792 views
پیشینه تحقیق کارآفرینی و آموزش آن در ایران و جهان، اشتغال در بخش کشاورزی در جهان و ایران و نقش آموزش کارآفرینی بر اشتغال در بخش کشاورزی دارای ۶۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه۴
بخش اول :۴
۲-۱-کارآفرینی۴
۲-۲-کارآفرینی در جهان۵
۲-۳-کارآفرینی در ایران۸
۲-۴-آموزش کارآفرینی۸
۲-۶-آموزش کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه۱۳
۲-۷-آموزش کارآفرینی در آمریکای شمالی۱۵
۲-۸-آموزش کارآفرینی در اروپا۱۶
۲-۹-تاریخچه و تحقیقات آموزش کارآفرینی در ایران۱۶
۲-۱۰-اهمیت آموزش کارآفرینی۲۰
۲-۱۱-اهداف برنامه های آموزش کارآفرینی در جهان۲۱
۲-۱۲-اهداف برنامه های آموزش کارآفرینی در ایران۲۲
۲-۱۳-اثر بخشی آموزش کارآفرینی۲۴
۲-۱۴-مزایای آموزش کارآفرینی۲۵
۲-۱۵-انواع روش ها و برنامه های آموزش کارآفرینی در جهان۲۶
۲-۱۷-اشتغال در بخش کشاورزی در جهان۳۸
۲-۱۸-اشتغال در بخش کشاورزی ایران۳۹
۲-۱۹-کارآفرینی، اشتغال و بخش کشاورزی۴۱
۲-۲۰-نتایج۴۴
بخش دوم: پیشینه تحقیق۴۶
۲-۲۱-تحقیقات خارجی۴۶
۲-۲۲-تحقیقات داخلی۴۹
فهرست منابع۵۸
کردنائیج، اسداله، احمدپورداریانی، محمود و شمس، شهاب الدین. (۱۳۸۳). طراحی ساختار سازمانی مراکز و آموزشگاههای کارآفرینی در کشور. ویژه نامه مدیریت. شماره ۳۹ ،صص ۱۱۳-۸۷
کیا، محمد و نساج، سعیده. (۱۳۸۶ الف). روش های تدریس کارآفرینی. تهران: انتشارات سازمان جهاد دانشگاهی
کیا، محمد و نساج، سعیده. (۱۳۸۶ب). کارآفرینی گام به گام. تهران: انتشارات سازمان جهاددانشگاهی. سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان
شاه حسینی، علی. (۱۳۸۸). کارآفرینی در عمل. تهران: انتشارات آییژ
شفیع زاده، حمید. (۱۳۸۸). جایگاه آموزش کارآفرینی در دانشگاهها. مجموعه مقالات دانشگاه کارآفرینی و توسعه. پژوهشکده تحقیقات استراتژیک
آق اولی، فرید و سلجوقی، خسرو. (۱۳۸۶). ساز و کار مدیریت توسعه کارآفرینی در کشور (طرح ایجاد سازمان کارآفرینی) تهران : انتشارات دفتر توسعه امور کارآفرینان وزارت کار و امور اجتماعی
احمدپور داریانی، محمود و مقیمی، سید محمد. (۱۳۸۵). مبانی کارآفرینی. تهران: نشر فرا اندیش
احمدپورداریانی، محمود و عزیزی، محمد.(۱۳۸۳) .کارآفرینی .تهران : انتشارت محراب قلم
احمدپورداریانی، محمود. (۱۳۷۸). کارآفرینی. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
احمدپورداریانی، محمود. (۱۳۸۶). کارآفرینی؛ تعاریف، نظریات و الگوها. تهران: انتشارات شرکت پردیس
احمدی پور، لقمان. (۱۳۸۸). بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای کارآفرینی. ماهنامه اجتماعی –اقتصادی، علمی و فرهنگی کار و جامعه. شماره ۱۰۸٫ خرداد ۸۸ ،صص ۹۹-۹۲
احمدی، مسعود. (۱۳۸۵). نیاز سنجی آموزش کارآفرینی در بین دانشجویان دوره کارشناسی مهندسی برق دانشگاه تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده مدیریت. دانشگاه تهران
هدایتی شیرسوار، حسن. (۱۳۸۵). معرفی و مقایسه بسته آموزشی بسته های آموزشی کارآفرینی دنیا. سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان، جهاد دانشگاهی تربیت مدرس
هزار جریبی، جعفر. (۱۳۸۶). کارآفرینی. تهران: انتشارات پژوهشکده امور اقتصادی
یداللهی فارسی، جهانگیر و میرعرب رضی، رضا. (۱۳۸۸). بررسی ارائه ی برنامه ی درسی آموزش کارآفرینی در رشته علوم تربیتی. فصلنامه توسعه کارآفرینی، سال اول، شماره ۳، صص ۸۰-۶۱
رضوانی، محمدرضا و نجارزاده، محمد. (۱۳۸۷). بررسی و تحلیل زمینههای کارآفرینی روستاییان در فرآیند توسعه نواحی روستایی.مطالعه موردی دهستان براآن جنوبی اصفهان. فصلنامه توسعه کارآفرینی. سال اول، شماره ۲، صص ۱۸۲-۱۶۱
زالی، محمدرضا و رضوی، سید مصطفی. (۱۳۸۳). بررسی تحلیلی آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها. پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی. سال چهارم. شماره ۱۶ ،صص ۱۱۲-۱۰۸
زالی، محمدرضا .رضوی، سید مصطفی. یداللهی فارسی، جهانگیر و کردنائیج، اسداله. (۱۳۸۹). ارزیابی وضعیت کارآفرینی در ایران، بر اساس نتایج برنامه سال ۲۰۰۸ دیده بان جهانی کارآفرینی(GEM). تهران: انتشارات موسسه کار و تامین اجتماعی
در این مقاله به ارائه اطلاعات در مورد کارآفرینی و آموزش آن در ایران و جهان، اشتغال و بخش کشاورزی در جهان و ایران و نقش آموزش کارآفرینی بر اشتغال در بخش کشاورزی پرداخته می شود و در بخش تحقیقات تجربی به بررسی پیشینه در دو قسمت تحقیقات داخلی و خارجی پرداخته خواهد شد.
در عصر دانایی، تربیت کارآفرین راهی است که بسیاری از کشورها برای طی کردن مراحل توسعه یافتگی، ناگریز به انجام آن هستند. در ایران نیز شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به گونه ای است که لزوم توجه به حل مشکلات و تنگناها در حال و آینده را طلب می کند. ترکیب جوان جمعیتی کشور ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز روند مستمر کاهش نفت در اقتصاد کشور سه عامل عمده ای است که موجب می شود سیاستگذاران کلان کشور به منبع قابل اتکایی به جز نفت بیندیشند و بدون شک آن منبع به جز کارآفرینی و مولفه های آن، چیز دیگری نخواهد بود(کردنائیج و همکاران، ۱۳۸۳).
طبق تحقیقات به عمل آمده، کارآفرینی فرآیندی پویا و مستمر است. درست است که افراد با ویژگی ها و خصوصیاتی ذاتی متولد می شوند اما اشخاص کارآفرین متولد نمی شوند بلکه از طریق تجربیات و آموزش در طول زندگی کارآفرین می شوند( کیا و نساج، ۱۳۸۶ب).
کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصربه فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمدپور، ۱۳۷۸).
فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید به معرفی محصول یا خدمت جدیدی و یا بهبود ساختار تولید، که توأم با پذیرش مخاطرات مالی، روانی و اجتماعی و دریافت منابع مالی، رضایت مندی شخصی و استقلال می باشد، مبادرت میورزد (مشدیی، ۱۳۸۷).
صاحبنظران بر این عقیده اند که در شرایط کنونی اصلی ترین منبع برای تامین اشتغال پایدار و رفع واقعی بیکاری تربیت نیروی انسانی خلاق و مستعد است که با ترسیم دورنمای جدیدی از زندگی ترکیب نوینی از منابع محدود را در اختیار بگیرد چنین منبعی را در فرهنگ علوم کارآفرینی می نامند. کارآفرینی میتواند از طریق کشف فرصتها و تغییر در محیط و فراهم آوری فرصتهای اشتغال کمک کند (احمدپورداریانی و عزیزی، ۱۳۸۳).
آلبرتی(۲۰۰۴)، سه منبع مهم تقاضا برای کارآفرینی، یعنی دولتها، دانشجویان و دنیای تجارت را شناسایی کرد :
۱)دولتها از طریق آموزش به اقتصاد پست فوردیست هدایت شدند که هدف آن، ایجاد فرهنگ کارآفرینی در جهت خلق مشاغل جدید است. در حقیقت، این امر ثابت شده است که بیشتر مشاغل جدید از شرکتهای کوچک و کارآفرین نشات می گیرد.
۲)یانگ (۱۹۹۷)دو دلیل مهم برای مطالعه کارآفرینی توسط دانشجویان را مطرح کرد:
اول:آنها ممکن است بخواهند کسب و کاری را برای خود راه اندازی کنند.
دوم، آنها ممکن است بخواهند دانشی را کسب کنند تا در مشاغل آینده آنان در سازمانهای بزرگ تر مفید باشد.
۳)منبع سوم با شرکتهای کوچک و بزرگ (هر دو) در ارتباط است. بنا به گفته آلبرتی از یک سو، نقص عمومی مهارتهای مدیریتی در بنگاههای کوچک و متوسط(SME) وجود دارد و از سوی دیگر، در شرکتهای بزرگتر، مدیران به توسعه ابتکارات جدید تجاری برای تضمین نوسازی مستمر نیاز دارند (شفیعزاده، ۱۳۸۸).
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظامی بودند کارآفرین میخواندند. پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دستاندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است(ناصری، ۱۳۸۸).
کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف شومپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر نظریه کارآفرینی» لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است » و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد » (همان).
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان نیز مورد توجه قرار گرفته است. جامعهشناسان، کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینانوسایر قسمتهاو گروههای جامعه پرداختهاند. دانشمندان مدیریت هم به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداختهاند(همان).
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم نمود:
دوره اول قرون ۱۵و ۱۶میلادی: در این دوره به صاحبان پروژههای بزرگ که مسئولیت اجرایی این پروژهها همانند ساخت قلعهها، تأسیسات نظامی و غیره، از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید، کارآفرین اطلاق میشد، در تعاریف این دوره، پذیرش مخاطره لحاظ نشده است.
دوره دوم ( قرن ۱۷ میلادی): این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطرهپذیری به کارآفرینی اضافه شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی است.
دوره سوم( قرون ۱۸و ۱۹ میلادی): در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره میکند و سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام تأمین میکند. بین کارآفرین و تأمینکننده سرمایه (سرمایهگذار) و مدیر کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد.
دوره چهارم ( دهههای میانی قرن بیستم میلادی): در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است.
دوره پنجم(دوران معاصر از اواخر دهه ۱۹۷۰ تاکنون ): در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب و کار و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریعکننده این سازوکار، توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره به تدریج روانشناسان، جامعهشناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نمودهاند.
سه موج زیر تا دهه ۱۹۸۰، موضوع کارآفرینی را به پیش برده است:
موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوههای سریع پولدارشدن میباشد. این موج از اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع میشود.
موج دوم: این موج که شروع آن از دهه ۱۹۶۰ بوده شامل ارائه رشتههای آموزش کارآفرینی در حوزههای مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزهها به سایر رشتهها نیز تسری یافته است.
موج سوم: این موج شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی میشود که از اواخر دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است (همان).
کشورهای پیشرفته از دهههای قبل و برخی کشورهای در حال توسعه در دهههای اخیر، باتوجه به نقش مؤثر و مثبت کارآفرینان اقتصادی در توسعه جامعه، از این توان برای رویارویی با مشکلاتی چون رکود، تورم و بیکاری و نبود امکان اشتغال بهرهبرداری کردهاند. تدوین راهبردها، سیاستها و برنامههای لازم برای گسترش روحیه و رفتار کارآفرینانه، آموزش و مشاوره، ایجاد فضای مناسبتر برای فعالیت کارآفرینان در زمینههای گوناگون اقتصادی-اجتماعی، رفع موانع و ایجاد ارتباط و همکاری بین آنها و تسهیل دستیابی آنها به بازارهای جهانی از جمله کارهایی است که در سطح جهانی در این زمینه صورت گرفته و دستاوردهای چشمگیر نیز داشته است(آق اولی و سلجوقی، ۱۳۸۶).
از سال ۱۹۹۷، با همکاری مراکز معتبر دانشگاهی در برخی کشورها، مرکز دیده بان جهانی کارآفرینی (Global Entrepreneurship Monitor) برای ارتباط بین کارآفرینی و رشد اقتصادی طراحی شد، که برخی نتایج پژوهش ها و دستاوردهای این مرکز را به این شرح میتوان بیان کرد:
فعالیتهای کارآفرینانه در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است.
سیاستهای مناسب و افزایش توان کارآفرینی یک جامعه (از جمله مهارتها و انگیزهها)، بیشترین تأثیر را در گسترش کارآفرینی دارد.
شرکت زنان در کارآفرینی ضرورتی دراز مدت برای اقتصاد است.
برای رسیدن به دستاوردهای پایدار و بلندمدت، سیاستها باید جوانان زیر ۲۵ سال و افراد بالای ۴۴ سال را به کارآفرینی فراخواند و تشویق کند.
هر دولتی که متعهد به پیشرفت اقتصادی است، باید زمینه حمایتهای لازم را از همه جنبههای ساماندهی اقتصادی که هادی و حامی افزایش بسترهای کارآفرینی هستند، از جمله به کمترین رساندن مالیاتها، دسترسی به نیروی کار، کاهش هزینههای نیروی انسانی(غیر حقوقبگیر)، کاهش مقررات و آسانسازی کسب و کار توسط دولت را فراهم سازد.
سیاستها باید راهگشای گسترش سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز و برانگیختن انگیزههای افراد خصوصی برای سرمایهگذاری بهینه در مراحل نخست هر گونه کسب و کار باشد(همان).
علیرغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و حتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه هم از اواخر دهه ۱۹۸۰ این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود. حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه ۱۳۸۰موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم و چهارم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده است(همان).
واژه کارآفرینی که ترجمهای از کلمه Entrepreneurship است، موجب گردیده است که صرفا معنی ایجاد کار و یا اشتغالزایی از این واژه برداشت شود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر از اشتغالزایی است و دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند: بارورشدن خلاقیتها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است و در صورتیکه فقط به جنبه اشتغالزایی آن توجه شود، از سایر پیامدهای آن بی بهره خواهیم ماند (همان).
با ورود جامعه شناسان و روانشناسان به عرصه مطالعات و تحقیقات پیرامون کارآفرینی و کارآفرینان و نتایجی که از این تحقیقات حاصل شده، ضرورت کارآفرینی و توسعه آن به ویژه آموزش کارآفرینی بیش از پیش مشهود شد و همین امر موجب افزایش تلاش ها برای توسعه کارآفرینی و آموزش آن در دو دهه گذشته شده است. از جمله کسانی که در زمینه بررسی ویژگی های کارآفرینان مطالعه و تحقیقاتی انجام دادهاند، می توان به مک کله لند، کارلند، جان استوارت میل، بروکهاوس، دیوید برچ، تیمونز، کالینز، مور، مایر، گلدشتاین و نورد اشاره کرد. نتایج تحقیقات آنها بر اکتسابی بودن اغلب ویژگی های کارآفرینان تاکید دارد. لذا باید برای فراهم آوردن محیط مناسب و آموزش هایی که ویژگی ها، تجربیات و مهارتهای لازم را در افراد تقویت کند، تلاش کرد. بررسی های محققین منتج به پیش بینی و طراحی دوره های آموزشی کارآفرینی شده است، به طوریکه دوره های آموزش کارآفرینی با هدف تربیت افرادی با اعتماد به نفس بالا، فرصت شناس و به طور کلی افرادی که تمایل بیشتری به راه اندازی کسب و کارهای مستقل دارند، طراحی شده اند. این قبیل دوره ها به دنبال بهبود انگیزش گرایش هایی همچون تمایل به استقلال، فرصت جویی، ابتکار، تمایل به مخاطره پذیری، تعهد به کار، تمایل به حل مشکلات و لذت بردن از عدم قطعیت و ابهام می باشد (درودیان، بی تا).
امروزه در اکثر کشورها شاهد این هستیم که مراکز و موسسات آموزشی در سطوح مختلف برنامه های متنوع آموزشی برای تربیت افراد کارآفرین ارائه می دهند. در واقع آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی این کشورها جایگاه ویژهی خود را پیدا کرده است به عبارتی تعمق و گسترش فرهنگ کارآفرینی به عنوان یکی از نیازهای ضروری جامعه، نیازمند توجه اساسی به امر آموزش در این زمینه است( کیا و نساج، ۱۳۸۶ ب).
دیوید مککله لند از اولین روانشناسانی بود که با فرض اینکه کارآفرینان نیاز به توفیق بالایی دارند دورههای آموزشی متعددی را طراحی کرد تا این نیاز را در افراد تقویت کند، همچنان که او از آموزش این دورهها به بازرگانان هندی نیز نتایج مثبتی را دریافت کرد. با این وجود از اوایل دهه ۱۹۷۰ تحت شرایطی که ناکارآمدی نظام اداری و اقتصادی به شکل اخراج وسیع کارکنان از شرکتهای بزرگ و چند ملیتی بر همگان آشکار شده بود مفهوم کارآفرینی و توسعه آموزشهای مربوط به آن مورد توجه جدی قرار گرفت. انتشار نتایج برخی از تحقیقات درباره اشتغال و رشد اقتصادی به رشد این روند شدت داد که از جمله آنها میتوان به مقاله دیوید برچ اشاره کرد. او در پژوهش خود که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد به بررسی روند اشتغالزایی و استخدام در ایالات متحده طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۶ پرداخته و نشان داد که ۸۱ درصد مشاغل خالص جدید توسط شرکتهای کوچک با حداکثر یکصد کارمند ایجاد شده و نتیجه گرفت که شرکتهای کوچک سهم بیشتری را در رشد اقتصادی آمریکا داشته اند. در این وضعیت به صورت طبیعی ضرورت توسعه کسب و کارهای جدید بیش از پیش مشهود شد تا جایی که طی دو دهه اخیر سرعت شدید تلاشها برای القای کارآفرینی در شرکتهای بزرگ و آموزش و توسعه کارآفرینان جدید مشاهده شده است (احمدپور داریانی، ۱۳۸۶).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر