پیشینه تحقیق طلاق، مفاهیم، ارکان، اقسام و دیدگاههای مختلف در مورد آن و اختیارطلاق درفقه امامیه دارای ۹۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول: مفاهیم و کلیات طلاق    ۶
بخش اول: مفهوم طلاق    ۶
الف : طلاق در لغت    ۶
ب: طلاق در اصطلاح    ۷
بخش دوم : تاریخچه طلاق    ۹
در تمدن سومری‌ها :    ۱۰
در تمدن یونانی:    ۱۰
در تمدن هندی ها :    ۱۰
دین یهود    ۱۰
حقوق کلیسا:    ۱۱
حقوق فرانسه:    ۱۱
حقوق ایتالیا:    ۱۱
حقوق اسپانیا :    ۱۲
حقوق آلمان :    ۱۲
حقوق انگلستان :    ۱۲
حقوق شوروی سابق:    ۱۲
اسلام :    ۱۳
بخش سوم : دیدگاههای مختلف در مورد اصل طلاق    ۱۵
بخش چهارم: ارکان طلاق    ۱۸
رکن اول : مطلق (طلاق دهنده)    ۱۸
شرط اول :بلوغ    ۱۸
شرط دوم:عقل    ۱۹
شرط سوم :اختیار    ۱۹
شرط چهارم:قصد    ۲۰
رکن دوم:مطلقه (زن طلاق داده شده)    ۲۱
الف:روایات    ۲۱
ب:قانون مدنی    ۲۱
شرایط مطلقه    ۲۲
رکن سوم:صیغه طلاق    ۲۳
رکن چهارم: اشهاد (شاهد گرفتن)    ۲۶
بخش پنجم : اقسام طلاق    ۲۷
الف: طلاق حرام    ۲۷
ب: طلاق مکروه    ۲۸
ج: طلاق واجب    ۲۸
د: طلاق سنت    ۲۹
بخش ششم:عده واحکام آن    ۳۰
احکام طلاق    ۳۱
فصل دوم:مردواختیارطلاق درفقه امامیه    ۳۲
بخش اول: اختیار طلاق در قرآن کریم    ۳۴
بخش دوم: اختیار طلاق در روایات    ۴۶
روایاتی که طلاق را در اختیار مرد می داند    ۴۶
علت واگذاری امر طلاق به دست مرد    ۵۳
جایگاه زن نزداعراب قبل از اسلام    ۵۳
ارمغان اسلام برای زن    ۵۴
امتیازات اخلاقی و روحی زن    ۵۷
امتیازات اخلاقی و روحی مرد    ۵۸
نظر شهید مطهری درباره ی زن و مرد    ۵۸
داوری و حکمیت خانوادگی    ۶۱
فصل سوم    ۶۵
زن و اختیار طلاق    ۶۵
در فقه امامیه    ۶۵
بخش اول: روایاتی که امکان دستیابی زن را به طلاق می دهند    ۶۵
الف: طلاق خلع و احادیث مربوط به آن    ۶۶
معنای لغوی خلع    ۶۶
معنای اصطلاحی خلع    ۶۶
مبنای اصلی طلاق خلع    ۶۷
بیان کیفیت کراهت زن از شوهر خویش    ۶۹
اقسام خلع    ۷۰
الف: طلاق خلع حرام    ۷۰
ج:طلاق خلع مباح    ۷۱
ج: طلاق خلع مستحب    ۷۱
د: طلاق خلع واجب    ۷۱
دلایل قائلین به عدم وجوب طلاق خلع    ۷۲
دلایل قائلین به وجوب طلاق خلع    ۷۳
۱-وجوب نهی از منکر    ۷۳
۲-بنای عقلاء    ۷۴
۳-عقل    ۷۵
چند نکته :    ۷۶
ب-طلاق مبارات و احادیث مربوط به آن    ۷۸
بخش دوم: روایاتی که به حاکم یا دادگاه اجازه می دهند شوهر را ملزم به طلاق نماید    ۸۰
اول: در مورد غایب مفقود الاثر بودن مرد    ۸۰
دوم : در مورد ترک انفاق از سوی شوهر    ۸۱
بخش سوم: طلاق به درخواست زن به علت عسروحرج    ۸۳
رابطه دو لفظ عسروحرج :    ۸۳
حرج شخصی است یا نوعی؟    ۸۴
نظر محمد کاظم مصطفوی    ۸۵
ادله نفی عسروحرج    ۸۵
۱-قرآن کریم    ۸۵
۲-روایات    ۸۷
۳-دلیل عقل    ۸۸
۴-اجماع    ۸۸
بررسی مصادیق عسروحرج درطلاق به درخواست زوجه    ۸۸
مبنای فقهی عسروحرج زن برای درخواست طلاق    ۹۱
نظر مرحوم میرزای قمی (ره) :    ۹۱
نظر آیت اله خوئی(ره) :    ۹۲
نظر سید محمد کاظم طباطبایی یزدی:    ۹۲
نظر حضرت امام خمینی (ره)    ۹۳
آیا طلاق که به درخواست زن و حکم دادگاه واقع می شود رجعی است یا بائن؟    ۹۳
منابع ومآخذ    ۹۶

منابع

۱- طریحی، ف، ۱۴۱۶، مجمع البحرین، تهران : کتابفروش مرتضوی، ج ۴٫

۲- طوسی، م، ۱۴۰۷ ق، تهذیب الاحکام، تهران: دار الکتاب السلامیه، ج ۸ .

۳- …………………..۱۳۸۷ ق، المسبوط، قم : المکتب المرتضویه، ج ۵ .

۴-………………………۱۴۰۰ ق، النهایه فی مجرد الفقه والفتاوای، بیروت : دارالکتاب اعرابی.

۵-ابن منظور، م،۱۴۱۴٫ق، لسان العرب، بیروت؛ دارصادق، ج ۱۳٫

۶-ابوزهره، م،۱۹۶۷، م، الاحوال الشخصیه، بیروت، انتشارات دارالفکر عربی.

۷-آلکسیس، ک،۱۳۵۴، ش، انسان موجودناشناخته، ترجمه پرویزدبیری، اصفهان :نشر فردوسی.

۸- مصطفوی، ح، ۱۴۰۲ . ق، التحقیق فی کلمات قرآن کریم، تهران : مراکزالکتاب الترجمه و انشر، ج ۷٫

۹- مصطفوی، م، ۱۴۲۹ . ق، قواعد، قم: الموسسه النشر الاسلامی.

۱۰- مطهری، م، ۱۳۷۹، نظام حقوق زن در اسلام، قم : انتشارات صدرا.

۱۱- مغینه، م، ۱۴۲۱ . ق، الفقه علی مذهب الخمسه، بیروت : دار التیار، ج ۲٫

۱۲-انصاری، م،۱۳۸۴، ش. دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، ج ۲٫

۱۳-بابایی، ا، بی تا، برگزیده تفسیر نمونه، تهران:دارالکتاب اسلامیه، ج ۲٫

۱۴-بحرانی، ه،۱۴۱۶، ق، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران :بنیادبعثت، ج ۱٫

۱۵-جعفرپور، ج، مقاله حق طلاق شماره ۴۳، برگرفته از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم انسانی.

۱۶- محمدی، ا، ۱۳۹۰ . ش، قانون مدنی، تهران : انتشارات آرائ سبز.

۱۷-مهر پور، م، ۱۳۷۹ . ش، مباحثی از حقوق زن، تهران : موسسه اطلاعات.

۱۸- مهر پور، ح، ۱۳۸۱، دیدگاههای جدید در مسائل حقوقی، تهران: موسسه اطلاعات.

۱۹-حلبی، ا،۱۴۱۷، غنیه النزول الی علمی الاصول الفرع، قم:موسسه امام صادق (ع).

فصل اول: مفاهیم و کلیات طلاق

در این فصل، ابتدا بنا بر این است که مفهوم لغوی و اصطلاحی طلاق، بررسی شود سپس کلیات آن را با توجه به منابعی که در اختیار است مورد کنکاش قرار داده و به صورت مختصر آورده شود.

 بخش اول: مفهوم طلاق

طلاق هم معنای لغوی دارد و هم مفهوم اصطلاحی که اول معنای لغوی و سپس معنای اصطلاحی آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

الف : طلاق در لغت

« طلاق به معنی تطبیق یعنی رها کردن است مانند سلام که به معنی تسلیم است، یعنی رها کردن شرعی» (طریحی، ۱۴۱۶، ۲۰۷ ).

«طلاق برداشتن حصر است، خواه این حصر طبیعی باشد، یا این حصر با قید ثانویه باشد، و یا این که این حصر به وسیله ی تعهد ایجاد شده باشد» (مصطفوی،۱۴۰۲،۱۱۱)

«طلاق : جدایی، در اقرب الموارد گویند : طلقت المرئه من زوجها :بانت»

ایضا بمعنی طلاق دادن (کنار کردن زوجه) آمده درجوامع الجامع فرموده؛ طلاق بمعنی تطبیق است مثل کلام و سلام بمعنی تکلیم و تسلیم. (قرشی،۱۳۷۷، ۲۳۲).

«اصل طلاق : خارج شدن از عهد پیمان : گفته می شود رها کردم شتر را از محل بستن؛ طلاق دادم زن را یعنی خارج کردم زنم را از عقد نکاح» (راغب اصفهانی، ۱۴۱۳،۵۲۲)

«طلاق پایان دادن به ادامه راه است و زنی که طلاق داده‌شده است یعنی به ادامه ازدواج پایان داده است» (خلیل بن احمد فراهیدی، ۱۴۱۰، ۱۰۱)

«طلاق زن: جدا شدن او از شوهرش را گویند [در اینجا طلاق را به معنای جدا شدن گرفته است.](انصاری،۱۳۸۴،۱۳۱۱)»

از عبارات اهل لغت این گونه برداشت می‌شود که طلاق، به معنای رها کردن، برداشتن حصر، جدایی، خارج شدن از عهد و پیمان، پایان دادن به ادامه ازدواج جدا شدن از همسر، واگذاشتن و گسستن آمده است.

ب: طلاق در اصطلاح

در این قسمت درپی آن هستیم تا مفهوم طلاق را از نظر فقهاء مشهور امامیه و از دیدگاه برخی از حقوقدانان جمع آوری نماییم

و شرعاً ازاله قید النکاح بصیغه طالق و شبهها طلاق در اصطلاح فقه اسلامی : عبارت است از زائل کردن قید ازدواج بالفظ مخصوص (نجفی، بی تا، ۲/۳)

«الطلاق و هو ازاله عقد النکاح بغیر عوض بصیغه طالق» طلاق زائل کردن قید ازدواج به غیر عوض است (در مقابل طلاق خلع و مبارات که طلاق به عوض هستند به صیغه طلاق) شهید ثانی، ۱۱،۱۴۱

«الطلاق لفظ انشای وضعه الشارع سیالا زاله قید النکاح ابتداء ای من غیر اعتبار غیره فخرج الفسخ بخیارکعیب أو عتق، و الصریح لفظ منفرد و هو حقیقه شرعیه دال بالمطابقه علی ازاله عقد النکاح ابتداء و قبل الصریح هو الذی لایتوقف وقوع الطلاق به علی النیه أی لایتوقف علی علامه غیر هاله علنیه… (فخر المحققین حلی، ۱۳۸۷،۳۰۶).»طلاق لفظ انشائی است که شارع مقدس قرار داده است او را سبب زائل کردن عقد نکاح ابتدا و خارج می‌شوند خیار عیب و آزادی و این حقیقت شرعی است که دلالت می‌کند به مطابقت بر ازاله ی عقد نکاح ابتدا

«الفراق ازاله عقد النکاح بسبب شرعی، و یدخل فیها الطلاق، و هو ازاله عقد النکاج بصیغه» طالق، من غیر عوض.

«فراق از بین بردن عقد نکاح است به سبب شرعی و داخل در فراق است طلاق، زیرا طلاق از بین بردن عقد نکاح است به صیغه‌ی طالق بدون عوض» (شهید اول، ۱۴۱۴،۲۲۱ )

«ازاله قید النکاح بصیغه طالق و شبهها؛ و یقال الرجل امرائه تطلق وطلقت هی تطلق طلاقها، فهی طالق و طالقه»

«از بین بردن عقد نکاح به صیغه ی طالق و شبه طالق است و گفته می شود مرد زنش را طلاق داد ه طلاق دادنی …»(شهید ثانی،۱۰،۱۴۱۳)

«و شرعاً ازاله عقد النکاح و هوإمامن قبیل التخصیص اوا النقل، والاول اولی لما تقرّر فی الاصول ولا یقع عندنا إلابلفظه الصریح الدالّ علی الجمله بالمواطاه»

«و شرعاً ازاله ی قید نکاح یا به سبب تخصیص است این ازاله یا به سبب نقل است که اولی اولویت دارد… » (فاضل مقداد،۱۴۱۶،۲/۲۴۹ )

«طلاق ازاله عقد نکاح است بسبب تخصیص یا نقل با گفتن (انت) یا هر کلمه ای که مثل آن باشد، (طالق) و طلاق از سوی کتاب، سنت و اجماع جایز شمرده شده است» (اسدی حلی،۱۴۰۷، ۴۴۰ )

«الطلاق مشتق من الاطلاق، یقال: اطلق قیده إذا احلّه، ثمّ نقل الی ازاله عقد النکاح من غیر عوض بصیغه طالق…

«طلاق گرفته شده از اطلاق است زیرا گفته می‌شود باز کرد گره او را زمانی که بسته بود، پس نقل شده به سوی ازاله ی عقد نکاح بدون عوض به صیغه‌ی طالق» (خواجوی مازندرانی،۱۱۷۱، ۱۰۰)

«کتاب الطلاق وهو ازاله قید النکاح بغیر عوض، بصیغه» طالق وما فی معناه حیث قلنا به مع الشرایط المعتبره.

«طلاق ازاله عقد نکاح است به غیر عوض به وسیله صیغه و آنچه در معنی طالق است [مشهور فقها فقط طالق را قبول دارند] زیرا ما قائل به این هستیم که هر کلمه ای که به معنای طالق باشد اشکال ندارند، البته با سائر شرایط معتبره.»(طباطبایی،۱۹۵،۱۴۱۷ ).

«اصل در معنای طلاق آزاد شدن از قید و بند است ولی به عنوان استعاره در رها کردن زن از قید ازدواج استعمال شده؛ و درآخر به خاطر کثرت استعمال، حقیقت در همین معناگشته است، (طباطبائی،۱۴۱۷،۲/۲۳۰)»

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.