1,333 views
پیشینه تحقیق نظریه های مختلف در ارتباط با کارآفرینی و بهره وری و رویکرد های توانمندسازی دارای ۷۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۴
تاریخچه کارآفرینی ۴
مفهوم واژه کارآفرین ۵
تعریف واژه کارآفرینی شرکتی ۶
کارآفرینی چیست؟ ۶
عوامل اجتماعی و روانی کارآفرینان ۹
انواع کارآفرینی ۱۰
وجوه مشترک کارآفرینان ۱۰
نظریه های مختلف در ارتباط با کارآفرینی ۱۱
تاریخچه توانمندسازی ۱۳
تعاریف توانمندسازی نیروی انسانی ۱۵
رویکرد های توانمندسازی ۱۹
شرایط سازمانی زمینه ساز توانمندسازی کارکنان ۲۳
ویژگی های سازمان های یادگیرنده ۲۵
تاریخچه بهرهوری ۲۶
تعاریف و مفاهیم اساسی بهرهوری و شرح تاریخی برخی تعاریف مهم ۲۶
شاخص های ارزیابی عملکرد سازمان ها ۲۷
بهره وری در کارخانه ها ۲۹
دیدگاههای مختلف درباره بهرهوری ۳۲
پیشینه تحقیق ۳۴
پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور ۳۴
پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور ۳۸
منابع فارسی ۴۲
کانگر و کانانگو، (۱۹۸۸)، توانمندسازی سازمانی، مترجم احمد آقایی، (۱۳۸۵)، انتشارات رشد.
کلمن، دانیل، (۱۳۸۰)، هوش هیجانی، مترجم نسرین پارسا، رشد تهران.
کلمن، دانیل ، (۱۳۸۴)، هوش هیجانی در کار، ترجمه بهمن ابراهیمی و محسن جوینده، انتشارات بهین دانش، تهران.
ابراهیمی، بهمن، دانیل کلمن، ریچارد بریاتزیس، آنی مککی ، سازمان مدیریت صنعتی، چاپ اول، (۱۳۸۵).
برادبری، تراویس، گریور، جین، (۱۳۸۴)، هوش هیجانی، مهارت و آزمونها، مترجم: گنجی، مهدی، ویراستاار: حمزه گنجی، نشر ساوالان، تهران.
بلانچارد، کارلوس، راندولف، (۱۹۹۶)، مدیریت تواناسازی کارکنان، ترجمه: ایران نژاد پاریزی، مهدی، نشر مدیران، چاپ اول.
جیمز، ای، اف، استونر، آر، فریمن، ادوارد و دیگران، (۱۳۷۹)، مدیریت در قرن بیست و یکم، جلد اول، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، تهران، چاپ دفتر پژوهشهای فرهنگی.
رنگریز، حسن، (۱۳۷۸)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، تهران، چاپ اول.
رابینز،بیاستیفن.(۱۹۹۷). مدیریت رفتارسازمانی.ترجمهعلیپارسائیانوسیدمحمداعرابی(۱۳۷۵). انتشارات وزارت امورخارجه تهران، چاپ اول، جلد اول.
صمد آقایی، جلیل، (۱۳۷۸)، سازمانهای کارآفرین، تهران، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ اول.
طاهری، محمد، (۱۳۸۷)، بهرهوری از دیدگاه سیستمی، تهران، انتشارات رشد، چاپ سوم
اهمیت شرکت های نفتی و پتروشیمی و سهم فزاینده آنها در درآمد های نفتی و صادرات نفتی به کشور های جهان و ایجاد اشتغال در بازار کار طی ۱۵ یا ۲۰ سال گذشته در اکثر کشور های نفت خیز و صادرکننده نفت واقعیتی پذیرفته شده است این نوع موضوع نشان دهنده تحولی است که روند چند دهه اخیر را تغییر داده و اهمیت وافر بهرهوری سازمانی را در این شرکت ها نشان می دهد، تربیت انسانی ماهر و متخصص مهمترین عامل در موفقیت هر سازمان در مواجه شدن آن با تغییرات محیطی است و مقوله های کارآفرینی و توانمندسازی کارکنان می تواند عامل مؤثری برای نیل به اهداف سازمانی باشد و مؤلفه بهرهوری سازمانی در شرکت های نفتی را افزایش دهد (احمدپور داریانی، ۱۳۸۰).
نخستین گام جهت شناخت و تبیین درست هر مفهوم یا پدیده ارائه تعریف روشن از آن است. (کارآفرینان تکنولوژیک) زمانی ظهور کردند که انسان های اولیه ابزار سازی را کشف کردند، آنها ابزار هایی را برای دیگران می ساختند و آن ابزار ها را با غذا و سایر مایحتاج خود، معاوضه می کردند. قدمت واژه کارآفرینی به سال ۱۷۰۹ میلادی بر می گردد. در اوایل سده شانزدهم کسانی را که در امر هدایت مأموریتهای نظامی بودند کارآفرین میخواندند. واژه کارآفرینی دیر زمانی پیش از آن که مفهوم کلی کارآفرینی به زمان امروزی پدید آید، در زبان فرانسه ابداع شد. «سی[۱]» اقتصاددان قرن هیجدهم میلادی، کارآفرین را فردی تعریف کرد که منابع اقتصادی را از حوزه ای با بهره وری پایین تر بیرون می کشد و آنها را به حوزه ای با بهره وری و سود بیشتر منتقل می کند (آقایی، ۱۳۷۸).
در نیمه اول قرن بیستم «شومپیتر[۲]» اقتصاددان و نظریه پرداز اجتماعی مطالب گسترده ای پیرامون کارآفرینی و تاثیر آن بر اقتصاد نوشت. تز «شومپیتر» این بود که کارآفرینان نوآور موجب نوعی عدم تعادل پویا در اقتصاد می شوند. همچنین وی بود که فرد کارآفرین را یک تخریب گر خلاق قلمداد کرد و با تجاری سازی نوآوری و جا انداختن آن در محیطی که قبلاً فاقد آن بود، تعادل اقتصادی را بر هم می زند. بعد از ژزف شومپیتر پدر علم کارآفرینی ۱۹۳۴ محققان زیادی مباحث کارآفرینی را دنبال کردند. پیتر دراکر[۳] پدر مدیریت در سال ۱۹۸۵ کتابی پیرامون اصول نوآوری و کارآفرینی نوشت. با ورق خوردن تاریخ نسل دیگری از کارآفرینان ظهور کرده اند که با صنایع مبتنی بر دانش ارتباط دارند. این نخبگان کارآفرین در ابتدا از حوزه هایی چون شیمی، برق و خودرو سر برآوردند. در آخرین دهه های قرن بیستم با رونق گرفتن تکنولوژیک اطلاعات، سر فصل دیگری در مبحث کارآفرینی تکنولوژیک پدید آمد. کارآفرینانی چون «بیل گیتس[۴]» مفهوم تخریب خلاقانه شومپیتر را با تکیه بر تکنولوژی اطلاعات به تصویر کشیدند. در نگاه تاریخی به کارآفرینی تکنولوژیک دو الگوی عمده را تشخیص می دهیم. در دویست سال گذشته کارآفرینی از الگوی «مخترع – کارآفرینی» به سمت الگوی «نوآور – کارآفرینی» متمایل شده است.
«الگوی مخترع – کارآفرینی» با افرادی مثل «آلفردنوبل[۵]» «مخترع دینامیک»، «گراهام بل[۶]» «مخترع تلفن» و «توماس ادیسون[۷]» «مخترع چراغ برق» و … مشخص می شود.
الگوی «نوآور – کارآفرین» نیز با افرادی مثل «بیل گیتس» (پدید آورنده سیستم های عامل کامپیوتر) و «گوردن مور[۸]» (پدید آورنده ریز پردازندهها) مشخص میشود. برخلاف فرانسویان که تعاریف نسبتاً منسجم و گسترده ای را از کارآفرینان ارائه می کنند. انگلیسی ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص کارآفرینی به کار می گرفتند که عبارت بودند از (ماجراجو، متعهد و کارفرما). ریشه مفهوم کارآفرینی (امروزی) به قرن ۱۸ میلادی باز می گردد. یعنی زمانی که (ریچارد کانیتون[۹]) عوامل اقتصادی را به سه دسته تقسیم کرد:
مالکان زمین
عوامل اقتصادی
دستمزد بگیر.
آن دسته از عوامل اقتصادی که با قبول خطر در بازار بورس فعالیت میکنند. بدین ترتیب «کانتیون» اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد و آن را چنین تعریف کرد. «کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار، خریداری میکند» کارآفرین درهنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد. وی عمده فروشان را به عنوان اصلی ترین گروه کارآفرینان محسوب می کرد (آقایی، ۱۳۷۸).
«ژان باتیستسی» در سال ۱۸۰۰ اولین کسی بود که بر نقش حیاتی کارآفرینان در جابهجایی منابع اقتصادی بر اساس اصول بهره وری تاکید کرد. حدود سال ۱۸۰۰ ژان باتیست سی کارآفرینی را مختص فردی می دانست که منابع اقتصادی را از یک حوزه دارای بهره وری و سود پایین به حوزه ای دارای بهره وری بالا و سود بیشتر منتقل می کند. لازم به یادآوری است که پژوهش در حوزه کارآفرینی در دهه های آخر ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ رایج شد. اما در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با سکون مواجه شد و از اواخر دهه ۱۹۸۰ دوباره توجهات را به سوی خود معطوف کرد (احمدپور داریانی، ۱۳۸۰).
هنوز تعریف رسمی که مورد توافق کلیه یا اکثریت صاحب نظران و اندیشمندان درباره کارآفرین وجود ندارد، لذا برای فهم بهتر واژه کارآفرین شایسته است تعدادی از معروف ترین تعریف ها را گردآوری و ارائه شود.
کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید (پیتر دراکر[۱۰]، ۱۹۷۴).
کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کار مورد نظر را بر عهده داشته و یا آن را می پذیرد (هربرتون ایوانز[۱۱]، ۱۹۸۰).
کارآفرینان مهندسان پیشرفت صنعتی و عوامل اصلی تولید هستند (فرانسیس واکر[۱۲]).
میل کارکرد و عمل کارآفرین را شامل هدایت، نظارت، کنترل و مخاطره پذیری می دانست و عامل متمایز کننده مدیر و کارآفرین را مخاطره پذیری معرفی می کرد (جان استوارت میل[۱۳]، ۱۹۷۲).
کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرایند های جدید و نظام های سازمانی نوین است (احمدپور داریانی، ۱۳۸۰).
کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی کشور و کلید حل مشکلات می باشد و می تواند با خلاقیت و نوآوری خویش، جهش اقتصادی شرکت ها، سازمان ها و در نهایت پیشرفت یک کشور را سبب گردد. کارآفرینی فرزند، ایده های تجاری است و همواره در سیمای کسب و کار نو تجلی می کند. اما شکفتن ایده های نو، اغلب نیازمند استفاده از تکنولوژی های جدید است و اصطلاحاً به کارآفرینی تکنولوژیک منجر می شود. از ابتدای بلوغ فکری بشر در زمینه اقتصادی و ایجاد کسب و کار، دغدغه ای برای رشد تولید و توسعه مشاغل وجود داشته است. امروزه نیز آنچه به عنوان اصلی ترین عامل برای به دست آوردن مزیت رقابتی در بازار های تجاری شناخته می شود.
وجود عاملی به نام «کارآفرین» است که با قبول ریسک معقول و خطرات ناشی از شروع یک فعالیت تازه و یا بازنگری در روش های قبلی کار ایده های جدید خود را به خدمت و یا محصولات پرفروش در بازار تبدیل و عرضه می نماید. همچنین در جهت توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه با تلاش و اعتماد به نفس بدون تحمل هزینه بر دوش دولت یا دیگران و یا جذب سرمایه از سرمایهگذار ریسکپذیر به معرفی محصول و نوآوری های خود در بازار می پردازد.
«فرانسیس واکر[۱۴]» وجه تمایز سرمایه دار و کارآفرین را مورد تأکید قرار می دهد و کارآفرینان را مهندسان پیشرفت و عوامل اصلی تولید قلمداد می کند. عینکی که کارآفرین بر چشم دارد سبب می گردد تا خلاء های بازار را بهتر و سریعتر از سایرین تشخیص دهد و از میان ایده های مطروحه در ذهن خود «فرصت[۱۵]» را شناسایی نماید (به نقل از رضائیان، ۱۳۷۴).
[۱] See
[۲] Shoompiter
[۳] Peter Drucker
[۴] Biell Getes
[۵] Alferd Nobel
[۶] Grahambel
[۷] Tomass Adeson
[۸] Gordonmor
[۹] Cantintion
[۱۰] Peter. Ferdinand Drucker
[۱۱] Herberton G.Evanz
[۱۲] Franeis A.Walker
[۱۳] J. S. Meel
[۱۴] Francis A . Walker
[۱۵] Opportunity
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر