726 views
پیشینه تحقیق شرح نویسی و شرح حال شارحان مثنوی و مقایسه ی شروح مثنوی مولوی بر ابیات دارای ۸۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱- مقدمه: ۵
فصل دوم:زندگی نامهی مولانا ۵
۲-۱- نام، تخلّص: ۶
۲-۲- ولادت و زادگاه مولانا: ۶
۲-۳- قدیمیترین منبع نام مولانا: ۷
۲-۴- نسب و خاندان مولانا: ۷
۲-۵- هجرت یا فرار از بلخ: ۸
۲-۶-آثار مولانا: ۹
۲-۷- وفات و مدفن مولانا: ۱۰
فصل سوم:سیری اجمالی در شرح نویسی و شرح حال شارحان مثنوی ۱۱
۳-۱- اولین شارحان مثنوی: ۱۲
۳-۲- قدیمیترین شارح مثنوی: ۱۴
۳-۳- شروح مثنوی از آغاز: ۱۵
۳-۳-۱- شرحهای قرن نهم: ۱۵
۳-۳-۲- شرحهای قرن دهم تا سیزدهم: ۱۵
۳-۴- شرح حال شارحان: ۱۶
۳-۴-۱- اسماعیل آنقروی ۱۶
۳-۴-۲- رینولد نیکلسون ۱۹
۳-۴-۲-۲- بررسی ویژگیها و نقد و تحلیل شرح نیکلسون: ۲۴
۳-۴-۳- بدیع الزمان فروزانفر: ۲۵
۳-۴-۳-۱- برسی شرح فروزانفر: ۲۷
۳-۴-۴-عبدالباقی گولپینارلی ۲۷
۳-۴-۵- محمد استعلامی: ۳۱
۳-۴-۶- کریم زمانی: ۳۲
فصل چهارم:مقایسهی شروح بر ابیات دفتر مثنوی ۳۶
فهرست منابع و مأخذ: ۸۰
قرآن کریم.
زمانی، کریم، ۱۳۷۸، شرح جامع مثنوی،تهران: نشر اطلاعات، چاپ بیست و سوم
سبحانی، توفیق، ۱۳۸۶، زندگی نامه ی مولانا جلال الدین بلخی رومی، تهران: نشر قطره، چاپ دوم.
سبزواری، ملا هادی، بی تا، شرح مثنوی (شرح اسرار)، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مولوی، جلال الدین محمد، ۱۳۷۲، مقالات مولانا( فیه ما فیه) ، تهران: نشر مرکز.
مولوی، جلال الدین، ۱۳۸۱، مثنوی معنوی، تهران: نشر امیر کبیر، جلد اول.
نیکلسون، رینولد الین، ۱۳۸۴، شرح مثنوی، ترجمه و تعلیقات حسن لاهوتی، تهران: نشر فرهنگی.
اینترنت، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، اثر آفرینان، Rode- aftab. Blogfa. Com/post-20. Aspx 88/3/23
جامی، عبدالرحمن، ۱۳۳۷، نفحات الانس، تصحیح مهدی توحیدی پور، تهران: نشر محمودی.
حافظ، شمس الدین محمد، ۱۳۷۹، دیوان اشعار، تهران: سخن.
خدابخشی،۱۳۸۸، عرفان ایران، انجمن آثار فرهنگی.
خوارزمی، کمال الدین حسین، ۱۳۶۶، جواهر الاسرار و زواهر الانوار، تصحیح محمد جواد شریعت، اصفهان: مشعل.
فروزانفر، بدیع الزمان،۱۳۸۲، شرح مثنوی جلال الدین محمد مولوی ،تهران: زوار.
فروزانفر، بدیع الزمان، ۱۳۸۶، شرح مثنوی جلال الدین محمد مولوی، تهران: زوار، چاپ دوازدهم.
از آن زمان که حضرت مولانا نالهی نی بریده شده از نیستان را به وسیلهی حسام الدین بر روی صفحهی سفید بی روح کاغذ شرحه شرحه بیان کرد تا به این زمان که در هر کجا و هر لحظهای تشنگان علم و ادب همچون بلبلی هر نفس آن ابیات را چه چه میزنند سالهای زیادی میگذرد اما همچنان تشنگی درک و فهم این چشمهی خروشان نامحدود در اکثر خلایق(چه ادب دوستان و چه مردم عادی) باقی مانده است.
« مثنوی که مولوی، « معراج جان» ، و« نردبان آسمان» و صیقل ارواحش خوانده بود و دیگران آن را « تالی کتاب آسمانی، و قرآن زبان پهلوی، و عصارهی معارف بشری» و بیان « للایات البینات و تبیان للسنن النبویات » (سبزواری، بی تا: ۹) دانستهاند « همچنان از نور ماه بر گذشته است و بی هراس و اعتنا به بانگ سگان و زوزهی ددان، ظلال ظلام را دریده و شبروان را به سوی چشمهی مشرق اشراق و معنویت رهنمون ساخته است.» ( شجری، ۱۳۸۶: ۱۴)
درک اشعار مولانا ، به دلیل سر درگمیدر فهم و درستی ابیات مشکل و بحث برانگیز شروح مختلف مثنوی، که هر کدام به نوعی درستی نظر و ایدهی خود را بر دیگری ارجح میدانند نگارنده را بر آن داشت تا در راستای انجام پایان نامهی دورهی کارشناسی ارشد خویش، به بررسی و مقایسهی شروح مثنوی مولوی بر ابیات بحث برانگیز دفتر اول ( با تکیه بر شروح انقروی، نیکلسون، گولپینارلی، فروزانفر، استعلامیو زمانی) از بین بی نهایت شرح های این کتاب بپردازد.
ما از طریق زندگی نامه و ابیات هر شاعر و نویسندهای میتوانیم بااندیشهها و جهان بینی خاص او آشنا شویم.
«نام او جلال الدّین محمد بن سلطان العلما بهاء الدین محمد بن حسین احمد خطیبی بکری بلخی است. به دلیل شخصیت ممتازی که از روزگارجوانی به مولانا به جهت سروری و مرشدی میداد، مولانا را “خداوندگار”خطاب میکردند. نیز نوشتهاند که تخلّص مولانا در شعر “خاموش” است و این هم با تکرار “خاموش”یا”خموش” یا “خمش”، در پایان بسیاری از غزلیات دیوان شمس است، امّا در آن موارد نیز غالباً این کلمات صورت تخلّص ندارد، و در ترکیب کلام یک لفظ عام است، هله من خموش گشتم،خموش کن. و… و همان گونه است که مولانا در مثنوی میگوید”من ز بسیاری گفتارم خموش.از مولانا به عنوان “رومی”و “مولانای رومی”هم یاد میشود، زیرا که او در روم،در آسیای صغیر قدیم و ترکیه امروز، میزیسته؛ آرامگاه پدر و خود و خاندانش نیز در شهر قونیه است.»(استعلامی،۱۳۶۹: ۱۴-۱۳/۱)
در ذکر تاریخ ولادت و مدت عمر حضرت مولانا قدَّس اللهُ العزیز، همه نویسندگان ومولوی شناسان متّفق القول هستند که در«ششم ربیع الاوّل سال۶۰۴(ه) در بلخ دیده به جهان گشود.»(سپهسالار،۱۳۸۵:۲۳)
«درآن زمان بلخ یکی از چهار شهر بزرگ خراسان محسوب میشد که مثل سه شهر دیگر آن(مرو،هرات ونیشابور) بارها تخت گاه فرمانروایان ولایت گشته بود. با آن که طی نیم قرن در آن ایام، معروض ویرانیهای بسیار شده بود دراین سالها هنوز از بهترین شهرهای خراسان وحتی خوارزم غلّه میبردند. مساجد متعدد،خانقاههای متعدد،و مدارس متعدد در آن جا جلب نظر میکرد و به سبب کثرت مدارس و علما و زهّاد”قبه الاسلام” خوانده میشد.»(زرین کوب،۱۳۸۷: ۳۷)
قدیمیترین آثاری که میتوان نامیاز مولوی و یا اشعاری از او را در آنها یافت آثار مربوط به علاء الدوله سمنانی(۷۳۵ ) و شیخ نصیر الدین چراغ دهلی (۷۵۷ ) و میر سید علی همدانی(۷۸۵) است. علاء الدوله سمنانی در پاسخ شخصی که از او پرسیده است: مولانا رومیچگونه کسی بوده؟ گفته است:«من هرگز سخن او نشنودم که وقت من خوش نشده است.» (زرین کوب،۱۳۷۴:۷۶۶)
در شجره نامهها وسلسله نسبهایی که بهاء ولد را به ابوبکر پیوند میدهد،فقط نام دوازده تن را میتوان دید، و اگر بهاء ولد پشت دوازدهم ابوبکر باشد، باید پیش از قرن ششم به دنیا آمده باشد.در انتساب به خوارزمشاهیان هم روشن نیست که “ملکه خاتون”مادر بهاء ولد دقیقأ فرزند کدام پادشاه خوارزم است و نامهایی که یاد شده با تاریخ ولادت و زندگی بهاء ولد جور نمیآید.»(استعلامی،۱۳۶۹: ۱۶-۱۵) اما بحث نسبت بهاء ولد که طبق شجره نامه ای که در مناقب آمده است او را از خاندان ابوبکر دانسته اند؛ «در ابتدا نامه ی سلطان ولد و معارف بهاء ولد و کتیبه های عربی مزار او و مولوی اشارتی به این مطلب نیست.» (گولپینارلی، ۱۳۷۵: ۸۶)**
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر