میکند و به همین دلیل به منابع زیادی نیاز دارد.
موضوعات استراتژیکی، آینده محور هستند. تصمیمگیریهای استراتژیکی بیشتر بر آنچه که مدیران پیشبینی میکنند مبتنی هستند تا آنچه که میدانند. در اینگونه تصمیمگیریها، تأئید بر توسعه پیشبینیهاست که به ایجاد توانائی در سازمان که بهترین استراتژیها را بشود انتخاب کرد، میانجامد. در دنیای تجارت آزاد و رقابتی، زمانی یک سازمان موفق است که بتواند یک موضع پیشبینی نسبت به تغییر ایجاد کند.
موضوعات استراتژیکی در شکوفائی بلندمدت سازمان موثرند. تعهدات ایجاد شده ناشی از تصمیمگیریهای استراتژیکی، معمولاً پنج ساله است، ولی تأثیرات آن مدت بیشتری دوام مییابد. وقتی که یک سازمان خودش را متعهد به انجام دادن استراتژی خاصی کرد، تخیلات برتری رقابتی آن معمولاً به آن استراتژی پیوند زده میشود. سازمانها در بازارهای خاصی، برای محصولات خاص و با فناوری مخصوصی مشهور میشوند. این شرکتها، اگر در رابطه با این بازارها، در محصولات یا فنآوریها، تغییر بدهند و از یک استراتژی که ریشههای مختلف دارد، استفاده کنند؛ منافع قبلی را به خطر میاندازند. بنابراین، تصمیمات استراتژیکی روی بهتر شدن یا بدتر شدن سازمانها، اثر بسزائی دارند.
موضوعات استراتژیکی معمولاً نتایج چند وظیفهای یا چند داد و ستدی دارند. تصمیمات استراتژیکی برای بیشترین قسمتهای سازمان نتایج پیچیدهای به بار میآورند. در تصمیمات مربوط به ترکیب مشتریان، تأکید بر رقابت یا ساختار سازمان، الزاماً یک تعداد از واحدهای دادوستدی استراتژیکی، قسمتها یا واحدهای برنامهای شرکت دارند. همه این قسمتها، تحت تأثیر تقسیم مجدد وظایف و منابع ناشی از این تصمیمگیریها، واقع میشوند.
در موضوعات استراتژیکی توجه به محیط خارج سازمان الزامی است. همه سازمانها، به صورت یک سیستم باز هستند. شرایط خارج بر این سازمانها اثر میگذارد، اینها هم متقابلاً روی محیط خارج از سازمان اثر میگذارند که تا حدود زیادی این تأثیر از کنترل خارج است. بنابراین، برای این که یک سازمان بتواند در وضعیت رقابتی قرار گیرد و موفق باشد، مدیران استراتژیکی آن میباید دیدی فراتر از عملیات سازمان داشته باشند. آنها، باید آنچه که به دیگران مربوط است و احتمالاً انجام میدهند؛ نظیر رقیبان، مشتریان، عرضهکنندگان، اعتبار دهندگان، دولت و کارکنان را هم مورد نظر قرار دهند (حاضر، ۱۳۷۸ ،صص.۲۳۰-۲۲۶،)
رویکردتصمیمگیری می تواند از دوجنبه اصلی بررسی شود. رویکرد هنجاری[۴] و رویکرد توصیفی[۵]. رویکرد هنجاری یا کمی تاکید بر تعیین ارزشهای مشخص برای پارامترهای مسئله و حل آن برای طیفی از ارزشها یا یک ارزش مشخص را دارد. در مقابل، چارچوب کار توصیفی یا کیفی تلاش نمی نماید که عوامل را رده بندی کند بلکه بدنبال بیان آنها در عبارات کلی بوده و حل مسئله بر اساس آنها مبتنی می باشد
به لحاظی می توان تقسیم بندی مربوط به تصمیمگیری را به سه دسته کلی در ارتباط دانست:
۱-تصمیمگیری عقلایی
۲-تصمیمگیری رفتاری
۳- تصمیمگیری باز(سعادت،۱۳۶۹ ،صص.۴۲-۲۹).
تصمیمگیری عقلایی[۶]بدین معنی است که بازیگر سیاسی با انتخاب روبروست (استون، ۱۹۹۷ ،ص.۲۳۳)[۷]. فرد در تصمیمگیریهای خود همواره تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد که بهترین تصمیم ممکنه بوده و تصمیماتی است که امکان و احتمال نیل به اهداف و مقاصد او را به حداکثر می رساند(مارچ، ۱۹۹۴ ،صص.۴۹-۴۷ )[۸].
هنگامی تصمیمگیری عقلایی است که تصمیم گیرنده
۱-در باره موضوع تصمیم گیری اطلاعات کامل دارد.
۲-قادر است خواسته ها و اویت های خود را بر حسب مطلوبیت و مفید بودن آنها به ترتیبی منطقی درجه بندی نماید.
۳-قادر است از میان شقوق و راه حلهای مختلف راهی را برگزیند که مطلویبت او را به حداکثرمیرسانـــد(کنی، ۱۹۹۸ص.۵۸ )[۹].
اما در مورد بند اول، یعنی احاطه تصمیم گیر به کل اطلاعات بحث های مفصلی صورت گرفتهاست. در جهان معاصر، جمع آوری اطلاعات، کاری زمانگیر و هزینه بر است. در عالم واقعیت، تصمیم گیر در ابتدا مقداری اطلاعات را با پرداخت هزینه، تهیه می نماید. با این اطلاعات به نتایجی می رسد. سپس تصمیم می گیرد که این اطلاعات کافی است و یا او می بایست مقداری دیگر اطلاعات سفارش دهد(کالورت، ۱۹۸۹ ،صص.۵۰۹-۴۹۷ )[۱۰].
نخستین فرضیه در مدل عقلایی این است که اهداف، معین و معلوم می باشد. یعنی فرض است که یا اهداف از قبل برای تصمیم گیرنده تعیین و داده شدهاست و یا آنقدر واضح و آشکار می باشد که هدف گذاری می تواند به آسانی و سادگی انجام گیرد. امادر شرایط واقعی تصمیمگیری، اهداف به ندرت معلوم و معین است(آرشر، ۱۹۸۹ ،صص.۶۱-۵۴،).[۱۱]
یکی از مشکلات مدل عقلایی این است که فرض می شود که مدیر از قبل بصورت مشخص می داند که به چه هدفی می خواهد برسد. در حالیکه در اکثر اوقات، مدیر نمی داند که واقعا هدف چیست و یکی از مسائل مدیر تعیین هدف است(سعادت، ۱۳۶۹ ،صص.۴۲-۲۹ ).
فرض دوم در مدل عقلایی آن است که تصمیم گیرنده باید تمامی راه حلهای مختلف و ممکن را یافته، تک تک آنها را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد. اما این تصوری واهی و ادعایی بیجاست که می توان تمامی راه حلهای مختلف را شناسایی کرد، چه رسد به اینکه میتوان یکیک آنها را به دقت سنجید و ارزیابی نمود(سایمون،۱۹۸۶ ،صص.۲۴۰-۲۰۹)[۱۲]. فرضیه سوم این است که تمامی نتایج و عواقب ناشی از اتخاذ و اجرای یک تصمیم بررسی و در نظر گرفته شدهاست. ولی همانگونه که نمی توان تمام راه حلهای ممکن را یافت، همانگونه نیز نمی توان تمامی نتایج ناشی از انتخاب و و اجرای آنها را پیش بینی نموده و در نظر گرفت. آینده پدیده ایست با ماهیتی نامعلوم و غیر قابل پیش بینی و هیچ تصمیم گیرنده ای نمی تواند کاملا مطمئن باشد که تمامی اثرات و تبعات ناشی از هر تصمیمی را می دانسته است(بلای، ۱۹۸۶ ،ص.۷۹ )[۱۳].
نکته دیگر آن است که بنابر مدل عقلایی، منافع شخصی فرد تصمیم گیر، منافع سازمانی و منافع ملی کشور همگی در یک سو و جهت قرار داشته و با یکدیگر تباین و یا تضادی ندارند. درحالیکه در عمل این چنین نیست و در اکثر اوقات منافع شخص و منافع سازمان و یا کشور با یکدیگر متفاوت می باشند
ونکته آخر، آنکه در این روش فرض می شود که هیچگونه محدودیت از لحاظ زمان و هزینه ندارد(رابینز، ۲۰۰۰ ،ص.۶۹ )[۱۴].
[۱]Lucas
[۲]Davis
[۳]Management Control Decisions
[۴]Normative Approach
[۵]Descriptive Approach
[۶].Rational Decision Making
[۷].Stone
[۸].March
[۹]. Keeney
[۱۰].Calvert
[۱۱].Archer
[۱۲].Simon
[۱۳].Blai
[۱۴].Robbins
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر