تحقیق سرمایه فکری و اجزای سرمایه فکری و شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق سرمایه فکری  و اجزای سرمایه فکری و شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی دارای ۵۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱ مقدمه    ۴
۲-۲ تعریف سرمایه‌ی فکری:    ۵
۲-۳ تفاوت سرمایه‌های انسانی با سرمایه‌ی فکری    ۶
۲-۳-۱ بند اول ـ مقصود از سرمایه‌ی انسانی چیست؟    ۷
۲-۳-۲ بند دوم ـ سرمایه‌ی فکری چیست؟    ۸
۲-۴ اجزای سرمایه‌ی فکری:    ۹
۲-۵ نظریه‌های موجود در زمینه‌ی اندازه‌گیری سرمایه‌ی فکری :    ۱۲
۲- ۶ روش‌های محاسبه‌ی ارزش سرمایه‌ی فکری    ۲۰
۲-۷ مزایای مدل پالیک    ۲۳
۲-۸ توسعه انسانی:    ۲۴
۲-۹ مفهوم توسعه انسانی در رویکرد های متفاوت    ۲۷
۲-۱۰  شاخص توسعه‌ی انسانی HDI    ۲۹
۲-۱۱ پیوند سرمایه فکری و فرآیند توسعه انسانی    ۳۲
۲-۱۲ پیشینه تحقیق:    ۳۳
۲-۱۲-۱ مروری بر تاریخچه سرمایه فکری    ۳۳
۲-۱۲-۲ مروری بر تاریخچه وسیر تحول توسعه انسانی    ۳۷
۲-۱۳ توسعه انسانی و حسابداری:    ۳۹
۲-۱۴ سرمایه فکری و توسعه انسانی:    ۴۱
منابع و ماخذ    ۴۲

منابع

سپهردوست، ح. ۱۳۸۵، جایگاه سرمایه فکری در عنلکرد شرکت های بورس اوراق بهادار، مجله سیاسی اقتصادی، شماره ۲۷۳-۲۷۴٫

نمازی، م. ابراهیمی، ش. ۱۳۸۸، بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تحقیقات حسابداری، شماره چهارم، صص ۴ تا ۲۵٫

اسمیت، آ. کاتوزیان، م. ۱۳۸۱، ثروت ملل، امیرکبیر، ص ۱۷٫

شریفی بید گلی ، ح. شیره پز آنرانی، ع. اربابی بید گلی، س. ۱۳۸۸، مدیریت سرمایه انسانی برای توسعه منطقه ای از طریق مهندسی شبکه انسانی، تجربه ای در شهرستان آران و بیدگل؛ مدیریت سرمایه انسانی،.

عظیمی، ح. ۱۳۷۱، مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، نشر نی.

عظیمی، ح.۱۳۷۱، فرهنگ و توسعه، ایران فردا، ۱۸-۱٫

عظیمی، ح. ۱۳۷۸، ایران امروز در آدینه مباحث توسعه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

عظیمی، ح. ۱۳۸۴، نشریه مدرس علوم انسانی، شماره ۱٫ انتشارات سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور.

جمعه پور، م، ۱۳۷۹، دست یابی به توسعه پایدار انسانی، مجموعه مقالات رویکرد فرهنگی به جغرافیا،. دانشگاه فردوسی مشهد،ص ۸۲٫

چاوشانی، م. ۱۳۸۹، مطالعه تأثیر شاخص توسعه انسانی بر ویژگی کیفی قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری. مجله علمی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی.

حبیبا، س. طاهری مقدم، ا. ۱۳۸۸، سرمایه فکری یا سرمایه انسانی؟ نقش سرمایه ی فکری در فرآیند توسعه انسانی، مدیریت سرمایه انسانی.

محمودی، م. ۱۳۸۸، محاسبه شاخص توسعه انسانی کشور، استان تهران و شهرستانهای آن ، فصلنامه جمعیت، شماره ۶۷و۶۷، صص، ۸۱ تا ۱۱۸٫

مجتهد زاده ، و. علوی طبری، ح. مهدی زاده، م. ۱۳۸۹، رابطه ی سرمایه فکری (انسانی، مشتری، ساختاری) و عملکرد صنعن بیمه (از دیدگاه مدیران) بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره ۱۷، شماره ۶۰، صص ۱۰۹ تا ۱۱۹٫

هادوی، ف. ۱۳۹۰، بررسی تاثیر سرمایه فکری بر روزی عملکرد شرکت ها، با استفاده از روش پالیک برای اندازه گیری سرمایه فکری و استفاده از معیارهای ارزیابی عملکرد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.

اسوالدو، د. دکتر محمود عبدالله‌زاده، ۱۳۸۳، افسانه‌ی توسعه، نشر اختران، ص ۳۰٫

انوری رستمی، ع. رستمی، م. ۱۳۸۲، ارزیابی مدل ها و روش های سنجش و ارزش گذاری سرمایه های فکری شرکت ها، بررسی های حسابداری و حسابرسی، سال دهم، شماره ۳۴، صص ۵۱-۵۷٫

۲-۱ مقدمه

در این مقاله به بررسی اجزای سرمایه فکری و شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی، تعاریف و پیشینه تحقیق پرداخته می شود.

به دنبال توسعه‌ی سریع فن‌آوری اطلاعات در دهه‌ی ۱۹۹۰، الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و عامل دانش به عنوان مهم‌ترین سرمایه، جایگزین سرمایه‌های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی گردید. به بیان دیگر اقتصاد صنعتی با ویژگی ترکیب بهینه‌ی عوامل اصلی تولید و ثروت اقتصادی، یعنی دارایی‌های فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول و ماشین‌آلات، جای خود را به اقتصاد دانش‌محور[۱] داد که در آن دانش به عنوان کلیدی‌ترین عامل ایجاد ارزش و قدرت، نقش مؤثری ایفا می‌کند (سپهردوست، ۱۳۸۵).

یکی از ویژگی‌های متمایز اقتصاد مبتنی بر دانش، جریان هنگفت سرمایه‌گذاری در سرمایه‌‌ی انسانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است. اقتصاد مبتنی بر دانش جدید به گونه‌ای بالقوه منابع نامحدودی ارائه می‌کند؛ زیرا ظرفیت انسانی برای ایجاد دانش نامحدود است. دارایی‌های نامشهود و سرمایه‌ی فکری[۲] سریعاً مکمل دارایی‌های فیزیکی می‌شوند. سرمایه‌ی فکری یعنی کل موجودی سرمایه یا حق مالکانه‌ی مبتنی بر دانش که شرکت مالک آن است. به بیان دیگر، منظور از سرمایه‌ی فکری، توسعه و بکارگیری منابع دانش در شرکت‌ها است (نمازی و ابراهیمی، ۱۳۸۸).

سرمایه‌ی فکری دربرگیرنده‌ی همه‌ی فرایندها و دارایی‌هایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه‌ی مالی شرکت‌ها منعکس نمی‌شوند و از آن میان فقط یک سری از دارایی‌های نامشهود مانند علائم تجاری، حق امتیازها و مالکیت معنوی در روش‌های حسابداری مدرن مدنظر قرار می‌گیرند. ارزش سرمایه‌ی فکری معمولاً بر حسب تفاوت میان ارزش بازار و ارزش دفتری واحد تجاری بیان می‌شود. کارشناسان امور مالی و مدیریتی به افزایش واگرایی میان ارزش بازار[۳] و ارزش دفتری[۴] واحدهای تجاری پی برده‌اند. واگرایی میان این دو ارزش به صراحت بیانگر این است که در تهیه‌ی صورت‌های مالی اساسی و از جمله ترازنامه‌ی برخی از عوامل نامشهود مانند منابع انسانی، تحقیق و توسعه و علائم تجاری مولد ارزش نادیده گرفته می‌شوند (سپهردوست، ۱۳۸۵).

 ۲-۲ تعریف سرمایه‌ی فکری:

اولین و مهم‌ترین مرحله در هر موضوع اندازه‌گیری، تعریف مفهومی است که قرار است اندازه‌گیری شود. از این‌رو، نخستین مسئله این است که سرمایه‌ی فکری چیست و چگونه در ادبیات موضوع تعریف شده است.

تاکنون تعاریف ناسازگار و متفاوتی برای سرمایه‌ی فکری ارائه شده است. در سال‌های اخیر، بنا به ضرورت، بسیاری از افراد و گروه‌ها از رشته‌های مختلف تلاش کرده‌اند تا در مورد یک تعریف استاندارد برای سرمایه‌ی فکری به توافق برسند (ادوینسون و مالون[۵]، ۱۹۹۷). در واقع بررسی موضوع سرمایه‌ی فکری در رشته‌های مختلف، دیدگاه‌های متفاوتی در این زمینه به وجود آورده است؛ حسابداران علاقه‌مندند بدانند که چگونه موضوع سرمایه‌ی فکری را در صورت‌ها مالی بگنجانند؛ فن‌آوران اطلاعات می‌خواهند آن را بر روی سیستم‌ها پیاده نمایند؛ جامعه‌شناسان می‌خواهند که از طریق آن به توازن قدرت در سازمان‌ها برسند؛ روان‌شناسان در نظر دارند که از طریق آن رشد ذهن را سرعت بخشند؛ مدیران منابع انسانی به وسیله‌ی آن بازده کارکنان را محاسبه می‌نمایند؛ و مدیران تحقیق و توسعه می‌خواهند که از امکان توسعه‌ی آن اطمینان یابند (بنتیس[۶]، ۱۹۹۹).

اصطلاح «سرمایه‌ی فکری» اولین بار توسط جان کنز گالبریس[۷] در سال ۱۹۶۹ به کار گرفته شد. وی بر این باور بود که سرمایه‌ی فکری فراتر از «تفکر، به معنی تفکر صرف» است و درجه‌ای از اقدام فکری را نیز شامل می‌گردد. در این معنا، سرمایه‌ی فکری نه تنها به خودی‌ خود یک دارایی نامشهود ایستا است، بلکه یک فرآیند ایدئولوژیکی است و وسیله‌ای برای رسیدن به هدف محسوب می‌گردد (بنتیس، ۱۹۹۸). با وجود تلاش‌های فراوان پژوهش‌گران، یک تعریف پذیرفته‌شده‌ی عمومی از سرمایه‌ی فکری وجود ندارد و کلیه‌ی تعاریف ارائه شده کم‌وبیش به یکدیگر شبیه هستند. این تعاریف و مفاهیم زیربنایی، اساس و پایه‌ی مفیدی را برای درک سرمایه‌ی فکری ارائه می‌کنند، اما آن‌ها فاقد ویژگی‌های لازم برای شناسایی، طبقه‌بندی و اندازه‌گیری هستند. لوثی[۸] (۱۹۹۸) بر این باور است که طرح‌های طبقه‌بندی ارائه شده توسط محققان به درک اجزای سرمایه‌ی فکری کمک می‌کند (نمازی و ابراهیمی، ۱۳۸۵).

هندی[۹] (۱۹۹۰)، به این نکته تأکید می‌کند که هیچ مدیری وجه نقد یا فضای کارخانه را بی‌کار رها نمی‌کند، این در حالی است که مدیران فقط از ۲۰ درصد دانش داخل سازمان‌هایشان استفاده می‌کنند. در نتیجه‌ آن‌ها، نیاز به ارزیابی، مدیریت و ارتباط بیشتری برای ارزش موجود در ۸۰ درصد باقیمانده‌ی دانش که هنوز تحت کنترل درنیامده است، دارند. در حقیقت، اختلاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت‌ها بر طبق آمار شرکت مشاوره‌ای اریکسون نیز تقریباً ۸۰ درصد تخمین زده می‌شود (مون و کیم[۱۰]، ۲۰۰۶).

استوارت[۱۱] (۱۹۹۱) استدلال می‌کند که سرمایه‌ی فکری، دانش موجود در سازمان است که می‌تواند جهت ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد. او عناصر سرمایه‌ی فکری را شامل: اختراع ثبت شده‌ی سازمان، فرآیندها، مهارت‌های کارکنان، فن‌آوری، اطلاعات مربوط به مشتریان و تأمین کنندگان و تجربه‌های شرکت عنوان می‌کند. او همچنین سرمایه‌ی فکری را به عنوان دارایی فکری که به طور مؤثر منجر به ایجاد ثروت از طریق تولید یک دارایی با ارزش بالاتر می‌شود، تعریف می‌کند.

علاوه بر آن، ادوینسون و سالیوان[۱۲] (۱۹۹۶)، سرمایه‌ی فکری را به عنوان دانشی که می‌تواند به ارزش تبدیل شود، تعریف کرد‌ه‌اند.

از دیدگاه روس و روس[۱۳] (۱۹۹۷)، سرمایه‌ی فکری شامل همه‌ی فرایندها و دارایی‌هایی است که معمولاً در ترازنامه نشان داده نمی‌شوند و همچنین شامل همه‌ی دارایی‌های ناملموسی است (مثل مارک‌های تجاری، حق ثبت و بهره‌برداری و نام‌های تجاری) که در روش‌های حسابداری مدرن مورد توجه قرار داده می‌شوند.

 ۲-۳ تفاوت سرمایه‌های انسانی[۱۴] با سرمایه‌ی فکری[۱۵]

پرداختن به مسائل انسان و سعی در بالا بردن کیفیت زندگی او مهم‌ترین هدفی است که اکنون متخصصان امر توسعه به دنبال دسترسی به آن هستند. طرح موضوع توسعه‌ی پایدار که با تکیه بر مفهوم سرمایه‌ی انسانی و جایگزین کردن آن با سرمایه‌ی مادی نیز در همین راستا بوده است. در این مبحث با تعریف سرمایه‌ی انسانی و فکری نقاط تفاوت و تشابه این دو را نشان داده و به بررسی نقش سرمایه‌ی فکری در توسعه‌ی پایدار انسانی خواهیم پرداخت.

 ۲-۳-۱ بند اول ـ مقصود از سرمایه‌ی انسانی چیست؟

انسان و عضلات او موتور ضعیفی را تشکیل می‌دهند. اندازه‌گیری نیروی انسان با قوه‌ی اسب (در هر ثانیه هفتادوپنج کیلوگرم به ارتفاع یک متر) خنده‌آور است؛ نیروی انسان بین سه تا چهار صدم قوه‌ی یک اسب و بیست و هفت تا پنجاه و هفت صدم قوه‌ی یک اسب بارکش واقعی است. با این همه انسان با داشتن کمترین وزن‌ها از لحاظ توانایی‌های بالقوه، واجد بالاترین ارزش‌هاست. انسان در وجود خود دارای قابلیت‌های بالقوه‌ی بسیار است. وی مهارت و انعطاف‌ بالقوه فراوانی دارد که می‌تواند آن‌ها را با یکدیگر ترکیب کند. احتمالاً برقراری نوعی تعادل معقول میان کار انسان و منابع دیگر نیرو شرط قبلی هرگونه پیشرفت بوده است. مزیت متقابل این دو هنگامی به مسأله‌ی موهومی تبدیل می‌شد که انسان با ماشین به رقابت برمی‌خاست. در چین باستان نیروی ارزان کار انسان راه رشد حیات ماشینی را به گونه‌ای قطعی بسته بود. در یونان و روم، بردگان و در چین، حمال‌های بسیار کارآمدی فعالیت می‌کردند. در حقیقت بدون اعتلای زندگی بشر، هرگز هیچگونه پیشرفتی روی نخواهد داد. وقتی انسان به عنوان منبع نیرو قیمت معینی داشته باشد، لازم می‌آید برای کمک به او یا حتی جانشین کردن نیروی او چاره‌ای جستجو کرد(بهزاد باشی، ۱۳۷۲).

با این تفاسیر سؤالی که در ابتدای بحث مطرح نمودیم، اهمیت بیشتری می‌یابد؛ سرمایه‌ی انسانی چیست؟ اقتصاددانان متأخرتر مانند آدام اسمیت و مارشال بر اهمیت سرمایه‌ی انسانی در تولید تأکید دارند (اسپندر،۲۰۰۶).

آدام اسمیت به تمام ذخایر سرمایه‌ی ثابت و توانایی‌های ضروری و مفید یک کشور و همچنین تمام ساکنان آن کشور سرمایه می‌گوید. مارشال از آموزش و پرورش نیروی انسانی به مثابه یک سرمایه‌گذاری ملی و باارزش‌ترین بخش سرمایه‌های ملی یاد می‌کند (کاتوزیان، ۱۳۸۱). اگر از نظر لغوی بخواهیم به موضوع بپردازیم هر آن‌چه را که انسان به گونه‌ای با آن مرتبط باشد را می‌توان موضوعی انسانی نامید، بنابراین راه تعیین سرمایه‌ی انسانی از کانال‌هایی عبور می‌کند که در آن موضوعات مربوط به سرمایه به گونه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم با انسان ارتباط دارند.

از نظر سنتی منابع سرمایه عبارتند از زمین، نیروی انسانی و سرمایه به معنای خاص که شامل منابع مالی جهت تأمین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای فعالیت عامل دوم نیز هست.

کارل مارکس از بین این سه عامل به کار انسان توجه ویژه‌ای داشت. وی انباشت سرمایه را فرایندی متشکل از ارزش افزوده‌های ناشی از کار کارگران روزمزد و صنعتی می‌دانست و به همین لحاظ همواره بر شکاف بین کارگر و سرمایه‌دار تأکید می‌کرد. از نظر وی کارگر کسی بود که جز نیروی کار خود ابزار دیگری در اختیار نداشت (دیوید و دانل، ۲۰۰۶). از این دیدگاه شاید بتوان سرمایه‌ی انسانی را همان نیروی کار مولد محسوب کرد. به عبارت بهتر سرمایه‌ی انسانی مجموعه‌ای از توانایی‌ها و قابلیت‌های بالقوه و بالفعل انسان است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به فرایند تولید منجر می‌شود.

در واقع سرمایه‌ی انسانی، جامعه‌ی انسانی است با تمام افراد و مصادیق آن که هر یک دارای ویژگی‌هایی منحصربه‌فرد است. بنابراین مقصود از سرمایه‌ی انسانی همان خود انسان است؛ ظرفی که خصوصیات متنوع و متعدد بالقوه و بالفعلی را در خود گنجانیده است.

۲-۳-۲ بند دوم ـ سرمایه‌ی فکری چیست؟

آیا سرمایه‌ی فکری همان سرمایه‌ی انسانی است؟ آیا می‌توان گفت که سرمایه‌ی فکری مجموع دارایی‌های فکری یک شخص حقیقی یا حقوقی است؟

به نظر می‌رسد سرمایه‌ی فکری، تولیدات فکری انسانی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم قابل تقویم به پول است یا به منظور برآورده ساختن اهداف مالی انسان مورد استفاده واقع می‌شوند. بنابراین سرمایه‌ی فکری اخص از سرمایه‌ی انسانی است. یعنی یکی از اقلام تولیدی سرمایه‌ی انسانی تولیدات فکری اوست که امروزه اهمیت بنیادینی در توسعه‌ی اقتصادی جوامع یافته است. از این منظر سرمایه‌ی فکری عبارت است از تمامی دارایی‌های غیرملموسی که مستقیماً نشأت گرفته از دانش و معرفت انسانی هستند از قبیل ورقه‌های اختراع، علایم تجاری، طرح‌های صنعتی، حقوق مالکیت ادبی و هنری و سایر موارد مشابه.

بنابراین سرمایه‌ی انسانی، انسان است با مجموع توانایی‌های جسمی و ذهنی او که می‌توانند در اختیار فرایند تولید قرار گیرند اما سرمایه‌ی فکری تولیدات فکری انسانی هستند که با تکیه بر تولیدات سابق سایر انسان‌ها (دانش و معرفت پیشینیان) به فرآیند تولید کمک می‌کنند. از این‌رو، سرمایه‌ی فکری یکی از اجزای سرمایه‌ی انسانی است که به بازتولید خود کمک می‌کند و در واقع می‌توان آن را همان مالکیت فکری نامید که امروزه از طریق موافقت‌نامه‌هایی همچون پاریس، برن، تریپس و سایر کنوانسیون‌های دوجانبه و چند جانبه اداره و حمایت می‌شود.

[۱] – Knowledge Based Economy.

[۲] – Intellectual Capital.

[۳] – Market Value.

[۴] – Book Value.

[۵] – Edvinson & Malone.

[۶] – Bontis.

[۷] – John Kenneth Galbraith.

[۸] – Luthy.

[۹] – Handy.

[۱۰] – Moon and Kym.

[۱۱] – Stewart.

[۱۲] – Edvinson and Sullivan.

[۱۳] – Roos and Roos.

[۱۴] – Human Capital

[۱۵] – Intellectual Capital.

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق سرمایه فکری و حاکمیت شرکتی
  • تحقیق سرمایه فکری و مدل های اندازه گیری آن
  • تحقیق مفهوم حفظ و نگهداری نیروی انسانی، سرمایه فکری و رفتار شهروندی سازمانی و نظریه های آن
  • تحقیق توسعه ، مفهوم ، انواع و ابعاد آن و نظریه های توسعه و ارتباطات
  • تحقیق سرمایه فکری و مفهوم و مدل های آن و ابعاد سرمایه فکری بر اساس مدل ها
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.