تحقیق افسردگی و نظریه های افسردگی و متغیرهای فراشناخت از دیدگاه ولز و افکار ناکارآمد

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق افسردگی و نظریه های افسردگی  و متغیرهای فراشناخت از دیدگاه ولز و افکار ناکارآمد دارای ۵۹ صفحه می باشد  فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱- افسردگی    ۵
۱-۱- افسردگی چیست:    ۵
۱-۲- اصطلاح افسردگی:    ۵
۱-۳- ملاکهای تشخیصی حملهافسردگی اساسی DSMIV    ۶
۱-۴- نشانه های افسردگی :    ۷
۱-۵- طبقه بندی :    ۱۰
۱-۶- شیوع :    ۱۱
۱-۷- نظریه های افسردگی :    ۱۲
۱-۷-۱- عوامل بیولوژیک :    ۱۳
۱-۷-۲- نظریه های روانکاوی :    ۱۵
۱-۷-۳- رویکرد شناختی بک :    ۱۶
۱-۷-۴- نظریه درمان عقلانی ـ عاطفی (الیس)    ۱۸
۱-۷-۵ـ نظریه های یادگیری :    ۱۹
۱-۷-۶ـ رویکرد پردازش اطلاعات :    ۲۰
۱-۷-۷ـ نظریه اسناد :    ۲۰
-۸-۷-۱تفاوت افسردگی کودکان و بزرگسالان    ۲۱
۲- فراشناخت    ۲۳
۲-۱- تعریف فراشناخت:    ۲۴
۲-۲- مدل فراشناختی اختلالات روانشناختی:    ۲۴
۲-۳- متغیرهای فراشناخت از دیدگاه ولز:    ۲۶
۲-۴- نظریه بروئر    ۳۲
۳- افکار ناکارآمد    ۳۳
۴- پیشینه تحقیقات انجام شده در ایران و جهان    ۳۸
۴-۱- پیشینه پژوهش ها در داخل کشور    ۳۸
۴-۲- پیشینه پژوهش ها در خارج کشور    ۴۳
۵- جمع بندی    ۴۷

منابع

پورافکاری ،نصرالله ( ۱۳۸۶),افسردگی واکنش یا بیماری,فلک، انتشارات آزاد.

گنجی ، حمزه . (۱۳۸۳) . آزمون‌های روانی. چاپ نهم . تهران: نشر ساوالان.

کاویانی،حسین، پورناصح،مهرانگیز، گلفام،ارسلان(۱۳۸۴) تقابل واژه های «آسیب شناسی روانی» و «درمان» در لغت نامه های زبان فارسی روان‌شناسی و علوم تربیتی » تازه های علوم شناختی » پاییز ۱۳۸۴ – شماره ۲۷ (علمی-ترویجی)

کاویانی حسین، جواهری فروزان، بحیرایی هادی. اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پیگیری ۶۰ روزه. تازه های علوم شناختی ۱۳۸۴٫ ۷(۱): پی در پی ۲۵، ۵۹-۴۹٫

کلارک، د. م و فربورن، ک. ج. (۱۳۸۰). رفتار درمانی شناختی. ترجمه کاویانی، ح. تهران: انتشارات فارس. جلد اول.

هاوتون، کیت و دیگران، رفتار درمانی شناختی: راهنمای کاربردی در درمان اختلال های روانی. ۱۹۴۲، (ترجمه: قاسم زاده، حبیب اله)، انتشارات ارجمند، تهران، ۱۳۸۲٫

ولمن، بنجامین(۱۳۷۵). اختلالات روان تنی، ترجمه بهمن نجاریان و محسن دهقانی. چاپ اول. انتشارات رشد: تهران.

روزنهان، دی، ال. و سلیگمن، ام. ای. پی. (۱۳۸۴). روانشناسی نابهنجاری آسیب شناسی روانی. (ترجمه: ی، سیدمحمدی، جلد اول). تهران: انتشارات رشد.

طهرانی زاده، مریم و دیگران. بررسی مقایسه ای نگرش های ناکارآمد در دختران فراری و عادی. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ۵، شماره ۱۹، ۱۳۸۴٫

میلانی فر ،بهروز (۱۳۷۸)بهداشت روانی . تهران . انتشارات قدس .

محمد امینی ،زرار (۱۳۸۶) بررسی رابطه باور های فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر شهرستان اشنویه . فصلنامه نوآوری های آموزشی . ش ۱۹٫ سال ششم .

محسنی ،مهدی (۱۳۸۹)مقایسه ویژگی های شخصیتی و فراشناخت در دوقلوها و افراد عادی شهرستان فریدونکنار . پایان نامه تحصیلی کارشناسی رشته روانشناسی عمومی . نوشهر . دانشگاه پیام نور .

– افسردگی

۱-۱- افسردگی چیست:

افسردگی نوعی اختلال روانی است که در آن خلق شخص آشفته می‌شود. چون افسردگی، اغلب مورد درمان قرار نمی‌گیرد پزشکان از تعداد واقعی افراد مبتلا به افسردگی اطلاع ندارند. با این حال، آنها می‌دانند که تعداد افراد افسرده کم نیستند در واقع، افسردگی به قدری متداول است که گاهی از آن به عنوان سرماخوردگی روانی یاد می‌شود (گنجی،۱۳۸۷).

۱-۲- اصطلاح افسردگی:

اصطلاح افسردگی اغلب برای بیان اندوه عمیق به کار می‌رود. تقریباً همه افراد زمانی دچار غم و غصه شده‌اند، اما کسانی که بیماری افسردگی دارند دلسردی و نومیدی شدیدی تجربه می‌کنند که مدت زیادی طول می‌کشد و معمولاً با زندگی خانوادگی، شغلی یا موقعیتهای اجتماعی آنها تداخل پیدا می‌کند.

اگر افسردگی عمده درمان نشود می‌تواند خطرناک باشد. افکار خودکشی جزء جدایی‌ناپذیر این بیماری است. هر چند که افراد مبتلا به افسردگی عمیق به ندرت نیروی کافی برای خودکشی دارند با کم شدن افسردگی احتمال بیشتری وجود دارد که اقدام به خودکشی کنند. افسردگی درمان نشده عمده‌ترین عامل خودکشی می‌باشد.افسردگی یکی از اختلالات عمده دوره نوجوانی و جوانی است.

افسردگی از زمانهای قدیم در نوشته ها آمده است و توصیفهایی از آنچه ما امروزه اختلالات خلقی می خوانیم دربسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد . داستان عهد عتیق شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس در ایلیاد هومر ، هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده اند . حدود ۴۵۰ سال قبل از میلاد ، بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برد . در حدود ۱۰۰ سال قبل از میلاد کورتیلوس سلسوس در کتاب De Medicina افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود . این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (۱۲۰ تا ۱۸۰ سال بعد از میلاد ) و جالینوس ( ۱۲۹ تا ۱۹۹ سال بعد از میلاد ) نیز بکار بردند . در قرون وسطی طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا و پزشک یهودی ،میموند ، ملانکولی را بیماری مشخص تلقی می نمودند . در سال ۱۸۵۴ ژان پیرفالر حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید .

امیل کرپلین در سال ۱۹۸۶ بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی و آلمانی ، مفهوم بیماری مانیک دپرسیو راشرح داد که شامل اکثر ملاکهای تشخیصی است که امروزه روانپزشکان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می کنند . کرپلین همچنین نوع خاصی از افسردگی را به نام « افسردگی رجعتی » که پس از یائسگی در زنها و در اواخر بزرگسالی در مردها شروع می شود را شرح داد ( پورافکاری، ۱۳۸۶) .

۱-۳- ملاکهای تشخیصی حملهافسردگی اساسی DSMIV

A پنج تا ( یا بیشتر ) از علائم زیر در یک دوره دو هفته ای وجود داشته اند و نشان دهنده تغییر از سطح عملکرد قبلی هستند ، حداقل یکی از علائم یا بصورت :

۱ـ خلق افسرده و یا ۲ـ از دست دادن علاقه و احساس لذت است .

علائمی را که به وضوح ناشی از اختلال طبی کلی هستند ، یا هذیانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نیاورید .

۱ـ خلق افسرده اکثر مواقع تقریباً هر روز ، یا با گزارش ذهنی ( مثل احساس غمگینی ، پوچی ) یا مشاهدات دیگران ( مثلاً غمگین و اشکبار بودن ).

در کودکان و نوجوانان ممکن است بصورت خلق تحریک پذیر باشد .

۲ـ کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام ، یا تقریباً تمام فعالیتها در قسمت عمده روز ، تقریباً هر روز ( به طوریکه شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران نشان می دهد) .

۳ـ کاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهیز یا رژیم غذایی یا افزایش وزن ( مثلاً پیش از ۵ درصد وزن بدن در یک ماه ) یا کاهش و یا افزایش اشتها تقریباً هر روز .

در کودکان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن را در نظر بگیرید .

۴ـ بی خوابی یا پر خوابی تقریباً هر روز .

۵ـ تحریک یا کندی روانی ـ حرکتی تقریباً هر روز ( قابل مشاهده برای دیگران مربوط به احساسهای ذهنی بی قراری یا کندی که دریافت یا مطرح می گردد ).

۶ـ خستگی یا فقدان انرژی تقریباً هر روز .

۷- احساس بی ارزشی ، زیادی بودن یا گناه بی جا ( که ممکن است هذیانی باشد، تقریباً هر روز، فقط شامل خود ملامتگری و احساس گناه در مورد بیمار بودن نمی گردد) .

۸ـ کاهش توانایی تفکر یا تمرکز ، یا بی تصمیمی تقریباً هر روز (به شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران ) .

۹ـ افکار تکرار شونده مرگ ( نه بصورت ترس از مرگ ) افکار انتحاری تکراری بدون نقشه خاص ، یا اقدام به خودکشی یا طرح خاص برای خودکشی .

B ـ علائم شامل ملاکهای یک دوره مختلط نمی گردد .

C ـ علائم ناراحتی قابل ملاحظه بالینی که با تخریب در عملکرد اجتماعی ، شغلی یاخانوادگی همراه است.

D ـ علائم ، ناشی از تأثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( داروی نسخه شده یا داروی سوء مصرف یا یک اختلال طبی کلی مثل کم کاری تیروئید ) نباشد .

E ـ داغدیدگی توضیح بهتری برای علائم ارائه نکند . یعنی پس از فقدان فردی محبوب ، علائم بیش از دو ماه دوام یابد و با تخریب عملکردی بارز ، اشتغال ذهنی بیمارگونه با بی ارزشی ، تفکر انتحاری ، علائم پسیکوتیک ، یا کندی روانی ـ حرکتی همراه شود . (گنجی،۱۳۸۷).

۱-۴- نشانه های افسردگی :

صرف نظر از اینکه چه عواملی باعث ایجاد و بروز بیماری افسردگی می شود ، مجموعه علائم مربوط به این بیماری ، یعنی سندرم افسردگی ، به نحو خارق العاده ای تداوم داشته و دارد . معمولاً بیمار علائق خود را مدام از دست می دهد و از زندگی لذت نمی برد ، اشتها و خواب او مختل می گردد . کنش های جسمانی و روانی وی کند می شود ، تداوم تمرکز و یاد آوری اش به هم می خورد ، اعتماد به نفس خویش را از دست می دهد ، احساس گناه و بی ارزشی شدید می کند که بصورت اشتغال ذهنی دردآلودی در می آید ، و بالاخره فکر مرگ و خودکشی پیدا می کند و حتی به قصد و عمل خودکشی نیز می انجامد( هرسن وترنر[۱]، ۱۹۸۵ ) .

الف ـ فقدان لذت :

در این حالت یک ناتوانی کلی درکسب لذت از هر چیز در زندگی و یا حتی در آداب و رسوم و وقایع و چیزهای خوشایند روزمره می باشد و در کل ازدست دادن توانایی برای کسب لذت می باشد (اسنیس[۲] ،۱۹۹۳ ) این اصطلاح برای اولین بار به وسیله ریبو (۱۸۹۶) بحث شده است و بعنوان یک نشانه بارز در بیماران افسرده و توسط کلین (۱۹۷۴) مطرح شده است و شاید نشانه پیش آگهی بالینی بهتری در پاسخ به درمان باشد . در افراد افسرده « فقدان لذت » که ناتوانی در کسب تجربه لذت می باشد، سیمای پایداری است که بصورت فقدان جذبه در قیافه ، گفتار ، رفتار و سبک زندگی  تظاهر پیدا می کند ( سیمز ۱۹۹۵ ).

ب : احساس گناه و بی ارزشی :

احساس گناه و بی ارزشی در بیماران افسرده نوع درون زاد ممکن است علامت بارزی باشد .این موضوع خیلی وقتها پیش توسط پلوتارک در یک قرن بعد از میلاد مسیح توصیف شده است . با استفاده از یک مقیاس برای ارزیابی احساس گناه ، ممکن خواهد بود که ما دو نوع آن را از هم جدا کنیم :

احساس گناه یا شرم « هذیانی »  که در رابطه با اعمال شخصی خود فرد تجربه می شود ) و احساس گناه « عاطفی » ( یک احساس کلی و خیلی شدید از بی ارزش بودن ) ( بریوس و دیگران، ۱۹۹۲ ).

به همان اندازه هذیان گناه و احساس بی ارزشی ، هذیانهای خود بیمار پندارانه و نیست انگاری نیز نسبتاً در بیماران افسرده ، خصوصاً وقتی که در بزرگسالی رخ می دهد شایع است ( سیمز، ۱۹۹۵).

ج ـ مسخ شخصیت[۳] :

مسخ شخصیت نیز در افسردگی شایع است و ممکن است بصورت فقدان

و یا عدم احساس و یا عدم توانایی بر حس چیزی تظاهر پیدا کند . بطور کلی شکل خفیفی از آن که در بیماریهای شدید و هذیانهای نیست انگاری دیده می شود ، ممکن است در افسردگی شایع باشد ، به این صورت که بدنم تبدیل به آب شده است یا من مرده ام ، و من هیچ احساسی ندارم و نخواهم داشت  ( سیمز، ۱۹۹۵ ) .

د – عواطف سیال:

عواطف سیال دربیماران افسرده ممکن است بصورت بیقراری ، تنش ، غم ، دلتنگی ، شعف ، تحریک پذیری و مانند اینها رخ دهد . این اصطلاح نیز برای اولین بار توسط فروید (۱۸۹۵) در توصیف اضطراب سیال بکار رفته است .

ه ـ احساس حیات [۴]:

احساس حیات اصطلاحی است که اولین بار به وسیله ورنیکه (۱۹۰۶) برای معین ساختن نشانه های جسمانی درسایکوزهای عاطفی بکار رفته است . اصطلاح « حیات » از مفهوم « خود حیاتی » که بعنوان رابطه بدن با آگاهی از خود توصیف می شود ، ریشه می گیرد . یعنی طریقه ای که ما بدن خودمان را به واسطه آن تجربه می کنیم و احساسی است که ما حضور بدنمان را درکنار دیگری احساس می کنیم . بنابراین احساس حیات ، آن چیزهایی هستند که ما را از « حیات خودمان » آگاه می سازند . اینها احساساتی از خلق هستند که صرفاً از بدن سرچشمه می گیرند و برای عاطفه جایگاهی را در بدن مشخص می نماید .

به طور مثال یک بیمار افسرده به طور شایع از سردرد شکایت می کند ، علیرغم معاینات فراوان ، بیمار ممکن است بگوید که « در حقیقت آن یک درد نیست ، بلکه بیشتر یک احساس غیر قابل تحملی از یک فشار شبیه تسمه ای محکم دور سرش می باشد . سر غالباً منطقه شایعی است که برای احساسات حیات مورد هدف می باشد .اما ممکن است گاهی درناحیه شکم نیز ایجاد شود … » ( سیمز، ۱۹۹۵ ) .

اشنایدر (۱۹۲۰) اهمیت احساسات حیات را در اولویت تشخیص بیماران افسرده و هم ردیف با علائم اولیه در بیماران اسکیزوفرن و هسته اصلی افسردگی دوره ای و خودبخودی عنوان می کند .

۱-Hersen&Terner

۱- Asniss

[۳]– Depersonalization

[۴]– Feelings of life

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق افسردگی و نظریه های آن
  • تحقیق افسردگی، افکارناکار آمد و فراشناخت و مفهوم و نظریه ها و مدلهای آن
  • تحقیق رویکرد های شناختی- رفتاری و روان نمایشگری افسردگی
  • تحقیق افسردگی و اختلالات اضطرابی و اختلالات شبه جسمی و تعریف و تشخیص، علایم و نشانه‌ها ی آن
  • تحقیق طرحواره ، سیمای بالینی طرحواره های فعال مربوط به افسردگی و اضطراب و علل اختلال و دیدگاه ها و نظریه های مربوط به افسردگی و اضطراب
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.