تحقیق فرهنگ استراتژیک و تاریخچه ظهور و تکامل و رویکرد شناسی مقوله ی فرهنگ استراتژیک

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق فرهنگ استراتژیک و تاریخچه ظهور و تکامل و رویکرد شناسی مقوله ی فرهنگ استراتژیک دارای ۳۱ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مقدمه: فرهنگ استراتژیک، مفهومی تحول یافته    ۴
تعریف فرهنگ استراتژیک:    ۴
تاریخچه ظهور و تکامل مقوله ی فرهنگ استراتژیک:    ۶
الف. دیدگاههای کلاسیک؛ اهتمام تلویحی به مفهوم فرهنگ استراتژیک    ۶
ب. توجه به فرهنگ استراتژیک در بستر فرهنگ سیاسی    ۷
ج. تکامل فرهنگ استراتژیک در بستر سازهانگاری    ۹
رویکرد شناسی در فرهنگ استراتژیک:    ۱۲
اول. فرهنگ استراتژیک به عنوان عامل تعیین کنندهی رفتار استراتژیک :    ۱۲
دوم. فرهنگ استراتژیک ابزاری برای تثبیت هژمونی داخلی    ۱۴
سوم . فرهنگ استراتژیک به عنوان یک متغیر مستقل مؤثر بر رفتار :    ۱۴
چهارم : فرهنگ استراتژیک عامل محدود کننده رفتار استراتژیک    ۱۵
پنجم: فرهنگ جهانی استراتژیک ابزاری برای موفقیت بازدارندگی:    ۱۶
ششم: فرهنگ استراتژیک جهان مجازی:    ۱۷
تحول در فرهنگ استراتژیک :    ۱۷
حافظان فرهنگ استراتژیک (Keeper Of Strategic Culture ):    ۲۰
فرهنگ استراتژیک از منظر دیوید جونز (David Jones)    ۲۱
الف) سطح کلان :    ۲۲
ب) سطح میانی : ساختارهای سیاسی – اجتماعی و اقتصاد کشور:    ۲۳
ج) سطح خرد : فرهنگ سازمانی نظامی و رابطهی شهروندان با نظامیان:    ۲۴
اتاق فکر به مثابه یک نهاد اجتماعی    ۲۵
اثر گذاری اتاق فکرها در فرهنگ استراتژیک :    ۲۶
فهرست منابع فارسی    ۲۷
فهرست منابع لاتین    ۲۸

           

 منابع

 ۱٫     عبداله خانی، علی( ۱۳۸۶) فرهنگ استراتژیک ، تهران : موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر

۲٫     عبداله خانی، علی ( ۱۳۸۶) سه گفتمان در فرهنگ استراتژیک ،  فصلنامه مطالعات راهبردی، سال دهم ، شماره دوم

عسگری ، محمود ( ۱۳۸۴) مقدمه­ای بر فرهنگ استراتژیک ، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال سوم، شماره دهم

۴٫     ارل ، ادوار ام(۱۳۴۳) تاریخ فن جنگ، ترجمه محمد علی پیروزان، تهران: علمی

ونت، الکساندر(۱۳۸۵ ب) «اقتدار گریزی چیزی است که دولت ها خودشان آن را می فهمند»، جامعه و همکاری در روابط بین الملل، ویراسته آندرو لینکلیتر، ترجمه بهرام مستقیمی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

ونت، الکساندر (۱۳۸۴)نظریه اجتماعی سیاست بین الملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

۷٫     اشنایدر ، گریک آ (۱۳۸۵) امنیت و راهبرد در جهان معاصر، مترجمان: فرشاد امیری و اکبر عسگری صدر، تهران :پژوهشکده مطالعات راهبردی

۸٫     ثقفی عامری، ناصر ( ۱۳۷۰) استراتژی در فرایند تحول، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۴۳ و۴۴

رنگر، ان جی(۱۳۸۲) روابط بین الملل، نظریه سیاسی و مسئله نظم جهانی، ترجمه لیلا سازگار، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی

۱۰٫ سون تزو، ( ۱۳۵۹) هنر جنگ، ترجمه حسن حبیبی، تهران : قلم

 مقدمه: فرهنگ استراتژیک، مفهومی تحول یافته

واژه­ی فرهنگ­ استراتژیک که در طول دهه­های گذشته حجم زیادی از مطالعات­استراتژیک را به خود اختصاص داده است؛ برای اولین­بار در سال ۱۹۷۷ در چارچوب نوشتاری از سوی جک اسنایدر بر محور معرفی استراتژی هسته­ای شوروی مطرح گردید.(Snader , 1977) وجه نوآورانه­ی دیدگاه وی به تأکید بر ضرورت بررسی فرهنگ و زمینه فرهنگی این کشور به عنوان آخرین کلید بازگشائی رمز استراتژی هسته­ای آن مربوط می­شد. در روند دیدگاه­هایی که در خصوص تعریف مفهوم مزبور و عناصر تشکیل دهند­ه­ی آن ارائه شده؛ باید از سال ۲۰۰۶ به مثابه نقطه عطف سخن گفت. به عبارت دیگر، به رغم ادبیات گسترده­ای که تا آن مقطع در خصوص مقوله­ی فرهنگ استراتژیک ارائه شده­بود؛ کماکان نوعی رکود بر ادبیات مزبور حاکم بود؛ که شاید مهمترین علت آن نیز به عدم وجود یک وفاق عمومی درباره ماهیت آن مربوط می­شد. .  (Bloomfield, 2012 , :438) و(Howlett,2006 : 4) در سال ۲۰۰۶ همایشی در ارتباط با “موضوع فرهنگ استراتژیک”برگذارشد، تا بتوان در سایه­ی حضور کارشناسان و متخصصین این حوزه برای پرسش­های بنیادین راجع به ماهیت و چیستی این نوع فرهنگ پاسخی جامع و بلامنازع یافت. برخی مدعی­اند که در فضای فکری و الگوی تحلیلی ناشی از گردهمایی مزبور، کم­کم گام­های اساسی برای رشد این حوزه مطالعاتی برداشته شد . (Lantis , 2006 : 15-16) پرسش­های بنیادین یاد شده عبارت بود از : اصولا فرهنگ­ استراتژیک چیست؟ چگونه تولید می­شود؟ چگونه اثر می­گذارند؟ چگونه باید مطالعه شود؟ با این وصف، ناگفته نماند که همواره مقوله­ی مورد بحث از ماهیتی ” تکامل­گرا” برخوردار بوده ، تا آنجا که برخی نویسندگان در دهه­ی پایانی قرن بیستم به همین ویژگی نیز اشاره کرده و مدعی­اند که دامنه­ی عناصر سازنده­ی فرهنگ استراتژیک از سطح تحلیل های تک بعدی و ساده انگار که صرفا بر منازعه و تنش میان دوابرقدرت و ملاحظات هسته­ای آن تمرکز داشت؛ به سوی توجه به دامنه­ی وسیعی از عوامل مادی و معنوی  همراه با آمیزه­هایی از پیش­بینی­های معطوف به منازعات میان بازیگران بین المللی اعم از دولتی و غیر دولتی متحول شده است. (Howlett,2006 :3)

تعریف فرهنگ استراتژیک:

برخی از مهمترین آرائی که در خصوص تعریف فرهنگ استراتژیک ارائه شده ، عبارتند از:

لانگهرست فرهنگ استراتژیک را چارچوب منحصربفردی ازعقاید، ایستارها و عملکردها در مورد استفاده از زور معرفی می­کند که به صورت دسته­جمعی حفظ شده، و به طور تدریجی در مقاطع زمانی خاص به طور بنیادین یا جزئی تغییر می­کند. (Longhurst , 2000 : 303)

جانستون، فرهنگ استراتژیک را نظام منسجمی از سمبل­ها (استدلال­ها، ساختارها، زبان، تمثیل و استعاره…) می­داند، که ترجیحات استراتژیکی طولانی مدت و فراگیری را از طریق صورت­بندی مفاهیم و نقش­ها و اثر بخشی نیروهای نظامی در امور سیاسی بین دولت­ها تجویز می­کند. به زعم او فرهنگ استراتژیک نوعی محیط اندیشه­ای)  Ideational Milieu) باید تلقی­شود که گزینه­های رفتاری را محدود می­کند. (Johnston,1995 : 46)

جک اسنایدر با یک تعرف تقلیل­گرا نسبت به فرهنگ­استراتژیک، آن­را مجموعه­ای از ایده­ها، پاسخ­های احساسی شرطی، الگوهای رفتاری معمولی که اعضای یک جامعه­ی امنیتی ملی با توجه به استراتژی هسته­ای در آن سهیم هستند،ارزیابی می­کند. (عبداله خانی،۱۳۸۶: ۲۴۳)

توماس برگر نیز فرهنگ­استراتژیک را زیر مجموعه­ی فرهنگ سیاسی قلمداد می­نماید و آن را مجموعه­ای از ارزش­ها و عقاید فرهنگی می­داند که دیدگاه اعضای یک جامعه را در مورد امنیت ملی و نظامیان به عنوان یک نهاد و استفاده از زور در روابط بین­الملل تحت­تأثیر قرار می­دهد. (عسگری،۱۳۸۴ :۵)

کن بوث بیان می­کند که فرهنگ استراتژیک؛ سنن، ارزش­ها، ایستارها، الگوهای­رفتاری، عادات، سمبل­ها ودستاوردها و شیوه­های خاص انطباق با محیط و حل مسائل و تهدیدات با استفاده از زور است. (همان)

کالین گری فرهنگ استراتژیک را بعنوان ایده­ها، گرایش­ها، عادات و روش­های ارجح عملیات که به طور اجتماعی انتقال یافته است،تعریف می­کند. (در عین حال وی معتقد است که موارد یاد شده کم و بیش مخصوص یک جامعه امنیتی دارای پایگاه جغرافیایی خاص با یک تجربه ی تاریخی ضرورتاً منحصر بفرد است.) (Garry, 1981:35) همچنین درادامه بیان می-دارد که فرهنگ­استراتژیک عبارت است از یک محیط ایستاری و ارزشی که جامعه­ی امنیتی در آن عمل می­کند. ایده­ها در مورد جنگ و استراتژی تحت تأثیر جغرافیای فیزیکی و سیاسی، ایدئولوژی سیاسی و مذهبی و تکنولوژی­های نظامی خاصی هستند. (Ibid)

چنانچه بیان شد، طی همایشی که در ارتباط با مفاهیم اصلی فرهنگ­استراتژیک در بازه زمانی ۲۰۰۶-۲۰۰۵ برگذار شد، تعریف مورد اجماع فرهنگ استراتژیک عبارت از : اعتقادات مشترک، فرضیات و شیوه­های رفتار، مشتق شده از تجربیات و روایت­های پذیرفته شده مشترک (کتبی و یا شفاهی ) که هویت فردی و جمعی را شکل می­دهند و ابزار و شیوه­های مناسب برای دستیابی به اهداف را تعیین می­کنند.(Kartchner , 2006, :8)

در پایان توضیحات مربوط به تعریف فرهنگ­استراتژیک، شایسته است که به نکته­ای در خصوص منشأ این مفهوم نیز اشاره­شود. در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد : افرادی چون گری، اسنایدر و دافیلد ریشه­ی تاریخی این نوع فرهنگ را در تاریخ اولیه و عمیق کشورها می­دانند که بعنوان ریشه­های ثابت و تغییر ناپذیر فرهنگ استراتژیک عمل می­نمایند. (Duffield ,1998: 23 ) اما محققان متاخرتری چون آلستر جانستون  مدعی­اند که فرهنگ استراتژیک علاوه بر اینکه دارای منشائی باستانی­اند، اما می­توانند ریشه در تاریخ معاصر و گاه حوادث بسیار نزدیک به لحاظ تاریخی داشته­باشند، آنچه که نقش یک تجربه­ی موفق یا ناموفق را در تصمیات استراتژیک ایفا کرده است. در خصوص اهمیت این نوع تمایزگذاری، جانستون بر این باورست که پیروی از دیدگاه اول نوعی جبرانگاری را به ارمغان می­آورد. (Johnston,1995 :37-39) اما به زعم جفری لگرو اگر ریشه فرهنگ استرتژیک را در حوادث معاصر جستجو نمائیم ؛ می­توان جایی را برای عقلانیت نسبی و محدود و همچنین ابتکارات تصمیم­گیران باز نمود و به بیانی ساده تر، امکان تحول در فرهنگ استراتژیک بوجود می­آید که خود باعث می­شود تا نظریه­پردازی در این حوزه نسبی­تر بوده و از جزمیت آن کاسته شود. (Legro,op.cit.,: 241)

تاریخچه ظهور و تکامل مقوله ی فرهنگ استراتژیک:

  الف. دیدگاه­های کلاسیک؛ اهتمام تلویحی به مفهوم فرهنگ استراتژیک

با توجه به جایگاه سون تزو در حوزه­ی تفکر استراتژیک که برخی همپایه­ی افلاطون در علوم سیاسی دانسته اند، وی را به عنوان اولین مرجع کلاسیک نظریه­پردازی در مورد مقوله­ی فرهنگ استراتژیک در نظر می­گیریم. در ابتدا باید گفت که هر چند در کتاب معروف «هنر جنگ» اشاره­ی صریح و مستقیمی به این معنا یافت نمی­شود؛ اما بر مبنای نوآوری وی در زمینه­ی ضرورت توجه به مؤلفه­های غیرمادی ، روانی و انگیزشی در زمینه­ی مدیریت صحنه­ی نبرد، می توان ردپای مشخصی از مضامین فرهنگی (معطوف به جنگ و پیروزی در آن ) را به این متفکر چینی نسبت داد. در این ارتباط دو مفهوم «قانون اخلاقی» و «ژنرال خوب» قابل توجه است؛ که اولی به «توافق عمومی رعایا با رای سلطان و معرفی پادشاه بعنوان مرجع شناسایی دوست و دشمن » اشاره داشته و دومی نیز  مشخصه های یک فرمانده­ی نظامی مطلوب را (از جمله اینکه فکر­سربازان را به عقایدی پرمایه و بلند پیوند می­دهد و یا اینکه هرگز نیروهای نظامی تحت امرش را به دلایلی چون منافع شخصی رها نمی­کند)؛  شامل می­شود.(سون تزو ، ۱۳۵۹ :۱۳و ۸۶)  در این خصوص به موارد دیگری چون نقش ایدوئولوژی در تحکیم وحدت میان اعضا، تعیین پادشاه به عنوان حامل فرهنگ استراتژیک ( اشنایدر،۱۳۸۵ :۳۷-۳۵ ) اشاره شده است. در ادامه می­توان به اندیشه­های ماکیاولی توجه­کرد . وی «روحیه­ی سیاسی» را بعنوان ابزاری تعیین کننده در راستای توفیق در نبرد می­دانست. کلازویتس (۱۸۳۱ -۱۷۸۰ ) نیز متأثر از سون تزو در چارچوب  بازشناسی جنگ، توانست ابعاد نرم­افزاری خاصی را در حوزه­ی مطالعات استراتژیک تعبیه نماید. وی با بیان اینکه هدف نهائی جنگ باید شکست روحیه ی مقاومت دشمن باشد، اهداف استراتژیک را از سطح مؤلفه­های وابسته به صحنه­ی نبرد، به عرصه­ی فراجنگ سوق­داد. بر این پایه شناسایی روحیات دشمن ، از ضرورت هایی تلقی شد که باید در دستورکار دولت­ها برای پیروزی در جنگ قرارگیرد (Lantise, 2005:2  )رویکرد محوری کلاوزویتس که معمولا به آن ارجاع می شود ،این است که «جنگ تنها یک عمل سیاسی نیست بلکه بواقع نوعی ابزار سیاسی است و به معنای ادامه­ی خط مشی سیاسی و اجرای همان مقصود منتها با وسایلی دیگر است.» در واقع از نظر وی جنگ همان ادامه­ی سیاست است که به روشی دیگر و احتمالا خشونت­آمیز پی­گیری می­شود. بنابراین وی  بین وسیله و هدف جنگ یک رابطه­ی عقلائی برقرار می­کند.(ثقفی عامری،۱۳۷۰ :۱۲-۱۱ ) به این ترتیب وی را باید از نمایندگان برجسته­ی مکتبی دانست که در کنار تأکید بر اینکه «هدف نهایی جنگ منهدم ساختن نیروی نظامی دشمن است»؛ بر این نکته که  هر دو نیروی  نظامی وسیاسی در حین جنگ باید برای این هدف باهم همکاری و تلاش نمایند؛ اصرار دارند. (ارل، ۱۳۴۳، :۱۲۲-۱۲۵) .از این منظر می­توان به نکته کلیدی دیگری رسید: از نظر کلازویتس استراتژی تنها در صحنه نبرد خلاصه نمی­شود، بلکه تنها قسمتی از این برنامه­ریزی راهبردی مربوط به صحنه نبرد است . در واقع وی استراتژی را جزئی از یک طرح سیاسی می­دانست؛ که بنا به نظریه­ی جنگ تمام عیارش باید تمام منابع یک ملت برای به اجرا در آوردن مقاصد سیاسی جنگ با هم همکاری نمایند. ( اشنایدر۱۳۸۵: ۳۸ – ۴۱).

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق تاثیر فرهنگ استراتژیک و سیاست خارجی چین در خاورمیانه
  • تحقیق تاثیر فرهنگ استراتژیک امریکا بر سیاست خارجی آن در خاورمیانه
  • تحقیق فرهنگ سیاسی و سبک زندگی سیاسی شیعه و رابطه آن دو
  • تحقیق فرهنگ کیفیت محور و مدیریت دانش و اهمیت و ابعاد و مؤلفه های آن
  • تحقیق مفهوم فرهنگ و نظریه و تحقیق و ابعاد مدنظر هافستد در خصوص فرهنگ و اشتباهات حسابداری و نحوه برخورد با آن
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.